کاربر:Zarin/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
''' ميرزا فرخ يکی از شعرای معاصر زينب که خود شاهد مبارزات زينب و ياران او بوده، در اين باره شعری دارد که آن روزها ورد زبان مردم تبريز بوده است:'''
''' ميرزا فرخ يکی از شعرای معاصر زينب که خود شاهد مبارزات زينب و ياران او بوده، در اين باره شعری دارد که آن روزها ورد زبان مردم تبريز بوده است:'''


'''حکم ايله دی زينب پاشا                     فرمان دادزینب پاشا'''
'''حکم ايله دی زينب پاشا                                                                         فرمان دادزینب پاشا'''


'''جمله اناث و فراشا                             به همه زنان و فراشها'''
'''جمله اناث و فراشا                                                                                 به همه زنان و فراشها'''


'''سيز بازاری باسون داشا                     شما بازار را به سنگ ببندید'''  
'''سيز بازاری باسون داشا                                                                       شما بازار را به سنگ ببندید'''  


'''دگنگی ياغليوم گليم                             چماقو روغنگاری کنم و بیام'''  
'''دگنگی یاغليوم گليم                                                                               چماقو روغنکاری کنم و بیام'''  


'''پاتاوامی ياغليوم گليم                           پاپیچم را ببندم و بیام'''  
'''پاتاوامی باغليوم گليم                                                                             پاپیچم را ببندم و بیام'''  


'''سرانجام در اثر این تلاشها ، ناصرالدين شاه، حرف خود را پس گرفت  و قرارداد رژی باطل اعلام شد، لکن مبارزه زنان تبريز و زينب پاشا کماکان بدون وقفه ادامه یافت . زينب برخی مواقع به همراه ديگر زنان رزمجو در کوچه و بازار و محل ازدحام مردم ناگهان ظاهر میشد و مردان را به مبارزه و کندن ريشه ظلم تشویق میکرد و میگفت : «اگر شما مردان جراُت نداريد، جزای ستم پيشگان را کف دستشان بگذاريد، اگر می ترسيد که دست دزدان وغارتگران را ا مال و ناموس و وطن خود کوتاه کنيد،  ما جای شما با ستمکاران می جنگيم.»'''<ref>[http://www.tabrizinfo.com/tabriz/jonbesh/zeynab.htm عبدالحسین ناهید '''عصيان « زينب پاشا» عيار آذربايجان''']</ref>'''  '''   
'''سرانجام در اثر این تلاشها ، ناصرالدين شاه، حرف خود را پس گرفت  و قرارداد رژی باطل اعلام شد، لکن مبارزه زنان تبريز و زينب پاشا کماکان بدون وقفه ادامه یافت . زينب برخی مواقع به همراه ديگر زنان رزمجو در کوچه و بازار و محل ازدحام مردم ناگهان ظاهر میشد و مردان را به مبارزه و کندن ريشه ظلم تشویق میکرد و میگفت : «اگر شما مردان جراُت نداريد، جزای ستم پيشگان را کف دستشان بگذاريد، اگر می ترسيد که دست دزدان وغارتگران را ا مال و ناموس و وطن خود کوتاه کنيد،  ما جای شما با ستمکاران می جنگيم.»'''<ref>[http://www.tabrizinfo.com/tabriz/jonbesh/zeynab.htm عبدالحسین ناهید '''عصيان « زينب پاشا» عيار آذربايجان''']</ref>'''  '''   
خط ۲۸: خط ۲۸:
'''درآن روزگارمرسوم بودکه فئودالها و اشراف، ارزاق عمومی بويژه غلات را احتکار می کردند. يعنی در فصل خرمن غلات رابا قیمت ارزان از کشاورزان میخریدند و انبار میکردند و در زمستان که ذخيره آرد مردم تمام می شد، با قیمت گران میفروختند. درنتيجه نان هميشه کمياب بود  و جلوی نانوائی ها صفوف زنان و مردانی بود که فرياد و هياهوی آنان از دور شنيده می شد.»'''
'''درآن روزگارمرسوم بودکه فئودالها و اشراف، ارزاق عمومی بويژه غلات را احتکار می کردند. يعنی در فصل خرمن غلات رابا قیمت ارزان از کشاورزان میخریدند و انبار میکردند و در زمستان که ذخيره آرد مردم تمام می شد، با قیمت گران میفروختند. درنتيجه نان هميشه کمياب بود  و جلوی نانوائی ها صفوف زنان و مردانی بود که فرياد و هياهوی آنان از دور شنيده می شد.»'''


'''در اين روزهای سياه قحطی و گرسنگی، درحاليکه مردم فقیر  برای خريدن چند قرص نان از صبح تا شب در جلوی نانوائی ها صف می بستند و گريه کودکان گرسنه بگوش میرسید ، محتکران هزاران خروار غله را در انبارها احتکار میکردند. چنانکه يکی از آنها،« مجتهد اول تبريز، قريب 70 هزار خروار گندم در انبار داشت.'''<ref>عبدالحسین ناهید کتاب زن ایرانی درجنبش مشروطه ص 43 و 44</ref>در چنین جوی  نیز قیام زنان تبریز به رهبری زینب پاشا آغاز می شود. زینب و هوادارانش محتكران را شناسایی میکردند  و به انبار آنان حمله ور میشدند . آنان آرد و گندم را از انبارها  بیرون كشیده وبین  فقرای شهر و روستاهای اطراف توزیع میکردند. برخی منابع تاریخی از فعال بودن ۳هزار زن در كنار زینب پاشا برای مبارزه با محتكران سخن به میان آورده اند.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1146303041_zeinab_pasha_p1.php/%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B4%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%B2%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C آفتاب آنلاین «زینب پاشا» اسطوره مقاومت زن ایرانی]</ref>زينب پاشا وقتي در شرايط حاكم بر جامعه آذربايجان ، قحطي و گرسنگي و احتكار محتكران را ميدید به زنان محل كه از كودكي به وي احترام قائل بودند و اعتقاد به عزمش داشتند  بانگ برمي آورد كه اگر مي خواهيد بچه هايتان گرسنه نمانند  از خانه  بيرون بياييد چوب به دست بگيريد واقدام به بستن  بازارها کنید  زیرا که  بزرگترين درد ما احتكار است و باید این چوبها را بر سر محتكران بشكنيد . حامي ما ا روستائيان وفقرا هستند.<ref>[http://oguztv.com/مقالات/زينب-پاشا-زن-اسطوره-اي-آزربايجان آغوز تی وی  زينب پاشا زن اسطوره اي آزربايجان]</ref>
'''در اين روزهای سياه قحطی و گرسنگی، درحاليکه مردم فقیر  برای خريدن چند قرص نان از صبح تا شب در جلوی نانوائی ها صف می بستند و گريه کودکان گرسنه بگوش میرسید ، محتکران هزاران خروار غله را در انبارها احتکار میکردند. چنانکه يکی از آنها،« مجتهد اول تبريز، قريب 70 هزار خروار گندم در انبار داشت.'''<ref>عبدالحسین ناهید کتاب زن ایرانی درجنبش مشروطه ص 43 و 44</ref>در چنین جوی  نیز قیام زنان تبریز به رهبری زینب پاشا آغاز می شود. زینب و هوادارانش محتكران را شناسایی میکردند  و به انبار آنان حمله ور میشدند . آنان آرد و گندم را از انبارها  بیرون كشیده وبین  فقرای شهر و روستاهای اطراف توزیع میکردند. برخی منابع تاریخی از فعال بودن ۳هزار زن در كنار زینب پاشا برای مبارزه با محتكران سخن به میان آورده اند.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1146303041_zeinab_pasha_p1.php/%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B4%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%B2%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C آفتاب آنلاین «زینب پاشا» اسطوره مقاومت زن ایرانی]</ref>زينب پاشا وقتي در شرايط حاكم بر جامعه آذربايجان ، قحطي و گرسنگي و احتكار محتكران را ميدید به زنان محل كه از كودكي به وي احترام قائل بودند و اعتقاد به عزمش داشتند  بانگ برمي آورد كه اگر مي خواهيد بچه هايتان گرسنه نمانند  از خانه  بيرون بياييد چوب به دست بگيريد واقدام به بستن  بازارها کنید  زیرا که  بزرگترين درد ما احتكار است و باید این چوبها را بر سر محتكران بشكنيد . حامي ما روستائيان وفقرا هستند.<ref>[http://oguztv.com/مقالات/زينب-پاشا-زن-اسطوره-اي-آزربايجان آغوز تی وی  زينب پاشا زن اسطوره اي آزربايجان]</ref>


== مصادره انبارمیرزا عبدالرحیم قائم مقام وحمله به خانه نظام العلما ==
== مصادره انبارمیرزا عبدالرحیم قائم مقام ==
'''معروفترين عمليات زينب حمله به  انبار قائم مقام والی آذربايجان است. قائم مقام و اطرافيانش از محتکران بزرگ و معروف تبريز بودند.'''
 
'''بارها خانه قائم مقام در اعتراض عليه گرانی و احتکار بوسيله زنان سنگسار  شده بود و در يکی از اين شورش ها، قائم مقام دستور تیراندازی بسوی مردم را داد. دسته زنان مسلح به رهبری زينب به دفاع از مردم برخاستند. در اين درگيری « به روايتی سی نفر کشته شدند... قائم مقام از ترس،  به عمارت وليعهدپناه برد.» ماجرای گشوده شدن در انبار غله والی آذربايجان و عصيان شجاعانه زنان تبريز را به رهبری زينب، زبانزد آن روزگار بود .'''<ref>عبدالحسین ناهید کتاب زنان ایرانی در جنبش مشروطه ص 45-[http://www.tabrizinfo.com/tabriz/jonbesh/zeynab.htm مقاله عصیان زینب پاشا]</ref>
 
== حمله به خانه نظام العلما ==
'''نظام العلمای دیبااز رجال متنقذدوره قاجاریه  نيز يكي از محتكران و مقتدران تبريز بود. او انبار غله اي داشت و جنس را از روستائيان به قيمت بسيار ارزاني مي خريد و به موقع اش گران مي فروخت. یکی دیگر از عملیات‌های مردمی‌‌زینب پاشا و یارانش حمله به خانه  او در تبریز بود''' <ref>[http://ishiq.net/?p=12924 مجیدرضازاد عموزین الدینی- زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان] </ref>'''. نظام العلما از شاه اجازه داشت که غله خود را هر وقت دلش خواست بفروشد. زينب پاشا  محل انباراورا شناسایی کرد ونقشه حمله به آن جا را اماده نمود .درروز و ساعت مقرر، در حاليکه روسری خود را روی چوبی بسته بود ، در پيشاپيش بيوه زنان و خيل گرسنگان شهر بسوی خانه نظام العلما راه افتاد و آنجا را به محاصره در آورد. « نظام العلما و افرادش  که از این حمله خبردار شده بودند و چند نفر تفنگچی آماده کرده بودند، دستور به شليک دادند.»زينب و ياران مسلح او نيز  دست به اسلحه بردند. جنگ سختی در گرفت . چندين نفر کشته و زخمی شدند. سرانجام زینب پاشا  انبار انباشته از گندم نظام العلما به تصرف در آورد  و بين گرسنگان تقسيم نمود''' (مرداد 1277 = ربيع الثانی 1316)'''.'''<ref>عبدالحسین ناهیدی آذر -کتاب زنان ایران در جنبش مشروطیت ص 52-ص 53</ref>


== یاد و خاطره زینب پاشا در میان مردم تبریز و اشعاری که برای وی سروده اند ==
== یاد و خاطره زینب پاشا در میان مردم تبریز و اشعاری که برای وی سروده اند ==

نسخهٔ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۹

زینب پاشا

زينب معروف به « بی بی پاشا»، « زينب باجی»، « ده باشی زينب»، «زينب پاشا» در يکی از محلات قديم تبريزبنام عمو زين الدين، در يک خانواده روستائی متولد شد . پدرش «شیخ سلیمان» ،دهقانی تهی دست درمحله «عموزین الدین» تبریز بودومانند ديگر روستائيان بسختی روزگار می گذرانيد. از تاریخ تولد، دوران كودكی و جوانی زینب پاشا مطلبی در منابع تاریخی ذكر نشده است اما نام «زینب پاشا» در جریان قرارداد استعماری رژی و آغاز مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری وی برای همیشه در تاریخ ثبت گردید.اززندگی زینب پاشا پیش از واقعه رژی اطلاعی در دست نیست اما آنچه که مسلم است زينب در رنج و محنت رشد کردو سالها به علل شوربختی خود و مردم زجر کشيده اش اندیشیده است و از تجارب غنی قرنها مبارزه مردمش، ساده و بیواسطه، مانند بابک،  کوراوغلی، قاچاق نبی و ... درس آموخته است.[۱] زینب پاشا پیشتاز بیداری زن ستمدیده ‌ایرانی است، او در دوره ناصرالدین شاه قاجار، “برای اولین بار در تاریخ ‌ایران با چهل نفر از شیر زنان تبریز برضد ستم و ستمگر شورش میکند و به موازات آن علیه نابرابری‌های جنسی که نظام فئودالی و دیدگاه‌های سنتی بر زنان تحمیل کرده بود، به جنگ مسلحانه دست می‌زند[۲] واقعه قرارداد استعماری رژی یا همان واگذاری امتیاز تنباكو به دولت انگلستان، در دوران قاجار رخ داد. در سال ۱۲۶۳ شمسی زینب پاشا و گروه وی مبارزات خود را آغاز كرده و از اواخر دوره ناصرالدین شاه تا زمامداری مظفرالدین شاه در صحنه سیاسی آن دوران به نقش آفرینی پرداخته اند.[۳]مبارزات زینب پاشا در تبریز علیه ستمگریها و بیدادها آنقدر تأثیرگذار و متداول بود که نام وی در هر جنبش و حرکتی علیه بیدادگری و بی عدالتی در آن دوران به چشم میخورد. [۴]زينب پاشا از معدود زنانی است که ازطبقه پايين اجتماعی، عليه نظام ستمگر دوران خود سر به عصيان برداشت. زینب پاشا” سردسته زنان شرکت کننده در نهضت تحریم تنباکو در شهر تبریز بود.” نخستین حضور او در صحنه سیاسی اجتماعی ایران در جریان قیام و تحریم تنباکو است. تبریز به دنبال انتشار اعلان شرکت رژی از اوایل محرم ۱۳۰۹( قمری) به جوش و خروش در آمد و در‌مدت زمان کوتاهی “بیش از بیست هزار نفر مسلح ” شدند چنانکه سرانجام دربار قاجاری دادن این امتیاز را به شرکت رژی متوقف کردوبه احتمال قوی زینب پاشا هم در همین دوره یک و نیم ماهه بوده که به قیامی‌که موجبات نگرانی جدی ناصرالدین شاه و رجال درباری را در تهران و تبریز فراهم آورده بود، پیوسته است[۵]

علل قیام زینب پاشا

یکی از عوامل مهم جنبش زنان تبریز به رهبری زینب، ستمگری بیش از حد برخی شاهزادگان و حکام دوره قاجار در آذربایجان بود.

در عرصه اجتماعی و سیاسی آن دوره مشکلات و مسایل مهمی مانند «بحران نان» و «امتیاز تنباکو» از جمله مهم ترین عواملی بودند که جنبش زنان تبریز به رهبری زینب پاشا را موجب گردید. یکی از بزرگترین معضلات اقتصادی- اجتماعی دوره قاجارمشکل کمبود و گرانی نان بود که زنان برای مواجهه با این معضل به پا خاستند.از جمله کارهای معروف «زینب پاشا» و یاران وی نیز حمله به انبارهای احتکار غله و تقسیم آن بین فقرا و گرسنگان در شهر تبریز بوده‌است. از یاران نزدیک «زینب پاشا» می توان به «یوز باشی خاور»، «نایب کلثوم»، «آتلی شاه به ییم»، «فاطمه نساء»، «سلطان بیگم»، «جانی بیگم»، «خیر النسا» و «ماه بیگم» اشاره کرد.[۶]

نهضت تنباکو وعصیان زینب پاشا

شهرت زينب پاشا از زمانی آغاز شد که ناصرالدين شاه امتياز خريد و فروش توتون و تنباکو را در سراسر ايران به يک شرکت انگليسی بنام رژی واگذارکرد.  امتياز رژی کاسه صبر مردم را لبريز کرد وتبريز نخستين شهری بود که پرچم مخالفت را بلند کرد . بازارتبریز به علامت اعتراض بسته شد و بیش از بيست هزار نفر مسلح شدند. و به شاه خبر دادند که به هيچ  وجه زير بار اين قرارداد نخواهند رفت. پس از چند روزی که از بسته شدن بازار گذشت ، ماُموران دولتی با ارعاب و تهديد و وعده و وعيد بازاريان را مجبور باباز کردن بازار کردند و چند ساعتی از باز شدن بازار نگذشته بود که « دسته ای از زنان مسلح به رهبری زینب پاشا که چادر به کمر بسته بودند، با سلاح به بازار ریختند و بازاریان را مجبوربه بستن مغازه هایشان کردند  و سپس بسرعت در کوچه پس کوچه ها از نظرها پنهان شدند. ماُمورين دولتی بارها سعی به باز کردن بازار نمودند ولی گروه زينب هربار با اسلحه گرم و سنگ و چماق به میدان آمده و رشته های دولتيان را پنبه می کردند.

 ميرزا فرخ يکی از شعرای معاصر زينب که خود شاهد مبارزات زينب و ياران او بوده، در اين باره شعری دارد که آن روزها ورد زبان مردم تبريز بوده است:

حکم ايله دی زينب پاشا فرمان دادزینب پاشا

جمله اناث و فراشا به همه زنان و فراشها

سيز بازاری باسون داشا شما بازار را به سنگ ببندید

دگنگی یاغليوم گليم چماقو روغنکاری کنم و بیام

پاتاوامی باغليوم گليم پاپیچم را ببندم و بیام  

سرانجام در اثر این تلاشها ، ناصرالدين شاه، حرف خود را پس گرفت و قرارداد رژی باطل اعلام شد، لکن مبارزه زنان تبريز و زينب پاشا کماکان بدون وقفه ادامه یافت . زينب برخی مواقع به همراه ديگر زنان رزمجو در کوچه و بازار و محل ازدحام مردم ناگهان ظاهر میشد و مردان را به مبارزه و کندن ريشه ظلم تشویق میکرد و میگفت : «اگر شما مردان جراُت نداريد، جزای ستم پيشگان را کف دستشان بگذاريد، اگر می ترسيد که دست دزدان وغارتگران را ا مال و ناموس و وطن خود کوتاه کنيد، ما جای شما با ستمکاران می جنگيم.»[۷]  

زینب پاشا بر علیه محتکران در بحران نان

درآن روزگارمرسوم بودکه فئودالها و اشراف، ارزاق عمومی بويژه غلات را احتکار می کردند. يعنی در فصل خرمن غلات رابا قیمت ارزان از کشاورزان میخریدند و انبار میکردند و در زمستان که ذخيره آرد مردم تمام می شد، با قیمت گران میفروختند. درنتيجه نان هميشه کمياب بود و جلوی نانوائی ها صفوف زنان و مردانی بود که فرياد و هياهوی آنان از دور شنيده می شد.»

در اين روزهای سياه قحطی و گرسنگی، درحاليکه مردم فقیر برای خريدن چند قرص نان از صبح تا شب در جلوی نانوائی ها صف می بستند و گريه کودکان گرسنه بگوش میرسید ، محتکران هزاران خروار غله را در انبارها احتکار میکردند. چنانکه يکی از آنها،« مجتهد اول تبريز، قريب 70 هزار خروار گندم در انبار داشت.[۸]در چنین جوی نیز قیام زنان تبریز به رهبری زینب پاشا آغاز می شود. زینب و هوادارانش محتكران را شناسایی میکردند و به انبار آنان حمله ور میشدند . آنان آرد و گندم را از انبارها بیرون كشیده وبین فقرای شهر و روستاهای اطراف توزیع میکردند. برخی منابع تاریخی از فعال بودن ۳هزار زن در كنار زینب پاشا برای مبارزه با محتكران سخن به میان آورده اند.[۹]زينب پاشا وقتي در شرايط حاكم بر جامعه آذربايجان ، قحطي و گرسنگي و احتكار محتكران را ميدید به زنان محل كه از كودكي به وي احترام قائل بودند و اعتقاد به عزمش داشتند بانگ برمي آورد كه اگر مي خواهيد بچه هايتان گرسنه نمانند از خانه بيرون بياييد چوب به دست بگيريد واقدام به بستن بازارها کنید زیرا که بزرگترين درد ما احتكار است و باید این چوبها را بر سر محتكران بشكنيد . حامي ما روستائيان وفقرا هستند.[۱۰]

مصادره انبارمیرزا عبدالرحیم قائم مقام

معروفترين عمليات زينب حمله به انبار قائم مقام والی آذربايجان است. قائم مقام و اطرافيانش از محتکران بزرگ و معروف تبريز بودند.

بارها خانه قائم مقام در اعتراض عليه گرانی و احتکار بوسيله زنان سنگسار شده بود و در يکی از اين شورش ها، قائم مقام دستور تیراندازی بسوی مردم را داد. دسته زنان مسلح به رهبری زينب به دفاع از مردم برخاستند. در اين درگيری « به روايتی سی نفر کشته شدند... قائم مقام از ترس، به عمارت وليعهدپناه برد.» ماجرای گشوده شدن در انبار غله والی آذربايجان و عصيان شجاعانه زنان تبريز را به رهبری زينب، زبانزد آن روزگار بود .[۱۱]

حمله به خانه نظام العلما

نظام العلمای دیبااز رجال متنقذدوره قاجاریه نيز يكي از محتكران و مقتدران تبريز بود. او انبار غله اي داشت و جنس را از روستائيان به قيمت بسيار ارزاني مي خريد و به موقع اش گران مي فروخت. یکی دیگر از عملیات‌های مردمی‌‌زینب پاشا و یارانش حمله به خانه او در تبریز بود [۱۲]. نظام العلما از شاه اجازه داشت که غله خود را هر وقت دلش خواست بفروشد. زينب پاشا محل انباراورا شناسایی کرد ونقشه حمله به آن جا را اماده نمود .درروز و ساعت مقرر، در حاليکه روسری خود را روی چوبی بسته بود ، در پيشاپيش بيوه زنان و خيل گرسنگان شهر بسوی خانه نظام العلما راه افتاد و آنجا را به محاصره در آورد. « نظام العلما و افرادش که از این حمله خبردار شده بودند و چند نفر تفنگچی آماده کرده بودند، دستور به شليک دادند.»زينب و ياران مسلح او نيز دست به اسلحه بردند. جنگ سختی در گرفت . چندين نفر کشته و زخمی شدند. سرانجام زینب پاشا انبار انباشته از گندم نظام العلما به تصرف در آورد و بين گرسنگان تقسيم نمود (مرداد 1277 = ربيع الثانی 1316).[۱۳]

یاد و خاطره زینب پاشا در میان مردم تبریز و اشعاری که برای وی سروده اند

جستارهای وابسته

منابع