۱٬۰۳۹
ویرایش
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
12 - ( هویت ایدئولوژی وسیاسی خودمان ): ایدئولوژی ما اسلام ، مبتنی برجهان بینی توحیدی است که جامعه رابا شیوه های انقلابی به سمت محوکامل استثمارواستقرارنظام توحیدی ( قسط ) هدایت می کند . ولذا درشرایط تاریخی اساسا متکی به محرومترین وبالنده ترین نیروها وطبقات اجتماعی ( مستضعفین ) می باشد . بنابراین مجاهد خلق درپرتو ایدئولوژی اسلامی خود با ویژگیهای ضد امپریالیستی ضدارتجاعی وضداستثماری که درشرایط حاضر مشی مسلحانه را ایجاب میکند ، مشخص میشود . وظیفه ما درشرایط کنونی حفظ وحراست میراث مجاهدین وتلاش درجهت احیاء وبازسازی آن می باشد . » | 12 - ( هویت ایدئولوژی وسیاسی خودمان ): ایدئولوژی ما اسلام ، مبتنی برجهان بینی توحیدی است که جامعه رابا شیوه های انقلابی به سمت محوکامل استثمارواستقرارنظام توحیدی ( قسط ) هدایت می کند . ولذا درشرایط تاریخی اساسا متکی به محرومترین وبالنده ترین نیروها وطبقات اجتماعی ( مستضعفین ) می باشد . بنابراین مجاهد خلق درپرتو ایدئولوژی اسلامی خود با ویژگیهای ضد امپریالیستی ضدارتجاعی وضداستثماری که درشرایط حاضر مشی مسلحانه را ایجاب میکند ، مشخص میشود . وظیفه ما درشرایط کنونی حفظ وحراست میراث مجاهدین وتلاش درجهت احیاء وبازسازی آن می باشد . » | ||
اين بيانيه بعدها در يك كتاب به نام ”آموزش و تشریح اطلاعیه تعیین مواضع” بصورت سوال و جواب مورد بررسي و موشكافي قرار گرفته است. در بخشي از اين كتاب | اين بيانيه بعدها در يك كتاب به نام ”آموزش و تشریح اطلاعیه تعیین مواضع” بصورت سوال و جواب مورد بررسي و موشكافي قرار گرفته است. در بخشي از اين كتاب دلايل ماركسيست شدن برخي افراد سازمان آورده شده است: | ||
==== دلايل ماركسيست شدن برخي افراد سازمان ==== | |||
مجاهدين در اين كتاب اين دلايل را اينگونه بر مي شمارند: | |||
مارکسیست شدن، یک جریان ایدئولوژیکی قوی در درون روشنفکران جامعه ما بوده است. لذا تنها در رابطه با مجاهدین شاهد آن نیستیم، بلکه این جریان قبل از مجاهدین وجود داشته و بعد ازآنها هم خواهد بود (البته چنانچه اسلام واقعی پا بگیرد وبتواند در جامعه خود را محققّ سازد، این جریان دیگر بصورت یک جریان ایدئولوژیکی قوی نخواهد بود.). | |||
جریان مارکسیست شدن افراد در سازمان، هم دارای ویژگیهای عام جریان مارکسیست شدن در جامعه، وهم خصوصیات خاص خود میباشد، که در زیر باین دلایل اشاره میکنیم. | |||
1ـ جاذبه ماركسيسم براي روشنفكران | |||
مارکسیسم در کادر جنبش جهانی ضد استثماری و ضد امپریالیستی، بخاطر داشتن مواضع انقلابی ونیز بلحاظ رشد فرهنگ وتئوریهای مدوّن آن سطح وسیع، و بویژه به عهده گرفتن رسالت دفاع از طبقه کارگر، حائز مقام و اعتبار خاصی شده است؛ درصورتیکه، بدلیل عملکرد ارتجاعی بسیاری از مدّعیانش، در سطح جهانی مارک ارتجاع خورده، و ضربات شدیدی به وجهة آن وارد آمده است. در اینجاست که روشن میشود، ارج و اعتبار موّحدین انقلابی، که در برابر این گرایش خودبهخودی مقاومت کرده، و با تحمّل تمام پیچیدگیها و اشکالات تحقیقاتی ومارکهای مختلف ذهنیت انقلابی خود را در کادر توحیدی میپرورند تا چه حدّ است. | |||
[null 2]-تکمیل نشدن کار ایدئولوژی | |||
باوجود اشکالات و ضعفهائی که در متن مذهب رایج وجود دارد، زدودن غبارهای شرکآلود طبقاتی، و پاک کردن زنگار قرون و اعصار از دامن آن و سرانجام تدوین اسلام اصیل و واقعی (که طبیعتاً بایستی پاسخگوی نیازهای تئوریک انقلاب باشد، آنهم با عالیترین آرمانهای تکاملی، که تازه بایستی در پیچیدهترین شرایط سیاسی نیز صورت گیرد )، رسالتی بس عظیم و سنگین است، که صرفنظر از قدرت و توان، احتیاج به زمانی طولانی دارد. سازمان ما از بدو تأسیس خود، رسالت انجام این مهّم را عهدهدار شده و نقش تاریخی خود را در جهت احیای اسلامی اصیل، آنهم در جریان عمل انقلابی، بخو بی شناخته است. در این رابطه است که علاوه بر دستاوردهای ارزنده درزمینة مسائل ایدئولوژیک، برای اولین بار در تاریخ مبارزات اخیر، دریک سازمان انقلابی، «گروه ایدئولوژی تشکیل میشود. ولی به علت پیچیدگی شرایط اجتماعی و سرعت تحوّلات، و مشکلات و مسائلی که در جریان عمل انقلابی ضرورتاً مطرح میشود (ضربة شهریور 50)، بالاجبار سازمان از تکمیل کار ایدئولوژی بازمیماند | |||
[null 3- برآورده نشدن قرار اولیه سازمان (قرار سال 44)، مبنی برتر بیت کادرهای همهجانبه بخصوص درزمینة ایدئولوژی] | |||
سازمان با تحلیل و بررسی مبارزات گذشته، اشکال اساسی و ضعف عمده این مبارزات را در «پیچیده بودن امر مبارزه ازیکطرف و سادهاندیشی مبارزین از طرف دیگر» تشخیص داد. لذا مبرمترین وظیفه خود را درمرحلة اول، تربیت کادرهای همه جانبه و بخصوص ایدئولوژیک قرارداد، ومی بینیم که بعد از مشروطه این اولین سازمان مخفی _انقلابی است، که موفق شده شش سال مداوم کار تئوریک بکند. این کار، ازآنجاکه برمبنای اعتقاد به مبارزة مسلحانه (به علّت حاکمیت خفقان و دیکتاتوری، و وجود تور پلیسی) و به شکل مخفی صورت گرفته است؛ لذا در کنار پرداختن به مسائل تئوریک (و در رأس آنها مسائل ایدئولوژیک)، به مسائل دیگری هم از قبیل: تشخیص تضاد اصلی، تدوین استراتژی و...، سازماندهی و برخورد قاطع با مسائل افراد و حل آنها، رفتن به فلسطین، مسأله هواپیما و...نیز مواجه بوده، که بالّطبع این مسائل مقدار زیادی از انرژی سازمان را بخود اختصاص دادهاند. | |||
از طرف دیگر شیوه سازماندهی مخفی، به علت شرایط سخت امنیتی و جو بالای پلیسی، دینامیسم و تحرّک روابط، و درنتیجه سرعت گردش امور و حل مسائل را، کم میکرد. باین دلیل، سازمان علیرغم موفقیتهای که در این زمینه بدست آورد، نتوانست بهاندازه کافی کادرهای همهجانبه و بخصوص ایدئولوژیک، در این فاصله تربیت کند.درنتیجه بعد ازضربة شهریور 50، که عناصر مسلّط به نقطهنظرهای ایدئولوژیک سازمان اکثراً دستگیر شدند، کیفیت سازمانی پائین آمد، و زمینة ایجاد بعضی ابهامات فراهم شد. همینطور زندان هائیکه که از کیفیت سازمانی پائینی بلحاظ ایدئولوژیک برخوردار بودند، از حل مسائل عاجز میماندند؛ نمونة بارز این جریان زندان شیراز میباشد. | |||
[null 4- آموزش ندادن دستاوردها و تعلیمات ایدئولوژیک در سطح وسیعی از کادرها بطور مکفی] | |||
ریشه اصلی اشکال فوق، همان است که در بررسی علّت سوم ضربه، از آن یادکردیم (برآورده نشدن قرار اولیه سازمان). البته صرفنظر از این مسئله، بیتجربگی و نو پائی سازمان نیز نقش قابل توجّهی در این امر داشته است. | |||
[null 5- بی توجّهی به کیفّیت نسبت به کمیت] | |||
این علّت نیز، بمثابة بخشی از همان علت سوم وفی الواقع معلول آن است. ولی بدلیل اهمیت آن و برای تأکید بیشتر روی آن بعلّت نقشی که درآیندة حرکت سازمان دارد، بطور جداگانه نیز قابلطرح است؛ چراکه بروز آن درگذشته، ارتباط نزدیکی بابی تجربگی و ناپختگی سازمان دارد. | |||
[null 6- ضربة شهریور 50، وازدست رفتن اکثریت قریب باتّفاق کادرهای ذیصلاح، بخصوص درزمینة ایدئولوژی] | |||
در سال 47 که سازمان کار روی استراتژی را شروع میکند، بنا بدلائل بالا و بخصوص ذهنیت نسبت به عمل (که این خود از عدم حل صحیح تضّاد بین تئوری و عمل ناشی میشود)، بسوی عمل بزرگ گرایش پیدامی کند، و تقریباً از سال 48 ببعد، اکثر نیروهای خود را صرف آماده شدن برای عمل بزرگ میکند، که این خود بمعنی عقب افتادن از شرایط است (چون نیروی خود را عمدتاً در این زمینه صرف میکند، بنابراین فرصت جمعبندی مداوم از شرایط و تطبیق با آن رانمی یابد.) بطور یکه با تحولاّت سال 49 و 50 در جامعه (جریان سیاهکل، دستگیری فدائیان،...کلاً بالا رفتن جوّ پلیسی در جامعه)، نمیتواند خود را کاملاً با شرایط تطبیق دهد؛ لذا در حال گذار از شکل سیاسی به سیاسی _نظامی، و آمادگی برای شروع از عمل بزرگ است، که ضربه میخورد. ابعاد این ضربه، که خود معلول نداشتن سازماندهی مناسب برای ورود بمرحلة عمل نظامی است، تا آنجا گسترش پیدامی کند که تقریباً تمام کادرهای ایدئولوژیک ازصحنة عمل خارج میشوند (یا شهید میشوند و یا بزندان میافتند.) | |||
لازم است یادآوری کنیم، که نبایستی از عدم حل صحیح تضّاد بین تئوری و عمل، برداشت یکجانبه و مکانیکی داشت، یعنی اینطور تصوّر کنیم که ماقبل از 50 کار تئوریک زیاد کردهایم، پس حالا باید بد نبال عمل برویم یا بالعکس. زیرا اگر ما به رابطة دیالکتیکی تئوری و عمل توجّه داشته باشیم، درخواهیم یافت که :«تئوری درجریان عمل انقلابی است که تدوین می شود » و «عمل انقلابی »بدون «تئوری عمل » بمنزلة نتیجه و حاصل جمع دو عامل به ترتیب زیراست: | |||
'''الف ذهنیت نسبت به عمل.''' | |||
'''ب- تکمیل نشدن کار ایدئولوژی و پیاده نشدن آن در سطح وسیعی از کادرها و ایجاد نشدن حصارها و مرزبندیهای مدون ایدئولوژیک.''' | |||
روشن است که ضربة شهریور و بخصوص گستردگی ابعاد آن، اساساً معلول عامل الف میباشد، ولی تحلیلی که در این رابطه، بلافاصله بعد ازضربة 50(و در آتمسفر نامساعد آن روز). از وضعیت کل سازمان و نقائص و تضادهای آن به عمل آمد، تحلیلی یکجانبه و یکبعدی بود. بدین معنی که در آن تحلیل، نهتنها ارزشها و دستاوردهای گرانقدر سازمان بفراموشی سپرده شد (بدلیل آثار منفی و خود بخو دی ناشی ازضربة شهریور)، بلکه نتایج عملگرایانهای نیز ببار آورد. بهعبارتدیگر در اهمیت «ذهنیت نسبت به عمل»، یا «دوری از عمل» درکلّ حیات سازمانی غلّو گردید، و خلاصه اهّمیت تقریباً مطلق پیدا کرد. بنحوی که کار تئوریک و در صدر آن کار ایدئولوژیک تا حدودی بفراموشی سپردهشده (که درسطور بعدی توضیح خواهیم داد)، و این بنوبه خود طبعاً زمینه را برای وارد شدن ضربة بعدی (ضربه اپورتونیستها در سال 54) آماده کرد. | |||
درصورتیکه، اگر ما بد نبال ضربة 50 موفق میشدیم، تضّاد بین تئوری و عمل را بطور دیالکتیکی وبنحو متناسب حل کنیم، دیگر از آثار و عواقب تحلیل یکجانبة مزبور، که نقص دور بودن و ذهنی بودن نسبت بعمل رامیدید، ولی اهمیت تئوری را درکلّ حیات تشکیلاتی ما چنانکه باید بها نمیداد، درامان میماندیم. قابلتوجه است که ضعف و یکجانبگی تحلیل مزبور، در آن موقع (بعد ازضربة شهریور) هیچ نمودی نداشت، امّا بعداً متظاهر شده و آثار زیا نبار خود را آشکار ساخت. | |||
[null 7- عمل زدگی] | |||
بر اساس تحلیلی که ازضربة 50 بهعملآمده بود، علّت اصلی ضربه «کار زیاد تئوریک»، و دور بودن از عمل (نظامی)، تشخیص دادهشده بود. سپس در اثر یک برخورد ساده و مکانیکی با حلّ این تضاد (آنچنانکه فوقاً تشریح شد)، که خود عمدتاً تحت تأثیر شرایط و متأثر از جّو بعد از ضربه بود، سازمان به عمل زدگی دچار شد. | |||
یعنی اینکه قسمت اعظم انرژی سازمان، به «عمل»(آنهم به عمل نظامی) اختصاص یافت و در مقابل، بکار «تئوریک» و «آموزش تعلیمات و دستاوردها» کمبها داده شد. درحالیکه این هر دو تواماً و دریک رابطة تنگاتنگ و ارگانیک با یکدیگر مفهوم پیدا میکنند. | |||
[null 8-بی توجّهی به نقش عامل ایدئولوژیک درحرکت سازمان ،که نمودآن بصورت:] | |||
[null الف –ترک تعلیمات سازمان.] | |||
[null ب – دنبال نکردن کار ایدئولوژی (این عامل که خود ازعملزدگی ناشی میشود، که با توجّه به نقش ایدئولوژی در سازمان، اهمیت ویژهای دارد.).] | |||
[null 9- گرایش به مارکسیسم در بعضی افراد] | |||
عملزدگی، کمبها دادن به ایدئولوژی و تعلیمات سازمان و فقدان کادرهای ذیصلاح درمجموع، زمینة گرایش به مارکسیسم را فراهم میکرد. | |||
[null 10-اپورتونیسم] | |||
باهمة دلایلی که در بالا گفته شد بازهم این ضعفها باعث نمیشود، که سازمان به این نحو متلاشی و بهاصطلاح مارکسیست! شود. نقش تعیینکننده رادراین تلاشی، اپورتونیسم چپنما بعهده دارد. چراکه علیرغم این ضعفها، بادّعای خود اپورتونیستها 50 درصد از کادرها در ین باصطلاح تغییر ایدئولوژی! تصفیهشده و از این گذشته، با آن شیوههای غیرانسانی و غیرانقلابی به حلّ تضّادهای درونی خلق میپردازند. همانطور که باز بودن در منزل (که امکان دزدی را تسهیل میکند)، | |||
بهیچوجه عمل خلاف دزد را توجیه نمیکند. پس عملکرد عامل اپورتونیسم و خیانت به سازمان است که بصورت عامل تعیینکننده تلاشی آنرا فعلیت میبخشد، و بهمین دلیل اپورتونیستها مسوٴول اصلی این تلاشی هستند. زیرا همین سازمان، با یک رهبری صحیح و متعادل (علیرغم وجود همه این ضعفها)، روی خط صحیح حرکت میکرد |
ویرایش