کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۳۵۷: خط ۳۵۷:


=== پیام مسعود رجوی پس از آزادی مریم رجوی از زندان ===
=== پیام مسعود رجوی پس از آزادی مریم رجوی از زندان ===
پس از آزادی مریم رجوی از زندان، مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران پیامی فرستاد که در قسمتی از آن آمده‌است:
[[پرونده:آزادی مریم رجوی از زندان- سوم ژوئیه ۲۰۰۳.jpg|جایگزین=در کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ مریم رجوی که در تهاجم پلیس به مقر شورای ملی مقاومت ایران دستگیر و زندانی شده بود، پس از ۱۷ روز از زندان آزاد شد.|بندانگشتی|در کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ مریم رجوی که در تهاجم پلیس به مقر شورای ملی مقاومت ایران دستگیر و زندانی شده بود، پس از ۱۷ روز از زندان آزاد شد.]]
پس از آزادی مریم رجوی از زندان، مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران پیامی فرستاد که در قسمتی از آن آمده‌است:  


هموطنان عزیز، سلام به‌همه شما. به‌جگرهای سوخته و لبهای تشنه و بدن‌های فرسوده و گرسنه در اعتصاب‌غذای ۱۷روزه. سلام به‌عشق‌های فروزان و شعله‌ور برای آزادی، برای مریم رهایی و برای درهم‌شکستن توطئه و زدوبند رژیم ضدبشری آخوندی. سلام به شب‌زنده‌داران و نیایش‌گران در ۲۰شهر جهان. سلام براش‌کها و لبخندهایتان، بر غم جانکاهی که شما را در این ایام فراگرفته بود و بر فوران شگرف شادی‌هایتان درلحظه اعلام و شنیدن خبر آزادی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت. لحظه‌ای که از شکوهمندترین لحظه‌های تاریخ مقاومت مردم ایران دربرابر رژیم آخوندی است. لحظه‌ای که تاروپود، بود و نبود و عطش سوزان ایران و ایرانی برای آزادی را در انظار جهانیان به‌نمایش گذاشت. در بسیاری خیابان‌های تهران، اتومبیل‌ها چراغ‌هایشان را روشن‌کردند. بوق‌ها به‌صدا درآمد و دانشجویان خروشیدند که: «مریم بیا ـ تهران بیا». درهمین اثنا، دست‌هایی دیگربار، بردیوارها نوشتند: «مجاهدین بی‌سلاح ـ قلب ما سلاحتان». در این ایام مردم و شورای شهر و شهردار اورسورواز با صمیمیت و مهربانی بسیار، در همه لحظات، با مریم و مجاهدین و مقاومت و مردم ایران بودند و عواطف انسانی آنها مانند رود کنار شهرشان بی‌انقطاع جریان داشت. می‌گویند که خانه‌ها و امکانات خود را در اختیار گذاشته بودند. با مقاومت ایران گریستند و شب‌زنده‌داری کردند و با مقاومت، در آزادی مریم به شادی و پایکوبی برخاستند. آنان ارزش‌های آرمانی فرانسه، مهد آزادی و حقوق‌بشر را در تمامیتش، به‌نمایش گذاشتند. خانم میتران بلادرنگ به‌اقامتگاه رئیس‌جمهور برگزیده و سمبل مقاومت و آزادی ایران شتافت و اسف و اندوه خود را از این‌که او را در آن‌جا نمی‌یابد، ابراز کرد و متعاقباً در یک کنفرانس مطبوعاتی به نافذترین صورت به‌اتهام‌های ساخته و پرداخته رژیم آخوندی علیه مجاهدین و مقاومت ایران از قبیل سکتاریسم و تروریسم و شخصیت‌پرستی پاسخ گفت. مسعود رجوی در بخش دیگری از پیامش گفت: در این جریان و در این ایام، من تلاش کردم که با حداکثر خویشتن‌داری، کلمه‌ای و عبارتی نگویم که این اعتراضهای برحق و مقدس بالا و بالاتر بگیرد. می‌ترسیدم که حتی با یک کلمه و یک عبارت، بغض فروخفته در هزاران و هزاران تن از هموطنانمان و مجاهدان آزادی‌ستان، مشتعل و منفجر گردد و دیگر نتوان کسی را کنترل کرد. بدون هیچ مبالغه، از صدها خودسوزی دیگر با پیام مریم، و با خواهش و التماس و استدعا از راه دور و از نزدیک، هم مستقیم و هم غیرمستقیم، ممانعت گردید و از مسئولان سازمان‌مجاهدین که در این خصوص به‌غایت همکاری و تفاهم داشتند، سپاسگزارم. مسعود رجوی با یادآوری این که محمد خاتمی رئیس جمهور وقت حکومت ایران متقاضی استرداد مریم رجوی بود و با یادآوری این که خاتمی در جریان حمله ۱۷ ژوئن برای خود «کیسه‌ها دوخته بود» و با توصیف ایرانیانی که در اعتراض به دستگیری مریم رجوی دست به خودسوزی زده بودند به عنوان «مشعل‌های جاویدان» (صدیقه و ندا) و «قهرمانان پاکباخته مجاهدین و مقاومت ایران»، به آنها درود فرستاد و گفت: به راستی که آنان وجود خود را به شمع‌های فروزان آزادی و مشعل‌های جاودان مقاومت و تاریخ این میهن تبدیل کرده‌اند. سلام بر «ذبح عظیم» ملت ایران در آستان فرشته آزادی که خلق اسیرمان از یک صد سال پیش، سر به پایش نهاده‌است. آزادی، خجسته آزادی…». از آن سو، آخوند خاتمی متقاضی استرداد مریم بود و کیسه‌ها دوخته بود. کسی که در مقام وزیر تبلیغات خمینی در جنگ ۸ ساله افتخار می‌کرد که رزیمش ۴۵۰ هزار دانش آموز را در پتو پیچیده و به میدان‌های مین فرستاده‌است، عجا که اکنون از طریق سخنگویان و مزدوران معلوم‌الحالش مدعی شد که خودسوزی‌ها در کشورهای مختلف جهان، «سازمان‌یافته» و «با دستور» بوده‌است. بیچاره، تفاوت سازمان و آرمان را بو نکرده و از آنجا که هیچ‌گاه در تمامی عمرش حتی آتش یک سیگار را بر پشت دست خود هم حس نکرده‌است. نمی‌داند که برخی امور از اساس با دستور و با سازمان‌یافتگی عملی نیستند. اگر غیر از این بود، آخوندها قبل از هر کس برای حفظ خود و رژیم‌شان به صدور دستورات لازم روی می‌آوردند و نیازی به داعیه کاذب اصلاحات و همچنین این همه فغان و فریاد علیه مجاهدین و مقاومت ایران نبود…<ref name=":0" />
هموطنان عزیز، سلام به‌همه شما. به‌جگرهای سوخته و لبهای تشنه و بدن‌های فرسوده و گرسنه در اعتصاب‌غذای ۱۷روزه. سلام به‌عشق‌های فروزان و شعله‌ور برای آزادی، برای مریم رهایی و برای درهم‌شکستن توطئه و زدوبند رژیم ضدبشری آخوندی. سلام به شب‌زنده‌داران و نیایش‌گران در ۲۰شهر جهان. سلام براش‌کها و لبخندهایتان، بر غم جانکاهی که شما را در این ایام فراگرفته بود و بر فوران شگرف شادی‌هایتان درلحظه اعلام و شنیدن خبر آزادی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت. لحظه‌ای که از شکوهمندترین لحظه‌های تاریخ مقاومت مردم ایران دربرابر رژیم آخوندی است. لحظه‌ای که تاروپود، بود و نبود و عطش سوزان ایران و ایرانی برای آزادی را در انظار جهانیان به‌نمایش گذاشت. در بسیاری خیابان‌های تهران، اتومبیل‌ها چراغ‌هایشان را روشن‌کردند. بوق‌ها به‌صدا درآمد و دانشجویان خروشیدند که: «مریم بیا ـ تهران بیا». درهمین اثنا، دست‌هایی دیگربار، بردیوارها نوشتند: «مجاهدین بی‌سلاح ـ قلب ما سلاحتان». در این ایام مردم و شورای شهر و شهردار اورسورواز با صمیمیت و مهربانی بسیار، در همه لحظات، با مریم و مجاهدین و مقاومت و مردم ایران بودند و عواطف انسانی آنها مانند رود کنار شهرشان بی‌انقطاع جریان داشت. می‌گویند که خانه‌ها و امکانات خود را در اختیار گذاشته بودند. با مقاومت ایران گریستند و شب‌زنده‌داری کردند و با مقاومت، در آزادی مریم به شادی و پایکوبی برخاستند. آنان ارزش‌های آرمانی فرانسه، مهد آزادی و حقوق‌بشر را در تمامیتش، به‌نمایش گذاشتند. خانم میتران بلادرنگ به‌اقامتگاه رئیس‌جمهور برگزیده و سمبل مقاومت و آزادی ایران شتافت و اسف و اندوه خود را از این‌که او را در آن‌جا نمی‌یابد، ابراز کرد و متعاقباً در یک کنفرانس مطبوعاتی به نافذترین صورت به‌اتهام‌های ساخته و پرداخته رژیم آخوندی علیه مجاهدین و مقاومت ایران از قبیل سکتاریسم و تروریسم و شخصیت‌پرستی پاسخ گفت. مسعود رجوی در بخش دیگری از پیامش گفت: در این جریان و در این ایام، من تلاش کردم که با حداکثر خویشتن‌داری، کلمه‌ای و عبارتی نگویم که این اعتراضهای برحق و مقدس بالا و بالاتر بگیرد. می‌ترسیدم که حتی با یک کلمه و یک عبارت، بغض فروخفته در هزاران و هزاران تن از هموطنانمان و مجاهدان آزادی‌ستان، مشتعل و منفجر گردد و دیگر نتوان کسی را کنترل کرد. بدون هیچ مبالغه، از صدها خودسوزی دیگر با پیام مریم، و با خواهش و التماس و استدعا از راه دور و از نزدیک، هم مستقیم و هم غیرمستقیم، ممانعت گردید و از مسئولان سازمان‌مجاهدین که در این خصوص به‌غایت همکاری و تفاهم داشتند، سپاسگزارم. مسعود رجوی با یادآوری این که محمد خاتمی رئیس جمهور وقت حکومت ایران متقاضی استرداد مریم رجوی بود و با یادآوری این که خاتمی در جریان حمله ۱۷ ژوئن برای خود «کیسه‌ها دوخته بود» و با توصیف ایرانیانی که در اعتراض به دستگیری مریم رجوی دست به خودسوزی زده بودند به عنوان «مشعل‌های جاویدان» (صدیقه و ندا) و «قهرمانان پاکباخته مجاهدین و مقاومت ایران»، به آنها درود فرستاد و گفت: به راستی که آنان وجود خود را به شمع‌های فروزان آزادی و مشعل‌های جاودان مقاومت و تاریخ این میهن تبدیل کرده‌اند. سلام بر «ذبح عظیم» ملت ایران در آستان فرشته آزادی که خلق اسیرمان از یک صد سال پیش، سر به پایش نهاده‌است. آزادی، خجسته آزادی…». از آن سو، آخوند خاتمی متقاضی استرداد مریم بود و کیسه‌ها دوخته بود. کسی که در مقام وزیر تبلیغات خمینی در جنگ ۸ ساله افتخار می‌کرد که رزیمش ۴۵۰ هزار دانش آموز را در پتو پیچیده و به میدان‌های مین فرستاده‌است، عجا که اکنون از طریق سخنگویان و مزدوران معلوم‌الحالش مدعی شد که خودسوزی‌ها در کشورهای مختلف جهان، «سازمان‌یافته» و «با دستور» بوده‌است. بیچاره، تفاوت سازمان و آرمان را بو نکرده و از آنجا که هیچ‌گاه در تمامی عمرش حتی آتش یک سیگار را بر پشت دست خود هم حس نکرده‌است. نمی‌داند که برخی امور از اساس با دستور و با سازمان‌یافتگی عملی نیستند. اگر غیر از این بود، آخوندها قبل از هر کس برای حفظ خود و رژیم‌شان به صدور دستورات لازم روی می‌آوردند و نیازی به داعیه کاذب اصلاحات و همچنین این همه فغان و فریاد علیه مجاهدین و مقاومت ایران نبود…<ref name=":0" />
۳۷۴

ویرایش

منوی ناوبری