کاربر:Sayfe

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

جمهوری

جمهوری

مثلاً جمهوری خلق چین یا جمهوری دموکراتیک کنگو.

این واژه چه معنایی دارد؟ یک جمهوری واقعی به چه شکل است؟

ریپابلیکRepublic انگلیسیِ واژة جمهوریه که ریشة لاتین داره و از دو لفظ رِس Res به معنای امر و پابلیکا Publica به معنای همگانی یا عمومیه.

Res + Publica = Republic

تصویری از فرهنگنامه‌ها و کتابها

اما در فارسیِ واژة جمهوری به معنی گروه، جماعت یا تعداد زیادی از مردم .

تصاویر عام از ساختمان‌های حکومتی در نظامهای جمهوری اروپایی مثل فرانسه

اما در فرهنگ سیاسی واژهٔ جمهوری معنای خاص خودش را دارد. جمهوری یک نوع حکومت است. حکومتی که در آن مسئولین حکومتی بطور موروثی انتخاب نشوند، وابسته به سلطنت نباشند و (تصاویری از رأی‌گیری در کشورهای اروپایی) ریاست کشور با رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم برگزیده بشود، علاوه بر این دوران تصدیش بر قدرت هم محدود باشد. تأکید اصلی مفهوم جمهوری روی این است که حکومت یک منسب دائمی برای شخص اول مملکت نباشد. طبق این تعریف می‌توانید کشورهایی که برای مدت طولانی یک نفر تحت نام رئیس جمهور در آن حکومت می‌کند را از لیست جمهوریها خط بزنید. (تصاویری از حسنی مبارک و بن علی که روی آن ضربدر قرمز بخورد)

مطابق با این تعریف، اولین جمهوری ثبت شده در تاریخ کدام است؟.

تیتر: جمهوری روم باستان

تصاویری از روم باستان- تصاویر مناسب را می‌توان از فیلم‌هایی مثل گلادیاتور از آرشیو گرفت

جمهوری روم باستان را می‌توان اولین حکومت جمهوری در دنیا قلمداد کرد. این جمهوری در ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح تأسیس شد. در جمهوری روم باستان تصمیم‌گیری‌های حکومتی به صورت جمعی در مجلس سنا انجام می‌شد. یعنی سناتورها به عنوان فرهیختگان جامعه در مجلس سنای آن روزگار جمع می‌شدند و مسائل حکومتی و اجتماعی را بررسی می‌کردند و به‌طور جمعی تصمیم‌گیری می‌کردند. با این روش ادارهٔ حکومت تمدنی ساخته شد که رشد و شکوفایی چشمگیری داشت. از ویژگیهای جمهوری روم باستان، ساختار پیثشرفتهٔ ادارهٔ دولت بود. در این حکومت عموم مردم از رفاه نسبی برخوردار بودند و از حقوق مشخص اجتماعی بهره می‌بردند. جمهوری روم باستان چند صد سال عمر کرد اما در آخرین سالهای پیش از میلاد درگیر جنگ داخلی شد، جنگی خونین که به این جمهوری پایان داد و دیکتاتوری آگوستوس سزار آغاز شد.

تصاویر عام از کشورهای جمهوری اروپایی، جمعیت، ساختمانهای حکومتی و …

در دنیای امروز نظام جمهوری از مشروع‌ترین نظام‌های سیاسی در دنیا محسوب می‌شود و بیشتر دولت‌های موجود در دنیا نوعی نظام جمهوری دارند ولی به این معنا نیست که ساخت و بافت این جمهوریها یکسان باشد.

خوب است بدانیم که حکومت جمهوری بر چهار مبنای اساسی استوار شده:

۱- نظام جمهوری متکی به مردم است.

۲- انتخاب رئیس جمهور از طریق انتخابات مستقیم یا غیر مستقیم انجام می‌شود.

۳- تفکیک قوا و نظارت قوا بر یکدیگر.

۴- دولت نمیتواند آزادیها را محدود کند.

۱. مردم، دولت را تعیین می‌کنند و به‌عبارت دیگر حکومت متکی به مردم است.

۲. رئیس جمهور از طریق انتخابات مستقیم یا غیر مستقیم برگزیده می‌شود. احزاب، جمعیت‌ها و گروه‌های سیاسی، مردم رو تشویق می‌کنند که به برنامه‌های آنها رای بدهند نه به اشخاص.

۳. زمامداران نباید خودکامه باشند، به بیان ساده‌تر در نظام جمهوری دیکتاتوری ممنوع است.

(واژة دیکتاتوری حک شود و روی آن مهر ممنوع بخورد)

تضمین شکل نگرفتن یک دیکتاتوری هم تفکیک قواست که از یک‌طرف تمام قدرت در یک جا متمرکز نشود و از طرف دیگر قوای تفکیک شده، یعنی قوای مقننه، قضائیه و مجریه بر همدیگر نظارت داشته باشند.

۴. قدرت حکومت جمهوری تا آنجاست که نتواند آزادیهای فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد و محدود کند و به‌عبارتی دولت حق ندارد به حریم آزادیها تجاوز کند.

جمهوریخواهی

مفهوم جمهوری‌خواهی هم مثل مفهوم جمهوری در طول تاریخ مراحل شکلگیری مختلفی را از سرگذرانده است؛ از زمان انقلاب آمریکا و فرانسه، نظام جمهوری معنای حکومت قانون بوده و جمهوریخواه یعنی کسی که دنبال حاکمیت قانون است. حکومت قانون هم یعنی حکومتی که در آن حقوق مدنی و آزادی‌های فردی تضمین شده باشد. در این مفهوم جمهوری‌خواهی به معنای دشمنی با استبداد سلطنتی و به‌عبارت بهتر جمهوری و جمهوری‌خواهی تضمینی برای آزادی‌های مدنی به‌شمار می‌آمد، اما پس از برقراری دموکراسی در بسیاری از نظام‌های سلطنتی اروپا، جمهوری‌خواهی معنای رادیکال خودش را از دست داد، چون حالا دیگر نظام‌های سلطنتی هم خاستگاه قدرتشان را مردم می‌دانند نه ارادة الهی.

نظام‌های جمهوری جدید به سه دسته تقسیم می‌شوند:

تصاویر پرچمها یا برجسته شدن در نقشه کشورهای جمهوری غربی مثل ایتالیا، فرانسه، آمریکا، هلند، پرتقال و …

اولین دسته جمهوری‌های دموکراتیک غربی هستند مثل: فرانسه یا آمریکا که ریشه‌های تاریخی آنها به انقلاب‌های قرن هجدهم و نوزدهم بر می‌گردد. در این کشورها جمهوری با آزادی احزاب، مطبوعات و اجتماعات همراه است.

(تصاویر حسنی مبارک و بن علی و رژیم ایران)

دومین دسته دولت‌هایی هستند که رسماً اسم آنها جمهوری است اما در عمل رژیم‌های نظامی و پلیسی در این کشورها حکومت می‌کنند. به بیان ساده‌تر دیکتاتوری هستند.

(تصاویری از چین)

سومین دسته هم جمهوری‌های دموکراتیک توده‌ای در اروپا و آسیای شرقی هستند. در این کشورها حکومت تک حزبی است و آزادی مطبوعات و اجتماعات در آنها وجود ندارد.

نظام جمهوری در ایران به چه شکل است؟

تصاویر خامنه ای و آخوندهای مجلس خبرگان

گفتیم یکی از ویژگی‌های جمهوری این است که توسط مردم انتخاب می‌شود!

تصاویر سرکوب اعم از سرکوب زنان و بحث حجاب و سرکوب تظاهرات

یکی دیگر از ویژگی‌های جمهوری بحث آزادی‌های فردی و اجتماعی بود!

تصاویری از خامنه ای

یکی دیگر از ویژگی‌های جمهوری هم این بود که صاحبان قدرت مادام العر نیستند و برای مدت کوتاهی بر مسند قدرت می‌نشینند.

دموکراسی

گزینة شمارة ۱

اتو به اضافة کراسی که می‌دهد اتوکراسی. اما نه! این که یعنی دیکتاتوری!! این را نمی‌خواهیم.

Auto + cracy = Autocracy

گزینة شمارة ۲

تئو به اضافهٔ کراسی که می‌دهد تئوکراسی. وای! این هم که یعنی حکومت مذهبی. این‌هم برایمان کافی است، دیگر نمی‌خواهیم.

Theo + cracy=Theocracy

گزینة شمارة ۳

دمو به اضافهٔ کراسی که می‌دهد دموکراسی! آها! این شد یک چیزی. ما که همین را می‌خواهیم. شما چطور؟

Demo + cracy= Democracy

صد البته که هر آزادیخواهی دموکراسی را انتخاب می‌کند. سئوال اینجاست که با وجود دموکراسی چه تغییراتی در جامعه به‌وجود می‌آید؟.

کلیپ انیمیشن: Democracy is... Animation by Lukasz Szozda

دموکراسی یعنی هر کس راه خودش را انتخاب می‌کند

دموکراسی یعنی آزادی بیان

دموکراسی یعنی انتخاب آزادانه برای زندگی

اما زمانیکه آزادی وجود ندارد …

... بدون تحمل و شکیبایی

دموکراسی یعنی

آنچه که ما نیاز داریم.

تصویر: فضایی مشابة صفحة یک سایت. دستی روی کلمه دموکراسی کلیک می کند.

کمی با آثار دموکراسی در جامعه آشنا شدیم. حالا اجازه دهید ریشهٔ این کلمه را بررسی کنیم.

تصویر: (تصاویری از فیلمهای یونان باستان و فلاسفه)

'دموکراسی مثل بسیاری از اصطلاحات اصلی علم سیاست، از جمله خود «سیاست» در اصل یک واژة یونانی است و به یونانی اینطوری نوشته می‌شود. دموکراتیا (تلفظ= dēmokratía)(واژة δημοκρατία' روی صفحه حک شود) که خودش از دو واژهٔ کوتاه‌ترِ «دموس» δῆμος (dêmos) (این واژه روی صفحه حک شود)و «کراتوس» κράτος (kratos) تشکیل شده‌است. «دِمُوس» به معنی کلیهٔ شهروندانی که در پولیس یعنی دولت-شهر زندگی می‌کنند «کراتوس»، هم به معنی «قدرت» و هم به معنی «قانونه». (روی صفحه این جمله حک شود دموس+ کراتوس= دموکراسی) از ترکیب دموس و کراتوس واژة دموکراسی به معنی حاکمیت مردم به دست می‌آید.

تصویر: (روی صفحه این ترکیب بیاید دموکراسی = مردمسالاری)

کلام راوی: به این نوع حکومت مردمسالاری یا حکومت مردم بر مردم هم گفته می‌شود. حکومتی که بر آراء عمومی استوار است.

تصویر:(تصاویر عام از رأی گیری در کشورهای دموکراتیک)

کلام راوی: ابزار به‌وجود آمدن دموکراسی رأی مردم است. گونه‌های مختلف دموکراسی در جامعهٔ بین‌الملل دیده شده که بین آنها تفاوت‌های بنیادینی وجود دارد. اصلی‌ترینِ آنها عبارتند از:

۱-دموکراسی مشارکتی ۲- دموکراسی نمایندگیِ چند حزبی (این دو عبارت روی صفحه حک شود)

تصویر:(تصاویری از گردهماییهای یونان باستان-میتوان از فیلم گلادیاتور یا الکترا استفاده کرد)

کلام راوی: دموکراسی مشارکتی یا دموکراسی مستقیم، نخستین گونهٔ دموکراسی است که در یونان باستان پایه‌ریزی شده‌است. در دموکراسی مشارکتی تصمیمات به‌طور جمعی به‌دست افراد گرفته می‌شود. در یونان باستان اقلیت کوچکی از جامعه که شهروند نامیده می‌شدند، برای بررسی سیاست‌ها و گرفتن تصمیمات مهم به طور منظم گردهم جمع می‌شدند. (تصاویری از رأی‌گیری در کشورهای دموکراتیک- اگر رفراندوم باشد و YESو NO در آن برجسته باشد بهتر است) دموکراسی مشارکتی در جوامع امروزی، برایِ توده مردم بسیار محدود است اما برخی جنبه‌های دموکراسی مشارکتی هنوز هم کاربرد دارد. برگزاری رفراندوم‌ها در سطح ملی برای مسائل مورد اختلاف؛ نمونه‌ای از دموکراسی مشارکتی است.

تصویر:(تصاویری از پارلمانها در کشور های مختلف)

کلام راوی :گونهٔ دیگری از دموکراسی که متداول است دموکراسیِ نمایندگی چند حزبی است. اینگونه دموکراسی به نظام‌هایی اطلاق می‌شود که در آن رأی دهندگان یعنی مردم بتوانند از بین چند حزب در یک فرایند سیاسی یکی را انتخاب کنند. به این نوع دموکراسی، معمولاً دموکراسی لیبرال گفته می‌شود. (نمایش پرچم این کشورها یا نقطة آنها روی نقشة کرة زمین همراه با نام آنها) ایالات متحده آمریکا، کشورهای اروپای غربی، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند و هند در دسته دموکراسی‌های لیبرال قرار می‌گیرند. البته همة آنها باهم یکسان نیستند. در برخی از این دموکراسی‌ها قدرت شهروندان بیشتر است.

تصویر: (تصاویر عام از قوای مختلف، مقننه، مجریه و قضاییه)

تااینجا

کلام راوی: ناگفته نماند که اگر در یک دموکراسی، قانونگذاری دقیق برای جلوگیری از توزیعِ نامتوازن قدرتٍ سیاسی صورت نگیرد یک شاخه از نظام حاکم می‌تواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار بگیرد و به آن نظام دموکراتیک لطمه بزند. یعنی در آن‌صورت اتوکراسی به معنی دیکتاتوری جایگزین دموکراسی می‌شود؛ در نتیجه برای توزیع متوازن قدرت اقداماتی مثل تفکیک قوا انجام می‌شود.

تصویر: (روی صفحه کلمة دموکراسی بصورت بزرگ حک شود. واژة«اتو» روی قسمت «دمو» در کلمه دموکراسی مثل چکش ضربه بزند و با هر ضربه «دمو» فشرده تر شده و در نهایت محو شود و به این صورت اتوکراسی جایگزین دموکراسی شود- اتوکراسی به معنی دیکتاتوری است)

کلام راوی: از «حکومت اکثریت» به عنوان خاصیت اصلی و متمایزکنندة دموکراسی نام می‌برند. در صورت نبودٍ حاکمیت مسئولیت‌پذیر، ممکن است حقوق اقلیت‌های جامعه نادیده گرفته شود. برخی به این وضعیت، دیکتاتوری اکثریت می‌گویند.

تصویر:

کلام راوی: همیشه یک عده‌ای پیدا می‌شوند که می‌خواهند دموکراسی را غرق کنند، به‌همین خاطر باید مراقب آن بود و نگذاشت حاکمیت مردمی از بین برود.

تصویر:(تصاویر عام از جمعیت و سخنرانی)

کلام راوی :یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های دموکراسی‌های ممتاز وجود رقابت‌های انتخاباتی عادلانه است. علاوه بر این، آزادی بیان، آزادی اندیشهٔ سیاسی، (تصاویر عام از مطبوعات) و مطبوعات آزاد از دیگر ارکان اساسی دموکراسی هستند که به مردم اجازه می‌دهند تا با آگاهی و اطلاعات بر حسب علاقهٔ شخصی خودشان رأی بدهند.

هرساله مجامع بین‌المللی با استفاده از همین شاخص‌ها سطح دموکراسی در کشورها را تعیین می‌کنند. (تصویری از جلد مجلة اکونومیست) به عنوان نمونه مجلهٔ اکونومیست با استفاده از نمودارِ رنگی این کار را می‌کند.

نمایش نمودار وضعیت دموکراسی

این نموداری است که مجله اکونومیست در سال ۲۰۱۲ به چاپ رساند است. در این نمودار دموکراسی‌ها با رنگ سبز نشان داده شده‌اند و هر چه رنگ سبز پر رنگ تر باشد میزان دموکراسی در آن کشور بیشتر است.

رنگهای قرمز هم نقطهٔ مقابل دموکراسی یعنی دیکتاتوری هستند. هر چه قرمز هم پر رنگ تر باشد دیکتاتوری وحشتناکتری در آن حاکم است.

نگاهی به ایران تحت حاکمیت آخوندها بندازیم و ببینیم وضعیتش چطوره. از این تیره‌تر دیگه نمی‌شد. البته واضحه که حاکمیت ولایت فقیه هیچ سنخیتی با دموکراسی نداره و از یکهتازانِ عرصة دیکتاتوریه.

راه رسیدن به دموکراسی راهٍ پر پیچ و خم و سنگلاخی است. اما باید قیمت آن را داد و آن را هموار کرد تا به آن رسید.

منابع