جریان اپورتونیستی چپ نما در سازمان مجاهدین خلق (۱۳۵۴): تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(پ)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
جريان اپورتونيستي چپ نما در سازمان مجاهدين خلق به جرياني گفته ميشود كه در طي آن دو تن با نام‌های تقی شهرام و بهرام آرام در مهر ماه سال ۱۳۵۴ درحالی که مسعود رجوی و دیگر اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان بسر می‌بردند و آنها كه از اعضاي باقيمانده مجاهدين پس از ضربه سال 1350 در خارج از زندان بودند اعلام نمودند که سازمان مجاهدین مارکسیست شده‌است. این دو نفر آیه ای را که در آرم این سازمان وجود داشت حذف نموده و اعلام کردند از آنجایی که ایدئولوژی مجاهدین مابین ایدئولوژی‌های چپ (مارکسیست) و راست (اسلام سنتی) قرار دارد، لاجرم باید به سمت یکی ازین دو میل کند. آنها همچنین دو تن از اعضای سازمان که با آنها مخالفت نمودند، به نام‌های مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی را کشتند. این حرکت عملاً منجر به متلاشی شدن تشکیلات سازمان مجاهدین شده و ضربه سختی را بر آنها فرود آورد.در آن زمان اعضاء سازمان مجاهدین که اغلب در زندان‌های ایران پراکنده بودند، به دلیل عدم فهم درست این مسئله پیچیده هر کدام واکنش متفاوتی نسبت به این موضوع داشته و در نتیجه موجودیت تشکیلاتی سازمان مجاهدین در هاله‌ای از ابهام فرورفت.
جريان اپورتونيستي چپ نما در سازمان مجاهدين خلق به جرياني گفته ميشود كه در طي آن دو تن با نام‌های تقی شهرام و بهرام آرام در مهر ماه سال ۱۳۵۴ درحالی که مسعود رجوی و دیگر اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان بسر می‌بردند و آنها كه از اعضاي باقيمانده مجاهدين پس از ضربه سال 1350 در خارج از زندان بودند اعلام نمودند که سازمان مجاهدین مارکسیست شده‌است. این دو نفر آیه ای را که در آرم این سازمان وجود داشت حذف نموده و اعلام کردند از آنجایی که ایدئولوژی مجاهدین مابین ایدئولوژی‌های چپ (مارکسیست) و راست (اسلام سنتی) قرار دارد، لاجرم باید به سمت یکی ازین دو میل کند. آنها همچنین دو تن از اعضای سازمان که با آنها مخالفت نمودند، به نام‌های مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی را کشتند. این حرکت عملاً منجر به متلاشی شدن تشکیلات سازمان مجاهدین شده و ضربه سختی را بر آنها فرود آورد.در آن زمان اعضاء سازمان مجاهدین که اغلب در زندان‌های ایران پراکنده بودند، به دلیل عدم فهم درست این مسئله پیچیده هر کدام واکنش متفاوتی نسبت به این موضوع داشته و در نتیجه موجودیت تشکیلاتی سازمان مجاهدین در هاله‌ای از ابهام فرورفت.
مجاهدين باقيمانده بر هويت قبلي سازمان، اين جريان را يك كودتاي خائنانه و جنايت بار زير عنوان ماركسيسم و ضربهٌ خیانت‌بار اپورتونیستهای چپ‌نما بر‌پیکر سازمان خواندند كه که با‌سوء‌استفاده از شهادت بنیانگذاران و اعضای مرکزیت سازمان  و اسارت مسعود رجوی ‌ـ‌تنها بازماندهٌ مرکزیت‌ـ بر‌سازمان مسلط شده اند.
مجاهدين باقيمانده بر هويت قبلي سازمان، اين جريان را يك كودتاي خائنانه و جنايت بار زير عنوان ماركسيسم و ضربهٌ خیانت‌بار اپورتونیستهای چپ‌نما بر‌پیکر سازمان خواندند كه که با‌سوء‌استفاده از شهادت بنیانگذاران و اعضای مرکزیت سازمان  و اسارت مسعود رجوی ‌ـ‌تنها بازماندهٌ مرکزیت‌ـ بر‌سازمان مسلط شده اند.
چگونگي خروج سازمان مجاهدين از اين بحران:
چگونگي خروج سازمان مجاهدين از اين بحران:
نقش مسعود رجوی در این دوران، در بازسازی مجدد سازمان مجاهدین بسیار برجسته است. او در چنین فضایی، در زیر شکنجهٌ ساواک قرار داشت و روزهای سیاه زندان را در اوج خفقان شاهنشاهی می‌گذراند. او توانست با تکیه برعزم استوار وبینشي شگفت انگیز سازمان را بازسازی واعضا و هواداران را احیا کند و فرد به فرد به عضوگیری مجدد اعضاء پرداخت. وی این جریان را، «اپورتونیست چپ نما» نامیده و در یک بیانیه ۱۲ ماده ای، مواضع سازمان مجاهدین را در مورد آنها اعلام کرد.   
نقش مسعود رجوی در این دوران، در بازسازی مجدد سازمان مجاهدین بسیار برجسته است. او در چنین فضایی، در زیر شکنجهٌ ساواک قرار داشت و روزهای سیاه زندان را در اوج خفقان شاهنشاهی می‌گذراند. او توانست با تکیه برعزم استوار وبینشي شگفت انگیز سازمان را بازسازی واعضا و هواداران را احیا کند و فرد به فرد به عضوگیری مجدد اعضاء پرداخت. وی این جریان را، «اپورتونیست چپ نما» نامیده و در یک بیانیه ۱۲ ماده ای، مواضع سازمان مجاهدین را در مورد آنها اعلام کرد.   
۱٬۰۳۹

ویرایش

منوی ناوبری