کاربر:Zarin/صفحه تمرین

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۹ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۰۳ توسط Zarin (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بی بی مریم بختیاری

از زنان مبارز دوران مشروطه و جنگ جهانی اول (۱۲۵۱-۱۳۱۶)

بی بی مریم بختیاری که در میان بختیاری ها به «بی مریم» و سردار مریم معروف بود ، درسال ۱۲۵۱ هـ.ش در سرزمین بختیاری بدنیا آمدواز زنان تحصيلکرده و روشنفکر عصر خود بودو به طرفداری از حقوق زنان و ھمچنین آزادی خواھان جنبش مشروطه برخاست ودر این راه از هیچ کاری دريغ نمی کرد.[۱]بی بی مریم بختیاری پیش از اسلحه، قلم به دست گرفت او از معدود زنان مبارز ایرانی است که خاطرات زندگی خود را نوشته است و در آن به شرح زندگی خود پرداخته و رنج و عقب ماندگی زنان و مسائل سیاسی اجتماعی ایران در آن روزگار رادر قالب خاطره نقدکرده است.[۲] . او مشوق اصلی برادرش سردار اسعد بختياري در فتح تهران بود.وي با نامه‌ها و تلگراف‌هاي مختلف به سران ايل وبا سخنراني‌هاي مهيج و گيرا، افراد ايل را به مبارزه با استبداد صغير (استبداد محمدعلي شاهي) فرا میخواند و يکي از شخصيت‌هاي ضداستعماري و ضداستبدادي محسوب میشد.[۳]سردار مریم بختیاری هنگام جنگ جهانی اول سلاح بر دوش به همراه بختیاری ها به نبرد با انگلیسی ها برخاست و در سخت ترین شرایط، خانه اودر سرزمین بختیاری، پناهگاه آزادی خواهان مشهور ایران زمین بود.[۴]

زندگینامه

بی بی مریم بختیاری در سال 1251 دیده به جهان گشود. او دختر حسینقلی خان ایلخانی، خواھر علیقلی خان سردار اسعد و ھمسر علی قلی خان بختیاری بود و مادرعلی مردان خان بختیاری قهرمان مبارزه با رژیم رضاشاه بود.[۵] وی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماھر بود و چون ھمسر و جانشین خان بود سوارکارانی را در اختیار داشت که در مواقع ضروری با استفاده از آنها ، به مشروطه خواھان یاری میرساند. و به دلیل لیاقت و شجاعت وشخصیت ضداستعماری و ضد استبدادی اش ، در میان ایل بختیاری به «سردار مریم» معروف گردید.[۶] او سه سال پس از تیرباران فرزندش علیمردان خان بختیاری به دستور رضاشاه، ، در سال ۱۳۱۶ هـ.ش در اصفهان درگذشت [۷] و در آرامگاه تاریخی تخت پولاد تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شد.  خانه او را در اصفهان بنابر وصیت خودش به اداره فرهنگ اهداء کردند که در محل آن مدرسه رودابه ساخته شد.[۸]

نقش بی بی مریم بختیاری در فتح تهران

  براساس کتاب خاطرات سردار مریم، هنگامیکه سردار اسعد و بختیاری ها برای حمایت از مشروطه وفتح تهران اعزام میشدندوی با سخنان خود و تشویق سواران بختیاری به حمایت از مشروطیت پرداخت. سردار اسعد قبل از حرکت با وی هماهنگی های لازم را انجام داد. میگویند وی مخفیانه با عده‌ای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی سکنی نمود و هنگامیکه سرداراسعد به تهران حمله کرد بی بی مریم، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی کرد و با عده ای سوار بختیاری، از پشت سر به قزاق ها حمله کرد[۹] و خود شخصا تفنگ به دست گرفت و با آنان جنگید. نقش او در فتح مشروطیت و مبارزات او در هنگامه جنگ جهانی اول، میزان محبوبیتش را  افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت و به لقب سردار مفتخر شد.[۱۰]

حامی و پشتیبان آزادیخواهان عصر مشروطه

 آوازه رشادت و آزادگی این زن بختیاری درسرتاسر میهن پیچید و خانهاو پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد. [۱۱]در هنگام فتح اصفهان توسط روس‌ها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ دافر سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود . به پاس کمکهای بیدریع بی بی مریم از فن کاردف و نجات جان آلمانی های مقیم ایران «ویلهلم امپراطور آلمان» ، کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که مهمترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد. [۱۲] برخی رجال سیاسی و آزادی خواهان دیگر همچون علامه دهخدا، ملک الشعرا بهار،  که در خلال جنگ جهانی اول مورد تعقیب نیروهای متفقین قرار گرفته بودند به خانه بی بی مریم پناه آوردند.[۱۳] دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای ۱۲۹۹ پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.[۱۴]

جنگ جهانی اول ونقش بی بی مریم در مقابل روس و انگلیس

سردار مریم بختیاری در جنگ جهانی اول با وجود حمایت ایل بختیاری از انگلیس ها ، به مخالفت با آنان پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود به حمایت از متحدین برخاست. او پاره ای از خوانین جزء بختیاری چون خوانین پشتکوه را با خودهمراه کردو در یورش های مداوم خود ،به انگلیس ها صدماتی واردنمود به طوری که پلیس جنوب مبارزات دائمی و پیگیری را با او شروع کرد.این شیرزن بختیاری در حمایت از متحدین و آلمان ها اسلحه به دست گرفته و با انگلیسی ها و روسها جنگید. زیرا در آن روزگار عملی ترین راه جنگیدن با دشمنان دیرینه ی ایران یعنی روس و انگلیس و رهایی از چنگال آنها همکاری با دشمن قدرتمند آنها یعنی آلمان بود .پروفسور گارثویت می نویسد: «این پیرزن برجسته روحی سرکش و فکری مستقل داشت و در تعیین سیاست بختیاری به ویژه در جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد»

   دکتر باستانی پاریزی مورخ شهیر معاصر نیز می نویسد:  «در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده استمقصودم «بی بی مریم بختیاری» است که وقتی در جنگ بین الملل اول، ایرانیان وطن خواه از اولتیماتوم روس، و بعداً از هجوم انگلیسی ها ناچار به مهاجرت شدند و آواره کوهستان بختیاری، این زن نامدار، همه آنها را پناه داد، و وسائل رفتن آنها را به غرب و کرمانشاه و بلاخره عثمانی فراهم ساخت

سردار مریم بختیاری در جنگ جهانی اول، سلاح بر دوش به همراه بختیاری ها با انگلیسی ها نبرد می کند و در سخت ترین شرایط به آزادی خواهان مشهور ایران زمین در خانه خود در سرزمین بختیاری پناه می دهد. در جریان جنگ جهانی اول با وجود آنکه برخی از مقامات بختیاری در تهران از انگلیسی‌ها حمایت می‌کردند، سردار مریم به همراه دیگر سران بختیاری، به مخالفت با انگلیس‌ها پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود جانب متحدین را گرفت و با قوای انگلیس و روس نبرد می کند.

کتاب خاطرات بی بی مریم بختیاری

کتاب خاطرات بی بی مریم گنجینه ای گرانبهاست که او برای مردم ایران به ارمغان گذاشته است. کتاب خاطرات سردار مریم (از کودکی تا آغاز انقلاب مشروطه)- نویسنده: بی بی مریم بختیاری ( ۱۲۵۰-۱۳۱۶ش). ویرایش: غلام عباس نوروزی بختیاری. تهران، آنزان،۱۳۸۲. این کتاب در برگیرنده خاطرات سردار مریم بختیاری است که زندگی خود را از دوران کودکی، با کشته شدن پدرش توسط ظل السلطان آغاز و با فتح تهران توسط برادرش سردار اسعد به رشته تحریردرآورده است.کتاب او حکایت زندگی یک زن ایرانی و از ایل بختیاری وروایت شرایط سیاسی و اقتصادی  ایران است او در این کتاب دردهای سردار بانویی دلاور را ترسیم می کند، که هرگز عدم تساوی حقوق میان زن و مرد در ایران، روح آزاده او را رها نکرد.[۱۵]در کتاب خاطراتش آمده است که :عدم تساوی حقوق زن و مرد در ایران بزرگترین مشکل جامعه ایران و همه جوامع مردسالار مذهبی است. این امر باعث جلوگیری در پیشرفت نیمی از جامعه (زنان) می شود. همچنین اثرات نامطلوب پرورش نسل آینده ، به دست مادرانی که خود اجازه و امکان پیشرفت در جامعه را نداشته اند، کاملا در رشد علمی و اقتصادی و فرهنگی این جوامع، مشهود خواهد بود.[۱۶]

او در خاطراتش، سنت‌های پوسیده؛و اعتقادات خرافی و مذهبی در ایل را به نقد می کشد واز تعصبات واجبارات بر ضد زنان ابراز انزجار میکندودر قسمتی از کتاب خاطراتش مینویسد :«از آنجایی که زن‌های بدبخت در ایران ترقی نمی‌کنند و صفت‌های خوب آنها در پس پرده است، ایشان یک مرد بزرگ و متشخص شده (منظور برادرش است)، من یک زن پشت پرده‌نشین، او ترقی نموده است و من تنزل. در ایران زن‌های بدبخت یا باید بزک بکنند، شبانه‌ روز در فکر لباس و پودر و سرخاب باشند یا خیاطی و ریسمان تابیدن، کار بزرگ همین است. افسوس که وجود چندین میلیون زن در خاک ایران از عدم علم برای هیچکس اهمیتی ندارد، کاری که به آنها می‌دهند، ترشی خیار و بادنجان انداختن است». [۱۷]

منابع جستارها