کاربر:Safa/3صفحه تمرین
حمله تروریستی پشت آشان
بعد از ظهر سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۶۵ حوالی ساعت ۳ یازده تن از افراد یکی از واحدهای عملیاتی مجاهدین خلق که بعنوان پیش قراولان واحد اصلی در حال عبور از روستای «پشت آشان» واقع در نوار مرزی (از توابع استان سلیمانیه عراق) به جانب ایران بودند، بدون کمترین قصد درگیری با افراد گروه یکتی مورد تعرض آنها قرار گرفتند.
۲۰ نفر از افراد یکتی پس از محاصره این واحدعملیاتی، ابتدا قصد خود مبنی بر خلع سلاح و دستگیری مجاهدین را آشکار و اعلام می کنند، سپس وقتی که می بینند مجاهدین خلق تسلیم نمی شوند، در حالیکه بیش از ده دقیقه از شروع محاصره و گفتگو نگذشته بود، بر روی آنها آتش می گشایند. متعاقباٌ ده تن از مجاهدین به شهادت می رسند و فقط یکی از افراد واحد که مجروح شده بود خود را می تواند به واحد اصلی رسانده و آنها را از قضایا مطلع سازد.
در آخرین لحظات در اثر تیراندازی متقابل یکی از مجاهدین ۲ تن از اقراد یکتی نیز از پای در می آیند.
بلافاصله پسازاین جريان چند گردان از واحدهای رزمي مجاهدین خلق به محل واقعه اعزام گرديدند و ضمن تعقيب و جستجوي قاتلان كه البته همگي فرار كرده بودند پيكرهاي جان باختگان را به يكي از قرارگاههای مجاهدين در نوار مرزي منتقل كردند.
اسامی جان باختگان مجاهد در این حمله
عليرضا نادري (رسول)، علي جمالي (رامين)، رحيم هوشي (وهاب)، ايرج قصابي (مصباح)، ابراهيم پور وفایی (محمدتقی)، سعید رضا ابراهيم پور (مجيد)، سیفالله همتيان (بهادر)، جمال سبحاني (بهروز)، علیاکبر صالحي (جواد) و علیرضا همت مند (يعقوب).
برخي از این جان باختگان یک سال، دو سال، سه سال و يا چهار سال سابقهی زندان داشتند. بهطور مشخص رحيم هوشي (وهاب) چهار سال در زندان تبريز بوده و نهايتاً محکوم به اعدام شده بود كه در یک فرصتي مناسب توانست، به كمك يكي از نگهبانان زندان كه پاسدار وظیفه بود از سلول انفرادي فرار کند. وی در آخرين لحظات فرار، پس از نهایی شدن طرحش از این نگهبان میخواهد كه افراد سلولهای ديگر را نيز خبر کند. ولي وقتي نگهبان سراغ بقيه میرود، آنها اعتماد نمیکنند و نمیپذیرند که به این فرار بپیوندند و لذا رحيم بهتنهایی با او اقدام به فرار میکند.
رحيم كارگري بود كه قبل از قيام ضد سلطنتي و در جریان قيام ۲۲ بهمن فعال بود و بعد از آن بعنوان هوادار مجاهدين، و یک چهرهی شناختهشدهی فعالیتهای كارگري در تبریز بود.
عليرضا نادري (رسول) يعني فرمانده اين واحد كه دانشجوي رشتهی زمینشناسی بود حداقل ۶۰ عمليات در منطقه داشت و همرزمان او خاطرهها و درسهای زيادي از او به یاد دارند.
ايرج قصابي (مصباح) بارها گفته بود كه رژيم ایران فقط میتواند به جسد و سلاح تکهتکه شدهی من دست پيدا كند. و تنها سلاحي را كه افراد یکتی نبرده بودند سلاح مصباح بود كه با نارنجكش همراه جسدش تکهتکه شده بود.
سعید رضا ابراهيم پور (مجيد)، فرزند دوم خانوادهی ابراهيم پور است كه این خانواده از دست می دهد. برادرش مجيد در سال ۶۰ بدست کارگزاران رژیم خميني تیرباران شده بود.
پیشینه امر
سابقهی اين جنایتها در ظرف دو سه سال گذشته ا
دو ماه قبل از این حادثه در جادهی سليمانيه ـ كركوك افراد مسلح يه كتي بهسوی يك از خودروهاي حامل چند تن از اعضای سازمان مجاهدین آتش باز كرده و در آن جريان فاطمه زائريان، ششمين فرزند از خانوادهی زائريان همراه با سه مجاهد دیگر، بنامهای مهدي خان محمدي، عزتالله آشام و سيد احمد موسوي جان می بازند. در جريان تهاجم كودك چهارسالهی فاطمه زخمي شد. قبل از اين هم در ۳۱ تيرماه ۶۳ يكي از مجاهدین بنام هوشنگ عباسي (جلال) را در حال نماز از پای در آوردند. و يكي ديگر از اعضای مجاهدین را بهشدت مجروح كردند.
در سال ۶۳ در جادهی سليمانيه – كركوك باز افراد مسلح يه كتي براي اعضای سازمان مجاهدین خلق كمين گذاشته و قصد دستگيري آنها و سرقت اتومبیل آنها را داشتند كه در جريان درگيري ۲ تن از مجاهدین بهشدت مجروح شدند كه در اثر این جراحت هر دودست يك از آنها فلج است.
موارد زیادی از تیراندازی از طرف افراد یکتی به کاروانهای مجاهدین در داخل سليمانيه، در ”موكبه “ در ”رانيه “ در جادهی ”ماوت “ و برخي جاهاي ديگر، بوده است. علاوه بر اين، حداقل ۵ خودرو از مجاهدین به سرقت بردند و حداقل در ۱۳ مورد غارت و خلع سلاح كردند.
در ۳۳ مورد مشخص مانع از عمليات مجاهدین و تردد آنها به داخل ايران براي تهاجم به پایگاههای رژيم خميني، شدهاند.
علاوه بر اینها مجاهدین بنا به درخواست رهبري يه كتي مقرهاي خودشان را در ” گلاله “ و ”قاميشه “ بدست خودشان منفجر كردند تا یکتی این پایگاهها را تحويل پاسداران حکومت خميني ندهند.
علاوه بر اين دو مقر، آنها مقرهاي ” سونه “ ” كِنارو “ و ” كردآوه “ را هم به خاطر فشارهاي يه كتي تخليه كردند.
وقتي يك واحد از رزمندگان مجاهد خلق، در حوالي كهريزه مشغول آموزش بودند یکباره از سوي افراد مسلح يه كتي بهشدت زير آتشگرفته شدند كه اگر هشياري افراد و بهطور مشخص فرماندهشان نبود تعداد بسیار جان خود را از دست می دادند. ولي در آن جريان فقط چند نفر از زخمي شدند.
درطی تماسهای مکرر مجاهدین با رهبران یکتی مبنی بر اینکه قصد خود و مواضع شان را درقبال سازمان مجاهدین به صراحت اعلام کنند و اینکه آیا قصد درگیری به نیابت از حکومت جمهوری اسلامی با آنها را دارند یا خیر هر بار تاکید می کردند که قصد درگیری نداشته و نداریم.