کاربر:Sayfe: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
''' '''


'''جمهوري'''
جمهوری دموکراتیک  (به انگلیسی: democratic republic) نوعی حکومت است که بر حاکمیت مردم بر مردم با ویژگی‌ دموکراتیک تأکید می‌کند. به لحاظ علمی و تکنیکی هر کدام از این دو عبارت معانی مشخصی را ارائه می‌کنند اما با یکدیگر در برخی موارد دارای هم‌پوشانی هستند. بر اساس تعاریف فرهنگ آکسفورد جمهوری: «کشوری است که در آن قدرت عالی توسط مردم و نمایندگان منتخب آنها در دست است …» اما دموکراسی: «یک سیستم حکومتی توسط کل مردم یا همه اعضای واجد شرایط یک کشور، معمولاً از طریق نمایندگان منتخب است. در سیستم‌های دموکراتیک رأی مردم گاه مشروط به قوانینی چون سن، نداشتن سابقه ارتکاب جرم و.... می‌شود.به این ترتیب در سیستم‌های دموکراتیک، الزاما دموکراسی با رأی مستقیم مردم تأمین نمی‌شود و ممکن است فرایندهای دیگری منجر به آن شود اما در جمهوری همه چیز به صورت مستقیم توسط عموم مردم مشخص می‌شود. تلاقی جمهوری و دموکراتیک بنابه نوع حکومت و قوانین می‌تواند برخی از ویژگی‌های هر دو سیستم را در بربگیرد.


'''مثلا جمهوري خلق چين يا جمهوري دموكراتيك كنگو.'''
== حکومت جمهوری ==


'''اين واژه چه معنايي دارد؟یک جمهوري واقعي به چه شکل است؟'''
جمهوری نوعی از حکومت است که  ریاست آن‌ برای مدتی محدود با راي‌ مردم  انتخاب می‌شود.


'''ريپابليكRepublic    انگليسيِ واژة جمهوريه كه ريشة لاتين داره و از دو لفظ رِس Res به معناي امر و پابليكا Publica  به معناي همگاني يا عموميه.'''
نام جمهوری از واژه‌ی [[جمهوری گیلان|جمهور]] به معنای توده‌ی مردم گرفته‌شده‌است. معادل این واژه در زبان انگلیسی Republic نامیده‌می‌شود. کلمه‌ای که ریشه‌ی لاتین دارد  و از ترکیب دو لفظ رس (res) به معنای امر و پابلیکا (publica) به معنای همگانی ساخته‌ شده‌است. حکومت جمهوری در فرهنگ سیاسی مترادف با حکومتی است  که ریاست آن همچنان‌که سایر مسئولین دولتی، برای مدتی محدود و معین از طریق رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب شوند. به این سبب دوران تصدی پست ریاست جمهوری محدود بوده و رییس جمهور در این  نوع از حاکمیت نمی‌تواند مانند حکومت سلطنتی که بدون دخالت مردم و به شکل موروثی و مادام العمر تشکیل شده، برای همیشه بر مسند ریاست باقی بماند.


'''Res + Publica  = Republic  '''
حکومت جمهوری بر پایه‌ی دمکراسی بنا میگردد.  در عرف سیاسی دمکراسی را معادل حکومت مردمسالاری یا حکومت مردم بر مردم می‌شناسند. رای مردم در این حکومت ابزار به وجود آمدن این نوع از حکومت می‌باشد.


'''تصويري از فرهنگنامه ها و كتابها'''
بر اساس این تعریف‌ها کشورهایی که در آن‌ها یک نفر تحت نام رئیس جمهور برای مدتی طولانی  حکومت می‌کند مشمول  لیست جمهوری‌ها نمی‌شوند زیرا حکومت جمهوری مبتنی بر دمکراسی است.


'''اما در فارسيِ واژة جمهوري به معني گروه، جماعت یا تعداد زیادی از مردم .'''
== چهار رکن اساسی جمهوری ==
جمهوری نظامی است که  بر چهار رکن اساسی بنا شده است:


'''تصاوير عام از ساختمان هاي حكومتي در نظامهاي جمهوري اروپايي مثل فرانسه'''
اول- نظام جمهوری متکی به مردم است.


'''اما در فرهنگ سياسي واژه‌ی جمهوري معناي خاص خودش را دارد. جمهوري يک نوع حكومت است. حكومتي كه در آن مسئولين حکومتي بطور موروثي انتخاب نشوند، وابسته به سلطنت نباشند و (تصاويري از رأي گيري در كشورهاي اروپايي) رياست کشور با راي مستقيم يا غير مستقيم مردم برگزيده بشود، علاوه بر اين دوران تصديش بر قدرت هم محدود باشد. تاکيد اصلي مفهوم جمهوري روي اين است كه حكومت یک منسب دائمي براي شخص اول مملکت نباشد. طبق این تعریف می‌توانید كشورهايي كه براي مدت طولاني یک نفر تحت نام رئيس جمهور در آن  حكومت ميكند را  از ليست جمهوريها خط بزنيد. (تصاويري از حسني مبارك و بن علي كه روي آن ضربدر قرمز بخورد) '''
دوم- در نظام جمهوری انتخاب رئیس جمهور از طریق انتخابات مستقیم یا غیر مستقیم انجام می‌شود.  


'''مطابق با این تعریف، اولين جمهوري ثبت شده در تاريخ كدام است؟.'''
سوم- در نظام جمهوری قوای سه گانه از هم منفک بوده و بر کار یکدیگری نظارت دارند.  


'''تيتر: جمهوري روم باستان'''
چهارم- درنظام جمهوری دولت نمی‌تواند آزادی‌ها را محدود کند.


'''تصاويري از روم باستان- تصاوير مناسب را ميتوان از فيلم هايي مثل گلادياتور از آرشيو گرفت'''
نظام‌های جمهوری به سه دسته تقسیم شده‌اند:


'''جمهوري روم باستان را می‌توان اولين حكومت جمهوري در دنيا قلمداد كرد.  اين جمهوري در 500 سال پيش از ميلاد مسيح تأسيس شد. در جمهوري روم باستان تصميم‌‌گيري هاي حكومتي به صورت جمعي در مجلس سنا انجام مي‌شد. يعني سناتورها به عنوان فرهيختگان جامعه در مجلس سناي آن روزگار جمع مي‌شدند و مسائل حكومتي و اجتماعي را بررسي مي‌كردند و به‌طور جمعي تصميم‌گیری می‌کردند. با اين روش اداره‌ی حكومت تمدني ساخته شد كه رشد و شكوفايي چشمگيري داشت. از ويژگيهاي جمهوري روم باستان، ساختار پيثشرفته‌ی اداره‌ی دولت بود. در اين حكومت عموم مردم از رفاه نسبي برخوردار بودند و از حقوق مشخص اجتماعي بهره مي بردند. جمهوري روم باستان چند صد سال عمر كرد اما در آخرين سالهاي پيش از ميلاد درگير جنگ داخلي شد، جنگي خونين كه به اين جمهوري پايان داد و ديكتاتوري آگوستوس سزار آغاز شد.'''
جمهوری‌های دموکراتیک غربی- دولت‌های دیکتاتوری که صرفا نام جمهوری را با خود یدک می‌کشند - جمهوری‌های دموکراتیک توده‌ای.


'''تصاوير عام از كشورهاي جمهوري اروپايي, جمعيت , ساختمانهاي حكومتي و ...'''
جمهوری‌های دموکراتیک غربی، دسته‌ی اول را تشکیل می‌دهند؛ فرانسه یا آمریکا که ریشه‌های تاریخی آنها به انقلاب‌های قرن هجدهم و نوزدهم بر می‌گردد، از این دسته هستند. در این کشورها جمهوری با آزادی احزاب، مطبوعات و اجتماعات همراه است.


'''در دنیای امروز نظام جمهوري از مشروع‌ترين نظام‌هاي سياسي در دنيا محسوب مي‌شود و بيشتر دولت­‌هاي موجود در دنيا نوعي نظام جمهوري دارند ولي به اين معنا نيست که ساخت و بافت اين جمهوريها يکسان باشد.'''
دومین دسته دولت‌هایی هستند که هرچند رسماً اسم جمهوری را یدک می‌کشند اما در عمل رژیم‌های نظامی و پلیسی در این کشورها حکومت می‌کنند. به بیان ساده‌تر دیکتاتوری هستند. جمهوری اسلامی حاکم بر ایران  که بر پایه اصل ولایت فقیه اداره می‌شود و همه اختیارات اصلی و اساسی در دست یک نفر  (شخص ولی‌فقیه) می‌باشد، نیز شامل دسته‌ی دوم است. به عبارت دیگر در نظام جمهوری اسلامی ایران "حکمروای" اصلی ولی فقیه است و مردم حق حاکمیت ندارند.


'''خوب است بدانیم كه حکومت جمهوري بر چهار مبناي اساسي استوار شده:'''
سومین دسته هم جمهوری‌های دموکراتیک توده‌ای در اروپا و آسیای شرقی هستند. در این کشورها حکومت تک حزبی است و آزادی مطبوعات و اجتماعات در آنها وجود ندارد.


'''1-     نظام جمهوري متكي به مردم است.'''
== اولین حکومت جمهوری در دنیا ==
[[پرونده:جمهوری رم باستان.JPG|جایگزین=جمهوری روم باستان|بندانگشتی|150x150پیکسل|جمهوری روم باستان]]
جمهوری روم باستان را می‌توان اولین حکومت جمهوری در دنیا قلمداد کرد. این جمهوری در ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح تأسیس شد. در جمهوری روم باستان تصمیم‌گیری‌های حکومتی به صورت جمعی در مجلس سنا انجام می‌شد. یعنی سناتورها به‌عنوان فرهیختگان جامعه در مجلس سنای آن روزگار جمع می‌شدند و مسائل حکومتی و اجتماعی را بررسی می‌کردند و به‌طور جمعی تصمیم‌گیری می‌کردند. با این روش اداره‌ی‌ حکومت تمدنی ساخته شد که رشد و شکوفایی چشمگیری داشت. از ویژگی‌های جمهوری روم باستان، ساختار پیثشرفته‌ی اداره‌ی دولت بود. در این حکومت عموم مردم از رفاه نسبی برخوردار بودند و از حقوق مشخص اجتماعی بهره می‌بردند. جمهوری روم باستان چند صد سال عمر کرد اما در آخرین سال‌های پیش از میلاد درگیر جنگ داخلی شد، جنگی خونین که به این جمهوری پایان داد و دیکتاتوری آگوستوس سزار آغاز شد.


'''2-   انتخاب رئيس جمهور از طريق انتخابات مستقيم يا غير مستقيم انجام می‌شود.'''
== ویژگی‌های نظام جمهوری ==


'''3-   تفكيك قوا و نظارت قوا بر يكديگر.'''
نظام جمهوری در دنیای امروز از مشروع‌ترین نظام‌های سیاسی  محسوب می‌شود. اگر چه بیشتر کشورهای جهان دارای نوعی از نظام جمهوری هستند ولی به این معنا نیست که ساخت و بافت این جمهوری‌ها یکسان باشد.


'''4-   دولت نميتواند آزاديها را محدود كند.'''
لازم به دانستن است که علاوه بر چهار رکن اساسی اصول  دیگری نیز بر نظام جمهوری،دلالت می‌کند. از جمله این‌که:


'''1.    مردم، دولت را تعيين مي‌کنند و به‌عبارت ديگر حکومت متکي به مردم است.'''
۱-  احزاب، جمعیت‌ها و گروه‌های سیاسی، مردم را تشویق می‌کنند که برای برگزیدن ریاست جمهور به برنامه‌های نامزدها و نه به اشخاص رأی بدهند. ب


'''2.    رئيس جمهور از طريق انتخابات مستقيم يا غير مستقيم برگزيده مي‌شود. احزاب، جمعيت ها و گروههاي سياسي، مردم رو تشويق مي‌کنند که به برنامه‌هاي آنها راي بدهند نه به اشخاص.'''
۲-  زمامداران نباید خودکامه باشند، به بیان ساده‌تر در نظام جمهوری دیکتاتوری ممنوع است.


'''3.    زمامداران نبايد خود‌کامه باشند, به بیان ساده‌تر در نظام جمهوري ديكتاتوري ممنوع است.                    '''
۳- تفکیک قوای دولتی و نظارت آنها بر کار یکدیگر از شکل گرفتن یک دیکتاتوری ممانعت می‌کند و اجازه نمی ده که قدرت در یک نقطه متمرکز گردد.  


'''(واژة ديكتاتوري حك شود و روي آن مهر ممنوع بخورد)'''
۴. دامنه‌ی قدرت حکومت جمهوری تا نقطه‌ای‌است که نتواند آزادی‌های فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد و محدود کند؛ به‌عبارتی دولت حق ندارد به حریم آزادی‌ها تجاوز کند.


'''تضمين شكل نگرفتن یک ديكتاتوري هم تفكيك قواست كه از یک‌طرف تمام قدرت در یک جا متمركز نشود و از طرف دیگر  قواي تفكيك شده, يعني قواي مقننه , قضائيه و مجريه بر همديگر نظارت داشته باشند.'''
== مقایسه‌ی جمهوری و دموکراسی ==
·        جمهوری ها و دموکراسی ها هر دو یک سیستم سیاسی را ارائه می دهند که در آن شهروندان توسط مقامات منتخب، نمایندگی می شوند.<ref name=":0">[https://fa.dietzelmotel.com/republic-vs-democracy-3162 جمهوری در برابر دموکراسی]</ref>


'''4.    قدرت حكومت جمهوري تا آنجاست كه نتواند آزاديهاي فردي و اجتماعي را تحت تأثير قرار دهد و محدود كند و به‌عبارتي دولت حق ندارد به حريم آزاديها تجاوز كند.'''
·        در یک دموکراسی خالص ، قوانین مستقیماً با اکثریت رأی دهنده وضع می شوند که حقوق اقلیت را تا حد زیادی بدون محافظت می گذارد.


'''جمهوريخواهي'''
·        در جمهوری، قوانینی توسط نمایندگان منتخب مردم وضع می شوند و باید با قانون اساسی مطابقت داشته باشند که به طور خاص از حقوق اقلیت در برابر خواست اکثریت محافظت می کند.


'''مفهوم جمهوري‌خواهي هم مثل مفهوم جمهوري در طول تاريخ مراحل شكلگيري مختلفي  را از سرگذرانده است‌؛ از زمان انقلاب آمريکا و فرانسه، نظام جمهوري معناي حکومت قانون بوده و جمهوريخواه يعني كسي كه دنبال حاكميت قانون است. حكومت قانون هم يعني حكومتي كه در آن حقوق مدني و آزادي‌هاي فردي تضمين شده باشد. در اين مفهوم جمهوري‌خواهي به معناي دشمني با استبداد سلطنتي و به‌عبارت بهتر جمهوري و جمهوري‌خواهي تضميني براي آزادي‌هاي مدني به شمار می‌آمد ، اما پس از برقراري دموکراسي در بسياري از نظام‌هاي سلطنتي اروپا، جمهوري‌خواهي معناي راديکال خودش را از دست داد، چون حالا ديگر نظام‌هاي سلطنتي هم خاستگاه قدرتشان را مردم مي‌دانند نه ارادة الهي.'''
در هرجمهوری مجموعه‌‌ای رسمی از قوانین مانند قانون اساسی و منشور حقوق، دولت را ـ‌حتی اگر آزادانه توسط اکثریت مردم انتخاب شودـ از محدود کردن یا سلب برخی از حقوق "مسلم" مردم منع می کند. حال‌آنکه در یک دموکراسی خالص، اکثریت رأی دهنده قدرت تقریباً نامحدودی بر اقلیت دارند. به عنوان نمونه: ایالات متحده، مانند اکثر ملل مدرن، نه یک جمهوری خالص است و نه یک دموکراسی خالص بلکه یک جمهوری ترکیبی دموکراتیک می‌باشد.


'''نظام‌هاي جمهوري جديد به سه دسته تقسيم می‌شوند:'''
تفاوت اصلی بین دموکراسی و جمهوری در میزان کنترل مردم بر روند وضع قوانین در دولت است.


'''تصاوير پرچمها يا برجسته شدن در نقشه كشورهاي جمهوري غربي مثل ايتاليا, فرانسه, آمريكا, هلند, پرتقال و ...'''
جیمز مدیسون از بنیان‌گزاران ایالت متحده آمریکا شاید به بهترین وجه تفاوت بین دموکراسی و جمهوری را توصیف کرده باشد:


'''اولين دسته جمهوري‌هاي دموکراتيک غربي هستند مثل: فرانسه يا آمريكا که ريشه‌هاي تاريخي آنها به انقلاب‌هاي قرن هجدهم و نوزدهم بر مي‌گردد. در اين کشورها جمهوري با آزادي احزاب, مطبوعات و اجتماعات همراه است.'''
"تفاوت در این است که در یک دموکراسی ، مردم ملاقات می کنند و شخصاً دولت را اداره می کنند اما در یک جمهوری، آنها توسط نمایندگان و نمایندگان خود آن را جمع  و اداره می کنند. در نتیجه، هر دموکراسی باید در یک نقطه کوچک محدود شود. جمهوری ممکن است در یک منطقه بزرگ گسترش یابد. "


'''(تصاوير حسني مبارك و بن علي و رژيم ايران)'''
این واقعیت که بنیانگذاران قصد داشتند ایالات متحده به جای دموکراسی خالص ، به عنوان یک دموکراسی نماینده عمل کند ، در نامه الکساندر همیلتون در 19 مه 1777 ، به گوورنور موریس نشان داده شده است.


'''دومين دسته دولت‌هايی هستند که رسماً اسم آنها جمهوري است اما در عمل رژيم‌هاي نظامي و پليسي در این کشورها حکومت مي‌کنند.  به بیان ساده‌تر ديكتاتوری هستند.'''
"اما دموکراسی نمایندگی ، جایی که حق انتخاب به خوبی تضمین و تنظیم شود و اعمال مقامات قانونگذاری ، اجرایی و قضایی ، به افراد منتخب اعطا شود ، که واقعاً و نه به طور اسمی توسط مردم انتخاب شده باشند ، به نظر من به احتمال زیاد خوشحال ، منظم و با دوام باشید. "


'''(تصاويري از چين)'''
== مفهوم دموکراسی ==
دموکراسی مانند بسیاری از اصطلاحات اصلی علم سیاست، از جمله خود «سیاست» در اصل یک واژه‌ی یونانی است. این کلمه از واژه‌ی demokratia که خود از دو لفظ «دموس»  (''dêmos'') و  کراتوس (''kratos'') ترکیب شده، گرفته شده است.  ''دِمُوس'' به معنی کلیه‌ی شهروندانی است که در پولیس یعنی دولت-شهر زندگی می‌کنند.  ''کراتوس'' نیز دارای دو معنی  ''قدرت'' و ''قانون است''. از ترکیب دموس و کراتوس واژه‌ی دموکراسی به معنی حاکمیت مردم به دست می‌آید. در یک دموکراسی خالص ، همه شهروندان واجد شرایط رأی دادن، در روند وضع قوانین حاکم  به طور یکسان مشارکت می کنند. در یک دموکراسی خالص یا "مستقیم"، شهروندان به طور کلی این قدرت را دارند که همه قوانین را مستقیماً از صندوق های رای بدست  آورند. 


'''سومين دسته هم جمهوري‌هاي دموکراتيک توده‌اي در اروپا و آسياي شرقي هستند. در اين کشورها حکومت تك حزبي است و آزادي مطبوعات و اجتماعات در آنها وجود ندارد.'''
امروز برخی از ایالات آمریکا، شهروندان خود را قادر می سازند تا قوانین ایالتی را از طریق نوعی دموکراسی مستقیم موسوم به ابتکار رای گیری وضع کنند. به بیان ساده ، در یک دموکراسی خالص، اکثریت واقعاً حکومت می کنند و اقلیت قدرت کمی دارند یا قدرت ندارند.<ref name=":0" />


'''نظام جمهوری در ایران به چه شکل است؟'''
مفهوم دموکراسی را می توان در حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح در آتن ، یونان نیز جستجو کرد. دموکراسی آتنی یک دموکراسی مستقیم یا "موبوکراسی" بود که بر اساس آن مردم به هر قانونی رأی می دادند و اکثریت تقریباً کنترل کاملی بر حقوق و آزادی ها داشتند.


'''تصاوير خامنه اي و آخوندهاي مجلس خبرگان'''
بنا بر این دموکراسی یعنی هر کس راه خودش را انتخاب می‌کند. دموکراسی یعنی آزادی بیان. دموکراسی یعنی انتخاب آزادانه برای زندگی<ref name=":1">[https://www.youtube.com/watch?v=Arn8Fp1jyok Democracy is... Animation by Lukasz Szozda]</ref>


'''گفتيم يكي از ويژگي‌هاي جمهوري این است  كه توسط مردم انتخاب می‌شود!'''
== انواع دمکراسی ==


'''تصاوير سركوب اعم از سركوب زنان و بحث حجاب و سركوب تظاهرات'''
اصلی‌ترینِ گونه‌های دمکراسی عبارتند از: ۱-دموکراسی مشارکتی ۲- دموکراسی نمایندگیِ چند حزبی


'''يكي ديگر از ويژگي‌هاي جمهوري بحث آزادي‌هاي فردي و اجتماعي بود!'''
دموکراسی مشارکتی یا دموکراسی مستقیم، نخستین گونه‌ی دموکراسی است که در یونان باستان پایه‌ریزی شده‌است. در دموکراسی مشارکتی تصمیمات به‌طور جمعی به‌دست افراد گرفته می‌شود. در یونان باستان اقلیت کوچکی از جامعه که شهروند نامیده می‌شدند، برای بررسی سیاست‌ها و گرفتن تصمیمات مهم به طور منظم گردهم جمع می‌شدند. دموکراسی مشارکتی در جوامع امروزی، برای توده مردم بسیار محدود است اما برخی جنبه‌های دموکراسی مشارکتی هنوز هم کاربرد دارد. برگزاری رفراندوم‌ها در سطح ملی برای مسائل مورد اختلاف؛ نمونه‌ای از دموکراسی مشارکتی است.


'''تصاويري از خامنه اي'''
گونه‌ی دیگری از دموکراسی که متداول است دموکراسیِ نمایندگی چند حزبی است. اینگونه دموکراسی به نظام‌هایی اطلاق می‌شود که در آن رأی دهندگان یعنی مردم بتوانند از بین چند حزب در یک فرایند سیاسی یکی را انتخاب کنند. به این نوع دموکراسی، معمولاً دموکراسی لیبرال گفته می‌شود.  ایالات متحده آمریکا، کشورهای اروپای غربی، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند و هند در دسته دموکراسی‌های لیبرال قرار می‌گیرند. البته همة آنها باهم یکسان نیستند. در برخی از این دموکراسی‌ها قدرت شهروندان بیشتر است.


'''يكي ديگر از ويژگي‌هاي جمهوري هم اين بود كه صاحبان قدرت مادام العر نيستند و براي مدت كوتاهي بر مسند قدرت مي‌نشینند.'''
ناگفته نماند که اگر در یک دموکراسی، قانون‌گذاری دقیق برای جلوگیری از توزیعِ نامتوازن قدرتت ِسیاسی صورت نگیرد یک شاخه از نظام حاکم می‌تواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار بگیرد و به آن نظام دموکراتیک لطمه بزند. یعنی در آن‌صورت اتوکراسی به معنی دیکتاتوری جایگزین دموکراسی می‌شود؛ در نتیجه برای توزیع متوازن قدرت اقداماتی مثل تفکیک قوا انجام می‌شود.


'''دموكراسي'''
از ''حکومت اکثریت'' به عنوان خاصیت اصلی و متمایزکننده‌ی دموکراسی نام می‌برند. در صورت نبودِ حاکمیت مسئولیت‌پذیر، ممکن است حقوق اقلیت‌های جامعه نادیده گرفته شود. برخی به این وضعیت، دیکتاتوری اکثریت می‌گویند.


'''گزينة شمارة 1'''
یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های دموکراسی‌های ممتاز وجود رقابت‌های انتخاباتی عادلانه است. علاوه بر این، آزادی بیان، آزادی اندیشه‌ی سیاسی، (تصاویر عام از مطبوعات) و مطبوعات آزاد از دیگر ارکان اساسی دموکراسی هستند که به مردم اجازه می‌دهند تا با آگاهی و اطلاعات بر حسب علاقه‌ی شخصی خودشان رأی بدهند.


اتو به اضافة كراسي كه می‌دهد اتوكراسي. اما نه! اين كه يعني ديكتاتوري!! اين را نمی‌خواهیم.
== مفهوم جمهوری ==
در یک جمهوری ، مردم نمایندگان را برای وضع قوانین و یک مجریه را برای اجرای این قوانین انتخاب می کنند. در حالی که اکثریت هنوز در انتخاب نمایندگان حکمرانی می کند ، منشور رسمی برخی حقوق مسلم را ذکر و از آنها محافظت می کند ، بنابراین اقلیت را از هوی و هوس سیاسی خودسرانه اکثریت محافظت می کند.از این نظر ، جمهوری هایی مانند ایالات متحده به عنوان "دموکراسی های نماینده" عمل می کنند.<ref name=":0" />


'''Auto + cracy = Autocracy'''
در ایالات متحده ، سناتورها و نمایندگان قانونگذاران منتخب ، رئیس جمهور قوه مجریه منتخب و قانون اساسی منشور رسمی است.


'''گزينة شمارة 2'''
شاید به عنوان یک نتیجه طبیعی از دموکراسی آتن ، اولین دموکراسی نماینده مستند در حدود سال 509 قبل از میلاد در قالب جمهوری روم ظاهر شد. در حالی که قانون اساسی جمهوری روم عمدتاً نانوشته بود و به موجب عرف اجرا می شد ، اما این یک سیستم کنترل و توازن بین شاخه های مختلف دولت را ترسیم می کرد. این مفهوم قدرت های جداگانه دولتی تقریباً در تمام جمهوری های مدرن به عنوان ویژگی باقی مانده است.


تئو به اضافه‌ی كراسي كه ميدهد تئوكراسي. واي! اين هم كه يعني حكومت مذهبي. این‌هم برایمان كافي است، ديگر نمي‌خواهيم.
== جمهوری‌خواهی ==
جمهوری‌خواهی هم به موازات نظام جمهوری در طول تاریخ مراحل شکل‌گیری مختلفی را از سرگذرانده است؛ از زمان انقلاب آمریکا و انقلاب کبیر فرانسه، نظام جمهوری به حکومت قانون اطلاق می‌شود و جمهوری‌خواه یعنی کسی که دنبال حاکمیت قانون است. حاکمیتی  که در آن حقوق مدنی و آزادی‌های فردی تضمین شده باشد. در این مفهوم جمهوری‌خواهی به معنای دشمنی با استبداد (سلطنتی) و  تضمینی برای آزادی‌های مدنی به‌شمار می‌آمد، اما پس از برقراری دموکراسی در بسیاری از نظام‌های سلطنتی اروپا، جمهوری‌خواهی این معنای رادیکال خودش را از دست داد، چون حالا دیگر نظام‌های سلطنتی هم خاستگاه قدرت خود  را نه اراده‌ی الهی بلکه  مردم می‌دانند.


'''Theo + cracy=Theocracy'''
== نظام جمهوری در ایران  ==
خمینی که او را بنیان‌گزار جمهوری اسلامی می‌خوانند، با وجود این‌که نام حکومت خودش را جمهوری گذاشت اما اصرار داشت که از پسوند دمکراتیک استفاده نکند. وی در پاسخ خبرنگاری که از وی خواست جمهوری را توضیح دهد گفت: «جمهوری همان جمهوری است که همه جا هست» خمینی سپس اصل ولایت‌فقیه را هم وارد قانون اساسی کرد. قانون اساسی در رژیم ولایت فقیه  جایگاهی ویژه برای ولی فقیه قائل است بیانگر حاکمیت یک آخوند (روحانی شیعه) بر جمهور مردم است. بعدها نزدیکان خمینی اعتراف کردند که وی اعتقادی به جمهوری نداشت و پذیرش آن یک دروغ مصلحتی بوده است. 


'''گزينة شمارة 3'''
آخوند غرویان (منصب او گفته شود) گفت‌: «خمینی جمهوریت نظام را اضطراری پذیرفت و الا دیدگاه وی حکومت اسلامی بود و نه جهموری اسلامی.» مصباح یزدی (منصب او بیان شود) در پاسخ اینکه چرا خمینی جمهوری را قبول کرده گفت: «بخاطر مصلحت بود»


دمو به اضافه‌ی كراسي كه مي‌‌‌دهد دموكراسي! آها! اين شد یک چيزي. ما كه همين را مي‌خواهيم. شما چطور؟
در فروردین سال  ۱۳۵۸ مردم ایران در یک  همه پرسی شرکت کردند و با اکثریت آراء به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند، ولی از محتوای این جمهوری هیچ‌گونه اطلاعی نداشتند.


'''Demo + cracy= Democracy'''
به رغم وعده‌ی خمینی در ابتدای تشکیل جمهوری در ایران مبنی بر تشکیل مجلس موسسان، مجلس خبرگان جایگزین آن شد و  موظف گردید که  قانون اساسی جمهوری اسلامی را در ایران تدوین نماید.سرانجام  در آبان‌ماه سال ۱۳۵۸ نسخه نهایی آن با ۱۱۷ اصل ارائه شد.این  قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ بار دیگر مورد بازبینی و تغییر قرار گرفت.


صد البته كه هر آزاديخواهي دموكراسي را انتخاب مي‌كند. سئوال اینجاست که با وجود دموكراسي چه تغييراتي در جامعه به‌وجود مي‌آید؟.
در اصل ۱۱۰ این قانون، اختیارات و وظایف گسترده‌ای بیان شده است. در نظام جمهوری اسلامی ایران "حکمروای" اصلی ولی فقیه است و مردم حق حاکمیت ندارند.


'''كليپ انيميشن:  Democracy is... Animation by Lukasz Szozda'''
هرچند گفته می‌شود که مجلس ‌خبرگان ناظر بر امور مرتبط با ولی‌فیقه است ولی اختیارات و تمرکز قدرت در دست او، در عمل ولی فقیه را بی‌نیاز از هرگونه پاسخ‌گویی نموده است……


'''دموكراسي يعني هر كس راه خودش را انتخاب مي‌كند'''
جمهوری اسلامی نتیجه‌ی انقلابی است که "مشروعه‌خواهان" رهبری آن را به دست داشتند. تقریباً تنظیم همه قوانین در ایران مشروط به این است که با "موازین اسلامی" مطابقت داشته باشند. این مطابقت نیز سرانجام از سوی نهادهای انتصابی مشخص می‌شود.


'''دموكراسي يعني آزادي بيان'''
در نظام جمهوری اسلامی  مجلس و رئیس جمهور اختیارات تصمیم‌گیری  درباره  ''وضعیت اضطراری'' در کشور را ندارند. نگاهی به سرنوشت روسای جمهور گذشته در ایران بیانگر این واقعیت است.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%AF%D9%88-%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B3/a-38512081 جمهوریت در ایران] </ref>


'''دموكراسي يعني انتخاب آزادانه براي زندگي'''
== جمهوری دمکراتیک ==
جمهوری دموکراتیک تاکید مؤکد بر نظامی‌‌است که توسط مردم و رای مردم برای یک دوره مشخص انتخاب می‌شود. این حکومت به آزادی اندیشه و عقیده و بیان و آزادی زنان و مردان و تمامی آزادیهای اجتماعی و حقوق برابر انسان‌ها و حقوق ملیت‌ها معتقد است.


'''اما زمانيكه آزادي وجود ندارد ...'''
== منابع ==
 
<nowiki/><nowiki/>''<nowiki/>''<references group="Democracy is... Animation by Lukasz Szozda" />
'''... بدون تحمل و شكيبايي'''
<references group="جمهوریت در ایران، یک گام به پیش دو گام به پس" />
 
<references />
'''دموكراسي يعني'''
<references group="https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%AF%D9%88-%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B3/a-38512081" />
 
'''آنچه كه ما نياز داريم.'''
 
'''تصوير:  فضايي مشابة صفحة يك سايت. دستي روي كلمه دموكراسي كليك مي كند.'''
 
كمي با آثار دموكراسي در جامعه آشنا شديم. حالا اجازه دهید ريشه‌ی اين كلمه را بررسي كنيم.
 
'''تصوير:  (تصاويري از فيلمهاي يونان باستان و فلاسفه)'''
 
''' '''دموکراسي مثل بسياري از اصطلاحات اصلي علم سياست، از جمله خود «سياست» در اصل یک واژة يوناني است  و به يوناني اينطوري نوشته مي‌شود. دموكراتيا (تلفظ= ''dēmokratía'''''  )(واژة δημοκρατία'''  ''' روي صفحه حك شود)''' که خودش از دو واژه‌ی کوتاه‌ترِ «دموس» '''δῆμος''' (''dêmos'')  '''(اين واژه روي صفحه حك شود)'''و «کراتوس» '''κράτος''' (''kratos'') تشکيل شده است. «دِمُوس» به معني کليه‌ی شهرونداني که در پوليس يعني دولت-شهر زندگي مي‌کنند «کراتوس»، هم به معني «قدرت» و هم به معني «قانونه» . '''(روي صفحه  اين جمله حك شود دموس+ كراتوس= دموكراسي)'''  از تركيب دموس و كراتوس واژة دموكراسي به معني حاكميت مردم به دست می‌آید.
 
'''تصوير: (روي صفحه اين تركيب بيايد دموكراسي = مردمسالاري)'''
 
'''كلام راوي:''' به اين نوع حكومت مردمسالاري يا حكومت مردم بر مردم هم گفته می‌شود. حكومتي كه بر آراء عمومي استوار است.
 
'''تصوير:(تصاوير عام از رأي گيري در كشورهاي دموكراتيك)'''
 
'''كلام راوي:''' ابزار به‌وجود آمدن دموكراسي رأي مردم است. گونه‌هاي مختلف دموکراسي در جامعه‌ی بين‌الملل ديده شده كه بين آنها تفاوت‌هاي بنياديني وجود دارد. اصلي‌ترينِ آنها عبارتند از :
 
۱-دموكراسي مشاركتي ۲- دموكراسي نمايندگيِ چند حزبي '''(اين دو عبارت روي صفحه حك شود)'''
 
'''تصوير:(تصاويري از گردهماييهاي يونان باستان-ميتوان از فيلم گلادياتور يا الكترا استفاده كرد)'''
 
'''كلام راوي:''' دموکراسي مشارکتي يا دموکراسي مستقيم، نخستين گونه‌ی دموکراسي است که در يونان باستان پايه‌ريزي شده است. در دموكراسي مشاركتي تصميمات به‌طور جمعي به‌دست  افراد گرفته مي‌شود. در يونان باستان  اقليت کوچکي از جامعه که شهروند ناميده مي‌شدند، براي بررسي سياست‌ها و گرفتن تصميمات مهم به طور منظم گردهم جمع ميشدند. '''(تصاويري از رأي گيري در كشورهاي دموكراتيك- اگر رفراندوم باشد و YESو NO در آن برجسته باشد بهتر است)''' دموکراسي مشارکتي در جوامع امروزي، برايِ توده مردم بسيار محدود است  اما برخي جنبه‌هاي دموکراسي مشارکتي هنوز هم كاربرد دارد. برگزاري رفراندوم‌ها در سطح ملي براي مسائل مورد اختلاف؛ نمونه‌اي از دموکراسي مشارکتي است.
 
'''تصوير:(تصاويري از پارلمانها در كشور هاي مختلف)'''
 
'''كلام راوي''' :گونه‌ی ديگری از دموكراسي كه متداول است  دموكراسيِ نمايندگي چند حزبي است. اينگونه دموكراسي به نظام‌هايي اطلاق ميشود كه در آن رأي دهندگان يعني مردم بتوانند از بين چند حزب در يك فرآيند سياسي يكي را انتخاب كنند. به اين نوع دموكراسي،  معمولاً دموکراسي ليبرال گفته ميشود. '''(نمايش پرچم اين كشورها يا نقطة آنها روي نقشة كرة زمين همراه با نام آنها)''' ايالات متحده آمريکا، کشورهاي اروپاي غربي، ژاپن، استراليا، نيوزيلند و هند در دسته دموکراسي‌هاي ليبرال قرار مي‌گيرند. البته همة آنها باهم يكسان نيستند. در برخي از اين دموكراسي ها قدرت شهروندان بيشتر است.
 
'''تصوير: (تصاوير عام از قواي مختلف, مقننه, مجريه و قضاييه)'''
 
'''تااینجا'''
 
'''كلام راوي:''' ناگفته نماند كه اگر در يک دموکراسي، قانونگذاري دقيق براي جلوگيري از توزيعِ نامتوازن قدرتٍ سياسي صورت نگيرد يک شاخه از نظام حاکم می‌تواند  قدرت و امکانات زيادي را در اختيار بگيرد  و به آن نظام دموکراتيک لطمه بزند. یعنی در آن‌صورت اتوکراسی به معنی دیکتاتوری  جایگزین دموکراسی می‌شود؛ در نتیجه براي توزيع متوازن قدرت اقداماتي مثل تفكيك قوا انجام می‌شود.
 
'''تصوير: (روي صفحه كلمة دموكراسي بصورت بزرگ حك شود. واژة«اتو» روي قسمت «دمو» در كلمه دموكراسي مثل چكش ضربه بزند و با هر ضربه «دمو» فشرده تر شده و در نهايت محو شود و به اين صورت اتوكراسي جايگزين دموكراسي شود- اتوكراسي به معني ديكتاتوري است)'''
 
'''كلام راوي:''' از «حکومت اکثريت» به عنوان خاصيت اصلي و متمايزکنندة دموکراسي نام مي‌برند. در صورت نبودٍ حاکميت مسئوليت‌پذير، ممکن است حقوق اقليت‌هاي جامعه ناديده گرفته شود. برخي به اين وضعيت، ديکتاتوري اکثريت می‌گویند.
 
'''تصوير:'''
 
'''كلام راوي:''' هميشه یک عده‌اي پيدا می‌شوند كه مي‌خواهند دموكراسي را غرق كنند، به‌همین خاطر باید مراقب آن بود و نگذاشت حاكميت مردمي از بين برود.
 
'''تصوير:(تصاوير عام از جمعيت و سخنراني)'''
 
'''كلام راوي''' :يكي از اصلي‌ترين شاخص‌هاي دموکراسي‌هاي ممتاز وجود رقابت‌هاي انتخاباتي عادلانه است. علاوه بر اين، آزادي بيان، آزادي انديشه‌ی سياسي، '''(تصاوير عام از مطبوعات)''' و مطبوعات آزاد از ديگر ارکان اساسي دموکراسي هستند که به مردم اجازه مي‌دهند تا با آگاهي و اطلاعات بر حسب علاقه‌ی شخصي خودشان رأي بدهند.
 
هرساله مجامع بين المللي با استفاده از همين شاخص‌ها سطح دموكراسي در كشور ها را تعيين مي‌كنند. '''(تصويري از جلد مجلة اكونوميست)''' به عنوان نمونه مجله‌ی اكونوميست با استفاده از نمودارِ رنگي اين كار را می‌کند.
 
'''نمايش نمودار''' '''وضعيت دموكراسي'''
 
اين نموداري است كه مجله اكونوميست در سال ۲۰۱۲ به چاپ رساند است. در اين نمودار دموكراسي‌ها با رنگ سبز نشان داده شده‌اند و هر چه رنگ سبز پر رنگ تر باشد ميزان دموكراسي در آن كشور بيشتر است.
 
رنگهاي قرمز هم نقطه‌ی مقابل دموكراسي يعني ديكتاتوري هستند. هر چه قرمز هم پر رنگ تر باشد ديكتاتوري وحشتناكتري در آن حاكم است.
 
نگاهي به ايران تحت حاكميت آخوندها بندازيم و ببينيم وضعيتش چطوره. از اين تيره تر ديگه نميشد. البته واضحه كه حاكميت ولايت فقيه هيچ سنخيتي با دموكراسي نداره و از يكهتازانِ عرصة ديكتاتوريه.
 
راه رسيدن به دموكراسي راهٍ پر پيچ و خم و سنگلاخي است. اما بايد قيمت آن را داد و آن را  هموار كرد تا به آن رسيد.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۵۵

جمهوری دموکراتیک (به انگلیسی: democratic republic) نوعی حکومت است که بر حاکمیت مردم بر مردم با ویژگی‌ دموکراتیک تأکید می‌کند. به لحاظ علمی و تکنیکی هر کدام از این دو عبارت معانی مشخصی را ارائه می‌کنند اما با یکدیگر در برخی موارد دارای هم‌پوشانی هستند. بر اساس تعاریف فرهنگ آکسفورد جمهوری: «کشوری است که در آن قدرت عالی توسط مردم و نمایندگان منتخب آنها در دست است …» اما دموکراسی: «یک سیستم حکومتی توسط کل مردم یا همه اعضای واجد شرایط یک کشور، معمولاً از طریق نمایندگان منتخب است. در سیستم‌های دموکراتیک رأی مردم گاه مشروط به قوانینی چون سن، نداشتن سابقه ارتکاب جرم و.... می‌شود.به این ترتیب در سیستم‌های دموکراتیک، الزاما دموکراسی با رأی مستقیم مردم تأمین نمی‌شود و ممکن است فرایندهای دیگری منجر به آن شود اما در جمهوری همه چیز به صورت مستقیم توسط عموم مردم مشخص می‌شود. تلاقی جمهوری و دموکراتیک بنابه نوع حکومت و قوانین می‌تواند برخی از ویژگی‌های هر دو سیستم را در بربگیرد.

حکومت جمهوری

جمهوری نوعی از حکومت است که ریاست آن‌ برای مدتی محدود با راي‌ مردم انتخاب می‌شود.

نام جمهوری از واژه‌ی جمهور به معنای توده‌ی مردم گرفته‌شده‌است. معادل این واژه در زبان انگلیسی Republic نامیده‌می‌شود. کلمه‌ای که ریشه‌ی لاتین دارد و از ترکیب دو لفظ رس (res) به معنای امر و پابلیکا (publica) به معنای همگانی ساخته‌ شده‌است. حکومت جمهوری در فرهنگ سیاسی مترادف با حکومتی است که ریاست آن همچنان‌که سایر مسئولین دولتی، برای مدتی محدود و معین از طریق رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب شوند. به این سبب دوران تصدی پست ریاست جمهوری محدود بوده و رییس جمهور در این نوع از حاکمیت نمی‌تواند مانند حکومت سلطنتی که بدون دخالت مردم و به شکل موروثی و مادام العمر تشکیل شده، برای همیشه بر مسند ریاست باقی بماند.

حکومت جمهوری بر پایه‌ی دمکراسی بنا میگردد. در عرف سیاسی دمکراسی را معادل حکومت مردمسالاری یا حکومت مردم بر مردم می‌شناسند. رای مردم در این حکومت ابزار به وجود آمدن این نوع از حکومت می‌باشد.

بر اساس این تعریف‌ها کشورهایی که در آن‌ها یک نفر تحت نام رئیس جمهور برای مدتی طولانی حکومت می‌کند مشمول لیست جمهوری‌ها نمی‌شوند زیرا حکومت جمهوری مبتنی بر دمکراسی است.

چهار رکن اساسی جمهوری

جمهوری نظامی است که بر چهار رکن اساسی بنا شده است:

اول- نظام جمهوری متکی به مردم است.

دوم- در نظام جمهوری انتخاب رئیس جمهور از طریق انتخابات مستقیم یا غیر مستقیم انجام می‌شود.

سوم- در نظام جمهوری قوای سه گانه از هم منفک بوده و بر کار یکدیگری نظارت دارند.

چهارم- درنظام جمهوری دولت نمی‌تواند آزادی‌ها را محدود کند.

نظام‌های جمهوری به سه دسته تقسیم شده‌اند:

جمهوری‌های دموکراتیک غربی- دولت‌های دیکتاتوری که صرفا نام جمهوری را با خود یدک می‌کشند - جمهوری‌های دموکراتیک توده‌ای.

جمهوری‌های دموکراتیک غربی، دسته‌ی اول را تشکیل می‌دهند؛ فرانسه یا آمریکا که ریشه‌های تاریخی آنها به انقلاب‌های قرن هجدهم و نوزدهم بر می‌گردد، از این دسته هستند. در این کشورها جمهوری با آزادی احزاب، مطبوعات و اجتماعات همراه است.

دومین دسته دولت‌هایی هستند که هرچند رسماً اسم جمهوری را یدک می‌کشند اما در عمل رژیم‌های نظامی و پلیسی در این کشورها حکومت می‌کنند. به بیان ساده‌تر دیکتاتوری هستند. جمهوری اسلامی حاکم بر ایران که بر پایه اصل ولایت فقیه اداره می‌شود و همه اختیارات اصلی و اساسی در دست یک نفر (شخص ولی‌فقیه) می‌باشد، نیز شامل دسته‌ی دوم است. به عبارت دیگر در نظام جمهوری اسلامی ایران "حکمروای" اصلی ولی فقیه است و مردم حق حاکمیت ندارند.

سومین دسته هم جمهوری‌های دموکراتیک توده‌ای در اروپا و آسیای شرقی هستند. در این کشورها حکومت تک حزبی است و آزادی مطبوعات و اجتماعات در آنها وجود ندارد.

اولین حکومت جمهوری در دنیا

پرونده:جمهوری رم باستان.JPG
جمهوری روم باستان

جمهوری روم باستان را می‌توان اولین حکومت جمهوری در دنیا قلمداد کرد. این جمهوری در ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح تأسیس شد. در جمهوری روم باستان تصمیم‌گیری‌های حکومتی به صورت جمعی در مجلس سنا انجام می‌شد. یعنی سناتورها به‌عنوان فرهیختگان جامعه در مجلس سنای آن روزگار جمع می‌شدند و مسائل حکومتی و اجتماعی را بررسی می‌کردند و به‌طور جمعی تصمیم‌گیری می‌کردند. با این روش اداره‌ی‌ حکومت تمدنی ساخته شد که رشد و شکوفایی چشمگیری داشت. از ویژگی‌های جمهوری روم باستان، ساختار پیثشرفته‌ی اداره‌ی دولت بود. در این حکومت عموم مردم از رفاه نسبی برخوردار بودند و از حقوق مشخص اجتماعی بهره می‌بردند. جمهوری روم باستان چند صد سال عمر کرد اما در آخرین سال‌های پیش از میلاد درگیر جنگ داخلی شد، جنگی خونین که به این جمهوری پایان داد و دیکتاتوری آگوستوس سزار آغاز شد.

ویژگی‌های نظام جمهوری

نظام جمهوری در دنیای امروز از مشروع‌ترین نظام‌های سیاسی محسوب می‌شود. اگر چه بیشتر کشورهای جهان دارای نوعی از نظام جمهوری هستند ولی به این معنا نیست که ساخت و بافت این جمهوری‌ها یکسان باشد.

لازم به دانستن است که علاوه بر چهار رکن اساسی اصول دیگری نیز بر نظام جمهوری،دلالت می‌کند. از جمله این‌که:

۱- احزاب، جمعیت‌ها و گروه‌های سیاسی، مردم را تشویق می‌کنند که برای برگزیدن ریاست جمهور به برنامه‌های نامزدها و نه به اشخاص رأی بدهند. ب

۲- زمامداران نباید خودکامه باشند، به بیان ساده‌تر در نظام جمهوری دیکتاتوری ممنوع است.

۳- تفکیک قوای دولتی و نظارت آنها بر کار یکدیگر از شکل گرفتن یک دیکتاتوری ممانعت می‌کند و اجازه نمی ده که قدرت در یک نقطه متمرکز گردد.

۴. دامنه‌ی قدرت حکومت جمهوری تا نقطه‌ای‌است که نتواند آزادی‌های فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد و محدود کند؛ به‌عبارتی دولت حق ندارد به حریم آزادی‌ها تجاوز کند.

مقایسه‌ی جمهوری و دموکراسی

·        جمهوری ها و دموکراسی ها هر دو یک سیستم سیاسی را ارائه می دهند که در آن شهروندان توسط مقامات منتخب، نمایندگی می شوند.[۱]

·        در یک دموکراسی خالص ، قوانین مستقیماً با اکثریت رأی دهنده وضع می شوند که حقوق اقلیت را تا حد زیادی بدون محافظت می گذارد.

·        در جمهوری، قوانینی توسط نمایندگان منتخب مردم وضع می شوند و باید با قانون اساسی مطابقت داشته باشند که به طور خاص از حقوق اقلیت در برابر خواست اکثریت محافظت می کند.

در هرجمهوری مجموعه‌‌ای رسمی از قوانین مانند قانون اساسی و منشور حقوق، دولت را ـ‌حتی اگر آزادانه توسط اکثریت مردم انتخاب شودـ از محدود کردن یا سلب برخی از حقوق "مسلم" مردم منع می کند. حال‌آنکه در یک دموکراسی خالص، اکثریت رأی دهنده قدرت تقریباً نامحدودی بر اقلیت دارند. به عنوان نمونه: ایالات متحده، مانند اکثر ملل مدرن، نه یک جمهوری خالص است و نه یک دموکراسی خالص بلکه یک جمهوری ترکیبی دموکراتیک می‌باشد.

تفاوت اصلی بین دموکراسی و جمهوری در میزان کنترل مردم بر روند وضع قوانین در دولت است.

جیمز مدیسون از بنیان‌گزاران ایالت متحده آمریکا شاید به بهترین وجه تفاوت بین دموکراسی و جمهوری را توصیف کرده باشد:

"تفاوت در این است که در یک دموکراسی ، مردم ملاقات می کنند و شخصاً دولت را اداره می کنند اما در یک جمهوری، آنها توسط نمایندگان و نمایندگان خود آن را جمع و اداره می کنند. در نتیجه، هر دموکراسی باید در یک نقطه کوچک محدود شود. جمهوری ممکن است در یک منطقه بزرگ گسترش یابد. "

این واقعیت که بنیانگذاران قصد داشتند ایالات متحده به جای دموکراسی خالص ، به عنوان یک دموکراسی نماینده عمل کند ، در نامه الکساندر همیلتون در 19 مه 1777 ، به گوورنور موریس نشان داده شده است.

"اما دموکراسی نمایندگی ، جایی که حق انتخاب به خوبی تضمین و تنظیم شود و اعمال مقامات قانونگذاری ، اجرایی و قضایی ، به افراد منتخب اعطا شود ، که واقعاً و نه به طور اسمی توسط مردم انتخاب شده باشند ، به نظر من به احتمال زیاد خوشحال ، منظم و با دوام باشید. "

مفهوم دموکراسی

دموکراسی مانند بسیاری از اصطلاحات اصلی علم سیاست، از جمله خود «سیاست» در اصل یک واژه‌ی یونانی است. این کلمه از واژه‌ی demokratia که خود از دو لفظ «دموس» (dêmos) و کراتوس (kratos) ترکیب شده، گرفته شده است. دِمُوس به معنی کلیه‌ی شهروندانی است که در پولیس یعنی دولت-شهر زندگی می‌کنند. کراتوس نیز دارای دو معنی قدرت و قانون است. از ترکیب دموس و کراتوس واژه‌ی دموکراسی به معنی حاکمیت مردم به دست می‌آید. در یک دموکراسی خالص ، همه شهروندان واجد شرایط رأی دادن، در روند وضع قوانین حاکم به طور یکسان مشارکت می کنند. در یک دموکراسی خالص یا "مستقیم"، شهروندان به طور کلی این قدرت را دارند که همه قوانین را مستقیماً از صندوق های رای بدست آورند.

امروز برخی از ایالات آمریکا، شهروندان خود را قادر می سازند تا قوانین ایالتی را از طریق نوعی دموکراسی مستقیم موسوم به ابتکار رای گیری وضع کنند. به بیان ساده ، در یک دموکراسی خالص، اکثریت واقعاً حکومت می کنند و اقلیت قدرت کمی دارند یا قدرت ندارند.[۱]

مفهوم دموکراسی را می توان در حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح در آتن ، یونان نیز جستجو کرد. دموکراسی آتنی یک دموکراسی مستقیم یا "موبوکراسی" بود که بر اساس آن مردم به هر قانونی رأی می دادند و اکثریت تقریباً کنترل کاملی بر حقوق و آزادی ها داشتند.

بنا بر این دموکراسی یعنی هر کس راه خودش را انتخاب می‌کند. دموکراسی یعنی آزادی بیان. دموکراسی یعنی انتخاب آزادانه برای زندگی[۲]

انواع دمکراسی

اصلی‌ترینِ گونه‌های دمکراسی عبارتند از: ۱-دموکراسی مشارکتی ۲- دموکراسی نمایندگیِ چند حزبی

دموکراسی مشارکتی یا دموکراسی مستقیم، نخستین گونه‌ی دموکراسی است که در یونان باستان پایه‌ریزی شده‌است. در دموکراسی مشارکتی تصمیمات به‌طور جمعی به‌دست افراد گرفته می‌شود. در یونان باستان اقلیت کوچکی از جامعه که شهروند نامیده می‌شدند، برای بررسی سیاست‌ها و گرفتن تصمیمات مهم به طور منظم گردهم جمع می‌شدند. دموکراسی مشارکتی در جوامع امروزی، برای توده مردم بسیار محدود است اما برخی جنبه‌های دموکراسی مشارکتی هنوز هم کاربرد دارد. برگزاری رفراندوم‌ها در سطح ملی برای مسائل مورد اختلاف؛ نمونه‌ای از دموکراسی مشارکتی است.

گونه‌ی دیگری از دموکراسی که متداول است دموکراسیِ نمایندگی چند حزبی است. اینگونه دموکراسی به نظام‌هایی اطلاق می‌شود که در آن رأی دهندگان یعنی مردم بتوانند از بین چند حزب در یک فرایند سیاسی یکی را انتخاب کنند. به این نوع دموکراسی، معمولاً دموکراسی لیبرال گفته می‌شود. ایالات متحده آمریکا، کشورهای اروپای غربی، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند و هند در دسته دموکراسی‌های لیبرال قرار می‌گیرند. البته همة آنها باهم یکسان نیستند. در برخی از این دموکراسی‌ها قدرت شهروندان بیشتر است.

ناگفته نماند که اگر در یک دموکراسی، قانون‌گذاری دقیق برای جلوگیری از توزیعِ نامتوازن قدرتت ِسیاسی صورت نگیرد یک شاخه از نظام حاکم می‌تواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار بگیرد و به آن نظام دموکراتیک لطمه بزند. یعنی در آن‌صورت اتوکراسی به معنی دیکتاتوری جایگزین دموکراسی می‌شود؛ در نتیجه برای توزیع متوازن قدرت اقداماتی مثل تفکیک قوا انجام می‌شود.

از حکومت اکثریت به عنوان خاصیت اصلی و متمایزکننده‌ی دموکراسی نام می‌برند. در صورت نبودِ حاکمیت مسئولیت‌پذیر، ممکن است حقوق اقلیت‌های جامعه نادیده گرفته شود. برخی به این وضعیت، دیکتاتوری اکثریت می‌گویند.

یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های دموکراسی‌های ممتاز وجود رقابت‌های انتخاباتی عادلانه است. علاوه بر این، آزادی بیان، آزادی اندیشه‌ی سیاسی، (تصاویر عام از مطبوعات) و مطبوعات آزاد از دیگر ارکان اساسی دموکراسی هستند که به مردم اجازه می‌دهند تا با آگاهی و اطلاعات بر حسب علاقه‌ی شخصی خودشان رأی بدهند.

مفهوم جمهوری

در یک جمهوری ، مردم نمایندگان را برای وضع قوانین و یک مجریه را برای اجرای این قوانین انتخاب می کنند. در حالی که اکثریت هنوز در انتخاب نمایندگان حکمرانی می کند ، منشور رسمی برخی حقوق مسلم را ذکر و از آنها محافظت می کند ، بنابراین اقلیت را از هوی و هوس سیاسی خودسرانه اکثریت محافظت می کند.از این نظر ، جمهوری هایی مانند ایالات متحده به عنوان "دموکراسی های نماینده" عمل می کنند.[۱]

در ایالات متحده ، سناتورها و نمایندگان قانونگذاران منتخب ، رئیس جمهور قوه مجریه منتخب و قانون اساسی منشور رسمی است.

شاید به عنوان یک نتیجه طبیعی از دموکراسی آتن ، اولین دموکراسی نماینده مستند در حدود سال 509 قبل از میلاد در قالب جمهوری روم ظاهر شد. در حالی که قانون اساسی جمهوری روم عمدتاً نانوشته بود و به موجب عرف اجرا می شد ، اما این یک سیستم کنترل و توازن بین شاخه های مختلف دولت را ترسیم می کرد. این مفهوم قدرت های جداگانه دولتی تقریباً در تمام جمهوری های مدرن به عنوان ویژگی باقی مانده است.

جمهوری‌خواهی

جمهوری‌خواهی هم به موازات نظام جمهوری در طول تاریخ مراحل شکل‌گیری مختلفی را از سرگذرانده است؛ از زمان انقلاب آمریکا و انقلاب کبیر فرانسه، نظام جمهوری به حکومت قانون اطلاق می‌شود و جمهوری‌خواه یعنی کسی که دنبال حاکمیت قانون است. حاکمیتی که در آن حقوق مدنی و آزادی‌های فردی تضمین شده باشد. در این مفهوم جمهوری‌خواهی به معنای دشمنی با استبداد (سلطنتی) و تضمینی برای آزادی‌های مدنی به‌شمار می‌آمد، اما پس از برقراری دموکراسی در بسیاری از نظام‌های سلطنتی اروپا، جمهوری‌خواهی این معنای رادیکال خودش را از دست داد، چون حالا دیگر نظام‌های سلطنتی هم خاستگاه قدرت خود را نه اراده‌ی الهی بلکه مردم می‌دانند.

نظام جمهوری در ایران

خمینی که او را بنیان‌گزار جمهوری اسلامی می‌خوانند، با وجود این‌که نام حکومت خودش را جمهوری گذاشت اما اصرار داشت که از پسوند دمکراتیک استفاده نکند. وی در پاسخ خبرنگاری که از وی خواست جمهوری را توضیح دهد گفت: «جمهوری همان جمهوری است که همه جا هست» خمینی سپس اصل ولایت‌فقیه را هم وارد قانون اساسی کرد. قانون اساسی در رژیم ولایت فقیه  جایگاهی ویژه برای ولی فقیه قائل است بیانگر حاکمیت یک آخوند (روحانی شیعه) بر جمهور مردم است. بعدها نزدیکان خمینی اعتراف کردند که وی اعتقادی به جمهوری نداشت و پذیرش آن یک دروغ مصلحتی بوده است.

آخوند غرویان (منصب او گفته شود) گفت‌: «خمینی جمهوریت نظام را اضطراری پذیرفت و الا دیدگاه وی حکومت اسلامی بود و نه جهموری اسلامی.» مصباح یزدی (منصب او بیان شود) در پاسخ اینکه چرا خمینی جمهوری را قبول کرده گفت: «بخاطر مصلحت بود»

در فروردین سال  ۱۳۵۸ مردم ایران در یک  همه پرسی شرکت کردند و با اکثریت آراء به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند، ولی از محتوای این جمهوری هیچ‌گونه اطلاعی نداشتند.

به رغم وعده‌ی خمینی در ابتدای تشکیل جمهوری در ایران مبنی بر تشکیل مجلس موسسان، مجلس خبرگان جایگزین آن شد و موظف گردید که  قانون اساسی جمهوری اسلامی را در ایران تدوین نماید.سرانجام در آبان‌ماه سال ۱۳۵۸ نسخه نهایی آن با ۱۱۷ اصل ارائه شد.این قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ بار دیگر مورد بازبینی و تغییر قرار گرفت.

در اصل ۱۱۰ این قانون، اختیارات و وظایف گسترده‌ای بیان شده است. در نظام جمهوری اسلامی ایران "حکمروای" اصلی ولی فقیه است و مردم حق حاکمیت ندارند.

هرچند گفته می‌شود که مجلس ‌خبرگان ناظر بر امور مرتبط با ولی‌فیقه است ولی اختیارات و تمرکز قدرت در دست او، در عمل ولی فقیه را بی‌نیاز از هرگونه پاسخ‌گویی نموده است……

جمهوری اسلامی نتیجه‌ی انقلابی است که "مشروعه‌خواهان" رهبری آن را به دست داشتند. تقریباً تنظیم همه قوانین در ایران مشروط به این است که با "موازین اسلامی" مطابقت داشته باشند. این مطابقت نیز سرانجام از سوی نهادهای انتصابی مشخص می‌شود.

در نظام جمهوری اسلامی مجلس و رئیس جمهور اختیارات تصمیم‌گیری درباره وضعیت اضطراری در کشور را ندارند. نگاهی به سرنوشت روسای جمهور گذشته در ایران بیانگر این واقعیت است.[۳]

جمهوری دمکراتیک

جمهوری دموکراتیک تاکید مؤکد بر نظامی‌‌است که توسط مردم و رای مردم برای یک دوره مشخص انتخاب می‌شود. این حکومت به آزادی اندیشه و عقیده و بیان و آزادی زنان و مردان و تمامی آزادیهای اجتماعی و حقوق برابر انسان‌ها و حقوق ملیت‌ها معتقد است.

منابع