کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۹۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
= فاطمه مصباح =
<noinclude>
فاطمه مصباح، زاده تهران - ۱۳۴۷، پدرش از زندانیان سیاسی زمان شاه بود که در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد، فاطمه مصباح از همان موقع که دختری ۹ ساله بود، با پخش اعلامیه و شرکت در تظاهرات شروع به فعالیت کرد و پس از سرنگونی شاه به انجمن دانش آموزی هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست، او در ۲۵ شهریور سال ۱۳۶۰، در یکی از تظاهرات خیابانی دستگیر شد و فردای آن روز (۲۶ شهریور)، در زندان اوین اعدام شد. فاطمه مصباح اولین شهید از ۸ شهید خانواده مصباح بود.
'''بازداشتگاه کهریزک،''' یا زندان کهریزک در شهر سنگ از توابع شهرری در استان تهران است که در دوران ریاست [[محمدباقر قالیباف|قالیباف]] برای نیروی انتظامی تأسیس و طی سالیان در عملیات‌های مختلفی مانند، تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود، اما در جریان [[تظاهرات ۱۳۸۸|قیام سال ۱۳۸۸]] شهرت جهانی پیدا کرد.
[[پرونده:فاطمه مصباح .jpg|جایگزین=فاطمه مصباح|بندانگشتی|فاطمه مصباح]]
فاطمه مصباح سال ۱۳۴۷، در تهران به دنیا آمد. وقتی او ۳ سال داشت، پدرش به زندانهای شاه افتاد و این آغاز پا گذاشتن خانواده مصباح درمسیر مبارزه با دو حکومت (شاه و نظام جمهوری اسلامی) بود، فاطمه مصباح در سال ۱۳۵۶ ، دختری ۹ ساله بود که پدرش همراه با گروهی از زندانیان سیاسی از زندان شاه آزاد شد. او از همان موقع با پخش اعلامیه و شرکت در تظاهرات ضد سلطنتی، فعالیت خود را آغاز کرد. فاطمه مصباح بعد از قیام ۱۳۵۷ و سرنگونی حکومت شاه، با انجمن های دانش آموزی هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران، به فعالیتهای خود استمرار داد و برای افشای حکومت جمهوری اسلامی کوشش می کرد.  


== دستگیری و اعدام ==
'''بازداشتگاه کهریزک از یادداشت‌های بهروز صبری سلماسی یکی از شکنجه‌گران زندان کهریزک'''
[[پرونده:تظاهرات ۳۰ خرداد سال ۱۶۰.JPG|جایگزین=تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در تهران|بندانگشتی|تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در تهران]]
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰، که فضای نسبتاً باز سیاسی وجود داشت، احزاب و گروه های سیاسی مختلفی فعالیت می کردند و شرایط اجتماعی ایران  بسیار متحول بود جامعه جوشان از شرایط موجود بود. درروز ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ تظاهرات مسالمت آمیزی با فراخوان سازمان مجاهدین خلق ایران در تهران وبرخی شهرستانها شکل گرفت که درتهران نیم میلیون نفر ازمردم وخانواده های شهیدان در آن شرکت کردند؛ این تظاهرات را نظام جمهوری اسلامی به گلوله بست. بعد از این رویداد، پایان دوران فعالیت های سیاسی و آغاز نبرد مسلحانه اعلام شد؛ و از آن جا که دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام ها آغاز شده بود، مجاهدین خلق و هوادارانشان به مبارزه مخفیانه رو آوردند. این سرفصل جدیدی برای فاطمه مصباح بود. او بین مبارزه و زندگی، مبارزه را انتخاب کرد و نزدیک به ۳ ماه بعد، در ۲۵ شهریور۱۳۶۰، در یک تظاهرات خیابانی دستگیر و فردای همان روز یعنی در ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ در سن ۱۳ سالگی، در محوطه‌ی زندن اوین تیرباران شد. اتهام فاطمه مصباح همراه با ۸۰ متهم دیگر، بنا بر گفته‌ی روزنامه کیهان «فعالیتهای ضد اسلامی» عنوان شده بود.


== وصیت نامه ==
زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینه خیز بروند و هم‌زمان مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغ پر» می‌رفتند. تعدادی از بازداشت شدگان به دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداری‌شان در بازداشتگاه، کشته شدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانواده‌های آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانواده‌ها جلوگیری نمودند. بازداشت شدگان که از زمان بازداشت تا روز تولد فاطمه زهرا حق استفاده از حمام را نداشتند، در این مدت به بیماری‌هایی نظیر شپش مبتلا شدند. سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده‌ است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آن‌ها داده می‌شد. تا یک ماه اول آب را از گالن‌های گازوئیل می‌خوردند که موجب تهوع و استفراغ می‌شد. در دو ماه اول، هر زندانی می‌توانست فقط در ساعت‌های ۱۰ صبح و ۱۰ شب، ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و عوعو کردن مانند سگ، از آب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمی‌کردند و بازداشتی‌ها مجبور بودند همان‌جا که زندگی می‌کنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند.
فاطمه مصباح در وصیت نامه اش نوشته بود:
«با پذیرش ایدئولوژی توحیدی سازمان مجاهدین خلق و با پذیرش هدف که رسیدن به جامعه بی طبقه توحیدی و رسیدن به خداست، تصمیم گرفتم برای نابود کردن استبداد و مرتجعین، جان و مالم را در چنین راهی فدا کنم. به مرتجعین هم می گویم تاریخ را مرور کردم، اما جنایت شما فجیع ترین جنایت هایی است که در تاریخ دیده شده و این جنایتهای فجیع شما در تاریخ ثبت خواهد شد و خلق انتقام یک چنین خون هایی را خواهد گرفت. من این راه پُر پیچ و خم را انتخاب کردم و تا آخرین قطره خونم که در رگانم جاری است و نوید پیروزی را می دهند، علیه استبداد می جنگم ... از نسل انقلابی آینده می خواهم که راه من و دیگر همرزمانم را ادامه دهند. زنده باد آزادی»
شهیدان خانواده مصباح
فاطمه مصباح، اولین شهید از ۸ شهید خانواده مصباح است.
پدر و مادر فاطمه مصباح (محمد و رقیه مصباح) در سال ۱۳۶۰، با یورش ماموران جمهوری اسلامی به محل استقرار آنها در یکی از پایگاه های مقاومت که به درگیری منجر شد، به شهادت رسیدند.


== شهیدان خانواده مصباح ==
در یادداشت‌های روزانه بسیجی بهروز صبری سلماسی که از شکنجه گران با سابقه بازداشتگاه کهریزک می‌باشد و توسط یکی از سربازان خدمت کهریزک از وی ربوده شد، آمده است:<blockquote>«غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب می‌شد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیف‌تر بودند و تاکنون این مکان‌ها را ندیده بودند را وادار می‌کردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوء تغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بی‌هوش می‌شدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندان‌های دیگر منتقل شده‌اند هنوز به شرایط عادی برنگشته‌اند و به انواع بیماری‌های گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.»</blockquote><blockquote>بهروز صبری سلماسی از عاملین اصلی آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان زندان کهریزک، متولد تهران در سال ۱۳۵۶ می باشد که در جریانات ضرب و شتم دانشجویان در [[حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)|حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸]] نقش محوری داشته است. نامبرده در بسیاری از فعالیت های تروریستی [[نیروی قدس سپاه پاسداران|سپاه قدس]] نیز نقش داشته است. دفترچه یادداشت‌های روزانه وی که حاوی بسیاری از جنایات وی بوده، توسط یکی از سربازان وظیفه ربوده شده که به دست [[مهدی کروبی]] افتاد و زمینه رسوایی جمهوری اسلامی را فراهم آورد. نام وی پس از ناآرامی‌های ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط برخی از رسانه ها فاش شد.</blockquote><blockquote>ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیم‌های برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام می‌شد. دست و پای آن‌ها را به صورت کمانی و قپانی می‌بستند و کتک می‌زدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت می‌کردند. گاهی هم دست‌ها و پاهای زندانیان را به همدیگر می‌بستند. گاهی کف پای زندانیان را می‌زدند و سپس مجبورشان می‌کردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آن‌ها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز می‌کردند و در صورتی که زندانی می‌پذیرفت تا فحش‌های بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف می‌شد.</blockquote><blockquote>گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته می‌شدند و دیگران باید روی آن‌ها ادرار می‌کردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳ نفر تا ۳۰ مهر ۱۳۸۸ کشته شدند. کسانی که دست و پای‌شان می‌شکست به بیمارستان برده نمی‌شدند، زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده می‌شد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمی‌شد. بسیاری از این شکستگی‌ها به طور کج جوش خورده‌است. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتی‌ها استفاده می‌شد.</blockquote>اسامی شماری از شکنجه گرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه در زندان کهریزک به قتل رسانده‌اند به شرح زیر است:
خواهر مصباح، عزت (۱۵ ساله)،برادران فاطمه مصباح –  اصغر(۱۷ ساله)، و محمود (۱۹ ساله)، در تابستان سال ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند و اکبر مصباح، تنها فرزند باقی مانده از خانواده مصباح نیز در بهار سال ۱۳۶۱، همراه با همسرش، مسیح مصباح به شهادت رسیدند.
 
فاطمه مسیح، عضو دیگری از خانواده مصباح بود که در حمله نظامیان عراقی وابسته به نظام جمهوری اسلامی به قرارگاه اشرف در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ به شهادت رسید.
احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)، حقی فرمانده گارد، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روح الامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک، حسین فدایی، سرتیپ مسعود صدر الاسلام فرمانده سابق اطلاعات ناجا، بهروز صبری سلماسی از شکنجه‌گران کهریزک، حسین عمویی از شکنجه‌گران کهریزکو هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار می‌دادند.
 
[[مهدی کروبی]] یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کرده‌است. مجید انصاری، معاون سابق رئیس‌جمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، درباره‌ی درخواست [[مهدی کروبی]] از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفته‌است:<blockquote>«با کمال تاسف این‌ها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بوده‌است».</blockquote><blockquote>برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:</blockquote><blockquote>ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا می‌کنند و در سیر بازجویی‌های فنی به تمام مامورین پلیس امنیت می‌گویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه می‌شوید و بی آب و غذا نگه داشته می‌شوید تا اندازه موش شوید و از میان میله‌های سلول‌های بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل می‌شوید.</blockquote>قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دستگیری افرادی که آنها را اراذل و اوباش می‌نامند به ماموران پلیس دستور داده در صحنه درگیری، دست و پای کسانی که قمه دارند را بشکنند.
 
او در ویدیویی که خبرگزاری ایرنا منتشر کرد خطاب به ماموران می‌گوید: باید کاری کنید که قمه را بیاندازد. یعنی دست نداشته باشند. اگر این افراد را در صحنه درگیری بازداشت کردید و سالم بودند باید پاسخ دهید که چرا سالم‌اند. باید دستشان شکسته و نیم‌تنه آن‌ها افتاده باشد. اگر قداره کشیدند باید قلم پایشان را بشکنید.
 
== منابع ==
<references />
 
# نیروی انتظامی - مکالمات بیسیم رادان در یوتیوب
# [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-13|↑]] نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
# [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-14|↑]] نیروی انتظامی - سایت عصر نو
# [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-15|↑]] نیروی انتظامی - فیس بوک بی بی سی فارسی

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۸

بازداشتگاه کهریزک، یا زندان کهریزک در شهر سنگ از توابع شهرری در استان تهران است که در دوران ریاست قالیباف برای نیروی انتظامی تأسیس و طی سالیان در عملیات‌های مختلفی مانند، تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود، اما در جریان قیام سال ۱۳۸۸ شهرت جهانی پیدا کرد.

بازداشتگاه کهریزک از یادداشت‌های بهروز صبری سلماسی یکی از شکنجه‌گران زندان کهریزک

زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینه خیز بروند و هم‌زمان مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغ پر» می‌رفتند. تعدادی از بازداشت شدگان به دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداری‌شان در بازداشتگاه، کشته شدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانواده‌های آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانواده‌ها جلوگیری نمودند. بازداشت شدگان که از زمان بازداشت تا روز تولد فاطمه زهرا حق استفاده از حمام را نداشتند، در این مدت به بیماری‌هایی نظیر شپش مبتلا شدند. سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده‌ است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آن‌ها داده می‌شد. تا یک ماه اول آب را از گالن‌های گازوئیل می‌خوردند که موجب تهوع و استفراغ می‌شد. در دو ماه اول، هر زندانی می‌توانست فقط در ساعت‌های ۱۰ صبح و ۱۰ شب، ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و عوعو کردن مانند سگ، از آب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمی‌کردند و بازداشتی‌ها مجبور بودند همان‌جا که زندگی می‌کنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند.

در یادداشت‌های روزانه بسیجی بهروز صبری سلماسی که از شکنجه گران با سابقه بازداشتگاه کهریزک می‌باشد و توسط یکی از سربازان خدمت کهریزک از وی ربوده شد، آمده است:

«غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب می‌شد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیف‌تر بودند و تاکنون این مکان‌ها را ندیده بودند را وادار می‌کردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوء تغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بی‌هوش می‌شدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندان‌های دیگر منتقل شده‌اند هنوز به شرایط عادی برنگشته‌اند و به انواع بیماری‌های گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.»

بهروز صبری سلماسی از عاملین اصلی آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان زندان کهریزک، متولد تهران در سال ۱۳۵۶ می باشد که در جریانات ضرب و شتم دانشجویان در حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸ نقش محوری داشته است. نامبرده در بسیاری از فعالیت های تروریستی سپاه قدس نیز نقش داشته است. دفترچه یادداشت‌های روزانه وی که حاوی بسیاری از جنایات وی بوده، توسط یکی از سربازان وظیفه ربوده شده که به دست مهدی کروبی افتاد و زمینه رسوایی جمهوری اسلامی را فراهم آورد. نام وی پس از ناآرامی‌های ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط برخی از رسانه ها فاش شد.

ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیم‌های برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام می‌شد. دست و پای آن‌ها را به صورت کمانی و قپانی می‌بستند و کتک می‌زدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت می‌کردند. گاهی هم دست‌ها و پاهای زندانیان را به همدیگر می‌بستند. گاهی کف پای زندانیان را می‌زدند و سپس مجبورشان می‌کردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آن‌ها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز می‌کردند و در صورتی که زندانی می‌پذیرفت تا فحش‌های بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف می‌شد.

گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته می‌شدند و دیگران باید روی آن‌ها ادرار می‌کردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳ نفر تا ۳۰ مهر ۱۳۸۸ کشته شدند. کسانی که دست و پای‌شان می‌شکست به بیمارستان برده نمی‌شدند، زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده می‌شد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمی‌شد. بسیاری از این شکستگی‌ها به طور کج جوش خورده‌است. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتی‌ها استفاده می‌شد.

اسامی شماری از شکنجه گرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه در زندان کهریزک به قتل رسانده‌اند به شرح زیر است:

احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)، حقی فرمانده گارد، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روح الامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک، حسین فدایی، سرتیپ مسعود صدر الاسلام فرمانده سابق اطلاعات ناجا، بهروز صبری سلماسی از شکنجه‌گران کهریزک، حسین عمویی از شکنجه‌گران کهریزکو هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار می‌دادند.

مهدی کروبی یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کرده‌است. مجید انصاری، معاون سابق رئیس‌جمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، درباره‌ی درخواست مهدی کروبی از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفته‌است:

«با کمال تاسف این‌ها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بوده‌است».

برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:

ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا می‌کنند و در سیر بازجویی‌های فنی به تمام مامورین پلیس امنیت می‌گویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه می‌شوید و بی آب و غذا نگه داشته می‌شوید تا اندازه موش شوید و از میان میله‌های سلول‌های بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل می‌شوید.

قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دستگیری افرادی که آنها را اراذل و اوباش می‌نامند به ماموران پلیس دستور داده در صحنه درگیری، دست و پای کسانی که قمه دارند را بشکنند.

او در ویدیویی که خبرگزاری ایرنا منتشر کرد خطاب به ماموران می‌گوید: باید کاری کنید که قمه را بیاندازد. یعنی دست نداشته باشند. اگر این افراد را در صحنه درگیری بازداشت کردید و سالم بودند باید پاسخ دهید که چرا سالم‌اند. باید دستشان شکسته و نیم‌تنه آن‌ها افتاده باشد. اگر قداره کشیدند باید قلم پایشان را بشکنید.

منابع


  1. نیروی انتظامی - مکالمات بیسیم رادان در یوتیوب
  2. نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
  3. نیروی انتظامی - سایت عصر نو
  4. نیروی انتظامی - فیس بوک بی بی سی فارسی