بشار اسد

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بشار اسد
بشار اسد.JPG
بشار حافظ اسد
زادروز۱۱ سپتامبر ۱۹۶۵
سوریه
محل زندگیسوریه و انگلستان
تابعیتسوریه
سال‌های فعالیت۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴
شناخته‌شده برایمردم خاورمیانه و دنیا
نقش‌های برجستهرهبری حزب سوسیالیست بعث سوریه
تأثیرپذیرفتگانمردم سوریه و خاورمیانه
مذهبمسلمان علوی
اتهام‌هاقتل‌عام و کشتار مردم در جنگ داخلی سوریه
منصبرهبر سوریه
همسراسماء الاخرس
والدینحافظ اسد و انیسه مخلوف
خویشاوندانماهر اسد

بشار اسد با نام کامل بشار حافظ اسد، زاده ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۵، سومین فرزند حافظ اسد و انیسه مخلوف، نوزدهمین رئیس‌جمهور سوریه پس از مرگ حافظ اسد، از ۱۷ ژوئیه سال ۲۰۰۰ میلادی و همچنین فرمانده کل قوای نیروهای مسلح سوریه و دبیرکل حزب سوسیالیست بعث سوریه بود.

پدرش حافظ اسد از سال ۱۹۷۱ تا ۲۰۰۰ رئیس‌جمهور سوریه بود و در سال ۲۰۰۰، در ۶۹ سالگی درگذشت.

در ۲۷ مه ۲۰۰۷، حافظ اسد برای یک دوره هفت ساله با ۹۷٫۶ درصد از آرا به ریاست جمهوری انتخاب شد. احزاب مخالف اجازه ورود به کشور را نداشتند و اسد تنها نامزد انتخابات بود. احزاب مخالف سوریه زیر چتر اعلامیه دمشق، انتخابات را نامشروع و بخشی از استراتژی حکومت برای حفظ «نظام توتالیتر» محکوم کردند. اعلام نتایج با راهپیمایی‌های طرفدار دولت در سراسر کشور در تمجید از رژیم دنبال شد که در آن شهروندان «ارادت» خود را به رئیس‌جمهور اعلام می‌کردند و "فضیلت" خاندان اسد را جشن می‌گرفتند.

در طول دهه ۲۰۰۰، سوریه با کمک کرده شمالی شروع به توسعه برنامه تسلیحات هسته‌ای مخفی کرد، اما رآکتور هسته‌ای مشکوک آن توسط نیروی هوایی اسرائیل در طی عملیات خارج از جعبه در سپتامبر ۲۰۰۷ منهدم شد.

حافظ اسد در صدد بود تا باسل اسد را جانشین خود کند اما در سال ۱۹۹۴، با مرگ باسل اسد در تصادف رانندگی، بشار اسد به سوریه بازگشت و با تغییر حداقل سن برای ریاست جمهوری از ۴۰ سال به ۳۴ سال در قانون اساسی، به ریاست جمهوری رسید. در ۲۸ آوریل ۲۰۱۴، بشار اسد برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری سوریه ثبت نام کرد و در ۴ مه ۲۰۱۴ صلاحیت وی و دو نفر دیگر، ماهر حجار و حسن النوری تأیید شد. بشار اسد نهایتاً با کسب ۸۸٫۷ درصد آرا مجدداً برای سومین دوره هفت ساله رئیس‌جمهور سوریه شد.

در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۱ که در ۲۶ مه برگزار شد، اسد برای با چهارم و این بار با کسب ۹۵٫۲ درصد از آرا به ریاست جمهوری انتخاب شد. نیرو‌های مخالف اسد این انتخابات را تحریم کرده بودند و تنها ۳۸ درصد از مردم سوریه واجد شرایط شرکت در این انتخابات بودند. ناظران مستقل بین‌المللی و همچنین نمایندگان کشور‌های غربی این انتخابات را یک شوخی توصیف کردند.

اگرچه اسد ساختار‌های قدرت و کیش شخصیتی را که پدرش پرورش داده بود به ارث برد، اما وفاداری پدرش را نداشت و با نارضایتی فزاینده‌ای علیه حکومت خود مواجه شد. در نتیجه به قدرت رسیدن او، بسیاری از اعضای گارد قدیم استعفا داده یا پاکسازی شدند و حلقه درونی سیاسی جای خود را به افراد وفادار به بشار از طوایف علوی داد. برنامه‌های آزادسازی اقتصادی اولیه اسد نابرابری‌ها را بدتر کرد و قدرت سیاسی-اجتماعی نخبگان وفادار به خانواده اسد در دمشق را بیشتر کرد. جمعیت روستایی سوریه، طبقات کارگر شهری، تجار، صنعت‌گران و مردم را از دژ‌های سنتی حزب بعث دور کرد. انقلاب سرو در لبنان در فوریه ۲۰۰۵، که با ترور رفیق حریری، نخست وزیر لبنان آغاز شد، اسد را مجبور کرد تا به اشغال لبنان توسط سوریه پایان دهد. پس از شروع قیام مردم و پیش‌روی‌های اولیه انقلاب، حضور نظامی روسیه در سوریه از سال ۲۰۱۵ به بعد به‌طور چشمگیری باعث تقویت موقعیت اسد شد.

پس از حضور نیروی قدس سپاه پاسداران و حزب‌الله لبنان در سوریه و انواع حمایت اقتصادی و نظامی و لجستیکی، این حمایت‌ها در برابر فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های غربی که به‌ویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه سوریه اعمال کرده بودند، به‌ویژه در دوران ترامپ، بسیار موثر واقع شد و انقلاب مردم موقتا دچار رکود شد تا اینکه با ماجراجویی ۷ اکتبر توسط حماس و با حمایت حزب‌الله لبنان و جمهوری اسلامی و نبردهای ما بعد آن حزب‌الله لبنان بشدت تضعیف شد و جمهوری اسلامی هم در معرض بمباران مستقیم قرار گرفت و امکان مداخله وسیع در سوریه را نداشت به همین دلیل مخالفین بشار اسد با تاسیس اتاق عملیاتی مشترک با پیش‌روی‌های خود به سوی حلب، ادلب، حما، حمص، درعا، دیرالزور و نهایتا فتح دمشق در بامداد ۸ دسامبر ۲۰۲۴ به دیکتاتوری خونین خاندان اسد پایان دادند.

تاریخچه زندگی بشار اسد

بشار اسد، در ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۵ در دمشق به دنیا آمد. پس از اتمام دبیرستان در رشته پزشکی وارد دانشگاه دمشق و سال ۱۹۸۸ فارغ‌التحصیل شد و در بیمارستان نظامی مشغول به کار شد. سال ۱۹۹۲ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در بیمارستان چشم پزشکی Western Eye Hospital مشغول به کار شد. وی سال ۱۹۹۴ مدرک تخصصی چشم پزشکی گرفت. بشار اسد به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و اسپانیایی تسلط دارد. او با اسماء االاخرس (سوری‌الاصل متولد لندن) ازدواج کرد و دارای سه فرزند به نام‌‌های حافظ، زین و کریم است. اسماء در رشته علوم کامپیوتر و اقتصاد تحصیل کرده است. یکی از پسران بشار اسد در المپیاد جهانی ریاضی در سال ۲۰۱۶ با ۱۲ امتیاز دیپلم افتخار گرفت.

خانواده اسد از علویان سوریه هستند و نقش مهمی در سیاست این کشور داشته‌اند. حافظ اسد، پدر بشار، از سال ۱۹۷۱ تا زمان درگذشتش در سال ۲۰۰۰ رئیس‌جمهور سوریه بود.

بشار اسد دو برادر به نام‌های باسل اسد، (درگذشته در سال ۱۹۹۴) و ماهر اسد دارد. در سال ۱۹۹۴، با مرگ باسل اسد در تصادف رانندگی، بشار اسد به سوریه بازگشت.

او پس از بازگشت به سوریه وارد ارتش شد و در رشته فرماندهی و استراتژی تحصیل کرد. با درگذشت حافظ اسد در سال ۲۰۰۰، بشار با حمایت حزب بعث و ارتش سوریه به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد. در آغاز ریاست‌جمهوری خود، او وعده اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را داد. این وعده‌ها شامل پایان دادن به وضعیت اضطراری که از زمان پدرش برقرار بود، آزادی‌های بیشتر سیاسی و تلاش برای توسعه اقتصادی می‌شد. با این حال، این اصلاحات به سرعت متوقف شد و دولت او همچنان تحت سلطه خانواده و حزب بعث باقی ماند.بشار اسد دومین پسر و سومین فرزند انیسه مخلوف و حافظ اسد است، بشار پنج خواهر و برادر کوچک‌تر داشت که سه نفر از آنها فوت کردند. خواهری به نام بشرا در کودکی درگذشت. کوچکترین برادر اسد، مجد، معلول ذهنی بود و در سال ۲۰۰۹ پس از یک "بیماری طولانی" درگذشت. بشار بر خلاف برادرانش باسل و ماهر، و خواهر دومش که بشرا نام داشت، ساکت، محجوب و بی‌علاقه به سیاست و ارتش بود. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدرسه عربی-فرانسوی الحریه در دمشق گذراند. در سال ۱۹۸۲ از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و سپس در دانشگاه دمشق در رشته پزشکی تحصیل کرد.

با مرگ باسل اسد، برادر بزرگ بشار، در سال ۱۹۹۴ راه برای ریاست جمهوری آینده بشار هموار شد. در سال ۱۹۸۸، اسد از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد و به عنوان پزشک ارتش در بیمارستان نظامی تشرین در حومه دمشق شروع به کار کرد. چهار سال بعد، او در لندن اقامت گزید تا تحصیلات تکمیلی خود را در رشته چشم پزشکی طی کند. گفته می‌شود که او آرزو‌های سیاسی کمی داشت، اما دنیا آن طور که انتظارش را داشت پیش نرفت. بعد از مرگ باسل تبلیغات دولتی بشار را به عنوان "امید توده ها" معرفی کردند تا او را به عنوان پدرسالار بعدی برای ادامه حکومت خاندان اسد آماده کند. اماده کردن بشار برای ریاست جمهوری بیش از شش سال یعنی از زمان مرگ باسل تا مرگ حافظ اسد طول کشید. سرلشکر بهجت سلیمان، نظارت بر مقدمات انتقال آرام قدرت را بر عهده داشت، و این کار را در سه سطح انجام داد. اول، حمایت از بشار در دستگاه‌های نظامی و امنیتی ایجاد شد. دوم، وجهه بشار نزد مردم تثبیت شد؛ و در آخر بشار با سازوکار‌های اداره کشور آشنا شد.

بشار برای تثبیت اعتبار خود در ارتش، در سال ۱۹۹۴ وارد آکادمی نظامی در حمص شد و در ژانویه ۱۹۹۹ سرهنگ نخبه گارد جمهوری سوریه شد. با هدف تثبیت قدرت او، فرماندهان قدیمی ارتش به بازنشستگی رانده شدند و افسران جدید، جوان و علوی که به او وفادار بودند جای آنها را گرفتند.

بشار به موازات حرفه نظامی خود به امور عمومی مشغول بود. به او اختیارات گسترده‌ای اعطا شد. برای ارائه‌ی یک چهره مدرن رئیس دفتر دریافت شکایات و درخواست‌های شهروندان شد و مبارزاتی را علیه فساد رهبری کرد. در نتیجه این کارزار، بسیاری از رقبای بالقوه بشار برای ریاست جمهوری به اتهام فساد محاکمه شدند. بشار همچنین رئیس انجمن کامپیوتر سوریه شد و به معرفی اینترنت در سوریه پرداخت.

بشار اسد در تابستان ۲۰۰۰ سوگند یاد کرد و لحن سیاسی جدیدی را در پیش گرفت. او از «شفافیت، دموکراسی، توسعه، نوگرایی، پاسخ‌گویی و تفکر نهادی» سخن گفت.

در آغاز، لحن بشار اسد درباره اصلاحات سیاسی و آزادی رسانه‌ای در میان بسیاری از سوری‌ها امید ایجاد کرد. سبک رهبری او، همراه با تحصیلات غربی همسرش اسماء، نویدبخش دوره‌ای جدید و امیدوارکننده بود.

سوریه دوره‌ای کوتاه از بحث‌های مدنی و آزادی بیان نسبی را تجربه کرد که به «بهار دمشق» معروف شد. با این حال از سال ۲۰۰۱ نیروهای امنیتی بار دیگر سرکوب‌ها و دستگیری مخالفان را آغاز کردند. بشار اسد پس از به قدرت رسیدن، سعی کرد تا اقتصاد بسته سوسیالیستی سوریه که در زمان پدرش، حافظ اسد ساخته شده بود را به یک اقتصاد باز و غیر سوسیالیستی تغییر دهد.

بشار اسد اصلاحات محدودی در زمینه اقتصادی معرفی کرد که باعث تشویق بخش خصوصی شد، اما این اصلاحات به تقویت نفوذ و قدرت افرادی مانند رامی مخلوف، پسردایی‌ بشار، منجر شد. مخلوف یک امپراتوری اقتصادی عظیم ایجاد کرد که منتقدان، آن را نمونه‌ای از ادغام ثروت و قدرت در دولت اسد می‌دانستند.

زندگی شخصی بشار اسد

بشار اسد در سال ۲۰۰۰ با اسماء الاخرس ازدواج کرد. اسماء اصالتاً سوری و متولد لندن است، خانواده اسماء اهل حمص بودند. او در رشته علوم کامپیوتر در کینگز کالج لندن تحصیل می‌کرد و بعدا برای تحصیل در دانشگاه هاروارد پذیرفته شد، اما زندگی‌اش مسیر دیگری پیدا کرد.بشار دومین پسر حافظ اسد بود و زیر سایه برادر بزرگترش باسل زندگی می‌کرد.

در لندن بود که بشار با همسر آینده‌اش، اسماء الاخرس، آشنا شد. که برای جانشینی پدرشان آماده می‌شد. بشار از زندگی در لندن لذت می‌برد. او به موسیقی فیل کالینز علاقه داشت و جنبه‌هایی از فرهنگ غرب را پذیرفته بود. اسماء اسد به سرطان خون مبتلاست. او پیش‌‌‌‌‌‌تر خبر داده بود که سرطان سینه‌اش را شکست داده است.

بیوگرافی اسماء‌اسد همسر بشار اسد

اسماء‌اسد، متولد ۱۱ اوت ۱۹۷۵فارغ‌التحصیل رشته علوم کامپیوتر از دانشگاه کینگز لندن است. آنها در سال ۲۰۰۰ به عقد یکدیگر در آمده و رسما ازدواج کردند. حاصل این ازدواج سه فرزند بوده است. دو پسر به نام‌های حافظ و کریم و یک دختر به نام زین می‌باشد.

اسماء اسد دختر فواز الاخرس، یک متخصص سرشناس قلب و سحر العطری و بزرگ شده منطقه اکشن در غرب لندن پس از فراغت از تحصیل در دانشگاه کینگز دو سال از عمر خود را در دویچه بانک صرف کرد و سپس به بانک جی.پی مورگان پیوست. اسماء به عنوان بانوی اول سوریه طرح‌هایی برای توسعه روستایی داد و عامل برگزاری تعدادی از رویدادهای فرهنگی سوریه بود.

خانواده اسماء و شوهرش پیش از ازدواج با یکدیگر آشنایی داشتند. مادر وی، دبیر اول سفارت سوریه در لندن بود و خانواده‌اش در مناصب بالای دیپلماتیک قرار داشتند.

یکی از دلایلی که ازدواج بشار اسد و اسما‌ءاسد به طور مخفیانه برگزار و عکسی از این مراسم منتشر نشد، خواست اسماء بود. وی به صورت ناشناس به ۳۰۰ روستا، چندین مدرسه، کارخانه و بیمارستان در سوریه سر زد تا وضعیت مردم را بررسی کند. وی بعد از شناسایی نقاط ضعف فرهنگی و اقتصادی سوریه، با توجه به نیازهای جامعه شروع به تاسیس بنیادهای خیریه و سازمان های NGO فراوانی کرد.

در دسامبر ۲۰۱۰، اسماء اسد در مصاحبه‌ای با مجله ووگ گفت که خانه آن‌ها به صورت «دموکراتیک» اداره می‌شود.

در همان روز محمد بوعزیزی، یک سبزی‌فروش تونسی، پس از سیلی خوردن از یک پلیس زن خود را آتش زد و این اقدام به قیام مردمی در تونس منجر شد که رئیس‌جمهور زین‌العابدین بن‌علی را سرنگون کرد. قیام تونس به‌ شکل غیرمنتظره‌ای الهام‌بخش جنبش‌های انقلابی در سراسر جهان عرب شد و به مصر، لیبی، یمن، بحرین و سوریه رسید.

مصاحبه مجله ووگ که در مارس ۲۰۱۱ با عنوان «گل سرخی در بیابان» منتشر شد (و مدتی بعد حذف شد)، سوریه را به عنوان «کشوری عاری از بمب‌گذاری، تنش و آدم‌ربایی» توصیف می‌کرد. اما این تصویر طی چند ماه کاملا متحول شد.[۱]

زندگی ماهر اسد برادر بشار

ماهر اسد، برادر کوچک‌تر بشار، فرمانده نیروهای ویژه و گارد ریاست جمهوری و لشکر چهارم زرهی سوریه بود و از جمله چهره‌های اصلی در ساختار نظامی کشور به شمار می‌آمد. او به دلیل نقش مهمش در درگیری‌های داخلی سوریه، همواره تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار گرفت. ماهر به عنوان یکی از نزدیک‌ترین افراد به بشار، در مدیریت بحران‌های امنیتی و نظامی کشور تأثیرگذار بوده و جایگاه ویژه‌ای در ساختار قدرت سوریه داشت. او نقشی کلیدی در سرکوب اعتراضات و حفظ کنترل مناطق حیاتی سوریه داشت. در ماه‌های پایانی حکومت بشار، ماهر به یکی از اهداف مستقیم عملیات هوایی اسرائیل تبدیل شد. او در یکی از این حملات موشکی که در اکتبر ۲۰۲۳ انجام شد، کشته شد. این حمله به همراه سایر عملیات‌های اسرائیل و فشارهای بین‌المللی، موجب تضعیف نهایی حلقه امنیتی رژیم اسد شد.​ مرگ ماهر اسد یکی از مهم‌ترین ضربات به ساختار نظامی حکومت بود و به‌عنوان نقطه عطفی در سقوط رژیم بشار اسد تلقی می‌شود. ماهر همچنین به دلیل ارتباطات تجاری و شبکه‌های مالی مرتبط با تولید و قاچاق مواد مخدر (از جمله کبتاگون) در سطح بین‌المللی شناخته می‌شد که منابع مالی حیاتی برای رژیم فراهم می‌کرد​.

جنگ داخلی سوریه

در دوران ریاست جمهوری حافظ اسد سوریه شاهد رویدادهای مهمی بود، از جمله جنگ اکتبر ۱۹۷۳، جنگ داخلی لبنان، و درگیری‌ها با اخوان‌المسلمین به ویژه کشتار حما در سال ۱۹۸۲. حافظ اسد همچنین در جریان جنگ ایران و عراق، در رقابت با صدام حسین، از ایران حمایت کرد.

حافظ با مشت آهنین حکومت می‌کرد، مخالفان را سرکوب می‌کرد و تن به برگزاری انتخابات دموکراتیک نمی‌داد، اما در سیاست خارجی او از خود عمل‌گرایی نشان می‌داد. در حالی که به عنوان متحد اتحاد جماهیر شوروی شناخته می‌شد، در جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، به ائتلاف تحت رهبری آمریکا پیوست.

جنگ داخلی سوریه، که در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، نقطه عطفی در تاریخ حکومت بشار اسد بود. این جنگ که ابتدا به‌عنوان اعتراضات مردمی علیه رژیم اسد آغاز شد، به سرعت به یک جنگ خونین و پیچیده تبدیل شد که شامل گروه‌های مختلف داخلی و بین‌المللی می‌شد.

اتحادیه عرب پس از خیزش سوریه در سال‌های ۲۰۱۲-۲۰۱۱ و کشته شدن هزاران سوری، عضویت سوریه در اتحادیه عرب به حالت تعلیق درآورد.

پس از اینکه اتحادیه عرب اعلام کرد که حضور بازرسان در سوریه بی‌فایده است، پس از پنج روز رایزنی در شورای امنیت سازمان ملل، سرانجام در ۴ فوریه ۲۰۱۲ و پس از گذشت یازده ماه از جنگ داخلی در سوریه، دولت‌های چین و روسیه با قطعنامه‌‌ای که پایان حکومت بشار اسد را خواسته بود، مخالفت و آن را وتو کردند.

جنبش اصلاحی بهار دمشق

بلافاصله پس از روی کار آمدن بشار اسد، جنبش اصلاحی بهار دمشق به رهبری نویسندگان، روشنفکران، مخالفان، فعالان فرهنگی آغاز به کار کرد که پیشرفت‌های محتاطانه‌ای داشت که منجر به تعطیلی زندان مزه و اعلام عفو گسترده و آزادی صد‌ها نفر از جمله زندانیان سیاسی وابسته به اخوان‌المسلمین شد. با این حال، سرکوب‌های امنیتی دوباره از سر گرفته شد و صد‌ها روشنفکر دستگیر شدند، هدف آزار قرار گرفتند، تبعید یا روانه زندان شدند و وضعیت فوق‌العاده ادامه یافت. امتیازات اولیه برای تشدید کنترل استبدادی لغو شد، سانسور افزایش یافت و جنبش بهار دمشق به بهانه «وحدت و ثبات ملی» ممنوع شد. سیاست رژیم «اقتصاد بازار اجتماعی» به نماد فساد تبدیل شد، زیرا وفاداران اسد تنها ذینفعان آن شدند. بسیاری از روشنفکران توسط ارائه اطلاعات ربوده، شکنجه و کشته شدند.

آغاز اعتراضات در سوریه ۲۰۱۱

اعتراضات در سوریه در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ پس از اعتراضات بهار عربی در اطراف بازار حمیدیه در دمشق آغاز شد. مردم خواستار اصلاحات سیاسی و احیای حقوق مدنی و همچنین پایان دادن به وضعیت اضطراری بودند که از سال ۱۹۶۳ برقرار بود.  تظاهرات ۱۸ تا ۱۹ مارس آن سال بزرگترین اعتراضاتی بود که طی دهه‌ها در سوریه برگزار شد و مقامات سوریه با خشونت به آن پاسخ دادند. بشار اسد دو هفته بعد در ۳۰ مارس ۲۰۱۱، در یک سخنرانی عمومی در پارلمان وعده داد که «توطئه‌» علیه سوریه را خنثی کند و پذیرفت که نیازهای بسیاری از مردم برآورده نشده است. چند روز بعد، در واکنش به دستگیری کودکانی بود که روی دیوارها علیه بشار اسد شعار نوشته بودند، تظاهرات گسترده‌ای در شهر درعا در جنوب سوریه برگزار شد. این اعتراض‌ها به سرعت به سراسر کشور گسترش یافت. معترضان در شهرهای مختلف خواهان کناره‌گیری بشار اسد از قدرت شدند. حکومت با خشونت پاسخ داد و «خرابکاران و نفوذی‌ها با حمایت خارجی» را مقصر دانست. ظرف چند ماه وضعیت سوریه از اعتراض‌های مسالمت‌آمیز به درگیری‌های مسلحانه میان نیروهای دولتی و گروه‌های مخالفی تغییر یافت که در سراسر کشور مسلح شده بودند. با ادامه و تشدید خشونت و درگیری‌، سازمان ملل تعداد قربانیان را از ده‌ها هزار نفر به صدها هزار نفر افزایش داد و قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی درگیر جنگ شدند. در ۲۰ ژوئن، اسد در پاسخ به خواسته‌های معترضان و فشار‌های بین‌المللی، وعده گفت‌وگوی ملی شامل حرکت به سوی اصلاحات، انتخابات پارلمانی جدید و آزادی‌های بیشتر را داد. او همچنین از پناهندگان خواست که از ترکیه به خانه بازگردند، در حالی که به آنها اطمینان بخشید که عفو می‌کنند و همه ناآرامی‌ها را به گردن تعداد کمی از خرابکاران انداخت. اما اعتراضات بهار عربی در سوریه ادامه پیدا کرد.

تا پایان ژانویه ۲۰۱۲، رویترز گزارش داد که بیش از ۵۰۰۰ غیرنظامی و معترض (از جمله شبه نظامیان مسلح) توسط ارتش سوریه، ماموران امنیتی و شبه نظامیان (شبیحه) کشته شده اند، در حالی که ۱۱۰۰ نفر توسط "نیرو‌های مسلح تروریستی" کشته شده‌اند.

در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۲، اسد سخنرانی کرد و در آن اظهار داشت که قیام توسط کشور‌های خارجی مهندسی شده است و اعلام کرد که «پیروزی نزدیک است». وی همچنین گفت که اتحادیه عرب با تعلیق سوریه، فاش کرد که دیگر عربی نیست. با این حال، اسد همچنین گفت که اگر «حاکمیت ملی» رعایت شود، این کشور در‌ها را به روی راه حلی که با میانجی گری اعراب انجام می‌شود، نمی‌بندد. او همچنین گفت که یک همه پرسی در مورد قانون اساسی جدید می‌تواند در ماه مارس برگزار شود.

حملات شیمیایی در غوطه شرقی

در ماه اوت ۲۰۱۳، صدها نفر در حمله‌ای شیمیایی به غوطه شرقی، منطقه‌ای تحت کنترل مخالفان در نزدیکی دمشق، کشته شدند.

قدرت‌های غربی و گروه‌های مخالف حکومت سوریه، دولت اسد را مسئول این حمله دانستند. دمشق هرگونه دست داشتن در این حمله را انکار کرد، اما تحت فشار بین‌المللی و تهدیدها، با برچیدن زرادخانه سلاح‌های شیمیایی خود موافقت کرد.

با وجود این جنگ سوریه همچنان شاهد فجایع دیگری از جمله حملات شیمیایی بیشتر بود. کمیسیون‌های سازمان ملل متحد تمام طرف‌های درگیر را به ارتکاب جنایات جنگی، از جمله قتل، شکنجه و تجاوز متهم کردند.

تدوین قانون اساسی جدید

در ۲۷ فوریه ۲۰۱۲، سوریه مدعی شد که طرحی مبنی بر تدوین قانون اساسی جدید در جریان همه‌پرسی مربوطه با حمایت ۹۰ درصدی مواجه شد. این هم‌پرسی محدودیت دوره تجمعی چهارده ساله را برای رئیس جمهور سوریه تعیین کرد. این همه‌پرسی از سوی کشور‌های خارجی از جمله آمریکا و ترکیه بی‌معنی اعلام شد.

در ۶ ژانویه ۲۰۱۳، اسد در یک سخنرانی گفت که درگیری در کشورش به دلیل "دشمنان" خارج از سوریه است که "به جهنم خواهند رفت" و به آنها "درسی داده خواهد شد". با این حال، او گفت که هنوز راه برای یک راه حل سیاسی باز است و گفت که تلاش‌های ناموفق برای راه حل "به این معنی نیست که ما علاقه‌ای به راه حل سیاسی نداریم. " در همین سال در انتخابات ریاست جمهوری که توسط مخالفان تحریم و توسط سازمان ملل متحد محکوم شد اسد یک بار دیگر به عنوان رییس جمهوری انتخاب شد.

پس از سقوط چهار پایگاه نظامی ارتش سوریه در سپتامبر ۲۰۱۴،  که آخرین پایگاه‌های دولتی در استان رقه بودند، اسد انتقادات قابل توجهی از پایگاه علوی خود دریافت کرد. این شامل اظهارات دورید اسد، پسر عموی بشار اسد، بود که خواستار استعفای وزیر دفاع سوریه، فهد جاسم الفریج، پس از قتل عام صد‌ها تن از نیرو‌های دولتی اسیر شده توسط دولت اسلامی پس از پیروزی داعش در سوریه شد. به‌زودی اعتراضات علوی‌ها در حمص به‌دنبال استعفای فرماندار، و برکناری حافظ مخلوف، پسر عموی اسد از موقعیت امنیتی‌اش که منجر به تبعید بعدی او به بلاروس شد، دنبال شد. خشم فزاینده نسبت به اسد در میان علویان به دلیل تعداد نامتناسب سربازان کشته شده در جنگ از مناطق علوی و همچنین وضعیت بحرانی اقتصادی در این مناطق است. این زمانی بود که چهره‌های نزدیک به اسد در مورد احتمال بقای او ابراز نگرانی می‌کردند.

در سال ۲۰۱۵، چند تن از اعضای خانواده اسد در لاذقیه در شرایط نامشخصی جان باختند. در ۱۴ مارس، پسر عموی بانفوذ اسد و بنیانگذار شبیحه، محمد طوفی‌الاسد، با پنج گلوله به سر در اختلاف بر سر نفوذ در قردا‌ها - خانه اجدادی خانواده اسد - ترور شد. در آوریل ۲۰۱۵، اسد دستور دستگیری پسر عموی خود منذر‌الاسد را در الزیره، لاذقیه صادر کرد، اما تحقیقات دراین مورد به نتیجه نرسید.

پس از یک رشته شکست‌های دولت در شمال و جنوب سوریه، تحلیلگران به بی‌ثباتی فزاینده دولت همراه با تداوم کاهش حمایت از دولت اسد در میان پایگاه اصلی حمایت علوی‌ها اشاره کردند، و گزارش‌های فزاینده‌ای از نزدیکان اسد، علوی‌ها و بازرگانانی که از دمشق به سمت لاذقیه و کشور‌های خارجی می‌گریزند منتشر شد. رئیس اطلاعات، علی مملوک در ماه آوریل در بازداشت خانگی قرار گرفت و متهم به توطئه با عموی تبعیدی اسد رفعت‌الاسد برای جایگزینی بشار به عنوان رئیس جمهور شد.

جمله شیمیایی خان‌شیخون ۲۰۱۷

در دسامبر ۲۰۱۶ گزارش شد که نیرو‌های اسد نیمی از حلب تحت کنترل شورشیان را بازپس گرفتند. در ۱۵ دسامبر، نیرو‌های دولتی در آستانه بازپس گیری تمام حلب بودند. پس از انتخاب دونالد ترامپ، اولویت آمریکا در مورد اسد تغییر کرد. نیکی هیلی، نماینده سازمان ملل متحد، اظهار داشت که ایالات متحده دیگر بر «اخراج اسد» متمرکز نیست، اما این موضع در پی حمله شیمیایی خان شیخون در سال ۲۰۱۷ تغییر کرد. در حالی که امریکا موضع تندتری علیه اسد گرفته بود دولت سوریه اعلام کرد که که حمله شیمیایی "۱۰۰ درصد ساختگی" است. در ژوئن ۲۰۱۷، پوتین، رئیس‌جمهور روسیه گفت:

«اسد از سلاح‌های شیمیایی استفاده نکرده است» و این حمله شیمیایی «توسط افرادی انجام شد که می‌خواستند او را به خاطر آن سرزنش کنند».

دخالت ایران و روسیه در سوریه

در مقطعی به نظر می‌رسید که دولت اسد در آستانه سقوط قرار دارد و کنترل بخش‌های وسیعی از کشور را از دست داده است. اما مداخله مستقیم روسیه در سال ۲۰۱۵ معادله را تغییر داد و به دولت اسد کمک کرد تا مناطق کلیدی را پس بگیرد.

بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، لشکرکشی نیروی قدس سپاه پاسدارن با فرماندهی قاسم سلیمانی و تشکیل گروه‌های نیابتی تحت عنوان دفاع از حرم زینب بنام‌های فاطمیون، از افغانی‌های مقیم ایران، زینبیون، از پاکستانی‌های مقیم ایران و پاکستان و ورود نیروهای حشدالشعبی و حزب‌الله عراق و حزب‌الله لبنان و در پیش گرفتن سیاست کشتار و ارعاب و شکنجه، منجر به وضعیتی شد که در آن نیروهای دولتی کنترل بیشتر مناطق سوریه را در دست گرفتند، در حالی که گروه‌های مخالف اسلام‌گرا و شبه‌نظامیان کرد، کنترل مناطقی در شمال و شمال‌شرق را در اختیار داشتند.

این وضعیت اعتماد به نفس بشار اسد را افزایش داد. با وجود روابط آسیب‌دیده سوریه با جهان عرب از زمان آغاز قیام، او به تدریج به عرصه دیپلماتیک عربی بازگشت. نماد این بازگشت، پذیرش دوباره سوریه در اتحادیه عرب بود که در سال ۲۰۲۳ رخ داد.پایتخت‌های عربی بازگشایی سفارت‌های خود در دمشق و عادی‌سازی روابط با سوریه را آغاز کردند.

با وجود بحران‌های شدید اقتصادی در دهه سوم حکومت بشار اسد، به نظر می‌رسید که او از بزرگ‌ترین چالش دوران حکومت خود جان به در برده است. در همان روزی که آتش‌بس در لبنان برقرار شد، گروه‌های مخالف سوری به رهبری گروه اسلام‌گرای هیئت تحریر شام حمله‌ای غافلگیرکننده انجام دادند و شهر حلب را تصرف کردند.آنها به سرعت پیشروی کردند و کنترل شهر حما را هم در دست گرفتند و بعد از آن وارد حمص شدند تا به سوی دمشق پیشروی کنند.

روسیه، ایران و گروه‌های مسلح وابسته به ایران در کنار نیروهای بشار اسد صف‌آرایی کردند، در حالی که ترکیه و کشورهای خلیج فارس از گروه‌های مسلح مخالف حمایت می‌کردند.

هرچند اعتراض‌ها علیه اسد در ابتدا با شعارهای آزادی و دموکراسی و بدون شکاف‌های مذهبی آغاز شده بود، اما خیلی زود لحن فرقه‌گرایانه‌ای که پیش از قیام وجود داشت، آشکار شد. برخی گروه‌های مخالف، حکومت را به تبعیض به نفع علوی‌ها در برابر اکثریت سنی متهم می‌کردند، در حالی که دولت مخالفان را «تروریست» می‌نامید.

حمایت جمهوری اسلامی

حمایت جمهوری اسلامی ایران و حزب‌الله لبنان از بشار اسد نقش کلیدی در بقای رژیم او در طول جنگ داخلی سوریه ایفا کرد. این حمایت در قالب‌های نظامی، اقتصادی، و سیاسی از آغاز درگیری‌ها تا سقوط رژیم در دسامبر ۲۰۲۴ ادامه داشت. در ادامه به جزئیات این حمایت‌ها پرداخته شده است:

حمایت نظامی

۱.   نیروهای حزب‌الله لبنان: حزب‌الله از سال ۲۰۱۲ به‌طور مستقیم در کنار نیروهای دولتی سوریه جنگید و در نبردهای مهمی از جمله بازپس‌گیری شهرهای استراتژیک مثل حلب و القصیر نقش داشت. با این حال، در سال‌های پایانی، به‌دلیل فشارهای داخلی لبنان و درگیری با اسرائیل، توان حزب‌الله برای ادامه حمایت نظامی کاهش یافت.

۲.   نیروهای نیابتی ایران: ایران با اعزام نیروهای سپاه قدس و شبه‌نظامیان تحت حمایت خود مانند لشکر فاطمیون (افغان‌ها)،‌ زینبیون و حشدالشعبی (عراقی‌ها) حضور گسترده‌ای در سوریه داشت. این نیروها به تقویت جبهه‌های نظامی اسد کمک کردند و در بازپس‌گیری مناطق تحت کنترل شورشیان سهم داشتند.

۳.   حملات پهپادی و تسلیحاتی: ایران سیستم‌های تسلیحاتی پیشرفته و پهپادهای شناسایی و رزمی را در اختیار ارتش سوریه قرار داد تا برتری هوایی و تکنولوژیکی ایجاد کند.

حمایت اقتصادی

جمهوری اسلامی میلیاردها دلار برای حمایت از رژیم اسد هزینه کرد. این کمک‌ها شامل اعطای وام، صادرات نفت و تأمین کالاهای اساسی بود. با این حال، در سال‌های اخیر، بحران اقتصادی ایران توانایی ادامه این حمایت‌ها را کاهش داد.

حمایت روسیه

در ۴ سپتامبر ۲۰۱۵، زمانی که چشم انداز بقای اسد تیره به نظر می‌رسید، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، گفت که روسیه به اندازه کافی "جدی" است تا به دولت اسد کمک می‌کند. مدت کوتاهی پس از آغاز مداخله نظامی مستقیم روسیه در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵ به درخواست رسمی دولت سوریه، پوتین اظهار داشت که عملیات نظامی از قبل کاملاً آماده شده بود و هدف روسیه در سوریه را "تثبیت قدرت مشروع در سوریه " تعریف کرد. مداخله پوتین رژیم اسد را در زمانی که در آستانه سقوط قرار داشت نجات داد. همچنین مسکو را قادر کرد تا به اهداف کلیدی ژئواستراتژیک خود مانند کنترل کامل حریم هوایی سوریه، پایگاه‌های دریایی که امکان دسترسی دائمی نظامی به سراسر شرق مدیترانه و دسترسی آسان‌تر برای مداخله در لیبی را می‌داد، دست یابد.

در نوامبر ۲۰۱۵، اسد بار دیگر تاکید کرد که روند دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ داخلی این کشور در حالی که این کشور توسط "تروریست ها" اشغال شده است، نمی‌تواند آغاز شود. در ۲۲ نوامبر، اسد گفت که روسیه طی دو ماه پس از عملیات هوایی خود، بیش از آنچه ائتلاف به رهبری ایالات متحده در یک سال مبارزه علیه داعش به دست آورده بود، موفقیت کسب کرده است. در پایان دسامبر ۲۰۱۵، مقامات ارشد ایالات متحده به طور خصوصی اعتراف کردند که روسیه به هدف اصلی خود برای ایجاد ثبات در سوریه دست یافته است و با هزینه‌های نسبتاً کم، می‌تواند عملیات را در این سطح برای سال‌های آینده حفظ کند.

در دسامبر ۲۰۱۵، پوتین اظهار داشت که روسیه از نیرو‌های اسد حمایت می‌کند و آماده حمایت از شورشیان ضد اسد در مبارزه مشترک با داعش است.

در ۷ نوامبر ۲۰۱۷، دولت سوریه اعلام کرد که توافقنامه آب و هوای پاریس را امضا کرده است. در ماه مه ۲۰۱۸، استقلال جمهوری‌های جدایی‌طلب ابخازیا و اوستیای جنوبی تحت اشغال روسیه در گرجستان را به رسمیت شناخت که منجر به واکنش شدید اتحادیه اروپا، ایالات متحده، کانادا و سایر کشور‌ها شد.

در زمان اسد، سوریه به یک حامی قوی تهاجم روسیه به اوکراین تبدیل شد و یکی از پنج کشوری بود که با قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در محکوم کردن تهاجم که خواهان عقب‌نشینی روسیه از اوکراین بود مخالفت کردند. سه روز قبل از تهاجم، فیصل مقداد وزیر امور خارجه به مسکو اعزام شد تا جمهوری‌های جدایی‌طلب دونتسک و لوهانسک را به رسمیت بشناسد. یک روز پس از تهاجم، بشار اسد در یک تماس تلفنی با ولادیمیر پوتین، این تهاجم را به عنوان «اصلاح تاریخ و بازگرداندن تعادل در نظم جهانی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی» ستود. سوریه اولین کشوری بود که پس از روسیه به طور رسمی "استقلال و حاکمیت" دو منطقه جدا شده را در ژوئن ۲۰۲۲ به رسمیت شناخت.

در دوازدهمین سالگرد آغاز تظاهرات در سوریه، بشار اسد در جریان سفر رسمی خود به روسیه با ولادیمیر پوتین دیدار کرد. در یک برنامه تلویزیونی با پوتین، اسد از "عملیات نظامی ویژه" روسیه به عنوان جنگی علیه "نئونازی‌ها و نازی‌های قدیمی" اوکراین دفاع کرد. او الحاق چهار استان اوکراین به روسیه را به رسمیت شناخت و مرز‌های جدید روسیه را تأیید کرد و ادعا کرد که این سرزمین‌ها «از نظر تاریخی روسیه» هستند. اسد همچنین از روسیه خواست تا با ایجاد پایگاه‌های جدید و استقرار نیروی نظامی بیشتر در سوریه، حضور نظامی خود را در سوریه گسترش دهد و نقش نظامی خود را دائمی کند.

گروه‌های مخالف بشار اسد

عربستان سعودی، قطر، و ترکیه از گروه‌های مخالف حمایت کردند و تلاش داشتند نفوذ منطقه‌ای ایران و اسد را تضعیف کنند.

گروه‌های شورشی داخلی

ارتش آزاد سوریه (FSA):

یکی از اولین گروه‌های مخالف که شامل نیروهای جداشده از ارتش سوریه بود و توسط کشورهای غربی و برخی کشورهای عربی حمایت می‌شد. ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی حمایت‌های مالی، تسلیحاتی، و آموزشی به ارتش آزاد سوریه ارائه دادند.

گروه‌های اسلام‌گرای تندرو: مانند جبهه النصره (وابستگی قبلی به القاعده) و داعش که بعدها به تحریرالشام تغییر یافت، به‌عنوان بازیگران اصلی در برخی مناطق عمل کردند. با این حال، داعش بیشتر بر تأسیس خلافت تمرکز داشت تا مقابله مستقیم با دولت بشار اسد.

نیروهای کرد:

یگان‌های مدافع خلق (YPG): نیروهای کرد که در شمال سوریه فعالیت داشتند. این گروه‌ها در ابتدا تمرکز خود را بر دفاع از مناطق کردی و مبارزه با داعش گذاشته بودند اما بعدها با برخی شورشیان علیه دولت اسد متحد شدند.

جنبش‌های مردمی:

اعتراضات اولیه که در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، از سوی قشرهای مختلف مردم سوریه حمایت شد. این اعتراضات بعداً به‌سرعت به یک قیام مسلحانه تبدیل شد.


اسرائیل با حملاتی محدود علیه مواضع حزب‌الله و سپاه قدس در سوریه به‌طور غیرمستقیم به تضعیف حکومت بشار کمک کرد.

همکاری و هماهنگی بین این گروه‌ها، به دلیل اختلافات ایدئولوژیک و رقابت‌های سیاسی، چالش‌برانگیز بود. با این حال، آن‌ها توانستند در سال ۲۰۲۴ نقشی کلیدی در سرنگونی دولت ایفا کنند.

زندان‌های بشار اسد

زندان‌های بشار اسد در سوریه به‌دلیل وضعیت اسفناک و رفتار غیرانسانی با زندانیان، به یکی از نمادهای خشونت نظام حاکم تبدیل شده‌اند. از زمان آغاز اعتراضات در سوریه در سال ۲۰۱۱، هزاران نفر از مخالفان، فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران و حتی غیرنظامیان عادی به اتهامات مختلف بازداشت شده‌اند. برخی از ویژگی‌ها و حقایق درباره این زندان‌ها عبارت‌اند از:

۱.   شکنجه و اعدام‌های گسترده: بر اساس گزارش‌ها، بیش از ۱۷ هزار نفر در زندان‌های رژیم، به‌ویژه زندان صیدنایا، به دلیل شکنجه و بدرفتاری جان باخته‌اند. تنها در این زندان، حدود ۱۳ هزار نفر بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ اعدام شده‌اند. گزارش‌های سازمان‌های حقوق بشری نشان می‌دهد شکنجه‌های شدید فیزیکی و روانی، از جمله استفاده از شوک الکتریکی و آزار جنسی، به‌طور سیستماتیک در این زندان‌ها انجام می‌شود.

۲.   خشونت علیه زنان: زنان نیز به‌طور خاص هدف آزار و شکنجه قرار می‌گیرند. این رفتارها نه تنها برای تنبیه فردی بلکه به‌عنوان یک استراتژی جنگی برای شکستن روحیه جامعه به کار گرفته می‌شوند.

۳.   قانون سزار: یک عکاس سوری با نام مستعار "سزار"، تصاویری از هزاران زندانی که در اثر شکنجه در این زندان‌ها کشته شده بودند، به خارج از کشور منتقل کرد. این تصاویر پایه‌گذار تحریم‌های آمریکا علیه رژیم اسد تحت عنوان "قانون سزار" شد که جنایات انجام‌شده در این زندان‌ها را برجسته می‌کند.[۲]

۴.   وضعیت بد بهداشتی و غذایی: زندانیان با شرایط بهداشتی بسیار ضعیف، نبود غذای کافی و دسترسی محدود به خدمات درمانی مواجه هستند. بسیاری از بازداشت‌شدگان در این شرایط طاقت‌فرسا جان خود را از دست داده‌اند.

۵.   شمار بالای زندانیان و ناپدیدشدگان: تخمین زده می‌شود بیش از ۲۱۵ هزار نفر در بازداشت به سر می‌برند و سرنوشت بسیاری از آنها نامشخص است.

این رفتارها توسط نهادهای بین‌المللی به‌عنوان جنایات علیه بشریت شناخته شده و بارها محکوم شده‌اند، اما همچنان ادامه دارند و بخش مهمی از ابزار سرکوب رژیم اسد محسوب می‌شوند.

زندان صیدنایا.JPG
تصویر هوایی زندان مخوف صیدنایا در نزدیکی دمشق

زندان صیدنایا

زندانی نظامی در شهر صیدنایا، در نزدیکی دمشق سوریه است. این زندان در ۶ طبقه ۳ طبقه بالای زمین و ۳ طبقه زیر زمین ساخته شده است. از این زندان برای شکنجه، قتل و حبس هزاران زندانی و شورشی مخالف دولت سوریه استفاده می‌شد. براساس تخمین عفو بین‌الملل در سال ۲۰۱۷، در حدود ۵۰۰۰ تا ۱۳۰۰۰ نفر «به صورت غیرقانونی» در سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ در این زندان اعدام شدند. به گفتهٔ وزارت امور خارجه آمریکا، مرکزی برای سوزاندن اجساد در این زندان با هدف پنهان کردن شواهد حضور هزاران نفری که در این زندان به قتل رسیده‌اند ساخته شده بود. شورشیان پس از فتح دمشق این زندان را گشودند و فیلم‌هایی از ابزار شکنجه در آن را به نمایش گذاشتند.[۳]

گاه‌شمار زندگی بشار اسد

۱۹۶۵- تولد بشار اسد در دمشق، سوریه. پسر حافظ اسد، از خانواده‌ای علوی.

۱۹۸۲- فارغ‌التحصیلی از مدرسه متوسطه و تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه دمشق.

۱۹۹۲- اتمام تحصیل در رشته چشم‌پزشکی و ادامه تخصص در لندن.

۱۹۹۴- مرگ باسل اسد (برادر بشار) در یک سانحه رانندگی؛ بازگشت بشار به سوریه برای آماده‌سازی جهت جانشینی.

۲۰۰۰- مرگ حافظ اسد؛ بشار به‌عنوان رئیس‌جمهور سوریه انتخاب شد و اصلاحات جزئی را آغاز کرد

۲۰۱۱- آغاز اعتراضات گسترده در سوریه در چارچوب بهار عربی؛ تبدیل اعتراضات به جنگ داخلی.

۲۰۱۵- ورود نظامی روسیه به جنگ سوریه برای حمایت از دولت اسد؛ تغییر معادلات جنگ به نفع بشار.

۲۰۲۴- سقوط دولت بشار اسد پس از شکست‌های نظامی و فشارهای بین‌المللی.

سرنگونی بشار اسد

در سال ۲۰۲۴، گروه‌های مخالف بشار اسد پیشرفت‌های قابل‌توجهی در جبهه‌های مختلف سوریه به دست آوردند و سرانجام در ماه دسامبر دمشق را بدون مقاومت جدی تصرف کردند. این پیشروی‌ها نتیجه یک استراتژی هماهنگ و حمایت از سوی کشورهای خارجی بود. مهم‌ترین گروه‌های فعال شامل "هیئت تحریر الشام"، "ارتش ملی سوریه" و چند گروه هم‌پیمان دیگر بودند که از تاکتیک‌های مختلف استفاده کردند.

۱ - هیئت تحریر الشام: این گروه با حملات گسترده در استان ادلب و سپس حرکت به سمت حماه و حلب، مراکز استراتژیکی را تصرف کرد. آنها توانستند تجهیزات نظامی زیادی را از نیروهای دولتی سوریه به دست آورند و در برخی مناطق ده‌ها سرباز را اسیر کنند.

۲ - ارتش ملی سوریه: این گروه که حمایت ترکیه را به همراه داشت، در عملیات "طلوع آزادی" مناطق شمالی حلب را تصرف کرد و با پیشروی به سمت مناطق داخلی، دستاوردهای مهمی به دست آورد.

۳ - پیشروی به سوی دمشق: گروه‌های مخالف پس از تصرف شهرهای حمص، دیرالزور و درعا به دمشق رسیدند. تسلط بر پایتخت در ۱۸ آذر ۱۴۰۳ (دسامبر ۲۰۲۴) عملاً پایان حکومت بشار اسد را رقم زد. این پیشروی‌ها بدون مقاومت جدی صورت گرفت و با شادی شهروندان همراه بود.

این موفقیت‌ها عمدتاً ناشی از ضعف نیروهای دولتی، هماهنگی مخالفان و کاهش حمایت روسیه و ایران از بشار اسد بود. تحولات نهایی به‌ویژه در حومه دمشق نشان‌دهنده پایان یک دوره طولانی جنگ داخلی در سوریه است

سرانجام در دوازدهمین روز حملات مخالفان مسلح به مناطق تحت کنترل دولت سوریه، آن‌ها  كنترل كامل دمشق را به دست گرفتند و به این ترتیب حکومت بشار اسد در سوریه سقوط کرد و حکومت ۵۵ ساله خانواده اسد در سوریه به پایان رسید.

روز هجدهم آذر ماه ۱۴۰۳ تلویزیون سوریه که به طور کامل به دست مخالفان اسد افتاد، سقوط کامل رژیم اسد را اعلام کرد. در بیانیه اعلام سقوط حکومت اسد آمده است:

«پس از سال‌های طولانی بی‌عدالتی، ظلم و ستم، و پس از فداکاری‌های بزرگ فرزندان و دختران این میهن عزیز، امروز به مردم بزرگ سوریه و تمام جهان اعلام می‌کنیم که رژیم بشار اسد سقوط کرده است.»

ادعا شده «بشار اسد» رئیس‌جمهور سوریه از طریق فرودگاه بین‌المللی دمشق که توسط ارتش و نیروهای امنیتی تخلیه شده بود، سوریه را ترک کرد و به روسیه پناهنده شد.

خبرگزاری ایتارتاس روسیه، تائید کرد بشار اسد پناهندگی سیاسی از روسیه اخذ کرده و‌ در خانه‌ای در محله بارویخا تحت حفاظت است.

روزنامه فایننشال تایمز :

نزدیکان و اعضای خانواده اسد و خامنه‌ای و تعدادی از فرماندهان عالی سپاه نیز آپارتمان‌های لوکس و خانه‌های ویلایی در یکی از گران‌ترین مناطق مسکو به نام بارویخا خریداری کرده اند.

خبرنگار فایننشنال تایمز گزارش داد: دست‌کم ۲۰ آپارتمان به ارزش ۴۰ میلیون دلار تاکنون از یک سازمان خرید و فروش خصوصی مسکن برای سران ایرانی و سوری خریداری شده است.

فایننشنال تایمز این محله را با لس‌آنجلس آمریکا که بسیاری از ایرانیان ثروتمند پس از انقلاب و سرنگونی پادشاهی ایران به آنجا مهاجرت کردند مقایسه کرده و می‌نویسد بسیاری از فرماندهان نیروهای مسلح ایران و خانواده اسد و خامنه‌ای و سران این دو کشور و وابستگانشان در این منطقه خانه‌های ویلایی خریداری کرده‌اند .

خانه های لاکچری و بسیار گرانقیمت که پرده‌ها و کرکره‌های همه آنها پايین است و مشخص است کسی در آنها اقامت ندارد اما در لیست مالکان نام‌های عربی و ایرانی دیده می‌شود.

بشار اسد در نظر دیگران

کنگره آمریکا

در پایان سال ۲۰۰۳، کنگره آمریکا «قانون پاسخ‌گویی سوریه» را تصویب کرد که تحریم‌هایی علیه دمشق در زمینه‌های مختلف، از جمله «حمایت از تروریسم» اعمال کرد.

در سال ۲۰۱۱، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و اکثریت اتحادیه عرب در پی سرکوب معترضان بهار عربی در جریان حوادث انقلاب سوریه که منجر به جنگ داخلی سوریه شد، از اسد خواستند استعفا دهد. جنگ داخلی منجر به قتل ۵۸۰ هزار نفر از مردم سوریه شد که حداقل ۳۰۶ هزار نفر آنها غیر نظامی بودند.

آمریکا

در اوریل ۲۰۱۱ آمریکا اسد را تحریم کرد. در ۲۳ مه ۲۰۱۱، وزرای خارجه اتحادیه اروپا در نشستی در بروکسل موافقت کردند که اسد و ۹ مقام دیگر را به فهرستی که تحت تأثیر ممنوعیت سفر و مسدود شدن دارایی‌ها قرار گرفته‌اند، اضافه کنند. در ۲۴ مه ۲۰۱۱، کانادا تحریم‌هایی را علیه رهبران سوریه از جمله اسد اعمال کرد.

هیلاری کلینتون

در ژوئیه ۲۰۱۱، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، گفت که اسد "مشروعیت" خود را به عنوان رئیس جمهور از دست داده است.

باراک اوباما

در ۱۸ آگوست ۲۰۱۱، باراک اوباما بیانیه‌ای کتبی صادر کرد که در آن از اسد خواست تا "کنار برود". در ماه اوت، کاریکاتوریست علی فرزات، منتقد دولت اسد مورد حمله قرار گرفت. نزدیکان این طنزپرداز به رسانه‌ها گفتند که مهاجمان تهدید به شکستن استخوان‌های فرزات کردند تا هشداری برای او باشد که از کشیدن کاریکاتور‌های مقامات دولتی به ویژه اسد خودداری کند. فرزات با شکستگی در هر دو دست و ضربه‌های شدید به سر در بیمارستان بستری شد.[۴]

روسیه

از اکتبر ۲۰۱۱، روسیه به عنوان عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، بار‌ها پیش‌نویس قطعنامه‌های مورد حمایت غرب را در شورای امنیت سازمان ملل که امکان تحریم یا حتی مداخله نظامی سازمان ملل علیه دولت اسد را باز می‌گذاشت، وتو کرد.

اتحادیه اروپا

در تاریخ ۲۳ مه ۲۰۱۱، وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، بشار اسد و ۹ شخصیت ارشد حکومت سوریه را به فهرست افراد تحریمی این کشور افزودند. حدود دو هفته قبل از تاریخ مذکور اتحادیه اروپا در مورد بلوکه‌کردن دارایی‌ها و ممنوعیت سفر ۱۳ مقام عالی‌رتبه سوری از جمله بشار اسد، توافق کرده بودند. در سال ۲۰۱۲ اتحادیه اروپا تحریم‌های جدیدی را علیه شخصیت‌های کلیدی رژیم اعلام کرد.

سرگئی لاوروف

در ژوئیه ۲۰۱۲، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، قدرت‌های غربی را به دلیل آنچه که به گفته او باج‌خواهی بود و در نتیجه جنگ داخلی در سوریه را برانگیخت، محکوم کرد.

صلیب سرخ

در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۲، کمیته بین‌المللی صلیب سرخ اعلام کرد که سوریه در وضعیت جنگ داخلی قرار دارد، و نزدیک بیست هزار کشته به جا گذاشته است.

ناوی پیلای کمیسر حقوق بشر

در دسامبر ۲۰۱۳، ناوی پیلای کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اسد را متهم به جنایت جنگی در جریان جنگ داخلی سوریه کرد. تحقیقاتی مشترک OPCW-UN و OPCW-UN IIT دولت اسد را مسئول حمله سال ۲۰۱۷ خان شیخون سارین و حمله ۲۰۱۸ دوما که در آن از گاز شیمیایی استفاده شده بود معرفی کردند. در سال ۲۰۲۳، کانادا و هلند شکایت مشترکی را در دیوان بین‌المللی دادگستری مطرح کردند و دولت اسد را به نقض کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه شکنجه متهم کردند. اسد قاطعانه تمام این اتهامات را رد کرده و کشور‌های خارجی به ویژه ایالات متحده را به تلاش برای تغییر رژیم در سوریه متهم کرده است.[۴]

امارات متحده عربی

در مارس ۲۰۲۳، وی از امارات متحده عربی دیدن کرد و با محمد بن زاید آل نهیان، رئیس جمهور امارات متحده عربی دیدار کرد. در ماه مه ۲۰۲۳، او در نشست سران اتحادیه عرب در جده، عربستان سعودی شرکت کرد و در آنجا مورد استقبال محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی قرار گرفت. در سپتامبر ۲۰۲۳، اسد در مراسم افتتاحیه بازی‌های آسیایی در هانگژو شرکت کرد و با رئیس جمهور چین شی جین پینگ ملاقات کرد. آنها ایجاد یک مشارکت استراتژیک چین و سوریه را اعلام کردند.

منابع