۱٬۰۴۴
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «== جستارهای وابسته == == منابع == {{پانویس}}» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
مظفرالدین شاه قاجار پنجمین پادشاه ایران از دودمان قاجار بود، او پس از کشته شدن پدرش ناصرالدین شاه ، و پس از نزدیک به پنجاه سال ولیعهد بودن، شاه شد و از تبریز به تهران آمد. | |||
او نیز مانند ناصرالدین شاه چند بار با وام گرفتن از کشورهای خارجی به سفرهای اروپايی رفت. در جریان جنبش مشروطه برخلاف کوششهای صدراعظمهایش میرزا علی اصغرخان امین السلطان (اتابک اعظم) و عینالدوله، با مشروطیت موافقت کرد و فرمان مشروطیت را امضا کرد. او ده روز پس از امضای فرمان مشروطیت درگذشت.<ref name=":0">سارینا وبلاگ - [http://ahmad11964.blogfa.com/post-94.aspx مظفرالدین شاه قاجار به روایت خواهر]</ref> | |||
مظفرالدین شاه قاجار پنجمین پادشاه ایران از دودمان قاجار بود. وی پس از کشته شدن پدرش ناصرالدین شاه و پس از نزدیک به ۵۰سال ولیعهدی، شاه شد و از تبریز به تهران آمد. مظفرالدین شاه نیز همانند پدرش چندبار با وامگرفتن از کشورهای خارجی به سفرهای اروپایی رفت. در جریان جنبش مشروطه برخلاف کوششهای صدراعظمهایش علیاصغرخان اتابک (اتابک اعظم) و عینالدوله با مشروطیت موافقت کرد و فرمان مشروطیت را امضا کرد. وی پنج روز پس از امضای این فرمان درگذشت.<ref name=":1">راهنمای سکه های ایران - [https://www.sekeha.com/mechanical-coins/%D9%85%D8%B8%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C.html مظفرالدین شاه قاجار] </ref> | |||
== زندگینامه مظفرالدین شاه == | |||
مظفرالدینشاه پسر چهارم ناصرالدینشاه و فرزند شکوهالسلطنه بود. وی چهل سال حاکم آذربایجان بود و در ۵سالگی به ولیعهدی برگزیده شد. مظفرالدینشاه پس از قتل پدرش سریعاً به سمت تهران حرکت کرد و در عمارت بادگیر تاجگذاری نمود. دوماه پس از جلوس وی، میرزا رضای کرمانی در میدان مشق به دار آویخته شد. از رویدادهای مهم در دوران او، پیدایش نخستین «سینماتوگراف» بود. مظفرالدینشاه پنجمین پادشاه قاجار و کسی است که دورهٔ ولیعهدیاش ۳برابر دورهٔ سلطنتش به درازا کشید. او که در ۳ فروردین ۱۲۳۲ خورشیدی در تهران به دنیا آمد، چهارمین فرزند ناصرالدینشاه بود؛ اما چون دو برادر بزرگترش در خردسالی درگذشتند و مادر برادر سوم یعنی مسعودمیرزا ظلالسلطان از خانوادهٔ شاهی نبود، ولایتعهدی را ازآن خود کرد. ۴ساله بود که به خدمت رضاقلیخان هدایت به آذربایجان فرستاده شد و یکسال بعد به ولیعهدی رسید. از دوران اقامت مظفرالدینشاه در تبریز که قرار بود آیین شهریاری را به ممارست بیاموزد، چیز زیادی گزارش نشدهاست؛ مگر آنکه به روایت اغلب تاریخنویسان مشروطه، مردان ناشایست دورهاش کرده و سبب شدند که سادهدل و کمسواد بارآید.<ref name=":1" /> | |||
وی فردی بیمار بود و به این دلیل اداره امور کشور را به عین الدوله صدراعظم خود داد. مظفرالدین شاه قاجار پسر چهارم ناصرالدین شاه قاجار و پسر شکوه السلطنه. وی چهل سال حاکم آذربایجان بوده و در پنج سالگی به عنوان ولیعهد انتخاب شد. وی پس از قتل ناصرالدین شاه قاجار سریعا به تهران حرکت کرد و در امارت بادگیر تاجگذاری نمود.دو ماه پس از جلوس وی میرزا رضای کرمانی در میدان مشق به دار آویخته شد.و از اتفاقات مهم در دوران وی ظهور اولین سینماتوگراف بود. | |||
مظفرالدين شاه پنجمين شاه سلسله قاجار و کسی است که دوره ولايت عهدی اش سه برابر دوره سلطنتش به درازا کشيد. او که در سال ۱۲۶۹ ه.ق به دنيا آمد ، چهارمين فرزند ناصرالدين شاه بود ، اما چون دو برادر بزرگ ترش در خردسالی درگذشتند و مادر برادر سوم يعنی مسعود ميرزا ظل السلطان از خانواده شاهی نبود ، ولايت عهدی را از آن خود کرد. | |||
هشت ساله بود که به للگی رضاقلی خان هدايت به آذربايجان فرستاده شد و يک سال بعد در ۱۲۷۸ به ولايت عهدی رسيد. | |||
از دوران اقامتش در تبريز که قرار بود آيين شهرياری را به ممارست بياموزد ، چيز دندان گيری گزارش نشده است ، مگر آن که به روايت اغلب تاريخ نويسان مشروطه ، چاپلوسان ناشايست دوره اش کرده بودند و سبب شدند که ساده دل و کم سواد و عياش بارآيد. | |||
به گزارش پارسینه، ناصرالدين شاه در سال 1277قمري، مظفرالدين ميرزا پسر خود را به رسم معمول قاجاريه، به تبريز فرستاد تا راه و رسم سلطنت را بياموزد و سال بعد او را رسماً وليعهد اعلام نمود. پيش از آن شاه چند بار وليعهد معين كرده بود و 3 نفر از وليعهدها در كودكي در گذشته بودند. مظفرالدين ميرزا چهارمين وليعهد ناصرالدين شاه بود. | |||
از همان تاريخ استقرار مظفرالدين ميرزا در تبريز، پدرش كوشيد كه بهترين افراد را براي تعليم و تربيت وي در امور سياسي انتخاب كند. ولي مظفرالدين ميرزا كودنتر از آن بود كه بتواند چيزي ياد بگيرد و روي پاي خود بايستد و در آذربايجان به عنوان وليعهد حكومت كرد و در اين مدت، مشتي اراذل و اوباش و كلاش، به تدريج چون حشراتالارض كه به نور چراغ جمع آيند دور او را گرفتند و او را به عنوان «شاه آينده» دوره كردند و به نويد آن كه روزي سلطنت به وي رسد، از او قول گرفتند كه اگر روزي شاه بشود آنان را سخت گرامي دارد و خلاصه محروميت سي، چهل ساله آنان را جبران كند. | |||
چنين بود كه وقتي ناصرالدين شاه به تير غيب از پاي درآمد، مظفرالدين شاه با نوكران به تهران روي آوردند و جماعتي كه نزديك به چهل سال به اميد تحصيل مال و منال و كسب جاه و مقام در انتظار سلطنت مظفرالدين شاه نشسته بودند، دست به غارت گشودند و همه خزائن و نفايس ناصري را به چپاول بردند و همه مناصب را به خود اختصاص دادند و تا توانستند درباريان قديم را كه به راه و رسم كارها آشنا بودند كنار گذاشتند و خود جاي آنان را گرفتند. دربار سلطنتي پر شد از افراد فرومايه و بيشخصيتي كه «به نحوي» مورد توجه وليعهد در تبريز قرار گرفته بودند، من جمله جمعي از دلقكان و نامردان و بيريشاني كه با جناب وليعهد در تبريز روابط نزديكي داشتند و به حكم همان روابط صميمانه متوقع مناصب والا بودند. | |||
ده سال اين مرد بر كشور ما حكومت كرد ولي تاريخ ده ساله سلطنت وي، هيچ امر مهمي را نشان نميدهد. چنان كه اگر داستان مشروطيت پيش نيامده بود، كسي متوجه آمدن و بودن و رفتن او نميشد، گويي مصداق واقعي اين بيت بود كه: | |||
آمد شدن تو اندرين عالم چيست | |||
آمد مگسي پديد و ناپيدا شد | |||
در آن سالهاي حساس اواخر قرن نوزدهم و سالهاي پرآشوب دهه اول قرن بيستم، يعني سالهاي معروف به صلح مسلح و دستهبنديهاي سياسي اروپا، ظهور آلمان تازهنفس و پرخاشجو و رقابت او با روس و انگليس و تغيير سياست رقابتآميز روس و انگليس با يكديگر كه به قرارداد 1907 انجاميد، مظفرالدين شاه در ايران سلطنت ميكرد. ملكالمورخين از قول او در يادداشتهاي خود مينويسد كه: | |||
«در پنجم رمضانالمبارك 1322، مظفرالدين شاه قاجار براي پيشخدمتهاي خود نقل ميكرده كه من سه چيز را در دنيا دوست ميدارم و ساير چيزهاي عالم پوچ است، خوردن، شكار كردن و جماع كردن».(1) | |||
لابد امثال اين سخنان را پيشينيان و نياكان ما شنيده بودند كه معتقد بودند كلامالملوك ملوكالكلام! واقعاً اگر اين بزرگان قوم و مسندنشينان مقام سلطنت نبودند، چه كسي چنين سخنان ارزنده و پرمغزي را براي آيندگان و بازماندگان به يادگار ميگذاشت! | |||
مظفرالدين شاه هيچگونه مباني فكري و فرهنگي نداشت. درسي اگر خوانده بود در حد خواندن بود و توقيع نوشتن و در صدر نامهها دستور دادن. بيش از اين نخوانده بود و هرگز هم بيش از اين آرزوي سواد و علم نكرد، برخلاف پدرش كه گاه فرانسه ميخواند و گاه آلماني و گاه به مقتضاي سياست روسي. | |||
مخبرالسلطنه هدايت مينويسد كه يك دايرهالمعارف آلماني، ناصرالدين شاه را صفر بزرگ خوانده بود و مظفرالدين شاه را صفر كوچك(2). درباره پدرش ممكن است كه جاي سخني باشد، ولي درباره وي اين نكته بسيار درست و كاملاً مطابق با واقع است.<ref name=":0" /> | |||
== سفرهای پرهزینه مظفرالدین شاه == | |||
مظفرالدین شاه مانند پدرش مشتاق سفر به فرنگستان ـ اروپا ـ بود و مانند او به دشواریهای تامین هزینه سفرها اعتنا نمیكرد. روز ۲۳ فروردین ۱۲۷۹ وی اولین سفر پرهزینه خود را به كشورهای اروپایی آغاز كرد. شاه كه چهارمین سال سلطنت خود را پشت سر میگذاشت، شدیداً علاقهمند بود كه به تقلید از پدرش سفری به «فرنگستان» برود ولی با خزانه خالی، امكان تامین هزینه چنین سفری فراهم نبود، تا این كه روز ۹ بهمن ۱۲۷۸ امینالسلطان (اتابك اعظم) صدراعظم وقت، كه برای دومین بار با وعده تامین مخارج سفر شاه به این مقام منصوب شده بود، قراردادی برای دریافت ۲۳ میلیون و پانصد هزار روبل قرضه از روسیه امضا كرد و عایدات گمركات ایران را كه ممر اصلی درآمد خزانه بود در ازاء آن به وثیقه گذاشت. با دریافت این قرضه مقدمات سفر مظفرالدین شاه به فرانسه فراهم شد و موكب ملوكانه با جمع كثیری همراه كه خود امینالسلطان در راس آنان قرار داشت در روز ۲۳ فروردین سال ۱۲۷۹ راهی اروپا شد. | |||
اولین سفر مظفرالدین شاه به اروپا هفت ماه به طول انجامید و در این مدت پنجمین پادشاه قاجار از كشورهای روسیه و اتریش و سوئیس و آلمان و بلژیك و فرانسه و در راه بازگشت از تركیه عثمانی دیدن كرد. مظفرالدین شاه میخواست از انگلستان هم دیدن كند كه به علت مرگ ملكه ویكتوریا و سوگواری دربار انگلیس برنامه این مسافرت لغو شد. از وقایع مهم این سفر سوءقصد به جان مظفرالدین شاه در پاریس بود، كه ضارب در كار خود توفیق نیافت و آسیبی به مظفرالدین شاه نرسید. سفر مظفرالدین شاه به اروپا كه بخش اعظم قرضه دریافتی از روسیه صرف آن شد كمترین ثمره سیاسی یا اقتصادی برای ایران نداشت. وی در بازگشت از این سفر امتیاز نفت جنوب ایران را با شرائطی سهل به یك سرمایهدار انگلیسی به نام «ویلیام نكس دارسی» واگذار كرد تا ممر عایدی تازهای برای تامین مخارج دربار و مسافرتهای بعدی خود به اروپا فراهم آورد. ۳ | |||
دو سال بعد، مظفرالدین شاه هوس سفر پرهزینه دیگری به فرنگستان كرد. وی بعد از دریافت قرضه جدیدی به مبلغ ده میلیون روبل از روسیه و اعطای امتیازات تازهای در شمال ایران به روسها عازم فرنگستان شد. دومین سفر مظفرالدین شاه به اروپا كه در ۲۲ فروردین ۱۲۸۲ آغاز شد شش ماه به طول انجامید و در این مدت مظفرالدین شاه از اتریش و آلمان و بلژیك و فرانسه و انگلستان و ایتالیا بازدید كرد. مقصد نهائی مظفرالدین شاه در این سفر انگلستان بود. | |||
در جریان دومین سفر مظفرالدین شاه به اروپا نارضایی عمومی در ایران بالا گرفت و مظفرالدین شاه بعد از بازگشت از این سفر مجبور شد امینالسلطان را از كار بركنار و هیئتی مركب از پنج وزیر برای اداره امور مملكت تعیین نماید. عنصر شاخص این هیئت عینالدوله داماد مظفرالدین شاه بود كه وزارت داخله را به عهده داشت و یك سال بعد با این مأموریت كه هزینه سفر سوم شاه را به اروپا تامین نماید، به مقام صدراعظمی منصوب شد. روسها و انگلیسیها دیگر حاضر نبودند وام تازهای به ایران بدهند و عینالدوله برای تامین هزینه سفرشاه، مسیونوزبلژیكی را كه به تازگی برای اداره امور گمركات ایران استخدام شده بود با اختیارات فوقالعادهای مأمور افزایش درآمد گمركات نمود. فشار به تجار برای افزایش حقوق گمركی بر نارضایی عمومی افزود و هنگامی كه مظفرالدین شاه در خرداد ماه سال ۱۲۸۴ شمسی سومین سفر خود را به اروپا آغاز كرد زمینه برای قیام عمومی در ایران فراهم شده بود. | |||
مسافرت سوم شاه به اروپا روز ۱۶ خرداد ۱۲۸۴ آغاز شد و ۴ ماه به طول انجامید. این سفر نیز متعاقب دریافت یك وام ۲۹۰ هزار لیرهای از بانك شاهی انگلیس عملی شد. شاه یك سال پس از پایان سفر سوم خود در روز ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ در بستر بیماری فرمان مشروطیت را كه متضمن ترتیبات تشكیل مجلس بود امضا كرد و روز ۱۴ مهر ماه همین سال اولین دوره مجلس شورای ملی در حضور شاه افتتاح شد. مظفرالدین شاه نخستین قانون اساسی ایران را كه در دوره اول مجلس تنظیم شده بود روز هشتم دی ماه ۱۲۸۵ امضا كرد۴و ده روز بعد در ۱۸ دی ۱۲۸۵ درگذشت. | |||
مظفرالدین شاه از جمله پادشاهان نالایق ایران بود. در دوران حكومت وی اقتصاد ایران به ورشكستگی كامل رسید و بسیاری از منابع طبیعی، راهها و معادن كشور به بیگانگان واگذار شد. ولخرجیها و بذل و بخششهای بیجای شاه، خزانه كشور را خالی كرد. دریافت وامهای سنگین با شرائط سخت از روسیه یا دولتهای اروپائی و سپس واگذاری امتیازات متعدد اقتصادی به آنان در تمام طول دوران سلطنت ۱۰ ساله مظفرالدین شاه قاجار ادامه داشت. گرانی، تورم، كمبود نان و ارزاق، تصرف املاك مردم توسط نزدیكان شاه و ظلم دولتهای منتخب وی علیه مردم، جامعه را به ستوه آورده بود. | |||
شاه در اكثر سالهای حكومتش بیمار بود و اداره امور كشور در این مدت عمدتاً بر عهده امینالسلطان،امینالدوله و عینالدوله، صدراعظمهای وی بوده است. | |||
مظفرالدین شاه مانند پدرش ناصرالدین شاه سفر سفرنامه نوشت. اولین همسر او امالخاقان دختر میرزا تقیخان امیركبیر بود كه محمدعلی شاه قاجار حاصل این ازدواج بود. به هنگام فوت مظفرالدین شاه از وی ۱۸ دختر و ۶ پسر به نامهای محمدعلی میرزا، ملكمنصور میرزا شعاعالسطنه، ابوالفتح میرزا سالارالدوله، ابوالفضلمیرزا عضدالسلطان، حسنعلیمیرزا نصرتالسلطنه و ناصرالدین میرزا ناصری باقی ماند.<ref>آفتاب - [http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1147509790_mozafaroldin_ghajar_p1.php/%D9%85%D8%B8%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87 مظفرالدین شاه]</ref> | |||
== مرگ مظفرالدین شاه == | |||
روز پنجم اوت سال ۱۹۰۶ میلادی (۱۴ مرداد ۱۲۸۵ هجری خورشیدی)، مظفرالدین شاه قاجار سرانجام در برابر مشروطه خواهان تسلیم شد و فرمان مشروطیت را امضاء کرد. قانون اساسی تدوین و نخستین جلسه مجلس شورا در کاخ گلستان با حضور مظفرالدین شاه تشکیل شد. مظفرالدین شاه که به بیماری سل دچار بود در همین سال درگذشت | |||
مظفرالدین شاه قاجار ده روز پس از امضای قانون اساسی ، هجدهم دیماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی ( ۸ ژانویه ۱۹۰۶ ) در ۵۴ سالگی ظاهرا از بیماری سل درگذشت و ده روز بعد پسرش محمدعلی میرزا تاجگذاری کرد و شاه شد ؛ بدون این که از نمایندگان مجلس شورا برای شرکت در این مراسم دعوت بعمل آورد.<ref>روشنگری - [http://roshangari.info/?p=1353 مظفرالدین شاه، قوام السلطنه، عضد الملک]</ref> | |||
او شاهی مهربان و سادهدل بود و در دوران سلطنت خود، ایران با هیچ کشوری جنگ نکرد؛ اما در عین حال، امتیازات فراوانی به بیگانگان داده شد. صدای مظفرالدینشاه که قدیمیترین سند صوتی ایران بهشمار میرود، هنوز هم موجود است. وی سرالنجام در روز ۱۲ دی ۱۲۸۵ خورشیدی و در سن ۵۴سالگی درگذشت. آرامگاه وی در کربلای عراق قرار گرفتهاست.<ref name=":1" /> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
ویرایش