۳۰
ویرایش
سهراب ایرانی (بحث | مشارکتها) (شد، ابرابزار، اصلاح سجاوندی، اصلاح نویسه) |
سهراب ایرانی (بحث | مشارکتها) (ویرایش جزئی) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
# کتابشناسی | # کتابشناسی | ||
'''سابقه کار مطبوعاتی'''[ویرایش] | '''سابقه کار مطبوعاتی'''[ویرایش] | ||
وی مدیر روزنامه شورش بود که از سال ۱۳۲۹ منتشر گردید و در جریان ملی شدن صنعت نفت انتقادات تندی علیه شاه و خانواده اش ابراز کرد. در گوشه سمت راست روزنامه وی کلامی از امام دوم شیعیان نوشته میشد: «پیکار کنید، بگذارید جای لکه ذلت، دامن کفن شما آغشته به خون پاک شما باشد. پیکار کنید که مرگ شرافتمندانه هزار بار از زندگی ننگین ستوده تر است.» | وی مدیر روزنامه شورش بود که از سال ۱۳۲۹ منتشر گردید و در جریان ملی شدن صنعت نفت انتقادات تندی علیه شاه و خانواده اش ابراز کرد. در گوشه سمت راست روزنامه وی کلامی از امام دوم شیعیان نوشته میشد: «پیکار کنید، بگذارید جای لکه ذلت، دامن کفن شما آغشته به خون پاک شما باشد. پیکار کنید که مرگ شرافتمندانه هزار بار از زندگی ننگین ستوده تر است.» | ||
وی در روزنامه پر طرفدار شورش در انتقاد از اشرف پهلوی مینویسد: | وی در روزنامه پر طرفدار شورش در انتقاد از اشرف پهلوی مینویسد: | ||
خط ۲۰: | خط ۲۱: | ||
کریمپور در جایی دیگر نوشت: «من نمیدانم، مادر و خواهران و برادران شاه، دیگر از جان این مردم مفلوک گرسنه بیچیز چه میخواهند. سی سال تمام، خون مردم را مانند زالو مکیدند… املاک و اموال مردم را عنفاً و جبراً تصاحب کردند. ناموس دختران و زنان را به زور لکه دار و آلوده ساختند… رضاخان جنایتکار گور به گور افتاده لعنتی، تمام استعداد و نبوغ ایران را مانند افعی آفریقایی بلعید و ایران مستعد و برومند و پرافتخار را به قبرستان سیاه و تاریک و مخوف تبدیل کرد…»[۱] | کریمپور در جایی دیگر نوشت: «من نمیدانم، مادر و خواهران و برادران شاه، دیگر از جان این مردم مفلوک گرسنه بیچیز چه میخواهند. سی سال تمام، خون مردم را مانند زالو مکیدند… املاک و اموال مردم را عنفاً و جبراً تصاحب کردند. ناموس دختران و زنان را به زور لکه دار و آلوده ساختند… رضاخان جنایتکار گور به گور افتاده لعنتی، تمام استعداد و نبوغ ایران را مانند افعی آفریقایی بلعید و ایران مستعد و برومند و پرافتخار را به قبرستان سیاه و تاریک و مخوف تبدیل کرد…»[۱] | ||
کریمپور شیرازی در سرمقاله شماره ۱۴ روزنامه شورش خود مینویسد: «... ما با خون خود، لانه جاسوسان اجانب را شستشو میکنیم، اراده آهنین مصدق اراده ۱۸ میلیون ملت غیور و محروم ماست…» وی در همین شماره نامه تهدیدآمیزی نسبت به خودش را چاپ میکند که در آن، او را به سرنوشت محمد مسعود تهدید کرده بودند. کریم پور رویه انتقاد و تهدید خاندان سلطنت را در روزهای پایانی عمر دولت مصدق، شدت بخشیده بود، به طوری که در شماره ۸۷ شورش، مورخ شنبه ۱۷ مرداد۳۲ مقالهای به چاپ سپرده بود تحت این عنوان: «ملت چوبهای دار را آماده کنند». همین رویه افراطی باعث شد به دستور مصدق از ادامه انتشار خودداری کند. حسین شاه حسینی عضو سابق نهضت ملی و عضو هیئت امنای قلعه احمدآباد مینویسد: «مصدق واقعاً عارفانه او را دوست داشت. در ۲۶ مرداد ۳۲ به لحاظ مقالات تندی که علیه شاه نوشته بود، دولت دستور توقیف شورش را داده بود ولی ذرهای علاقه و ارادتش نسبت به او کاسته نشد.»[۱] | کریمپور شیرازی در سرمقاله شماره ۱۴ روزنامه شورش خود مینویسد: «... ما با خون خود، لانه جاسوسان اجانب را شستشو میکنیم، اراده آهنین مصدق اراده ۱۸ میلیون ملت غیور و محروم ماست…» وی در همین شماره نامه تهدیدآمیزی نسبت به خودش را چاپ میکند که در آن، او را به سرنوشت محمد مسعود تهدید کرده بودند. کریم پور رویه انتقاد و تهدید خاندان سلطنت را در روزهای پایانی عمر دولت مصدق، شدت بخشیده بود، به طوری که در شماره ۸۷ شورش، مورخ شنبه ۱۷ مرداد۳۲ مقالهای به چاپ سپرده بود تحت این عنوان: «ملت چوبهای دار را آماده کنند». همین رویه افراطی باعث شد به دستور مصدق از ادامه انتشار خودداری کند. حسین شاه حسینی عضو سابق نهضت ملی و عضو هیئت امنای قلعه احمدآباد مینویسد: «مصدق واقعاً عارفانه او را دوست داشت. در ۲۶ مرداد ۳۲ به لحاظ مقالات تندی که علیه شاه نوشته بود، دولت دستور توقیف شورش را داده بود ولی ذرهای علاقه و ارادتش نسبت به او کاسته نشد.»[۱] | ||
'''مواضع سیاسی''' [ویرایش] | '''مواضع سیاسی''' [ویرایش] | ||
به نوشته علی رهنما، کریمپور شیرازی، آیتالله کاشانی را «جاسوس بریتانیایی» خوانده بود که باعث جو نارضایتی شده بود.[۵]میثمی در انتقاد از آزادی بیان دولت محمد مصدق چنین میگوید: | به نوشته علی رهنما، کریمپور شیرازی، آیتالله کاشانی را «جاسوس بریتانیایی» خوانده بود که باعث جو نارضایتی شده بود.[۵]میثمی در انتقاد از آزادی بیان دولت محمد مصدق چنین میگوید: | ||
در این آشفتهبازار، همه حرمتها شکسته شده بود و بازار تهمت و افتراء و هتاکی در محافل و تظاهرات در روزنامه به حدی رواج داشت که نمونه آن روزنامه «شورش» به مدیریت کریمپور شیرازی با توهینهای فراوان به مرحوم آیتالله کاشانی بود. روزنامه شورش کاشانی را «جاسوس انگلیس» میخواند و در هر شماره پرچم انگلیس را روی عمامه ایشان به تصویر میکشید و مبتذلتر آنکه تصویر چند زن را بر روی عبای ایشان نقش میکرد که نه تنها از نظر سیاسی بلکه از نظر اخلاقی، شأن آن سید بزرگوار را پائین بیاورد.[۶] | در این آشفتهبازار، همه حرمتها شکسته شده بود و بازار تهمت و افتراء و هتاکی در محافل و تظاهرات در روزنامه به حدی رواج داشت که نمونه آن روزنامه «شورش» به مدیریت کریمپور شیرازی با توهینهای فراوان به مرحوم آیتالله کاشانی بود. روزنامه شورش کاشانی را «جاسوس انگلیس» میخواند و در هر شماره پرچم انگلیس را روی عمامه ایشان به تصویر میکشید و مبتذلتر آنکه تصویر چند زن را بر روی عبای ایشان نقش میکرد که نه تنها از نظر سیاسی بلکه از نظر اخلاقی، شأن آن سید بزرگوار را پائین بیاورد.[۶] | ||
'''دستگیری و اعدام'''[ویرایش] | '''دستگیری و اعدام'''[ویرایش] | ||
وی ابتدا همانند همه فعالان سیاسی و آزادیخواهان دستگیرشده بطور غیرقانونی در دادگاه نظامی ارتش محاکمه شد، اما پیش از اجرای اعدام به آتش کشیده شد. کریم پور پیش از کودتا نیز چند ماه را در زندان گذرانده بود. | وی ابتدا همانند همه فعالان سیاسی و آزادیخواهان دستگیرشده بطور غیرقانونی در دادگاه نظامی ارتش محاکمه شد، اما پیش از اجرای اعدام به آتش کشیده شد. کریم پور پیش از کودتا نیز چند ماه را در زندان گذرانده بود. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۷: | ||
کریمی حکاک به نقل از فروغی مینویسد که کریمپور شیرازی را زنده در سلولش سوزاندند.[۹] | کریمی حکاک به نقل از فروغی مینویسد که کریمپور شیرازی را زنده در سلولش سوزاندند.[۹] | ||
محل دفن او روشن نیست و احتمال داده میشود که در گورستان مسگرآباد توسط مأموران دفن شده باشد. | محل دفن او روشن نیست و احتمال داده میشود که در گورستان مسگرآباد توسط مأموران دفن شده باشد. | ||
'''افتخارات'''[ویرایش] | '''افتخارات'''[ویرایش] | ||
'''یادواره''' [ ویرایش] | '''یادواره''' [ ویرایش] | ||
خط ۴۹: | خط ۵۳: | ||
۸. ↑ پرش به بالا به:۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ صدری طباطبائی، محمد: از سلسله گزارشهای تحقیقی، اختصاصی مجله گزارش: پرونده سانسور مطبوعات را روق میزنیم روزنامهنگاران مقتول و شهید ایران کریمپور شیرازی روزنامهنگاری که در شعلههای آتش سوزانده شد! (از صفحه ۳۴ تا ۳۷). در: مجله «گزارش»، شهریور ۱۳۷۲ - شماره ۳۱. | ۸. ↑ پرش به بالا به:۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ صدری طباطبائی، محمد: از سلسله گزارشهای تحقیقی، اختصاصی مجله گزارش: پرونده سانسور مطبوعات را روق میزنیم روزنامهنگاران مقتول و شهید ایران کریمپور شیرازی روزنامهنگاری که در شعلههای آتش سوزانده شد! (از صفحه ۳۴ تا ۳۷). در: مجله «گزارش»، شهریور ۱۳۷۲ - شماره ۳۱. | ||
۹. پرش به بالا↑ Ahmad Karimi-Hakkak, "CENSORSHIP" in Encyclopædia Iranica, Vol. V, Fasc. 2, pp. 135-142 | ۹. پرش به بالا↑ Ahmad Karimi-Hakkak, "CENSORSHIP" in Encyclopædia Iranica, Vol. V, Fasc. 2, pp. 135-142 | ||
'''کتابشناسی'''[ویرایش] | '''کتابشناسی'''[ویرایش] | ||
* شورش، زندگی و مبارزات کریم پور شیرازی، علی اشرف درویشان، محمدرضا آل ابراهیم نشر چشمه، ۱۳۸۳، شابک:ISBN 964-362-170-7 | * شورش، زندگی و مبارزات کریم پور شیرازی، علی اشرف درویشان، محمدرضا آل ابراهیم نشر چشمه، ۱۳۸۳، شابک:ISBN 964-362-170-7 |
ویرایش