کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
بر مبنای این سیاست حاکمان مجازند هر جنایتی را برای حفظ سلطه و حکومت خود مرتکب شوند و ابزار آن ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از هر طریق ممکن است تا به انقیاد تن داده و دست از شورش و اعتراض بردارند در همین راستا است که در حرم امامرضا بمبگذاری میشود. یا به کولبران تیراندازی میشود و یا به سوختبران در جادهها حمله میشود همچنین ربودن و قتل معترضین مانند قتلهای زنجیرهای توسط ماموران وزارت اطلاعات عملیاتی میشود. | بر مبنای این سیاست حاکمان مجازند هر جنایتی را برای حفظ سلطه و حکومت خود مرتکب شوند و ابزار آن ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از هر طریق ممکن است تا به انقیاد تن داده و دست از شورش و اعتراض بردارند در همین راستا است که در حرم امامرضا بمبگذاری میشود. یا به کولبران تیراندازی میشود و یا به سوختبران در جادهها حمله میشود همچنین ربودن و قتل معترضین مانند قتلهای زنجیرهای توسط ماموران وزارت اطلاعات عملیاتی میشود. | ||
== پیشینه حکومت وحشت == | == پیشینه حکومت وحشت == | ||
این عبارت در اصل از متون دینی، حدیث و قرآن، ریشه میگیرد و «پایگاه اطلاعرسانی حوزه» در تعریف آن مینویسد که «در نصوص فراوان در مورد چگونگى شكلگيرى ظهور مهدى به اين نكته پافشارى شده است كه مهدى «منصور بالرعب» است. يعنى رعب و وحشت در طرف مقابل پديد مىآيد.» | |||
علیاکبر حسنی، در نشریه «موعود» (سال ۱۳۷۶، شماره ۵) مینویسد: «در ضمن بررسی ویژگیهای یاران حضرت مهدی، علیه السلام، و خصوصیات لشکریانش به این نکته برمیخوریم که آنان «منصور بالرعب» هستند. منصور بالرعب بودن، یعنی آنکه پیروزی آن حضرت ظاهراً در سایه رعب و وحشتی است که در دل دشمنان، از او و لشکریانش ایجاد میشود و آنها از قدرت و پیروزیهای او به قدری به هراس میافتند که توان استقامت خویش را از دست میدهند یا تسلیم میشوند یا سلاحها را بر زمین میگذارند و فرار میکنند.» | |||
مفهوم «النصر بالرعب»، «پیروزی در گرو وحشتافکنی است»، منظور از این روش این است که راه اصلی پیروز شدن، ترساندن است و تمرکز بر راههای دیگر سود و فایدهای نخواهد داشت. | |||
پایگاه اطلاعرسانی «چند ثانیه»، به نقل از خاطرات ۲۵ آبان ۷۶ محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر وقت محمد خاتمی، نوشت:<blockquote>«نوری خبر داد که جناح تندرو ۶ گروه تشکیل داده و پروژه «نصر بالرعب» را پیش میبرد.... نوری گفت کهدولت ابزارهای لازم برای برقراری نظم و امنیت را در اختیار ندارد زیرا وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و قوه قضائیه با دولت همکاری نمیکنند... دیشب آقای یزدی (رئیس قوه قضائیه) خبر داد که ۸ جنازه مثله شده پیدا شده است...»</blockquote>مهدی کروبی، رئیس دو دوره مجلس شورای اسلامی، روز هفتم مرداد ۱۳۸۸ در نامهای خطاب به هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری نوشت: <blockquote>«برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نمودهاند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده است. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کردهاند به طوریکه برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیدهاند و در کنج خانههای خود خزیدهاند.»</blockquote>گروههایی از اصلاحطلبان به این روش انتقاد داشتهاند و ازجمله دفتر سیاسی «حزب جمهوریت» در پی از سرگیری بازداشت برخی فعالان سیاسی از جمله مصطفی تاجزاده، روز ۲۱ تیر امسال بیانیهای صادر کرد و نوشت که «برخوردهای تند و خارج از ضابطه ضابطین قوه قضائیه با فعالین سیاسی و اجتماعی و از سرگیری بازداشتهای چهرههای سیاسی و فرهنگی و منتقدین داخلی ... با هدف ساکت کردن منتقدین وضع موجود و ترویج تفکر نخنما شده «النصر بالرعب» راه بجایی نخواهد برد.» | |||
در ایران، بر چه کسانی باید ترس را مستولی کرد؟ | |||
جمهوری اسلامی از آغاز کار، مفهوم امت اسلامی را مفهومی اساسی اعلام کرد و بنیانگذار آن با ذکر اینکه «ملیگرایی خلاف اسلام و دستور خداست» گفت که «ملیگراها لشکرهای شیاطین هستند.» | |||
این مفهوم پس از آن به وفور در میان سخنان مسئولان حکومتی شنیده شد و همانگونه که سرلشکر سید حسن فیروزآبادی که به مدت ۲۷ سال ریاست ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را برعهده داشت نیز در سخنانی توضیح داده بود، از نظر مقامات جمهوری اسلامی، کشور ایران تنها از این نظر اهمیت دارد که «ظرف» و «بستر» نظام جمهوری اسلامی برای پیشبرد پروژه «امت» است. | |||
از توضیحات او و دیگر مسئولان، و عملکرد کلی نظام، چنین برمیآید که باید به منابع کشور ایران تنها به عنوان ابزاری برای هزینه کردن در راه پروژه «امت اسلامی» (یا شیعی) نگاه کرد و آن دسته از شهروندان ایرانی که با این نوع برداشت از منابع کشور خود مخالفتی داشته باشند، غیرخودی و حتی «کافر» اند. | |||
آنگونه که حجتالاسلام والمسلمین محمد مهدی فاطمی صدر، مدرس حوزههای علمیه و فعال رسانهای حکومتی در توئیتی تازه در مورد دور تازه اعتراضات در ایران توضیح میدهد، از دید حلقههای قدرت در جمهوری اسلامی: «آن چه پیش چشم ما است رو آمدن و دهان باز کردن گسل امت احمد و امت ابلیس در پهنای ملت ایران است؛ انفکاک ملت به دو اردوگاه است و نه انحطاط یک اردوگاه.» | |||
این مدرس حوزه علمیه که در تلویزیون حکومتی نیز به عنوان کارشناس صداوسیما حضور مییابد در مورد نوع برخورد با دختران ایرانی مخالف حجاب اجباری نیز توضیح میدهد که «این دخترهای مستفرنگ [فرنگیمآب شده] کف خیابان و کافه را چه طور میتوان ملتزم و محجب کرد؟ همآن طور که پدران گبرشان [زرتشتیشان] را کف دشت و مزرعه مسلمان کردیم…» | |||
او در پیامی دیگر، ایرانیان ایراندوست را «کافر» نامیده و نوشته است: «با کفار ایرانشهری در طهران چه میکنیم؟ همان کاری که پدران مؤمن اسلامشهری ما با پدران آنها در نهاوند کردند.» | |||
این | حجت الاسلام والمسلمین محمد مهدی فاطمی صدر مردم معترض به جمهوری اسلامی را «هرزههای هار ایرانی» دانسته و این هفته در پیامی نوشت: «بناء به نص وحی، پاسخ ما به ارعاب هرزههای هار ایرانی، ارهاب [ترسانیدن] است.» | ||
همانگونه که طلبههای حوزه علمیه از این مدرس و دیگر مدرسان خود آموخته و میآموزند، هر ایرانی که از نوع زندگی مورد پسند این گروه فاصله بگیرد و «مستفرنگ» بشود، باید ترسانده و «ارهاب» شود؛ و این (مطابق آمارهای خود حکومت که در فایلهای محرمانه لو رفته آنها خوانده میشود) یعنی اکثریت جامعه ایران. | |||
زرتشتیان در دورههای تاریخی، شالی به کمر میبستند که در ادبیات اسلام به آن «زُنّار» گفته شده و محمد مهدی فاطمی صدر در پیامی تازه، روز ۱۴ آذر، خطاب به معترضان ایرانی نوشته است که «زنار پدران گبرتان را از گنجه بیرون بیاورید»... «کافرهای ایرانی، دیر یا زود، با صاغر [خوار و ذلیل] بودن در جامعهی اسلامی باید کنار بیایند.» | |||
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی تحت امر او نیز در این روزها همواره بر طبل «رویارویی جبهه کفر و اسلام» میکوبند و زمینه فکری پیروان خود برای اجرای هرچه شدیدتر پروژه «النصر بالرعب» را فراهم کرده و ترسسالاری را تنها مسیر پیش رو برای خود میبینند، همان مسیری که ۴۳ سال است پیمودهاند. | |||
https://www.radiofarda.com/a/islamic-republic-tactic-of-fear/32164261.html | |||
پايان دوره ترور و وحشت در جريان انقلاب كبير فرانسه (1794م) | |||
پس از اعدام لويى شانزدهم در 21 ژانويه 1793م، درگيريهاي داخلي در فرانسه ايجاد شد و اختلافات شديدي ميان وارثان حكومت شكل گرفت. در نهايتْ پس از حمله سازمان يافته افراطيون، نمايندگان مخالفْ دستگير يا متواري شدند و از اول ژوئن 1793م، قدرت به طور مطلق در اختيار رهبر تندروها به نام ماكسيميليان روبْسْپِير قرار گرفت. به دنبال آن يك كميته نجات ملي كه روبسپير در رأس آن قرار داشت زمام امور فرانسه را به دست گرفت. دوران حكومت كميته نجات ملي كه بيش از يكسال به طول انجاميد، يكي از خونبارترين مراحل انقلاب فرانسه است كه به دوران ترور يا وحشت معروف شده است. در دوران حكومت كميته نجات ملي در فرانسه، در حدود سيصد هزار نفر بازداشت و حداقل 17 هزار نفر اعدام شدند. مقررات محاكمه و مجازات در اين دوران تغيير يافت و دادگاههاي انقلابي، ديگر الزامي به رعايت مقررات معمول قضايى نداشتند. حق استيناف و فرجامخواهي از ميان رفت و احكام دادگاهها، قطعي و لازم الاجرا شد. دادگاههاي پاريس در عرض يك ماه، 1300 حكم اعدام صادر كردند و دستگاههاي گيوتين در چند نقطه شهر، هر روز به طور متوسط سر چهل نفر را از تن جدا ميكردند. در دوران حكومت ترور در فرانسه، شورش ايالتها نيز با خشونت و بيرحمي بسيار سركوب گرديد و سر هزاران نفر زير گيوتين رفت. اما اين حكومت دوام زيادي نداشت و پس از يكسال و اندي به دنبال قيام عليه روبْسپير و اعدام او در 27 ژوئيه، دوران حكومت ترور پايان يافت. در نهايت، مردم پاريس در شب بيست و هشتم ژوئيه 1794م پايان حكومت وحشت را جشن گرفتند و زندانيانِ در بندِ كميته نجات ملي فرانسه را آزاد ساختند. | |||
ترس و ترسسالاری در جمهوری اسلامی، پروژه «النصر بالرعب» | |||
۱۵/آذر/۱۴۰۱ | |||
مانی پارسا | |||
شهریار محمدی، از کشتهشدگان اعتراضات در بوکان، پیش از کشته شدن، شبی را در کنار جنازه دوست کشتهشدهاش، محمد حسنزاده، سپری کرد | |||
از | شهریار محمدی، از کشتهشدگان اعتراضات در بوکان، پیش از کشته شدن، شبی را در کنار جنازه دوست کشتهشدهاش، محمد حسنزاده، سپری کرد | ||
بیش از هشتاد روز است که دور جدید اعتراضات مردمی علیه جمهوری اسلامی در کوچه و خیابانهای ایران آغاز شده و شهروندان ایران و جهان، شاهد طیفی از خشونتها از سوی جمهوری اسلامی بودهاند که حجم و عمق آن، ضربههایی جانکاه به روح و روان جامعه زده است. | |||
این | ریشههای این درجه از خشونتطلبی و قساوتِ گروه حاکم بر ایران، که از کودککُشی و کور کردن، تا حمله به منازل شخصی و جنازهدزدی را دربر میگیرد چیست؟ | ||
ریشههای این پدیده البته متعدد است اما میتوان گفت یکی از موارد برجسته آن، به جمله و عبارتی برمیگردد که در حلقههای اصلی حاکمیتی جمهوری اسلامی بر آن تأکید میشود، یعنی عبارت «النَصر بالرُعب». | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۰
سیاست النصر بالرعب، یا حکومت وحشت، به تئوری وام گرفته شده از خلفای عباسی و ارائه شده توسط مصباح یزدی و اجرایی شده توسط خامنهای برای سرکوب مخالفان و ایجاد اختناق حداکثری برای جلوگیری از قیامهای دادخواهانه و آزادیخواهانه مردم ایران گفته میشود.[۱]
بر مبنای این سیاست حاکمان مجازند هر جنایتی را برای حفظ سلطه و حکومت خود مرتکب شوند و ابزار آن ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از هر طریق ممکن است تا به انقیاد تن داده و دست از شورش و اعتراض بردارند در همین راستا است که در حرم امامرضا بمبگذاری میشود. یا به کولبران تیراندازی میشود و یا به سوختبران در جادهها حمله میشود همچنین ربودن و قتل معترضین مانند قتلهای زنجیرهای توسط ماموران وزارت اطلاعات عملیاتی میشود.
پیشینه حکومت وحشت
این عبارت در اصل از متون دینی، حدیث و قرآن، ریشه میگیرد و «پایگاه اطلاعرسانی حوزه» در تعریف آن مینویسد که «در نصوص فراوان در مورد چگونگى شكلگيرى ظهور مهدى به اين نكته پافشارى شده است كه مهدى «منصور بالرعب» است. يعنى رعب و وحشت در طرف مقابل پديد مىآيد.»
علیاکبر حسنی، در نشریه «موعود» (سال ۱۳۷۶، شماره ۵) مینویسد: «در ضمن بررسی ویژگیهای یاران حضرت مهدی، علیه السلام، و خصوصیات لشکریانش به این نکته برمیخوریم که آنان «منصور بالرعب» هستند. منصور بالرعب بودن، یعنی آنکه پیروزی آن حضرت ظاهراً در سایه رعب و وحشتی است که در دل دشمنان، از او و لشکریانش ایجاد میشود و آنها از قدرت و پیروزیهای او به قدری به هراس میافتند که توان استقامت خویش را از دست میدهند یا تسلیم میشوند یا سلاحها را بر زمین میگذارند و فرار میکنند.»
مفهوم «النصر بالرعب»، «پیروزی در گرو وحشتافکنی است»، منظور از این روش این است که راه اصلی پیروز شدن، ترساندن است و تمرکز بر راههای دیگر سود و فایدهای نخواهد داشت.
پایگاه اطلاعرسانی «چند ثانیه»، به نقل از خاطرات ۲۵ آبان ۷۶ محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر وقت محمد خاتمی، نوشت:
«نوری خبر داد که جناح تندرو ۶ گروه تشکیل داده و پروژه «نصر بالرعب» را پیش میبرد.... نوری گفت کهدولت ابزارهای لازم برای برقراری نظم و امنیت را در اختیار ندارد زیرا وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و قوه قضائیه با دولت همکاری نمیکنند... دیشب آقای یزدی (رئیس قوه قضائیه) خبر داد که ۸ جنازه مثله شده پیدا شده است...»
مهدی کروبی، رئیس دو دوره مجلس شورای اسلامی، روز هفتم مرداد ۱۳۸۸ در نامهای خطاب به هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری نوشت:
«برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نمودهاند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده است. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کردهاند به طوریکه برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیدهاند و در کنج خانههای خود خزیدهاند.»
گروههایی از اصلاحطلبان به این روش انتقاد داشتهاند و ازجمله دفتر سیاسی «حزب جمهوریت» در پی از سرگیری بازداشت برخی فعالان سیاسی از جمله مصطفی تاجزاده، روز ۲۱ تیر امسال بیانیهای صادر کرد و نوشت که «برخوردهای تند و خارج از ضابطه ضابطین قوه قضائیه با فعالین سیاسی و اجتماعی و از سرگیری بازداشتهای چهرههای سیاسی و فرهنگی و منتقدین داخلی ... با هدف ساکت کردن منتقدین وضع موجود و ترویج تفکر نخنما شده «النصر بالرعب» راه بجایی نخواهد برد.»
در ایران، بر چه کسانی باید ترس را مستولی کرد؟
جمهوری اسلامی از آغاز کار، مفهوم امت اسلامی را مفهومی اساسی اعلام کرد و بنیانگذار آن با ذکر اینکه «ملیگرایی خلاف اسلام و دستور خداست» گفت که «ملیگراها لشکرهای شیاطین هستند.»
این مفهوم پس از آن به وفور در میان سخنان مسئولان حکومتی شنیده شد و همانگونه که سرلشکر سید حسن فیروزآبادی که به مدت ۲۷ سال ریاست ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را برعهده داشت نیز در سخنانی توضیح داده بود، از نظر مقامات جمهوری اسلامی، کشور ایران تنها از این نظر اهمیت دارد که «ظرف» و «بستر» نظام جمهوری اسلامی برای پیشبرد پروژه «امت» است.
از توضیحات او و دیگر مسئولان، و عملکرد کلی نظام، چنین برمیآید که باید به منابع کشور ایران تنها به عنوان ابزاری برای هزینه کردن در راه پروژه «امت اسلامی» (یا شیعی) نگاه کرد و آن دسته از شهروندان ایرانی که با این نوع برداشت از منابع کشور خود مخالفتی داشته باشند، غیرخودی و حتی «کافر» اند.
آنگونه که حجتالاسلام والمسلمین محمد مهدی فاطمی صدر، مدرس حوزههای علمیه و فعال رسانهای حکومتی در توئیتی تازه در مورد دور تازه اعتراضات در ایران توضیح میدهد، از دید حلقههای قدرت در جمهوری اسلامی: «آن چه پیش چشم ما است رو آمدن و دهان باز کردن گسل امت احمد و امت ابلیس در پهنای ملت ایران است؛ انفکاک ملت به دو اردوگاه است و نه انحطاط یک اردوگاه.»
این مدرس حوزه علمیه که در تلویزیون حکومتی نیز به عنوان کارشناس صداوسیما حضور مییابد در مورد نوع برخورد با دختران ایرانی مخالف حجاب اجباری نیز توضیح میدهد که «این دخترهای مستفرنگ [فرنگیمآب شده] کف خیابان و کافه را چه طور میتوان ملتزم و محجب کرد؟ همآن طور که پدران گبرشان [زرتشتیشان] را کف دشت و مزرعه مسلمان کردیم…»
او در پیامی دیگر، ایرانیان ایراندوست را «کافر» نامیده و نوشته است: «با کفار ایرانشهری در طهران چه میکنیم؟ همان کاری که پدران مؤمن اسلامشهری ما با پدران آنها در نهاوند کردند.»
حجت الاسلام والمسلمین محمد مهدی فاطمی صدر مردم معترض به جمهوری اسلامی را «هرزههای هار ایرانی» دانسته و این هفته در پیامی نوشت: «بناء به نص وحی، پاسخ ما به ارعاب هرزههای هار ایرانی، ارهاب [ترسانیدن] است.»
همانگونه که طلبههای حوزه علمیه از این مدرس و دیگر مدرسان خود آموخته و میآموزند، هر ایرانی که از نوع زندگی مورد پسند این گروه فاصله بگیرد و «مستفرنگ» بشود، باید ترسانده و «ارهاب» شود؛ و این (مطابق آمارهای خود حکومت که در فایلهای محرمانه لو رفته آنها خوانده میشود) یعنی اکثریت جامعه ایران.
زرتشتیان در دورههای تاریخی، شالی به کمر میبستند که در ادبیات اسلام به آن «زُنّار» گفته شده و محمد مهدی فاطمی صدر در پیامی تازه، روز ۱۴ آذر، خطاب به معترضان ایرانی نوشته است که «زنار پدران گبرتان را از گنجه بیرون بیاورید»... «کافرهای ایرانی، دیر یا زود، با صاغر [خوار و ذلیل] بودن در جامعهی اسلامی باید کنار بیایند.»
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی تحت امر او نیز در این روزها همواره بر طبل «رویارویی جبهه کفر و اسلام» میکوبند و زمینه فکری پیروان خود برای اجرای هرچه شدیدتر پروژه «النصر بالرعب» را فراهم کرده و ترسسالاری را تنها مسیر پیش رو برای خود میبینند، همان مسیری که ۴۳ سال است پیمودهاند.
https://www.radiofarda.com/a/islamic-republic-tactic-of-fear/32164261.html
پايان دوره ترور و وحشت در جريان انقلاب كبير فرانسه (1794م)
پس از اعدام لويى شانزدهم در 21 ژانويه 1793م، درگيريهاي داخلي در فرانسه ايجاد شد و اختلافات شديدي ميان وارثان حكومت شكل گرفت. در نهايتْ پس از حمله سازمان يافته افراطيون، نمايندگان مخالفْ دستگير يا متواري شدند و از اول ژوئن 1793م، قدرت به طور مطلق در اختيار رهبر تندروها به نام ماكسيميليان روبْسْپِير قرار گرفت. به دنبال آن يك كميته نجات ملي كه روبسپير در رأس آن قرار داشت زمام امور فرانسه را به دست گرفت. دوران حكومت كميته نجات ملي كه بيش از يكسال به طول انجاميد، يكي از خونبارترين مراحل انقلاب فرانسه است كه به دوران ترور يا وحشت معروف شده است. در دوران حكومت كميته نجات ملي در فرانسه، در حدود سيصد هزار نفر بازداشت و حداقل 17 هزار نفر اعدام شدند. مقررات محاكمه و مجازات در اين دوران تغيير يافت و دادگاههاي انقلابي، ديگر الزامي به رعايت مقررات معمول قضايى نداشتند. حق استيناف و فرجامخواهي از ميان رفت و احكام دادگاهها، قطعي و لازم الاجرا شد. دادگاههاي پاريس در عرض يك ماه، 1300 حكم اعدام صادر كردند و دستگاههاي گيوتين در چند نقطه شهر، هر روز به طور متوسط سر چهل نفر را از تن جدا ميكردند. در دوران حكومت ترور در فرانسه، شورش ايالتها نيز با خشونت و بيرحمي بسيار سركوب گرديد و سر هزاران نفر زير گيوتين رفت. اما اين حكومت دوام زيادي نداشت و پس از يكسال و اندي به دنبال قيام عليه روبْسپير و اعدام او در 27 ژوئيه، دوران حكومت ترور پايان يافت. در نهايت، مردم پاريس در شب بيست و هشتم ژوئيه 1794م پايان حكومت وحشت را جشن گرفتند و زندانيانِ در بندِ كميته نجات ملي فرانسه را آزاد ساختند.
ترس و ترسسالاری در جمهوری اسلامی، پروژه «النصر بالرعب»
۱۵/آذر/۱۴۰۱
مانی پارسا
شهریار محمدی، از کشتهشدگان اعتراضات در بوکان، پیش از کشته شدن، شبی را در کنار جنازه دوست کشتهشدهاش، محمد حسنزاده، سپری کرد
شهریار محمدی، از کشتهشدگان اعتراضات در بوکان، پیش از کشته شدن، شبی را در کنار جنازه دوست کشتهشدهاش، محمد حسنزاده، سپری کرد
بیش از هشتاد روز است که دور جدید اعتراضات مردمی علیه جمهوری اسلامی در کوچه و خیابانهای ایران آغاز شده و شهروندان ایران و جهان، شاهد طیفی از خشونتها از سوی جمهوری اسلامی بودهاند که حجم و عمق آن، ضربههایی جانکاه به روح و روان جامعه زده است.
ریشههای این درجه از خشونتطلبی و قساوتِ گروه حاکم بر ایران، که از کودککُشی و کور کردن، تا حمله به منازل شخصی و جنازهدزدی را دربر میگیرد چیست؟
ریشههای این پدیده البته متعدد است اما میتوان گفت یکی از موارد برجسته آن، به جمله و عبارتی برمیگردد که در حلقههای اصلی حاکمیتی جمهوری اسلامی بر آن تأکید میشود، یعنی عبارت «النَصر بالرُعب».
منابع
- ↑ کتاب نظریه سیاسی اسلام صفحات ۲۲۴ و ۲۲۵ مصباح یزدی