کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
<noinclude>
|نام        =مهدی کروبی
'''بازداشتگاه کهریزک،''' یا زندان کهریزک در شهر سنگ از توابع شهرری در استان تهران است که در دوران ریاست [[محمدباقر قالیباف|قالیباف]] برای نیروی انتظامی تأسیس و طی سالیان در عملیات‌های مختلفی مانند، تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود، اما در جریان [[تظاهرات ۱۳۸۸|قیام سال ۱۳۸۸]] شهرت جهانی پیدا کرد.
|تصویر      = مهدی کروبی.jpg
|توضیحات    =
|سری        =
|اولین_حضور =سال ۱۳۴۲
|آخرین_حضور =
|هدف        =برقراری حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه
|ساخته_شده_توسط=
|ایفای_نقش_توسط=
|قسمت‌ها      =


|لقب        =
'''بازداشتگاه کهریزک از یادداشت‌های بهروز صبری سلماسی یکی از شکنجه‌گران زندان کهریزک'''  
|نام_مستعار =
|نوع        =
|جنسیت      =
|سن        =۸۲ سال
|تاریخ_تولد =۴ مهر ۱۳۱۶
|تاریخ_مرگ  =
|ویژگی      =
|شغل        =در حال حاضر در حصر خانگی توسط سید علی خامنه‌ای
|عنوان      =رئیس سابق بنیاد شهید و دبیرکل سابق حزب اعتماد ملی
|callsign  =
|خانواده    =
|همسر        =فاطمه کروبی
|significantother=
|فرزند      =محمد حسین، محمد تقی، علی، یاسر
|خویشاوند  =
|آدرس      =ایران
|مذهب        =مسلمان شیعه
|ملیت      =
|lbl21      =
|data21    =
|lbl22      =
|data22    =
|lbl23      =
|data23    =
|lbl24      =
|data24    =
|lbl25      =
|data25    =
|extra-hdr  =
|lbl31      =
|data31    =
|lbl32      =
|data32    =
|lbl33      =
|data33    =
|lbl34      =
|data34    =
|lbl35      =
|data35    =
}}
'''مهدی کروبی،''' زاده ۴ مهر ۱۳۱۶ الیگودرز، روحانی سیاست‌مدار، او دبیر کل حزب اعتماد ملی بود، که خود آن را بنا گذاشت وی دارای مناصب زیر پس از انقلاب ضد سلطنتی ایران بود: سرپرستی [[کمیته امداد خمینی]]، نماینده خمینی در حج، نماینده ۴ دوره مجلس شورای اسلامی، رئیس مجلس سوم و ششم، رئیس بنیاد شهید، و عضو [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]]،


کروبی تا کلاس ششم ابتدایی در الیگودرز زندگی کرد و از سال ۱۳۳۳ در قم به تحصیلات حوزوی و تحصیلات پایه تا اخذ دیپلم ادبی ادامه داد. در حوزه شاگرد روح‌الله خمینی و حسینعلی منتظری بود. تحصیلات دانشگاهی او در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و اخذ لیسانس به دلیل دستگیر شدن توسط ساواک از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۱ به درازا کشید.
زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینه خیز بروند و هم‌زمان مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغ پر» می‌رفتند. تعدادی از بازداشت شدگان به دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداری‌شان در بازداشتگاه، کشته شدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانواده‌های آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانواده‌ها جلوگیری نمودند. بازداشت شدگان که از زمان بازداشت تا روز تولد فاطمه زهرا حق استفاده از حمام را نداشتند، در این مدت به بیماری‌هایی نظیر شپش مبتلا شدند. سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده‌ است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آن‌ها داده می‌شد. تا یک ماه اول آب را از گالن‌های گازوئیل می‌خوردند که موجب تهوع و استفراغ می‌شد. در دو ماه اول، هر زندانی می‌توانست فقط در ساعت‌های ۱۰ صبح و ۱۰ شب، ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و عوعو کردن مانند سگ، از آب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمی‌کردند و بازداشتی‌ها مجبور بودند همان‌جا که زندگی می‌کنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند.


در سال ۱۳۴۱ ازدواج می کند، دارای ۴ فرزند به نامهای محمدحسین، محمدتقی، علی، و یاسر است.
در یادداشت‌های روزانه بسیجی بهروز صبری سلماسی که از شکنجه گران با سابقه بازداشتگاه کهریزک می‌باشد و توسط یکی از سربازان خدمت کهریزک از وی ربوده شد، آمده است:<blockquote>«غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب می‌شد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیف‌تر بودند و تاکنون این مکان‌ها را ندیده بودند را وادار می‌کردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوء تغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بی‌هوش می‌شدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندان‌های دیگر منتقل شده‌اند هنوز به شرایط عادی برنگشته‌اند و به انواع بیماری‌های گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.»</blockquote><blockquote>بهروز صبری سلماسی از عاملین اصلی آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان زندان کهریزک، متولد تهران در سال ۱۳۵۶ می باشد که در جریانات ضرب و شتم دانشجویان در [[حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)|حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸]] نقش محوری داشته است. نامبرده در بسیاری از فعالیت های تروریستی [[نیروی قدس سپاه پاسداران|سپاه قدس]] نیز نقش داشته است. دفترچه یادداشت‌های روزانه وی که حاوی بسیاری از جنایات وی بوده، توسط یکی از سربازان وظیفه ربوده شده که به دست [[مهدی کروبی]] افتاد و زمینه رسوایی جمهوری اسلامی را فراهم آورد. نام وی پس از ناآرامی‌های ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط برخی از رسانه ها فاش شد.</blockquote><blockquote>ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیم‌های برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام می‌شد. دست و پای آن‌ها را به صورت کمانی و قپانی می‌بستند و کتک می‌زدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت می‌کردند. گاهی هم دست‌ها و پاهای زندانیان را به همدیگر می‌بستند. گاهی کف پای زندانیان را می‌زدند و سپس مجبورشان می‌کردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آن‌ها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز می‌کردند و در صورتی که زندانی می‌پذیرفت تا فحش‌های بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف می‌شد.</blockquote><blockquote>گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته می‌شدند و دیگران باید روی آن‌ها ادرار می‌کردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳ نفر تا ۳۰ مهر ۱۳۸۸ کشته شدند. کسانی که دست و پای‌شان می‌شکست به بیمارستان برده نمی‌شدند، زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده می‌شد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمی‌شد. بسیاری از این شکستگی‌ها به طور کج جوش خورده‌است. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتی‌ها استفاده می‌شد.</blockquote>اسامی شماری از شکنجه گرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه در زندان کهریزک به قتل رسانده‌اند به شرح زیر است:


پس از انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران در رده‌های بالای حکومتی، دارای پست‌های مختلفی بوده است.
احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)، حقی فرمانده گارد، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روح الامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک، حسین فدایی، سرتیپ مسعود صدر الاسلام فرمانده سابق اطلاعات ناجا، بهروز صبری سلماسی از شکنجه‌گران کهریزک، حسین عمویی از شکنجه‌گران کهریزکو هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار می‌دادند.


مهدی کروبی، پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به حکم خامنه‌ای در حصر خانگی  به سر می برد.
[[مهدی کروبی]] یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کرده‌است. مجید انصاری، معاون سابق رئیس‌جمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، درباره‌ی درخواست [[مهدی کروبی]] از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفته‌است:<blockquote>«با کمال تاسف این‌ها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بوده‌است».</blockquote><blockquote>برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:</blockquote><blockquote>ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا می‌کنند و در سیر بازجویی‌های فنی به تمام مامورین پلیس امنیت می‌گویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه می‌شوید و بی آب و غذا نگه داشته می‌شوید تا اندازه موش شوید و از میان میله‌های سلول‌های بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل می‌شوید.</blockquote>قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دستگیری افرادی که آنها را اراذل و اوباش می‌نامند به ماموران پلیس دستور داده در صحنه درگیری، دست و پای کسانی که قمه دارند را بشکنند.


= پیشینه مهدی کروبی =
او در ویدیویی که خبرگزاری ایرنا منتشر کرد خطاب به ماموران می‌گوید: باید کاری کنید که قمه را بیاندازد. یعنی دست نداشته باشند. اگر این افراد را در صحنه درگیری بازداشت کردید و سالم بودند باید پاسخ دهید که چرا سالم‌اند. باید دستشان شکسته و نیم‌تنه آن‌ها افتاده باشد. اگر قداره کشیدند باید قلم پایشان را بشکنید.
 
مهدی کروبی متولد سال ۱۳۱۶ در الیگودرز، تا سال ششم ابتدایی در همانجا به تحصیل پرداخت، و درسال ۱۳۳۳ به حوزه‌ی علمیه قم می‌رود. در حوزه‌ی علمیه علاوه بر دروس حوزه به تحصیلات پایه خود تا اخذ دیپلم ادبی ادامه داد. در سال ۱۳۴۱ با خانم فاطمه کروبی متولد ۱۳۳۵ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۴ فرزند پسر به ترتیب زیر است.
 
محمدحسین متولد ۱۳۴۴ دارای لیسانس حقوق
 
محمدتقی متولد ۱۳۴۶، دارای دکترای حقوق بین الملل ( محمدتقی وقتی دانش آموز بود به جبهه می رفت که در آخرین حضور در جبهه بر اثر برخورد با مین پای خود را از دست داد. او تحصیلات خود در رشته حقوق بین الملل را به پایان رسانده و با دریافت درجه دکترا، عضو هیئت علمی دانشگاه است).
 
علی متولد ۱۳۵۱ دارای تحصیلات حوزوی
 
یاسر متولد ۱۳۵۷ دانشجو
 
۴ روز پس از بازداشت روح‌الله خمینی در سال ۱۳۴۲ به مدت ۵۰ روز توسط ساواک بازداشت شد و پس از آزادی در همانسال در آزمون ورودی رشته فقه و حقوق اسلامی دانشگاه تهران پذیرفته شد، در آذرماه سال ۱۳۴۳ در قم دستگیر و  ۲۵ روز در زندان قزل قلعه به همراه مصطفی خمینی و ربانی شیرازی بازداشت بود.
 
در سال ۱۳۴۴ بعد از انجام سخنرانی در شهرهای آبادان و کرمانشاه دستگیر و پس از چند روز، از آن شهرها اخراج شد.
 
در ابتدای سال ۱۳۴۵ و به دنبال برخی فعالیتها در قم، آیت الله منتظری و تعداد دیگری از روحانیون دستگیر شدند، حکم بازداشت مهدی کروبی هم صادر شد که وی مخفیانه از کشور خارج و به نجف رفت. در اوایل زمستان همان سال پس از بازگشت به ایران دستگیر و بعد از چند روز بازداشت به گنبدکاووس تبعید شد.
 
دو ماه پس از بازگشت از تبعید، مجدداً به خاطر توزیع نامه سرگشاده خمینی به هویدا، تحت تعقیب قرار گرفت و در مدرسه ای روبروی بیمارستان دکتر سپیر در خیابان سیروس نزد شیخ محمد رحیمی (این فرد در سالهای اخیر در نارمک به قتل رسید) مخفی شد. پس از چند روز ساواک به آنجا حمله کرد و دستگیر شد. مأموران ساواک می خواستند منبع اصلی توزیع این نامه را (که سید محمود دعایی مدیرفعلی روزنامه اطلاعات بود) پیدا کنند.
 
بعد ازبازجویی ها وی را به زندان قزل قلعه منتقل کردند که در آنجا با علی اکبر هاشمی رفسنجانی، ربانی شیرازی، (دکتر) شریعتی سبزواری، فهیم کرمانی و مرآتی- داماد سیدحسن معینی- هم زندان بود. پس از سه ماه بازداشت در قزل قلعه کروبی را به بند ۴ زندان قصر منتقل کردند که در آنجا با گروه های مختلف ملی، مذهبی ،و کمونیستها هم بند شد.
 
از زندانیان مربوط به ۱۵ خرداد محسن طاهری، امیرحسینی و تقی درچه‌ای و دکتر عباس شیبانی، علی بابایی و مفیدی از نهضت آزادی، و از کمونیست های سرشناس  عمویی و کی‌منش در آنجا زندانی بودند. محمد منتظری و علوی داماد آیت الله طالقانی هم در همان زندان بودند.
 
مهدی کروبی در سال ۱۳۴۸ به خاطر توزیع کتابهای روح‌الله خمینی سه ماه بدون محاکمه در زندان قزل قلعه بود.
 
در سال ۱۳۴۹ بعد از مرگ آیت‌الله سعیدی، شبانه به منزل بسیاری از افراد یورش بردند و آنها را دستگیر کردند که وی فراری شد، و مدتی با نام مستعار «اسلامی» در مدرسه‌ی سجاد در شهر ری تدریس کرد. در سال ۵۰ شناسایی و دستگیر شد. اما به خاطر آنکه پرونده مشمول مرور زمان شده بود پس از مدت کوتاهی آزاد شد.
 
از کسانی که در دانشگاه با مهدی کروبی هم دوره بودند، ناطق نوری، سید محمد خامنه ای، محقق داماد، سید ابوالفضل شفایی، جلیلوند و معراجی پودند. که برخی از هم دوره ای‌ها با دریافت گواهی اجتهاد از مرحوم شریعتمداری، از سربازی معاف شدند و بعضی دیگر نیز به سربازی رفتند.
 
در سال ۱۳۵۱ که از طرف دولت برای گروهی از مشمولان معافیت صادر شد، مهدی کروبی با ارائه پایان‌نامه لیسانس خود را گرفت تا مشمول این معافیت گردد. در سال ۵۲ مجدداٌ به مدت کوتاهی بازداشت شد.
 
در سال ۵۳ که برخی از دستگیری‌ها به راه افتاد تعدادی از افراد دستگیر شده در زیر شکنجه وی را معرفی کرده بودند و بر همین اساس هم دستگیر شد و سخت‌ترین دوران زندان خود را گذراند. چون برای ساواک اسلحه و منابع مالی گروه های مبارز و نحوه تأمین آنها خیلی مهم بود.
 
در این دوره از زندان که بیش از سه سال به طول انجامید  آیت الله منتظری، آیت الله طالقانی، آیت الله انواری، و مهدی عراقی همدوره مهدی کروبی بودند. همچنین از گروه های مبارز غیرمذهبی خاوری، پرویز حکمت‌جو و پاک نژاد نیز در زندان اوین بودند. 
 
مهدی کروبی در اواخر سال ۵۶ از زندان آزاد شد. اما فعالیت های خود را ادامه دادم در حالیکه کم کم فضا به گونه ای شده بود که بازداشت ها به حداقل رسیده بود. در ماه رمضان ۵۷ ماموران شاه از طریق شنود تلفن، از قرار تجمعی مطلع شده بودند که وی را  همراه با آیت الله انواری دستگیر کردند و به کلانتری در حوالی پل گیشا بردند. بعد از چند دقیقه افرادی دیگر مانند باهنر و  اردبیلی را نیز به همان کلانتری آوردند اما این بازداشت‌ها بسیار کوتاه بود.
 
بعد از ۱۷ شهریور ۵۷ هم درکار توزیع اعلامیه های خمینی بود. که تا سال ۵۷ و پیروزی انقلاب دستگیر نمی شود.
 
=== کروبی پس از انقلاب ===
مهدی کروبی پس از انقلاب حکم مسئولیت کمیته امداد را از طرف خمینی به همراه عسگراولادی و شفیق در اسفندماه ۵۷ دریافت کرد.
 
در اوایل سال ۵۸، خمینی طی حکمی نمایندگی تام الاختیار خود در لرستان را به وی محول کرد. در زمستان سال ۵۸ از سوی مردم الیگودرز به نمایندگی اولین دوره مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. پس از آن در حالی که برای سرکشی به امور لرستان در خرم آباد بود، از رادیو حکم خمینی را مبنی بر تأسیس بنیاد شهید توسط وی را شنید.
 
در سال ۱۳۶۲ به مجلس راه یافت، در سال ۱۳۶۴ نماینده خمینی در امور حج گردید.
 
در سال ۱۳۶۶ با انشعاب از جامعه روحانیت مبارز مجمع روحانیون مبارز را بنا گذاشت
 
در سال ۱۳۶۸ توسط خمینی سرپرستی برخی از اموال به وکالت از سوی خمینی به وی محول شد. و تقریباً همزمان با این حکم به عضویت مجلس بازنگری قانون اساسی درآمد.
 
در سال ۱۳۶۹ به همراه باقی کاندیداهای مجمع روحانیون مبارز توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد.
 
در سال ۱۳۷۱ پس از اعتراض به دخالت شورای نگهبان در انتخابات مجلس تا سال ۱۳۷۶ سکوت کرد و فعالیت سیاسی نداشت.
 
آغاز دوباره فعالیت سیاسی مهدی کروبی در سال ۷۵ با دعوت از مهندس موسوی برای ریاست جمهوری و پس از امتناع موسوی، قانع کردن خاتمی برای پذیرش کاندیداتوری ریاست جمهوری بود.
 
در سال ۱۳۸۴ حزب اعتماد ملی را تاسیس کرد که بعد از اعتراضات مردم در سال ۱۳۸۸پلمپ و تعطیل شد.
 
آخرین مسئولیت مهدی کروبی پس از نمایندگی و ریاست مجلس ششم، عضویت تشخیص مصلحت نظام می باشد...
 
کروبی پس از حوادث سال ۱۳۸۸ و قیام مردم با بی عملی در برابر سرکوب و کشتار مردم به همراه موسوی باعث سرخوردگی بخشی عظیمی از جوانان خواهان تغییر شد و در نهایت به پیشنهاد پاسدار حسین نجات معاون طائب به فرمان خامنه‌ای در حصر خانگی قرار گرفت، و پس از حصر هم درگیر فعالیتهایی در حد نامه‌نگاری به رهبر جمهوری اسلامی و طرح ایراد و انتقاد به او  بوده است.
 
== حواشی زندگی مهدی کروبی ==
 
=== معرفی پاسداران به زندان اوین ===
بنا بر اظهارات برخی از زندانیان سیاسی آزاد شده مهدی کروبی در سال ۱۳۶۰ که همزمان مسئولیت بنیاد شهید و نمایندگی تام الاختیار خمینی را در لرستان داشته به درخواست لاجوردی دادستان دادگاه‌های انقلاب جمهوری اسلامی بدلیل عدم اطمینان به پاسداران زندان اوین پس از دستگیریها و اعدام‌های سال ۱۳۶۰ به همراه موسوی تبریزی و ...نفراتی را که به آنها اطمینان داشته‌اند برای پاسداری به زندان اوین می‌فرستند که برخی از آنها توسط زندانیانی که در دهه شصت زندانی بوده‌اند بعنوان عوامل شکنجه شناسایی شده‌اند. از جمله پاسداری بنام سرلک و فردی بنام  مصطفی رمضانی با نام مستعار اسلامی سر بازجوی شعبه ۷ اوین در دهه شصت که فرستاده مهدی کروبی به اوین بودند. لازم به ذکر است که کروبی حتی پس از حصر هم این ارتباط و علاقه به لاجوردی را پنهان نکرده و در مجلس ختم لاجوردی در ۳ شهریور سال ۱۳۸۷ شرکت و ادای احترام کرد.<ref>سایت تحلیلی خبری عصر ایران تاریخ ۳ شهریور ۱۳۸۷</ref>
 
=== حادثه خونین مکه در سال ۱۳۶۶ ===
در روز جمعه، نهم مرداد ماه سال ۱۳۶۶، در اثر درگیری گسترده ماموران انتظامی عربستان با گروهی از زائران ایرانی، صدها نفر، از جمله گروهی از ماموران عربستان کشته شدند. این ماجرا، بزرگترین کشتار حجاج شرکت کننده در مراسم حج در تاریخ معاصر محسوب می‌شود.
 
آمار رسمی تلفات این حادثه از سوی عربستان ۴۰۲ کشته اعلام شده که ۲۷۵ تن از آنان ایرانی و نیمی از آنان زن بودند. اما آمار اعلام شده از سوی ایران از کشته شدن ۳۲۵ ایرانی (۲۰۳ زن و ۱۲۲ مرد) خبر می‌دهد.<ref>روزنامه جام جم ۹ مهر ۱۳۹۳</ref>
 
در آن زمان مهدی کروبی از طرف روح‌الله خمینی به سرپرستی حجاج ایرانی منصوب شده بود و به همین دلیل بلافاصله از عربستان اخراج شد.
 
احمد خمینی در نوشته‌ای که با عنوان رنج‌نامه بعد از برکناری آیت الله منتظری منتشر کرد، ضمن اشاره به یکی از نامه‌های انتقادی منتظری خطاب به روح‌الله خمینی، مساله ارسال مواد منفجره به عربستان را «کارهای انقلابی» نامیده و نوشت: «آیا راهی برای کارهای انقلابی غیر از آنچه در مکه شد وجود دارد؟ البته اینگونه کارها گاهی بدون گیر و اشکال انجام می‌گیرد و گاهی لو می‌رود. این به معنای موافقت من با این گونه کارها نیست، ولی به طور کلی، معمول این گونه کارها همین است.»
 
این پاسخ احمد خمینی به بخشی از نامه آیت‌الله منتظری در تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۶۵ اشاره دارد که خطاب به خمینی نوشته بود: «سپاه در وقت حج یک کار غلط ناروا انجام می‌دهد و از ساکهای حدود صدنفر حجاج پیرمرد و پیرزن بدون اطلاع آنان سوء استفاده می‌کند به نحوی که در عربستان در وقت حج آبروی ایران و انقلاب را بردند و آقای کروبی ناچار شد از ملک فهد طلب لطف کند، لابد حضرتعالی شنیده‌اید؛ آن وقت در همان کشور بعضی زمزمه راه می‌اندازند که خوب است بگوئیم از طرف سید مهدی هاشمی بوده، و یک نفر از شش نفر افراد سپاهی که متصدی این کار غلط بوده‌اند آمد نزد من و به من گفت مسئول من در سپاه اصرار می‌کند که بگویم از طرف سید مهدی هاشمی این کار انجام شده، و در مجلس و هیئت دولت و محافل دیگر هم شایع کردند.»<ref>خاطرات منتظری جلد دوم  صفحه ۱۱۵۹</ref>
 
آخرین حرکت سیاسی پرحاشیه‌ی مهدی کروبی شرکت در انتخابات سال ۱۳۸۸ به همراه میرحسین موسوی بود که پس از اعتراضات فراگیر مردم در نفی دیکتاتوری و مطالبات دموکراسی خواهانه آنها خانه نشینی پیشه کرد و مردم را در خیابان‌ها گذاشت.
 
== گاهشمار زندگی کروبی ==
آغاز تحصیلات حوزوی:  سال ۱۳۳۳ در قم
 
آغاز تحصیلات دانشگاهی : سال ۱۳۴۳ دانشکده الهیات دانشگاه تهران
 
تاریخ ازدواج:  فروردین ۱۳۴۱
 
همسر:  فاطمه کروبی متولد ۱۳۲۵
 
پایان تحصیلات دانشگاهی سال ۱۳۵۱( به دلیل دستگیری های مکرر و نیز زندگی مخفی در برخی سال های فاصله۱۳۴۳ تا ۱۳۵۱ و نیز به خاطر تأثیر در ارائه پایان نامه که شرح آن در متن زندگینامه آمده، اخذ لیسانس حدود ۸ سال به طول انجامید).
 
سابقه بازداشت های سیاسی: نخستین بازداشت سال ۱۳۴۲ و آخرین آن ماه رمضان سال ۵۷. طولانی ترین بازداشت به مدت بیش از سه سال که در سال ۱۳۵۳ آغاز و در اواخر سال ۵۶ به پایان رسید.
 
نخستین مسئولیت اجرایی در ماه های پایانی رژیم گذشته: دیدار با اعتصابیون و انتقال کمک های مالی به بعضی از آنها
 
نخستین مسئولیت رسمی در نظام جمهوری اسلامی: سرپرستی کمیته امداد خمینی
 
سایر مسئولیت ها: ریاست بنیاد شهید در فاصله سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۱
 
نمایندگی خمینی در حج در فاصله سال های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹
 
نمایندگی مردم در مجالس اول، دوم، سوم و ششم
 
ریاست مجالس سوم و ششم
 
عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام


== منابع ==
== منابع ==
<references />


۱
# نیروی انتظامی - مکالمات بیسیم رادان در یوتیوب
<references />
# [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-13|↑]] نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
# [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-14|↑]] نیروی انتظامی - سایت عصر نو
# [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-15|↑]] نیروی انتظامی - فیس بوک بی بی سی فارسی

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۸

بازداشتگاه کهریزک، یا زندان کهریزک در شهر سنگ از توابع شهرری در استان تهران است که در دوران ریاست قالیباف برای نیروی انتظامی تأسیس و طی سالیان در عملیات‌های مختلفی مانند، تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود، اما در جریان قیام سال ۱۳۸۸ شهرت جهانی پیدا کرد.

بازداشتگاه کهریزک از یادداشت‌های بهروز صبری سلماسی یکی از شکنجه‌گران زندان کهریزک

زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینه خیز بروند و هم‌زمان مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغ پر» می‌رفتند. تعدادی از بازداشت شدگان به دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداری‌شان در بازداشتگاه، کشته شدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانواده‌های آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانواده‌ها جلوگیری نمودند. بازداشت شدگان که از زمان بازداشت تا روز تولد فاطمه زهرا حق استفاده از حمام را نداشتند، در این مدت به بیماری‌هایی نظیر شپش مبتلا شدند. سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده‌ است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آن‌ها داده می‌شد. تا یک ماه اول آب را از گالن‌های گازوئیل می‌خوردند که موجب تهوع و استفراغ می‌شد. در دو ماه اول، هر زندانی می‌توانست فقط در ساعت‌های ۱۰ صبح و ۱۰ شب، ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و عوعو کردن مانند سگ، از آب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمی‌کردند و بازداشتی‌ها مجبور بودند همان‌جا که زندگی می‌کنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند.

در یادداشت‌های روزانه بسیجی بهروز صبری سلماسی که از شکنجه گران با سابقه بازداشتگاه کهریزک می‌باشد و توسط یکی از سربازان خدمت کهریزک از وی ربوده شد، آمده است:

«غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب می‌شد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیف‌تر بودند و تاکنون این مکان‌ها را ندیده بودند را وادار می‌کردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوء تغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بی‌هوش می‌شدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندان‌های دیگر منتقل شده‌اند هنوز به شرایط عادی برنگشته‌اند و به انواع بیماری‌های گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.»

بهروز صبری سلماسی از عاملین اصلی آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان زندان کهریزک، متولد تهران در سال ۱۳۵۶ می باشد که در جریانات ضرب و شتم دانشجویان در حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸ نقش محوری داشته است. نامبرده در بسیاری از فعالیت های تروریستی سپاه قدس نیز نقش داشته است. دفترچه یادداشت‌های روزانه وی که حاوی بسیاری از جنایات وی بوده، توسط یکی از سربازان وظیفه ربوده شده که به دست مهدی کروبی افتاد و زمینه رسوایی جمهوری اسلامی را فراهم آورد. نام وی پس از ناآرامی‌های ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط برخی از رسانه ها فاش شد.

ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیم‌های برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام می‌شد. دست و پای آن‌ها را به صورت کمانی و قپانی می‌بستند و کتک می‌زدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت می‌کردند. گاهی هم دست‌ها و پاهای زندانیان را به همدیگر می‌بستند. گاهی کف پای زندانیان را می‌زدند و سپس مجبورشان می‌کردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آن‌ها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز می‌کردند و در صورتی که زندانی می‌پذیرفت تا فحش‌های بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف می‌شد.

گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته می‌شدند و دیگران باید روی آن‌ها ادرار می‌کردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳ نفر تا ۳۰ مهر ۱۳۸۸ کشته شدند. کسانی که دست و پای‌شان می‌شکست به بیمارستان برده نمی‌شدند، زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده می‌شد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمی‌شد. بسیاری از این شکستگی‌ها به طور کج جوش خورده‌است. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتی‌ها استفاده می‌شد.

اسامی شماری از شکنجه گرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه در زندان کهریزک به قتل رسانده‌اند به شرح زیر است:

احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)، حقی فرمانده گارد، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روح الامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک، حسین فدایی، سرتیپ مسعود صدر الاسلام فرمانده سابق اطلاعات ناجا، بهروز صبری سلماسی از شکنجه‌گران کهریزک، حسین عمویی از شکنجه‌گران کهریزکو هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار می‌دادند.

مهدی کروبی یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کرده‌است. مجید انصاری، معاون سابق رئیس‌جمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، درباره‌ی درخواست مهدی کروبی از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفته‌است:

«با کمال تاسف این‌ها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بوده‌است».

برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:

ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا می‌کنند و در سیر بازجویی‌های فنی به تمام مامورین پلیس امنیت می‌گویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه می‌شوید و بی آب و غذا نگه داشته می‌شوید تا اندازه موش شوید و از میان میله‌های سلول‌های بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل می‌شوید.

قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دستگیری افرادی که آنها را اراذل و اوباش می‌نامند به ماموران پلیس دستور داده در صحنه درگیری، دست و پای کسانی که قمه دارند را بشکنند.

او در ویدیویی که خبرگزاری ایرنا منتشر کرد خطاب به ماموران می‌گوید: باید کاری کنید که قمه را بیاندازد. یعنی دست نداشته باشند. اگر این افراد را در صحنه درگیری بازداشت کردید و سالم بودند باید پاسخ دهید که چرا سالم‌اند. باید دستشان شکسته و نیم‌تنه آن‌ها افتاده باشد. اگر قداره کشیدند باید قلم پایشان را بشکنید.

منابع


  1. نیروی انتظامی - مکالمات بیسیم رادان در یوتیوب
  2. نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
  3. نیروی انتظامی - سایت عصر نو
  4. نیروی انتظامی - فیس بوک بی بی سی فارسی