کاربر:Safa/3صفحه تمرین

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۶ توسط Safa (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

طلسم اختناق،

مترادف طلسم کردن: جادو کردن، افسون کردن ، بستن

اختناق،

یعنی خفگی در اثر مسدود شدن راه نفس تحت تاثیر عامل بیرونی در انسان، اما در دنیای سیاست معنی آن انسداد فضای جامعه از نظر آزادی‌های فردی و اجتماعی در یک نظام دیکتاتوری و سرکوب‌گر است.

اما وقتی می‌گوییم طلسم اختناق یعنی اینکه با اختناقی تمام عیار و متفاوت از تمام دیکتاتوری‌های مشابه مواجه هستیم.

چگونگی اعمال اختناق توسط دیکتاتورها

اختناق در دیکتاتوری‌های کلاسیک

در دیکتاتوریهای کلاسیک و پلیسی - نظامی، دیکتاتور با تاسیس سازمانهای امنیتی و پلیسی سیستم سرکوب خود را به پیش می‌برد. مانند: دیکتاتوری خکومت پهلوی و ساواک شاه

در سال ۱۳۳۳ شاه با تاسیس ساواک و گسترش آن با کمک کشورهای غربی پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به مدت ۲۵ سال با ایجاد فضای اختناق و سرکوب مردم و نیروهای ترقی‌خواه و با اعمال شکنجه و ترور به حکومت خود ادامه داد.

طوری که شایع کرده بودند از هر ۴ ایرانی یک نفر مامور ساواک است.

اما همین حاکمیت بدلیل وابستگی وقتی کارتر با سیاست حقوق بشر وارد میدان شد و از شاه خواست که شکنجه و اعدام  را کنار بگذارد دوام نیاورد و طلسم اختناق اریامهری شکست و توده های مردم دست به اعتراضات سراسری تا سرنگونی شاه زدند.

شکستن طلسم اختناق در زمان شاه

حماسه سیاهکل تنها شکستن سکوت و غرش مسلسلها در فضای رعب و خفقان نبود. بلکه ماهیت سازمان‌یافته این حرکت مسیر پیش رو را شاخص‌گذاری می‌کرد. مبارزان سیاهکل با تحلیل مشخص از شرایط مشخص شکستن طلسم اختناق را در دستور کار قرار داده بودند. جنبش سیاهکل توانست پتانسیل سازمان‌یافته‌ی خودرا گسترش دهد و جامعه را از چنگ تاثیرات روانی اختناق آزاد کند. با گسترش حرکت‌های مسلحانه در زمان شاه توسط سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران افسانه ژاندارم منطقه‌ای شاه شکست و راه برای بروز و ظهور گسترده عنصر اجتماعی باز شد. امری که پس از سرنگونی شاه با خیانت حاکمیت استبداد مذهبی به رهبری روح‌الله خمینی به غارت رفت

تعریف طلسم اختناق

این ترم ابتدا توسط سازمان مجاهدین خلق ایران برای توصیف شرایط سیاسی ایران پس از حاکمیت ولایت مطلقه فقیه توسط روح‌الله خمینی وارد فرهنگ سیاسی ایران شد. و معنی آن این است که این حاکمیت هر گونه منفذی را به روی مردم و روشنفکران و نیروهای ترقی‌خواه ابران و طرح مطالبات مشروع آنها در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی بسته است. امکان تجمع و سازماندهی که ساده‌ترین و مشروع‌ترین ابزار بیان عمومی در مورد سیاست‌های یک حاکمیت است بطور مطلق وجود ندارد. و برای تضمین این اختناق سیستم حاکم دستگاه عریض و طویلی برای سرکوب هر حرکت اعتراضی به وجود اورده است. و آن را تحت شعار النصر بالرعب تئوریزه کرده است. به گونه‌ای که جامعه را بطور مستمر تحت یک ترس و وحشت دائمی نگه می‌دارد. تا آنها را مسلوب الاراده کرده و تحت اختیار خود و امیالش بگیرد.

برای تغییر فضای سیاسی و به حرکت دراوردن مردم باید این طلسم را شکست. و شکستن آن وظیفه‌ی نیروی پیشتاز است، تا  بتواند با آزاد کردن نیروی عظیم اجتماعی و به میدان آوردن آن حاکمیت استبدادی مستقر را به زباله دان تاریخ بیفکند.

هر نیروی پیشتازی هر قدر هم که قوی باشد برای تغییر بنیادی نیاز به مشارکت گسترده‌ترین اقشار اجتماعی برای رقم زدن آن دارد و هنر هر انقلابی در فراهم کردن چنین شرایطی است. با تحقق این شرایط می‌شود گفت که دیگر طلسم اختناق شکسته است. و معنی آن این است که دیگر حاکمیت استبدادی قادر به کنترل خروش اجتماعی مردم و جوانان عاصی نیست و در تقابل نفرت اجتماعی و نیروهای سرکوبگر، شیرازه سازماندهی نیروهای سرکوبگر از هم پاشیده شده و دچار ریزش و فروپاشی مستمر می‌شوند. و در استمرار این ریزشها و فروپاشی‌ها نهایتا حکومت استبدادی کنترل خود را با از دست دادن ابزار سرکوبش از دست می‌هد و به دنبال سرنوشت محتوم خود در زباله‌دان تاریخ روانه می‌گردد.

اختناق در حاکمیت ولایت فقیه

سه عنصر اساسی، سرکوب و اختناق، نظام ولایت فقیه را با سایر نظام‌های دیکتاتوری در همه‌ی جهان متمایز می کند.

۱- تکیه برعنصر مذهب به عنوان دینامیزم درونی نیروهای سرکوبگر که وظیفه‌ی ایدئولوژیک خود می دانند که نیروهای مخالف ولایت رو سرکوب و قلع و قمع کنند.

همان‌گونه که ولی فقیه خودش را نماینده‌ی به اصطلاح امام زمان می داند و با تحریک توده‌های نا آگاه و نیروهای سرکوبگر خود، پایه‌های اختناق را هر روز گسترده‌تر می کند.

۲- تلفیق عنصر نظامی و پلیسی برای اعمال سرکوب،

استفاده فریبکارانه‌ی خمینی از جنگ ضد میهنی به عنوان سرپوشی در جهت مشروع کردن اختناق تمام عیار و ایجاد مرحله به مرحله سازمانهای سرکوب، یعنی یک مجموعه‌ی گسترده نظامی تحت عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و زیر مجموعه‌های سرکوبگر آن و در اختیار گرفتن آنها برای اعمال حاکمیت مطلقه ولایت فقیه، که با توجیهات مذهبی و سیاسی به این سرکوب عریان در تمام عرصه‌های زندگی اجتماعی مشروعیت می‌دهد.

۳- تعدد ارگان های سرکوب و صرف بودجه‌ی هنگفت برای آنها، بیش از۸۰ ارگان و دستگاه رسمی و غیر‌رسمی سرکوب در جمهوری اسلامی وجود دارد.

شکستن طلسم اختناق در جمهوری اسلامی

الف- د رشکستن طلسم اختناق در هرحاکمیت باید یک نیرو یا عامل خارجی وارد بشود .در مثال شاه با ورود سیاست حقوق بشر کارتر این کار انجام شد، شاه شلاق و اعدام را کنار گذاشت، و ساقط شد.

ب- اما حاکمیت فعلی یک حاکمیت فاشیستی و مذهبی است که با نظامهای توتالیتاریستی متفاوت است. یعنی فراتر از هر دیکتاتوری جنایات خود را تبلیغ هم می‌کند. و هر اعتراضی را با انگی مذهبی از دور خارج می‌کند معترضین دهه شصت را با انگ منافق می‌کوبید و معترضین قیامهای اخیر را تحت عنوان فتنه و فتنه‌گر از دور خارج می‌کند.

ج- شکستن طلسم اختناق در این نظام، از طریق نیروی پیشتاز انقلابی ممکن است، با تاسیس کانون‌های شورشی و حضور پر قدرت جوانان در سازمان رزم مشخص در شهرها و نقاط مختلف ایران با تجزیه ماشین سرکوب جهنمی پاسداران ولایت شیشه عمر این حاکمیت را بر زمین خواهند زد.

نتیجه اینکه طلسم اختناق آخوندها شکستنی است. فقط باید نیروهای متعهد و پیشتاز و مردمی و جوانان آگاه و شورشی این وظیفه را بر عهده بگیرند.

منابع