کاربر:Shahab/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا)
 
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== جستارهای وابسته ==
== ورزش زنان درایران ==
[[پرونده:جمعی از ورزشکاران زن.png|جایگزین=عکس بصورت تیمی |بندانگشتی|تیم ورزشکاران زنان]]
ورزش زنان ایران در دهه چهل شمسی شروع به رشد کرد و در دهه پنجاه در حال گسترش بود که انقلاب رخ داد. مرور مهم‌ترین رویدادهای ورزشی که زنان ایران قبل و بعد از انقلاب در آنها شرکت داشته‌اند می‌تواند نشانگر روند حرکت ورزش زنان و پیشرفت‌ها و موانع موجود در این مسیر باشد.


== منابع ==
هم پیش و هم پس از انقلاب در بسیاری از تصویرهای ارائه شده زن نماد کشور است. به همین دلیل چگونگی انعکاس تصویر زن ایرانی در سطح جهان برای سیاستگذاران اهمیت ویژه ای دارد. پیش از انقلاب تصویر مطلوب، زنی بود که نشانه‌های مدرن و یا غربی بودن را داشته باشد. به همین دلیل اگرچه حضور زن در میدان‌های ورزشی برای همه قشرها جامعه به راحتی پذیرفته نمی‌شد، سیاست کلی کشور مشوق این حضور بود.
{{پانویس}}'''غلامرضا تختی''' (۵ شهریور ۱۳۰۹ در تهران - ۱۷ دی ۱۳۴۶ در تهران) هم‌چنین مشهور به لقب «'''جهان‌پهلوان'''»، کشتی‌گیر ایرانی و در فرهنگ ورزشی ایران، به اعتقاد برخی نماد پهلوانی است. او فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران بود.


تختی در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن به همراه امام‌علی حبیبی نخستین مدال‌های طلای تاریخ ورزش ایران در بازی‌های المپیک را کسب کرد. او با یک مدال طلا و دو مدال نقرهٔ المپیک، دو طلا و دو نقرهٔ قهرمانی جهان و یک طلای بازی‌های آسیایی در فهرست برترین‌های قرنفیلا در جایگاه سیزدهم قرار دارد. وی یکی از سه کشتی‌گیر ایرانی (در کنار امام‌علی حبیبی و عبدالله موحد) است که تصویر آنها در تالار افتخارات فیلا نصب شده‌است.
تصویر فوتبالیست‌ها، شناگران، ژیمناست‌ها، و ورزشکاران زن دیگر روی جلد مجله‌های زنان و ورزشی نشان می‌دهد که یکی از الگوهای زن موفق، زن ورزشکار بود. ورزش نشان قدرت و پیشرفت بود و زن قهرمان عامل سربلندی کشور.


مزار تختی در ابن بابویه شهر ری واقع شده‌است.
بعد از انقلاب زن همچنان نماد کشور محسوب می‌شد ولی این بار این نماد نشانه‌های اسلامی را با خود حمل می‌کرد.<ref name=":4" />


== زندگی ==
پوسترهای سال‌های اول انقلاب و دوره جنگ بر حجاب و تواضع زن ایرانی و نقش مادری او در رشد و حمایت از رزمندگان دوران جنگ تأکید داشت. زن با حجاب سمبل کشور شده بود.
'''غلامرضا تختی''' در روز ۵ شهریور ۱۳۰۹ در خانواده‌ای متوسط در محلهٔ خانی آباد در تهران به دنیا آمد. «رجب خان» (پدر تختی) غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همهٔ آنها از غلامرضا بزرگ‌تر بودند. «حاج قلی»، پدر بزرگ غلامرضا، فروشندهٔ خواربار و بنشن بود.


نخستین واقعه‌ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه‌ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تأمین معاش خانواده ناچارشد خانهٔ مسکونی خود را گرو بگذارد. شادروان تختی به لحاظ مشکلات خانوادگی فقط ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانی‌آباد درس خواند شادروان تختی در مصاحبه ای با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجوانی اش می‌گوید «با آن که علاقه فراوانی به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوی کاری برآیم. زندگی، نان و آب، لازم داشت. برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت یا هشت تومان، کار کردم. دنیا در حال جنگ (جنگ جهانی دوم) بود، زندگی به سختی می‌گذشت.»
اولین حضور زنان ورزشکار ایرانی در مسابقه‌های جهانی به بازی‌های آسیایی ۱۹۵۸ ژاپن برمی گردد. در این دوره از مسابقه‌های آسیایی چهار زن از ایران در رشته‌های دو و میدانی و تنیس روی میز شرکت کردند.


در سال ۱۳۲۹ به سبب علاقه به کشتی و ورزش باستانی به باشگاه پولاد رفت. به دلیل علاقه و استعداد وافری که نسبت به کشتی نشان داد مورد توجه مرحوم «حسین رضی زاده» مدیر آن باشگاه قرارگرفت.
المپیک ۱۹۶۴ توکیو اولین المپیکی بود که زنان ایرانی در آن حاضر بودند. در این رقابت‌ها نمایندگان زنان ایران در رشته‌های پرش ارتفاع، پرتاب دیسک، دو صد متر، پرش طول، و ژیمناستیک حضور داشتند.


== آشنایی با ورزش ==
در سال ۱۹۶۶ زنان ایران برای اولین بار توانستند در مسابقه‌های جهانی صاحب مدال شوند. در این سال تیم والیبال زنان به بازیهای آسیایی بانکوک راه پیدا کرد و برنده مدال برنز شد. در همین سال والیبال مردان هم به همین مقام رسید. به این ترتیب مردان و زنان والیبالیست ایرانی در کنار هم روی سکوی سوم بازی‌های آسیایی ایستادند.
تختی در پانزده سالگی با جوان‌های محله شان زورخانه ای موقتی ساختند تا در آن، ورزش‌های باستانی را با حداقل امکانات تمرین کنند، همان‌طور که خودش بعدها شرح می‌دهد، او و دوستانش در سرما و گرما روی تشک‌هایی تمرین می‌کردند که خیلی نامناسب و کثیف بودند پس از آموزش‌های ابتدایی، تختی آمادگی لازم برای ورود به زوخانه ای به نام «پولاد» را پیدا کرد.


اما خیلی موفق نبود و اطرافیان او را به خاطره جاه طلبیش برای تبدیل شده به ورزشکاری درجه یک دست مینداختند. تختی، تهران را برای کار در شرکت نفت ایران- انگلیس واقع در مسجد سلیمان ترک کرد. یکسال بعد برای خدمت سربازی خوانده شد. سروان پادگانی که تختی در آن خدمت می‌کرد، منشی فدراسیون کشتی ایران بود و این مرد، تختی را در حرفه کشتی آزاد راهنمایی کرد. حرفه ای که پس از کار در شرکت راه آهن تهران در سال ۱۳۲۷، به آن ادامه داد.<ref>همشهری آنلاین - [http://www.hamshahrionline.ir/details/41030]</ref>
مدال زنان ورزشکار ایرانی در در سال ۱۹۷۴ تبدیل به طلا شد. تیم ملی زنان شمشیربازی ایران در بازیهای آسیایی تهران به مقام قهرمانی رسید. در این دوره از بازی‌ها شمشیر بازی زنان ایران برنده ۲ طلا (فلوره تیمی و اپه تیمی)، یک نقره (مهوش شفائی) و یک برنز (گیتی محبان) شدن<ref name=":4">ورزش زنان قبل و بعد از انقلاب - [https://www.genderequitywrestling.org/news/2014/05/12/%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DA%A9]</ref>


شکوفایی تختی چشم گیر بود؛ سال ۱۳۲۹نخستین مقام قهرمانی ملی ایرانیان را به دست آورد. سال ۱۳۳۰ در اولین سفر خارجیش، در مسابقات قهرمانی جهانی هلسینکی، مدال نقره کسب کرد و نخستین کشتی‌گیر ایرانی ای نام گرفت که مدالی بین‌المللی به دست آورده‌است. او در سال ۱۳۳۱ دوباره به پایتخت فنلاند بازگشت تا مدال نقره المپیک را از آن خود کند.
مشکلات اساسی در عدم گسترش ورزش‌های همگانی در سطح بانوان ایران، ناشی از کمبود فضاهای ورزشی به ویژه بانوان می‌باشد عدم فرهنگ سازی مناسب در این زمینه از سوی مسئولان و رسانه‌های گروهی کمبود نیروی کارآزموده و با تجربه در زمینه آموزش رشته‌های مختلف ورزش‌های همگانی بانوان وعدم حق شرکت در استادیومهای ورزشی، عدم حق انتخاب پوشش مناسب برای شرکت در مسابقات، نداشتن امکانات ورزشی مناسب، نداشتن مربیان با تجربه بخاطر زن و مرد کردن تحت نام شئونات اسلامی و مشکلاتی از این قبیل …<ref>مشکلات ورزش زنان ایرانی - ورزش زنان [https://article.tebyan.net/139914/%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C]</ref>


تختی خیلی زود به عنوان یک ورزشکار محترم مشهور شد. گاهی از حریفانی که پشت شان را به خاک می‌مالید عذرخواهی می‌کرد. هرگز حین مسابقه به عضو آسیب دیده حریف حمله نمی‌کرد و اغلب به حریفان خارجیش هدایایی می‌داد تا او را به خاطر داشته باشند و در یادها ماند.
== پاسخ به چند سؤال ==
<nowiki>*</nowiki> آیا کسی به فکر توسعه ورزش در میان زنان ایرانی هست؟


ورزش ابتدا برای او نوعی تفنن و سرگرمی بود. در همان اوان، خیال قهرمان شدن، مدتی او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجوانی که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش برای تندرستی و سلامت جان و تن هر دو لازم است.<ref>همشهری آنلاین - آشنایی با ورزش [http://www.hamshahrionline.ir/details/41030]</ref>
<nowiki>*</nowiki> آیا می‌دانید چند درصد از زنان ایران ورزش می‌کنند؟


به این ترتیب تختی با تمرین و پشتکار مثال زدنی رفته رفته خود را از میان بازنده‌ها بیرون کشید و سرانجام در سال ۱۳۳۰ در وزن ششم(۷۹ کیلوگرم) به عضویت تیم ملی درآمد.
<nowiki>*</nowiki> چه کسی مسئول ورزش نکردن زنان است؟


وی در نخستین دوره مسابقه‌های کشتی آزاد قهرمانان جهان (هلسینکی، ۱۹۵۱) با وجود آن که هنوز ۲۱ سال داشت، نایب قهرمان جهان شد.
<nowiki>*</nowiki> مهم‌ترین اولویت‌های ورزشی زنان چیست؟


مسابقات سال ۱۹۵۱ هلسینکی (فنلاند) برای تختی آغار راهی بود که طی ۱۵ سال آینده با کسب ده‌ها پیروزی و فتح سکوهای متعدد قهرمانی در بزرگترین میادین بین‌المللی کشتی ادامه یافت.
دلایل این عدم پیشرفتها چیست؟
[[پرونده:تیم فوتسال زنان.jpg|جایگزین=عکس جمعی|بندانگشتی|331x331px|تیم فوتسال زنان]]
مهم‌ترین اولویت‌های ورزشی زنان چیست؟


غلامرضا تختی در سال ۱۳۳1 (1952) در نخستین حضور خود در رقابت‌های المپیک با کسب شش پیروزی و قبول یک شکست در برابر «دیوید جیما کوریدزه» از شوروی صاحب نشان نقره شد. وی در این مسابقه‌ها توانست حیدر ظفر ترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود را شکست دهد.
مشکلات اساسی در عدم گسترش ورزش‌های همگانی در سطح بانوان کشور، ناشی از:


تختی در دومین دوره مسابقات جهانی که در خرداد ماه ۱۳۳۳(۱۹۵۴) در توکیو برگزار شد، در وزن هفتم (۸۷ کیلوگرم) به رقابت پرداخت که با وجود پیروزی‌های درخشان و شایستگی فراوانی که از خود بروز داد با قبول یک شکست غیرمنتظره در برابر «وایکینگ پالم» سوئدی از راهیابی به فینال بازماند و در نهایت عنوان چهارمی این وزن را به دست آورد.<ref>همشهری آنلاین - آشنایی با ورزش [http://www.hamshahrionline.ir/details/41030]</ref>
# کمبود فضاهای ورزشی ویژه بانوان
# عدم فرهنگ سازی مناسب در این زمینه از سوی مسئولان و رسانه‌های گروهی
# کمبود نیروی کارآزموده و با تجربه در زمینه آموزش رشته‌های مختلف ورزش‌های همگانی بانوان
۴. دسترسی نداشتن به فضاهای ورزشی عمومی و گران بودن آنهاست.<ref name=":0">مشکلات در ورزش زنان - ورزش زنان - [https://article.tebyan.net/139914/%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C]</ref>


== طرح ملی غلامرضا تختی برای ورزش ایران ==
با توجه به وضعیت مطلوب پیشنهادی از سوی بانوان مورد بررسی، باید اقداماتی اصلاحی از سوی مسئولان ورزش‌های همگانی کشور در سطح بانوان صورت گیرد.
قهرمان جهان و المپیک که چهار ماه به ۳۶ سالگی‌اش مانده، از علاقه خود به «نهضت ورزشی» سخن می‌گوید:


«چند دوره قهرمان‌سازی را کنار بگذاریم و تماس‌های خارجی و مسابقات جهانی را به حداقل برسانیم. با همکاری مردم و امکانات بیشتر سعی کنیم ورزش را از کودکستان تا کارخانه تعمیم بدهیم.»
سیاست گذاری مشترک و اجرای تصمیمات گرفته شده در سطح وسیع تر برای توسعه ورزش همگانی ضروری است.


غلامرضا تختی می‌گفت: که در صورت اجرای چنین طرحی، «نتایج حیرت‌انگیزی» خواهیم گرفت و مهم‌ترینش این است که «خصلت جوانمردی و ملیت‌خواهی را در مردم برمی‌انگیزیم. باین طریق با الکل، اعتیاد، بیماری و بلاهای دیگر نیز مبارزه می‌شود.»
در زیر نقش هر یک از سازمان‌ها و مراکزی که در ساختار تشکیلاتی یاد شده، مشارکت دارند و می‌توانند در این راستا ایفا کنند، پیشنهاد شده‌است:


او معتقد است «استعدادهای جوان ما با زهراب اعتیاد و فساد دارند می‌خشکند» و در توضیح طرح خود از «ریشه‌کنی یاس و ذلت در نسل جوان با بهره‌گیری از سنت‌های باستان برای زنده نگه داشتن نجابت و شرافت» صحبت می‌کند.
<nowiki>*</nowiki> صدا و سیما از راه پخش تیزرهای تبلیغاتی با مضمون گسترش فعالیت‌های ورزشی در بین مردم، با هدف فرهنگ سازی و اعلام برنامه‌های تفریحی ورزشی که از طرف نهادهای مختلف در مکان‌های گوناگون برگزار می‌کند.


روزهای مدیریت کوتاه منوچهر قراگوزلو و پس از او پرویز خسروانی بر سازمان تربیت بدنی است. طرحی که پرافتخارترین ورزشکار المپیکی مطرح می‌کند با استقبال که مواجه نشد هیچ، حتی او را فرا نمی‌خوانند برای شرحی دقیق‌تر از آنچه برای توسعه ورزش کشورش در سر دارد.
<nowiki>*</nowiki> آموزش عالی از طریق آشنا کردن دانشجویان با انواع ورزش‌های همگانی و توسعه آنها در دانشگاه‌ها، برگزاری مسابقات در شاخه‌های متنوع ورزش‌های همگانی و تفریحی و اهدای جوایز ورزشی به برندگان مسابقات.


تختی برای ایجاد دگرگونی در نظام ورزش کشور اعلام آمادگی کرده بود اما در عمل، امکان فعالیت در رشته تخصصی خودش را هم نداشت.
<nowiki>*</nowiki> شهرداری‌ها از راه احداث فضاهای ورزشی پوشیده و روباز همگانی با بهره‌گیری از مربیان تحصیل کرده در رشته تربیت بدنی و برگزاری مسابقات تفریحی ورزشی گروهی و خانوادگی به مناسبت‌های مختلف و توزیع وسایل ورزشی ارزان قیمت در بین مردم.


مقطع حساسی در زندگی تختی است. شش هفته بعد برای آخرین حضور جهانی‌اش راهی آمریکا می‌شود. با خداحافظی‌اش از کشتی، تمایل او برای هدایت تیم ملی مطرح می‌شود اما مخالفت‌ها باعث شد در مسابقات جهانی ۱۹۶۷ دهلی، او جایی در جمع رحمت‌الله غفوریان، پرویز سیروس‌پور و منصور رییسی نداشته باشد. مسابقاتی که حدود یک ماه پیش از مرگ تختی برگزار شد.
<nowiki>*</nowiki> برخی از فدراسیون‌های ورزشی از راه گسترش رشته‌های ورزشی به طور آماتور و غیر حرفه ای در بین مردم، مانند آمادگی جسمانی، ایروبیک، قایقرانی، هاکی، اسکیت و … با توجه به شرایط اقلیمی هر منطقه


کسی که ایده‌ای ملی برای مبارزه با «استعمال سیگار و ریشه‌کنی یاس» داشت، خود در برابر هوشنگ ابتهاج، با آنکه می‌داند دوربین روشن است و فیلم می‌گیرد، سیگار تعارفی ابتهاج را رد نمی‌کند. با آخرین لبخندی که مقابل دوربین‌های فیلمبرداری از او به یادگار مانده، دود سیگاری که ه. الف سایه گیرانده بود را فرومی‌دهد.
<nowiki>*</nowiki> آموزش و پرورش از راه آموزش بازی‌های تفریحی ورزشی، بومی و محلی به دانش آموزان و برگزاری چنین مسابقاتی به مناسبت‌های مختلف در مدارس و اهدای جوایز ورزشی<ref name=":0" />


== فعالیتهای سیاسی ==
== مدیرکل دفتر هماهنگی امور ورزش بانوان ==
ساواک از حضور تختی و دیگر یارانش و ممانعت از دفن مصدق در محلی کنار شهدای سی تیر، سومین ضربه روحی در مدتی کوتاه به غلامرضا تختی بود. اولینش رفتاری بود که دستگاه با وی می‌کرد تا به مسابقات جهانی نرسد و در انتخاب‌ها شکست بخورد که کار به جاهای سخت رسیده بود، دومی روزی بود که او را از خانه اش بردند به زندان قزل قلعه، سه ساعتی تنها نشانده بودند در اتاقکی و بعد هم در فاصله هر نیم ساعت یکی آمده بود و پرخاش کنان نامش را پرسیده بود و چون پاسخ داده بود غلامرضا تختی، بازجو گفته بود پس آن جهان پهلوان]…] کیست؛ و این گفتگو پنج شش بار تکرار شده بود تا غروب. بدون این که اجازه بدهند تا به دستشویی برود. بعد هم رهایش کرده بودند تا در جلو مرکز هسته ای دانشگاه در امیرآباد منتظر وسیله ای بماند. این یعنی بالاترین شکنجه‌ها برای کسی که خجالتی بود و در همان زمان از درد به خود می‌پیچید و ساعتی بعد در مرکز خدمات پزشکی خیابان تخت جمشید بیهوش شد از درد.
مدیرکل دفتر هماهنگی امور ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان گفت: در حوزه بانوان با مشکلات زیادی مواجهیم که نبود فضای ورزشی مناسب در دسترس بانوان و کمبود منایع مالی از آن جمله است


آخرین برگ از دیدارها در فصل تختی، روز چهار یا پنج دی ماه سال ۱۳۴۶ است. تلفنی قراری هست رفته‌ام به چهارراه پهلوی سابق و ولی عصر امروز روبروی تیاتر شهر گلفروشی شاه غلام (رزنوار) همراه با مجتبی مهدوی و منتظرم تا تختی برسد. شاه غلام گفت همین دوروبرهاست. تا برسد فتح‌الله شاگرد شاه غلام، یکی از همولایتی‌هایش را آورده بود و دوربینی هم از جایی اجاره کرده که این می‌خواهد عکسی با جهان پهلوان بیندازند. دو عکس انداخته شد. در یکی من و شاگرد شاه غلام در طرفین او و در دیگری او و دو جوان در طرفینش. بعد راه می‌افتیم به سوی باشگاه دخانیات که مسلم اسکندر فیلابی آن جا تمرین می‌کرد. کت و شلواری (از کجا ؟) برایش گرفته بود که در عقب مرسدس آبی بود. با مجتبی مهدوی و من در راه تا دخانیات و برگشت بیشتر سخن از بابک است
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز خراسان رضوی، پروین کرملو روز چهارشنبه در نشست روسای گروه ورزش بانوان شورای منطقه یک کشور در مشهد افزود: در قالب برنامه ششم توسعه مواد قانونی خوبی برای ورزش بانوان لحاظ شده و در این وزارتخانه دستورالعمل چگونگی استفاده از این مواد قانونی در دست تدوین است.


دو روز بعد از آشوب مرگ تختی آن عکس هنوز در دوربین اجاره ای بود که ظاهر شد.
او افزود: مشکلات زیادی در حوزه ورزش بانوان وجود دارد و این قشر باید برای گرفتن حق خود ابتدا توانایی‌هایشان را به اثبات برسانند.


از این‌جا قصه زندگی دختر دانشجویی بیست ساله و پیوندش با مرد فرشته سیرتی که در چشم شهر رستم شکست ناپذیر می‌نمود، و در ذات نجیب و مهربان و شکننده، به پایان رسید. همه آن فضایی که نگذاشته بود این زندگی روندی عادی بگیرد و با آمدن بابک چنان شود که تختی آرزو داشت، یک باره باز شد. ماشین توهم و فشار، حالا با سرعت بیشتر به راه افتاد. اینک دیگر کسی نبود که دست به سینه رندان زند.
کرملو گفت: در این مدت در بخش ورزش بانوان رشد صعودی وجود داشت که البته نامحسوس است.


در خانه تختی در الهیه جمعیت موج می‌زد. شهلا که می‌رسد با بابک در بغل، رنگی به رو ندارد اما آن قدرش توان هست که بابک را نگاه دارد. او را به کس نمی‌داد، چسبانده‌است به خود و مبهوت داشت رفت و آمد را نگاه می‌کند. بزرگ‌ترها و در راسشان مهندس حسیبی و آقای توکلی، دوستان تختی، امیرخان و آقای جیره بندی در اتاق کوچک دم دری نشسته‌اند. جوان ترها پراکنده که ناگهان فغان از حیاط و از بخشی که زنان بلند شد. شیون می‌کردند. مافی قهرمان بوکس شهرری، مست و دیوانه سر، از دیوار پریده و آمده تا شهلا را بکشد، چاقویی تیر و آخته در دستانش. عجب پس آنچه ساختند و در گزارش‌ها پرداختند و در روزنامه‌های عصر آمد، باور شده‌است.
مسئول ورزش بانوان اداره ورزش و جوانان شهرستان مشهد نیز در این نشست گفت: ۸۹۵ باشگاه ورزشی در این استان فعالیت دارند که ۱۶۹ مورد آن مختص به بانوان و بقیه آنها مشارکتی است.


مردها مافی را دستگیر کرده‌اند. مسلم اسکندر فیلابی او را گرفته‌است. مرد می‌لرزد و فریاد زنان هی تکرار می‌کند که جهان بی جهان پهلوان معنا ندارد، و می‌افتد زمین شیون کنان. یک ساعتی صرف گفتگو با مرد شد تا دریابد که چنان نیست که شنیده و بعد خواست تا شهلا حلالش کند. شهلا وارد اتاق شد با نگاهی خالی، مرد که کم مانده بود قاتل شود بر زمین می‌افتد گریه کنان. مصلحت‌اندیشی حکم می‌کند که این ماجرا را پلیس نداند. گمان این است که دلیلی دیگر پیدا می‌کنند برای پراکندن شایعات علیه همسر پهلوان. اما خبر سخت صبح هنگام می‌رسد مافی در حمامی در شهرری خود را کشته‌است؛ و همزمان قصابی اهل کرمانشاه. مافی وصیت کرده‌است تا کنار جهان پهلوان دفن شود، در حالی که هنوز قافله درگیر است که تختی را کجا دفن کند.
مدیر کل ورزش و جوانان خراسان رضوی هم در این نشست گفت: بطور معمول اعتبارات حوزه ورزش در بخش مردان و مسائل جاری هزینه می‌شود ولی ظرف سه سال اخیر در خراسان رضوی مقرر شد ۳۰ درصد اعتبارات هر هیئت به بخش بانوان اختصاص یابد


== فعالیتهای اجتماعی ==
صبوریان ادامه داد: این استان در بخش ورزش به ویژه در حوزه بانوان حامی ملی ندارد ولی منتخبان پنجمین دوره شورای شهر مشهد نگاه ویژه ای به ورزش و به خصوص ورزش بانوان دارند.<ref>ضرورت ورزش برای زنان ایران - وزش [https://fa.iranpediawiki.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1:Shahab/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87_%D8%AA%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%86?veaction=edit&section=2 زنان]</ref>
در زلزله بوئین زهرا؛ زلزله ای که ویرانگر بود و به دنبال آن ناتوانی دستگاه دولتی برای عملیات کمک و امداد، موسسات جهانی را به ایران کشاند. اما در این میان، موجی که تختی در تهران به راه انداخت ناگهان جلوه ای دیگر به مبارزات اجتماعی داد.


اول کار او که یک کامیون در اختیار گرفته بود در محلات پرجمعیت با بلندگو از مردم می‌خواست به زلزله زدگان کمک کنند. واکنش‌ها چنان باورنکردنی بود که بلافاصله نیکوکاران به راه افتادند. ده‌ها کامیون به وی سپرده شد و مردم می‌رسیدند و رخت و لباس و پول به تختی می‌سپردند. پس از وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، وی به عنوان عضوی از شورای مرکزی جبهه ملی ایران برگزیده شد. این واقعه باعث شد تا از سوی ساواک به عنوان یک «ناراضی» شناخته شود. از این روی، دستگاه ورزشی بنا به تصمیم سازمان امنیت و اطلاعات کشور، از تمرین‌های تختی جلوگیری می‌کرد و به هر شکل می‌کوشید تا از حضور او در مجامع ورزشی بین‌المللی که با استقبال کنفدراسیون دانشجویان ایرانی روبرو می‌شد، جلوگیری کند.
== بانوی چترباز ایرانی: زنان نباید از انجام هیچ رشته ورزشی منع شوند ==
[[پرونده:بانوی چترباز ایرانی.png|وسط|بندانگشتی|327x327px]]


یکی از جاهایی که تختی همیشه می‌رفت، گل‌فروشی رز نزدیک چهارراه تخت‌جمشید (طالقانی کنونی) بود. این گل‌فروشی هنوز هم هست. تختی گل‌های باغچهٔ خانه‌اش را می‌چید و دسته می‌کرد و می‌برد گل‌فروشی رز که فروش برود. اما هربار که گذرش به آن‌جا می‌افتاد، مردم دور و برش را می‌گرفتند و با او گرم حرف زدن می‌شدند. تختی هم می‌خواست مهربانی آن‌ها را جبران کند. همین بود که از ده‌تا دستهٔ گل، یک دسته هم به گل‌فروشی نمی‌رسید. تختی با ماشین بنز سفیدی که داشت می‌رفت گل‌فروشی. می‌گویند بچه مدرسه‌ای‌ها می‌آمدند تکیه می‌زدند به ماشین و کنار او عکس یادگاری می‌گرفتند. گل‌فروش حرص و جوش می‌خورد و از تختی می‌خواست که خودش را از بچه‌ها و مردم پنهان کند. تختی گوش نمی‌کرد و می‌گفت: «مردم برای دیدن من آمده‌اند؛ چرا باید خودم را پنهان کنم؟»<ref>پایگاه تحلیلی خبری - فعالیتهای [http://rivar.ir/note/21177/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%AA%D8%AE%D8%AA%DB%8C اجتماعی]</ref>
پرش با چتر «یکی از راه‌های نشان دادن برابری توانایی زنان و مردان» است. این جمله را بهاره ساسانی، زن ایرانی علاقمند به فعالیت مهیج چتربازی در گفتگو با خبرگزاری فرانسه اعلام کرده‌است.


جهان پهلوان تختی به هنگام عزیمت به آخرین سفر خود، در میان خیل عظیم مردمی که برای بدرقه او و همراهانش آمده بودند در گفت و گو با خبرنگار" کیهان ورزشی" گفت: هیچ چیز نمی تواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق.  
به اعتقاد وی انجام این فعالیت یکی از بهترین راه‌های فائق آمدن بر روزمرگی است و می‌تواند گامی کوچک در جهت تحول در جامعه تلقی شود.


نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمده اند، احساس شرمندگی می کنم. راستی چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را می دانستم من هم می توانستم ادعا کنم چون دیگران هستم... وقتی کسی نداند چه عاملی سبب خوشحالی اش خواهد شد، یقینا نخواهد توانست بگوید چرا کشتی می گیرد و چرا همراه تیم مسافرت می کند "<ref>کمیته المپیک - فعالیتهای [http://www.olympic.ir/fa/historymedals/olympicmedals/goldmedalist/takhti اجتماعی]</ref>
بهاره ساسانی، ۳۵ ساله و حسابدار است. او با جثه ای کوچکی که دارد از سال ۲۰۱۶ چتربازی را آغاز کرده و به گفته خود تاکنون ۲۲۰ پرش انجام داده‌است.


== تختی و مرگش؛ بعد از چهل سال سؤالی بی پاسخ ==
خانم ساسانی به خبرگزاری فرانسه می‌گوید: «همه زنان را به کسب این تجربه تشویق می‌کنم. با انجام این فعالیت این حس در ما تقویت می‌شود که می‌توانیم آنچه را که می‌خواهیم بدست بیاوریم.» به اعتقاد او «زنان نباید از انجام هیچ رشته ورزشی منع شوند.»
روز هجده دی ۱۳۴۶ روزنامه‌های تهران با خبر احتیاط آمیزی منتشر شدند که حکایت از خودکشی غلامرضا تختی قهرمان محبوب کشتی داشت. اما پیش از انتشار خبر در روزنامه‌های به شدت سانسور شده، در حالی که هنوز شبکه‌های خبری رادیو و تلویزیون، اینترنت و حتی خطوط مستقیم تلفن بین شهری رواج نداشت، مردم خبر را دهان به دهان گردانده و دست‌های پنهانی را عامل قتل او دیده بودند.


از جمله دلایلی که برای ضدیت دستگاه امنیتی با تختی ذکر می‌شد و شایعات مربوط به قتل تختی را باورپذیر می‌کرد، وابستگی او به جبهه ملی، و علاقه اش به دکتر محمد مصدق بود که نظام پادشاهی - بعد از کودتای ۲۸ مرداد - تلاش می‌کرد تا نامش برده نشود و یاران و همفکران او را در هر فرصت به بند می‌کشید.
این چترباز زن ایرانی خود را «فمینیست» نمی‌داند اما معتقد است «تفاوتی میان مردها و زنان وجود ندارد و اگر زنی اراده انجام کاری را داشته باشد بدون شک موفق می‌شود.»<ref name=":3" />


نه تنها بهروز افخمی، کارگردان سینما که فیلم جهان پهلوان ساخته علی حاتمی را به پایان رساند، بلکه بسیاری از کسانی که در چهل سال گذشته بر زندگی و مرگ غلامرضا تختی قهرمان پرآوازه کشتی ایران تحقیق کرده‌اند ترجیحشان این بوده‌است که برای مرگ او دلیل قطعی عنوان نکنند.
در گزارش خبرگزاری فرانسه همچنین آمده‌است: «بر اساس قوانین جاری در ایران پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ زنان نمی‌توانند از کلیه حقوقی که مردان در این کشوربرخوردارند، بهره ببرند. با این وجود جمهوری اسلامی همزمان تلاش کرده‌است تا زنان در عرصه‌های اجتماعی بیشتر دیده شوند.»


یک سال قبل از مرگ تختی، هنگام درگذشت دکتر مصدق، کشتی‌گیر اسطوره ای ایران با اخطار مأموران نظامی و امنیتی هم حاضر نشد از رفتن به احمدآباد منصرف شود و به افسران می‌گفت دستگیرم کنید.
بهاره ساسانی می‌گوید برخلاف دوستانش که پس‌انداز یا درآمد خود را صرف خرید خودرو، لباس و یا جواهرآلات می‌کنند ترجیح داده‌است که بر روی چتربازی، ورزش انحصاری مردان در ایران، سرمایه‌گذاری کند.


بابک تختی، تنها بازمانده غلامرضا تختی که اینک قصه نویس و منقد ادبی است در روایتی که گرد آورده، درجست و جوی پدر، همچنان این سایه ابهام را در پایان قصه زندگی محبوب‌ترین ورزشکار تاریخ ایران دیده و شنیده و ثبت کرده‌است.<ref name=":0" />
بنا به این گزارش در ایران هیچگونه سایت غیرنظامی مخصوص چتربازی وجود ندارد و علاقمندان باید برای یادگیری و انجام آن وارد ارتش شوند. به گفته خانم ساسانی یگان‌های ویژه نظامی و انتظامی گاهی اوقات از غیرنظامیان نیز برای پرش با چتر دعوت می‌کنند.


== مرگ هواداران ==
خبرگزاری فرانسه با استناد به خبرهای آرشیوی ایسنا می‌افزاید چهار تن از نخستین زنان چترباز ارتش در سال ۱۹۶۵ پیش از انقلاب اسلامی ایران دوره‌های آموزش خود را با موفقیت طی کرده بودند.
مخالفت دستگاه انتظامی و امنیتی با دفن تختی در احمدآباد [مزار دکتر مصدق] و کنار شهدای سی ام تیر، خود از جمله عواملی بود که به شایعات دامنه‌های تازه داد تا سرانجام با موافقت خانواده شمشیری [از طبقه اصناف و همفکران تختی در هواداری نهضت ملی] در آن جا که فاصله اندکی با مزار شهدای سی تیر داشت به خاک سپرده شد.


میزان محبوبیت تختی را شاید بتوان از آن جا نشانه زد که با انتشار خبر مرگ او هفت تن در شهرهای مختلف کشور خود را کشتند که از همه فجیع تر قصابی در کرمانشاه بود که خود را به قناره انداخت و یادداشت بزرگی بر شیشه مغازه اش گذاشت که «جهان بی جهان پهلوان ماندنی نیست.»
این در حالیست که پس از انقلاب پذیرش زنان در واحدهای ویژه ارتش متوقف شد اما در جمع نیروهای پلیس تعدادی از زنان امکان گذراندن دوره‌های چتر بازی و انجام پرش با چتر را داشته‌اند.


در همان زمان یک قهرمان بوکس از شهرری تحت تأثیر اطلاعاتی که در روزنامه‌ها چاپ شد به قصد قتل شهلا توکلی همسر تختی به خانه وی حمله برد که چون ناکام ماند و دریافت که تختی در وصیت نامه خود با محبت از وفاداری او یاد کرده و تنها یادگار خود را به او سپرده، همان شب در حمامی در شهرری خود را کشت. او که با یک روز تأخیر با تختی مرده بود، در چند قدمی غلامرضا تختی دفن شده‌است.
بهاره ساسانی که خارج از ایران و در کشورهای روسیه، کنیا، تایلند و امارات متحده عربی نیز تجربه پرش با چتر را داشته می‌گوید در میان غیرنظامیان تنها پنج زن را می‌شناسد که مدرک کامل دوره چتربازی را دریافت کرده‌اند.<ref name=":3">صحبتهای بانوی چترباز ایرانی - [http://fa.euronews.com/2018/01/30/iranian-parachute-lady-believes-that-women-should-not-be-banned-from-doing-any-sport-]</ref>


بدین گونه است که مردم ایران هنوز هم بعد از ۴۰ سال قهرمان ملی و محبوب خود را فراموش نکرده‌اند و هر ساله با حضور بر سر مزار تختی در ابن بابویه شهرری یاد و خاطره این پهلوان بزرگ را گرامی می‌دارند و در آن قصیده بلند سیاوش کسرائی شاعر نامدار ایران را می‌خوانند که گفت «جهان پهلوانا صفای تو باد.»
== وضعیت بد ورزش بانوان از زبان دو بانوی ورزشکار ==
[[پرونده:نیلوفر اردلان.jpg|جایگزین=بازیکن فوتسال زنان|بندانگشتی|213x213پیکسل|نیلوفراردلان]]
ایسنا: همین چند هفته پیش بود که الهه احمدی و مریم طوسی، بانوان سرشناس ورزش ایران به ایسنا آمدند و دربارهٔ مسائل مختلف ورزش بانوان حرف زدند؛ این بار سولماز عباسی، قایقران المپیکی ایران و نیلوفر اردلان ملی‌پوش فوتسال بانوان میهمان ایسنا بودند. آن‌ها روبرویمان نشستند و از ورزش بانوان گفتند؛ از این که هنوز هم تفاوت بین ورزش مردان و زنان در جامعه ورزشی ایران مشهود است و هنوز مردان ورزشکار حرف‌هایشان را راحت‌تر به زبان می‌آورند تا زنان.


== شهلا توکلی همسر تختی ==
آنها گفتند که حضور با پوشش اسلامی در میادین بین‌المللی افتخار دارد اما کاش پس از حضور در این مسابقات مسئولی بیاید و از نظر فنی از بانوان بپرسد که تجربه‌اش چه بود و چه چیزهایی برایش مهیا نبود. آنها می‌گویند هنوز فرهنگ جامعه به شکلی است که به ورزش بانوان نگاه جنسیتی می‌شود.
دختر جوانی که در یک روز زمستانی با آسمانی آبی شد همسر جهان پهلوان، مردمی ترین چهره تاریخ معاصر ایران، و در زمستان سرد سال بعدش شد بیوه ای ساکت که باید همه عمر لب بندد و بست. شهلا توکلی که اینک در تابستانی گرم، در بستری از لوله ها و سیم ها تسلیم شد. زندگیش یگانه بود گرچه اسطوره ای نبود. وقتی می رفت، جز جگرگوشه اش بابک و غلامرضا و منیرو عروسش، همه رفته بودند. اول از همه قهرمان قصه، جهان پهلوان و بعد برادر و پدر و مادر. اما انگار وهم و فریب نرفته بود در شهری که دیگر آن شهر نبود که یک روز ظهر جهان پهلوان در دانشگاه برای خواستگاریش رفت. اما شهلا توکلی به مقصود خود رسید و کلمه ای نگفت تا هیچ هیزمی ننهاده باشد زیر دیگ عقب افتادگی ، اسطوره سازی، خرافه، دروغ و فریبکاری.<ref>بی بی سی فارسی - شهلا کریم همسر [http://www.bbc.com/persian/iran/2014/06/140619_shala_tavakoli_takhti تختی]</ref>


== مدال‌آوران ایرانی المپیک؛ غلامرضا تختی ==
باید بگویم که بانوان هیچ‌گاه خود را با مردان ورزشکار مقایسه نمی‌کنند اما چرا وقتی ورزشکاران مرد به مسابقه‌ای می‌روند و مقام می‌آورند، همان زمان پاداششان داده می‌شود! من همیشه گفته‌ام که بانوان با عشق در رشته فوتبال و فوتسال حضور دارند و معتقدم که من نسل سوخته فوتبال بانوان هستم مانند قدیمی‌های فوتبال مردان که می‌گویند ما نسل سوخته‌ایم؛ حالا هم من نسل سوخته فوتبال و فوتسال بانوان هستم. چون وقتی راه بازشده و تیم‌های پایه وجود دارد در نهایت دو سه سال دیگر می‌توانم فوتبال بازی کنم و قاعدتاً باید جای خود را به جوانترها خواهم داد.
کتابها، ویژه‌نامه‌ها و گزارشهای بیشماری در چهار دهه اخیر دربارهٔ زندگی، روحیات منحصر به فرد و صفات اخلاقی غلامرضا تختی منتشر شده‌است.


اسم او در ایران بر سر در ورزشگاه‌ها، محلات، خیابانها، مدارس و میادین نقش بسته، به نامش فیلم سینمایی ساخته شده و جزئیات زندگیاش نقل شفاهی کوی و برزن بوده.
تنها اردوی تیم ملی سه ماه تعطیل شد که دلیلش کوتاهی همه‌جانبه بود چون دلخوری‌هایی پیش‌آمد و همه را ناراحت کرد این موضوع بر می‌گردد به مراسم تجلیل که ما را دعوت کردند اما حتی اسم بازیکنان را نخواندند در حالی که ما بازیکنانی را داشتیم که از شهرهای دیگر آمده بودند و دوست داشتند که تنها لحظه‌ای نامشان گفته شود اما این اتفاق نیفتاد.


اما دربارهٔ کیفیت فنی کشتی‌ها و نحوه مبارزه او خبری از تحقیقات جامع و منابع متعدد نیست. تختی مبتکر شیوه‌های خاصی از مبارزه کردن در خاک و سرپا در کشتی است که حتی در محافل این ورزش نیز مغفول مانده‌است.<ref>بی بی سی فارسی - مدال آودان ایرانی المپیک [http://www.bbc.com/persian/sport/2012/07/120523_l2012_ir_takhti]</ref>
پیش ازالمپیک مسائلی برای فدراسیون ما پیش‌آمد و تحولاتی صورت گرفت که ورزشکاران هم ناخواسته وارد حواشی شدند و تحت تأثیر آن قرار گرفتند و هنوز هم این موضوعات ادامه دارد. بحث پاداش هم زخم کهنه‌ای است و دیگر از مطرح کردنش خسته شده‌ایم. اما همیشه برایم سؤال است که چه فرقی بین ورزشکاران مرد و زن وجود دارد؟ ما همه ورزشکار هستیم و تلاش می‌کنیم که بهترین نتیجه را بگیریم پس چرا این همه تفاوت وجود دارد؟ تنها چیزی که می‌تواند این مسئله را توجیه کند این است که از لحاظ فرهنگی و در بین عموم مردم؛ ورزشکاران مرد تافته جدا بافته هستند و این موضوع ما را اذیت می‌کند.<ref name=":2" />


از هفده سال عضویت او در تیم ملی پنج دقیقه ویدئو نیز وجود ندارد. مربیان کشتی در باشگاه‌ها، مرام تختی را به شاگردانشان توصیه می‌کنند اما از آموزه‌های تاکتیکی او چندان نیاموخته اند که به دیگری بیاموزند.
صحبتهای سولمازعباسی: به طول مثال وقتی از المپیک برگشتم جلسه‌ای را با خانم اکبرآبادی به عنوان مسوول اول ورزش بانوان گذاشتند؛ ما هم خوشحال شدیم که خواسته‌اند تا مشکلاتمان را بگوییم. اما وقتی به جلسه رفتیم متوجه شدیم که ورزشکاران را تک به تک فرا می‌خوانند. زمانی که داخل اتاق رفتم، خانم اکبرآبادی به همراه دو خانم دیگر در اتاق حضور داشتند و ابتدا معاون امور بانوان وزارت ورزش، من را محکوم کرد که چرا مربی‌ام فلانی است؟ چرا مربی و سرپرست تیم در زمان اعزام به المپیک زن و شوهر بودند؟ و در تمام مدت برایم سؤال بود که زن و شوهر بودن مربی و سرپرست تیم ملی چه ارتباطی به من ورزشکار دارد؟! خانم اکبرآبادی به من گفت که چرا کاورت در قایق داخل شلوارت بود؟
[[پرونده:سولماز عباسی.jpg|جایگزین=حین مسابقه|بندانگشتی|سولماز عباسی قایقران|281x281پیکسل]]
من مقابل بسیاری از حرف‌های خانم اکبرآبادی سکوت کردم چون حرفهایشان فنی نبود و اصلاً نپرسید که ما در المپیک چه کار کرده‌ایم، تمریناتمان چگونه بود؟ مشکلی داشتیم یا نه … وزارت ورزش تنها یک کارشناس را در زمان المپیک همراه ما فرستاده بودند که این خانم کاملاً شخصی راجع به برخی مسائل که دیده بود در این جلسه به خانم اکبرآبادی گزارش می‌داد و خانم اکبرآبادی در اولین و آخرین جلسه‌ای که با من به عنوان یک ورزشکار المپیکی داشت، از من پرسید که چرا مربی‌ات با سرپرست تیم زن و شوهر هستند! واقعاً این موضوع چه ربطی به من ورزشکار داشت؟ وقتی خانم اکبرآبادی عنوان کرد که چرا کاورت را در قایق داخل شلوارت بود، عنوان کردم «خانم اکبرآبادی کاش می‌آمدید و قایق ما را می‌دید؛ صندلی ما درقایق، روی ریل حرکت می‌کند و اگر من کاورم را داخل شلوار نگذارم سر ۵۰۰ متر کاورم زیر صندلی می‌رود و باید بایستم و دوباره کاور را از زیر صندلی بیرون بکشم و هر ۵۰۰ متر همین اتفاق می‌افتد.» اما خانم اکبرآبادی عنوان کرد که شما نباید این موضوع را تشخیص دهید! که پاسخ دادم «کاش می‌آمدید و لباس ما را می‌دید. خودتان می‌گفتید ما چه لباسی بپوشیم.»


خاستگاه تختی زورخانه است و استقامت فوق‌العاده‌اش مرهون گود. جنگیدن تا آخرین نفس در وضعیت سرپا و زیرگیری از دیگر مشخصه‌های او در امتداد مبارزه است.
اما خانم اکبرآبادی عنوان کرد که "چرا روز مسابقه کاورت را از وسط پایت ندوختی!" که پاسخ دادم " ورزشکاری که به المپیک رسیده و برای اولین بار در چنین سطحی از مسابقات حضور دارد بنشیند و کاورش را از وسط پایش بدوزد؟" پاسخ خانم اکبرآبادی این بود که " می‌آمدی و لباست را از من می‌گرفتی" اما گفتم " مرجع من فدراسیون است و این لباس را فدراسیون در اختیار من گذاشته؛ این گونه نبوده‌است که از کمد شخصی‌ام لباس بردارم. این لباس یک لباس رسمی مسابقه است که سال‌هاست ملی پوشان با آن مسابقه می‌دهند تنها تفاوتش این است که قایقرانان در زمان مسابقه کاورشان را درمی‌آورند اما من راحت نیستم که کاورم را در بیاورم و به همین دلیل کاورم را در نیاوردم و داخل شلوار گذاشتم." آن زمان بغض کرده بودم و وقتی از اتاق بیرون آمدم گریه کردم چون احساس کردم نمی‌توانم با فردی که چنین مسوولیت بزرگی دارد دربارهٔ موضوعات واضح و بدیهی صحبت کنم. حتی مسائلی را که مطرح می‌کردم نمی‌پذیرفت.<ref name=":2" />


تختی را می‌توان نخستین کشتی‌گیر آزادکار ایرانی دانست که طراحی تاکتیکی با در نظر گرفتن مختصات هر مسابقه را مدنظر قرار داد. منشأ این قضیه، نه کم‌کاری یا ناتوانی سایر قهرمانان هم نسل او بلکه چند وجهی بودن استعداد و توانایی‌های تختی در کشتی بود.
سولماز عباسی:تنها چیزی که عنوان شد این بود که اصلاً از نتیجه شما راضی نبودم. ما پول خرج شما کردیم و این چه نتیجه‌ای بود؟ من هم گفتم «خانم اکبرآبادی من هم از نتیجه‌ای که گرفتم راضی نیستم. اما این هزینه‌ای که می‌گویید برای سایر ورزشکاران هم بوده اما من توانستم ورودی المپیک را بیاورم و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.» می‌خواهم بگویم آن زمانی که مقابل خانم اکبرآبادی نشسته بودم، از رفتن به المپیک پشیمان بودم و می‌گفتم من اینجا چه کار می‌کنم؟ و این تنها نشستی بود که من با خانم اکبرآبادی داشتم.


وفادار و سخدری از خراسان آمده بودند و به گونه‌های مختلف فن لنگ از کشتی باچوخه متکی بودند. حبیبی از مازندران می‌آمد و مجهز به سرسختی و ظرافت‌های کشتی لوچو.
آن زمان به این نتیجه رسیدم که اگر مسئولین ورزش بانوان یک مرد بود اما ورزشی و فنی به موضوعات نگاه می‌کرد قطعاً چنین احساسی به من دست نمی‌داد. یعنی به این نتیجه رسیدم که بعضی اوقات می‌آییم یک چیز را درست کنیم و از آن طرف بام می‌افتیم. مثلاً می‌خواهیم برای خانم‌ها یک مسئول خانم بیاوریم و فرد غیر فنی را به عنوان مسئول می‌گذاریم که بیشتر چوب لای چرخ ورزشکاران زن می‌گذارد. مثلاً؛ در فدراسیون قایقرانی خانم دباغ به عنوان نایب رئیس بانوان، سعی می‌کند که بین ورزشکاران مرد و زن تفاوتی وجود نداشته باشد اما باز هم گاهی نگاه جنسیتی می‌شود. یعنی می‌آیند تیم را با کادر بانوان می‌بندند و مربی که سطح بسیار پایین‌تری نسبت به ورزشکار دارد را در ترکیب تیم می‌گذارند و با این کار بیشتر به بانوان لطمه می‌زنند.


تختی نیز مثل زندی و اغلب قهرمانانی که به المپیک ۱۹۴۸ لندن رفتند، از گود زورخانه آغاز کرده بود. با این تفاوت که سبک کشتی گرفتن زندی عمیقاً پهلوانی و درگیرانه بود؛ معلوم و مستقیم. یعنی گره خورده به سنت کشتی کلاسیک در ایران زمین و مشخصا انعطاف‌ناپذیر.
البته در حال حاضر ملی پوشان خود را با شرایط فعلی وقف داده‌اند اما نیاز دارند که یک مربی خوب بالای سرشان باشد.


اما تختی چنانچه از دست نوشته‌هایش نیز پیداست، رقبایش را آنالیز می‌کرد و بر اساس روش مبارزه آنها به مصافشان می‌رفت. در تحلیل حریفان چنان دقیق بود که حتی جزئیات رفتاری و خلق و خوی آنان را نیز جدی می‌گرفت.<ref>بی بی سی فارسی - مدال آوران ایرانی [http://www.bbc.com/persian/sport/2012/07/120523_l2012_ir_takhti]</ref>
واقعیت این است که عمر ورزش بانوان آنقدر در کشور کوتاه است که ما در حال حاضر مربی زن خوب نداریم که بتواند جهشی در کیفیت کار ورزشکاران زن به وجود آورد و نیاز است برای بانوان از خارج مربی بیاورند؛ اما می‌گویند پول نداریم. قرار نیست وقتی پولی برای آوردن مربی خارجی نیست، مربی بالای سر تیم ملی باشد که تیشه به ریشه تیم بزند.<ref name=":2">وضعیت بد ورزش بانوان از زبان دو بانوی ورزشکار- [http://www.bartarinha.ir/fa/news/85073/%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AF-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%]</ref>


واکاوی شخصیت تیم‌ها و ورزشکاران حریف با چنین جزئیاتی، امروزه بخشی از وظایف گروه آنالیز در ورزش حرفه‌ای جهان است.
== چالش‌هایی که زنان با آن مواجه هستند ==
نبود اسپانسر


او در یادداشتهایش نه فقط تحلیل فنی رقبا که پوزخند و تکبر حیدر ظفر (ترکیه)، خشکی، سماجت و رنگ چشم و موی آناتولی آلبول (شوروی)، پر مو بودن بدن وایکینگ پالم (سوئد) یا نحوه قوز کردن روس‌ها روی سکوی قهرمانی را نیز ثبت می‌کرد. در این یادداشت‌ها حتی از تفسیر آناتومیک رقبای درجه سه اهل آفریقای جنوبی و استرالیا نیز غافل نبوده‌است.
ورزش زنان با وجود همهٔ پتانسیل‌هایی که دارد، دنیایی از مشکلات ریز و درشت است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها نداشتن حامی مالی است. هر تیمی برای انجام فعالیت‌های ورزشی نیاز به اسپانسر مالی دارد، اما از آن‌جایی که مسابقات ورزشی زنان در هیچ رسانه‌ای منعکس نمی‌شود و به دلیل محدودیت‌های فرهنگی و عدم تبلیغات، تماشاچی آن‌چنانی هم ندارد، بنابراین تقریباً هیچ اسپانسری حاضر به حمایت مالی از تیم‌های ورزشی زنان نیست؛ در نتیجه در بسیاری از رشته‌های ورزشی تیم‌های منسجمی وجود ندارد. بی‌میلی سیمای جمهوری اسلامی ایران به پخش این مسابقات، مربوط به مسائل شرعی و تاکیدات قرائت اسلام سنتی بر خودنمایی نکردن زنان در برابر مردان یکی از مشکلات است. ورزش بدون رسانه و تبلیغات و اسپانسر ره به ضعف می‌گراید.


تختی چنان حرمتی برای مبارزه مدبرانه و مبتنی بر عقل قائل بود که در یادداشت خود برای مسابقات جهانی ۱۹۵۹ تهران، اشتباهات نابخردانه روی تشک را معادل «گناه» دانست.
بر اساس مصوبهٔ شورای عالی انقلاب فرهنگی در ۱۴ مهر ۱۳۷۲، تمرینات و مسابقات زنان باید در اماکن ویژه باشد و مردان اجازهٔ آمد و شد در این اماکن و دیدن این تمرینات و مسابقات را ندارند؛ بنابراین، پخش این مسابقات غیرقانونی است.


بر اساس دانش تجزیه و تحلیل بود که پیش‌بینی‌های او برای مسابقات جهانی ۱۹۵۹ تهران، در مقایسه با دوستان خبرنگارش در مجله کیهان ورزشی دقیق از آب درآمد. او گفته بود:
همان‌طور که گفته شد، پخش نکردن مسابقات زنان از تلویزیون سبب شده‌است تا استقبال اسپانسرها از ورزش زنان کاهش یابد و این امر، مشکلات اقتصادی زیادی را برای باشگاه‌ها در پی داشته‌است. همین موضوع سبب شده تا تفاهم‌نامه‌ای میان سازمان تربیت بدنی و تمامی فدراسیون‌های ورزشی امضا شود که طی آن باید حداقل ۴۰ درصد اعتبارات و درآمدهایشان را در حوزهٔ ورزش زنان هزینه کنند؛ که بسیاری از نهادها و فدراسیون‌ها به این مصوبه عمل نمی‌کنند.
[[پرونده:زنان روسی مجبور به حجاب اجباری در مسابقات.jpg|جایگزین=تیم روس|بندانگشتی|309x309پیکسل|فوتسال زنان روسی مجبور به حجاب اجباری]]
'''پوشش زنان ورزشکار ایرانی و مسابقات بین‌المللی'''


.<ref>بی بی سی فارسی - مدال آوران [[ایرانhttp://www.bbc.com/persian/sport/2012/07/120523 l2012 ir takhtiی|ایرانی]]</ref>
مسئلهٔ «حجاب»، یکی از بحث برانگیزترین مسائل حوزهٔ زنان در ایران امروز است، کاملاً رنگ ایدئولوژیک به خود گرفته‌است و بزرگ‌ترین نشانه و علامت جمهوری اسلامی تلقی می‌شود. با این‌که انواع و اقسام معضلات اجتماعی و زشتی‌های زیان بار و ویرانگر مانند دروغ، خیانت امانت، نقض عهد، ریاکاری، رباخواری، دزدی، اختلاس، فحشا و غیره در جامعه بیداد می‌کند و در اسلام هم این معضلات به شدت تفبیح شده و چندین برابر مسئلهٔ حجاب در قرآن و روایات دربارهٔ آن‌ها هست، اما سیستم سیاسی، یک صدم حساسیتی که برای حجاب نشان می‌دهد برای آن معضلات از خود نشان نمی‌دهد.


== منابع ==
به همین ترتیب مسئلهٔ دیگری که یکی از معضلات ورزش زنان ایران در سطح حرفه‌ای است، بحث پوشش مورد تأیید حکومت حاکم در ایران است و مسبب محدودیت‌های بسیاری شده‌است. البته بعضاً دیده شده‌است که برخی زنان ورزشکار از دیگر کشورهای اسلامی هم از یک حداقلی از پوشش برخوردارند. اما به جز در موارد نادری، به نظر می‌رسد، این پوشش‌ها انتخاب شخصی ورزشکاران است. اما در مورد ایران این مسئله یک امر کاملاً اجباری است و ورزشکاران حق تخطی از آن را در مسابقات بین‌المللی ندارند و حتی یک ورزشکار غیرمسلمانان ایرانی هم اختیار این را ندارد که رعایت حجاب نکند.
پانویس<ref name=":0">به یاد شهلا توکلی همسر غلامرضا تختی - https://rahekargar1358.wordpress.com/2014/06/20/6742/</ref>{{پانویس|۲}}
<references group="https://rahekargar1358.wordpress.com/2014/06/20/6742/" />


<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
ممنوعیت تماشای مسابقات والیبال در استادیوم‌ها برای زنان بر خلاف ممنوعیت حضور در مسابقات فوتبال، مربوط به چند سال گذشته‌است. حضور زنان تا سال ۱۳۹۱ برای تماشای مسابقات والیبال و بسکتبال در ورزشگاه آزادی ممکن بود اما در این سال برای اولین بار زنانی که برای تماشای مسابقه والیبال تیم‌های ایران و ژاپن به ورزشگاه رفته بودند با ممنوعیتی تازه و اعلام‌نشده روبه‌رو شدند و اجازه حضور در استادیوم به آنها داده نشد. فدراسیون جهانی والیبال و سازمان‌های مدافع حقوق بشر تا به حال بارها از حکومت ایران خواسته‌اند به ممنوعیت حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی پایان دهد.<ref>چالشهایی که زنان با آن مواجه هستند ـ [https://www.peace-mark.org/66-11]</ref>


== زندگی‌نامه حبیب خبیری ==
== نیلوفر حامدی روزنامه‌نگار ==
حبیب خبیری بازیکن سابق فوتبال اهل ایران مدافع سابق تیم ملی فوتبال ایران است. وی سابقه بازی در باشگاه فوتبال هما را دارد.
[[پرونده:نیلوفر حامدی.jpg|جایگزین=روزنامه‌نگار|بندانگشتی|176x176پیکسل|نیلوفر حامدی]]
'''مطالبات ورزش زنان از روحانی چیست؟؛ از حسرت حضور در ورزشگاه‌ها تا درد تبعیض بین زنان و مردان ورزشکار'''


وی سابقه ۱۸ بازی و ۲ گل ملی نیز در کارنامه دارد.
فرهنگستان فوتبال ـ انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ هم با تمام فراز و نشیب‌هایش به پایان رسید و حسن روحانی به مدت چهارسال دیگر رئیس جمهور ایران باقی ماند. از بین حدود ۵۷میلیون واجد شرایط برای رأی دادن در ایران، ۲۳میلیون و ۵۴۹هزار و ۶۱۶ نفر به ادامه کار روحانی رأی دادند. یعنی ۵۷درصد! اما خواسته این ۵۷درصد از مردم کشورمان که حدود نیمی (بیشتر یا کمتر) از آن‌ها را هم زنان تشکیل می‌دهند، از رئیس جمهور منتخبشان در حوزه ورزشی زنان چیست؟! برای بررسی این موضوع ابتدا باید مطالبات ورزشی زنانی که به روحانی رأی داده‌اند را به چند بخش تقسیم کرد. آن‌هم با توجه به جایگاه این زنان. به این معنی که قطعاً خواسته یک زن ورزشکار که در تیم ملی کشورش بازی می‌کند، با زنی که سال‌هاست در یک باشگاه مربی‌گری می‌کند و مطالبات یک زن که تنها مخاطب ورزش است، تفاوت دارد.<ref name=":1">مطالبات ورزشی زنان از روحانی - [http://f-f.ir/%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%8A-%DA%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D8%9F%D8%9B-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD/]</ref>


حبیب خبیری به خاطر شرکت در تظاهرات علیه انقلاب اسلامی محکوم شناخته شده و اعدام شد
'''ما و حسرت حضور در ورزشگاه‌ها'''


<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
ابتدا با قشر گسترده‌ای از زنانی آغاز می‌کنیم که تنها، مخاطب ورزش هستند. آن‌هایی که تا به حال حتی یک بار هم نتوانسته‌اند وارد استادیوم آزادی شوند. آن‌هایی که تمام سال را منتظر رسیدن لیگ جهانی والیبال می‌مانند تا هفته میزبانی ایران برسد، اما وقتی بازی‌ها بیخ گوششان برگزار می‌شود هم نمی‌توانند وارد ورزشگاه ۱۲هزار نفری شوند. بدون شک مهم‌ترین و اصلی‌ترین و شاید حتی تنها مطالبه این قشر از زنان در حوزه ورزشی، لغو ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه‌هاست. موضوعی که البته در دوسال اخیر به مطالبه جدی‌تری از سوی مردم تبدیل شده‌است. اهمیت این موضوع در این مدت آنقدر افزایش پیداکرده که حتی وزارت ورزش هم به شکل جدی به فکر پیگیری این موضوع افتاده‌است. تا جایی که فریبا محمدیان معاون بانوان وزارت ورزش حرف از برنامه‌های حوزه زنان وزارت در این‌باره زده‌است. گفته می‌شود وزارت ورزش درصدد است آخرین مسابقه تیم ملی فوتبال در مسیر جام جهانی را با حضور زنان و فرزندانشان برگزار کند. موضوعی که حتی در میتینگ‌های رئیس جمهور هم از سوی مردم مطرح شده بود. سحر دولتشاهی بازیگر ایرانی که جزو حامیان روحانی هم محسوب می‌شد، در همایش ورزشگاه آزادی نطقش را با این جمله شروع کرد: «من از اینجا ورزشگاهی که دختران بسیاری آرزو دارند فقط یک‌بار از حق حضور در آن برخوردار باشند، با شما دربارهٔ آزادی صحبت می‌کنم. به آزادی سلام می‌کنم.»


== هوشنگ منتظرالضهور ==
بعد از انقلاب حضور تماشاگران زن در ورزشگاه‌ها ممنوع شد. از دهه هشتاد به بعد زنان به شکل‌های مختلف و با راه اندازی کمپین و حضور در پشت درهای ورزشگاه خواستار حق ورود به استودیوم‌های شدند.
هوشنگ، در سال ۱۳۳۲ در خانواده ای متوسط در تهران متولد شد. خانواده او از اهالی سده (اصفهان (همایونشهر) بودند، اما، پدرش در تهران، به باغبانی و کارگری در شهرداری اشتغال داشت. در سال ۴۹، هنگامی که پدرش بازنشسته شد، هوشنگ همراه خانواده اش به اصفهان رفت و در آن جا دیپلم متوسطه خود را در رشته طبیعی گرفت و در کنکور سراسری در رشته زبان آلمانی در دانشگاه تهران پذیرفته شد. هوشنگ برای آن که مخارج تحصیلات خود را تأمین کند، روزها به دانشگاه می‌رفت و شبها به کار تاکسیرانی می‌پرداخت، از جمله به دلیل همین مشکلات مالی بود که او تحصیلاتش را در دانشگاه تهران ناتمام گذاشت و به اصفهان بازگشت. در سال ۱۳۵۲، منتظرالظهور در دانشگاه اصفهان در رشته تاریخ و علوم تربیتی پذیرفته شد.


در همین زمان او در مسابقات کشتی فرنگی به مقام قهرمانی ایران رسید و مدتی بعد، در وزن ۸۲کیلوگرم، به همراه تیم ملی ایران در بازیهای المپیک ۱۹۷۶ مونترال شرکت کرد. منتظرالظهور یک سال بعد در مسابقات قهرمانی دانشجویان جهان در صوفیه بلغارستان شرکت کرد. پس از بازگشت از صوفیه به سربازی رفت.<ref>[http://onthewayiran.blogspot.al/2015/09/blog-post.html پیشتازان] راه آزادی - هوشنگ [[منتظرالضهورhttp://onthewayiran.blogspot.al/2015/09/blog-post.html|منتظرالضهور]]</ref>
از جمله گروه‌هایی که برای ورود به استادیوم فعالیت کردند می‌توان از "روسری سفیدهاً نام برد که در بازی‌های مقدماتی جام جهانی در سال ۲۰۰۶ جلوی درهای استادیوم تحصن می‌کردند. در همین زمینه در سال ۲۰۰۷ جعفر پناهی فیلم :آفساید" را ساخت که موضوع آن علاقه چند دختر ایرانی به تماشای بازی فوتبال در استادیوم و گرفتار شدن آنها است.<ref name=":1" />


== فعالیتهای سیاسی ==
مخالفین با ورود زنان به استادیوم‌ها مناسب نبودن فضای اخلاقی و امنیتی استادیوم را دلیل ممنوعیت حضور تماشاگران زن اعلام می‌کنند ولی این دلیل از طرف زنان پذیرفته نمی‌شود و آنها خواستار حق ورود به استادیوم هستند.
این ایام مصادف بود با اوجگیی تظاهرات مردم در جریان قیام ضدسلطنتی و هوشنگ که افسر وظیفه در سپاه دانش بود، با لباس و درجه نظامی در شبهایی که حکومت نظامی برقرار بود، مجروحان و افراد تحت تعقیب را نجات می‌داد و جابجا می‌کرد. پس از سرنگونی شاه، هوشنگ منتظر الظهور، به عنوان مربی ورزش در دانشگاه اصفهان مشغول به کار شد. به دلیل محبوبیتی که بین دانشجویان داشت و صلاحیتهایی که از خود نشان داد، به عنوان مدیر کل تربیت بدنی دانشگاه اصفهان انتخاب شد. در این سمت او همیشه یار و یاور ورزشکاران و دانشجویان بود.


یکی از قهرمانان کشتی ایران و از یاران منتظر الظهور، در این باره می‌گوید «یک روز تیم فوتبال دانشگاه اصفهان در زمین فوتبال دانشگاه مشغول تمرین بود. در دورانی که در اصفهان به بهانه انقلاب فرهنگی، دانشگاه را تعطیل کرده بودند و آنجا را در اختیار بسیج جنگ ضدمیهنی قرار داده بودند، زهرایی، معاون وقت دانشگاه اصفهان، تعدادی از زنان پاسداران و خانواده‌های آنها را به سالن غذاخوری دانشگاه آورده بودند تا برای جبهه‌های جنگ بافندگی و خیاطی کنند. او به محض دیدن تمرین فوتبالیستها، به زمین فوتبال می‌آید و خطاب به بازیکنان شروع به فحاشی می‌کند. ورزشکاران که به شدت از برخوردهای او ناراحت شده بودند، او را گرفته و به محل تربیت بدنی دانشگاه، نزد منتظرالظهور می‌آورند و به او می‌گویند «اگر راست می‌گویی الان فحش بده! زهرایی مزدور، با بیشرمی شروع به فحش دادن به فوتبالیستها می‌کند. هوشنگ که وقاحت معاون دانشگاه را می‌بیند، بدون توجه به خطرات جانی و شغلی که این کار برایش داشت، به دهان آن مزدور می‌کوبد و وی را نقش بر زمین می‌کند.
حتی هنگامی که در مسابقه‌های بین‌المللی که به تماشاگران زن تیم مهمان اجازه ورود به استادیوم داده می‌شود تماشاگران زن ایرانی نمی‌توانند وارد استادیوم شوند. تلاش‌هایی در رابطه با رفع این ممنوعیت صورت گرفته‌است ولی تاکنون غیر از چند مورد پراکنده نتیجه ای نداشته‌است.


بعد از آن بود که هوشنگ به مدت یک ماه و نیم منتظر خدمت شد». منتظر الظهور در تاریخ ۲۲ مرداد ۶۰، در مسابقات قهرمانی کشور در یزد، در وزن ۹۰کیلوگرم به مقاومت قهرمانی ایران رسید. در همین زمان بود که به دلیل فعالیتهای سیاسیش مورد تعقیب سپاه پاسداران قرار گرفت و سرانجام در نیمه شب ۲۴ مرداد سال ۶۰، پاسداران به خانه او ریختند و او را به زندان سپاه اصفهان، که محل سابق ساواک شاه در خیابان کمال الدین اسماعیل بود، منتقل کردند. پهلوان سرفراز تیم ملی، سرانجام پس از ۵۰روز شکنجه‌های قرون وسطایی عوامل خمینی، در سحرگاه ۱۱ مهر سال ۱۳۶۰، قهرمانانه جان خود را فدا کرد
چند روز بعد از جشن‌های خیابانی پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۹۲ قرار شد جشن پیروزی برای راهیابی به جام جهانی برزیل در استادیوم آزادی برگزارشوذ. با اعلام ممنوعیت ورود زنان، جشن با اعتراض زنان و تعدادی از مردان روبرو شد که منجر به سردی استقبال از جشن شد. اما با روی کار آمدن دولت جدید همچنان انتظار می‌رود که شرایط برای حضور زنان در ورزشگاه‌ها فراهم شود.


عوامل خمینی که از توان جسمی و گردنفرازی هوشنگ و همرزم قهرمانش، مجاهد شهید احمد شاطرزاده، قهرمان کشتی آموزشگاه‌های اصفهان، در وحشت بودند، بر خلاف معمول که زندانیان سیاسی را برای تیرباران به باغ ابریشم می‌بردند، هوشنگ و احمد را در داخل زندان اصفهان به خاک و خون کشیدند و جانشان را گرفتند
زنان ایرانی هر زمان که به آنها فرصت مشارکت داده شده موجب پیروزی و سربلندی کشور شده‌اند. تصویر زنان ورزشکار ایرانی در میدان‌های ورزشی جهانی زمانی می‌تواند به درستی انعکاس دهنده مشارکت زنان در امور اجتماعی و اقتدار و افتخار ملی باشد که درون کشور به وضعیت ورزش زنان رسیدگی شود و حق حضور و پیشرفت در صحنه‌های ورزشی از آنها دریغ نشود. آن زمان آینه ای که تصویر زن ایرانی را انعکاس می‌دهد دیگر خمیده نخواهد بود


یکی از کسانی که در واپسین شب زندگی هوشنگ در کنار وی بوده خاطره خود را از این پهلوان دلاور چنین تعریف می‌کند: «شب آخر با هوشنگ بودیم. می‌دانست که فردا صبح اعدامش می‌کنند. با آرامش گفت افتخار می‌کنم که سینه ام را گلوله‌هایی بشکافد که نام ارتجاع بر روی آنان نوشته شده» بعد به سنت پهلوانان و سرداران گذشته ایران گفت: «فردا، وقتی که اولین گلوله به سینه ام خورد، خونم را بر چهره ام خواهم زد تا پس از مرگ اگر زردرو شده باشم، فکر نکنند از ترس بوده». به این ترتیب مجاهد شهید هوشنگ منتظر الظهور، از سکوی قهرمانی کشتی به سکوی سرفرازی و شرف خلق گام نهاد<ref>پیشتازان راه آزادی - خاطره ای ازیک [http://onthewayiran.blogspot.al/2015/09/blog-post.html یار]</ref>
'''زنان و ورزش همگانی'''


== خاطره ای از استاد پهلوان هاشم قنبری در مورد هوشنگ منتظرالظهور ==
آخرین جامعه مورد نظر ما در این گزارش زنانی هستند که مطالبه اصلی‌شان پرداختن به ورزش عمومی است. این افراد نه دنبال ورزش حرفه‌ای هستند و نه عاشق تماشای مسابقات در استادیوم‌ها. اما همین زنان دوست دارند ورزش همگانی را به طور مرتب در برنامه زندگی‌شان داشته باشند اما مشکلات زیادی سر راهشان قرار دارد. مثلاً زنان شاغلی که به سختی می‌توانند باشگاهی پیدا کنند که سانس بعداز ظهرش برای مردان نباشد. یا زنانی که دوست دارند در پارک‌ها پیاده‌روی و ورزش کنند اما شرایط محیطی برایشان مهیا نیست. این جامعه با توجه به اینکه ورزش برای آن‌ها نقش سلامتی دارد، اتفاقاً باید بسیار زیاد مورد توجه قرار گیرند<ref name=":1" />
با خدابیامرز هوشنگ توی تیم ملی بودیم و چون دو تایی مون از اصفهان بودیم اکثراً با هم یودیم و با هم همه جا می‌رفتیم.


یادمه تو یک اردوهای تیم ملی که توی رامسر بود با هم رفتیم بازار تا برای دوستان و رفیق هامون میوه بخریم … این پیشنهاد از خود هوشنگ بود خیلی بچه‌های تیم را دوست داشت. خلاصه وقتی به بازار رسیدیم یه حاج آفای مسن بود که وسط بازار تو یک گاری سیب می‌فروخت و داد می‌زد و مشتری طلب می‌کرد.
== دیوار کوتاه بانوان ورزشکار ==
دختران ورزشکار در لیگ‌ها و رشته‌های مختلف قراردادهای مالی ناچیزی با باشگاه‌های خود دارند. قراردادهایی که با مبالغ نجومی در ورزش مردان تفاوت اساسی دارد و البته این انتظار هم نیست که قراردادهایی که با مردان بسته می‌شود به همان میزان مالی با دختران ورزشکار عقد شود اما مسئله این است که همان مبالغ ناچیز هم به آن‌ها پرداخت نمی‌شود.


<nowiki>هوشنگ گفت : هاشم نمی خواد از مغازه ها میوه بخری از همین حاجی می خریم به این ترتیب که چون پیرمرد دستگاه و مغازه ای نداشت خواسته بود اونو کاسب کنه!  من یه پاکت از پیرمرد گرفبتم و مشغول سوا کردن میوه ها شدم که هوشنگ یواشکی در گوشم گفت : [ " دم پسا جمع کن ! " اون هم این ها را که سوا نخریده حیف می شن میوه های لک دارشو که دیگه کسی ازش نمیخره باید بریزتشون دور ] بعد هم وقتی دید پیرمرده داره  نگاهمون می کنه خندید و به لهجه اصفهانی بهش گفت : حجی ! دم پسا جمع کردیم ....  نری بوگوی اصفانیا خسیس اند خب ها شو بردن و سوا کردن ها .....  که هر سه نفرمون زدیم زیر خنده . </nowiki>
«مگه گناه کردیم که با شما قرارداد بستیم؟ ” “مگه ما خرج نداریم» ” هزینه کفش و فیزیوتراپی من فلان قدر میشه” «مجبور شدیم قید قراردادمونو زدیم». این‌ها بخشی از گلایه دختران ورزشکار از باشگاه‌هایشان است. گلایه‌هایی از سر درماندگی از دریافت پولی که برای آن، عرق ریخته‌اند، وقت گذاشته‌اند و از خانه دور بوده‌اند.


یادش بخیر من مثل هوشنگ تو کشتی اصفهان ندیدم خیلی خونگرم و با محبت بود و رو شهرش عجیب تعصب داشت. خدا بیامرزتش !!
دیوار دختران ورزشکار، کوتاه‌ترین دیوار در باشگاه‌ها است. آن‌ها در آخرین اولویت پرداخت دستمزدها قرار دارند و زمانی که یک باشگاه تحت فشار مالی قرار می‌گیرد اعتبار مالی موجود خود را صرف تیم‌های مردان می‌کند بدون توجه به این که دختران ورزشکار هم هزینه دارند، باید تجهیزات ورزشی شان را خریداری کنند، به فیزیوتراپی بروند و حتی برخی از آن‌ها خرج خانواده را بدهند.<ref name=":5">دیوارکوتاه بانوان ورزشکار-[https://www.tarafdari.com/%D8%AE%D8%A8%D8%B1/960295/%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A]</ref>


مرحوم هوشنگ منتظر الظهور کسی است که در مسابقات انتخابی تیم ملی کشتی فرنگی ایران جهت اعزام به المپیک ۱۹۷۶ مونترال کانادا شرکت کرد و " '''خسرو نظافت دوست''' " را در دقیقه اول مسابقه ضربه فنی نمود. همچنین در همین مسابقات بود که کشتی‌گیر مطرح زمان خود " '''عبدالرضا یوسف آبادی '''" را با نتیجه ۱۸–۴ شکست داد و توانست به پیراهن تیم ملی برسد و مسافر مونترال شود.
موضوع اما اسف بار تر از این است. به ورزش بانوان ایران به حدی ظلم شده که آن‌ها از ترس این که مبادا باشگاه برای سال آینده قید تیمداری در بخش بانوان را بزند حاضر می‌شوند برای مدت طولانی لب از لب نگشایند و شکایتی نکنند.


دقت گردد زنده یاد منتظر الظهور در این مسابقات سر سخت‌ترین و با سابقه‌ترین حریفان خود را در شرایطی مغلوب نمود که فقط '''۲۲''' سال سن داشت و یک '''دانشجو''' بود.
در برخی از باشگاه‌ها، ورزشکار پس از ۲ سال هنوز نتوانسته مبلغ ناچیز چند میلیون تومانی حضور در لیگ را دریافت کند. مگر سقف قرارداد ورزشکاران دختر در رشته‌های مختلف چقدر است که برای پرداخت همان مبلغ ناچیز، دست و دلمان بلرزد؟ قراردادهایی که گاهی حتی هزینه رفت و آمد و خورد و خوراک هم نمی‌شود و ورزشکار بخش اعظم همان مبلغ را باید صرف خرید تجهیزات مورد نیاز ورزشی اش و یا درمان آسیب دیدگی کند.


متأسفانه منتظر الظهور خیلی زود از میان ما رخت بر بست و کشتی اصفهان اکنون نیاز به وجود چنین قهرمانانی را درک می‌کند زمانی که او آرام خوابیده‌است.
ما از برابری و عدالت حرف می‌زنیم. این برابری و عدالت می‌گوید اگر باشگاهی چند تیم ورزشی دارد در زمان پرداخت مطالبات بازیکن و مربیانش باید به طور عادلانه تمام تیم‌هایش را در نظر بگیرد برای مثال اگر قرار است تیم فوتبال مردان ۳۰ درصد دریافت کند این موضوع باید شامل تیم‌های بانوان شود.


'''" کشتی اصفهان مانند هوشنگ منتظر الظهور دیگر نخواهد دید "'''<ref>بالاترین - خاطره ای از پهلوان هاشم [https://www.balatarin.com/permlink/2014/5/15/3570721 قنبری]</ref>
بازیکن و مربی در یک باشگاه با عقد قرارداد، تعهدی اخلاقی به باشگاهشان پیدا می‌کنند که در غم و شادی در کنار آن باشند. بنا بر این در روز بی‌پولی، آن‌ها صبوری خواهند کرد اما این صبوری نباید به معنای سوء استفاده از سکوت و نجابت آن‌ها باشد.


== فیلابی ==
این که یک شخص حقیقی یا حقوقی، یک مجموعه صنعتی یا یک ارگان به ورزش بانوان ورود می‌کند فکر باز و لطف غیرقابل انکار آن مجموعه به ورزش بانوان را می‌رساند اما این به معنای منت نهادن بر سر دختران ورزشکار نیست. تیمداری کنیم، به تعهدات عمل نکنیم و در برابر درخواست عمل به تعهدات طلبکار باشیم؟<ref name=":5" />
<nowiki>---------------</nowiki>پهلوان مسلم اسکندر فیلابی پرافتخارترين ورزشكار ايران در تاريخ بازيهاي آسيايي ميباشد. اين پهلوان در سال ١٣٢٣ در روستاي فيلاب شهر قوچان به دنيا آمد پهلوان فيلابي، پرچم‌دار کاروان ورزشی ایران در مسابقات المپيك ١٩٧٦ مونترال كانادا و همچنين بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران بود كه در هر دو رشتهٔ فرنگی و آزاد در دستهٔ فوق سنگین به قهرمانی رسید که واقعه‌ای نادر در این رشته است. فیلابی با ۴ مدال طلا در بازی‌های آسیایی پرافتخارترین ورزش‌کار ایران در تاریخ بازی‌های آسیایی است مسلم اسكندر فيلابي تنها كشتي گير ايرانيست كه در پنج رشته كشتي آزاد، كشتي فرنگي، كشتي پهلواني، كشتي سامبو و كشتي با چوخه صاحب مدال طلا شده است نكته جالب و تحسين برانگيز در مورد پهلوان فيلابي "حملِ پرچم المپيك ١٩٧٦ مونترال تنها با يك دست" كه حاكي از نيرو و قدرت بالاي اين دلاور خراساني بود، ميباشد مسلم اسكندر فيلابي داراي مدرك كارشناسي ارشد تربيت بدني از دانشگاه جورج واشنگتن ميباشد و هم اكنون نيز در امريكا اقامت دارند ________________________________________


{{پانویس}}
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۴

ورزش زنان درایران

عکس بصورت تیمی
تیم ورزشکاران زنان

ورزش زنان ایران در دهه چهل شمسی شروع به رشد کرد و در دهه پنجاه در حال گسترش بود که انقلاب رخ داد. مرور مهم‌ترین رویدادهای ورزشی که زنان ایران قبل و بعد از انقلاب در آنها شرکت داشته‌اند می‌تواند نشانگر روند حرکت ورزش زنان و پیشرفت‌ها و موانع موجود در این مسیر باشد.

هم پیش و هم پس از انقلاب در بسیاری از تصویرهای ارائه شده زن نماد کشور است. به همین دلیل چگونگی انعکاس تصویر زن ایرانی در سطح جهان برای سیاستگذاران اهمیت ویژه ای دارد. پیش از انقلاب تصویر مطلوب، زنی بود که نشانه‌های مدرن و یا غربی بودن را داشته باشد. به همین دلیل اگرچه حضور زن در میدان‌های ورزشی برای همه قشرها جامعه به راحتی پذیرفته نمی‌شد، سیاست کلی کشور مشوق این حضور بود.

تصویر فوتبالیست‌ها، شناگران، ژیمناست‌ها، و ورزشکاران زن دیگر روی جلد مجله‌های زنان و ورزشی نشان می‌دهد که یکی از الگوهای زن موفق، زن ورزشکار بود. ورزش نشان قدرت و پیشرفت بود و زن قهرمان عامل سربلندی کشور.

بعد از انقلاب زن همچنان نماد کشور محسوب می‌شد ولی این بار این نماد نشانه‌های اسلامی را با خود حمل می‌کرد.[۱]

پوسترهای سال‌های اول انقلاب و دوره جنگ بر حجاب و تواضع زن ایرانی و نقش مادری او در رشد و حمایت از رزمندگان دوران جنگ تأکید داشت. زن با حجاب سمبل کشور شده بود.

اولین حضور زنان ورزشکار ایرانی در مسابقه‌های جهانی به بازی‌های آسیایی ۱۹۵۸ ژاپن برمی گردد. در این دوره از مسابقه‌های آسیایی چهار زن از ایران در رشته‌های دو و میدانی و تنیس روی میز شرکت کردند.

المپیک ۱۹۶۴ توکیو اولین المپیکی بود که زنان ایرانی در آن حاضر بودند. در این رقابت‌ها نمایندگان زنان ایران در رشته‌های پرش ارتفاع، پرتاب دیسک، دو صد متر، پرش طول، و ژیمناستیک حضور داشتند.

در سال ۱۹۶۶ زنان ایران برای اولین بار توانستند در مسابقه‌های جهانی صاحب مدال شوند. در این سال تیم والیبال زنان به بازیهای آسیایی بانکوک راه پیدا کرد و برنده مدال برنز شد. در همین سال والیبال مردان هم به همین مقام رسید. به این ترتیب مردان و زنان والیبالیست ایرانی در کنار هم روی سکوی سوم بازی‌های آسیایی ایستادند.

مدال زنان ورزشکار ایرانی در در سال ۱۹۷۴ تبدیل به طلا شد. تیم ملی زنان شمشیربازی ایران در بازیهای آسیایی تهران به مقام قهرمانی رسید. در این دوره از بازی‌ها شمشیر بازی زنان ایران برنده ۲ طلا (فلوره تیمی و اپه تیمی)، یک نقره (مهوش شفائی) و یک برنز (گیتی محبان) شدن[۱]

مشکلات اساسی در عدم گسترش ورزش‌های همگانی در سطح بانوان ایران، ناشی از کمبود فضاهای ورزشی به ویژه بانوان می‌باشد عدم فرهنگ سازی مناسب در این زمینه از سوی مسئولان و رسانه‌های گروهی کمبود نیروی کارآزموده و با تجربه در زمینه آموزش رشته‌های مختلف ورزش‌های همگانی بانوان وعدم حق شرکت در استادیومهای ورزشی، عدم حق انتخاب پوشش مناسب برای شرکت در مسابقات، نداشتن امکانات ورزشی مناسب، نداشتن مربیان با تجربه بخاطر زن و مرد کردن تحت نام شئونات اسلامی و مشکلاتی از این قبیل …[۲]

پاسخ به چند سؤال

* آیا کسی به فکر توسعه ورزش در میان زنان ایرانی هست؟

* آیا می‌دانید چند درصد از زنان ایران ورزش می‌کنند؟

* چه کسی مسئول ورزش نکردن زنان است؟

* مهم‌ترین اولویت‌های ورزشی زنان چیست؟

دلایل این عدم پیشرفتها چیست؟

عکس جمعی
تیم فوتسال زنان

مهم‌ترین اولویت‌های ورزشی زنان چیست؟

مشکلات اساسی در عدم گسترش ورزش‌های همگانی در سطح بانوان کشور، ناشی از:

  1. کمبود فضاهای ورزشی ویژه بانوان
  2. عدم فرهنگ سازی مناسب در این زمینه از سوی مسئولان و رسانه‌های گروهی
  3. کمبود نیروی کارآزموده و با تجربه در زمینه آموزش رشته‌های مختلف ورزش‌های همگانی بانوان

۴. دسترسی نداشتن به فضاهای ورزشی عمومی و گران بودن آنهاست.[۳]

با توجه به وضعیت مطلوب پیشنهادی از سوی بانوان مورد بررسی، باید اقداماتی اصلاحی از سوی مسئولان ورزش‌های همگانی کشور در سطح بانوان صورت گیرد.

سیاست گذاری مشترک و اجرای تصمیمات گرفته شده در سطح وسیع تر برای توسعه ورزش همگانی ضروری است.

در زیر نقش هر یک از سازمان‌ها و مراکزی که در ساختار تشکیلاتی یاد شده، مشارکت دارند و می‌توانند در این راستا ایفا کنند، پیشنهاد شده‌است:

* صدا و سیما از راه پخش تیزرهای تبلیغاتی با مضمون گسترش فعالیت‌های ورزشی در بین مردم، با هدف فرهنگ سازی و اعلام برنامه‌های تفریحی ورزشی که از طرف نهادهای مختلف در مکان‌های گوناگون برگزار می‌کند.

* آموزش عالی از طریق آشنا کردن دانشجویان با انواع ورزش‌های همگانی و توسعه آنها در دانشگاه‌ها، برگزاری مسابقات در شاخه‌های متنوع ورزش‌های همگانی و تفریحی و اهدای جوایز ورزشی به برندگان مسابقات.

* شهرداری‌ها از راه احداث فضاهای ورزشی پوشیده و روباز همگانی با بهره‌گیری از مربیان تحصیل کرده در رشته تربیت بدنی و برگزاری مسابقات تفریحی ورزشی گروهی و خانوادگی به مناسبت‌های مختلف و توزیع وسایل ورزشی ارزان قیمت در بین مردم.

* برخی از فدراسیون‌های ورزشی از راه گسترش رشته‌های ورزشی به طور آماتور و غیر حرفه ای در بین مردم، مانند آمادگی جسمانی، ایروبیک، قایقرانی، هاکی، اسکیت و … با توجه به شرایط اقلیمی هر منطقه

* آموزش و پرورش از راه آموزش بازی‌های تفریحی ورزشی، بومی و محلی به دانش آموزان و برگزاری چنین مسابقاتی به مناسبت‌های مختلف در مدارس و اهدای جوایز ورزشی[۳]

مدیرکل دفتر هماهنگی امور ورزش بانوان

مدیرکل دفتر هماهنگی امور ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان گفت: در حوزه بانوان با مشکلات زیادی مواجهیم که نبود فضای ورزشی مناسب در دسترس بانوان و کمبود منایع مالی از آن جمله است

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز خراسان رضوی، پروین کرملو روز چهارشنبه در نشست روسای گروه ورزش بانوان شورای منطقه یک کشور در مشهد افزود: در قالب برنامه ششم توسعه مواد قانونی خوبی برای ورزش بانوان لحاظ شده و در این وزارتخانه دستورالعمل چگونگی استفاده از این مواد قانونی در دست تدوین است.

او افزود: مشکلات زیادی در حوزه ورزش بانوان وجود دارد و این قشر باید برای گرفتن حق خود ابتدا توانایی‌هایشان را به اثبات برسانند.

کرملو گفت: در این مدت در بخش ورزش بانوان رشد صعودی وجود داشت که البته نامحسوس است.

مسئول ورزش بانوان اداره ورزش و جوانان شهرستان مشهد نیز در این نشست گفت: ۸۹۵ باشگاه ورزشی در این استان فعالیت دارند که ۱۶۹ مورد آن مختص به بانوان و بقیه آنها مشارکتی است.

مدیر کل ورزش و جوانان خراسان رضوی هم در این نشست گفت: بطور معمول اعتبارات حوزه ورزش در بخش مردان و مسائل جاری هزینه می‌شود ولی ظرف سه سال اخیر در خراسان رضوی مقرر شد ۳۰ درصد اعتبارات هر هیئت به بخش بانوان اختصاص یابد

صبوریان ادامه داد: این استان در بخش ورزش به ویژه در حوزه بانوان حامی ملی ندارد ولی منتخبان پنجمین دوره شورای شهر مشهد نگاه ویژه ای به ورزش و به خصوص ورزش بانوان دارند.[۴]

بانوی چترباز ایرانی: زنان نباید از انجام هیچ رشته ورزشی منع شوند

بانوی چترباز ایرانی.png

پرش با چتر «یکی از راه‌های نشان دادن برابری توانایی زنان و مردان» است. این جمله را بهاره ساسانی، زن ایرانی علاقمند به فعالیت مهیج چتربازی در گفتگو با خبرگزاری فرانسه اعلام کرده‌است.

به اعتقاد وی انجام این فعالیت یکی از بهترین راه‌های فائق آمدن بر روزمرگی است و می‌تواند گامی کوچک در جهت تحول در جامعه تلقی شود.

بهاره ساسانی، ۳۵ ساله و حسابدار است. او با جثه ای کوچکی که دارد از سال ۲۰۱۶ چتربازی را آغاز کرده و به گفته خود تاکنون ۲۲۰ پرش انجام داده‌است.

خانم ساسانی به خبرگزاری فرانسه می‌گوید: «همه زنان را به کسب این تجربه تشویق می‌کنم. با انجام این فعالیت این حس در ما تقویت می‌شود که می‌توانیم آنچه را که می‌خواهیم بدست بیاوریم.» به اعتقاد او «زنان نباید از انجام هیچ رشته ورزشی منع شوند.»

این چترباز زن ایرانی خود را «فمینیست» نمی‌داند اما معتقد است «تفاوتی میان مردها و زنان وجود ندارد و اگر زنی اراده انجام کاری را داشته باشد بدون شک موفق می‌شود.»[۵]

در گزارش خبرگزاری فرانسه همچنین آمده‌است: «بر اساس قوانین جاری در ایران پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ زنان نمی‌توانند از کلیه حقوقی که مردان در این کشوربرخوردارند، بهره ببرند. با این وجود جمهوری اسلامی همزمان تلاش کرده‌است تا زنان در عرصه‌های اجتماعی بیشتر دیده شوند.»

بهاره ساسانی می‌گوید برخلاف دوستانش که پس‌انداز یا درآمد خود را صرف خرید خودرو، لباس و یا جواهرآلات می‌کنند ترجیح داده‌است که بر روی چتربازی، ورزش انحصاری مردان در ایران، سرمایه‌گذاری کند.

بنا به این گزارش در ایران هیچگونه سایت غیرنظامی مخصوص چتربازی وجود ندارد و علاقمندان باید برای یادگیری و انجام آن وارد ارتش شوند. به گفته خانم ساسانی یگان‌های ویژه نظامی و انتظامی گاهی اوقات از غیرنظامیان نیز برای پرش با چتر دعوت می‌کنند.

خبرگزاری فرانسه با استناد به خبرهای آرشیوی ایسنا می‌افزاید چهار تن از نخستین زنان چترباز ارتش در سال ۱۹۶۵ پیش از انقلاب اسلامی ایران دوره‌های آموزش خود را با موفقیت طی کرده بودند.

این در حالیست که پس از انقلاب پذیرش زنان در واحدهای ویژه ارتش متوقف شد اما در جمع نیروهای پلیس تعدادی از زنان امکان گذراندن دوره‌های چتر بازی و انجام پرش با چتر را داشته‌اند.

بهاره ساسانی که خارج از ایران و در کشورهای روسیه، کنیا، تایلند و امارات متحده عربی نیز تجربه پرش با چتر را داشته می‌گوید در میان غیرنظامیان تنها پنج زن را می‌شناسد که مدرک کامل دوره چتربازی را دریافت کرده‌اند.[۵]

وضعیت بد ورزش بانوان از زبان دو بانوی ورزشکار

بازیکن فوتسال زنان
نیلوفراردلان

ایسنا: همین چند هفته پیش بود که الهه احمدی و مریم طوسی، بانوان سرشناس ورزش ایران به ایسنا آمدند و دربارهٔ مسائل مختلف ورزش بانوان حرف زدند؛ این بار سولماز عباسی، قایقران المپیکی ایران و نیلوفر اردلان ملی‌پوش فوتسال بانوان میهمان ایسنا بودند. آن‌ها روبرویمان نشستند و از ورزش بانوان گفتند؛ از این که هنوز هم تفاوت بین ورزش مردان و زنان در جامعه ورزشی ایران مشهود است و هنوز مردان ورزشکار حرف‌هایشان را راحت‌تر به زبان می‌آورند تا زنان.

آنها گفتند که حضور با پوشش اسلامی در میادین بین‌المللی افتخار دارد اما کاش پس از حضور در این مسابقات مسئولی بیاید و از نظر فنی از بانوان بپرسد که تجربه‌اش چه بود و چه چیزهایی برایش مهیا نبود. آنها می‌گویند هنوز فرهنگ جامعه به شکلی است که به ورزش بانوان نگاه جنسیتی می‌شود.

باید بگویم که بانوان هیچ‌گاه خود را با مردان ورزشکار مقایسه نمی‌کنند اما چرا وقتی ورزشکاران مرد به مسابقه‌ای می‌روند و مقام می‌آورند، همان زمان پاداششان داده می‌شود! من همیشه گفته‌ام که بانوان با عشق در رشته فوتبال و فوتسال حضور دارند و معتقدم که من نسل سوخته فوتبال بانوان هستم مانند قدیمی‌های فوتبال مردان که می‌گویند ما نسل سوخته‌ایم؛ حالا هم من نسل سوخته فوتبال و فوتسال بانوان هستم. چون وقتی راه بازشده و تیم‌های پایه وجود دارد در نهایت دو سه سال دیگر می‌توانم فوتبال بازی کنم و قاعدتاً باید جای خود را به جوانترها خواهم داد.

تنها اردوی تیم ملی سه ماه تعطیل شد که دلیلش کوتاهی همه‌جانبه بود چون دلخوری‌هایی پیش‌آمد و همه را ناراحت کرد این موضوع بر می‌گردد به مراسم تجلیل که ما را دعوت کردند اما حتی اسم بازیکنان را نخواندند در حالی که ما بازیکنانی را داشتیم که از شهرهای دیگر آمده بودند و دوست داشتند که تنها لحظه‌ای نامشان گفته شود اما این اتفاق نیفتاد.

پیش ازالمپیک مسائلی برای فدراسیون ما پیش‌آمد و تحولاتی صورت گرفت که ورزشکاران هم ناخواسته وارد حواشی شدند و تحت تأثیر آن قرار گرفتند و هنوز هم این موضوعات ادامه دارد. بحث پاداش هم زخم کهنه‌ای است و دیگر از مطرح کردنش خسته شده‌ایم. اما همیشه برایم سؤال است که چه فرقی بین ورزشکاران مرد و زن وجود دارد؟ ما همه ورزشکار هستیم و تلاش می‌کنیم که بهترین نتیجه را بگیریم پس چرا این همه تفاوت وجود دارد؟ تنها چیزی که می‌تواند این مسئله را توجیه کند این است که از لحاظ فرهنگی و در بین عموم مردم؛ ورزشکاران مرد تافته جدا بافته هستند و این موضوع ما را اذیت می‌کند.[۶]

صحبتهای سولمازعباسی: به طول مثال وقتی از المپیک برگشتم جلسه‌ای را با خانم اکبرآبادی به عنوان مسوول اول ورزش بانوان گذاشتند؛ ما هم خوشحال شدیم که خواسته‌اند تا مشکلاتمان را بگوییم. اما وقتی به جلسه رفتیم متوجه شدیم که ورزشکاران را تک به تک فرا می‌خوانند. زمانی که داخل اتاق رفتم، خانم اکبرآبادی به همراه دو خانم دیگر در اتاق حضور داشتند و ابتدا معاون امور بانوان وزارت ورزش، من را محکوم کرد که چرا مربی‌ام فلانی است؟ چرا مربی و سرپرست تیم در زمان اعزام به المپیک زن و شوهر بودند؟ و در تمام مدت برایم سؤال بود که زن و شوهر بودن مربی و سرپرست تیم ملی چه ارتباطی به من ورزشکار دارد؟! خانم اکبرآبادی به من گفت که چرا کاورت در قایق داخل شلوارت بود؟

حین مسابقه
سولماز عباسی قایقران

من مقابل بسیاری از حرف‌های خانم اکبرآبادی سکوت کردم چون حرفهایشان فنی نبود و اصلاً نپرسید که ما در المپیک چه کار کرده‌ایم، تمریناتمان چگونه بود؟ مشکلی داشتیم یا نه … وزارت ورزش تنها یک کارشناس را در زمان المپیک همراه ما فرستاده بودند که این خانم کاملاً شخصی راجع به برخی مسائل که دیده بود در این جلسه به خانم اکبرآبادی گزارش می‌داد و خانم اکبرآبادی در اولین و آخرین جلسه‌ای که با من به عنوان یک ورزشکار المپیکی داشت، از من پرسید که چرا مربی‌ات با سرپرست تیم زن و شوهر هستند! واقعاً این موضوع چه ربطی به من ورزشکار داشت؟ وقتی خانم اکبرآبادی عنوان کرد که چرا کاورت را در قایق داخل شلوارت بود، عنوان کردم «خانم اکبرآبادی کاش می‌آمدید و قایق ما را می‌دید؛ صندلی ما درقایق، روی ریل حرکت می‌کند و اگر من کاورم را داخل شلوار نگذارم سر ۵۰۰ متر کاورم زیر صندلی می‌رود و باید بایستم و دوباره کاور را از زیر صندلی بیرون بکشم و هر ۵۰۰ متر همین اتفاق می‌افتد.» اما خانم اکبرآبادی عنوان کرد که شما نباید این موضوع را تشخیص دهید! که پاسخ دادم «کاش می‌آمدید و لباس ما را می‌دید. خودتان می‌گفتید ما چه لباسی بپوشیم.»

اما خانم اکبرآبادی عنوان کرد که "چرا روز مسابقه کاورت را از وسط پایت ندوختی!" که پاسخ دادم " ورزشکاری که به المپیک رسیده و برای اولین بار در چنین سطحی از مسابقات حضور دارد بنشیند و کاورش را از وسط پایش بدوزد؟" پاسخ خانم اکبرآبادی این بود که " می‌آمدی و لباست را از من می‌گرفتی" اما گفتم " مرجع من فدراسیون است و این لباس را فدراسیون در اختیار من گذاشته؛ این گونه نبوده‌است که از کمد شخصی‌ام لباس بردارم. این لباس یک لباس رسمی مسابقه است که سال‌هاست ملی پوشان با آن مسابقه می‌دهند تنها تفاوتش این است که قایقرانان در زمان مسابقه کاورشان را درمی‌آورند اما من راحت نیستم که کاورم را در بیاورم و به همین دلیل کاورم را در نیاوردم و داخل شلوار گذاشتم." آن زمان بغض کرده بودم و وقتی از اتاق بیرون آمدم گریه کردم چون احساس کردم نمی‌توانم با فردی که چنین مسوولیت بزرگی دارد دربارهٔ موضوعات واضح و بدیهی صحبت کنم. حتی مسائلی را که مطرح می‌کردم نمی‌پذیرفت.[۶]

سولماز عباسی:تنها چیزی که عنوان شد این بود که اصلاً از نتیجه شما راضی نبودم. ما پول خرج شما کردیم و این چه نتیجه‌ای بود؟ من هم گفتم «خانم اکبرآبادی من هم از نتیجه‌ای که گرفتم راضی نیستم. اما این هزینه‌ای که می‌گویید برای سایر ورزشکاران هم بوده اما من توانستم ورودی المپیک را بیاورم و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.» می‌خواهم بگویم آن زمانی که مقابل خانم اکبرآبادی نشسته بودم، از رفتن به المپیک پشیمان بودم و می‌گفتم من اینجا چه کار می‌کنم؟ و این تنها نشستی بود که من با خانم اکبرآبادی داشتم.

آن زمان به این نتیجه رسیدم که اگر مسئولین ورزش بانوان یک مرد بود اما ورزشی و فنی به موضوعات نگاه می‌کرد قطعاً چنین احساسی به من دست نمی‌داد. یعنی به این نتیجه رسیدم که بعضی اوقات می‌آییم یک چیز را درست کنیم و از آن طرف بام می‌افتیم. مثلاً می‌خواهیم برای خانم‌ها یک مسئول خانم بیاوریم و فرد غیر فنی را به عنوان مسئول می‌گذاریم که بیشتر چوب لای چرخ ورزشکاران زن می‌گذارد. مثلاً؛ در فدراسیون قایقرانی خانم دباغ به عنوان نایب رئیس بانوان، سعی می‌کند که بین ورزشکاران مرد و زن تفاوتی وجود نداشته باشد اما باز هم گاهی نگاه جنسیتی می‌شود. یعنی می‌آیند تیم را با کادر بانوان می‌بندند و مربی که سطح بسیار پایین‌تری نسبت به ورزشکار دارد را در ترکیب تیم می‌گذارند و با این کار بیشتر به بانوان لطمه می‌زنند.

البته در حال حاضر ملی پوشان خود را با شرایط فعلی وقف داده‌اند اما نیاز دارند که یک مربی خوب بالای سرشان باشد.

واقعیت این است که عمر ورزش بانوان آنقدر در کشور کوتاه است که ما در حال حاضر مربی زن خوب نداریم که بتواند جهشی در کیفیت کار ورزشکاران زن به وجود آورد و نیاز است برای بانوان از خارج مربی بیاورند؛ اما می‌گویند پول نداریم. قرار نیست وقتی پولی برای آوردن مربی خارجی نیست، مربی بالای سر تیم ملی باشد که تیشه به ریشه تیم بزند.[۶]

چالش‌هایی که زنان با آن مواجه هستند

نبود اسپانسر

ورزش زنان با وجود همهٔ پتانسیل‌هایی که دارد، دنیایی از مشکلات ریز و درشت است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها نداشتن حامی مالی است. هر تیمی برای انجام فعالیت‌های ورزشی نیاز به اسپانسر مالی دارد، اما از آن‌جایی که مسابقات ورزشی زنان در هیچ رسانه‌ای منعکس نمی‌شود و به دلیل محدودیت‌های فرهنگی و عدم تبلیغات، تماشاچی آن‌چنانی هم ندارد، بنابراین تقریباً هیچ اسپانسری حاضر به حمایت مالی از تیم‌های ورزشی زنان نیست؛ در نتیجه در بسیاری از رشته‌های ورزشی تیم‌های منسجمی وجود ندارد. بی‌میلی سیمای جمهوری اسلامی ایران به پخش این مسابقات، مربوط به مسائل شرعی و تاکیدات قرائت اسلام سنتی بر خودنمایی نکردن زنان در برابر مردان یکی از مشکلات است. ورزش بدون رسانه و تبلیغات و اسپانسر ره به ضعف می‌گراید.

بر اساس مصوبهٔ شورای عالی انقلاب فرهنگی در ۱۴ مهر ۱۳۷۲، تمرینات و مسابقات زنان باید در اماکن ویژه باشد و مردان اجازهٔ آمد و شد در این اماکن و دیدن این تمرینات و مسابقات را ندارند؛ بنابراین، پخش این مسابقات غیرقانونی است.

همان‌طور که گفته شد، پخش نکردن مسابقات زنان از تلویزیون سبب شده‌است تا استقبال اسپانسرها از ورزش زنان کاهش یابد و این امر، مشکلات اقتصادی زیادی را برای باشگاه‌ها در پی داشته‌است. همین موضوع سبب شده تا تفاهم‌نامه‌ای میان سازمان تربیت بدنی و تمامی فدراسیون‌های ورزشی امضا شود که طی آن باید حداقل ۴۰ درصد اعتبارات و درآمدهایشان را در حوزهٔ ورزش زنان هزینه کنند؛ که بسیاری از نهادها و فدراسیون‌ها به این مصوبه عمل نمی‌کنند.

تیم روس
فوتسال زنان روسی مجبور به حجاب اجباری

پوشش زنان ورزشکار ایرانی و مسابقات بین‌المللی

مسئلهٔ «حجاب»، یکی از بحث برانگیزترین مسائل حوزهٔ زنان در ایران امروز است، کاملاً رنگ ایدئولوژیک به خود گرفته‌است و بزرگ‌ترین نشانه و علامت جمهوری اسلامی تلقی می‌شود. با این‌که انواع و اقسام معضلات اجتماعی و زشتی‌های زیان بار و ویرانگر مانند دروغ، خیانت امانت، نقض عهد، ریاکاری، رباخواری، دزدی، اختلاس، فحشا و غیره در جامعه بیداد می‌کند و در اسلام هم این معضلات به شدت تفبیح شده و چندین برابر مسئلهٔ حجاب در قرآن و روایات دربارهٔ آن‌ها هست، اما سیستم سیاسی، یک صدم حساسیتی که برای حجاب نشان می‌دهد برای آن معضلات از خود نشان نمی‌دهد.

به همین ترتیب مسئلهٔ دیگری که یکی از معضلات ورزش زنان ایران در سطح حرفه‌ای است، بحث پوشش مورد تأیید حکومت حاکم در ایران است و مسبب محدودیت‌های بسیاری شده‌است. البته بعضاً دیده شده‌است که برخی زنان ورزشکار از دیگر کشورهای اسلامی هم از یک حداقلی از پوشش برخوردارند. اما به جز در موارد نادری، به نظر می‌رسد، این پوشش‌ها انتخاب شخصی ورزشکاران است. اما در مورد ایران این مسئله یک امر کاملاً اجباری است و ورزشکاران حق تخطی از آن را در مسابقات بین‌المللی ندارند و حتی یک ورزشکار غیرمسلمانان ایرانی هم اختیار این را ندارد که رعایت حجاب نکند.

ممنوعیت تماشای مسابقات والیبال در استادیوم‌ها برای زنان بر خلاف ممنوعیت حضور در مسابقات فوتبال، مربوط به چند سال گذشته‌است. حضور زنان تا سال ۱۳۹۱ برای تماشای مسابقات والیبال و بسکتبال در ورزشگاه آزادی ممکن بود اما در این سال برای اولین بار زنانی که برای تماشای مسابقه والیبال تیم‌های ایران و ژاپن به ورزشگاه رفته بودند با ممنوعیتی تازه و اعلام‌نشده روبه‌رو شدند و اجازه حضور در استادیوم به آنها داده نشد. فدراسیون جهانی والیبال و سازمان‌های مدافع حقوق بشر تا به حال بارها از حکومت ایران خواسته‌اند به ممنوعیت حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی پایان دهد.[۷]

نیلوفر حامدی روزنامه‌نگار

روزنامه‌نگار
نیلوفر حامدی

مطالبات ورزش زنان از روحانی چیست؟؛ از حسرت حضور در ورزشگاه‌ها تا درد تبعیض بین زنان و مردان ورزشکار

فرهنگستان فوتبال ـ انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ هم با تمام فراز و نشیب‌هایش به پایان رسید و حسن روحانی به مدت چهارسال دیگر رئیس جمهور ایران باقی ماند. از بین حدود ۵۷میلیون واجد شرایط برای رأی دادن در ایران، ۲۳میلیون و ۵۴۹هزار و ۶۱۶ نفر به ادامه کار روحانی رأی دادند. یعنی ۵۷درصد! اما خواسته این ۵۷درصد از مردم کشورمان که حدود نیمی (بیشتر یا کمتر) از آن‌ها را هم زنان تشکیل می‌دهند، از رئیس جمهور منتخبشان در حوزه ورزشی زنان چیست؟! برای بررسی این موضوع ابتدا باید مطالبات ورزشی زنانی که به روحانی رأی داده‌اند را به چند بخش تقسیم کرد. آن‌هم با توجه به جایگاه این زنان. به این معنی که قطعاً خواسته یک زن ورزشکار که در تیم ملی کشورش بازی می‌کند، با زنی که سال‌هاست در یک باشگاه مربی‌گری می‌کند و مطالبات یک زن که تنها مخاطب ورزش است، تفاوت دارد.[۸]

ما و حسرت حضور در ورزشگاه‌ها

ابتدا با قشر گسترده‌ای از زنانی آغاز می‌کنیم که تنها، مخاطب ورزش هستند. آن‌هایی که تا به حال حتی یک بار هم نتوانسته‌اند وارد استادیوم آزادی شوند. آن‌هایی که تمام سال را منتظر رسیدن لیگ جهانی والیبال می‌مانند تا هفته میزبانی ایران برسد، اما وقتی بازی‌ها بیخ گوششان برگزار می‌شود هم نمی‌توانند وارد ورزشگاه ۱۲هزار نفری شوند. بدون شک مهم‌ترین و اصلی‌ترین و شاید حتی تنها مطالبه این قشر از زنان در حوزه ورزشی، لغو ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه‌هاست. موضوعی که البته در دوسال اخیر به مطالبه جدی‌تری از سوی مردم تبدیل شده‌است. اهمیت این موضوع در این مدت آنقدر افزایش پیداکرده که حتی وزارت ورزش هم به شکل جدی به فکر پیگیری این موضوع افتاده‌است. تا جایی که فریبا محمدیان معاون بانوان وزارت ورزش حرف از برنامه‌های حوزه زنان وزارت در این‌باره زده‌است. گفته می‌شود وزارت ورزش درصدد است آخرین مسابقه تیم ملی فوتبال در مسیر جام جهانی را با حضور زنان و فرزندانشان برگزار کند. موضوعی که حتی در میتینگ‌های رئیس جمهور هم از سوی مردم مطرح شده بود. سحر دولتشاهی بازیگر ایرانی که جزو حامیان روحانی هم محسوب می‌شد، در همایش ورزشگاه آزادی نطقش را با این جمله شروع کرد: «من از اینجا ورزشگاهی که دختران بسیاری آرزو دارند فقط یک‌بار از حق حضور در آن برخوردار باشند، با شما دربارهٔ آزادی صحبت می‌کنم. به آزادی سلام می‌کنم.»

بعد از انقلاب حضور تماشاگران زن در ورزشگاه‌ها ممنوع شد. از دهه هشتاد به بعد زنان به شکل‌های مختلف و با راه اندازی کمپین و حضور در پشت درهای ورزشگاه خواستار حق ورود به استودیوم‌های شدند.

از جمله گروه‌هایی که برای ورود به استادیوم فعالیت کردند می‌توان از "روسری سفیدهاً نام برد که در بازی‌های مقدماتی جام جهانی در سال ۲۰۰۶ جلوی درهای استادیوم تحصن می‌کردند. در همین زمینه در سال ۲۰۰۷ جعفر پناهی فیلم :آفساید" را ساخت که موضوع آن علاقه چند دختر ایرانی به تماشای بازی فوتبال در استادیوم و گرفتار شدن آنها است.[۸]

مخالفین با ورود زنان به استادیوم‌ها مناسب نبودن فضای اخلاقی و امنیتی استادیوم را دلیل ممنوعیت حضور تماشاگران زن اعلام می‌کنند ولی این دلیل از طرف زنان پذیرفته نمی‌شود و آنها خواستار حق ورود به استادیوم هستند.

حتی هنگامی که در مسابقه‌های بین‌المللی که به تماشاگران زن تیم مهمان اجازه ورود به استادیوم داده می‌شود تماشاگران زن ایرانی نمی‌توانند وارد استادیوم شوند. تلاش‌هایی در رابطه با رفع این ممنوعیت صورت گرفته‌است ولی تاکنون غیر از چند مورد پراکنده نتیجه ای نداشته‌است.

چند روز بعد از جشن‌های خیابانی پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۹۲ قرار شد جشن پیروزی برای راهیابی به جام جهانی برزیل در استادیوم آزادی برگزارشوذ. با اعلام ممنوعیت ورود زنان، جشن با اعتراض زنان و تعدادی از مردان روبرو شد که منجر به سردی استقبال از جشن شد. اما با روی کار آمدن دولت جدید همچنان انتظار می‌رود که شرایط برای حضور زنان در ورزشگاه‌ها فراهم شود.

زنان ایرانی هر زمان که به آنها فرصت مشارکت داده شده موجب پیروزی و سربلندی کشور شده‌اند. تصویر زنان ورزشکار ایرانی در میدان‌های ورزشی جهانی زمانی می‌تواند به درستی انعکاس دهنده مشارکت زنان در امور اجتماعی و اقتدار و افتخار ملی باشد که درون کشور به وضعیت ورزش زنان رسیدگی شود و حق حضور و پیشرفت در صحنه‌های ورزشی از آنها دریغ نشود. آن زمان آینه ای که تصویر زن ایرانی را انعکاس می‌دهد دیگر خمیده نخواهد بود

زنان و ورزش همگانی

آخرین جامعه مورد نظر ما در این گزارش زنانی هستند که مطالبه اصلی‌شان پرداختن به ورزش عمومی است. این افراد نه دنبال ورزش حرفه‌ای هستند و نه عاشق تماشای مسابقات در استادیوم‌ها. اما همین زنان دوست دارند ورزش همگانی را به طور مرتب در برنامه زندگی‌شان داشته باشند اما مشکلات زیادی سر راهشان قرار دارد. مثلاً زنان شاغلی که به سختی می‌توانند باشگاهی پیدا کنند که سانس بعداز ظهرش برای مردان نباشد. یا زنانی که دوست دارند در پارک‌ها پیاده‌روی و ورزش کنند اما شرایط محیطی برایشان مهیا نیست. این جامعه با توجه به اینکه ورزش برای آن‌ها نقش سلامتی دارد، اتفاقاً باید بسیار زیاد مورد توجه قرار گیرند[۸]

دیوار کوتاه بانوان ورزشکار

دختران ورزشکار در لیگ‌ها و رشته‌های مختلف قراردادهای مالی ناچیزی با باشگاه‌های خود دارند. قراردادهایی که با مبالغ نجومی در ورزش مردان تفاوت اساسی دارد و البته این انتظار هم نیست که قراردادهایی که با مردان بسته می‌شود به همان میزان مالی با دختران ورزشکار عقد شود اما مسئله این است که همان مبالغ ناچیز هم به آن‌ها پرداخت نمی‌شود.

«مگه گناه کردیم که با شما قرارداد بستیم؟ ” “مگه ما خرج نداریم» ” هزینه کفش و فیزیوتراپی من فلان قدر میشه” «مجبور شدیم قید قراردادمونو زدیم». این‌ها بخشی از گلایه دختران ورزشکار از باشگاه‌هایشان است. گلایه‌هایی از سر درماندگی از دریافت پولی که برای آن، عرق ریخته‌اند، وقت گذاشته‌اند و از خانه دور بوده‌اند.

دیوار دختران ورزشکار، کوتاه‌ترین دیوار در باشگاه‌ها است. آن‌ها در آخرین اولویت پرداخت دستمزدها قرار دارند و زمانی که یک باشگاه تحت فشار مالی قرار می‌گیرد اعتبار مالی موجود خود را صرف تیم‌های مردان می‌کند بدون توجه به این که دختران ورزشکار هم هزینه دارند، باید تجهیزات ورزشی شان را خریداری کنند، به فیزیوتراپی بروند و حتی برخی از آن‌ها خرج خانواده را بدهند.[۹]

موضوع اما اسف بار تر از این است. به ورزش بانوان ایران به حدی ظلم شده که آن‌ها از ترس این که مبادا باشگاه برای سال آینده قید تیمداری در بخش بانوان را بزند حاضر می‌شوند برای مدت طولانی لب از لب نگشایند و شکایتی نکنند.

در برخی از باشگاه‌ها، ورزشکار پس از ۲ سال هنوز نتوانسته مبلغ ناچیز چند میلیون تومانی حضور در لیگ را دریافت کند. مگر سقف قرارداد ورزشکاران دختر در رشته‌های مختلف چقدر است که برای پرداخت همان مبلغ ناچیز، دست و دلمان بلرزد؟ قراردادهایی که گاهی حتی هزینه رفت و آمد و خورد و خوراک هم نمی‌شود و ورزشکار بخش اعظم همان مبلغ را باید صرف خرید تجهیزات مورد نیاز ورزشی اش و یا درمان آسیب دیدگی کند.

ما از برابری و عدالت حرف می‌زنیم. این برابری و عدالت می‌گوید اگر باشگاهی چند تیم ورزشی دارد در زمان پرداخت مطالبات بازیکن و مربیانش باید به طور عادلانه تمام تیم‌هایش را در نظر بگیرد برای مثال اگر قرار است تیم فوتبال مردان ۳۰ درصد دریافت کند این موضوع باید شامل تیم‌های بانوان شود.

بازیکن و مربی در یک باشگاه با عقد قرارداد، تعهدی اخلاقی به باشگاهشان پیدا می‌کنند که در غم و شادی در کنار آن باشند. بنا بر این در روز بی‌پولی، آن‌ها صبوری خواهند کرد اما این صبوری نباید به معنای سوء استفاده از سکوت و نجابت آن‌ها باشد.

این که یک شخص حقیقی یا حقوقی، یک مجموعه صنعتی یا یک ارگان به ورزش بانوان ورود می‌کند فکر باز و لطف غیرقابل انکار آن مجموعه به ورزش بانوان را می‌رساند اما این به معنای منت نهادن بر سر دختران ورزشکار نیست. تیمداری کنیم، به تعهدات عمل نکنیم و در برابر درخواست عمل به تعهدات طلبکار باشیم؟[۹]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ورزش زنان قبل و بعد از انقلاب - [۱]
  2. مشکلات ورزش زنان ایرانی - ورزش زنان [۲]
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ مشکلات در ورزش زنان - ورزش زنان - [۳]
  4. ضرورت ورزش برای زنان ایران - وزش زنان
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ صحبتهای بانوی چترباز ایرانی - [۴]
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ وضعیت بد ورزش بانوان از زبان دو بانوی ورزشکار- [۵]
  7. چالشهایی که زنان با آن مواجه هستند ـ [۶]
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ مطالبات ورزشی زنان از روحانی - [۷]
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ دیوارکوتاه بانوان ورزشکار-[۸]