کاربر:Safa/4صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹٬۹۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۴۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۴: خط ۲۴:


== تاریخچه حوزه‌های علمیه ==
== تاریخچه حوزه‌های علمیه ==
حوزه‌ی علمیه ابتدا به مدارس مذهبی واقع در شهر نجف عراق اطلاق می‌شد اما با نفوذ انگلستان در ایران از قرن ۱۹ حوزه‌ی علمیه قم هم به موازات نجف راه‌اندازی شد.
تاریخچه شکل‌گیری طبقه روحانیت در ایران معاصر به دوران آغاز سلطنت صفویه باز‌می‌گردد. با آغاز سلطنت صفویه دو تغییر عمده در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران شکل گرفت.


=== حوزه‌ی علمیه نجف ===
یکم -  گسترش قدرت سیاسی در سراسر کشور
 
دوم -  استفاده از مذهب شیعه برای مشروعیت حاکمیت
 
شاه اسماعیل برای تضمین حکومت خود ناچار بود آن را به یک منبع مافوق طبیعی وابسته کند تا همزمان هم مشروعیت سیاسی کسب کند و هم مشروعیت مذهبی، برای اینکار اقدام به وارد کردن آخوندها از نقاط مختلف به مراکز شهرها کرد، در این دوران تبلیغ اصول شیعه با کمک حکومت براه افتاد. پس از سقوط صفویه قدرت این روحانیون تا زمان حکومت نادر شاه برقرار بود ولی با آمدن نادر شاه و قتل مجتهد معروف اصفهان «صدرالصدور» روحانی ارشد شیعه و ممنوع کردن آخوندها از استفاده از درآمدهای وقفی این جریان دچار وقفه شد. با اجرای دستور نادر شاه حدود هیجده کرور تومان درآمد سالیانه اوقاف قطع گردید. پس از مرگ نادر شاه جانشین وی عادلشاه مجددا این صنف را بکار گرفت. کریمخان زند (۱۱۹۳ -۱۱۶۳) سیاستی بینا‌بینی داشت، آغا‌محمد‌خان قاجار مجددا ایران را به سیاست مذهبی دوران صفویه برگرداند.<ref>تاریخ انقلاب مشروطیت ایران از احمد مجد‌الاسلام کرمانی صفحات ۵۳۱ تا ۵۳۶</ref>
 
در دوره فتحعلی‌شاه که مذهبی‌ترین پادشاه قاجار بود تعداد شیخ الاسلام‌ها و امام جمعه‌ها رشد چشمگیری کرد. در نیمه دوم قرن نوزدهم تعداد مجتهدین ۲ الی ۳ نفر بود. در ابتدای سلطنت ناصر‌الدین شاه تعداد مجتهدین به ۱۲ نفر هم نمی‌رسید اما به نوشته اعتماد‌السلطنه در «المعاذیروالآثار» در سالهای آخر سلطنت ناصر‌الدین شاه تعداد علما به ۳۵۹ نفر رسیده بود که ۱۷۵ نفر آنها مجتهد بودند.<ref>کتاب المعاذیر‌والآثار از اعتماد‌السلطنه صفحه ۱۳۷</ref>
 
مرکزیت مدارس دینی در این دوران در نجف و شهر اصفهان بود اما با نفوذ انگلستان در ایران از قرن ۱۹ حوزه‌ی علمیه قم به موازات نجف راه‌اندازی شد.
 
پس از اشغال ایران توسط روس و انگلیس، در یک طراحی استعماری انگلیسی‌ها مرکزیت مدارس دینی را از اصفهان به قم منتقل کردند.
 
=== نگرانی موسس حوزه قم از سلطه انگلیس در ایران ===
محسن صدرالاشراف که سابقه نخست وزیری در دوران [[محمدرضا شاه پهلوی|محمدرضا شاه]] را نیز داشت، در بخشی از خاطرات خود، به دیداری که با شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم داشته اشاره کرده و می‌نویسد: <blockquote>«در سال ۱۳۰۷ عموی من حاج سید احمد امام جمعه در محلات فوت شد و من در اوائل سال ۱۳۰۷ برای دلجویی اعقاب او در ایام تعطیل عید نوروز به محلات رفته برگشتم و در مراجعت از محلات در قم به دیدن حاج شیخ عبدالکریم یزدی موسس هیئت علمیه قم که مرد بزرگواری بود رفتم. مرا در اطاق اندرونی خود پذیرفت و به خاطر دارم از اوضاع وقت به طوری گریه کرد که مثل باران اشک می‌بارید و گفت انگلیسی‌ها حلقوم اسلام را گرفته‌اند و تا آن را خفه نکنند دست بردار نیستند.»<ref>خاطرات سید محسن صدر‌الاشراف ص ۲۹۳</ref></blockquote>
 
== حوزه‌ی علمیه نجف ==
تا پیش از شهادت حضرت علی (ع) نجف شهر پر رونقی نبود، این شهر پیش از سکونت شیخ طوسی، سرزمینی بود که برخی از شیعیان را در خود جای داده بود. ولی با حضور شیخ طوسی، طلاب، نجف اشرف را به مرکز ثقلی برای دروس مذهبی تبدیل کردند و حوزه علمیه نجف اشرف را بنا کردند.
تا پیش از شهادت حضرت علی (ع) نجف شهر پر رونقی نبود، این شهر پیش از سکونت شیخ طوسی، سرزمینی بود که برخی از شیعیان را در خود جای داده بود. ولی با حضور شیخ طوسی، طلاب، نجف اشرف را به مرکز ثقلی برای دروس مذهبی تبدیل کردند و حوزه علمیه نجف اشرف را بنا کردند.


خط ۱۴۲: خط ۱۵۷:
خمینی سلسله درس‌های خارج فقه خویش را در آبان ۱۳۴۴ در این مسجد آغاز کرد که تا زمان رفتن به پاریس ادامه داشت. خویی از دیگر مراجعی است که در حوزه علمیه نجف مرجعیت شیعه را برعهده داشت. سید ابوالقاسم خویی در اعتراضات شیعیان عراق در رمضان ۱۴۱۲ ه. ق. نقش داشت تا اینکه از سوی صدام به کوفه تبعید شد و در سال ۱۴۱۳ ه. ق. از دنیا رفت. پس از مرگ خویی سید عبدالاعلی سبزواری (ره) و سید علی سیستانی مراجع اصلی نجف هستند.
خمینی سلسله درس‌های خارج فقه خویش را در آبان ۱۳۴۴ در این مسجد آغاز کرد که تا زمان رفتن به پاریس ادامه داشت. خویی از دیگر مراجعی است که در حوزه علمیه نجف مرجعیت شیعه را برعهده داشت. سید ابوالقاسم خویی در اعتراضات شیعیان عراق در رمضان ۱۴۱۲ ه. ق. نقش داشت تا اینکه از سوی صدام به کوفه تبعید شد و در سال ۱۴۱۳ ه. ق. از دنیا رفت. پس از مرگ خویی سید عبدالاعلی سبزواری (ره) و سید علی سیستانی مراجع اصلی نجف هستند.


=== حوزه‌ی علمیه قم ===
=== مدارس حوزه نجف ===
مدارسی که در حوزه نجف دایر است عبارتند از:
 
۱. مدرسه علوم اسلامی
 
۲. مدرسه دینی خواهران
 
۳. مدرسه عاملی‌ها
 
۴. مدرسه سید محمد کاظم یزدی
 
۵. مدرسه مجدد شیرازی
 
۶. مدرسه شیخ انصاری
 
۷. مدرسه‌های آیت الله بروجردی
 
۸. مدرسه شوشتری
 
۹. مدرسه هندی
 
۱۰. مدرسه متوسط آخوند خراسانی
 
۱۱. مدرسه بزرگ خلیلی
 
۱۲. مدرسه قزوینی
 
۱۳. مدرسه قوام
 
۱۴. مدرسه بادکوبه ای
 
۱۵. مدارس آیت الله سید عبدالله شیرازی
 
۱۶. مدرسه جامعه النجف
 
۱۷. مدرسه مقداد سیوری سلیمیه
 
۱۸. مدرسه شیخ عبدالله
 
۱۹. مدرسه صحن شریف غرویّه
 
۲۰. مدرسه صحن شریف بزرگ
 
۲۱. مدرسه صدر
 
۲۲. مدرسه معتمد، کاشف الغطا
 
۲۳. مدرسه مهدیه
 
۲۴. مدرسه ایروانی
 
۲۵. مدرسه بخاری
 
۲۶. مدرسه شربیانی
 
۲۷. مدرسه بزرگ خراسانی
 
۲۸. مدرسه کوچک خلیلی
 
۲۹. مدرسه کوچک آخوند خراسانی
 
۳۰. مدرسه بزرگ بروجردی
 
۳۱. مدرسه طاهریه
 
۳۲. مدرسه کوچک بروجردی
 
۳۳. مدرسه جوهرچی
 
۳۴. مدرسه رحباوی
 
۳۵. مدرسه عبدالعزیز بغدادی
 
۳۶. مدرسه افغانی‌ها
 
۳۷. مدرسه یزدی
 
۳۸. مدرسه حکیم
 
۳۹. مدرسه کلباسی<ref>کتاب العراق بین الماضی و الحاضر و المستقبل و موسوعه العتبات المقدسه ج ۷ صفحه ۳۳۸</ref>
 
== حوزه‌ی علمیه قم ==
حوزه‌ی علمیه قم در سال ۱۳۰‍۱ شمسی توسط حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تاسیس شد.  
حوزه‌ی علمیه قم در سال ۱۳۰‍۱ شمسی توسط حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تاسیس شد.  


حائری در سال ۱۳۴۰ ه ق. و چند روز مانده به نوروز با هدف زیارت وارد قم شد و با سکونت در قم محل درس خود را از اراک به آنجا منتقل کرد. پس از آن بسیاری از شاگردان وی نیز از اراک به قم آمدند. استقرار شیخ عبدالکریم در قم موجب شد تا بسیاری از آخوندها نیز همین رویه را در پیش بگیرند. با درگذشت حائری (ره) در سال ۱۳۱۵ ش. حوزه قم از ریاستی برخوردار نبود. در سال ۱۳۲۳ش. سید حسین بروجردی (ره) به قم وارد و پس از مدتی ریاست آن را بر عهده گرفت. وی تا سال ۱۳۴۰ در این منصب بود، بروجردی با اعزام سرپرست برای شیعیان و نماینده به شهرها و مناطق مختلف دنیا، حمایت از فلسطین، پیشنهاد تدریس درس تعلیمات دینی در مدرسه، توسعه فضای آموزشی حوزه، احیا و چاپ کتاب­ های فقهی، حدیثی و رجالی شیعه و تشویق طلاب به ادامه تحصیل باعث شد که حوزه علمیه قم، با حوزه علمیه نجف، هم طراز شود.  
حائری در سال ۱۳۴۰ ه ق. و چند روز مانده به نوروز با هدف زیارت وارد قم شد و با سکونت در قم محل درس خود را از اراک به آنجا منتقل کرد. پس از آن بسیاری از شاگردان وی نیز از اراک به قم آمدند. استقرار شیخ عبدالکریم در قم موجب شد تا بسیاری از آخوندها نیز همین رویه را در پیش بگیرند. با درگذشت حائری (ره) در سال ۱۳۱۵ ش. حوزه قم از ریاستی برخوردار نبود. در سال ۱۳۲۳ش. سید حسین بروجردی (ره) به قم وارد و پس از مدتی ریاست آن را بر عهده گرفت. وی تا سال ۱۳۴۰ در این منصب بود، بروجردی با اعزام سرپرست برای شیعیان و نماینده به شهرها و مناطق مختلف دنیا، حمایت از فلسطین، پیشنهاد تدریس درس تعلیمات دینی در مدرسه، توسعه فضای آموزشی حوزه، احیا و چاپ کتاب­ های فقهی، حدیثی و رجالی شیعه و تشویق طلاب به ادامه تحصیل باعث شد که حوزه علمیه قم، با حوزه علمیه نجف، هم طراز شود.  


امور مالی این حوزه‌ها ظاهراٌ با خمس و زکات مسلمانان و یا موقوفات تامین می‌شود اما منابعی هم از خارج از که تحت پوش وقف انجام می‌شود که در قسمت دارایی‌های وقف شده ثبت گردیده است. پس از شکل‌گیری جمهوری اسلامی بودجه‌های کلانی به حوزه‌ها اختصاص داده شد و با جذب هزاران طلبه‌ خارجی این مراکز بصورت محل آموزش و تامین کلان نیروی مذهبی و تبلیغات دولتی جمهوری اسلامی در‌آمده است.
سال ۱۳۳۶ از سالهای ِ اوج قدرت روحانیت به مرجعیت حاج سید‌حسین طباطبایی‌بروجردی بود، او در ایران و لبنان و عراق و پاکستان و افغانستان و هرجا که شیعیان حضور داشتند مسلط بود. سیدمحمود طالقانی و حاج میرزا‌خلیل کمره‌ای جزو هیئتی بودند که از طرف بروجردی به دیدار رئیس دانشگاه الازهر یعنی شیخ محمود شلتوت به مصر رفتند.
 
بروجردی در هامبورگ مسجدی ساخت که در آنجا محمد محققی‌لاهیجی او را نمایندگی می‌کرد. بعدها پس از درگذشت بروجردی با تأیید سید‌محمدکاظم شریعتمداری، به ترتیب سید‌محمد حسینی‌بهشتی (۴۹-۱۳۴۳)، محمد مجتهد‌شبستری (۵۶-۱۳۴۹) و سید‌محمد خاتمی (۵۹ـ۱۳۵۷) سرپرست مرکز اسلامی هامبورگ شدند. بروجردی کودتای ۲۸ مرداد را تأیید کرده و به شاه تبریک گفته بود.
 
نخستین ”رسالە َعَملیه“ به نام ”جامع عباسی“را به زبان فارسی شیخ بهاءالدین عاملی می‌نویسد. با این‌که شیخ مرتضی انصاری یا میرزای قمی، میرزا ابوالقاسم گیلانی وجود داشتند، تا زمان تأسیس ”حوزه علمیه قم“ به دست شیخ عبدالکریم حائری، روحانیت شیعه، دارای مؤسسه واحد و سازمان‌یافته‌ای نبود. در دورە رضا‌شاه مؤسسه روحانیت ً تقریبا تحت کنترل دولت قرار داشت.
 
=== مدارس حوزه‌ی علمیه قم ===
حوزه‌ی علمیه قم از بدو تاسیس دارای مدارسی وابسته به هر کدام از مجتهدین داشته که معروفترین آنها عبارتند از:
 
'''مدرسه‌ی فیضیه، مدرسه‌ی حجتیه، مدرسه‌ی آیت‌الله گلپایگانی، مدرسه‌ی آیت‌الله نجفی، مدرسه‌ی آیت‌الله بروجردی، مدرسه‌ی حقانی و...''' بود اما پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی مدارس حوزوی برای استفاده از رانتهای دولتی مانند قارچ از زمین روییدند.


==== مدارس حوزه‌ی علمیه قم ====
منتدی جبل عامل الاسلامی، '''بروجردی'''، جواد الائمه، امامین الجوادین، دارالشفاء، امام کاظم، '''آیت‌الله گلپایگانی'''، لنگرودی، '''فیضیه'''، امام هادی (پاکستانیها)، امام مهدی، امام حسن عسگری، رسالت، جامعه‌الثقلین، سیدالشهدا، امام حسین (ع)، مدیریت بنیاد فقهی، مرکز آموزش مبانی اندیشه اسلامی طرح ولایت، مدرسه جهانگیر‌خان، مجمع العالمی الاهل البیت علیهم السلام، عترت آل‌محمد، '''آیت‌الله حائری یزدی (ره)'''، شهید صدوقی ۴، مکتب زینب‌الکبری، امام المهدی، شهید صدوقی ۲، صدوق، موسسه بنت الهدی علوی فاطمی، ولی عصر، امام سجاد، فقه امام خمینی، صافی گلپایگانی، امام کاظم(ع)، المهدی، الظجار التدخلیه اباصالح (عج)، حوزه الاطهار التخصصیه، امام حسین، امام علی، جامعه العلوم ابا جعفر(ع)، باقرالعلوم، حضرت ابوالفضل (ع)، امام عصر (عج)، کرمانیها، '''شهابیه'''، امام خمینی(ره)، شهیدین، فاضل مالکی، مرعشیه، امام حسین(ع)، امام صادق پاکستانیها، مدرسه فقهی امام محمد باقر(ع)، امیرالمؤمنین امام مجتبی (ع)، جامعه القرآن الکریم الاهل البیت، موسسه امام خمینی (ره)، معصومیه، امیرالمؤمنین(ع)، الغدیر، رضویه، علی بن موسی الرضا (ع)، مبارکه حجتیه، جامعه المصطفی، مدرسه قرآنی ثقلین، '''حجتیه'''، زینبیه، فاطمیات، مؤمنیه، مهدیه، عسگرین، دارالصدیقه الشهیده، '''جامعه المصطفی العالمیه'''، علی بن موسی الرضا (ع)، امام سجاد، مرکز شیعه شناسی، رشد، شهیدین، '''حقانی'''، جامعه الزهرا، مکتب القرآن الکریم، مدینه العلم علوی، مکتب الزهرای فاطمیه، علی بن ابیطالب (ع)، وحیدیه، امام صادق(ع)، آیت الله مجتهدی (ره)، امام صادق(ع)، امام مهدی موعود (عج)، الهادی، امام محمد باقر (ع)، حسنیه، مکتب القرآن الکریم، جامعه القرآن قدیری     


===== مدرسه‌ی فیضیه =====
==== مدرسه‌ی فیضیه ====


===== مدرسه‌ی حجتیه =====
==== مدرسه‌ی حجتیه ====


===== مدرسه‌ی حقانی (۱۳۳۹ تا اکنون ۱۴۰۰) =====
==== مدرسه‌ی حقانی ====


حاج‌علی حقانی، پدر آخوند حسین حقانی، درصدد بود مدارسی برای طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی قم احداث کند. به همین منظور زمینی خرید و بخشی از آن را به ساختمان مدرسه اختصاص داد. پس از آنکه مدرسه آماده بهره‌برداری شد، حسین حقانی، از سیدمحمد بهشتی که طرح جدیدی برای دوره‌های آموزشی حوزه تدوین کرده بود خواست که این طرح را در مدرسه آنان اجرا کند.  
حاج‌علی حقانی، پدر آخوند حسین حقانی، درصدد بود مدارسی برای طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی قم احداث کند. به همین منظور زمینی خرید و بخشی از آن را به ساختمان مدرسه اختصاص داد. پس از آنکه مدرسه آماده بهره‌برداری شد، حسین حقانی، از سیدمحمد بهشتی که طرح جدیدی برای دوره‌های آموزشی حوزه تدوین کرده بود خواست که این طرح را در مدرسه آنان اجرا کند.  


مدرسه حقانی در اول فروردین ۱۳۳۹ به وسیله سید محمد بهشتی، مهدی حائری تهرانی، علی مشکینی و حسین حقانی با هدف تحول در نظام آموزشی حوزه و کادر سازی برای فعالیت‌های آینده آن در قم تأسیس شد. سیدهادی میلانی از همان ابتدا از مدرسه حمایت مالی و معنوی کرد که این حمایت‌ها تا ۱۳۵۷شمسی ادامه داشت.
مدرسه حقانی در اول فروردین ۱۳۳۹ به وسیله سید محمد بهشتی، مهدی حائری تهرانی، علی مشکینی و حسین حقانی با هدف تحول در نظام آموزشی حوزه و کادر سازی برای فعالیت‌های آینده آن در قم تأسیس شد. سیدهادی میلانی از همان ابتدا از مدرسه حمایت مالی و معنوی کرد که این حمایت‌ها تا ۱۳۵۷شمسی ادامه داشت.
 
[[پرونده:مدرسه حقانی.JPG|بندانگشتی|'''مدرسه‌ی حقانی در قم''']]
نام رسمی و وقف‌نامه آن، مدرسه منتظریه است با این معنا و مفهوم که این مدرسه و افراد آن از منتظرین ظهور حضرت مهدی می‌باشند‌. در آ‌‌ن زمان، هیئت مدیره مدرسه، علی مشکینی، حائری تهرانی، بهشتی و حسین حقانی بودند. همچنین مدیران مدرسه از ابتدا تا پیروزی انقلاب ضد سلطنتی به ترتیب حسین حقانی، میرزا محمد مجتهد شبستری و شیخ‌زاده و قدوسی بودند.
نام رسمی و وقف‌نامه آن، مدرسه منتظریه است با این معنا و مفهوم که این مدرسه و افراد آن از منتظرین ظهور حضرت مهدی می‌باشند‌. در آ‌‌ن زمان، هیئت مدیره مدرسه، علی مشکینی، حائری تهرانی، بهشتی و حسین حقانی بودند. همچنین مدیران مدرسه از ابتدا تا پیروزی انقلاب ضد سلطنتی به ترتیب حسین حقانی، میرزا محمد مجتهد شبستری و شیخ‌زاده و قدوسی بودند.


خط ۱۶۹: خط ۲۷۴:
[[مصطفی پورمحمدی]] دراین‌باره به خبرگزاری مهر گفته بود: <blockquote>«علت برجسته‌شدن این موضوع این است که مرحوم آیت‌الله قدوسی که دادستان انقلاب شدند از تعدادی از ما‌ دعوت کرد و '''یک تیم ١٥ - ٢٠ نفره‌ای به دادستانی کل رفتیم و حاکم شرع  و دادستان شدیم''' یا مقامات قضائی را برعهده گرفتیم. وقتی وزارت اطلاعات تشکیل شد و آقای ری‌شهری وزیر اطلاعات شدند، پنج یا شش نفر از مدرسه حقانی به وزارت اطلاعات رفتیم».</blockquote>علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت اصلاحات، نیز درباره چگونگی انتخاب‌شدن خود برای این وزارتخانه به «شرق» گفته بود: <blockquote>«دوستان آقای خاتمی مثل کروبی و موسوی‌خوئینی‌ها به ایشان پیشنهاد کرده بودند که من را معرفی کند. آقای خاتمی به حساب اینکه من یکی از طلاب مدرسه حقانی هستم و طلاب مدرسه حقانی هم به تندروی معروف هستند بنده را معرفی نکرد؛ اما بعد از مشکلی که برای وزیر اطلاعات پیش آمد؛ با مقام معظم رهبری تبادل‌نظر و توافق کردند و من معرفی شدم».</blockquote>
[[مصطفی پورمحمدی]] دراین‌باره به خبرگزاری مهر گفته بود: <blockquote>«علت برجسته‌شدن این موضوع این است که مرحوم آیت‌الله قدوسی که دادستان انقلاب شدند از تعدادی از ما‌ دعوت کرد و '''یک تیم ١٥ - ٢٠ نفره‌ای به دادستانی کل رفتیم و حاکم شرع  و دادستان شدیم''' یا مقامات قضائی را برعهده گرفتیم. وقتی وزارت اطلاعات تشکیل شد و آقای ری‌شهری وزیر اطلاعات شدند، پنج یا شش نفر از مدرسه حقانی به وزارت اطلاعات رفتیم».</blockquote>علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت اصلاحات، نیز درباره چگونگی انتخاب‌شدن خود برای این وزارتخانه به «شرق» گفته بود: <blockquote>«دوستان آقای خاتمی مثل کروبی و موسوی‌خوئینی‌ها به ایشان پیشنهاد کرده بودند که من را معرفی کند. آقای خاتمی به حساب اینکه من یکی از طلاب مدرسه حقانی هستم و طلاب مدرسه حقانی هم به تندروی معروف هستند بنده را معرفی نکرد؛ اما بعد از مشکلی که برای وزیر اطلاعات پیش آمد؛ با مقام معظم رهبری تبادل‌نظر و توافق کردند و من معرفی شدم».</blockquote>


== استعمار انگلیس و حوزه‌های علمیه ==
== بودجه‌های حوزه علمیه ==
مدارس دینی به شکل امروزی و با تشکیلات منظم در گذشته‌ی تاریخ ادیان نبوده است و تحصیلات در دانشگاه‌ها در همه‌ی علوم از جمله علوم دینی مرسوم بود اما از قرن ۱۹ به بعد پس از کشف پتانسیل جهت‌دهی جامعه توسط روحانیون، حوزه‌های علمیه از حمایت استعمار‌گران و مخصوصا انگلستان برخوردار شدند. در این زمینه کتابهای لرد کرزن و     اشارات مستدلی دارند.  
امور مالی این حوزه‌ها ظاهراٌ با خمس و زکات مسلمانان و یا موقوفات تامین می‌شود اما منابعی هم خارج از حوزه هست که تحت پوش وقف انجام می‌شود که در قسمت دارایی‌های وقف شده ثبت گردیده است. پس از شکل‌گیری جمهوری اسلامی بودجه‌های کلانی به حوزه‌ها اختصاص داده شد و با جذب هزاران طلبه‌ خارجی این مراکز بصورت محل آموزش و تامین کلان نیروی مذهبی و تبلیغات دولتی جمهوری اسلامی در‌آمده است.
 
منابع درآمدی حوزه‌‌های علمیه از این قسمت‌ها است.
 
خمس،‌ یعنی یک پنجم از درآمد سالانه هر مسلمان که به مرجع تقلید مربوطه پرداخت می‌شود.
 
زکات، یعنی ده درصد از درآمد سالانه کشاورزان
 
رد مظالم،
 
تصرف در اوقاف،
 
نکاح و طلاق،
 
خرید و فروش عبادت،
 
دعا فروشی برای برآورده کردن نیاز<ref>کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی ص ۶۵ تا ۷۵</ref>
 
تجارت و ربا
 
حامد‌الگار از قول «سپسیس» می‌نویسد: بعضی از آخوندهای کم اهمیت به تجارت می‌پردازند و درحالیکه قران صراحتا ربا را منع کرده است، بعضی از آنها به قرض دادن پول و ربا‌خواری می‌پردازند و حتی تا ۴۰ الی ۵۰ درصد بهره می‌گیرند.<ref>حامد‌الگار کتاب دین و دولت در ایران صفحه ۱۷۸۵ تا ۱۹۰۶</ref>
 
«ریس» کنسول بریتانیا در اصفهان در گزارش خود می‌نویسد: سابقه‌ای وجود دارد که آقا‌نجفی، مجتهد طراز اول اصفهان، قصد داشت بانکی تاسیس کرده و با نرخ ۱۸ درصد به مردم پول قرض بدهد و سالیانه ۱۲ درصد سود سهام را بپردازد.
 
کسروی می‌نویسد: در نیمه دوم قرن نوزدهم علمای بسیار مشهوری از قبیل حاج‌ملا‌علی کنی و میرزاآقا جواد به احتکار غله می‌پرداختند.<ref>کتاب زندگانی من از احمد کسروی صفحات ۱۷۳ و ۲۲۰</ref>


سرجان ملکم و سرهارد فوردجونز دو دیپلمات انگلیسی در گزارش‌ها و خاطرات خود آورده‌اند که غیر از درباریان و ماموران دولتی قاجار دسته متنفذ دیگری هم در ایران هستند که همیشه باید انها را حفظ کرد. اینان علما و روحانیون مذهبی عالم تشیع هستند. موقوفات سرشار و فراوان و سهم امام و نذورات مختلف که مرکز تشیع ایران دراصفهان در اختیار دارد علما و روحانیون را از مال دنیا و گرفتن رشوه و مقرری بی‌نیاز کرده است. و از خارجیان و در‌آمدهای نامشروع انها در امان هستند.
پیش از انقلاب ضد سلطنتی در قم به تقریب ۱۵۰۰۰ طلبه بود که مراجع تا ماهی ۳۰۰ تومان شهریه به هر نفر می‌دادند که برخی از طلاب از چندین مرجع شهریه می‌گرفتند علاوه بر درآمدهای جانبی که برای خود دست و پا می‌کردند. همین شرایط را طلاب مشهد داشتند که تعداد آنها تا ۴۰۰۰ نفر در پیش از انقلاب برآورد می‌شود.


جونز در یکی از گزارش‌های خود می‌نویسد:<blockquote>اگر ما بخواهیم در این طبقه از دستگاه حاکم ایران نفوذ کنیم باید مرکز دینی اصفهان را متلاشی سازیم و سپس با اعزام عده‌ای درویش سید وملا از هندوستان به مراکز دینی و اماکن مقدس و متبرکه بتدریج دستگاه عالیه مذهبی این افراد را بر طبق دلخواه خود اداره نمائیم.</blockquote>کرزن در سال ۱۸۹۸ در کتاب خود نوشته است:<blockquote>«برتری و تسلط نفوذ روسیه در شمال ایران باید با تفوق و تسلط بریتانیا در جنوب کشور ایران در حال تعادل و توازن باشد. الزامی وجود ندارد که به تقسیم ارضی کشور ایران بین دو قدرت بیندیشیم و به نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از دو قدرت بریتانیا و روسیه تمایلی ندارند تا باری دیگر بر مسئولیت‌های خود بی‌فزایند. اما تقسیم ایران به مناطق نفوذ و کنترل و نظارت بر آن مسئله‌ای است که با وجود چنین ملت وامانده و فرسوده و حکومتی رو به زوال در آینده غیرقابل اجتناب به نظر می‌رسد.»</blockquote>ساختن مدرسه طلبگی در قم نیز برای دور نگهداشتن مردم ایران و ترساندن از سیاست های سوسیالیستی دولت روسیه بود چون منافع بریتانیا دچار خطرات جدی می‌شد.
تعداد طلاب در سال ۱۴۰۰ شمسی ۸۰ هزار نفر برآورد می‌شود.


حوزه علمیه قم در سال ۱۳۰۱ خورشیدی توسط شیخ عبدالکریم حائری یزدی پا گرفت. او از سیاست‌های روس و دولت‌های بیگانه در ایران، ناراحت بود. اما از دخالت مستقیم در امور سیاسی پرهیز داشت. خمینی در ستایش شیخ عبدالکریم حائری یزدی گفت: <blockquote>«اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند، همان کاری را انجام می‌دادند که من انجام دادم و تأسیس حوزه علمیه قم در آن روز از جهت سیاسی، کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی در ایران امروز نبود.» </blockquote>
بودجه سال ۱۴۰۱
* مرکز خدمات حوزه های علمیه از 1000 شده 2800
* جامعه المصطفی العالمیه از 465 شده 580
* شورای سیاست گذاری حوزه های علمیه خواهران از 325 شده 460
* شورای عالیه حوزه های علمیه از 650 شده 880
* سازمان تبلیغات اسلامی از 360 شده 742
* سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از 330 شده 500
* دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم از 200 شده 230
* شورای برنامه ریزی مدیریت حوزه های علمیه خراسان از 147 شده 168
<blockquote> </blockquote>


== مراحل درسی حوزه ==
== مراحل درسی حوزه ==
خط ۱۸۴: خط ۳۲۲:


=== مقدمات ===
=== مقدمات ===
دوره ی مقدمات از آغاز طلبگی است که معمولا در شش سال به پایان می‌رسد.
عناوین کتابهای مطالعاتی این دوره عبارتند از:
البهجة المرضیه سیوطی، شرح الالفیه ابن عقیل، شرح الالفیه ابن ناظم، مغنی اللبیب ابن هشام، شرح النظام در صرف، حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب المنطق تفتازانی، المنطق مظفر، تبصرة المتعلمین علامه حلی و شرائع الاسلام محقق حلی
در دوره‌ی مقدمات طلاب ادبیات عرب شامل (صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، لغت)  
در دوره‌ی مقدمات طلاب ادبیات عرب شامل (صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، لغت)  


خط ۲۰۳: خط ۳۴۷:


=== سطح ===
=== سطح ===
فقه با آموزش کتاب الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة (شرح لمعه) و اصول فقه مظفر در اصول فقه اجرا می‌شود.
در این دوره طلاب سه کتاب فرائدالاصول معروف به رسائل و کفایة الاصول را که در علم اصول نوشته شده است به همراه کتاب مکاسب می‌خوانند. این کتب شامل فقه و اصول استدلالی است که بر اساس متون مکتوب تدریس می‌شود و معمولاً چهارسال به طول می‌انجامد. در این مرحله بیشتر کتاب‌های معالم الدین، شرح اللمعة الدمشقیه (شرح لمعه) شهید ثانی، کفایة الاصول آخوند خراسانی، رسائل و مکاسب شیخ انصاری تدریس می‌شود. تفاوت مرحله سطوح با مقدمات در این است که در مرحله سطوح کتب بیشتری جهت تعمیق و استدلال خوانده می‌شود.  


==== سطح۲ ====
==== سطح۲ ====
خط ۲۰۹: خط ۳۵۳:


==== سطح ۳ ====
==== سطح ۳ ====
در این سطح آموزش فقه با مطالعه‌ی (مکاسب مرتضی انصاری) و اصول فقه (فرائد الاصول مرتضی انصاری و کفایة الاصول آخوند خراسانی) و فلسفه (نهایه الحکمه) ادامه پیدا می‌کند. و در ادامه با اموزش کلام، رجال و درایه (مصطلح‌الحدیث) و تفسیر تکمیل می‌شود.
در این سطح آموزش فقه با مطالعه‌ی (مکاسب مرتضی انصاری) و اصول فقه (فرائد الاصول مرتضی انصاری و کفایة الاصول آخوند خراسانی) و فلسفه (نهایه الحکمه) ادامه پیدا می‌کند. و در ادامه با اموزش کلام، رجال، تفسیر و درایه (مصطلح‌الحدیث) تکمیل می‌شود.
 
==== سطح ۴ ====
در این دوره طلاب کتابی را نمی‌خوانند و بیشتر تمرین عملی برای استنباط و نظریه‌پردازی در احکام و آمادگی برای اجتهاد است و در ۴ دوره مصاحبه درس خارج شرکت می‌کنند.
 
=== خارج ===
دوره‌ی خارج ادامه دوره‌ی سطح است و در آن فقه و اصول به صورت مفصل و استدلالی بحث می‌شود با این تفاوت که متن محور نیست و استاد کتاب خاصی را محور درس قرار نمی‌دهد و بحث آزاد است. البته سیر درس و فهرست آن معمولاَ منطبق با یکی از کتب معروف است. برای نمونه بحث اصول غالباَ مطابق با سیر کتاب کفایه است، که در سالیان اخیر برخی در صدد تکمیل این سیر بودند مانند شیخ محمدحسین اصفهانی که الاصول علی نهجه الحدیث را با ترتیب نو نگاشت و پس از وی به سید محمدباقر صدر نیز می‌توان اشاره کرد. سیر خارج فقه نیز غالباَ بر اساس کتاب عروة الوثقی یا شرایع است. فاضل لنکرانی تحریرالوسیلهِ خمینی را محور سیر درس خارج فقه قرار داده بود.
 
== درجات حوزوی ==
=== طلبه ===
به افراد مبتدی در حوزه علمیه گفته می‌شود
 
=== ثقه‌الاسلام ===
به معنی«مورد وثوق و اطمینان برای اسلام» است.
 
این عنوان در گذشته بار علمی بالایی برای حامل آن داشت اما امروزه چنین کاربردی ندارد
 
این عنوان برای نخستین بار در سده ۴ قمری برای محمد بن یعقوب کلینی به کار رفت. محمد بن یعقوب کلینی را شیعه و سنی قبول داشتند و به همین دلیل به ثقه الاسلام شهرت یافت اما امروزه این عنوان به کسانی داده می‌شود نو طلبه هستند و  حتی  لباس روحانی هم به تن ندارند.
 
=== حجت‌الاسلام ===
به معنی «دلیل و برهان اسلام»؛
 
از لقب "حجت الاسلام و المسلمین" مقداری  پایین‌تر است. به طلابی که لباس آخوندی می‌پوشند گفته می‌شود. خمینی از این عنوان برای تخفیف و تحقیر رقبا استفاده می‌کرد مثلا به آیه‌الله سید محمود طالقانی که کتاب تفسیر در قران دارد و خمینی فاقد چنین استعدادی بود خطاب حجت‌الاسلام بکار می‌برد. عنوان «حجه الاسلام» برای نخستین بار برای امام محمد غزالی به کار رفته  بود.
 
=== آیت‌الله ===
به کسانی که به درجه‌ی اجتهاد رسیده‌اند و می‌توانند رساله و مقلد داشته‌ باشند.
 
در سده هشت هجری قمری عنوان علامه و "آیت الله" برای حسن بن یوسف حلی به کار رفت که معروف به علامه حلی است. تا قرن چهاردهم هجری، فقط علامه حلی را آیت‌الله می‌نامیدند. در اوایل قرن چهاردهم هجری نخستین بار سید محمدمهدی بحرالعلوم آیت‌الله خوانده شد. چند دهه پس از آن شیخ مرتضی انصاری و سید محمدحسن شیرازی آیت‌الله خوانده شدند. مورخان مشروطه، «آیت‌الله» را بر آخوند ملا کاظم خراسانی و دیگران اطلاق کردند. پیش از این همه مراجع را حجه‌الاسلام می‌نامیدند. امروزه به روحانیونی گفته می‌شود که سطوح عالی حوزوی را به اتمام رسانده و در یک یا چند باب فقهی صاحب‌نظر شده‌‌اند و به اصطلاح به درجه اجتهاد رسیده‌اند. این افراد در فروع دین مجاز به تقلید از مرجع تقلید نیستند و باید از خودشان تقلید کنند اما کسی هم نمی‌تواند از آنان تقلید کند.
 
=== آیت‌الله العظمی ===
به صاحب رساله‌ی اعلم و محل مراجعه‌ی بیشتر گفته می‌شود.
 
پس از تشکیل حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری، به آخوندهایی که در قم جمع شدند لقب آیت‌الله دادند و به تدریج معدودی از آنها آیت‌الله العظمی نامیده شدند. امروزه مقصود از اصطلاح "آیت الله العظمی" علمایی است که مدتی پس از رسیدن به درجه اجتهاد، به مقام مرجعیت شیعیان جهان می‌رسند و به عنوان مرجع تقلید شناخته می‌شوند.
 
=== علامه ===
به افرادی گفته می‌شود که تحقیقات عمیقی در رشته‌ای از علوم حوزوی انجام داده و تخصصی در آن رشته دارند مانند: علامه طباطبایی، علامه حلی، علامه میلانی، علامه محمد تقی جعفری که همین عنوانین را هم برخی از آخوندها در رقابت قبول ندارند.
 
=== امام ===
این عنوان بیشتر در میان علمای اهل سنت رایج است مانند: امام محمد غزالی، امام احمد حنبل و غیرو اما در قرهنگ شیعه نخستین بار توسط حسن روحانی در مسجد ارک تهران در سال ۱۳۵۶ نسبت به خمینی در یک چاپلوسی آشکار بکار برده شد که بقیه هم از آن استقبال کردند.
 
== استعمار انگلیس و حوزه‌های علمیه ==
مدارس دینی به شکل امروزی و با تشکیلات منظم در گذشته‌ی تاریخ ادیان نبوده است و تحصیلات در دانشگاه‌ها در همه‌ی علوم از جمله علوم دینی مرسوم بود اما از قرن ۱۹ به بعد پس از کشف پتانسیل جهت‌دهی جامعه توسط روحانیون، حوزه‌های علمیه از حمایت استعمار‌گران و مخصوصا انگلستان برخوردار شدند. در این زمینه کتابهای لرد کرزن و      اشارات مستدلی دارند.
 
سرجان ملکم و سرهارد فوردجونز دو دیپلمات انگلیسی در گزارش‌ها و خاطرات خود آورده‌اند که غیر از درباریان و ماموران دولتی قاجار دسته متنفذ دیگری هم در ایران هستند که همیشه باید انها را حفظ کرد. اینان علما و روحانیون مذهبی عالم تشیع هستند. موقوفات سرشار و فراوان و سهم امام و نذورات مختلف که مرکز تشیع ایران دراصفهان در اختیار دارد علما و روحانیون را از مال دنیا و گرفتن رشوه و مقرری بی‌نیاز کرده است. و از خارجیان و در‌آمدهای نامشروع انها در امان هستند.
 
جونز در یکی از گزارش‌های خود می‌نویسد:<blockquote>اگر ما بخواهیم در این طبقه از دستگاه حاکم ایران نفوذ کنیم باید مرکز دینی اصفهان را متلاشی سازیم و سپس با اعزام عده‌ای درویش سید وملا از هندوستان به مراکز دینی و اماکن مقدس و متبرکه بتدریج دستگاه عالیه مذهبی این افراد را بر طبق دلخواه خود اداره نمائیم.</blockquote>کرزن در سال ۱۸۹۸ در کتاب خود نوشته است:<blockquote>«برتری و تسلط نفوذ روسیه در شمال ایران باید با تفوق و تسلط بریتانیا در جنوب کشور ایران در حال تعادل و توازن باشد. الزامی وجود ندارد که به تقسیم ارضی کشور ایران بین دو قدرت بیندیشیم و به نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از دو قدرت بریتانیا و روسیه تمایلی ندارند تا باری دیگر بر مسئولیت‌های خود بی‌فزایند. اما تقسیم ایران به مناطق نفوذ و کنترل و نظارت بر آن مسئله‌ای است که با وجود چنین ملت وامانده و فرسوده و حکومتی رو به زوال در آینده غیرقابل اجتناب به نظر می‌رسد.»</blockquote>ساختن مدرسه طلبگی در قم نیز برای دور نگهداشتن مردم ایران و ترساندن از سیاست های سوسیالیستی دولت روسیه بود چون منافع بریتانیا دچار خطرات جدی می‌شد.
 
حوزه علمیه قم در سال ۱۳۰۱ خورشیدی توسط شیخ عبدالکریم حائری یزدی پا گرفت. او از سیاست‌های روس و دولت‌های بیگانه در ایران، ناراحت بود. اما از دخالت مستقیم در امور سیاسی پرهیز داشت. خمینی در ستایش شیخ عبدالکریم حائری یزدی گفت: <blockquote>«اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند، همان کاری را انجام می‌دادند که من انجام دادم و تأسیس حوزه علمیه قم در آن روز از جهت سیاسی، کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی در ایران امروز نبود.» </blockquote>


=== دارایی وقف شده اود  ===
=== دارایی وقف شده اود  ===
خط ۲۴۸: خط ۴۳۹:
رئیس الخلیج نام عربی نماینده سیاسی انگلیس در خلیج فارس است که تا قبل از تقسیم هندوستان کنسول انگلیس مقیم بوشهر این سمت را داشت ولی اکنون رئیس الخلیج در بحرین اقامت دارد و بر اعمال همه ماموران سیاسی انگلیس در سواحل عربی خلیج فارس نظارت می‌کند.
رئیس الخلیج نام عربی نماینده سیاسی انگلیس در خلیج فارس است که تا قبل از تقسیم هندوستان کنسول انگلیس مقیم بوشهر این سمت را داشت ولی اکنون رئیس الخلیج در بحرین اقامت دارد و بر اعمال همه ماموران سیاسی انگلیس در سواحل عربی خلیج فارس نظارت می‌کند.


و در پایان جمله معروف و مشهور از کتاب یک دیپلمات در شرق به قلم سر ارتور هاردینگ وزیر مختار انگلیس:<blockquote>«اختیار تقسیم وجوه موقوفه اود هند در دستان من مانند اهرمی بود که با ان می‌توانم همه چیز را در بین‌النهرین و ایران بلند کنم و هر مشکلی را حل و تصفیه نمایم.»</blockquote><blockquote></blockquote>
و در پایان جمله معروف و مشهور از کتاب یک دیپلمات در شرق به قلم سر ارتور هاردینگ وزیر مختار انگلیس:<blockquote>«اختیار تقسیم وجوه موقوفه اود هند در دستان من مانند اهرمی بود که با ان می‌توانم همه چیز را در بین‌النهرین و ایران بلند کنم و هر مشکلی را حل و تصفیه نمایم.»</blockquote>
 
== حوزه و طلاب خارجی ==
 
=== جامعه المصطفی العالمیه ===
 
== حوزه‌های لوکس ==
در سالهای اخیر ساخت و بهره‌برداری از پنج مدرسه علمیه مجلل با جنجال‌ها و حواشی بسیاری همراه بوده که همگی آنها متعلق به روحانیون بلند‌پایه و سرشناس حکومتی است.
 
تعدادی از این مدارس مجلل در تهران ساخته شده‌اند. یک امار رسمی می‌گوید که '''تنها در تهران ۶۳ مدرسه علمیه ساخته شده''' که پشت سر آنها مقام‌های اطلاعاتی و امنیتی هم دیده می‌شود. در سایر شهر‌های ایران به خصوص در قم هم مدارس مجلل دیگری ساخته شده که متولی و صاحب آنها مراجع تقلید یا روحانیون بلند‌پایه این شهر هستند.<ref>[https://howzehtehran.com/Files/madares سایت مدیریت حوزه‌‌ی علمیه تهران]</ref>
 
پنج مدرسه‌ علمیه‌ای مجللی که ساخت آنها با جنجال‌های زیادی همراه شده به این شرح هستند:
 
=== ۱- مدرسه خوانساری ===
مدرسه آیت‌الله خوانساری با زیربنای هشت هزار متر در سال ۱۳۹۲ افتتاح شد.
 
هاشم حسینی بوشهری، از مُدرسان حوزه علمیه قم در پاسخ به چگونگی تامین منابع مالی این مدرسه گفت: «پولش را حضرت ولی عصر رساند.»
 
از این مدرسه به عنوان یکی از مدرن‌ترین و مجلل‌ترین مدارس علمیه جهان نام برده می‌شود. این مدرسه در خیابان «جمهوری» شهر قم در حد فاصل میدان «سپاه» و خیابان «صفاییه» واقع شده است. در مراسم افتتاح این مدرسه محمدکاظم خوانساری که تولیت مدرسه و قائم‌مقامي آیت‌الله خوانساری را عهده‌دار است، گفته بود که «این مدرسه به آخرین فناوری‌ها برای ساختمان مجهز است.»
 
=== ۲- مدرسه امام کاظم (ناصر مکارم شیرازی) ===
ناصر مکارم شیرازی مدرسه مجلل علمیه امام کاظم را ذر دی ماه سال ۱۳۹۳ در قم راه‌اندازی کرد.
 
مکارم شیرازی در مراسم افتتاح این مدرسه هم گفت: «بخش قابل توجهی از هزینه‌های خرید زمین و ساخت این مدرسه از سوی خیرین تامین شده است.»[[پرونده:مدرسه لاکچری لاریجانی.JPG|بندانگشتی|'''مدرسه‌ی علمیه مجلل لاریجانی در قم''']]این مرجع تقلید هیچ نامی از این خیرین نبرد و همچنین نگفت که در ساخت این مدرسه مجلل چقدر پول خرج شده است؟ مجمتع فرهنگی و مدرسه علمیه امام کاظم در زمینی به مساحت ۱۰ هزار متر مربع و بالغ بر ۲۳ هزار متر مربع زیربنا احداث شده است. این مدرسه شامل ۱۰۰ مدرس و شبستانی با هزار و ۶۰۰ متر مربع است،.
 
سالن همایش‌های این مدرسه ۹۵۰ نفر ظرفیت دارد که به نمادی از اشرافی‌گری حوزه در ایران تبدیل شده است.
 
مکارم شیرازی از جمله مراجع تقلیدی است که به واسطه نزدیکی به حاکمیت در حال حاضر مسئولیت اداره مراکز گوناگون آموزشی، پژوهشی، رفاهی، مذهبی و رسانه‌ای در شهر‌های مختلف ایران را برعهده دارد که از گردش مالی آنها اطلاعاتی در دست نیست.
 
=== ۳- مدرسه ولی‌عصر (صادق لاریجانی) ===
صادق لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دارای مدرسه‌ای در قم به نام «ولی‌عصر» است.
 
این مدرسه پیش از سال ۹۲ مدرسه محقری بود که گروهی از طلاب در آن درس می‌خواندند، اما سال ۱۳۹۲ به یک‌باره تبدیل به کاخ شد.
 
از جزئیات ساخت این مدرسه و منابع مالی آن، هم‌چون سایر مدارس علمیه تاکنون اطلاعاتی منتشر نشده است.
 
اما در جریان محاکمه طبری مشخص شد که تخلفات بی‌شماری در ۶۰ حساب میلیاردی قوه‌ی قضاییه صورت گرفته است.<ref>[https://www.entekhab.ir/fa/news/502593/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AC%D8%A7-%D9%87%D8%AA%D9%84-%D9%A7-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87-%D9%84%D8% سایت روزنامه انتخاب ۳۱ شهریور ۱۳۹۸]</ref>
 
=== ۴- مدرسه امام حسن (علی‌اکبر ناطق نوری) ===
'''مدرسه علمیه امام حسن مجتبی (ع)''' در منطقه لواسان تهران، حوزه‌ای با قدمت ۳۰ ساله در '''شهرلواسان''' است.
[[پرونده:حوزه علمیه ناطق نوری.JPG|بندانگشتی|'''حوزه علمیه لوکس ناطق نوری''']]
مدرسه علمیه لواسان متعلق به اکبر ناطق نوری از مدارسی مجللی است که ساخت و راه‌اندازی آن با منابع حکومتی و رانتهای دولتی انجام شده است.
 
این مدرسه علمیه در سال ۱۳۷۲ به صورت رسمی افتتاح و زیر نظر مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه کشور قرار گرفت و گزارش شده که حبیب‌الله عسگراولادی هم در ساخت آن مشارکت داشته است. کلنگ این مدرسه سال ۱۳۶۵ توسط محمد‌رضا مهدوی کنی و اکبر ناطق نوری در زمینی که «حاج رضا کیانی وقف» کرده بود، به زمین زده شد.
 
در سال‌های اخیر برخی گفته‌اند که این مدرسه روی زمین‌های غصبی ساخته شده است و منابع مالی ساخت آن نیز مشکوک است.
 
ناطق نوری هم در پاسخ به این مطالب هم گفته :«این زمین، نه جزء اموال منابع طبیعی است، نه از بنیاد گرفته شده؛ ملک ارثی یک معلم بازنشسته است.»
 
=== ۵- مدرسه خمینی (کاظم صدیقی) ===
[[پرونده:حوزه علمیه خمینی.JPG|بندانگشتی|'''حوزه علمیه خمینی تحت اشراف کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران''']]
کاظم صدیقی یکی از امامان جمعه موقت تهران است که رابطه بسیار نزدیکی با خامنه‌ای دارد.
 
صدیقی در منطقه ازگل تهران مدرسه‌ علمیه مجللی به نام «امام خمینی» دارد.
 
از صدیقی نقل شده است: «پول این حوزه را حضرت حجت رساند و حتی یک زمانی ۱۸۰ میلیون چک داشتم که با رفتن به جمکران، جور شد».
 
روح الله حسینیان در یک گفتگو درباره اعدام‌های دهه شصت گفته بود «به صدیقی که رئیس دادگاه بود گفتم پرونده‌هایت را دیدم، ماشاءالله خیلی قاطعانه بود. گفت اگر چیزی هم ما برای خدا داشته باشیم برای قیامت‌مان همین‌ها است»<ref>[https://www.mehrnews.com/news/4892083/%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%8 خبرگزاری مهر ۱۶ فروردین ۱۳۹۹]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۸٬۶۹۹

ویرایش