|
|
(۲۰۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| نهضت آزادی ایران در ۱۴ می۱۹۶۱ (۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۰) توسط مهدی بازرگان و در مخالف با شاه تأسیس شد. این تشکل از ابتدا گرایشهای ملی و مذهبی داشت و در برگیرندهٔ طیفهای روشنفکر و ملی - مذهبی بود. بسیاری از بنیانگذاران این نهضت از فعالان سابق جبهه ملی ایران و حزب ایران بودند. به غیر از بازرگان از دیگر بنیان گذاران مشهور نهضت آزادی میتوان به آیتالله محمود طالقانی و یدالله سحابی اشاره کرد. افشای برخی چهرهها و سازش بعضی ديگر از عناصر مهم احزاب سياسی، مردم را به آنها بیاعتماد كرده بود؛ بخصوص خيانتهای حزب توده، موجب دوری مردم از گروههای چپ گرديده بود.
| | <noinclude> |
| | '''بازداشتگاه کهریزک،''' یا زندان کهریزک در شهر سنگ از توابع شهرری در استان تهران است که در دوران ریاست [[محمدباقر قالیباف|قالیباف]] برای نیروی انتظامی تأسیس و طی سالیان در عملیاتهای مختلفی مانند، تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود، اما در جریان [[تظاهرات ۱۳۸۸|قیام سال ۱۳۸۸]] شهرت جهانی پیدا کرد. |
|
| |
|
| این گروه فعالیتهای خود را علیه شاه آغاز کرد و سرانجام در سال ۱۳۴۲ جمعی از فعالین آن، مانند: مهدی بازرگان، محمود طالقانی و یدالله سحابی به زندان افتادند و هر کدام به ۴ تا ۱۰ سال زندان محکوم شدند.
| | '''بازداشتگاه کهریزک از یادداشتهای بهروز صبری سلماسی یکی از شکنجهگران زندان کهریزک''' |
|
| |
|
| پس از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با توجه به سرکوب شدید ساواک در دههٔ ۷۰ میلادی فعالیت نهضت آزادی در داخل تقریباً متوقف شد، اما شاخههای خارجی آن در اروپا و آمریکا شروع به کار کردند. دورهٔ کوتاه پس از انقلاب اوج قدرت نهضت آزادی بود. خمینی مسئولیت نخستوزیری دولت موقت را به مهدی بازرگان، دبیر کل وقت نهضت، سپرد و پستهای مهم دیگری به سایر اعضای نهضت داده شد. برای مثال ابراهیم یزدی به وزارت امور خارجهٔ دولت موقت منصوب گردید. همچنین بازرگان و سه نفر دیگر از سران نهضت به عنوان نمایندگان تهران برای اولین مجلس جمهوری اسلامی انتخاب شدند.
| | زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینه خیز بروند و همزمان مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغ پر» میرفتند. تعدادی از بازداشت شدگان به دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداریشان در بازداشتگاه، کشته شدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانوادههای آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانوادهها جلوگیری نمودند. بازداشت شدگان که از زمان بازداشت تا روز تولد فاطمه زهرا حق استفاده از حمام را نداشتند، در این مدت به بیماریهایی نظیر شپش مبتلا شدند. سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آنها داده میشد. تا یک ماه اول آب را از گالنهای گازوئیل میخوردند که موجب تهوع و استفراغ میشد. در دو ماه اول، هر زندانی میتوانست فقط در ساعتهای ۱۰ صبح و ۱۰ شب، ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و عوعو کردن مانند سگ، از آب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمیکردند و بازداشتیها مجبور بودند همانجا که زندگی میکنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند. |
|
| |
|
| دولت موقت تنها نه ماه به طول انجامید و با اشغال سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، مهدی بازرگان به نشانهٔ اعتراض به این حرکت، از سمت خود استعفا داد. بعد از این ماجرا ابوالحسن بنیصدر، در انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی رسید و بهعنوان اولین رئیسجمهور ایران شناخته شد. نهضت آزادی در سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۹ بر سر مسائلی در رابطه با جنگ ایران و عراق به مخالفت شدیدتر با حکومت روی آورد و اعضای بسیاری از آن به زندان افتادند. پس از فوت بازرگان در ژانویه ۱۳۷۴ شورای مرکزی نهضت آزادی تشکیل جلسه داد و ابراهیم یزدی را به عنوان جانشین او انتخاب کرد
| | در یادداشتهای روزانه بسیجی بهروز صبری سلماسی که از شکنجه گران با سابقه بازداشتگاه کهریزک میباشد و توسط یکی از سربازان خدمت کهریزک از وی ربوده شد، آمده است:<blockquote>«غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب میشد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیفتر بودند و تاکنون این مکانها را ندیده بودند را وادار میکردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوء تغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بیهوش میشدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندانهای دیگر منتقل شدهاند هنوز به شرایط عادی برنگشتهاند و به انواع بیماریهای گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.»</blockquote><blockquote>بهروز صبری سلماسی از عاملین اصلی آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان زندان کهریزک، متولد تهران در سال ۱۳۵۶ می باشد که در جریانات ضرب و شتم دانشجویان در [[حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)|حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸]] نقش محوری داشته است. نامبرده در بسیاری از فعالیت های تروریستی [[نیروی قدس سپاه پاسداران|سپاه قدس]] نیز نقش داشته است. دفترچه یادداشتهای روزانه وی که حاوی بسیاری از جنایات وی بوده، توسط یکی از سربازان وظیفه ربوده شده که به دست [[مهدی کروبی]] افتاد و زمینه رسوایی جمهوری اسلامی را فراهم آورد. نام وی پس از ناآرامیهای ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط برخی از رسانه ها فاش شد.</blockquote><blockquote>ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیمهای برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام میشد. دست و پای آنها را به صورت کمانی و قپانی میبستند و کتک میزدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت میکردند. گاهی هم دستها و پاهای زندانیان را به همدیگر میبستند. گاهی کف پای زندانیان را میزدند و سپس مجبورشان میکردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آنها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز میکردند و در صورتی که زندانی میپذیرفت تا فحشهای بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف میشد.</blockquote><blockquote>گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته میشدند و دیگران باید روی آنها ادرار میکردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳ نفر تا ۳۰ مهر ۱۳۸۸ کشته شدند. کسانی که دست و پایشان میشکست به بیمارستان برده نمیشدند، زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده میشد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمیشد. بسیاری از این شکستگیها به طور کج جوش خوردهاست. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتیها استفاده میشد.</blockquote>اسامی شماری از شکنجه گرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه در زندان کهریزک به قتل رساندهاند به شرح زیر است: |
|
| |
|
| اعضای نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۸۱ به صورت دسته جمعی بازداشت و از یک هفته تا یازده ماه به صورت موقت زندانی شدند. دادگاههای جمهوری اسلامی اعضای این حزب را به صورت انفرادی محاکمه و تا ده سال حبس محکوم کردند..
| | احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)، حقی فرمانده گارد، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روح الامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک، حسین فدایی، سرتیپ مسعود صدر الاسلام فرمانده سابق اطلاعات ناجا، بهروز صبری سلماسی از شکنجهگران کهریزک، حسین عمویی از شکنجهگران کهریزکو هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار میدادند. |
|
| |
|
| == تاریخچه نهضت آزادی ایران ==
| | [[مهدی کروبی]] یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ در نامهای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کردهاست. مجید انصاری، معاون سابق رئیسجمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، دربارهی درخواست [[مهدی کروبی]] از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفتهاست:<blockquote>«با کمال تاسف اینها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بودهاست».</blockquote><blockquote>برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:</blockquote><blockquote>ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا میکنند و در سیر بازجوییهای فنی به تمام مامورین پلیس امنیت میگویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه میشوید و بی آب و غذا نگه داشته میشوید تا اندازه موش شوید و از میان میلههای سلولهای بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل میشوید.</blockquote>قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دستگیری افرادی که آنها را اراذل و اوباش مینامند به ماموران پلیس دستور داده در صحنه درگیری، دست و پای کسانی که قمه دارند را بشکنند. |
| نهضت آزادی ایران در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۰ تأسیس شد. یک روز پیش از برگزاری میتینگ جبهه ملّی درمیدان جلالیه تهران، جلسه افتتاحیه و اعلام موجودیت نهضت آزادی دربعد از ظهر چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت با حضور حدودپانصد تن ازمدعوین درمنزل صادق فیروزآبادی، فرزند آیتالله سیدرضا فیروزآبادی، تشکیل گردید.
| |
|
| |
|
| مهندس بازرگان، اولین سخنران جلسه افتتاحیه، چنین گفت:<blockquote>جبهه ملّی یک اتحادیه و ترکیبی از احزاب و جمعیتهای حزبی و احیاناً از افرادی میباشد که هنوز در اجتماعی متشکل نشدهاند... نهضت آزادی ایران به هیچوجه منالوجوه درصدد ایجاد دکانی در مقابل جبهه ملّی ایران و در عرض آن نیست. بلکه در طول آن و در حکم یکی از عناصر تشکیل دهنده و تکمیل کننده آن است.</blockquote>مهندس بازرگان،که مؤسس اصلی این جمعیت تازه تأسیس محسوب میشد و نامه دعوت در مقام اولین دبیرکل نهضت، در مصاحبه برای شرکت در جلسه افتتاحیه را امضا کرده بود،
| | او در ویدیویی که خبرگزاری ایرنا منتشر کرد خطاب به ماموران میگوید: باید کاری کنید که قمه را بیاندازد. یعنی دست نداشته باشند. اگر این افراد را در صحنه درگیری بازداشت کردید و سالم بودند باید پاسخ دهید که چرا سالماند. باید دستشان شکسته و نیمتنه آنها افتاده باشد. اگر قداره کشیدند باید قلم پایشان را بشکنید. |
|
| |
|
| میگوید که: <blockquote>«اعضای هیأت مؤسس نهضت در حدود ۴۲ نفر بودهاند که تشکیلات و پایه اصلی نهضت را با کسب نظر از آقای دکتر مصدق ریختهاند. آقایان سیدمحمود طالقانی، دکتر یدالله سحابی، مهندس منصورعطایی وزیر کشاورزی کابینه آقای دکتر مصدق، آیهالله سید رضا زنجانی، حسن نزیه، رحیم عطایی، عباس سمیعی و اینجانب جزء هیأتی هستیم که از طرف هیأت مؤسس مأمورتهیه مرامنامه و اصول کارنهضت شدیم»</blockquote>حسن نزیه، عضو مؤسس و هیأت اجرائیه و کمیته سیاسی و تبلیغات، در جلسه اعلام تأسیس چنین گفت:<blockquote>ده ماه قبل در همین خانه و در محفلی نظیر این مجلس بود که به اینجانب مأموریت داده شد تا خبر تجدید فعالیت جبهه ملّی را اعلام کنم... شاید مقدر بود که تأسیس نهضت آزادی ایران هم در این خانه اعلام شود تا انشاءالله به سهم خویش پیروزیهای جبهه ملّی را تکمیل و تقویت نماید.</blockquote>
| | == منابع == |
| | | <references /> |
| در ارديبهشت سال ۱۳۴۰، شماری از اعضای جبهه ملی ايران كه جناح مذهبی بودند، از جبهه شاخه زدند و نهضت آزادی ايران را تشكيل دادند. بنيانگذاران نهضت آزادی ۲۵ نفر از جمله مهدی بازرگان، يدالله سحابی، محمد رحيم عطايی، عباس سميعی، احمد صدر حاج سيد جوادی، عباس رادنيا و حسن نزيه و آيت الله طالقانی بودند. نهضت آزادی خود دارای دو جناح بود، جناح مذهبي شامل طالقانی، يدالله سحابی و عباس شيبانی، و جناح سياسی شامل حسن نزيه و عطايی. مهندس بازرگان به هر دو جناح نزديك بود و میتوان او را سياسی – مذهبی خواند. این آقایان همه عضو جبهه ملی ایران بودند، ولی ریشه اعتقادات سیاسی آنها در مذهب بود. آنان میگفتند كه جبهه ملی به جدایی مذهب از حكومت عقیده دارد، در صورتیكه مذهب یك ایدئولوژی است و می تواند راهنمای ما در سیاست باشد. افزون بر این، باور داشتند كه جبهه ملی در مبارزه برای آزادی كند عمل میكند و پویایی لازم را ندارد، ولی آنها میتوانند در قالب یك حزب مذهبگرا بهتر و فعالتر مبارزه كنند. حسن نزیه و محمد رحیم عطایی، با وجود اینكه جنبه سیاسی آنان بر جنبه مذهبی میچربید، به عنوان ایدئولوگ نهضت عمل میكردند كه چگونه میتوان با كاربرد مذهب در سیاست موفقتر بود.
| |
| | |
| نهضت آزادی خود را عضو جبهه ملی میدانست و حتی از جبهه درخواست كرده بود كه به عنوان یك سازمان وابسته به عضویت جبهه در آید. در كنگره ۱۳۴۱، اعضای نهضت آزادی، مانند طالقانی، بازرگان، نزیه و دیگران، در حالیكه درخواست عضویت حزب نهضت آزادی ایران در دست بررسی بود، به عنوان اعضای جبهه ملی ایران حضور داشتند. در آنجا حسن نزیه در هیئت رئیسه كنگره انتخاب شد. مهندس بازرگان و آیت الله طالقانی جزو ۳۵ نفر شورای مركزی جبهه ملی ایران انتخاب شدند، ولی یدالله سحابی و حسن نزیه نفر ۳۶ و ۳۸ شدند. بنابراین، كل عضویت نهضت آزادی نسبت به جبهه ملی ایران وفادار بود. پس از تشكیل نهضت آزادی، مهندس بازرگان نامهای به مصدق در احمدآباد نوشت كه در آن تشكیل نهضت آزادی و وفاداری آن را به اصول نهضت ملی و شخص مصدق اعلام نموده درخواست تایید كرده بود. بنابراین، تفاوت چندانی میان جبهه و نهضت بجز جنبه مذهبی آن نبود. البته در اواخر دهه چهل، جنبه مذهبگرایی نهضت آزادی كمی تعدیل شد. باید توجه كرد كه در مرامنامه نهضت آزادی پیروی از بیانیه جهانی حقوق بشر و منشور سازمان ملل متحد آمده بود؛ بنابراین، در اصول سیاسی فاصله بسیار زیادی با روحانیت سنتی و محافظه كار داشتند. افزون بر آن، پس از كودتای ۲۸ امرداد ۳۲، و پشت كردن جامعه روحانی به دولت ملی مصدق و پشتیبانی قدرتمند آنها از كودتا و حكومت محمدرضا شاه، روابط جبهه ملی با جامعه روحانیت تیره شده بود و بی اعتمادی ژرفی در جبهه ملی نسبت به روحانیان سنتی حكمفرما بود. نهضت آزادی كه جنبشهایی در میان روحانیان، سربازگیری و سازماندهی بخش انقلابی روحانیان را میدید، میخواست فاصله خود را با آنان كمتر كند و بدون اینكه همراه و همرزم شود، در جادهای كه آنان صاف میكنند گام بردارد. نهضت آزادی بیشتر به مبارزه فرهنگی با رژیم معتقد بود تا مبارزه خشونت آمیز. آقای بازرگان در یك سخنرانی نهضت آزادی را اینگونه تعریف كرده بود: «اولاً مسلمانیم، دین را از سیاست جدا نمیدانیم. ثانیاً ایرانی هستیم ولی ایراندوستی و ملی بودن ما مُلازم با تبعیض نژادی نیست. ثالثاً تابع قانون اساسی مشروطه هستیم، رابعاً مصدقی هستیم، مصدق را از افتخارات ایران و شرق میدانیم.» ولی گروهی از جوانان كه در كلاسهای آموزش اسلام انقلابی كه آنروزها معمول شده بود، شركت میكردند و اسلام انقلابی را با اندیشههای ماركسیستی و مبارزه مسلحانه همساز میدیدند، روش مبارزه مسالمت آمیز نهضت را نمیپسندیدند. بهمین دلیل، پنج نفر از این جوانان، از جمله محمد حنیف نژاد، علی اصغر بدیع زادگان و سعید محسن، از نهضت آزادی جدا شدند و سازمان مجاهدین خلق را برای انجام مبارزه مسلحانه تشكیل دادند.<ref>[http://kouroshzaim.org/DetailsData.asp?IDdata=501 سایت کوروش زعیم مصاحبه با تلویزیون رسا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۰]</ref>
| |
| | |
| با توجه به اختناق شدید بعد از رخداد ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و ممانعت و سرکوب فعالیتهای سیاسی در داخل کشور و بازداشت و زندانی شدن رهبران و فعالان نهضت آزادی به تدریج اعضای نهضت که برای ادامه تحصیل به خارج رفته بودند فعالیت نهضت آزادی را در خارج از کشور ادامه میدهند. از این رو وضعیت و فعالیتهای نهضت در سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۷ به دو بخش تقسیم میگردد.<span dir="RTL"></span>
| |
| === فعالیتهای نهضت آزادی در داخل ایران === | |
| شهربانی کل کشورنیز دراردیبهشت ۱۳۴۲ درباره نهضت آزادی به دادرسی ارتش چنین اطلاع میدهد:
| |
| | |
| ...جمعیت نهضت آزادی ایران در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ وسیله آقایان مهندس مهدی بازرگان- حسن نزیه- مهندس عباس روافیان- رحیم عطایی- مهندس منصور عطایی- سیدمحمود طالقانی- دکتر یدالله سحابی- عباس سمیعی، تأسیس شد...<ref>نامه شهربانی کل کشور شماره ۱۰۶۳۱/۵ مورخ ۱۳۴۲/۲/۱۱ آرشیو موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی</ref>
| |
| | |
| درآخرین تغییر، سایت رسمی نهضت آزادی، چهارنفر از امضا کنندگان اعلامیه تأسیس را، به اضافه فرد دیگری که نامش درذیل اعلامیه تأسیس نبود، به عنوان بنیانگذاران، معرفی کرده است؛که به ترتیب عبارتاند ازبازرگان، یدالله سحابی، آیتالله طالقانی، محمدرحیم عطایی،
| |
| | |
| یکی ازگزارشهای ساواک درمورد جلسه اعلام تأسیس نهضت آزادی به شرح ذیل میباشد: شماره: ۷۹۱/س ت تاریخ: ۱۳۴۰/۲/۲۸
| |
| | |
| موضوع: جلسه عمومی انجمن مرکزی نهضت آزادی ایران روز چهارشنبه ۴۰/۲/۲۷ ساعت ۱۷۳۰ جلسه عمومی انجمن مرکزی نهضت آزادی ایران در منزل آقای فیروزآبادی واقع در دروازه شمیران خیابان هدایت خیابان خیام کوچه درویش دست چپ در دوم تشکیل گردید.
| |
| | |
| جلسه در ساعت ۱۸۱۰ رسمیت یافت. ابتدا مهندس بازرگان پس از فرستادن درود و ثنا به دکتر مصدق رشته سخن را به دست گرفته و پیرامون اتحاد و همبستگی و یگانگی و ایجاد انجمنهای مفید و تشکیل احزاب ملّی و تشویق مردم به این احزاب صحبت کرد و برای مثال تعویض دولت شریف امامی و همچنین نیل بسوی هدفهای خود از خدمات و انجمنها قبل از جبهه ملّی بیان نمود و مدت یک ساعت روی این موضوع صحبت کرد.
| |
| | |
| سپس حسن نزیه عضو انجمن نهضت آزادی شروع به صحبت نمود و اظهار داشت که در ده ماه پیش توسط اعضای منتخب جبهه ملّی در این محل طی یک جلسه به اینجانب مأموریت داده شد تا تشکیالت جبهه ملّی را تقویت نموده و به طور محرمانه انجمن را تشکیل دهم و این کار را کردم و شعباتی نیز در دانشگاه و سایر مناطق شروع به فعالیت نمود و در نتیجه یک دولت نیمانقلابی بوجود آمد. سپس مظفریان شروع به صحبت نموده و درباره انجمن نهضت آزادی صحبت نمود و مرامنامه انجمن را برای مدعوین که در حدود ۵۰۰ نفر بودند قرائت نمود و یک نسخه اعلامیه نیز بین حضار توزیع نمود. بعد علی خالقی دانشجوی سال دوم پزشکی پیام آقای آیتالله زنجانی و آیتالله طالقانی را که به مناسبت تشکیل انجمن مزبور فرستاده بودند قرائت کرد و در خاتمه آقای فیروزآبادی ضمن تشکر از حضار از آنها دعوت نمود که در میتینگ پنجشنبه ۴۰/۲/۲۸ در میدان جلالیه شرکت نمایند و در ضمن همبستگی انجمن مزبور را به جبهه ملّی اعلام داشت و اظهار نمود که در صورت موافقت جبهه ملّی انجمن مزبور با جبهه همکاری خواهد کرد و در غیر اینصورت بطور آزاد خود دست به فعالیت خواهد زد. و در ضمن در آخر جلسه از حضار مبلغ یکصد ریال جهت تشکیل حزب نهضت آزادی دریافت شد و جلسه در ساعت ۲۰۱۵ با ابراز احساسات و کف زدن حضار و درود به دکتر مصدق پایان پذیرفت و در ضمن تراکتها و اعلامیههایی پخش گردید.
| |
| | |
| بازرگان درهمان زمان تأسیس نهضت درمصاحبه با هفتهنامه روشنفکر تأکید کرد: <blockquote>نهضت آزادی ایران در مبارزات سیاسی آینده خط مشی و روش جبهه ملّی را دنبال خواهد کرد... ما در اصول، هیچگونه اختلاف نظر و عقیده با جبهه ملّی نداریم. البته بازرگان درابتدای دهه هفتاد،درباره وجود عناصری بسیارمحافظهکار و فرصتطلب دررهبری جبهه ملّی دوم چنین اذعان کرده است: دستگاه رهبری جبهه ملی دربرگیرنده عناصری بود که در مجموع دچار تضاد و تناقض میشد، در نهایت عناصری بسیار محافظهکار و فرصتطلب توانستند در سطوح بالای رهبری جبهه قرار گیرند. با این حال، بازرگان نهضت آزادی را برآمده ازدرون جبهه ملی میداند.</blockquote>در مهر و آبان ۱۳۴۶، همزمان با جشنهای تاجگذاری شاه، مهندس بازرگان و عده دیگری از اعضای نهضت از زندان آزاد شدند. چون محدودیتها و فضای سیاسی- امنیتی جامعه اجازه فعالیت مجدد و علنی را نمیداد، فعالیتهای آن به طور غیر علنی و یا در قالب فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ادامه یافت. عدهای از اعضای جوان نهضت که ادامه فعالیت سیاسی در جهت اهداف نهضت را میسر نمیدانستند به فعالیتهای مخفی و مسلحانه روی آوردند و سازمان مجاهدین خلق را بنیان نهادند. عده دیگری از مبارزین و یا اعضا و علاقهمندان نهضت روی به فعالیتهای فرهنگی آوردند. با وجودی که نهضت آزادی هنوز فعالیت رسمی خود را آغاز نکرده بود، «جمعی از اعضای نهضت همراه با چند تن از برادران همفکر که در بسیاری از فعالیتهای اجتماعی – فرهنگی سالها همکاری داشتند. از اوائل تابستان سال ۱۳۵۶ با ایجاد هسته مخفی دست به اقداماتی در جهت روشنگری مردم زدند. یکی از اقدامات آنان انتشار نشریات تحلیلی با عنوان «جنبش مسلمانان ایران» بود. با اوج گیری جنبش انقلابی مردم و تشدید فشار و اعتصاب مطبوعات و رسانهها از یک سو و ضرورت آگاهسازی مردم از اخبار تحولات سریع جامعه، نهضت دست به انتشار نشریهای خبری با عنوان «اخبار جنبش اسلامی» زد. این نشریه از ۲۶ آبان ۵۷ تا ۱۸ دی ۵۷ جمعاً یازده شماره منتشر شد. این نشریات تنها منبع اخبار انقلاب در این دوره است. در تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» در سال ۱۳۵۵ که نقش اساسی ایفا کردند. مهندس بازرگان ریاست هیات اعزامی به تاسیسات نفت جنوب جهت مصرف داخلی را عهدهدار گردید. دکتر سحابی مسئولیت کمیته اعتصابات را بر عهده داشت. اعضای نهضت در خارج سرپرستی سفارت و کنسولگریهای ایران در آمریکا را بعهده گرفتند و در تهران نیز نقش فعال در ستاد برگزاری نمازهای عید فطر و راهپیمایی میلیونی (تاسوعا و عاشورا) را به عهده داشتند.
| |
| | |
| === فعالیتهای نهضت آزادی در خارج کشور ===
| |
| شاخه نهضت آزادی ایران در خارج از کشور در اوائل سال ۱۳۴۱، حدود یکسال پس از تاسیس نهضت در ایران، تشکیل گردید. شاخه مذکور فعالیت خود را از اوائل سال ۱۳۴۲ در سه زمینه آغاز کرد.
| |
| | |
| اول تقویت انجمنهای اسلامی در خارج بویژه در آمریکا و کانادا
| |
| | |
| دوم توسعه تشکیلاتی نهضت
| |
| | |
| سوم سازماندهی مبارزه مسلحانه بود. بُعد سوم (مبارزه مسلحانه) که با آموزشهای نظامی در مصر آغاز شده بود به علت انتظارات خلاف منافع ملی ایران از سوی مقامات مصری در سال ۱۳۴۵ متوقف گردید و فعالیتهای نهضت در خارج از کشور در دو زمینهی دیگر ادامه یافت.
| |
| | |
| صدور اعلامیهها، بیانیهها، نامهها و تحلیلهای سیاسی بود که به مناسبتهای مختلف منتشر گردیده و ۳۸ مورد آن در اسناد منعکس است. از مهمترین اسنادی که بین سالهای ۴۱ تا ۵۷ منتشر شده است میتوان اطلاعیه مربوط به دستگیری کادر رهبری و فعالان مجاهدین خلق در مهرماه ۱۳۵۰ و آگاهسازی و بسیج مردم و سازمانهای بینالمللی برای دفاع از آنان اشاره کرد.
| |
|
| |
|
| انتشار ماهنامه «پیام مجاهد» بود که انتشار آن از سال ۱۳۵۱ آغاز گردید و تا آستانه پیروزی انقلاب ادامه یافت. انتشار منظم این نشریه در ۶۲ شماره از مهمترین فعالیتهای نهضت خارج از کشور به شمار میآید. انتشار خبرنامهای از اروپا به نام «آخرین اخبار جنبش بوده که رویدادهای سیاسی کشور را در ماههای قبل از انقلاب به آگاهی دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور میرساند. چاپ و انتشار حدود ۷۰ جلد کتاب و جزوه برای آموزش اعضا و دانشجویان و ارتقاء آگاهی آنان از تاریخ و تحولات ایران و سایر آگاهیهای اجتماعی بود.
| | # نیروی انتظامی - مکالمات بیسیم رادان در یوتیوب |
| | | # [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-13|↑]] نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا |
| اقدامات دفاعی برای زندانیان سیاسی داخل کشور بود که شامل اعزام ناظرین بینالمللی و دریافت و انتشار گزارش مشاهدات و اقدامات آنان در ایران<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>
| | # [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-14|↑]] نیروی انتظامی - سایت عصر نو |
| == مبارزه مسلحانه انقلابی ==
| | # [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی#cite%20ref-15|↑]] نیروی انتظامی - فیس بوک بی بی سی فارسی |
| | |
| == استراتژی مبارزه انقلابی ==
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| <references /> ==
| |
بازداشتگاه کهریزک، یا زندان کهریزک در شهر سنگ از توابع شهرری در استان تهران است که در دوران ریاست قالیباف برای نیروی انتظامی تأسیس و طی سالیان در عملیاتهای مختلفی مانند، تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود، اما در جریان قیام سال ۱۳۸۸ شهرت جهانی پیدا کرد.
بازداشتگاه کهریزک از یادداشتهای بهروز صبری سلماسی یکی از شکنجهگران زندان کهریزک
زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینه خیز بروند و همزمان مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغ پر» میرفتند. تعدادی از بازداشت شدگان به دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداریشان در بازداشتگاه، کشته شدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانوادههای آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانوادهها جلوگیری نمودند. بازداشت شدگان که از زمان بازداشت تا روز تولد فاطمه زهرا حق استفاده از حمام را نداشتند، در این مدت به بیماریهایی نظیر شپش مبتلا شدند. سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آنها داده میشد. تا یک ماه اول آب را از گالنهای گازوئیل میخوردند که موجب تهوع و استفراغ میشد. در دو ماه اول، هر زندانی میتوانست فقط در ساعتهای ۱۰ صبح و ۱۰ شب، ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و عوعو کردن مانند سگ، از آب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمیکردند و بازداشتیها مجبور بودند همانجا که زندگی میکنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند.
در یادداشتهای روزانه بسیجی بهروز صبری سلماسی که از شکنجه گران با سابقه بازداشتگاه کهریزک میباشد و توسط یکی از سربازان خدمت کهریزک از وی ربوده شد، آمده است:
«غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب میشد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیفتر بودند و تاکنون این مکانها را ندیده بودند را وادار میکردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوء تغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بیهوش میشدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندانهای دیگر منتقل شدهاند هنوز به شرایط عادی برنگشتهاند و به انواع بیماریهای گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.»
بهروز صبری سلماسی از عاملین اصلی آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان زندان کهریزک، متولد تهران در سال ۱۳۵۶ می باشد که در جریانات ضرب و شتم دانشجویان در حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸ نقش محوری داشته است. نامبرده در بسیاری از فعالیت های تروریستی سپاه قدس نیز نقش داشته است. دفترچه یادداشتهای روزانه وی که حاوی بسیاری از جنایات وی بوده، توسط یکی از سربازان وظیفه ربوده شده که به دست مهدی کروبی افتاد و زمینه رسوایی جمهوری اسلامی را فراهم آورد. نام وی پس از ناآرامیهای ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط برخی از رسانه ها فاش شد.
ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیمهای برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام میشد. دست و پای آنها را به صورت کمانی و قپانی میبستند و کتک میزدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت میکردند. گاهی هم دستها و پاهای زندانیان را به همدیگر میبستند. گاهی کف پای زندانیان را میزدند و سپس مجبورشان میکردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آنها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز میکردند و در صورتی که زندانی میپذیرفت تا فحشهای بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف میشد.
گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته میشدند و دیگران باید روی آنها ادرار میکردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳ نفر تا ۳۰ مهر ۱۳۸۸ کشته شدند. کسانی که دست و پایشان میشکست به بیمارستان برده نمیشدند، زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده میشد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمیشد. بسیاری از این شکستگیها به طور کج جوش خوردهاست. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتیها استفاده میشد.
اسامی شماری از شکنجه گرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه در زندان کهریزک به قتل رساندهاند به شرح زیر است:
احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)، حقی فرمانده گارد، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روح الامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک، حسین فدایی، سرتیپ مسعود صدر الاسلام فرمانده سابق اطلاعات ناجا، بهروز صبری سلماسی از شکنجهگران کهریزک، حسین عمویی از شکنجهگران کهریزکو هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار میدادند.
مهدی کروبی یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ در نامهای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کردهاست. مجید انصاری، معاون سابق رئیسجمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، دربارهی درخواست مهدی کروبی از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفتهاست:
«با کمال تاسف اینها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بودهاست».
برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:
ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا میکنند و در سیر بازجوییهای فنی به تمام مامورین پلیس امنیت میگویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه میشوید و بی آب و غذا نگه داشته میشوید تا اندازه موش شوید و از میان میلههای سلولهای بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل میشوید.
قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دستگیری افرادی که آنها را اراذل و اوباش مینامند به ماموران پلیس دستور داده در صحنه درگیری، دست و پای کسانی که قمه دارند را بشکنند.
او در ویدیویی که خبرگزاری ایرنا منتشر کرد خطاب به ماموران میگوید: باید کاری کنید که قمه را بیاندازد. یعنی دست نداشته باشند. اگر این افراد را در صحنه درگیری بازداشت کردید و سالم بودند باید پاسخ دهید که چرا سالماند. باید دستشان شکسته و نیمتنه آنها افتاده باشد. اگر قداره کشیدند باید قلم پایشان را بشکنید.
منابع
- نیروی انتظامی - مکالمات بیسیم رادان در یوتیوب
- ↑ نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
- ↑ نیروی انتظامی - سایت عصر نو
- ↑ نیروی انتظامی - فیس بوک بی بی سی فارسی