۱٬۰۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
حملهکنندگان در ۱۹ فروردین به اشرف به ظاهر عراقی بودند اما آنها جزئی از پیکرهی سپاه پاسداران بودند که اشرف را هدف قرار میدادند.» [بازنویسی از روایت یک شاهد عینی] | حملهکنندگان در ۱۹ فروردین به اشرف به ظاهر عراقی بودند اما آنها جزئی از پیکرهی سپاه پاسداران بودند که اشرف را هدف قرار میدادند.» [بازنویسی از روایت یک شاهد عینی] | ||
مقدمهٔ حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ از روز ۱۴ فروردین با ورود نیروهای عراقی با زرهی و سلاحهای سنگین به بخش شمالی قرارگاه اشرف شروع شد، نیروهای لشکر ۵ عراق با ۳۰ نفر بر زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند، ساکنین اشرف به این امر اعتراض کردند، و در مقابل زرهیهای نیروهای عراقی ایستادند، اصطکاک بین ساکنین و نیروهای عراقی ادامه داشت ت پنجشنبه شب ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ نیروهای بیشتری از طرف دولت عراق در شمال اشرف مستقر شده و ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح جمعه ۱۹ فروردین حمله گسترده از طرف نیروهایعراقی آغاز شد که منجر به یک قتلعام شد. تصاویری که ازین حمله توسط مجاهدین به رسانهها مخابره شد حاکی ازین است که مجاهدین با دست خالی جلوی زرهیهای مقاومت میکردند. این درگیری ۶ ساعت ادامه پیدا کرد، در مجموع ۳۶ نفر از مجاهدین با ضرب گلوله یا با زیر گرفتن توسط خودروی هاموی جان باختند و ۳۵۰ نفر مجروح شدند، همچنین ۶ نفر توسط نیروهای عراقی دستگیر شدند.[[پرونده:حمله 19 فروردین به کمپ اشرف.JPG|alt=حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|430x430پیکسل|حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_19_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%87_%DA%A9%D9%85%D9%BE_%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81.JPG]]طاهر بومدرا در این زمینه میگوید:<blockquote>بعدازظهر ۷ آوریل، ستونهای نیروهای عراقی از جمله تعدادی خودروهای مهندسی به اشرف وارد شدند. همان شب به من اطلاعاتی رسید که نیروهای آمریکایی که از قرارگاه عملیاتی وارهورس به قرارگاه عملیاتی گریزلی برای مأموریت نظارت آمده بودند اشرف را ترک کرده و این همراه با جابجایی غیرمعمول ارتش عراق در اطراف کمپ و حضور تعدادی از افسران ارشد عراقی منجمله ژنرال علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، ژنرال طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی و افسر دیگری با نام ژنرال ضیا فرمانده لشکر ۵ همه در اشرف، باعث شده بود که ساکنان آژیر خطر را بصدا در بیاورند.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۲</ref></blockquote>روایت صحنه از زبان طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی<blockquote>در ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد جمعه ۸ آوریل (۱۹ فروردین ۱۳۹۰)، بهزاد دوباره روی خط آمد. این بار او بمن گفت حمله آغاز شدهاست. ارتش عراق به داخل کمپ وارد شده بود و از یکان پیاده مکانیزه، مهندسی، نیروهای واکنش سریع و نیروهای ضد شورش استفاده میکرد. چند دقیقه بعد، تلفن زنگ زد و خبر رسید که دو تن از ساکنان کشته شدهاند. تا ساعت ۵بامداد، تعداد تلفات به ۱۲ کشته و تعداد بیشماری مجروح رسیده بود. ساعت ۷ صبح گزارش شد که تعداد کشتهها به ۱۶ نفر رسیدهاست. از آنجایی که ملکرت نماینده ویژه دبیرکل در خارج عراق بود، به معاون وی اسکوراتس بعنوان افسر برگزیده برای پایان دادن به خشونت تلفن زدم. توافق کردیم که قدم مهم این است به خانه مشاور امنیت ملی فالح فیاض برویم. تماس با مقامات عراقی در روزهای معمول یک چالش بود چه رسد به صبح جمعه. تا وقتی که به خانه او برسیم ساعت ۹ صبح شده بود و تعداد کشتهها به ۲۲ نفر رسیده بود. ما از او خواستیم که اگر میخواهد زندگی افراد و تصویر ارتش عراق و در حقیقت تصویر ارائه شده از کشور را نجات دهد حمله را فوراً متوقف نماید. حمله به افراد حفاظت شده غیر مسلح توسط گردانهای امنیتی عراق غیرقابل قبول بود. واکنش فالح فیاض این بود شما در معرض شایعات دروغین محض قرار گرفتهاید. من تلفن همراه خود را بیرون آورده و از او خواستم تا خودش با افراد در صحنه صحبت کند و خودش بشنود چه اتفاقی دارد میافتد. در عوض او تلفن خودش را زد. من حدس زدم او به معاونان خود حقی و صادق زنگ زد. فالح فیاض سپس تأکید کرد هیچ اتفاقی نیافتاده است فقط چند حادثه کوچک بوده که در آن سه تن از ساکنان خودشان را زیر چند خودرو انداختهاند. این سه تن به بیمارستان بعقوبه برده شدهاند. من از او درخواست اجازه دیدار از اشرف در همان روز را کردم. مشاور امنیت ملی، فالح فیاض، درخواستم را با این بهانه به من برگرداند که دیدار هفتگی من روز چهارشنبه انجام شده و دیدار دیگری در همان هفته نیاز نیست.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۳</ref></blockquote><blockquote | مقدمهٔ حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ از روز ۱۴ فروردین با ورود نیروهای عراقی با زرهی و سلاحهای سنگین به بخش شمالی قرارگاه اشرف شروع شد، نیروهای لشکر ۵ عراق با ۳۰ نفر بر زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند، ساکنین اشرف به این امر اعتراض کردند، و در مقابل زرهیهای نیروهای عراقی ایستادند، اصطکاک بین ساکنین و نیروهای عراقی ادامه داشت ت پنجشنبه شب ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ نیروهای بیشتری از طرف دولت عراق در شمال اشرف مستقر شده و ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح جمعه ۱۹ فروردین حمله گسترده از طرف نیروهایعراقی آغاز شد که منجر به یک قتلعام شد. تصاویری که ازین حمله توسط مجاهدین به رسانهها مخابره شد حاکی ازین است که مجاهدین با دست خالی جلوی زرهیهای مقاومت میکردند. این درگیری ۶ ساعت ادامه پیدا کرد، در مجموع ۳۶ نفر از مجاهدین با ضرب گلوله یا با زیر گرفتن توسط خودروی هاموی جان باختند و ۳۵۰ نفر مجروح شدند، همچنین ۶ نفر توسط نیروهای عراقی دستگیر شدند.[[پرونده:حمله 19 فروردین به کمپ اشرف.JPG|alt=حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|430x430پیکسل|حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_19_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%87_%DA%A9%D9%85%D9%BE_%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81.JPG]]طاهر بومدرا در این زمینه میگوید:<blockquote>بعدازظهر ۷ آوریل، ستونهای نیروهای عراقی از جمله تعدادی خودروهای مهندسی به اشرف وارد شدند. همان شب به من اطلاعاتی رسید که نیروهای آمریکایی که از قرارگاه عملیاتی وارهورس به قرارگاه عملیاتی گریزلی برای مأموریت نظارت آمده بودند اشرف را ترک کرده و این همراه با جابجایی غیرمعمول ارتش عراق در اطراف کمپ و حضور تعدادی از افسران ارشد عراقی منجمله ژنرال علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، ژنرال طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی و افسر دیگری با نام ژنرال ضیا فرمانده لشکر ۵ همه در اشرف، باعث شده بود که ساکنان آژیر خطر را بصدا در بیاورند.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۲</ref></blockquote>روایت صحنه از زبان طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی<blockquote>در ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد جمعه ۸ آوریل (۱۹ فروردین ۱۳۹۰)، بهزاد دوباره روی خط آمد. این بار او بمن گفت حمله آغاز شدهاست. ارتش عراق به داخل کمپ وارد شده بود و از یکان پیاده مکانیزه، مهندسی، نیروهای واکنش سریع و نیروهای ضد شورش استفاده میکرد. چند دقیقه بعد، تلفن زنگ زد و خبر رسید که دو تن از ساکنان کشته شدهاند. تا ساعت ۵بامداد، تعداد تلفات به ۱۲ کشته و تعداد بیشماری مجروح رسیده بود. ساعت ۷ صبح گزارش شد که تعداد کشتهها به ۱۶ نفر رسیدهاست. از آنجایی که ملکرت نماینده ویژه دبیرکل در خارج عراق بود، به معاون وی اسکوراتس بعنوان افسر برگزیده برای پایان دادن به خشونت تلفن زدم. توافق کردیم که قدم مهم این است به خانه مشاور امنیت ملی فالح فیاض برویم. تماس با مقامات عراقی در روزهای معمول یک چالش بود چه رسد به صبح جمعه. تا وقتی که به خانه او برسیم ساعت ۹ صبح شده بود و تعداد کشتهها به ۲۲ نفر رسیده بود. ما از او خواستیم که اگر میخواهد زندگی افراد و تصویر ارتش عراق و در حقیقت تصویر ارائه شده از کشور را نجات دهد حمله را فوراً متوقف نماید. حمله به افراد حفاظت شده غیر مسلح توسط گردانهای امنیتی عراق غیرقابل قبول بود. واکنش فالح فیاض این بود شما در معرض شایعات دروغین محض قرار گرفتهاید. من تلفن همراه خود را بیرون آورده و از او خواستم تا خودش با افراد در صحنه صحبت کند و خودش بشنود چه اتفاقی دارد میافتد. در عوض او تلفن خودش را زد. من حدس زدم او به معاونان خود حقی و صادق زنگ زد. فالح فیاض سپس تأکید کرد هیچ اتفاقی نیافتاده است فقط چند حادثه کوچک بوده که در آن سه تن از ساکنان خودشان را زیر چند خودرو انداختهاند. این سه تن به بیمارستان بعقوبه برده شدهاند. من از او درخواست اجازه دیدار از اشرف در همان روز را کردم. مشاور امنیت ملی، فالح فیاض، درخواستم را با این بهانه به من برگرداند که دیدار هفتگی من روز چهارشنبه انجام شده و دیدار دیگری در همان هفته نیاز نیست.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۳</ref></blockquote><blockquote></blockquote> | ||
== ایستادگی مجاهدین == | == ایستادگی مجاهدین == | ||
از اینرو خامنهای، مالکی را موظف کرده بود تا مجاهدین را با حمله متمرکز گردانهای زرهی و پیاده و پیاده-مکانیزه، قتلعام کند. | از اینرو خامنهای، مالکی را موظف کرده بود تا مجاهدین را با حمله متمرکز گردانهای زرهی و پیاده و پیاده-مکانیزه، قتلعام کند. | ||
خط ۸۳: | خط ۷۴: | ||
همچنان که دکتر منوچهر هزارخانی گفت: «آرمانگرا بودن مجاهدین را از تسلیم ناپذیریشان هم میتوان دریافت. وقتی پای دیوارشان میگذارند که یا تسلیم شوند ـ یعنی به آرمانشان پشت کنندـ یا بمیرند، آن وقت مرگ را بر تسلیم شدن ترجیح میدهند».. | همچنان که دکتر منوچهر هزارخانی گفت: «آرمانگرا بودن مجاهدین را از تسلیم ناپذیریشان هم میتوان دریافت. وقتی پای دیوارشان میگذارند که یا تسلیم شوند ـ یعنی به آرمانشان پشت کنندـ یا بمیرند، آن وقت مرگ را بر تسلیم شدن ترجیح میدهند».. | ||
== خروج نیروهای آمریکایی از اشرف == | |||
== جان باختگان و مجروحین == | |||
== صبا هفت برادران سمبل ایستادگی تا پایان == | |||
== احضار قاتلین و فرماندهان حمله به دادگاه اسپانیا == | |||
دادگاه سراسری اسپانیا در حکم ۲۰ تیرماه (۱۱ ژوییه ۲۰۱۱) شکایت علیه آمران و عاملان قتلعام [https://www.mojahedin.org/ '''مجاهدان'''] اشرف در روز ۱۹ فروردین را، که ۳۶ شهید و ۳۵۰ مجروح بر جای گذاشت، پذیرفت. طبق این حکم، مالکی نخست وزیر عراق، به مجرد کنار رفتن از مقام نخست وزیری و سلب مصونیت قضایی، به طور اتوماتیک به دادگاه احضار میشود. سپهبد غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق؛ که به دستور مالکی فرماندهی عملیات قتلعام در اشرف را در روز ۱۹ فروردین بر عهده داشت، سرهنگ جنایتکار، عبداللطیف العنابی، فرمانده گردان سرکوبگر در اشرف؛ و نیز سرگرد جاسم التمیمی، برای روز ۱۱ مهر (۳ اکتبر ۲۰۱۱) به دادگاه احضار شدهاند. طبق فیلمها و اسناد موجود، تمیمی همان جنایتکاری است که در قتلعام ۱۹ فروردین شخصاً با تیراندازی مستقیم، شماری از ساکنان اشرف را هدف قرار داد و به قتل رساند. دادگاه همچنین از آقای اد ملکرت نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در عراق و آقای استراون استیونسون رئیس هیئت رابطه با عراق در پارلمان اروپا، دعوت کرد در دادگاه شهادت بدهند.<ref>[https://www.iranncr.org/سال-هزار-و-سیصد-و-نود/2634-حکم-دادگاه-اسپانیا-علیه-مالکی-و-احضار-سه-تن-از-جنایتکاران-به-خاطر-قتل-عام-۱۹فروردین-در-اشرف.html دبیرخانه شورای ملی مقاومت] ۲۳ تیر ۱۳۹۰ (۱۴ ژوییه۲۰۱۱)</ref><ref>وبسایت [https://www.maryam-rajavi.com/item/maryam-rajavi-spanish-court-ruling-2 مریم رجوی]</ref> | |||
ایرانیان و | == واکنشهای بین المللی == | ||
<blockquote>خانم مریم رجوی در گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس، با عنوان «پیروزی عدالت ـ حفاظت از اشرف» در ۲۸خرداد ۱۳۹۰ گفت:</blockquote>«حمله ۱۹فروردین به اشرف، واکنش رژیم برای مهار نیروی سرکش آزادی در جامعه ایران، مخصوصاً بعد از شعلهور شدن دوباره آتش قیامها از زیر خاکستر خیانت بود. در ۶ و ۷مرداد سال ۸۸ هم، یک ماه ونیم بعد از شروع قیامها ولیفقیه، برای حفظ تعادل خودش بهشدت به حمله به اشرف نیاز داشت. زیرا بودونبود رژیم در ارتباط مستقیم با فنا و بقای ضدرژیم است. این حقیقتی است که در ۳۰سال گذشته بارها آزمایش شده است. و حالا توفان قیامهای منطقه هم به آن افزوده شده و رژیم را میلرزاند. اینجا بود که ستونهای زرهی برای پاکسازی کامل به اشرف یورش بردند». | |||
به قول مسعود: «اشرف حماسه ماندگار تاریخ معاصر ایران بود. و اکنون اسطوره جاودانی تاریخ ایران و خلقهای جهان شده است». | به قول مسعود: «اشرف حماسه ماندگار تاریخ معاصر ایران بود. و اکنون اسطوره جاودانی تاریخ ایران و خلقهای جهان شده است». | ||
منابع | منابع |