کاربر:Ehsan/صفحه تمرین2: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
وقتی مبارزه برای آزادی و عدالت، فراتر از محدوده ی یک کارخانه‌رفته و تمامی اقشار را شامل می‌شود، باز هم به نسبت قبل تشکیلات منسجم تری را نیاز دارد. اگر این مبارزه در کادر حاکمیت باشد نوعی مبارزه‌ی رفرمیستی (اصلاح‌طلبانه) خواهد بود اما اگر حاکمیت هیچ‌گونه رفرم یا اصلاحی را پذیرا نباشد و سرکوب را به شکلی خشن اعمال کند، آنگاه ضرورت بنای یک تشکیلات بسیار قوی، پیچیده،‌منسجم و منظم، خود را بارز می‌کند. در چنین حالتی برای مبارزه باید تشکیلاتی انقلابی ساخت. تشکیلاتی که چه بسا دارای بخش‌های نظامی، سیاسی، مالی و... بوده و بر آن قوانین و ضوابط بسیاری حاکم باشد. تشکیلاتی با استراتژی و تاکتیک، در غیر اینصورت هرگز امکان مقاومت در برابر یک قدرت توتالیتر و سرکوبگر وجود نداشته و پیروزی و تحقق آرمان آزادی و برابر امکان‌پذیر نیست.'''  '''
وقتی مبارزه برای آزادی و عدالت، فراتر از محدوده ی یک کارخانه‌رفته و تمامی اقشار را شامل می‌شود، باز هم به نسبت قبل تشکیلات منسجم تری را نیاز دارد. اگر این مبارزه در کادر حاکمیت باشد نوعی مبارزه‌ی رفرمیستی (اصلاح‌طلبانه) خواهد بود اما اگر حاکمیت هیچ‌گونه رفرم یا اصلاحی را پذیرا نباشد و سرکوب را به شکلی خشن اعمال کند، آنگاه ضرورت بنای یک تشکیلات بسیار قوی، پیچیده،‌منسجم و منظم، خود را بارز می‌کند. در چنین حالتی برای مبارزه باید تشکیلاتی انقلابی ساخت. تشکیلاتی که چه بسا دارای بخش‌های نظامی، سیاسی، مالی و... بوده و بر آن قوانین و ضوابط بسیاری حاکم باشد. تشکیلاتی با استراتژی و تاکتیک، در غیر اینصورت هرگز امکان مقاومت در برابر یک قدرت توتالیتر و سرکوبگر وجود نداشته و پیروزی و تحقق آرمان آزادی و برابر امکان‌پذیر نیست.'''  '''


== رابطه بين ايدئولوژی و تشكيلات==
== رابطه بين ايدئولوژی و تشكيلات در سازمان‌های انقلابی==


==== تعریف ایدئولوژی====
==== تعریف ایدئولوژی====
خط ۳۶: خط ۳۶:


ایدئولوژی مجموعه‌ی باورهایی است که تمامی موضع‌گیری‌های ما را سمت. بایدها و نباید‌های ما را مشخص می‌کند و در نهایت چگونگی زندگی  ما را شکل می‌دهد.   
ایدئولوژی مجموعه‌ی باورهایی است که تمامی موضع‌گیری‌های ما را سمت. بایدها و نباید‌های ما را مشخص می‌کند و در نهایت چگونگی زندگی  ما را شکل می‌دهد.   
=== تعریف شکل و محتوا ===
شکل و محتوا (فرم) یا همان ماده (matter)  و صورت (form) تعابیر مختلفی دارند. همچنین از آنها در فلسفه با نام جوهر و صورت نیز یاد شده است. جوهر آن بخش از ماهیت شیء است که شیء هرگونه دگرگونی بپذیرد، آن جانب وجودی همچنان باقی می‌ماند
چند مثال:
اگر از یک کیلو «موم» در قالبی معین مقداری مکعب یا کره یا مخروط یا استوانه بسازیم، صورت‌های ما متفاوت است، ولی مادة ما یکسان است که همان موم است. حال اگر همان کره یا مکعب را یک بار از خمیر و یک بار از موم و یک بار از شکلات بسازیم، صورت ما که همان کره یا مکعب است، ثابت است و مادة ما متفاوت شده است.<ref>فرم چیست- دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی</ref>
یک کلاس درس ممکن است در نقاط مختلف دنیا به اشکال مختلفی ایجاد شود. در مناطق فقیر نشین تعدادی دانش آموز روی زمین نشسته و به سخنان معلم گوش می‌دهند. در شهرها کلاس‌های درس دارای نیم‌کت و تخته سیاه است. در کشورهای پیشرفته تر ممکن است یک کلاس با کمک گرفتن از رایانه و وایدسکرین برگزار شود. اشکال در این کلاس‌ها مختلف هستند اما ماده یا محتوا همان کلاس است. پس آن بخش از این پدیده که تغییر ناپذیر است کلاس است، اگر چه شکل برگزاری آن ممکن است در هر جا متفاوت باشد.
به این ترتیب هر پدیده داری شکل و محتوا است.
از سویی هر محتوا نیاز به یک شکل مناسب دارد. به عنوان مثال آب را  به مثابه‌ی محتوا می‌توان در یک پارچ به مثابه شکل یا ظرف ریخت. اما  مواد مذاب تنها در پاتیل های مخصوص ریخته می‌شود و اگر در یک پارچ ریخته شود هم پارچ را ازبین برده و هم خود مواد مذاب روی زمین ریخته و از میان می‌رود.
پس برای تحقق یک محتوا یا ماده، باید فرم و شکل مناسب با آنرا در نظر گرفت.
=== تشکیلات شکل متناسب با هدف ===
وقتی قصد داریم جامعه را تغییر داده، هدف یا به عبارتی یک محتوای سیاسی، اجتماعی و ... را محقق کنیم، نیاز به ایجاد شکل مناسب با آن داریم. این موضوع بخصوص زمانی ضرورت می‌یابد که آن هدف، خود در برگیرنده‌ی یک نظام فکری سامانمند باشد. پس آن نظام فکری یا به عبارتی همان ایدئولوژی نیاز به ظرفی برای تحقق دارد تا بتواند هدف نهایی خود را محقق کند. در صورتی که ظرف یا شکل مناسب برای آن ایدئولوژی فراهم نگردد، آن ایدئولوژی قادر به تحقق اهداف خود نخواهد بود.
مثال یک :
لنين خود عضو حزب سوسيال دمكرات روسيه بود و آن را  حزب سوسيال- دمكرات طبقه كارگر روسيه معرفي مي‌كرد. لنین در این حزب بسیار فعال بود اما هنگامی که ديد با وجود جريانهاي انحرافي در آن ، مبارزه انقلابي اش پيش نمي رود،، آنرا به عنوان ظرف مناسب برای تحقق آرمان‌های روسیه نامناسب تشخیص داده و حزب کمونیست را تشکیل داد.
مثال دو:
در سال ۱۳۴۰در فضای باز سیاسی موجود در ایران احزابی چون جبهه‌ی ملی دوم و نهضت آزادی فعالیت‌های نسبی داشتند. اما در سال ۱۳۴۱ پس از سرکوب <blockquote></blockquote> 


==منابع ==
==منابع ==
<references />
<references />

منوی ناوبری