|
|
(۲۸۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''استراتژی'''، سابقه و معنای این واژه به ۳۴۰ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد در کتاب هنر جنگ، ژنرال چینی سان تزو، به چگونگی استفاده از این مفهوم برای غلبه بر دشمن پرداخته است. این فیلسوف استراتژی را در اصطلاح نظامی هنر و فن طرح ریزی ترکیب و تلفیق عملیات نظامی برای رسیدن به هدف جنگی مشخص تعریف میکند. | | <noinclude> |
| | '''بازداشتگاه کهریزک،''' یا زندان کهریزک در شهر سنگ از توابع شهرری در استان تهران است که در دوران ریاست [[محمدباقر قالیباف|قالیباف]] برای نیروی انتظامی تأسیس و طی سالیان در عملیاتهای مختلفی مانند، تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود، اما در جریان [[تظاهرات ۱۳۸۸|قیام سال ۱۳۸۸]] شهرت جهانی پیدا کرد. |
|
| |
|
| واژه استراتژی برگرفته از واژۀ یونانی Strategos به معنای ژنرال ارتش است. Stratos به معنای ارتش و ago به معنای هدایت است. بنابراین واژه مزبور به معنای هدایت ارتش میباشد. پس استراتژی، کاری است که استراتگوس یا استراتژیست انجام میدهد. سالانه هر یک از ده قبیله یونان باستان یک Strategos انتخاب میکردند تا نیروها را هدایت کند. بعدها وظایف وی به امور قضایی و مدنی نیز تعمیم داده شد.
| | '''بازداشتگاه کهریزک از یادداشتهای بهروز صبری سلماسی یکی از شکنجهگران زندان کهریزک''' |
|
| |
|
| به لحاظ تاریخی نیز Strategos عنوان افسران عالیرتبه ارتش بیزانس بوده است که یک منطقه نظامی ـ مترادف با یک سپاه نظامی مدرن ـ تحت فرمان آنها قرار داشته است. | | زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینه خیز بروند و همزمان مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغ پر» میرفتند. تعدادی از بازداشت شدگان به دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداریشان در بازداشتگاه، کشته شدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانوادههای آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانوادهها جلوگیری نمودند. بازداشت شدگان که از زمان بازداشت تا روز تولد فاطمه زهرا حق استفاده از حمام را نداشتند، در این مدت به بیماریهایی نظیر شپش مبتلا شدند. سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آنها داده میشد. تا یک ماه اول آب را از گالنهای گازوئیل میخوردند که موجب تهوع و استفراغ میشد. در دو ماه اول، هر زندانی میتوانست فقط در ساعتهای ۱۰ صبح و ۱۰ شب، ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و عوعو کردن مانند سگ، از آب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمیکردند و بازداشتیها مجبور بودند همانجا که زندگی میکنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند. |
|
| |
|
| از نظر صاحبنظران مبنای تعریف استراتژی نظامی به یونان باستان (حدود ۵ قرن قبل از میلاد مسیح) برمیگردد. ویژگی برجسته این مطالعات آن است که تألیفات این دوره عمدتاً به «محتوا» و درونمایهی استراتژی پرداختهاند و توجهی به فرآیند شکلگیری استراتژی ننمودهاند. به عقیدهی آیور گراتان-گینس (به انگلیسی: Ivor Grattan-Guinness) از اواسط قرن ۱۶ میتوانیم شواهد و نمونههایی در مورد «فرایند» شکلگیری استراتژی بیابیم. در دوره معاصر نیز سیر تحول تفکر نظامی را میتوان در قالب سه مقطع مورد بررسی قرار داد. | | در یادداشتهای روزانه بسیجی بهروز صبری سلماسی که از شکنجه گران با سابقه بازداشتگاه کهریزک میباشد و توسط یکی از سربازان خدمت کهریزک از وی ربوده شد، آمده است:<blockquote>«غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب میشد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیفتر بودند و تاکنون این مکانها را ندیده بودند را وادار میکردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوء تغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بیهوش میشدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندانهای دیگر منتقل شدهاند هنوز به شرایط عادی برنگشتهاند و به انواع بیماریهای گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.»</blockquote><blockquote>بهروز صبری سلماسی از عاملین اصلی آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان زندان کهریزک، متولد تهران در سال ۱۳۵۶ می باشد که در جریانات ضرب و شتم دانشجویان در [[حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)|حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸]] نقش محوری داشته است. نامبرده در بسیاری از فعالیت های تروریستی [[نیروی قدس سپاه پاسداران|سپاه قدس]] نیز نقش داشته است. دفترچه یادداشتهای روزانه وی که حاوی بسیاری از جنایات وی بوده، توسط یکی از سربازان وظیفه ربوده شده که به دست [[مهدی کروبی]] افتاد و زمینه رسوایی جمهوری اسلامی را فراهم آورد. نام وی پس از ناآرامیهای ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط برخی از رسانه ها فاش شد.</blockquote><blockquote>ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیمهای برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام میشد. دست و پای آنها را به صورت کمانی و قپانی میبستند و کتک میزدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت میکردند. گاهی هم دستها و پاهای زندانیان را به همدیگر میبستند. گاهی کف پای زندانیان را میزدند و سپس مجبورشان میکردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آنها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز میکردند و در صورتی که زندانی میپذیرفت تا فحشهای بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف میشد.</blockquote><blockquote>گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته میشدند و دیگران باید روی آنها ادرار میکردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳ نفر تا ۳۰ مهر ۱۳۸۸ کشته شدند. کسانی که دست و پایشان میشکست به بیمارستان برده نمیشدند، زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده میشد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمیشد. بسیاری از این شکستگیها به طور کج جوش خوردهاست. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتیها استفاده میشد.</blockquote>اسامی شماری از شکنجه گرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه در زندان کهریزک به قتل رساندهاند به شرح زیر است: |
|
| |
|
| ۱- دوره مدرن: از قرن ۱۹ تا پایان جنگ جهانی دوم
| | احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)، حقی فرمانده گارد، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روح الامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک، حسین فدایی، سرتیپ مسعود صدر الاسلام فرمانده سابق اطلاعات ناجا، بهروز صبری سلماسی از شکنجهگران کهریزک، حسین عمویی از شکنجهگران کهریزکو هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار میدادند. |
|
| |
|
| ۲- دوران مدرن معاصر: از اواسط قرن ۲۰ تا پایان جنگ سرد در ابتدای دهه ۱۹۹۰.
| | [[مهدی کروبی]] یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ در نامهای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کردهاست. مجید انصاری، معاون سابق رئیسجمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، دربارهی درخواست [[مهدی کروبی]] از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفتهاست:<blockquote>«با کمال تاسف اینها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بودهاست».</blockquote><blockquote>برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:</blockquote><blockquote>ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا میکنند و در سیر بازجوییهای فنی به تمام مامورین پلیس امنیت میگویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه میشوید و بی آب و غذا نگه داشته میشوید تا اندازه موش شوید و از میان میلههای سلولهای بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل میشوید.</blockquote>قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دستگیری افرادی که آنها را اراذل و اوباش مینامند به ماموران پلیس دستور داده در صحنه درگیری، دست و پای کسانی که قمه دارند را بشکنند. |
|
| |
|
| ۳- دوران پسا مدرن یا پستمدرن: که ناظر به تحولات دوره پس از جنگ سرد است.<span dir="RTL"></span>استراتژی نظامی بخشی از مجموعه ای بنام استراتژی ملی است. گاهی اوقات بخش نظامی استراتژی ملی به عنوان استراتژی نظامی تلقی می شود. در این حالت استراتژی نظامی در بالاترین سطح خود و متمایز از استراتژیهای عملیاتی به عنوان اساسی برای عملیات و برنامه ریزی نظامی بکار گرفته می شود. استراتژی نظامی باید در خدمت استراتژی ملی و هماهنگ با خط مشی ملی باشد. منظور از خط و مشی ملی «رشته وسیعی از اعمال یا اظهارات که در سطح ملی و برای پیگیری اهداف ملی توسط دولت اتخاذ میشود» میباشد. خط مشی ملی به نوبه خود از توانائیها و محدودیتهای استراتژی نظامی متأثر می باشد.
| | او در ویدیویی که خبرگزاری ایرنا منتشر کرد خطاب به ماموران میگوید: باید کاری کنید که قمه را بیاندازد. یعنی دست نداشته باشند. اگر این افراد را در صحنه درگیری بازداشت کردید و سالم بودند باید پاسخ دهید که چرا سالماند. باید دستشان شکسته و نیمتنه آنها افتاده باشد. اگر قداره کشیدند باید قلم پایشان را بشکنید. |
|
| |
|
| استراتژی نظامی متفاوت از استراتژی ملی (استراتژی بزرگ) است که آن عبارت است از:
| | == منابع == |
| | <references /> |
|
| |
|
| «هنر و علم توسعه و کاربرد قدرت سیاسی، اقتصادی، روانی و نظامی یک ملت در دوران صلح و جنگ برای تأ مین اهداف ملی.»
| | # نیروی انتظامی - مکالمات بیسیم رادان در یوتیوب |
| | | # [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-13|↑]] نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا |
| در بسیاری موارد، به اشتباه این اصطلاح را به جای خط مشی (استراتژی)، جنگ (عملیاتی) و یا تاکتیک به کار میبرند.
| | # [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-14|↑]] نیروی انتظامی - سایت عصر نو |
| | | # [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-15|↑]] نیروی انتظامی - فیس بوک بی بی سی فارسی |
| سطح استراتژیک (خطمشی) به کارگیری تمامی نیروهای مسلح یک ملت برای تامین امنیتملی در کلیتی بزرگتر را شامل میشود.
| |
| | |
| سطح عملیاتی (جنگ) به کارگیری نیروها در یک عملیات نظامی یا مجموعه عملیاتهای نظامی را در بر میگیرد.
| |
| | |
| سطح تاکتیکی مربوط به نیروهایی است که به معنای واقعی با دشمن درگیر هستند.
| |
| | |
| == تعریف علمی استراتژی ==
| |
| معنای رایج واژه استراتژی، به شکلی که امروز مرسوم است، برای نخستین بار در سال ۱۸۲۵ در فرهنگ واژگان آکسفورد تعریف گردید، یعنی بلافاصله بعد از دوره ی ناپلئون.
| |
| | |
| طبق تعریف لغت نامه وبستر،
| |
| | |
| «استراتژی، علم برنامه ریزی و هدایت عملیات نظامی بزرگ در مقیاس کلان، با هدف تشخیص و یافتن بهترین موقعیت قبل از شروع درگیری واقعی با دشمن است.» (سیروس، ۱۳۹۰، ۴)
| |
| | |
| دایره المعارف بریتانیکا تعریف استراتژی را از دید نظامی با تعبیر هنر برنامهریزی و هدایت عملیات معرفی کرده و برای متمایز ساختن آن با تاکتیک سه ویژگی گسترده بیشتر عملیاتی، دوره زمانی بلندتر و جابه جایی انبوه نیروها را قید میکند (برادران شرکاء،۱۳۸۶).
| |
| | |
| اگرمجموعهای از آگاهیها و اطلاعات منظم درباره یک یا چند موضوع را (علم) بنامیم و مهارت به کارگیری علم در صحنه عمل نیز (هنر) باشد، استراتژی؛ آگاهیهای منظمی است که نحوه به خدمت گرفتن قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی را برای رسیدن به هدفهای مورد نظر نشان میدهد. بنابراین، استراتژی علم است؛ اما همه کسانی که از علم استراتژی آگاهی دارند، قادر نیستند آن را به کارگیرند، فقط کسانی که مهارت کافی در این زمینه دارند، میتوانند از استراتژی استفاده کنند، پس به یک معنا، استراتژی نوعی هنر است. خلاصه آنکه، استراتژی هم علم و هم هنر است.
| |
| | |
| علاوه بر این، معانی زیر نیز برای استراتژی مطرح شده است: فن اداره جنگ، فن فرماندهی، فن جنگ و طرح نقشه برای جنگ. ب: مفهوم اصطلاحی استراتژی: استراتژی در معنای اصطلاحی جدید به این صورت تعریف میشود:
| |
| | |
| فن و علم توسعه و بهکارگیری قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت، هنگام جنگ و صلح، به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاستهای ملی و افزایش احتمال دستیابی به نتایج مطلوب برای کسب حداکثر پیروزی و حداقل شکست.
| |
| | |
| هرگاه قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی، در جهت دستیابی به اهداف نظامی یک ملت به کار رود، استراتژی نظامی نامیده میشود به همین ترتیب برای هر یک از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز می توان یک تعریف از استراتژی ارائه داد. استراتژی در معنای قدیمی خود به مفهوم به کارگیری همه امکانات کشور برای دست یافتن به هدفهای نظامی بود، اما به تدریج استراتژی از بعد نظامی محض، فاصله گرفت و در حال حاضر اهداف نظامی، بخشی از اهداف ملی یک کشور را تشکیل میدهد.
| |
| | |
| امروزه از استراتژی اینچنین تعریف میشود ؛ فن مدیریت و هدایت کلیهی منابع جامعه در جهت تحقق و نیل به هدف مشخص ، ملی، اقتصادی و یا نظامی.
| |
| | |
| تعریف ستاد مشترک ارتش ایالات متحده:
| |
| | |
| «استراتژی نظامی عبارت است از فن و علم بکارگیری قوای نظامی یک ملت برای تأمین اهداف سیاست ملی از طریق استفاده از قوای نظامی و یا تهدید به زور.»
| |
| | |
| پنتاگون استراتژی را فن یاهنر ترکیب قدرت ملی (Nation Power) به منظور شکست دشمن درجنگ تعریف میکند.
| |
| | |
| وزارت دفاع فرانسه استراتژی را هم برای جنگ و هم صلح میداند.
| |
| | |
| ژنرال ماکسول دی. تایلور:
| |
| | |
| استراتژی برابر است با اهداف (آنچه که هر فرد برای نیل به آنها میکوشد)، بعلاوه روشها (شیوههای عمل)، بعلاوه ابزار (وسیلههایی که از طریق آنها میتوان به یک هدف دست یافت).
| |
| | |
| لیدل هارت (Liddell hart): استراتژی عبارت است از هنر توزیع و استفاده از ابزار نظامی برای انجام مقاصد سیاسی.
| |
| | |
| هدلی بول (Hedley bull): استراتژی بهره جستن از زور و نیروی نظامی به منظور کسب اهداف مفروض سیاسی میباشد.
| |
| | |
| کالین گری (Collin gray) معتقد است: استراتژی رابطه ی بین قدرت نظامی و هدف نظامی است؛
| |
| | |
| آندره بیو فره(Andre bedufre) مدعی است: استراتژی هنر دیالکتیک دو ارادهی متقابل است که برای حل مجادلهی خویش از زور استفاده میکنند.
| |
| | |
| لوئیز هال(Louis halle): مطالعات استراتژیک را به عنوان شاخه ای از مطالعات سیاسی تعریف میکند که با پیامدهای سیاسی جنگ افروزی ملتها در ارتباط است.
| |
| | |
| === تفاوت تاکتیک و استراتژی ===
| |
| تاکتیک به روشهایی گفته میشود که به وسیله آن، استراتژی به اجرا در میآید تا به هدفهای مورد نظر برسد. بنابر این، تاکتیک، جزیی از استراتژی و در خدمت آن است. علاوه بر این، استراتژی یک هدف کلی است که در دراز مدت قابل دسترسی است، در حالی که تاکتیک در کوتاه مدت تحقق می یابد.
| |
| | |
| === تعریف مناطق استراتژیک ===
| |
| مناطق استراتژیک (سوق الجیشی) : در اصطلاح، منطقه استراتژیک به برخی از نقاط جغرافیایی زمین گفته میشود که به دلایل زیر دارای اهمیت است:
| |
| | |
| ۱ واقع شدن بین دو ناحیه مهم : مانند عربستان که بین خلیج فارس و دریای سرخ قرار گرفته است.
| |
| | |
| ۲ موقعیت تجاری و مسافری :
| |
| | |
| الف-در شرق باستان : در ایران باستان « کوروش » را نخستین استراتژیست توانای تاریخ جهان می دانند که موفق شد در سایه تدبیر برنامه ای و مدرن ماد ، لیدیا و بابل را تصرف کند و یک مجموعه یکپارچه بوجود آورد.
| |
| | |
| در چین باستان نیز از «سون تزو» بعنوان متفکر برجسته استراتژي یاد می شود . سون تزو در کتاب خود بنام هنر جنگ ( حدود پانصد سال قبل از میلاد ) بر نقش فریب در جنگ تأکید می کند او به این موضوع پرداخت که هدف پیروزي نابودی فیزیکی کلی دشمن نیست بلکه از بین بردن اداره مقاومت و کنترل ذهنی و فیزیکی وی می باشد که بعدها مائوتسه دون در چین از آن استفاده کرد .
| |
| | |
| در غرب باستان : از اسکندر مقدونی بعنوان پیشتاز علوم نظامی و بکارگیری استراتژی نظامی نام برده میشود .
| |
| | |
| و از سایرین «توسیدید» را میتوان نام برد که در جنگهاي پلوپونز ژنرال ارتش آتن بود ولی بدلیل شکست و ناکامی عزل و تبعید شد که بعد از آن تاریخ جنگهای پلوپونز را نگاشته است.
| |
| | |
| او به سه مفهوم موازنه قدرت ، بازدارندگی و تحدید جنگ پرداخت .
| |
| | |
| == انواع استراتژی ==
| |
| استراتژی نظامی و انواع آن:
| |
| | |
| در تقسیم بندی استراتژیهای مختلف نظامی اتفاق نظری بین دانشمندان علم روابط بینالملل و جامعهشناسان نظامی وجود ندارد.
| |
| | |
| عده ای این استراتژیها را در رابطه باتوسعهی تاریخ بشر و تکوین تاریخی استراتژی به:
| |
| | |
| الف) مکتب سنتی، یعنی استراتژیهای زمینی
| |
| | |
| ب) مکتب مدرن نظامی تقسیم میکنند
| |
| | |
| گروهی دیگر آن را با توجه به میدانهای نبرد به:
| |
| | |
| الف) مکتب قارهای یا زمینی
| |
| | |
| ب) مکتب دریایی
| |
| | |
| ج) مکتب هوایی، فضایی تقسیم میکنند
| |
| | |
| گروه سوم نیز استراتژیها را با پنچ ویژهگی مشخص میکنند که عبارتند از:
| |
| | |
| الف) استراتژی تهدید مستقیم، مانند استراتژیهای هسته ای
| |
| | |
| ب) استراتژی غیر مستقیم به کار گرفتن ابزار و روشهای گوناگون چون دیپلماسی یا روابط بازرگانی به منظور محدود ساختن آزادی عمل رقیب که عده ای این استراتژی را استراتژی تسلط امپریالیستی نیز مینامند.
| |
| | |
| ج) استراتژیهای پیشروی یا عملیاتهای غیرمستقیم از طریق غافلگیری، مانور، انصراف و تصمیمگیری در جهت مناطق جنگی و جبهههای فرعی، مانند استراتژیهای نظامی قرن نوزدهم و بیستم چرچیل و لیدل هارت.
| |
| | |
| واضع واژه استراتژی غیرمستقیم، سر بِیسِل هنری لیدل هارت (زاده ۱۸۹۵ پاریس - درگذشتهٔ ۱۹۷۰ در مارلو، انگلستان) است. به عقیده وی استراتژی غیرمستقیم به معنای فشار غیر مستقیم نیروی نظامی بر دشمن، توجه محدود به کاربرد قدرت نظامی، به کارگیری عوامل روانی، پرهیز از زور و خشونت تا سرحد امکان و بهره گیری از تشویق، ترغیب، تنبیه و مصالحه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای نیل به تأمین و حفظ امنیت و منافع واهداف ملّی است. برای تحقق هدفهای مورد نظر، هر کشوری با توجّه به امکانات و تواناییهای بالفعل و بالقوه، موقعیت جغرافیایی، نیازهای داخلی، تهدیدهای موجود، توان اقتصادی، ساختار نظام بینالمللی و نظایر آن استراتژی سیاسی مناسب را بر میگزیند.
| |
| | |
| د) استراتژیهای انهدامی سنتی، مانند استراتژی ناپلئون، مولته، شلیفن و لودندورف
| |
| | |
| ه) (مکتب انقلابی) استراتژیهای پارتیزانی و چریکی و خرابکاری مانند استراتژی لنین، مائو و جیاپ.
| |
| | |
| به سیاستهای کلان هر کشور سیاست ملّی با (استراتژی بزرگ )، یا (استراتژی همه جانبه ) میگویند. که به معنای بسیج و هدایت همه امکانات کشور برای نیل به خواستههای ملّی است.
| |
| | |
| ==== انواع استراتژی سیاسی ====
| |
| انواع استراتژی سیاسی عبارتند از:
| |
| | |
| ===== الف استراتژی انزواطلبی =====
| |
| استراتژی انزواطلبی، حاکی از عدم پذیرش تعهدات نظامی و اعزام نیروی نظامی به خارج وکاهش روابط دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای دیگر است. کاهش روابط با کشورها به معنای عدم توانایی در برقراری روابط نیست، بلکه یک کشور به میل خود به قطع یا کاهش روابطی می پردازد که ممکن است منجر به دخالت و یا سلطه دیگران بر آن کشور گردد، زیرا هدف استراتژی انزوا، حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور است. علاوه بر آن، این استراتژی در صدد است بدون اتکا به دیگران، هرگونه تهدید داخلی و خارجی را دفع نموده و با بهره گیری از خودکفایی اقتصادی و اجتماعی، زندگی توأم با رفاه ملّی را برای مردم خویش به ارمغان آورد. شرط انتخاب و موقعیت استراتژی انزوا، غنای اقتصادی و اجتماعی، تعدد قدرتهای جهانی و توزیع قدرت، دور بودن موقعیت جغرافیایی کشور و برکناری از صحنه اصلی کشمکش (یا فقدان تهدید مستقیم ) است. چنین شرایطی در گذشته فراهم بود، ولی امروزه با ارتقای سطح تکنولوژی، بخصوص گسترش و بهبود ارتباطات و افزایش قدرت پرتاب تسلیحات نظامی که قادر است هرکشور دور دستی را مورد حمله قرار دهد و نیز، افزایش وابستگی متقابل، ادامه استراتژی انزوا طلبی را غیر ممکن کرده است.
| |
| | |
| ===== ب استراتژی بیطرفی =====
| |
| بیطرفی برای نخستین بار در جنگهای قرن (نوزده میلادی) مورد توجه قرار گرفت. دولت بیطرف، از هرگونه اقدامی که منجر به شروع جنگ و ادامه آن شود، خودداری میکرد. این اقدامات شامل آموزش و نام نویسی داوطلبان جنگ، تجهیز و تدارک نیروی نظامی، اجازه عبور و مرور به سربازان متخاصم و مانند آن میشد. در ازای قبول و انجام این الزامات، کشورهای قدرتمند، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور بیطرف را تضمین میکردند. پذیرش بیطرفی از سوی قدرتهای بزرگ علاوه بر مزایای فوق، حاوی مزایای سیاسی و دیپلماتیکی چون نقل و انتقال اسرا و زندانیان و حل و فصل اختلافات نیز می باشد. اعلام بیطرفی یک جانبه هیچگاه به اندازه بیطرفی دولتی که مورد قبول دولتهای قدرتمند قرار گرفته باشد، پایدار نیست استراتژی بیطرفی همانند استراتژی انزواطلبی موجب تداوم وضع موجود و برقراری توازن قدرت بین کشورهای قدرتمند میگردد؛ بر خلاف مفهوم واقعی بیطرفی، شوروی کشوری را بیطرف می دانست که در درگیری شوروی، با آمریکا، موضع ضد آمریکایی داشته باشد. آمریکا هم با بیطرفی مخالف بود، زیرا قبول بیطرفی کشوری از سوی آمریکا، متضمن خروج آن کشور از حوزه نفوذ آمریکا بود. بیطرفی موقت (بیطرفی در یک جنگ) و بیطرفی پایدار (بیطرفی برای مدت طولانی)، بیطرفی مثبت (عدم شرکت در جنگ و تلاش برای خاتمه دادن به جنگ) و بیطرفی منفی (نجات دادن خود از معرکه جنگ) از انواع بیطرفی محسوب میشوند.
| |
| | |
| ===== ج استراتژی عدم تعهد =====
| |
| تجربه تلخ کشورهای مستعمره از سالها وابستگی به دولتهای استعمارگر و نیز، صدماتی که از جنگ جهانی دوم دیده بودند و همچنین خساراتی که ادامه جنگ سردِ (بین دو ابرقدرت) برای آنان داشت، باعث شکلگیری جنبشهای استقلال طلبانه و ایجاد جنبش عدم تعهد یا (عدم وابستگی) گردید. شالوده عدم تعهد به ابتکار و پیشقدمی مارشال یوسیپ بروزتیتو (رهبر یوگسلاوی سابق)، جواهر لعل نهرو (نخست وزیر هند)، جمال عبدالناصر (رئیس جمهور مصر) و احمد سوکارنو (رئیس جمهور اندونزی) در سال ۱۳۲۶ ه. ش. / ۱۹۴۷ م، با برگزاری کنفرانس کشورهای آسیایی در دهلی نو ریخته شد و سرانجام در اجلاس گسترده کشورهای آسیایی و آفریقایی در «باندونگ اندونزی» در سال ۱۳۳۴ ه. ش. / ۱۹۵۵ م، تکمیل و در کنفرانس ۱۳۴۰ ه. ش. / ۱۹۶۱ م، بلگراد رسمیت یافت.
| |
| | |
| عدم تعهد بر اصولی چون احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها، عدم تجاوز، عدم دخالت دولتها در امور داخلی یکدیگر، مساوات کشورها، همزیستی مسالمت آمیز، بیطرفی مثبت، مخالفت با تبعیض نژادی، مبارزه با توسعه نیافتگی، استعمار و سرمایه داری، پرهیز از واگذاری پایگاه نظامی و مانند آن استوار است. نقطه ثقل استراتژی عدم تعهد بر عدم وابستگی نظامی و نه سیاسی و فرهنگی و اقتصادی قرار دارد، به همین دلیل و نیز به علت فقدان ایدئولوژی مشترک بین اعضا، این استراتژی چندان قرین موفقیت نبوده است.
| |
| | |
| ===== د استراتژی اتحاد و ائتلاف =====
| |
| اشتراک در اهداف و منافع ملی، ایدئولوژی و تصور خطر مشترک موجب ایجاد و تداوم اتحادهاست. بر این اساس، اتحادها فقط جنبه نظامی ندارند (مانند بازار مشترک اروپا و اکو). در واقع افزایش نفوذ همه جانبه و یا جنگ، تنها هدف اتحادها نیست، بلکه اتحادها بیشتر جنبه بازدارندگی دارند. حتی پیمانهایی که از جنبه تهاجمی برخوردارند تهاجمی بودن خود را به وضوح در قراردادهای منعقده ذکر نمیکنند. اتحادها را به طُرق مختلف تقسیم میکنند، بطور عمده، شرط تحقق پیمان (مانند تجاوز به یکی از اعضا)، نوع و میزان تعهدات اعضا (همیشه تعهدات اعضا برابر نیست)، درجه همکاری اعضا (همکاری اعضای پیمان بر خلاف گذشته تا زمانی که پیمان وجود دارد، دایمی است ) و گستردگی حوزه جغرافیایی، معیاری برای تقسیم بندی اتحادهاست. عملی شدن یا نشدن هدفهای همه اعضا و یا یکی از آنها، اختلاف میان متعاهدین، روی کارآمدن نخبگان سیاسی جدید در یکی از کشورهای عضو، وقوع جنگ بین طرفین معاهده، تغییر اساسی در اوضاع و احوال بین المللی، انقضای زمانی اتحاد، عدم هماهنگی در ارزشها و ایدئولوژی بین اعضا و نظایر آن از عوامل شکاف و فروپاشی اتحادها به شمار میروند.با توجه به تصویر کلی ما از استراتژی (استراتژی= اهداف+ روشها+ ابزار) این رهیافت را به استراتژی نظامی نیز می توان تعمیم داد؛ اهداف به عنوان اهداف نظامی در نظر گرفته می شود. منظور از روشها شیوه های گوناگون برنامه ریزی نیروی نظامی می باشد. در حقیقت، این روش برای محک سلسله اعمال تعیین شده برای نیل به اهداف نظامی می باشد؛ این سلسه اعمال به عنوان « عقاید استراتژیک نظامی» تلقی می شود. «ابزار» به منابع نظامی (مشمولین، ادوات، پول، نیروها، پشتیبانی و غیره) مورد نیاز برای انجام مأ موریت اشاره دارد. این مقدمات ما را به این نتیجه گیری که « استراتژی نظامی مساوی است با حاصل جمع اهداف نظامی و عقاید استراتژیک نظامی و منابع نظامی» رهنمون می شود.<span dir="RTL"></span>«کارل فون کلوزویتس» در بحث ارجحیت هر کدام از این عوامل تأکید کرده است که رکن حیاتی استراتژی تصمیمگیری در مورد حجم و اندازهی نیروهای نظامی میباشد و «برنارد برادی» خاطر نشان ساخته است که استراتژی در زمان صلح بطور وسیعی در تعیین الگوی سیستم تسلیحاتی خلاصه میشود. اگر منابع نظامی را به عنوان عامل اساسی استراتژی نظامی تلقی کنیم، باید در حالی که تمرکز را بر مسائل ساختار نیرو داریم در عینحال از بیاعتنایی نسبت به اهمیت اهداف نظامی و عقاید استراتژیکی نیز بپرهیزیم.
| |
| | |
| استراتژی نظامی دارای دو سطح عملیاتی و گسترش نیرو است: استراتژیهایی که مبتنی بر تواناییهای نظامی موجود هستند، استراتژی عملیاتی نامیده میشوند و به عنوان پایهی اساسی برای فرمولبندی طرحهای ویژهی عمل در مقاطع زمانی کوتاه مدت مورد استفاده قرار میگیرند؛ این سطح از استراتژی همچنین به استراتژی بزرگ، تاکتیک و هنر عملیاتی اشاره دارد. استراتژیهای بلند مدت ممکن است مبتنی بر برآورد تهدیدات آتی، اهداف و نیازمندیها باشد و بنابراین به عنوان امری تحمیل شده به وسیله وضعیت نیروی جاری تلقی نمیشوند. این استراتژیها اغلب ماهیتاً جهانی بوده و مستلزم تحولاتی در استعدادهای نظامی هستند. استراتژیهای نظامی متناسب با نوع ارتباطشان با سناریوهای تهدید ویژه، همانقدر که جهانی هستند، میتوانند منطقهای باشند.
| |
| | |
| اهداف و عقاید استراتژیهای نظامی مربوط به یک استراتژی نظامی نیازمندیهایی را نسبت به منابع بوجود میآورد و به نوبه خود از سودمندی منابع نیز متأ ثر میشود. اگر در محاسبه منابع نظامی بعنوان عاملی از استراتژی نظامی قصور. ورزیم، ممکن است با پدیدهای مواجه شویم که اصطلاحاً به آن «عدم تناسب قابلیتهای استراتژیک» می گویند. به عبارت دیگر در چنین صورتی قابلیتهای نظامی برای تحقق اهداف و عقاید استراتژیک نظامی ناکافی خواهند بود.
| |
| | |
| این مورد بطور معمول زمانی روی می دهد که توسعه استراتژی بلند مدت نیازمند قابلیتهای ساختاری نیروی نظامی پیشرفته باشد. با این وجود، این مسأ له زمانی مصیبتبار خواهد بود که ما به یک استراتژی عملیاتی متکی باشیم که طرحهای احتمالی و عملیات نظامی نیز براساس آن طرح ریزی گردد. لذا این است راز اینکه گفته میشود استراتژیهای عملیاتی باید ضرورتاً مبتنی بر توانائیها اتخاذ شود.
| |
| | |
| بیاییم بحث خود را با عامل اساسی اولیه هر استراتژی نظامی یعنی «هدف نظامی» آغاز کنیم. هدف نظامی را می توان مأ موریت یا وظیفه ویژه ای که تمام تلاشهای نظامی در راه انجام آن بکار برده می شود، تعریف کرد. چند مثال قضیه را روشنتر می سازد: دفع تجاوز، حفاظت از خطوط ارتباطی، دفاع از وطن، آزاد سازی منطقة از دست داده و مغلوب ساختن دشمن. اهداف ماهیتاً باید نظامی باشند. همانگونه که کلوز ویتس، لنین و مائوتسه تونگ بر وجود رابطة کامل بین جنگ و سیاست تأ کید داشتند، مأموریتهای نیروی نظامی باید متناسب با تواناییهای آنان باشد.
| |
| | |
| «لیدل هارت» براین نکته تأکید داشت که:
| |
| | |
| « در مباحث مربوط به موضوع «هدف در جنگ» ضروری است که تمایز بین هدف نظامی و سیاسی کاملاً روشن باشد. این دو گرچه متفاوت هستند ولی از یکدیگر کاملاً جدا نیستند. زیرا مردم جنگ را نه بخاطر خود جنگ بلکه برای تعقیب اهداف سیاست برپا می کنند. هدف نظامی فقط ابزار نیل به هدف سیاسی است. بنابراین هدف نظامی باید بوسیله هدف سیاسی توجیه شود. چون بعضاً شرایط اساسی پیش می آید که سیاست آنچه را که به وسیله نیروی نظامی یعنی در عمل غیر قابل وصول است، نمیپسندد.»
| |
| | |
| در تعریف ما از استراتژی نظامی اهداف غائی همان اهداف سیاست ملی هستند. گاهی اوقات رهبری سیاست، مبهم، نارسا و تشخیص آن ببسیار مشکل است. سیاست ملی همچنین با تمامی عناصر اساسی قدرت ملی نظیر عناصر سیاسی، اقتصادی روان- جامعه شناختی و نظامی مربوط میباشد. جالب توجه اینکه، سیاستهای ملی برای تأمین منافع در این حوزه های متنوع اغلب با هم متعارض بوده و حتی میتوانند با یکدیگر مغایرت داشته باشند. اهداف به ندرت سیاسی یا نظامی خالص هستند.
| |
| | |
| رهبران ملی ممکن است برای تعقیب اهداف سیاست ملی که عمدتاً ماهیت سیاسی یا اقتصادی دارند، از عناصر نظامی قدرت استفاده کنند و این خود می تواند مشکلاتی را ایجاد نماید. گاهی اوقات نیروی نظامی ابزار مناسبی نیست و فرماندهان نظامی ممکن است در تشخیص اهداف نظامی قابل تحقق از اهداف سیاست ملی با مشکل مواجه شوند.
| |
| | |
| حال اجازه دهید «عقاید استراتژیک نظامی» را بررسی کنیم. این مفهوم را می توان بعنوان « رشته ای از اعمال تعبیر کرد که به منزلة نتیجه ارزیابی از موفقیّت استراتژیک پذیرفته شده اند.» عقاید استراتژیک نظامی ممکن است ترکیبی از گزینه های متعدد مثل دفاع تهاجمی، ذخیره های استراتژیک، پشتیبانی، تظاهر نیرو، انبار کردن موجودیها، امنیت دسته جمعی و کمک امنیتی باشد.
| |
| | |
| اینها برخی از شیوه هایی هستند که نیروهای نظامی به طور مجزا و یا همراه با متحدین می توانند مورد استفاده قرار دهند. تعیین عقاید استراتژیک اهمیت زیادی دارد. با این وجود نباید چنین اشتباهی را مرتکب شویم که عقاید استراتژیک را یک استراتژی بنامیم. عقاید استراتژیک باید همیشه در ارتباط با اهداف نظامی و منابع مورد توجه قرار گیرند. در خاتمه باید به مطالعه بخش «ابزار» از معادله استراتژی نظامی بپردازیم. ابزارها می توانند نیروهای متعارف یا غیر متعارفی باشند که برای مقاصد عمومی بکار میروند یا شامل نیروهای اتمی تاکتیکی و استراتژیکی، نیروهای آفندی و پدافندی، نیروهای زیر پرچم و احتیاط و سیستمهای تسلیحاتی و آماری جنگ باشند؛ همانگونه که نیروهای مشمول را نیز شامل میشوند.
| |
| | |
| همچنین نباید نقشها و مشارکتهای باالقوه دوستان و یا متحدین را از نظر دور داشت. حجم کلی نیروها باید با جنگ، پشتیبانی و عناصر پشتیبانی- خدماتی جنگ که به طور مناسبی تجهیز و تقویت شده اند، تناسب داشته باشد. بسته به نوع استراتژیهایی که اتخاذ می کنیم ضرورت حضور یا عدم حضور بالفعل نیروها مشخص می شود در استراتژیهای عملیاتی کم وسعت، نیروها باید وجود داشته باشند. در استراتژیهای با دامنه گسترده تر عقاید استراتژیک، نوع نیروهای مورد نیاز و شیوه های بکارگیری آنها را مشخص می سازد.
| |
| | |
| حال که عناصر طی استراتژی نظامی را مورد توجه قرار دادیم بکوشیم تا آنها را در یک قالب معنی دار کنار یکدیگر قرار دهیم. شکل زیر یک مدل ممکن را نشان می دهد:
| |
| | |
| امنیت ملی که متضمن حیاتی ترین منافع است از طریق یک کرسی سه پایه ای که استراتژی نظامی نام دارد، حمایت می شود این سه پایه عبارتند از اهداف، عقاید و منابع.این مقایسه ساده ما را به رعایت این اصل رهنمون می شود که میان این سه پایه باید حالت تعادل برقرار باشد وگرنه امنیت ملی ممکن است به خطر بیفتد. اگر منابع نظامی با عقاید استراتژیک سازگار نباشد یا تعهدات با قابلیت های نظامی متناسب نباشند، ممکن است دچار مشکل شویم.گوشه شکل، خطر را نشان می دهد که پیشتر آن را احتمال باخت، زیان یا عدم دسترسی به یک هدف نامیدیم. البته این وظیفه نظایمان است که خطر مترتب بر یک استراتژی و میزان آن را شناسایی و به طور روشن و مؤثر به رهبران غیر نظامی گوشزد نمایند.
| |
| | |
| خوب است مدل مذکور را با یک مثال بیازمائیم و ببینیم تا چه اندازه برای تبیین استراتژی نظامی مفید است. دکتر کارتر یک بیانیة سیاست ملی بود:
| |
| | |
| «بگذارید موضع خود را کاملاً روشن سازیم، هر کوششی بوسیله نیروی خارجی برای بدست گرفتن کنترل منطقة خلیج فارس به عنوان تجاوزی به منافع حیاتی ایالات متحده تلقی می شود. چنین تجاوزی با تمامی ابزارهای لازم من جمله نیروی نظامی دفع خواهد شود.»
| |
| | |
| ما باید یک استراتژی نظامی برای انجام این سیاست اتخاذ بکنیم. تأمین دسترسی ما به ذخایر نفتی خلیج فارس یکی از اهداف مورد نظر است. ابتدا باید این هدف سیاسی اقتصادی را به یک هدف نظامی تبدیل کنیم. مثلاً حفظ آزادی تردد از طریق تنگه هرمز و دفاع از حوزه های نفتی کلیدی، پالایشگاه ها و بنادر. ایدة استراتژیک می تواند بوسیله بکارگیری سریع نیرو از ذخائر استراتژیک باشد، اما آیا ما از تحرک استراتژیک لازم برخوردار هستیم و آیا در حال حاضر تواناییهای طراحی قدرت برای حفظ تعادل کرسی استراتژی وجود دارد؟ کدام پایه نیاز به تعدیل و تطبیق دارد؟ برنامه ریزی و ایجاد نیروی هوابرد و دریایی مورد نیاز ممکن است مستلزم صرف سالها وقت باشد. برای اینکه یک استراتژی عملیاتی قابل تحقق در کوتاه مدت داشته باشیم، شاید عاقلانه باشد که عقیده استراتژیک جای خود را به دفاع تهاجمی و استقرار یا بکارگیری بیشتر نیروی نظامی آمریکا در منطقه بدهد.
| |
| | |
| موضوع استراتژی نظامی را بدین منظور بررسی کردیم تا به یک سلسله نتایج اولیه نایل شویم که بیانگر ماهیت این استراتژی است. در حقیقت آنچه اهمیت دارد محتوای یک استراتژی است نه عنوان آن. زیرا عناوین معمولاً به دلایل تفننی تغییر مییابند و کمتر از دگرگونیهای درونی خود تأثیر میپذیرند. مطالعه تاریخ نشان میدهد که استراتژیهای نظامی با عناوین مختلف از یکدیگر باز شناخته می شوند. « تلافی بزرگ» دولت آیزنهاور،« پاسخ انعطاف پذیر» دولت کندی و جدیدتر از همه « بازدارندگی واقع گرایانه» همگی به این استراتژی ها اشاره دارند.
| |
| | |
| «ما «استراتژی دو و نیم جنگ»(1) دولت جانسون را پس از جدائی چین و شوروی تبدیل به «استراتژی یک و نیم جنگ» کردیم و دریافتیم که تدارکات یک نیروی نظامی در زمان صلح که بتواند بطور همزمان در دو و نیم جنگ شرکت کند، ببسیار پرهزینه است. مثالهای اخیر از بیانیه های استراتژیک، بیشتر خط مشی های تدارکات برای ساختار نظامی را توصیف می کنند تا استراتژیهای نظامی، برخی از استراتژی های مهم سالهای اخیر عبارتند از: فرسایش، انهدام، عملیات علیه اهداف غیر نظامی، عملیات علیه نیروی دشمن، بازدارندگی، فن نبرد، رهیافت مستقیم و غیر مستقیم جستجو و تباهی، کشف نفت، انهدام اطمینان بخش، محصورسازی و خنثی سازی.
| |
| | |
| باید به خاطر داشته باشیم که در شرایط ایده آلی، اهداف نظامی و عقاید استراتژیکی، ساختار نیرو و کاربرد جهانی نیروهای نظامی را تعیین می کنند. با این وجود، اهداف نظامی و عقاید استراتژیکی خود بطور اساسی از قابلیتها و محدودیتهایی که نیروهای نظامی دارند تأثیر می پذیرند. استراتژی نظامی ممکن است صرفاً اعلامی و یا واقعی باشد. به عبارت دیگر استراتژی واقعی ما درست همان چیزی نیست که رهبران ما بیان می کنند. استراتژی نظامی آمریکا بندرت بطور روشن بیان می شود و نیز کمتر اتفاق می افتد که جزئیات آن بگونه ای بیان شود که برای همه قابل فهم باشد. برخی معتقدند که فاش کردن استراتژی نظامی بطور آشکار امری خطرناک، جاهلانه و غیر ممکن است. این عمل ممکن است آزادی عمل ما را در موقع بحرانی محدود سازد یا دشمنان بالقوه را از برنامه های ما آگاه سازد.
| |
| | |
| یک کشور ممکن است در زمان واحد به بیش از یک استراتژی نظامی نیاز داشته باشد. زیرا به عنوان مثال اگر کشوری فقط یک استراتژی داشته باشد و آن نیز شکست بخورد، بعد از آن چه کار باید بکند؟ آیا تسلیم شود؟ تسلیم حملات تدریجی دشمن و هر روز شاهد از دست رفتن مناطق بیشتری از سرزمین خود باشد؟ آیا به یک حمله اتمی استراتژیک گسترده مبادرت ورزد؟ اینها برخی از مسائلی هستند که کشور فاقد استراتژی جنگ همه جانبه با آنها مواجه خواهد شد. استراتژی نظامی به تبع تغییر اهداف می تواند بارها تغییر یابد. با این وجود، استراتژی نظامی مادامیکه پاسخگوی اهداف عقاید جدید باشد، می تواند به جانشینی از نیروی نظامی عمل نماید.
| |
| | |
| بطور خلاصه، استراتژی نظامی شامل:
| |
| | |
| ۱- استقرار و تعیین اهداف نظامی
| |
| | |
| ۲-فرمول بندی عقاید استراتژیک نظامی برای تحقق اهداف
| |
| | |
| ۳-بکارگیری منابع نظامی برای اجرای عقاید مذکور
| |
| | |
| هر کدام از این عناصر با دیگری ناهماهنگ باشد، امنیت ملی ما به خطر خواهد افتاد.
| |
| | |
| پاورقی
| |
| | |
| (1) « استراتژی دو و نیم جنگ» اشاره به دهه های ۵۰ و ۶۰ دارد که امریکا انحصار سلاحهای اتمی را در اختیار داشت و در نتیجه، یک جبهه در اروپا در مقابل خطر شوروی گشوده بود و یک جبهه در آسیا در برابر خطر چین و توانی معادل نصف و یک از جبهه های مذکور را نیز برای خطرات احتمالی که در هر یک از نقاط جهان منافع آمریکا را تهدید نماید، پیش بینی شده بود. اما پس از بروز اختلاف بین چین و شوروی و جدایی این دو کشور و نزدیکی چین به آمریکا، « استراتژی دو نیم جنگ» جای خود را به « استراتژی یک و نیم جنگ» داد یعنی فقط یک جبهه عمده در اروپا در برابر شوروی و مابقی برای خطرات احتمالی.
| |
| | |
| برخی به اشتباه، استراتژی را هنگامی که نیروهای نظامی بادشمن درگیر میشوند، به کار می برند؛ این درحالی است که درگیری بادشمن، فاز "تاکتیک" است ونه استراتژی. استراتژی برخلاف تاکتیک، پدیده ای اغلب انتزاعی و مجرد است. فقط هنگامی پیامدهایش آشکار میشود که تاکتیکهای منشعب از آن عینی میشوند. در واقع، سطوح عملیاتی، تاکتیکی وتکنیکی، پس از استراتژی عینیت مییابند.
| |
| | |
| ۳گونه استراتژی کلی داریم:
| |
| | |
| استراتژی بزرگ
| |
| | |
| استراتژی ملی
| |
| | |
| استراتژی نظامی
| |
| | |
| کشوری میتواند دارای استراتژی فعال باشد، که ابزار اعمال (قدرت ملی) آن را نیز داشته باشد؛ در غیر این صورت، استراتژی کشور ناگزیر دفاعی یا واکنشی خواهد بود.
| |
| | |
| استراتژی اعلام شده سازمان مجاهدین خلق ایران برای سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیه کانونهای شورشی است. ربط ارتش آزادیبخش با کانون شورشی چیست؟! اینها همگی یک مفهوم را بیان میکنند. ریشه و جوهره همان ارتش آزادیبخش است. یعنی هسته مرکزی داستان، همان عنصر سازمانیافتگی است. در واقع کانونهای شورشی نتیجه انطباق فعال ارتش آزادیبخش با شرایط است. نشاندهنده گسترش و تعمیق ارتش آزادیبخش در سراسر خاک ایران است.
| |
بازداشتگاه کهریزک، یا زندان کهریزک در شهر سنگ از توابع شهرری در استان تهران است که در دوران ریاست قالیباف برای نیروی انتظامی تأسیس و طی سالیان در عملیاتهای مختلفی مانند، تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود، اما در جریان قیام سال ۱۳۸۸ شهرت جهانی پیدا کرد.
بازداشتگاه کهریزک از یادداشتهای بهروز صبری سلماسی یکی از شکنجهگران زندان کهریزک
زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینه خیز بروند و همزمان مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغ پر» میرفتند. تعدادی از بازداشت شدگان به دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداریشان در بازداشتگاه، کشته شدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانوادههای آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانوادهها جلوگیری نمودند. بازداشت شدگان که از زمان بازداشت تا روز تولد فاطمه زهرا حق استفاده از حمام را نداشتند، در این مدت به بیماریهایی نظیر شپش مبتلا شدند. سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آنها داده میشد. تا یک ماه اول آب را از گالنهای گازوئیل میخوردند که موجب تهوع و استفراغ میشد. در دو ماه اول، هر زندانی میتوانست فقط در ساعتهای ۱۰ صبح و ۱۰ شب، ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و عوعو کردن مانند سگ، از آب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمیکردند و بازداشتیها مجبور بودند همانجا که زندگی میکنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند.
در یادداشتهای روزانه بسیجی بهروز صبری سلماسی که از شکنجه گران با سابقه بازداشتگاه کهریزک میباشد و توسط یکی از سربازان خدمت کهریزک از وی ربوده شد، آمده است:
«غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب میشد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیفتر بودند و تاکنون این مکانها را ندیده بودند را وادار میکردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوء تغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بیهوش میشدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندانهای دیگر منتقل شدهاند هنوز به شرایط عادی برنگشتهاند و به انواع بیماریهای گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.»
بهروز صبری سلماسی از عاملین اصلی آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان زندان کهریزک، متولد تهران در سال ۱۳۵۶ می باشد که در جریانات ضرب و شتم دانشجویان در حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸ نقش محوری داشته است. نامبرده در بسیاری از فعالیت های تروریستی سپاه قدس نیز نقش داشته است. دفترچه یادداشتهای روزانه وی که حاوی بسیاری از جنایات وی بوده، توسط یکی از سربازان وظیفه ربوده شده که به دست مهدی کروبی افتاد و زمینه رسوایی جمهوری اسلامی را فراهم آورد. نام وی پس از ناآرامیهای ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط برخی از رسانه ها فاش شد.
ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیمهای برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام میشد. دست و پای آنها را به صورت کمانی و قپانی میبستند و کتک میزدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت میکردند. گاهی هم دستها و پاهای زندانیان را به همدیگر میبستند. گاهی کف پای زندانیان را میزدند و سپس مجبورشان میکردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آنها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز میکردند و در صورتی که زندانی میپذیرفت تا فحشهای بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف میشد.
گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته میشدند و دیگران باید روی آنها ادرار میکردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳ نفر تا ۳۰ مهر ۱۳۸۸ کشته شدند. کسانی که دست و پایشان میشکست به بیمارستان برده نمیشدند، زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده میشد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمیشد. بسیاری از این شکستگیها به طور کج جوش خوردهاست. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتیها استفاده میشد.
اسامی شماری از شکنجه گرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه در زندان کهریزک به قتل رساندهاند به شرح زیر است:
احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)، حقی فرمانده گارد، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روح الامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک، حسین فدایی، سرتیپ مسعود صدر الاسلام فرمانده سابق اطلاعات ناجا، بهروز صبری سلماسی از شکنجهگران کهریزک، حسین عمویی از شکنجهگران کهریزکو هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار میدادند.
مهدی کروبی یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ در نامهای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کردهاست. مجید انصاری، معاون سابق رئیسجمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، دربارهی درخواست مهدی کروبی از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفتهاست:
«با کمال تاسف اینها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بودهاست».
برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:
ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا میکنند و در سیر بازجوییهای فنی به تمام مامورین پلیس امنیت میگویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه میشوید و بی آب و غذا نگه داشته میشوید تا اندازه موش شوید و از میان میلههای سلولهای بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل میشوید.
قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دستگیری افرادی که آنها را اراذل و اوباش مینامند به ماموران پلیس دستور داده در صحنه درگیری، دست و پای کسانی که قمه دارند را بشکنند.
او در ویدیویی که خبرگزاری ایرنا منتشر کرد خطاب به ماموران میگوید: باید کاری کنید که قمه را بیاندازد. یعنی دست نداشته باشند. اگر این افراد را در صحنه درگیری بازداشت کردید و سالم بودند باید پاسخ دهید که چرا سالماند. باید دستشان شکسته و نیمتنه آنها افتاده باشد. اگر قداره کشیدند باید قلم پایشان را بشکنید.
منابع
- نیروی انتظامی - مکالمات بیسیم رادان در یوتیوب
- ↑ نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
- ↑ نیروی انتظامی - سایت عصر نو
- ↑ نیروی انتظامی - فیس بوک بی بی سی فارسی