کریم‌خان زند: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲۶۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۰: خط ۸۰:
  | data31  =
  | data31  =
}}
}}
'''کریم‌خان زند''' (زادهٔ ۱۱۱۹ ه. ق در روستای پری از توابع بخش زند ملایر- درگذشتهٔ ۱۱۹۳ ه‍. ق در شیراز) فرمانروای ایران از ۱۱۷۹ تا ۱۱۹۳ ه. ق و بنیان‌گذار دودمان زندیه بود. وی در دوران اوج حکومت خود تقریباً بر تمام ایران حکومت می‌کرد اما از تاج‌گذاری خودداری و خود را '''وکیل الرعایا''' می‌خواند. وی پیش از به قدرت رسیدن رئیس طایفه زند و از فرماندهان سپاه نادرشاه بود. حکومت او دوره‌ای آرام در تاریخ ایران به شمار می‌رود. وی اجازه داد تا بعضی از اقوام ساکن شمال ایران مستقل از حکومت باقی بمانند و یکی از همان‌ها به نام طایفه قاجار با شکست لطف‌علی خان زند دودمان زندیه را برانداختند.<sup> </sup>سلسله زندیه مابین افشاریان و سلسله قاجاریه بود . از آن نمونه مدارا با میر مهنا و خوانین بختیاری و مدیریت محلی او در مرکز و جنوب ایران و نیز قاجار در شمال ایران بود.
'''کریم‌خان زند''' (زادهٔ ۱۱۱۹ هجری قمری، روستای پری از توابع بخش زند ملایر- درگذشتهٔ ۱۱۹۳ هجری قمری، شیراز) فرمانروای [[ایران]] از ۱۱۷۹ تا ۱۱۹۳ هجری قمری و بنیان‌گذار دودمان [[زندیان|زندیه]] بود. وی در دوران اوج حکومت خود تقریباً بر تمام ایران حکومت می‌کرد اما از تاج‌گذاری خودداری و خود را «وکیل‌الرعایا» می‌خواند. وی پیش از به قدرت رسیدن رئیس طایفه زند و از فرماندهان سپاه [[نادرشاه افشار|نادرشاه]] بود. حکومت او دوره‌ای آرام در تاریخ ایران به شمار می‌رود. وی اجازه داد تا بعضی از اقوام ساکن شمال ایران مستقل از حکومت باقی بمانند و یکی از همان‌ها به نام طایفه قاجار با شکست لطف‌علی خان زند دودمان زندیه را برانداختند.<sup> </sup>سلسله زندیه مابین افشاریان و سلسله قاجاریه بود . از آن نمونه مدارا با میر مهنا و خوانین بختیاری و مدیریت محلی او در مرکز و جنوب ایران و نیز قاجار در شمال ایران بود.


کریم‌خان توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخش‌های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادق‌خان زند، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه. ق. بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود، بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.
کریم‌خان توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخش‌های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادق‌خان زند، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ هجری قمری بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود، بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.


منشی و وقایع نگار وی میرزا محمدصادق موسوی اصفهانی ؛ متخلص به " نامی " بود که " رساله دلگشا " را در باب خاندان زندیه و کریم خان زند به نگارش در آورد.<ref name=":0">بیوگرافی - [http://azadamirkhizi.blogfa.com/post/367 كريم خان زند]</ref>
منشی و وقایع نگار وی میرزا محمدصادق موسوی اصفهانی متخلص به «نامی» بود که «رساله دلگشا» را در باب خاندان زندیه و کریم‌خان زند به نگارش در آورد.<ref name=":0">بیوگرافی - [http://azadamirkhizi.blogfa.com/post/367 كريم خان زند]</ref>


== سیاست داخلی ==
== سیاست داخلی کریم‌خان زند ==
او را نیکوترین فرمانروا پس از حمله عربها به ایران دانسته‌اند. کریم‌خان از ایل لک زند همدان بود. پدرش «ایناق خان» نام داشت و رئیس ایل بود. کریم خان در آغاز یکی از سربازان سپاه نادرشاه افشار بود که پس از مرگ نادر به ایلش پیوست. کم کم با سود بردن از جو به هم ریخته پس از مرگ نادر کریم‌خان نیرویی به هم زد و پس از چندی با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح خان و علیمردان خان ائتلافی فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان صفوی می‌دانستند، به نام ابوتراب میرزا را به شاهی برگزیدند.
او را نیکوترین فرمانروا پس از حمله عربها به ایران دانسته‌اند. کریم‌خان از ایل لک زند همدان بود. پدرش «ایناق‌خان» نام داشت و رئیس ایل بود. کریم‌خان در آغاز یکی از سربازان سپاه نادرشاه افشار بود که پس از مرگ نادر به ایلش پیوست. کم کم با سود بردن از جو به هم ریخته پس از مرگ نادر کریم‌خان نیرویی به هم زد و پس از چندی با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح‌خان و علیمردان‌خان ائتلافی فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از [[صفویان|خاندان صفوی]] می‌دانستند، به نام ابوتراب میرزا را به شاهی برگزیدند.


در این اتحاد علیمردان خان نایب‌السلطنه بود و ابوالفتح خان حاکم اصفهان و کریم‌خان نیز سردسته سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان خان، ابوالفتح‌خان را کشت و بر دیگر همراهش کریم‌خان هم شورید
در این اتحاد علیمردان خان نایب‌السلطنه بود و ابوالفتح‌خان حاکم اصفهان و کریم‌خان نیز سردسته سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان‌خان، ابوالفتح‌خان را کشت و بر دیگر همراهش کریم‌خان هم شورید.


ولی سرانجام پیروزی با کریم‌خان بود. چندی هم با محمد حسن خان قاجار دیگر مدعی پادشاهی ایران درگیر بود که سرانجام سربازانش محمد حسن خان را در حالی که رو به گریز بود کشتند. او بازمانده افغانهای شورشی را نیز یا تار و مار کرد و یا آرام نمود. سر انجام با لقب وکیل الرعایا (نماینده مردم) در ۱۷۵۰ به فرمانروایی بخش بزرگی از ایران به جز خراسان رسید که آن را به احترام نادرشاه در دست نوه او شاهرخ‌شاه باقی گذاشت.
ولی سرانجام پیروزی با کریم‌خان بود. چندی هم با محمد حسن خان قاجار دیگر مدعی پادشاهی ایران درگیر بود که سرانجام سربازانش محمدحسن‌خان را در حالی که رو به گریز بود کشتند. او بازمانده افغانهای شورشی را نیز یا تار و مار کرد و یا آرام نمود. سر انجام با لقب وکیل‌الرعایا (نماینده مردم) در ۱۷۵۰ به فرمانروایی بخش بزرگی از ایران به جز خراسان رسید که آن را به احترام نادرشاه در دست نوه او شاهرخ‌شاه باقی گذاشت.


کریم‌خان لکی بی‌سواد اما هوشمند و باتدبیر بود و به آرامش و رفاه مردم اهمیت می‌داد و به دانشمندان ارج می‌گذاشت. وی کارخانه‌های چینی‌سازی و شیشه‌گری در ایران احداث کرد. صنایع و بازرگانی در دوره وی رونق فراوان یافت. با این وجود غربیان وی را «پادشاهی بزرگ» نمی‌دانستند چرا که در دورهٔ زمامداری او به‌ایشان امتیازی داده نشد؛
کریم‌خان بی‌سواد اما هوشمند و باتدبیر بود و به آرامش و رفاه مردم اهمیت می‌داد و به دانشمندان ارج می‌گذاشت. وی کارخانه‌های چینی‌سازی و شیشه‌گری در ایران احداث کرد. صنایع و بازرگانی در دوره وی رونق فراوان یافت. با این وجود غربیان وی را «پادشاهی بزرگ» نمی‌دانستند چرا که در دورهٔ زمامداری او به‌ایشان امتیازی داده نشد.


البته او خود نیز چنین ادعایی نداشت و خود را وکیل الرعایا می‌خواند. کریم‌خان با توجه به پیشه‌اش که سرپرستی ایل بود از نزدیک با مشکلات مردم آشنا بود و سپس سپاهی‌گری آن هم در ارتش نادری، که درگیر جنگهای پیاپی بود به او نشان داد که بار جنگ های پیاپی به دوش خراج مردم است؛ پس، بیشتر آرامش و درگیر نکردن کشور در درگیری‌ها را می‌پسندید تا مبادا آشوب و یا جنگی به کشور و مردم آسیب برساند.<ref name=":1" />
البته او خود نیز چنین ادعایی نداشت و خود را وکیل‌الرعایا می‌خواند. کریم‌خان با توجه به پیشه‌اش که سرپرستی ایل بود از نزدیک با مشکلات مردم آشنا بود و سپس سپاهی‌گری آن هم در ارتش نادری، که درگیر جنگهای پیاپی بود به او نشان داد که بار جنگ های پیاپی به دوش خراج مردم است؛ پس، بیشتر آرامش و درگیر نکردن کشور در درگیری‌ها را می‌پسندید تا مبادا آشوب و یا جنگی به کشور و مردم آسیب برساند.<ref name=":1" />


کریم خان پادشاهی سلیم النفس و عادل بود و در باره عدالت او داستان‌ها گفته شده است. هرچند که در مواردی از وی تندخویی و حیله گری نیز دیده شده است اما در کل وی شاهی پاکدل و انسانی درست کار بود که در تاریخ از وی به نیکی یاد می‌شود.<ref>پرشین بلاگ - [https://pavcity.persianblog.ir/aN37dl3bnMtgx4va9nxN-%C3%98%C2%B2%C3%99%E2%80%A0%C3%98%C2%AF%C3%9A%C2%AF%C3%9B%C5%92-%C3%99%E2%80%A0%C3%98%C2%A7%C3%99%E2%80%A6%C3%99%E2%80%A1-%C3%9A%C2%A9%C3%98%C2%B1%C3%9B%C5%92%C3%99%E2%80%A6-%C3%98%C2%AE%C3%98%C2%A7%C3%99%E2%80%A0-%C3%98%C2%B2%C3%99%E2%80%A0%C3%98%C2%AF زندگی نامه کریم خان زند]</ref>
کریم خان پادشاهی سلیم النفس و عادل بود و درباره عدالت او داستان‌ها گفته شده است. هرچند که در مواردی از وی تندخویی و حیله گری نیز دیده شده است اما در کل وی شاهی پاکدل و انسانی درست کار بود که از وی به نیکی یاد می‌شود.<ref>پرشین بلاگ - [https://pavcity.persianblog.ir/aN37dl3bnMtgx4va9nxN-%C3%98%C2%B2%C3%99%E2%80%A0%C3%98%C2%AF%C3%9A%C2%AF%C3%9B%C5%92-%C3%99%E2%80%A0%C3%98%C2%A7%C3%99%E2%80%A6%C3%99%E2%80%A1-%C3%9A%C2%A9%C3%98%C2%B1%C3%9B%C5%92%C3%99%E2%80%A6-%C3%98%C2%AE%C3%98%C2%A7%C3%99%E2%80%A0-%C3%98%C2%B2%C3%99%E2%80%A0%C3%98%C2%AF زندگی نامه کریم خان زند]</ref>


== جنگ خارجی ==
== جنگ خارجی در زمان کریم‌خان زند ==
تنها جنگ دوران فرمانروایی کریم‌خان، جنگ بصره و ستاندن این شهر از عثمانیان بود. او در این جنگ به دلیل بدرفتاری‌ها و اخاذی از بازرگانان ایرانی توسط حاکم بصره درگیر شد. در زمان او بندر بوشهر مرکز تجارت و داد و ستد شد. کریم خان از انگلیسی‌ها دل خوشی نداشت و همیشه می‌گفت که انگلیسی‌ها می‌خواهند ایران را مانند هند کنند؛ بنابراین با دیگر کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و هلند به امور بازرگانی می‌پرداخت.
تنها جنگ دوران فرمانروایی کریم‌خان، جنگ بصره و ستاندن این شهر از عثمانیان بود. او در این جنگ به دلیل بدرفتاری‌ها و اخاذی از بازرگانان ایرانی توسط حاکم بصره درگیر شد. در زمان او بندر بوشهر مرکز تجارت و داد و ستد شد. کریم‌خان از انگلیسی‌ها دل خوشی نداشت و همیشه می‌گفت که انگلیسی‌ها می‌خواهند ایران را مانند هند کنند؛ بنابراین با دیگر کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و هلند به امور بازرگانی می‌پرداخت.


بر اساس اسناد تاریخی ؛ خان زند پیش از آنکه با عثمانی درگیر نبرد گردد سفیری راهی استانبول نمود و ضمن یاداوری دلایل تیرگی روابط دو کشور کشتن عمرپاشا ؛ والی بغداد ؛ را تنها راه دوری گزیدن از جنگ برشمرد ؛ اما سلطان عثمانی کوشید با دادن وعده هایی چند خان زیرک زند را فریب دهد و او را از این کار منصرف سازد . از این رو کریم خان فرمان فراز اوردن سپاه برای فتح بصره و در صورت امکان دیگر نقاط عراق داد .
بر اساس اسناد تاریخی خان زند پیش از آنکه با عثمانی درگیر نبرد گردد سفیری راهی استانبول نمود و ضمن یاداوری دلایل تیرگی روابط دو کشور کشتن عمرپاشا، والی بغداد را تنها راه دوری گزیدن از جنگ برشمرد اما سلطان عثمانی کوشید با دادن وعده‌هایی چند خان زیرک زند را فریب دهد و او را از این کار منصرف سازد. از این رو کریم‌خان فرمان جمع کردن سپاه برای فتح بصره و در صورت امکان دیگر نقاط عراق داد.


در تابستان سال ۱۱۸۸ق لشگریان ایران زمین به فرماندهی صادق خان برادر کریم خان اماده اجرای فرمان وکیل برای حمله به بصره بودند ؛ لشگریانی که شمارشان در تاریخ نوشته ها متفاوت و از سی هزار تا پنجاه هزار نفر یاد شده است .  با این وجود به سبب پاره ای مسائل از جمله گرمای افزون مناطق جنوبی کشور حرکت سپاهیان زند چند ماهی به تعویق افتاد . سرانجام در دوازدهم محرم سال ۱۱۸۹ق لشگریان ایران به کرانه های اروندرود رسیدند و البته با بارش توپخانه بصره و کشتیهای انگلستان مورد استقبال گسترده قرار گرفتند . با این وجود با کمک و یاری ۲۰۰۰ نفر از شناگران بختیاری با گذاشتن ردیفی از قایقها و بستن انها به یکدیگر پس از هجده روز پلی بنا نهادند تا لشگریان بتوانند از اروندرود گذر نمایند
در تابستان سال ۱۱۸۸ هجری قمری لشگریان ایران به فرماندهی صادق‌خان برادر کریم‌خان آماده اجرای فرمان وکیل برای حمله به بصره بودند. لشگریانی که شمارشان در تاریخ نوشته ها متفاوت و از سی هزار تا پنجاه هزار نفر یاد شده است. با این وجود به سبب پاره‌ای مسائل از جمله گرمای افزون مناطق جنوبی کشور حرکت سپاهیان زند چند ماهی به تعویق افتاد. سرانجام در دوازدهم محرم سال ۱۱۸۹ لشگریان ایران به کرانه های اروندرود رسیدند و البته با بارش توپخانه بصره و کشتیهای انگلستان مواجه شدند. با این وجود با کمک و یاری ۲۰۰۰ نفر از شناگران بختیاری با گذاشتن ردیفی از قایقها و بستن آنها به یکدیگر پس از هجده روز پلی بنا نهادند تا لشگریان بتوانند از اروندرود گذر نمایند.


به هر ترتیب ؛ بصره در هشتم صفر در محاصره کامل نیروهای خان زند قرار گرفت اما پایداری بسیار عثمانیها و مردمان بصره صادق خان ؛ فرمانده لشگر ایران ؛ را ناگزیر ساخت تا برای فتح شهر برجهایی در برابر دیوار شهر برپا دارد و توپهای قلعه کوب بر فراز انها استوار سازد  با این وجود ؛ ینی چریهای عثمانی و مردم بصره دیوارهای فروریخته بر اثر بارش مداوم توپهای ایرانیان را به سرعت بازسازی می نمودند . در این میان بسیاری از قبایل عرب نیز به یاری دو طرف درگیر برخاستند . صادق خان زند که خود مورد پشتیبانی برخی قبیله های عرب چون افراد طایفه بنی کعب قرار گرفته بود برای جلوگیری از کمکهای اعراب به ویژه اعراب عمان به نیروهای عثمانی دستور داد عرض رودخانه اروندرود را با بستن زنجیرهای محکم برای عبور کشتیها و قایقها بدون اجازه لشگریان ایران که دو طرف رودخانه را با پایگاههای دیده بانی و توپخانه محافظت می نمودند ناممکن سازند  . سرانجام در پی دلاوریهای لشگریان ایران و چاره اندیشی های سپهسالار ایران ؛ والی بصره که سلیمان خان نام داشت ناگزیر به تسلیم گشت . چنانکه پس از سیزده ماه پایداری در برابر لشگریان خان زند و البته با توجه به کمبود غذا و یاری رسانی اندک از سوی بغداد و استانبول در ۲۸ صفر سال ۱۱۹۰ق به هراه بزرگان بصره به خدمت سردار ارتش ایران رسید و از او امان خواست . انچه روشن است چند روزی پس از این ماجرا سپاهیان ایران وارد بصره گشتند . صادق خان به هنگام ورود به شهر دستور داد تا سپاهیان از غارت و تاراج دوری گزینند ؛ با این وجود برپایه گزارش برخی منابع تاریخی او از مردم بصره مبلغی را به عنوان غرامت جنگی ستاند .
به هر ترتیب بصره در هشتم صفر در محاصره کامل نیروهای خان زند قرار گرفت اما پایداری بسیار عثمانیها و مردمان بصره صادق‌خان فرمانده لشگر ایران را ناگزیر ساخت تا برای فتح شهر برجهایی در برابر دیوار شهر برپا دارد و توپهای قلعه‌کوب بر فراز آنها استوار سازد. با این وجود نیروهای عثمانی و مردم بصره دیوارهای فروریخته بر اثر بارش مداوم توپهای ایرانیان را به سرعت بازسازی می‌نمودند. در این میان بسیاری از قبایل عرب نیز به یاری دو طرف درگیر برخاستند . صادق خان زند که خود مورد پشتیبانی برخی قبیله‌های عرب چون افراد طایفه بنی‌کعب قرار گرفته بود برای جلوگیری از کمکهای اعراب به ویژه اعراب عمان به نیروهای عثمانی دستور داد عرض رودخانه اروندرود را با بستن زنجیرهای محکم برای عبور کشتیها و قایقها بدون اجازه لشگریان ایران که دو طرف رودخانه را با پایگاههای دیده‌بانی و توپخانه محافظت می نمودند ناممکن سازند. سرانجام در پی دلاوریهای لشگریان ایران و چاره اندیشی های سپهسالار ایران والی بصره که سلیمان‌خان نام داشت ناگزیر به تسلیم گشت. چنانکه پس از سیزده ماه پایداری در برابر لشگریان خان زند و البته با توجه به کمبود غذا و یاری رسانی اندک از سوی بغداد و استانبول در ۲۸ صفر سال ۱۱۹۰ هجری قمری به همراه بزرگان بصره به خدمت سردار ارتش ایران رسید و از او امان خواست. آنچه روشن است چند روزی پس از این ماجرا سپاهیان ایران وارد بصره گشتند. صادق‌خان به هنگام ورود به شهر دستور داد تا سپاهیان از غارت و تاراج دوری گزینند با این وجود برپایه گزارش برخی منابع تاریخی او از مردم بصره مبلغی را به عنوان غرامت جنگی ستاند.


چهار ماه پس از فتح بصره ؛ صادق خان به فرمان وکیل به شیراز بازگشت . او به هنگام ترک بصره با برخی از طوایف عرب که در ان شهر می زیستند پیمان بست که از خیانت به علی محمد خان زند که جانشین او گشته بودبپرهیزند و دست او را به یاری بفشارند در عوض با خیالی اسوده و بدون ترس از مزاحمتهای احتمالی سپاهیان زند به کسب و کار خویش بپردازند . با این وجود حاکم نابخرد زند ؛ علی محمد خان ؛ که بر ثروت انان رشک می برد بر اموال انان طمع یافت و دارایی انان را ضبط نمود . نتیجه این کار بیخردانه ان شد که اعراب سر به شورش برداشتند و بسیاری از سپاهیان ایران از جمله حکمران زند را کشتند .
چهار ماه پس از فتح بصره، صادق خان به فرمان وکیل به [[شیراز]] بازگشت. او به هنگام ترک بصره با برخی از طوایف عرب که در آن شهر می‌زیستند پیمان بست که از خیانت به علی‌محمد‌خان زند که جانشین او گشته بود بپرهیزند و دست او را به یاری بفشارند در عوض با خیالی آسوده و بدون ترس از مزاحمتهای احتمالی سپاهیان زند به کسب و کار خویش بپردازند. با این وجود حاکم زند، علی محمد خان، که بر ثروت آنان رشک می برد بر اموال آنان طمع یافت و دارایی آنان را ضبط نمود . نتیجه این کار آن شد که اعراب سر به شورش برداشتند و بسیاری از سپاهیان ایران از جمله حکمران زند را کشتند.


در پی این وقایع ناگوار کریم خان دگربار صادق خان را از شیراز سوی بصره گسیل داشت تا با فرونشاندن اشوب دگربار حاکمیت فرمانروای ایران را بر ان ناحیه استوار سازد . با ورود سردار زند ؛ شهر دگربار به تصرف نیروهای ایران درامد و در حاکم نشین ان فردی ایرانی سکنی گزید .  با این وجود هنوز اندک زمانی از فتح دوباره بصره نگذشته بود که کریم خان را مرگ در برگرفت . درپی درگذشت خان زند ؛ صادق خان که خود مدعی تاج و تخت بود با ارزوی تکیه زدن بر اریکه شاهی بصره را فرونهاد . چنین بر می اید که این عامل و البته درگیریها و رقابتهای بی پایان خانان زند سبب گردید تا عثمانیان در سال ۱۱۹۳ یا ۱۱۹۴ق دگربار بی دردسر بر بصره تسلط یابند .<ref name=":0" />
در پی این وقایع ناگوار کریم‌خان دگربار صادق‌خان را از شیراز سوی بصره گسیل داشت تا با فرونشاندن آشوب دگربار حاکمیت فرمانروای ایران را بر آن ناحیه استوار سازد . با ورود سردار زند شهر دگربار به تصرف نیروهای ایران درآمد و در حاکم نشین آن فردی ایرانی سکنی گزید. با این وجود هنوز اندک زمانی از فتح دوباره بصره نگذشته بود که کریم‌خان درگذشت. درپی درگذشت وی، صادق‌خان که خود مدعی تاج و تخت بود با آرزوی تکیه زدن بر تخت شاهی بصره را رها کرد. چنین بر می آید که این عامل و البته درگیریها و رقابتهای بی پایان خانان زند سبب گردید تا عثمانیان در سال ۱۱۹۳ یا ۱۱۹۴ هجری قمری دگربار بی دردسر بر بصره تسلط یابند.<ref name=":0" />


== سرکوبی شورش‌ها ==
== سرکوب شورش‌ها در زمان کریم‌خان زند ==
در زمان کریم‌خان چند آشوب کوچک از جمله طغیان میرمهنا دزددریایی معروف خلیج فارس و شورش حسینقلی خان جهانسوز رخ داد اما در کل در زمان او مردم ایران روی آرامش دیدند.
در زمان کریم‌خان چند آشوب کوچک از جمله طغیان میرمهنا دزد دریایی معروف خلیج فارس و شورش حسینقلی‌خان جهانسوز رخ داد اما در کل در زمان او مردم ایران روی آرامش دیدند.


== پایتخت کریم‌خانی ==
== پایتخت کریم‌خانی ==
كريمخان پس از شكست هاي تلخ و مكرر بر تمام مشكلات فائق آمد و امر سلطنت را در دست گرفت و شيراز را به عنوان پايتخت خويش برگزيد و حتي جزاير خليج فارس را هم كه در اثر از هم گسيختگي اوضاع از كف رفته بود مجدداً متصرف گرديد.
كريم‌خان پس از شكست هاي تلخ و مكرر بر تمام مشكلات فائق آمد و امر سلطنت را در دست گرفت و شيراز را به عنوان پايتخت خويش برگزيد و حتي جزاير خليج فارس را هم كه در اثر از هم گسيختگي اوضاع از كف رفته بود مجدداً متصرف گرديد.


كريمخان در شيراز چند باغ، بازار، آب انبار، مسجد و ابنيه ديگر برپا ساخت. حصار شيراز را مستحكم نمود. امروزه ابنيه كريمخان قسمت عمده آثار باستاني شيراز را تشكيل مي دهد و در حقيقت هنوز هم رونق شهر از بناهاي اوست.<ref name=":0" />
كريم‌خان در شيراز چند باغ، بازار، آب انبار، مسجد و ابنيه ديگر برپا ساخت. حصار شيراز را مستحكم نمود. امروزه ابنيه كريم‌خان قسمت عمده آثار باستاني شيراز را تشكيل مي‌دهد و در حقيقت هنوز هم رونق شهر از بناهاي اوست.<ref name=":0" />


کریم‌خان زند شهر شیراز را پایتخت خود ساخت و بنا‌های بسیار زیبایی از خود در این شهر به یادگار گذاشت که از آن جمله می‌توان به حمام وکیل، بازار وکیل، ارگ کریم‌خان و مسجد وکیل اشاره کرد.<ref name=":1" />[[پرونده:ارگ کریم‌خان.jpg|بندانگشتی|ارگ کریم‌خان]]
کریم‌خان زند شهر شیراز را پایتخت خود ساخت و بنا‌های بسیار زیبایی از خود در این شهر به یادگار گذاشت که از آن جمله می‌توان به حمام وکیل، بازار وکیل، ارگ کریم‌خان و مسجد وکیل اشاره کرد.<ref name=":1" />[[پرونده:ارگ کریم‌خان.jpg|بندانگشتی|ارگ کریم‌خان]]
== ارگ کریم‌خان ==
== ارگ کریم‌خان زند ==
ارگ کریم‌خان که با نام زندان کریم‌خان نیز شناخته می‌شود، در سال ۱۱۰۸ هجری قمری و به دستور کریم‌خان زند، موسس سلسله‌ی زندیان در شیراز ساخته شد.
ارگ کریم‌خان که با نام زندان کریم‌خان نیز شناخته می‌شود، در سال ۱۱۰۸ هجری قمری و به دستور کریم‌خان زند، موسس سلسله‌ی زندیان در شیراز ساخته شد.


خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:فرماندهان نظامی تاریخ ایران]]
[[رده:فرمانروایان زندیه]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
۱٬۰۴۴

ویرایش

منوی ناوبری