عباس میرزا: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲٬۳۴۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۲: خط ۸۲:
'''عباس میرزا''' (زاده ۱۱۶۸ هجری خورشیدی، لاریجان آمل - درگذشته ۱۲۱۲ خورشیدی، مشهد) یکی از شاهزادگان قاجار، فرزند فتحعلی‌شاه و آسیه خانم بود. وی ولیعهد و والی آذربایجان بود. او قبل از مرگ پدرش از دنیا رفت.<ref name=":0">بیوگرافی - [http://azadamirkhizi.blogfa.com/tag/%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7 عباس میرزا] </ref>
'''عباس میرزا''' (زاده ۱۱۶۸ هجری خورشیدی، لاریجان آمل - درگذشته ۱۲۱۲ خورشیدی، مشهد) یکی از شاهزادگان قاجار، فرزند فتحعلی‌شاه و آسیه خانم بود. وی ولیعهد و والی آذربایجان بود. او قبل از مرگ پدرش از دنیا رفت.<ref name=":0">بیوگرافی - [http://azadamirkhizi.blogfa.com/tag/%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7 عباس میرزا] </ref>


وی برخلاف سایر شاهزادگان انسان بافضیلت و متواضعی بود و تلاش داشت اصلاحاتی در ایران انجام دهد.<ref name=":3">پدر و پسر - [http://www.pedaropesar.com/the-ifs-of-irans-history/177-the-ifs-of-irans-history-if-42 اگر پس از فتحعلي شاه، عباس ميرزا به سلطنت مي رسيد]</ref><ref name=":4" />
وی برخلاف سایر شاهزادگان انسان بافضیلت و متواضعی بود و تلاش داشت اصلاحاتی در ایران انجام دهد.<ref name=":3">پدر و پسر - [http://www.pedaropesar.com/the-ifs-of-irans-history/177-the-ifs-of-irans-history-if-42 اگر پس از فتحعلي شاه، عباس ميرزا به سلطنت مي رسيد]</ref><ref name=":4">پارسینه - [http://www.parsine.com/fa/news/191810/%D8%AC%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%A3%D9%85%D9%84-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D9%81%D8%AA%D8%AD%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 جملات تأمل برانگیز عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه به سفیر فرانسه در ایران]</ref>


== زندگینامه ==
== زندگینامه ==
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
== عباس میرزا در حکومت آذربایجان ==
== عباس میرزا در حکومت آذربایجان ==
اواخر ماه ذیحجه ۱۲۱۳ هجری قمری عباس میرزا به شهر تبریز وارد شد. کلیه حکام شهرها و امراء و سران عشایر و طوایف و همه بیگلربیگیان که از مدتها پیش انتظار او را می­کشیدند در دروازهٔ تبریز اجتماع کرده بودند. او پس از ورود به این سرزمین دست به اصلاحاتی در آذربایجان زد، او به کارهای دیوانی نظم و ترتیبی خاص داد وی طرز جمع‌آوری مالیات و عواید دولتی ظالمانه و برخلاف اخلاق و عدالت را سامان داد. عباس میرزا دستور داد شهرهای مهم آذربایجان، از جمله اردبیل و خوی و مراغه و غیره از شکل قبلی خارج شوند و مخصوصاً ترتیب خیابانها و عمارات دولتی به طرز نوین احداث گردد. او در شهر تبریز بناها و ساختمانهای عمومی و گردشگاههای مختلفی را ایجاد کرد و بخاطر رفاه حال عموم، دستور داد اماکن و باغهای عمومی مفرح و دل‌انگیزی در داخل شهر تبریز ساخته شوند.<ref name=":0" />
اواخر ماه ذیحجه ۱۲۱۳ هجری قمری عباس میرزا به شهر تبریز وارد شد. کلیه حکام شهرها و امراء و سران عشایر و طوایف و همه بیگلربیگیان که از مدتها پیش انتظار او را می­کشیدند در دروازهٔ تبریز اجتماع کرده بودند. او پس از ورود به این سرزمین دست به اصلاحاتی در آذربایجان زد، او به کارهای دیوانی نظم و ترتیبی خاص داد وی طرز جمع‌آوری مالیات و عواید دولتی ظالمانه و برخلاف اخلاق و عدالت را سامان داد. عباس میرزا دستور داد شهرهای مهم آذربایجان، از جمله اردبیل و خوی و مراغه و غیره از شکل قبلی خارج شوند و مخصوصاً ترتیب خیابانها و عمارات دولتی به طرز نوین احداث گردد. او در شهر تبریز بناها و ساختمانهای عمومی و گردشگاههای مختلفی را ایجاد کرد و بخاطر رفاه حال عموم، دستور داد اماکن و باغهای عمومی مفرح و دل‌انگیزی در داخل شهر تبریز ساخته شوند.<ref name=":0" />
== فضائل عباس میرزا ==
سرهنگ فرانسوی گاسپار دروویل که در سال ۱۸۱۲ میلادی به ایران سفر کرده، یک فصل از کتاب خود را به عباس میزرا اختصاص داده است. او در بخشی از این کتاب می‌گوید:
عباس میرزا سحرگاهان از خواب بر می‌خیزد. او از مؤمنان قشری و متعصب نیست، ولی هرگز در ادای نمازهای روزانه کوتاهی نمی‌کند. لب به می نمی‌زند اما افسران زیردستش را که شراب خورده باشند مجازات نمی‌کند تنها به آنان با نظر تحقیر می‌نگرد... لباس عباس میرزا تفاوتی با لباس ساده‌ترین نگهبان وی نیز ندارد اما در نخستین برخورد از خلق و خوی نجیبانه و سیمای باوقارش می‌توان به بزرگ منشی وی پی برد. مردم آذربایجان او را از جان و دل گرامی می‌دارند. فداکاری و فرمانبرداری افسران و سربازان زیردست عباس میرزا به حدی است که اگر شاه اعتماد کامل و دولتخواهی وی را نمی‌داشت از این حیث دچار اضطراب خاطر می‌شد. عباس میرزا مخالف عهدنامه گلستان بود و با تمام قوا با متارکه جنگ با روس‌ها مخالفت می‌کرد. پس از رهبری لشگریان ایران، تحمیل شرایط ننگ آور متارکه برای عباس میرزا تحقیر مضاعفی بود. او چشم امید به نبرد آینده دوخته و نقشه‌ها و وسائل قابل ملاحظه‌ای برای این نبرد فراهم آورده بود. با این حال به دقت مواد عهدنامه صلح را به کار بست. حتی افسران روسی نیز از خودگذشتگی ولیعهد ایران را تأیید کرده و رفتار نجیبانه او را به هنگام انجام مذاکرات و پس از آن ستوده‌اند. اگر بخواهم حس تحسینی را که این شاهزاده ایرانی در دل من برانگیخته است تمام و کمال بیان دارم از مطلب بسیار دور خواهم افتاد.<ref name=":2">فیس بوک - [https://www.facebook.com/TarikhEjahan/posts/1143832302376842:0 تاریخ جهان]</ref>


== عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای ==
== عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای ==
خط ۱۲۹: خط ۱۲۴:


در ترکمن چای عهدنامهٔ دیگری بر ایران تحمیل شد که علاوه بر شهرهایی که در پی عهدنامهٔ گلستان از ایران جدا شده بود شهرهای جدیدی به همراه غرامت ۲۰ میلیون روبلی به ایران تحمیل شد.<ref name=":0" />
در ترکمن چای عهدنامهٔ دیگری بر ایران تحمیل شد که علاوه بر شهرهایی که در پی عهدنامهٔ گلستان از ایران جدا شده بود شهرهای جدیدی به همراه غرامت ۲۰ میلیون روبلی به ایران تحمیل شد.<ref name=":0" />
== جملات تأمل برانگیز عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه به سفیر فرانسه در ایران ==
"ارنست ژوبر" که از سوی ناپلئون بناپارت به ایران اعزام شده بود، در سال ۱۲۲۱ هجری قمری در اردوگاه جنگی عباس میرزا با روس‌ها، از او دیدار می‌کند. او می‌گوید: در مدت زمان کوتاهی که در خدمت عباس میرزا بودم همواره به مسائل مهم می‌پرداخت. او از امور پوچ و یاوه‌گویی خودداری و همواره نکته‌های دقیقی را مطرح می‌کرد. یک بار از سر درد به من چنین گفت:<ref name=":2" />
مردم به کارهای من افتخار می‌کنند، ولی چون من، از ضعیفی من بی‌خبرند. چه کرده‌ام که قدر و قیمت جنگجویان مغرب زمین را داشته باشم؟ چه شهری را تسخیر کرده‌ام و چه انتقامی توانسته‌ام از تاراج ایلات خود بکشم؟...از شهرت فتوحات قشون فرانسه دانستم که رشادت قشون روسیه در برابر آنان هیچ است، مع‌الوصف تمام قوای مرا یک مشت اروپایی (روسی) سرگرم داشته، مانع پیشرفت کار من می‌شوند...نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و بندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ 
یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمی‌کنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم.<ref name=":4">پارسینه - [http://www.parsine.com/fa/news/191810/%D8%AC%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%A3%D9%85%D9%84-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D9%81%D8%AA%D8%AD%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 جملات تأمل برانگیز عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه به سفیر فرانسه در ایران]</ref>


== اصلاح‌طلبی عباس میرزا ==
== اصلاح‌طلبی عباس میرزا ==
خط ۱۷۰: خط ۱۵۸:
اصلاحات عباس میرزا در زمان صدارتش هرچند عمدتا محدود به آذربایجان بود اما گام نخست برای خروج ایران از انزوا و عقب ماندگی محسوب می‌شد. گامی که پس از او توسط افرادی همچون قائم مقام و امیرکبیر که در دستگاه عباس میرزا پرورش یافته بودند، ادامه پیدا کرد. با این حال اصلاحات عباس میرزا در عرصه‌های مختلف از بسیاری جهات یا با شکست مواجه شد تا او همانگونه که به عنوان آغازگر اصلاحات و بانی نظام جدید در ایران لقب گرفته عنوان اصلاح گر ناکام را هم از آن خود کند. ولیعهدی که سرانجام در ۴۴ سالگی بر اثر بیماری درگذشت.<ref>تاریخ ما - [https://tarikhema.org/contemporary/iranc/qajarian/11758/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2/ زندگینامه عباس میرزا ولیعهد ایران در زمان سلطنت فتحعلی‌شاه]</ref>
اصلاحات عباس میرزا در زمان صدارتش هرچند عمدتا محدود به آذربایجان بود اما گام نخست برای خروج ایران از انزوا و عقب ماندگی محسوب می‌شد. گامی که پس از او توسط افرادی همچون قائم مقام و امیرکبیر که در دستگاه عباس میرزا پرورش یافته بودند، ادامه پیدا کرد. با این حال اصلاحات عباس میرزا در عرصه‌های مختلف از بسیاری جهات یا با شکست مواجه شد تا او همانگونه که به عنوان آغازگر اصلاحات و بانی نظام جدید در ایران لقب گرفته عنوان اصلاح گر ناکام را هم از آن خود کند. ولیعهدی که سرانجام در ۴۴ سالگی بر اثر بیماری درگذشت.<ref>تاریخ ما - [https://tarikhema.org/contemporary/iranc/qajarian/11758/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2/ زندگینامه عباس میرزا ولیعهد ایران در زمان سلطنت فتحعلی‌شاه]</ref>


== عباس‌میرزا در نگاه دیگران ==
== فضائل عباس میرزا ==
سرهنگ فرانسوی گاسپار دروویل که در سال ۱۸۱۲ میلادی به ایران سفر کرده، یک فصل از کتاب خود را به عباس میزرا اختصاص داده است. او در بخشی از این کتاب می‌گوید:
 
عباس میرزا سحرگاهان از خواب بر می‌خیزد. او از مؤمنان قشری و متعصب نیست، ولی هرگز در ادای نمازهای روزانه کوتاهی نمی‌کند. لب به می نمی‌زند اما افسران زیردستش را که شراب خورده باشند مجازات نمی‌کند تنها به آنان با نظر تحقیر می‌نگرد... لباس عباس میرزا تفاوتی با لباس ساده‌ترین نگهبان وی نیز ندارد اما در نخستین برخورد از خلق و خوی نجیبانه و سیمای باوقارش می‌توان به بزرگ منشی وی پی برد. مردم آذربایجان او را از جان و دل گرامی می‌دارند. فداکاری و فرمانبرداری افسران و سربازان زیردست عباس میرزا به حدی است که اگر شاه اعتماد کامل و دولتخواهی وی را نمی‌داشت از این حیث دچار اضطراب خاطر می‌شد. عباس میرزا مخالف عهدنامه گلستان بود و با تمام قوا با متارکه جنگ با روس‌ها مخالفت می‌کرد. پس از رهبری لشگریان ایران، تحمیل شرایط ننگ آور متارکه برای عباس میرزا تحقیر مضاعفی بود. او چشم امید به نبرد آینده دوخته و نقشه‌ها و وسائل قابل ملاحظه‌ای برای این نبرد فراهم آورده بود. با این حال به دقت مواد عهدنامه صلح را به کار بست. حتی افسران روسی نیز از خودگذشتگی ولیعهد ایران را تأیید کرده و رفتار نجیبانه او را به هنگام انجام مذاکرات و پس از آن ستوده‌اند. اگر بخواهم حس تحسینی را که این شاهزاده ایرانی در دل من برانگیخته است تمام و کمال بیان دارم از مطلب بسیار دور خواهم افتاد.<ref name=":2">فیس بوک - [https://www.facebook.com/TarikhEjahan/posts/1143832302376842:0 تاریخ جهان]</ref>
 
"ارنست ژوبر" که از سوی ناپلئون بناپارت به ایران اعزام شده بود، در سال ۱۲۲۱ هجری قمری در اردوگاه جنگی عباس میرزا با روس‌ها، از او دیدار می‌کند. او می‌گوید: در مدت زمان کوتاهی که در خدمت عباس میرزا بودم همواره به مسائل مهم می‌پرداخت. او از امور پوچ و یاوه‌گویی خودداری و همواره نکته‌های دقیقی را مطرح می‌کرد. یک بار از سر درد به من چنین گفت:<ref name=":2" />


=== نامه قائم‌مقام به همسرش (خواهر عباس‌میرزا) ===
مردم به کارهای من افتخار می‌کنند، ولی چون من، از ضعیفی من بی‌خبرند. چه کرده‌ام که قدر و قیمت جنگجویان مغرب زمین را داشته باشم؟ چه شهری را تسخیر کرده‌ام و چه انتقامی توانسته‌ام از تاراج ایلات خود بکشم؟...از شهرت فتوحات قشون فرانسه دانستم که رشادت قشون روسیه در برابر آنان هیچ است، مع‌الوصف تمام قوای مرا یک مشت اروپایی (روسی) سرگرم داشته، مانع پیشرفت کار من می‌شوند...نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و بندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ 
شاهزاده جان قربانت شوم! ز دوری تو نمردم چه لاف مهر زنم که خاک بر سر من باد و مهربانی من. اما یقین بدانید که در این واقعه هایله که خاک بر سر من و ایران شد، تلف خواهم گردید. دریغ و درد که آسمان نخواست ایران نظام گیرد و دولت و دین انتظام پذیرد. در این اعصار و اعوام کسی مثل ولیعهد جنت مکان یاد ندارد؛ عدل محض بود، محض عدل بود. حق خدمت خوب می‌دانست و قدر نوکر خوب می‌شناخت. به خدمت جزیی نعمت کلی می‌داد، ایتام را پدر بود و ارامل را پسر. اهل آذربایجان در مدت سی سال، پرورده احسان بودند. اهل خراسان را در این مدت سه سال، چنان بنده عدل و انعام و غلام فضل و اکرام خود فرمودند که صد برابر مطیع تر از اهل آن سامان شده بودند. این غلام پیر به چه زبان بگوید و به چه بیان بنویسد؟ خدا نخواست که جهان در عهد جهانداری او زنده و نازنده شود!


=== توصیف ژوبر ===
یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمی‌کنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم.<ref name=":4" />
ارنست ژوبر که از سوی ناپلئون بناپارت به ایران اعزام شده بود، در سال ۱۲۲۱ ق در اردوگاه جنگی عباس میرزا با روسها، از او دیدار می‌کند. او می‌گوید: در مدت زمان کوتاهی که در خدمت عباس میرزا بودم همواره به مسائل مهم می‌پرداخت. او از امور پوچ و یاه‌گویی خودداری و همواره نکته‌های دقیقی را مطرح می‌کرد. یکبار از سر درد به من چنین گفت:


مردم به کارهای من افتخار می‌کنند، ولی چون من، از ضعیفی من بی خبرند. چه کرده‌ام که قدر و قیمت جنگجویان مغرب زمین را داشته باشم؟ چه شهری را تسخیر کرده‌ام و چه انتقامی توانسته‌ام از تاراج ایلات خود بکشم؟...از شهرت فتوحات قشون فرانسه دانستم که رشادت قشون روسیه در برابر آنان هیچ است، مع‌الوصف تمام قوای مرا یک مشت اروپایی(روسی) سرگرم داشته، مانع پیشرفت کار من می‌شوند... نمی‌دانم این قدرتی که شما(اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و بندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمی‌کنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم.<ref name=":0" />
== نامه قائم‌مقام فراهانی به همسرش (خواهر عباس‌میرزا) پس از مرگ عباس‌میرزا ==
شاهزاده جان قربانت شوم! ز دوری تو نمردم چه لاف مهر زنم که خاک بر سر من باد و مهربانی من. اما یقین بدانید که در این واقعه هایله که خاک بر سر من و ایران شد، تلف خواهم گردید. دریغ و درد که آسمان نخواست ایران نظام گیرد و دولت و دین انتظام پذیرد. در این اعصار و اعوام کسی مثل ولیعهد جنت مکان یاد ندارد؛ عدل محض بود، محض عدل بود. حق خدمت خوب می‌دانست و قدر نوکر خوب می‌شناخت. به خدمت جزیی نعمت کلی می‌داد، ایتام را پدر بود و ارامل را پسر. اهل آذربایجان در مدت سی سال، پرورده احسان بودند. اهل خراسان را در این مدت سه سال، چنان بنده عدل و انعام و غلام فضل و اکرام خود فرمودند که صد برابر مطیع تر از اهل آن سامان شده بودند. این غلام پیر به چه زبان بگوید و به چه بیان بنویسد؟ خدا نخواست که جهان در عهد جهانداری او زنده و نازنده شود!<ref name=":0" />


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱٬۰۴۴

ویرایش

منوی ناوبری