کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
بعد از رضاخان هم هیچ‌کدام از افراد گروهی که در زمان رضاشاه، دست به ترور می‌زدند، محکوم نشدند. و از آن بدتر این‌که محمدرضا شاه ترتیب عفو تمامی آنها را داد. شاه حتی به سرپاس مختاری آدمکش، پس از آزادی از زندان،‌ یک میلیون ریال هم پاداش داد.<ref>مجله خواندنی‌ها مورخ ۲۸فردر وین ۱۳۲۷</ref>
بعد از رضاخان هم هیچ‌کدام از افراد گروهی که در زمان رضاشاه، دست به ترور می‌زدند، محکوم نشدند. و از آن بدتر این‌که محمدرضا شاه ترتیب عفو تمامی آنها را داد. شاه حتی به سرپاس مختاری آدمکش، پس از آزادی از زندان،‌ یک میلیون ریال هم پاداش داد.<ref>مجله خواندنی‌ها مورخ ۲۸فردر وین ۱۳۲۷</ref>


'''نسل‌کشی عشایر ایران به‌دست رضاشاه '''
=== '''نسل‌کشی عشایر ایران به‌دست رضاشاه ''' ===
 
از نظر ترور و خفقان،‌ وضعیت مردم عادی هم تفاوت چندانی با رجال نداشت، بسیاری عشایر میهن‌پرستی که مرزهای کشور را در برابر هجوم بیگانگان حفظ کرده بودند نیز به دست رضاشاه قلع و قمع شدند. «ویلیام داگلاس»، قاضی مشهور دیوان عالی آمریکا، که در سال‌های ۱۳۲۸‌ و ۱۳۲۹ از ایران و مناطق عشایری جنوب‌ بازدید کرده، یک گزارش مستند از جنایت‌های رضاشاه منتشر کرد که موردتوجه محافل جهانی قرار گرفت. 
از نظر ترور و خفقان،‌ وضعیت مردم عادی هم تفاوت چندانی با رجال نداشت، بسیاری عشایر میهن‌پرستی که مرزهای کشور را در برابر هجوم بیگانگان حفظ کرده بودند نیز به دست رضاشاه قلع و قمع شدند. «ویلیام داگلاس»، قاضی مشهور دیوان عالی آمریکا، که در سال‌های ۱۳۲۸‌ و ۱۳۲۹ از ایران و مناطق عشایری جنوب‌ بازدید کرده، یک گزارش مستند از جنایت‌های رضاشاه منتشر کرد که موردتوجه محافل جهانی قرار گرفت. 


خط ۱۹۷: خط ۱۹۶:
این سند که اکنون نیز در کتابخانه سلطنتی بلژیک در دسترس همگانی است، ثابت می‌کند که طرح راه‌آهنی که رضاشاه کشید، یک طرح استعماری انگلستان برای منافع پیشبرد اهداف خودش بوده است.  
این سند که اکنون نیز در کتابخانه سلطنتی بلژیک در دسترس همگانی است، ثابت می‌کند که طرح راه‌آهنی که رضاشاه کشید، یک طرح استعماری انگلستان برای منافع پیشبرد اهداف خودش بوده است.  


سال ۱۹۱۷ میلادی، اسناد راه‌آهنی که بریتانیا در نظر داشت در ایران احداث کند، در یک کتاب در هلند منتشر شد. نقشه و اطلاعات آن طرح را سال‌ها بعد یک دانشجوی ایرانی در اروپا به اسم مهندس عطایی که سال‌های ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ در برلین تحصیل می‌کرده، به دست‌آورد و در سال ۱۳۰۸ خورشیدی به‌عنوان یک طرح استعماری افشا کرد، اما به فاصله کمی آن‌چنان تحت فشار قرار گرفت که در اتاق انتظار سفارت ایران در برلین خودکشی کرد. بعدها سرمقاله روزنامه مرد امروز شماره ۴۰ مورخ ۲۳تیر ۱۳۲۴ا ین مورد را افشا کرد.<ref>حسین مکی، گذشته چراغ راه آینده ص ۲۵ – ۲۶</ref>
سال ۱۹۱۷ میلادی، اسناد راه‌آهنی که بریتانیا در نظر داشت در ایران احداث کند، در یک کتاب در هلند منتشر شد. نقشه و اطلاعات آن طرح را سال‌ها بعد یک دانشجوی ایرانی در اروپا به اسم مهندس عطایی که سال‌های ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ در برلین تحصیل می‌کرده، به دست‌آورد و در سال ۱۳۰۸ خورشیدی به‌عنوان یک طرح استعماری افشا کرد، اما به فاصله کمی آن‌چنان تحت فشار قرار گرفت که در اتاق انتظار سفارت ایران در برلین خودکشی کرد. بعدها سرمقاله روزنامه مرد امروز شماره ۴۰ مورخ ۲۳تیر ۱۳۲۴ا ین مورد را افشا کرد.<ref>کتاب گذشته چراغ راه آینده ص ۲۵ – ۲۶</ref>


=== طرح راه‌آهن شمالی‌-جنوبی صرفه‌ اقتصادی‌ نداشت ===
=== طرح راه‌آهن شمالی‌-جنوبی صرفه‌ اقتصادی‌ نداشت ===
راه‌آهن شمالی‌ - جنوبی به‌قول روزنامه‌های همان روزگار، تنها راه‌آهنی بود که هیچ‌یک از قطب‌های جمعیتی ایران را به همدیگر وصل نمی‌کرد، خاصیت ترانزیت نداشت و تنها ویژگی‌اش، امکان استراتژیکی آن، برای دستیابی به روسیه(شوروی) بود.
دکتر مصدق از مخالفان جدی طرح راه‌آهن شمالی‌-جنوبی رضاشاه بود، وی در خاطرات خود نوشته است:<blockquote>«گفتم هر کس به این لایحه(احداث راه‌آهن) رأی بدهد خیانتی است که به وطن خود نموده است (این حرفم) شاه فقید (یعنی رضاشاه)‌ را عصبانی کرد... در بادی امر نظریاتم این بود: راه‌آهنی که ترانزیت بین‌المللی ندارد، نه فقط در ایران بلکه در بسیاری ممالک دیگر که عده ساکنان آن کم است، مفید نیست».<ref>خاطرات و تالمات مصدق انتشارات علمی تهران ۱۳۶۵ ص۳۵۰ و ۳۵۱</ref></blockquote>مصدق در جای دیگر گفت:<blockquote>'''«'''هر چه کرده‌اند خیانت است و خیانت. با این‌که همگان به سودمندی راه‌آهن شرق و غرب چه از لحاظ تجاری و چه از لحاظ نظامی آگاه بوده و اعتقاد داشتند که این مسیر کاربردهای فراوانی دارد، ولی رضاشاه آن را نپذیرفت. این موضوع... ناشی از نفوذ انگلیسی‌ها بر دستگاه سیاست‌گذاری رضاشاه بود».<ref>ایرج افشار، خاطرات و تألمات دکتر محمد مصدق، تهران، چاپ پنجم، انتشارات محمدعلی علمی ص ۳۵۱ به بعد</ref></blockquote>رضاشاه، راه‌آهن ایران را طبق خواسته بریتانیا و با پول مردم  ایران احداث کرد و به حرف مخالفین احداث راه‌آهن گوش نکرد. مصدق در مجلس ششم در این باره نکات مهمی مطرح کرد و گفت:‌
دکتر مصدق از مخالفان جدی طرح راه‌آهن شمالی‌-جنوبی رضاشاه بود، وی در خاطرات خود نوشته است:<blockquote>«گفتم هر کس به این لایحه(احداث راه‌آهن) رأی بدهد خیانتی است که به وطن خود نموده است (این حرفم) شاه فقید (یعنی رضاشاه)‌ را عصبانی کرد... در بادی امر نظریاتم این بود: راه‌آهنی که ترانزیت بین‌المللی ندارد، نه فقط در ایران بلکه در بسیاری ممالک دیگر که عده ساکنان آن کم است، مفید نیست».<ref>خاطرات و تالمات مصدق انتشارات علمی تهران ۱۳۶۵ ص۳۵۰ و ۳۵۱</ref></blockquote>مصدق در جای دیگر گفت:<blockquote>'''«'''هر چه کرده‌اند خیانت است و خیانت. با این‌که همگان به سودمندی راه‌آهن شرق و غرب چه از لحاظ تجاری و چه از لحاظ نظامی آگاه بوده و اعتقاد داشتند که این مسیر کاربردهای فراوانی دارد، ولی رضاشاه آن را نپذیرفت. این موضوع... ناشی از نفوذ انگلیسی‌ها بر دستگاه سیاست‌گذاری رضاشاه بود».<ref>ایرج افشار، خاطرات و تألمات دکتر محمد مصدق، تهران، چاپ پنجم، انتشارات محمدعلی علمی ص ۳۵۱ به بعد</ref></blockquote>رضاشاه، راه‌آهن ایران را طبق خواسته بریتانیا و با پول مردم  ایران احداث کرد و به حرف مخالفین احداث راه‌آهن گوش نکرد. مصدق در مجلس ششم در این باره نکات مهمی مطرح کرد و گفت:‌


خط ۲۱۷: خط ۲۱۸:
دکتر مصدق در خاطرات خود این نکته را به‌روشنی توضیح داده و نوشته است: <blockquote>«در جلسه ۲اسفند ۱۳۰۵ مجلس شورا گفتم برای ایجاد راه، دو خط بیشتر نیست: آن که ترانزیت بین‌المللی دارد ما را به بهشت می‌برد، و راهی که به‌منظور سوق‌الجیشی ساخته شود، ما را به جهنم!</blockquote><blockquote>و علت بدبختی‌های ما هم در جنگ بین‌الملل دوم همین راهی بود که اعلیحضرت شاه فقید ساخته بودند. و اکنون آنچه از این راه‌آهن ایران عاید می‌شود، مبلغی در حدود ۲۸۰میلیون تومان است که ۵۵درصد آن صرف هزینه‌های اداری... و ۴۵درصد بقیه به مصرف تعمیرات رسیده است. و از بابت سود سرمایه و استهلاک، دیناری عاید دولت نشده و باری است که باید به دوش مالیات‌دهندگان گذارده شود.</blockquote><blockquote>ساختن راه‌آهن در این خط، هیچ دلیلی نداشت جز این‌که می‌خواستند از آن استفاده سوق‌الجیشی کنند و دولت انگلیس هم در هر سال مقدار زیادی آهن به ایران بفرو شد و از این راه پولی را که دولت از معادن نفت می‌برد، (دوباره)‌ وارد انگلیس کند!...».</blockquote>
دکتر مصدق در خاطرات خود این نکته را به‌روشنی توضیح داده و نوشته است: <blockquote>«در جلسه ۲اسفند ۱۳۰۵ مجلس شورا گفتم برای ایجاد راه، دو خط بیشتر نیست: آن که ترانزیت بین‌المللی دارد ما را به بهشت می‌برد، و راهی که به‌منظور سوق‌الجیشی ساخته شود، ما را به جهنم!</blockquote><blockquote>و علت بدبختی‌های ما هم در جنگ بین‌الملل دوم همین راهی بود که اعلیحضرت شاه فقید ساخته بودند. و اکنون آنچه از این راه‌آهن ایران عاید می‌شود، مبلغی در حدود ۲۸۰میلیون تومان است که ۵۵درصد آن صرف هزینه‌های اداری... و ۴۵درصد بقیه به مصرف تعمیرات رسیده است. و از بابت سود سرمایه و استهلاک، دیناری عاید دولت نشده و باری است که باید به دوش مالیات‌دهندگان گذارده شود.</blockquote><blockquote>ساختن راه‌آهن در این خط، هیچ دلیلی نداشت جز این‌که می‌خواستند از آن استفاده سوق‌الجیشی کنند و دولت انگلیس هم در هر سال مقدار زیادی آهن به ایران بفرو شد و از این راه پولی را که دولت از معادن نفت می‌برد، (دوباره)‌ وارد انگلیس کند!...».</blockquote>


حداقل برای ایرانیان و علاقه‌مندان مسأله ایران،‌ یکی از بحث‌برانگیزترین راه‌آهن‌های جهان بوده است. راه‌آهنی که به‌قول روزنامه‌های همان روزگار، تنها راه‌آهنی بود که هیچ‌یک از قطب‌های جمعیتی ایران را به همدیگر وصل نمی‌کرد، خاصیت ترانزیت نداشت و تنها ویژگی‌اش، امکان استراتژیکی آن، برای دستیابی به روسیه(شوروی) بود.
== ثروت رضاخان  ==
رضاخان که به قول پسرش محمدرضا یک قزاق ساده و فقیر بود و هیچ ثروتی نداشت، ولی به بزرگترین ثروتمند ایران تبدیل شد.


البته درک واقعیت ایجاد راه‌آهن توسط رضاشاه به‌عنوان یک طرح استعماری، نیاز به دید وسیع‌تری دارد. 
روزنامه آژیر شماره ۱۸۸ مورخ ۱۶شهریور ۱۳۲۳ در این مورد نوشته است: <blockquote>«سپرده رضاخان در بانکهای خارج، مبلغ ۳۶۰میلیون دلار حدس زده می‌شود!».<ref>کتاب گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۲</ref></blockquote>گزارش شهرداری تهران در همان دوران نیز قابل‌توجه است که در گزارش شهرداری تهران آمده بود:


راه‌آهن، زیرساخت بنیادین وجه تولید جدید
«سالی ۷۰ملیون تومان عواید املاک و مستغلات شاه سابق بود».<ref>گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۱</ref>


توضیحات دکتر مصدق 
حسین مکی در تاریخ ۲۰ساله درباره میزان ثروت رضاشاه نوشته است: <blockquote>«رضا خان پس از نشستن به تخت سلطنت، حدود ۴۴هزار سند از دست مردم گرفت و املاک و زمین‌های روستاییان گیلان و مازندران، تنکابن و نور و بسیاری جاهای دیگر را مالک شد».<ref>حسین مکی در تاریخ ۲۰ساله ج ۶ص ۱۳۵</ref></blockquote>رضاخان تمامی املاک غصبی را با شکنجه از صاحبان اصلی آنها می‌گرفت. تنها برخی از آن موارد بعداً افشا شد، میزان حقیقی هرگز روشن نشد.


دکتر مصدق ماهیت استعماری ایجاد راه‌آهن در ایران را توضیح می‌دهد 
روزنامه کوشش شماره ۴۷۷۲ مورخ ۱۴آذر ۱۳۲۰ در مورد املاک غصبی رضاخان نوشت: <blockquote>«اغلب این بیچارگان کسانی هستند که به ضرب شلاق و شکنجه و بر اثر اقامت در زندان ناچار شده‌اند املاک و مزارع خود را در مقابل چند شاهی و احیانا بدون دریافت چند شاهی به رؤسای املاک دربار شاه واگذارکنند... زارع بدبخت و دهقان بیچاره مازندرانی را به روزی انداخته‌اند که نه کفش در پا و نه لباس در بر و نه برنج در خانه دارد و شب تا صبح نظیر انسانهای ماقبل تاریخ به‌واسطه نداشتن بنیه خرید دو سیر نفت، در تاریکی نشسته و می‌خوابد».<ref>گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۴</ref></blockquote>«موید احمدی» نماینده مجلس، در جلسه اول مهرماه ۱۳۲۰ مجلس شورای‌ ملی با اشاره به برداشت‌های غیرقانونی رضاشاه از عایدات نفتی کشور گفت: «ما الآن مقابل ۳۱میلیون لیره مخارجی هستیم که اصلاً نمی‌دانیم چطور خرج شده؟!».


علت پانگرفتن صنایع مادر در ایران
حسین مکی در کتاب تاریخ ۲۰ساله، جلد ۸ صفحه ۹۱ از وزیر دارایی وقت، دکتر سجادی، نقل کرده است که: «رضا شاه هنگام ترک ایران، ۶۸میلیون تومان در حساب شخصی خود در بانک ملی داشت».


مصدق، علت پا‌نگرفتن صنایع مادر از قبیل ذوب آهن در ایران را هم از پیامدهای همین خط استعماری می‌دانست و در کتاب خاطراتش در پاسخ به دعاوی و لاف و گزاف‌های محمدرضا شاه در کتاب «مأموریت برای وطنم» مفصل به آن اشاره کرده و می‌نویسد: «علت سرنگرفتن ذوب آهن در این مملکت همین منافع متعارضه انگلیس است... علاقمندی دولت انگلیس به فروش آهن به قدری‌ است که بعد از ۲۸مرداد و سقوط دولت من یعنی در ۱۳مهر ۱۳۳۲ که ”ایدن“(وزیرخارجه انگلیس)... به ”دنیس رایت“ کاردار سفارت انگلیس در تهران امر نمود پیشنهاد فروش آهن را که در زمان تصدی من هیچ به ایران وارد نشده بود، هر چه زودتر به دولت ایران تقدیم کند و الحق که شاهنشاه هم در این باره هیچ فروگذار نفرموده و در آخر کتاب ”مأموریت برای وطنم“ در فصل ۱۴ می‌فرمایند ”تأکید کردم و از وزیر مسئول خواستم برای اتمام یکی از خطوط آهن، تاریخ معینی را تعیین کند“ و ”ژرژ پنی“ یکی از مدیران عالیرتبه شرکت ”یونایتد استیل“ بزرگترین کنسرسیوم فولادسازی انگلستان هم به ایران آمد تا بتواند به‌طور مستقیم با عده‌یی وزرا و سایر مقامات عالیه‌ٔ دولتی راه‌آهن، راجع به فروش ریل مورد احتیاج... وارد مذاکره شود». 
منوچهر فرمانفرماییان، سفیر شاه در ونزوئلا، از قول عبدالحسین هژیر، وزیر دربار و نخست‌وزیر شاه در سال ۱۳۲۷، عدد و رقم‌های دیگری نقل کرده است. وی گفته: «هژیر در اوایل دهه ۲۰ برای بازپس‌گیری دارایی رضاشاه(که مبلغی بالغ بر ۲۰ تا ۳۰میلیون پوند بوده و دولت انگلیس تا پس از جنگ آن را توقیف کرده بود) سفری به انگلستان داشته‌است». این مطلب را پژوهشگر معروف مسایل ایران «استفانی کرونین» در کتابش به اسم «رضاشاه و شکل‌گیری ایران نوین» مفصل توضیح داده است.


تفاوت راه‌کار مصدق و رضاشاه 
به هر حال، میزان دقیق ثروت رضاشاه هرگز مشخص نشد. گرچه که ثروتهای افسانه‌ای فرزندان وی پس از سقوط سلطنت، نشان از کم و کیف اموال مسروقه مردم ایران به دست وی، پسر و دیگر اعضای خانواده‌اش می‌دهد.همچنین تصرف به زور اموال و املاک امیر عشایر خلخالی ,اقبال السلطنه ماکویی ,سردار معزز بجنوردی و خوانین بختیاری و غصب املاکی به وسعت سرزمین بلژیک به نفع خود و خانواده اش ..
 
کتاب خاطرات دکتر مصدق 
 
و این در واقع داستان راه‌آهنی است که رضاشاه در جهت منافع انگلستان ساخت. برای:
* اجرای طرح‌های نظامی بریتانیا در مرزهای جنوبی دولت شوروی بعد از انقلاب اکتبر
* و برای بازاریابی آهن بریتانیا در ایران
* و نهایتاً هم عاملی شد برای اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و دسترسی بریتانیا و به مرزهای شوروی. امری که رضاشاه خودش هم موقع اخراجش از ایران به آن اشاره کرده بود!
 
== ثروت رضاخان  ==
همچنین تصرف به زور اموال و املاک امیر عشایر خلخالی ,اقبال السلطنه ماکویی ,سردار معزز بجنوردی و خوانین بختیاری و غصب املاکی به وسعت سرزمین بلژیک به نفع خود و خانواده اش ..


ثروت رضاخان
ثروت رضاخان
یکی از جدی‌ترین نکاتی که البته پیرامون دزدی‌ها و چپاول مالی رضاشاه مطرح شد اما تنها پس از اخراج او از ایران امکان علنی کردنش پیدا شد، میزان ثروت رضاشاه بود که پیش از سلطنت هیچ ثروتی نداشت و به‌قول پسرش محمدرضاشاه، تنها یک قزاق فقیر بود.


گرچه که در مورد میزان دارایی‌های رضاشاه اعداد و ارقام مختلفی مطرح شده اما نکته قابل‌توجه این است که به‌شهادت اسناد تمام آن عدد و رقم‌های متفاوت، یک وجه مشترک دارند و آن، نجومی بودن آن‌هاست.
گرچه که در مورد میزان دارایی‌های رضاشاه اعداد و ارقام مختلفی مطرح شده اما نکته قابل‌توجه این است که به‌شهادت اسناد تمام آن عدد و رقم‌های متفاوت، یک وجه مشترک دارند و آن، نجومی بودن آن‌هاست.
روزنامه آژیر شماره ۱۸۸ مورخ ۱۶شهریور ۱۳۲۳ در این مورد نوشته است: «سپرده رضاخان در بانکهای خارج، مبلغ ۳۶۰میلیون دلار حدس زده می‌شود!».(گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۲)
گزارش شهرداری تهران در همان دوران نیز قابل‌توجه است که پس از اخراج رضاشاه از ایران جرأت بیان پیدا کرده بود. در گزارش شهرداری تهران آمده بود: «سالی ۷۰ملیون تومان عواید املاک و مستغلات شاه سابق بود».(گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۱)
حسین مکی در تاریخ ۲۰ساله ج ۶ص ۱۳۵ درباره میزان ثروت رضاشاه نوشته است: «رضا خان پس از نشستن به تخت سلطنت، حدود ۴۴هزار سند از دست مردم گرفت و املاک و زمینهای روستاییان گیلان و مازندران، تنکابن و نور و بسیاری جاهای دیگر را مالک شد».
رضاخان تمامی املاک غصبی را با شکنجه از صاحبان اصلی آنها می‌گرفت. تنها برخی از آن موارد بعداً افشا شد، میزان حقیقی هرگز روشن نشد.
روزنامه کوشش شماره ۴۷۷۲ مورخ ۱۴آذر ۱۳۲۰ در مورد املاک غصبی رضاخان نوشت: «اغلب این بیچارگان کسانی هستند که به ضرب شلاق و شکنجه و بر اثر اقامت در زندان ناچار شده‌اند املاک و مزارع خود را در مقابل چند شاهی و احیانا بدون دریافت چند شاهی به رؤسای املاک دربار شاه واگذارکنند... زارع بدبخت و دهقان بیچاره مازندرانی را به روزی انداخته‌اند که نه کفش در پا و نه لباس در بر و نه برنج در خانه دارد و شب تا صبح نظیر انسانهای ماقبل تاریخ به‌واسطه نداشتن بنیه خرید دو سیر نفت، در تاریکی نشسته و می‌خوابد».(گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۴)
«موید احمدی» نماینده مجلس، در جلسه اول مهرماه ۱۳۲۰ مجلس شورای‌ ملی با اشاره به برداشت‌های غیرقانونی رضاشاه از عایدات نفتی کشور گفت: «ما الآن مقابل ۳۱میلیون لیره مخارجی هستیم که اصلاً نمی‌دانیم چطور خرج شده؟!».
حسین مکی در کتاب تاریخ ۲۰ساله، جلد ۸ صفحه ۹۱ از وزیر دارایی وقت، دکتر سجادی، نقل کرده است که: «رضا شاه هنگام ترک ایران، ۶۸میلیون تومان در حساب شخصی خود در بانک ملی داشت».
منوچهر فرمانفرماییان، سفیر شاه در ونزوئلا، از قول عبدالحسین هژیر، وزیر دربار و نخست‌وزیر شاه در سال ۱۳۲۷، عدد و رقم‌های دیگری نقل کرده است. وی گفته: «هژیر در اوایل دهه ۲۰ برای بازپس‌گیری دارایی رضاشاه(که مبلغی بالغ بر ۲۰ تا ۳۰میلیون پوند بوده و دولت انگلیس تا پس از جنگ آن را توقیف کرده بود) سفری به انگلستان داشته‌است». این مطلب را پژوهشگر معروف مسایل ایران «استفانی کرونین» در کتابش به اسم «رضاشاه و شکل‌گیری ایران نوین» مفصل توضیح داده است.
به هر حال، میزان دقیق ثروت رضاشاه هرگز مشخص نشد. گرچه که ثروتهای افسانه‌ای فرزندان وی پس از سقوط سلطنت، نشان از کم و کیف اموال مسروقه مردم ایران به دست وی، پسر و دیگر اعضای خانواده‌اش می‌دهد.


'''خرید رادیوی معمولی با مجوز امنیتی!'''
'''خرید رادیوی معمولی با مجوز امنیتی!'''
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری