سازمان مجاهدین خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۹۱: خط ۳۹۱:


«راستی، جوهر ايدئولوژيك انقلاب چه بود؟ آخر، رهایی زن، تازه، قدم اول بود. زدودن افكار ارتجاعی راجع به زن، قدم اول بود. پيام اين انقلاب، انفجار رهایی است... از طريق تولد يك رهبری نوين. انفجار رهایی كه روی محور ترقی، پيشرفت و منافع مردم، ما را يك گام، يك قدم كيفی، بالاتر قرار می‌دهد؛ ما را جهش می‌دهد».
«راستی، جوهر ايدئولوژيك انقلاب چه بود؟ آخر، رهایی زن، تازه، قدم اول بود. زدودن افكار ارتجاعی راجع به زن، قدم اول بود. پيام اين انقلاب، انفجار رهایی است... از طريق تولد يك رهبری نوين. انفجار رهایی كه روی محور ترقی، پيشرفت و منافع مردم، ما را يك گام، يك قدم كيفی، بالاتر قرار می‌دهد؛ ما را جهش می‌دهد».
مریم رجوی در مورد انقلاب ایدئولوژیک و هدف این انقلاب می‌گوید:<ref>سخنرانی مریم رجوی بمناسبت روز جهانی زن ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - وبسایت [https://www.mojahedin.org/links/books/920518_Enghlab.pdf سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref><blockquote>«مجاهدين به اين کشف مهم رسيدند که اگربخواهند در مقابل استبداد مذهبی بايستند، بايد با نظام مردسالار و ارتجاعی مبارزه کنند يعنی با ايدئولوژی جنسيت. انقلاب ايدئولوژيک، نشأت گرفته از ديدگاه انسانشناسانه مجاهدين است که سراپا با ديدگاه ارتجاع خمينی متضاد است. در اين ديدگاه، انسانها، مرد يا زن به دنيا می آيند و از نظرفيزيولوژيک متفاوتند، ولی از نظرانسانی برابر هستند. اما در ايدئولوژی جنسيت، اصالت با برتری جنس مرد برزن است. و اين نظرگاهی است ساخته تاريخ و فرهنگ ستم و بهره‌کشی که عامل به بند کشيدن زن و مرد و کل جامعه است. بنابراين ايدئولوژی جنسيت، غريزه آدمی نيست، جنس و طبيعت زن ومرد نيست؛ بلکه رفتار، ذهنيت و فرهنگی است که ساخته ستم و بهره کشی است. در ايدئولوژی ارتجاعی خمينی، مردان از سرکوبگری وبه ويژه سلطه برزنان، هويت پيدا می کنند. اين چيزی است که سمت دهنده آنهاست. يعنی شخصيت و هويت مرد وابسته به سرکوب وبهره کشی از زن است و بدون احساس برتری نسبت به زن، خود را تهی وفاقد اعتماد بنفس حقيقی می بيند. در اين ايدئولوژی، همچنين زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبيعی می دانند. در نتيجه، زن خصلتی جدا از انسانيتش می يابد. خصلت شيئی که با فايده کالايی اش برای ديگران سنجيده می شود. به عبارت ديگر، زن نيزدر اسارت همين نگرشی است که به خودش دارد. آن چنان که سيمون دوبوار گفته است: «زنان، زن زاده نمی شوند، بلکه به زن تبديل می شوند».در حقيقت، رابطه زن ومرد از طبيعت انسانی آنها اکيداً فاصله می گيرد. يعنی، نه زن خود را انسانی برابرمی بيند، نه مرد زن را انسانی برابرمی داند. حاصل اين نگرش، اصالت دادن به ويژگي‌های ژنتيک و موروثی انسان است. مانند جنس، شکل، مليت، نژاد وزبان و اين يعنی پذيرش يک سرنوشت کور. در حالی که در نظرگاه ما انسانيت و شخصيت انسان را، انتخاب و عمل خودش می سازد. هرگاه انسان قادر شود اين ساخت اجتماعی و تاريخی را کنار بزند، آزادی به معنی حقيقی آن، برای همه، اعم از زن و مرد فراهم می شود. ما تشخيص داديم که ايدئولوژی جنسيت، يعنی همان نظرگاه ارتجاعی آخوندی به انسان، مانع بارز شدن تواناييهای انسان است. وقتی که اين مانع، در نتيجه يک مبارزه جمعی و طولانی در جنبش ما کنار زده شد، زنان به جای کنش پذيری و مسئوليت گريزی، مسئوليت پذير شده و در سراسر جنبش، کليدي‌ترين نقشها را برعهده گرفتند و بعد از آن مردان نيزتوانستند بينش و درک ارتجاعی از زن را از خود دور سازند و در عمل، مدافع آرمان برابری شوند. بله؛ اين زنان هستند که بايد ابتدا، قيمت آزادی ورهايی و باور به خود را بپردازند و بعد از اين است که راه برای تغييرورهايی مردان باز می‌شود». </blockquote>


==رفتن به عراق==
==رفتن به عراق==
۹۷۳

ویرایش