۸٬۶۹۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== تاریخچه حوزههای علمیه == | == تاریخچه حوزههای علمیه == | ||
تاریخچه شکلگیری طبقه روحانیت در ایران معاصر به دوران آغاز سلطنت صفویه بازمیگردد. | تاریخچه شکلگیری طبقه روحانیت در ایران معاصر به دوران آغاز سلطنت صفویه بازمیگردد. با آغاز سلطنت صفویه دو تغییر عمده در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران شکل گرفت. | ||
یکم - گسترش قدرت سیاسی در سراسر کشور | |||
دوم - استفاده از مذهب شیعه برای مشروعیت حاکمیت | |||
شاه اسماعیل برای تضمین حکومت خود ناچار بود آن را به یک منبع مافوق طبیعی وابسته کند تا همزمان هم مشروعیت سیاسی کسب کند و هم مشروعیت مذهبی، برای اینکار اقدام به وارد کردن آخوندها از نقاط مختلف به مراکز شهرها کرد، در این دوران تبلیغ اصول شیعه با کمک حکومت براه افتاد. پس از سقوط صفویه قدرت این روحانیون تا زمان حکومت نادر شاه برقرار بود ولی با آمدن نادر شاه و قتل مجتهد معروف اصفهان «صدرالصدور» روحانی ارشد شیعه و ممنوع کردن آخوندها از استفاده از درآمدهای وقفی این جریان دچار وقفه شد. با اجرای دستور نادر شاه حدود هیجده کرور تومان درآمد سالیانه اوقاف قطع گردید. پس از مرگ نادر شاه جانشین وی عادلشاه مجددا این صنف را بکار گرفت. کریمخان زند (۱۱۹۳ -۱۱۶۳) سیاستی بینابینی داشت، آغامحمدخان قاجار مجددا ایران را به سیاست مذهبی دوران صفویه برگرداند.<ref>تاریخ انقلاب مشروطیت ایران از احمد مجدالاسلام کرمانی صفحات ۵۳۱ تا ۵۳۶</ref> | |||
شاه | در دوره فتحعلیشاه که مذهبیترین پادشاه قاجار بود تعداد شیخ الاسلامها و امام جمعهها رشد چشمگیری کرد. در نیمه دوم قرن نوزدهم تعداد مجتهدین ۲ الی ۳ نفر بود. در ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه تعداد مجتهدین به ۱۲ نفر هم نمیرسید اما به نوشته اعتمادالسلطنه در «المعاذیروالآثار» در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه تعداد علما به ۳۵۹ نفر رسیده بود که ۱۷۵ نفر آنها مجتهد بودند.<ref>کتاب المعاذیروالآثار از اعتمادالسلطنه صفحه ۱۳۷</ref> | ||
مرکزیت مدارس دینی در این دوران در نجف و شهر اصفهان بود اما با نفوذ انگلستان در ایران از قرن ۱۹ حوزهی علمیه قم به موازات نجف راهاندازی شد. | مرکزیت مدارس دینی در این دوران در نجف و شهر اصفهان بود اما با نفوذ انگلستان در ایران از قرن ۱۹ حوزهی علمیه قم به موازات نجف راهاندازی شد. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
پس از اشغال ایران توسط روس و انگلیس، در یک طراحی استعماری انگلیسیها مرکزیت مدارس دینی را از اصفهان به قم منتقل کردند. | پس از اشغال ایران توسط روس و انگلیس، در یک طراحی استعماری انگلیسیها مرکزیت مدارس دینی را از اصفهان به قم منتقل کردند. | ||
=== حوزهی علمیه نجف | === نگرانی موسس حوزه قم از سلطه انگلیس در ایران === | ||
محسن صدرالاشراف که سابقه نخست وزیری در دوران [[محمدرضا شاه پهلوی|محمدرضا شاه]] را نیز داشت، در بخشی از خاطرات خود، به دیداری که با شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم داشته اشاره کرده و مینویسد: <blockquote>«در سال ۱۳۰۷ عموی من حاج سید احمد امام جمعه در محلات فوت شد و من در اوائل سال ۱۳۰۷ برای دلجویی اعقاب او در ایام تعطیل عید نوروز به محلات رفته برگشتم و در مراجعت از محلات در قم به دیدن حاج شیخ عبدالکریم یزدی موسس هیئت علمیه قم که مرد بزرگواری بود رفتم. مرا در اطاق اندرونی خود پذیرفت و به خاطر دارم از اوضاع وقت به طوری گریه کرد که مثل باران اشک میبارید و گفت انگلیسیها حلقوم اسلام را گرفتهاند و تا آن را خفه نکنند دست بردار نیستند.»<ref>خاطرات سید محسن صدرالاشراف ص ۲۹۳</ref></blockquote> | |||
== حوزهی علمیه نجف == | |||
تا پیش از شهادت حضرت علی (ع) نجف شهر پر رونقی نبود، این شهر پیش از سکونت شیخ طوسی، سرزمینی بود که برخی از شیعیان را در خود جای داده بود. ولی با حضور شیخ طوسی، طلاب، نجف اشرف را به مرکز ثقلی برای دروس مذهبی تبدیل کردند و حوزه علمیه نجف اشرف را بنا کردند. | تا پیش از شهادت حضرت علی (ع) نجف شهر پر رونقی نبود، این شهر پیش از سکونت شیخ طوسی، سرزمینی بود که برخی از شیعیان را در خود جای داده بود. ولی با حضور شیخ طوسی، طلاب، نجف اشرف را به مرکز ثقلی برای دروس مذهبی تبدیل کردند و حوزه علمیه نجف اشرف را بنا کردند. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۷: | ||
خمینی سلسله درسهای خارج فقه خویش را در آبان ۱۳۴۴ در این مسجد آغاز کرد که تا زمان رفتن به پاریس ادامه داشت. خویی از دیگر مراجعی است که در حوزه علمیه نجف مرجعیت شیعه را برعهده داشت. سید ابوالقاسم خویی در اعتراضات شیعیان عراق در رمضان ۱۴۱۲ ه. ق. نقش داشت تا اینکه از سوی صدام به کوفه تبعید شد و در سال ۱۴۱۳ ه. ق. از دنیا رفت. پس از مرگ خویی سید عبدالاعلی سبزواری (ره) و سید علی سیستانی مراجع اصلی نجف هستند. | خمینی سلسله درسهای خارج فقه خویش را در آبان ۱۳۴۴ در این مسجد آغاز کرد که تا زمان رفتن به پاریس ادامه داشت. خویی از دیگر مراجعی است که در حوزه علمیه نجف مرجعیت شیعه را برعهده داشت. سید ابوالقاسم خویی در اعتراضات شیعیان عراق در رمضان ۱۴۱۲ ه. ق. نقش داشت تا اینکه از سوی صدام به کوفه تبعید شد و در سال ۱۴۱۳ ه. ق. از دنیا رفت. پس از مرگ خویی سید عبدالاعلی سبزواری (ره) و سید علی سیستانی مراجع اصلی نجف هستند. | ||
=== حوزهی علمیه قم | === مدارس حوزه نجف === | ||
مدارسی که در حوزه نجف دایر است عبارتند از: | |||
۱. مدرسه علوم اسلامی | |||
۲. مدرسه دینی خواهران | |||
۳. مدرسه عاملیها | |||
۴. مدرسه سید محمد کاظم یزدی | |||
۵. مدرسه مجدد شیرازی | |||
۶. مدرسه شیخ انصاری | |||
۷. مدرسههای آیت الله بروجردی | |||
۸. مدرسه شوشتری | |||
۹. مدرسه هندی | |||
۱۰. مدرسه متوسط آخوند خراسانی | |||
۱۱. مدرسه بزرگ خلیلی | |||
۱۲. مدرسه قزوینی | |||
۱۳. مدرسه قوام | |||
۱۴. مدرسه بادکوبه ای | |||
۱۵. مدارس آیت الله سید عبدالله شیرازی | |||
۱۶. مدرسه جامعه النجف | |||
۱۷. مدرسه مقداد سیوری سلیمیه | |||
۱۸. مدرسه شیخ عبدالله | |||
۱۹. مدرسه صحن شریف غرویّه | |||
۲۰. مدرسه صحن شریف بزرگ | |||
۲۱. مدرسه صدر | |||
۲۲. مدرسه معتمد، کاشف الغطا | |||
۲۳. مدرسه مهدیه | |||
۲۴. مدرسه ایروانی | |||
۲۵. مدرسه بخاری | |||
۲۶. مدرسه شربیانی | |||
۲۷. مدرسه بزرگ خراسانی | |||
۲۸. مدرسه کوچک خلیلی | |||
۲۹. مدرسه کوچک آخوند خراسانی | |||
۳۰. مدرسه بزرگ بروجردی | |||
۳۱. مدرسه طاهریه | |||
۳۲. مدرسه کوچک بروجردی | |||
۳۳. مدرسه جوهرچی | |||
۳۴. مدرسه رحباوی | |||
۳۵. مدرسه عبدالعزیز بغدادی | |||
۳۶. مدرسه افغانیها | |||
۳۷. مدرسه یزدی | |||
۳۸. مدرسه حکیم | |||
۳۹. مدرسه کلباسی<ref>کتاب العراق بین الماضی و الحاضر و المستقبل و موسوعه العتبات المقدسه ج ۷ صفحه ۳۳۸</ref> | |||
== حوزهی علمیه قم == | |||
حوزهی علمیه قم در سال ۱۳۰۱ شمسی توسط حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تاسیس شد. | حوزهی علمیه قم در سال ۱۳۰۱ شمسی توسط حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تاسیس شد. | ||
حائری در سال ۱۳۴۰ ه ق. و چند روز مانده به نوروز با هدف زیارت وارد قم شد و با سکونت در قم محل درس خود را از اراک به آنجا منتقل کرد. پس از آن بسیاری از شاگردان وی نیز از اراک به قم آمدند. استقرار شیخ عبدالکریم در قم موجب شد تا بسیاری از آخوندها نیز همین رویه را در پیش بگیرند. با درگذشت حائری (ره) در سال ۱۳۱۵ ش. حوزه قم از ریاستی برخوردار نبود. در سال ۱۳۲۳ش. سید حسین بروجردی (ره) به قم وارد و پس از مدتی ریاست آن را بر عهده گرفت. وی تا سال ۱۳۴۰ در این منصب بود، بروجردی با اعزام سرپرست برای شیعیان و نماینده به شهرها و مناطق مختلف دنیا، حمایت از فلسطین، پیشنهاد تدریس درس تعلیمات دینی در مدرسه، توسعه فضای آموزشی حوزه، احیا و چاپ کتاب های فقهی، حدیثی و رجالی شیعه و تشویق طلاب به ادامه تحصیل باعث شد که حوزه علمیه قم، با حوزه علمیه نجف، هم طراز شود. | حائری در سال ۱۳۴۰ ه ق. و چند روز مانده به نوروز با هدف زیارت وارد قم شد و با سکونت در قم محل درس خود را از اراک به آنجا منتقل کرد. پس از آن بسیاری از شاگردان وی نیز از اراک به قم آمدند. استقرار شیخ عبدالکریم در قم موجب شد تا بسیاری از آخوندها نیز همین رویه را در پیش بگیرند. با درگذشت حائری (ره) در سال ۱۳۱۵ ش. حوزه قم از ریاستی برخوردار نبود. در سال ۱۳۲۳ش. سید حسین بروجردی (ره) به قم وارد و پس از مدتی ریاست آن را بر عهده گرفت. وی تا سال ۱۳۴۰ در این منصب بود، بروجردی با اعزام سرپرست برای شیعیان و نماینده به شهرها و مناطق مختلف دنیا، حمایت از فلسطین، پیشنهاد تدریس درس تعلیمات دینی در مدرسه، توسعه فضای آموزشی حوزه، احیا و چاپ کتاب های فقهی، حدیثی و رجالی شیعه و تشویق طلاب به ادامه تحصیل باعث شد که حوزه علمیه قم، با حوزه علمیه نجف، هم طراز شود. | ||
سال ۱۳۳۶ از سالهای ِ اوج قدرت روحانیت به مرجعیت حاج سیدحسین طباطباییبروجردی بود، او در ایران و لبنان و عراق و پاکستان و افغانستان و هرجا که شیعیان حضور داشتند مسلط بود. سیدمحمود طالقانی و حاج میرزاخلیل کمرهای جزو هیئتی بودند که از طرف بروجردی به دیدار رئیس دانشگاه الازهر یعنی شیخ محمود شلتوت به مصر رفتند. | |||
بروجردی در هامبورگ مسجدی ساخت که در آنجا محمد محققیلاهیجی او را نمایندگی میکرد. بعدها پس از درگذشت بروجردی با تأیید سیدمحمدکاظم شریعتمداری، به ترتیب سیدمحمد حسینیبهشتی (۴۹-۱۳۴۳)، محمد مجتهدشبستری (۵۶-۱۳۴۹) و سیدمحمد خاتمی (۵۹ـ۱۳۵۷) سرپرست مرکز اسلامی هامبورگ شدند. بروجردی کودتای ۲۸ مرداد را تأیید کرده و به شاه تبریک گفته بود. | |||
حوزهی علمیه قم از بدو تاسیس دارای مدارسی وابسته به هر کدام از مجتهدین داشته که معروفترین آنها مدرسهی فیضیه، مدرسهی حجتیه، مدرسهی آیتالله گلپایگانی، مدرسهی آیتالله نجفی، مدرسهی آیتالله بروجردی، مدرسهی حقانی و... بود اما پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی مدارس حوزوی برای استفاده از رانتهای دولتی مانند قارچ از زمین روییدند. | |||
نخستین ”رسالە َعَملیه“ به نام ”جامع عباسی“را به زبان فارسی شیخ بهاءالدین عاملی مینویسد. با اینکه شیخ مرتضی انصاری یا میرزای قمی، میرزا ابوالقاسم گیلانی وجود داشتند، تا زمان تأسیس ”حوزه علمیه قم“ به دست شیخ عبدالکریم حائری، روحانیت شیعه، دارای مؤسسه واحد و سازمانیافتهای نبود. در دورە رضاشاه مؤسسه روحانیت ً تقریبا تحت کنترل دولت قرار داشت. | |||
=== مدارس حوزهی علمیه قم === | |||
حوزهی علمیه قم از بدو تاسیس دارای مدارسی وابسته به هر کدام از مجتهدین داشته که معروفترین آنها عبارتند از: | |||
'''مدرسهی فیضیه، مدرسهی حجتیه، مدرسهی آیتالله گلپایگانی، مدرسهی آیتالله نجفی، مدرسهی آیتالله بروجردی، مدرسهی حقانی و...''' بود اما پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی مدارس حوزوی برای استفاده از رانتهای دولتی مانند قارچ از زمین روییدند. | |||
منتدی جبل عامل الاسلامی، '''بروجردی'''، جواد الائمه، امامین الجوادین، دارالشفاء، امام کاظم، '''آیتالله گلپایگانی'''، لنگرودی، '''فیضیه'''، امام هادی (پاکستانیها)، امام مهدی، امام حسن عسگری، رسالت، جامعهالثقلین، سیدالشهدا، امام حسین (ع)، مدیریت بنیاد فقهی، مرکز آموزش مبانی اندیشه اسلامی طرح ولایت، مدرسه جهانگیرخان، مجمع العالمی الاهل البیت علیهم السلام، عترت آلمحمد، '''آیتالله حائری یزدی (ره)'''، شهید صدوقی ۴، مکتب زینبالکبری، امام المهدی، شهید صدوقی ۲، صدوق، موسسه بنت الهدی علوی فاطمی، ولی عصر، امام سجاد، فقه امام خمینی، صافی گلپایگانی، امام کاظم(ع)، المهدی، الظجار التدخلیه اباصالح (عج)، حوزه الاطهار التخصصیه، امام حسین، امام علی، جامعه العلوم ابا جعفر(ع)، باقرالعلوم، حضرت ابوالفضل (ع)، امام عصر (عج)، کرمانیها، '''شهابیه'''، امام خمینی(ره)، شهیدین، فاضل مالکی، مرعشیه، امام حسین(ع)، امام صادق پاکستانیها، مدرسه فقهی امام محمد باقر(ع)، امیرالمؤمنین امام مجتبی (ع)، جامعه القرآن الکریم الاهل البیت، موسسه امام خمینی (ره)، معصومیه، امیرالمؤمنین(ع)، الغدیر، رضویه، علی بن موسی الرضا (ع)، مبارکه حجتیه، جامعه المصطفی، مدرسه قرآنی ثقلین، '''حجتیه'''، زینبیه، فاطمیات، مؤمنیه، مهدیه، عسگرین، دارالصدیقه الشهیده، '''جامعه المصطفی العالمیه'''، علی بن موسی الرضا (ع)، امام سجاد، مرکز شیعه شناسی، رشد، شهیدین، '''حقانی'''، جامعه الزهرا، مکتب القرآن الکریم، مدینه العلم علوی، مکتب الزهرای فاطمیه، علی بن ابیطالب (ع)، وحیدیه، امام صادق(ع)، آیت الله مجتهدی (ره)، امام صادق(ع)، امام مهدی موعود (عج)، الهادی، امام محمد باقر (ع)، حسنیه، مکتب القرآن الکریم، جامعه القرآن قدیری | منتدی جبل عامل الاسلامی، '''بروجردی'''، جواد الائمه، امامین الجوادین، دارالشفاء، امام کاظم، '''آیتالله گلپایگانی'''، لنگرودی، '''فیضیه'''، امام هادی (پاکستانیها)، امام مهدی، امام حسن عسگری، رسالت، جامعهالثقلین، سیدالشهدا، امام حسین (ع)، مدیریت بنیاد فقهی، مرکز آموزش مبانی اندیشه اسلامی طرح ولایت، مدرسه جهانگیرخان، مجمع العالمی الاهل البیت علیهم السلام، عترت آلمحمد، '''آیتالله حائری یزدی (ره)'''، شهید صدوقی ۴، مکتب زینبالکبری، امام المهدی، شهید صدوقی ۲، صدوق، موسسه بنت الهدی علوی فاطمی، ولی عصر، امام سجاد، فقه امام خمینی، صافی گلپایگانی، امام کاظم(ع)، المهدی، الظجار التدخلیه اباصالح (عج)، حوزه الاطهار التخصصیه، امام حسین، امام علی، جامعه العلوم ابا جعفر(ع)، باقرالعلوم، حضرت ابوالفضل (ع)، امام عصر (عج)، کرمانیها، '''شهابیه'''، امام خمینی(ره)، شهیدین، فاضل مالکی، مرعشیه، امام حسین(ع)، امام صادق پاکستانیها، مدرسه فقهی امام محمد باقر(ع)، امیرالمؤمنین امام مجتبی (ع)، جامعه القرآن الکریم الاهل البیت، موسسه امام خمینی (ره)، معصومیه، امیرالمؤمنین(ع)، الغدیر، رضویه، علی بن موسی الرضا (ع)، مبارکه حجتیه، جامعه المصطفی، مدرسه قرآنی ثقلین، '''حجتیه'''، زینبیه، فاطمیات، مؤمنیه، مهدیه، عسگرین، دارالصدیقه الشهیده، '''جامعه المصطفی العالمیه'''، علی بن موسی الرضا (ع)، امام سجاد، مرکز شیعه شناسی، رشد، شهیدین، '''حقانی'''، جامعه الزهرا، مکتب القرآن الکریم، مدینه العلم علوی، مکتب الزهرای فاطمیه، علی بن ابیطالب (ع)، وحیدیه، امام صادق(ع)، آیت الله مجتهدی (ره)، امام صادق(ع)، امام مهدی موعود (عج)، الهادی، امام محمد باقر (ع)، حسنیه، مکتب القرآن الکریم، جامعه القرآن قدیری | ||
==== مدرسهی فیضیه ==== | |||
==== مدرسهی حجتیه ==== | |||
==== مدرسهی حقانی ==== | |||
حاجعلی حقانی، پدر آخوند حسین حقانی، درصدد بود مدارسی برای طلاب حوزهی علمیهی قم احداث کند. به همین منظور زمینی خرید و بخشی از آن را به ساختمان مدرسه اختصاص داد. پس از آنکه مدرسه آماده بهرهبرداری شد، حسین حقانی، از سیدمحمد بهشتی که طرح جدیدی برای دورههای آموزشی حوزه تدوین کرده بود خواست که این طرح را در مدرسه آنان اجرا کند. | حاجعلی حقانی، پدر آخوند حسین حقانی، درصدد بود مدارسی برای طلاب حوزهی علمیهی قم احداث کند. به همین منظور زمینی خرید و بخشی از آن را به ساختمان مدرسه اختصاص داد. پس از آنکه مدرسه آماده بهرهبرداری شد، حسین حقانی، از سیدمحمد بهشتی که طرح جدیدی برای دورههای آموزشی حوزه تدوین کرده بود خواست که این طرح را در مدرسه آنان اجرا کند. | ||
خط ۱۸۵: | خط ۲۷۵: | ||
== بودجههای حوزه علمیه == | == بودجههای حوزه علمیه == | ||
امور مالی این حوزهها ظاهراٌ با خمس و زکات مسلمانان و یا موقوفات تامین میشود اما منابعی هم خارج از حوزه هست که تحت پوش وقف انجام میشود که در قسمت داراییهای وقف شده ثبت گردیده است. پس از شکلگیری جمهوری اسلامی بودجههای کلانی به حوزهها اختصاص داده شد و با جذب هزاران طلبه خارجی این مراکز بصورت محل آموزش و تامین کلان نیروی مذهبی و تبلیغات دولتی جمهوری اسلامی درآمده است. | |||
منابع درآمدی حوزههای علمیه از این قسمتها است. | منابع درآمدی حوزههای علمیه از این قسمتها است. | ||
خمس، یعنی یک پنجم از درآمد سالانه هر مسلمان که به مرجع تقلید مربوطه پرداخت میشود. | |||
زکات، یعنی ده درصد از درآمد سالانه کشاورزان | |||
رد | رد مظالم، | ||
تصرف در | تصرف در اوقاف، | ||
نکاح و | نکاح و طلاق، | ||
خرید و فروش | خرید و فروش عبادت، | ||
دعا فروشی برای برآورده کردن نیاز<ref>کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی ص ۶۵ تا ۷۵</ref> | دعا فروشی برای برآورده کردن نیاز<ref>کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی ص ۶۵ تا ۷۵</ref> | ||
تجارت و ربا | |||
حامدالگار از قول «سپسیس» مینویسد: بعضی از آخوندهای کم اهمیت به تجارت میپردازند و درحالیکه قران صراحتا ربا را منع کرده است، بعضی از آنها به قرض دادن پول و رباخواری میپردازند و حتی تا ۴۰ الی ۵۰ درصد بهره میگیرند.<ref>حامدالگار کتاب دین و دولت در ایران صفحه ۱۷۸۵ تا ۱۹۰۶</ref> | |||
«ریس» کنسول بریتانیا در اصفهان در گزارش خود مینویسد: سابقهای وجود دارد که آقانجفی، مجتهد طراز اول اصفهان، قصد داشت بانکی تاسیس کرده و با نرخ ۱۸ درصد به مردم پول قرض بدهد و سالیانه ۱۲ درصد سود سهام را بپردازد. | |||
کسروی مینویسد: در نیمه دوم قرن نوزدهم علمای بسیار مشهوری از قبیل حاجملاعلی کنی و میرزاآقا جواد به احتکار غله میپرداختند.<ref>کتاب زندگانی من از احمد کسروی صفحات ۱۷۳ و ۲۲۰</ref> | |||
پیش از انقلاب ضد سلطنتی در قم به تقریب ۱۵۰۰۰ طلبه بود که مراجع تا ماهی ۳۰۰ تومان شهریه به هر نفر میدادند که برخی از طلاب از چندین مرجع شهریه میگرفتند علاوه بر درآمدهای جانبی که برای خود دست و پا میکردند. همین شرایط را طلاب مشهد داشتند که تعداد آنها تا ۴۰۰۰ نفر در پیش از انقلاب برآورد میشود. | پیش از انقلاب ضد سلطنتی در قم به تقریب ۱۵۰۰۰ طلبه بود که مراجع تا ماهی ۳۰۰ تومان شهریه به هر نفر میدادند که برخی از طلاب از چندین مرجع شهریه میگرفتند علاوه بر درآمدهای جانبی که برای خود دست و پا میکردند. همین شرایط را طلاب مشهد داشتند که تعداد آنها تا ۴۰۰۰ نفر در پیش از انقلاب برآورد میشود. | ||
تعداد طلاب در سال ۱۴۰۰ شمسی ۸۰ هزار نفر برآورد میشود. | |||
بودجه سال ۱۴۰۱ | بودجه سال ۱۴۰۱ | ||
خط ۲۶۰: | خط ۳۶۲: | ||
== درجات حوزوی == | == درجات حوزوی == | ||
=== طلبه === | === طلبه === | ||
به افراد مبتدی در حوزه علمیه گفته میشود | به افراد مبتدی در حوزه علمیه گفته میشود | ||
=== ثقهالاسلام === | === ثقهالاسلام === | ||
در گذشته بار علمی بالایی برای حامل آن | به معنی«مورد وثوق و اطمینان برای اسلام» است. | ||
این عنوان در گذشته بار علمی بالایی برای حامل آن داشت اما امروزه چنین کاربردی ندارد | |||
این عنوان برای نخستین بار در سده ۴ قمری برای محمد بن یعقوب کلینی به کار رفت. محمد بن یعقوب کلینی را شیعه و سنی قبول داشتند و به همین دلیل به ثقه الاسلام شهرت یافت اما امروزه این عنوان به کسانی داده میشود نو طلبه هستند و حتی لباس روحانی هم به تن ندارند. | |||
=== حجتالاسلام === | === حجتالاسلام === | ||
به طلابی که لباس آخوندی میپوشند گفته میشود. خمینی از این عنوان برای تخفیف و تحقیر رقبا استفاده میکرد مثلا به آیهالله سید محمود طالقانی که کتاب تفسیر در قران دارد و خمینی فاقد چنین استعدادی بود خطاب حجتالاسلام بکار میبرد. | به معنی «دلیل و برهان اسلام»؛ | ||
از لقب "حجت الاسلام و المسلمین" مقداری پایینتر است. به طلابی که لباس آخوندی میپوشند گفته میشود. خمینی از این عنوان برای تخفیف و تحقیر رقبا استفاده میکرد مثلا به آیهالله سید محمود طالقانی که کتاب تفسیر در قران دارد و خمینی فاقد چنین استعدادی بود خطاب حجتالاسلام بکار میبرد. عنوان «حجه الاسلام» برای نخستین بار برای امام محمد غزالی به کار رفته بود. | |||
=== آیتالله === | === آیتالله === | ||
به کسانی که به درجهی اجتهاد رسیدهاند و میتوانند رساله و مقلد داشته باشند. | به کسانی که به درجهی اجتهاد رسیدهاند و میتوانند رساله و مقلد داشته باشند. | ||
در سده هشت هجری قمری عنوان علامه و "آیت الله" برای حسن بن یوسف حلی به کار رفت که معروف به علامه حلی است. تا قرن چهاردهم هجری، فقط علامه حلی را آیتالله مینامیدند. در اوایل قرن چهاردهم هجری نخستین بار سید محمدمهدی بحرالعلوم آیتالله خوانده شد. چند دهه پس از آن شیخ مرتضی انصاری و سید محمدحسن شیرازی آیتالله خوانده شدند. مورخان مشروطه، «آیتالله» را بر آخوند ملا کاظم خراسانی و دیگران اطلاق کردند. پیش از این همه مراجع را حجهالاسلام مینامیدند. امروزه به روحانیونی گفته میشود که سطوح عالی حوزوی را به اتمام رسانده و در یک یا چند باب فقهی صاحبنظر شدهاند و به اصطلاح به درجه اجتهاد رسیدهاند. این افراد در فروع دین مجاز به تقلید از مرجع تقلید نیستند و باید از خودشان تقلید کنند اما کسی هم نمیتواند از آنان تقلید کند. | |||
=== آیتالله العظمی === | === آیتالله العظمی === | ||
به صاحب رسالهی اعلم و محل مراجعهی بیشتر گفته میشود. | به صاحب رسالهی اعلم و محل مراجعهی بیشتر گفته میشود. | ||
پس از تشکیل حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری، به آخوندهایی که در قم جمع شدند لقب آیتالله دادند و به تدریج معدودی از آنها آیتالله العظمی نامیده شدند. امروزه مقصود از اصطلاح "آیت الله العظمی" علمایی است که مدتی پس از رسیدن به درجه اجتهاد، به مقام مرجعیت شیعیان جهان میرسند و به عنوان مرجع تقلید شناخته میشوند. | |||
=== علامه === | === علامه === | ||
خط ۳۳۲: | خط ۴۴۲: | ||
== حوزه و طلاب خارجی == | == حوزه و طلاب خارجی == | ||
=== جامعه المصطفی العالمیه === | |||
== حوزههای لوکس == | == حوزههای لوکس == |
ویرایش