ناهید همت‌آبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹
بارگذاری عکس
بدون خلاصۀ ویرایش
(بارگذاری عکس)
خط ۳۹: خط ۳۹:


پدر کارمند وزارت دارایی و مادر بانویی بسیار فرهیخته و در زمره بانوانی بود که در زمان خود پس از یازده سال تحصیل، به دریافت دیپلم متوسطه نایل می­شدند که او نیز پس از پایان تحصیلات و اخذ دیپلم از ” درّه­المدارس“ در تهران، مدتی نیز سمت ناظم را در همین دبیرستان برعهده گرفت. این دبیرستان بعداً  آزرم نامیده شد. مادر در نواختن تار نیز دستی داشت و به­‌گفته خودش تحت شرایط دوران و با ممنوعیت موسیقی برای بانوان، ساز را نیز باید هنگام رفتن نزد استاد ناچار زیر چادر و چاقچور پنهان و حمل نموده و آموزش و فراگیری آن هم نه با متد علمی متداول بلکه از طریق گوش و به­‌‌اصطلاح، سینه به سینه بوده است. پدر نیز از صوتی بسیار خوش و دلنشین برخودار بود که بستگان و خود او نیز به‌‌شوخی آن را حاصل روضه­‌خوانی ­پدر دانسته و به این بهانه پدر بزرگ را نیز با دانش گسترده و تسلط بسیار او به علوم، معارف و شعر به طنزگویی درباره آخوندها ترغیب می­نمودند.
پدر کارمند وزارت دارایی و مادر بانویی بسیار فرهیخته و در زمره بانوانی بود که در زمان خود پس از یازده سال تحصیل، به دریافت دیپلم متوسطه نایل می­شدند که او نیز پس از پایان تحصیلات و اخذ دیپلم از ” درّه­المدارس“ در تهران، مدتی نیز سمت ناظم را در همین دبیرستان برعهده گرفت. این دبیرستان بعداً  آزرم نامیده شد. مادر در نواختن تار نیز دستی داشت و به­‌گفته خودش تحت شرایط دوران و با ممنوعیت موسیقی برای بانوان، ساز را نیز باید هنگام رفتن نزد استاد ناچار زیر چادر و چاقچور پنهان و حمل نموده و آموزش و فراگیری آن هم نه با متد علمی متداول بلکه از طریق گوش و به­‌‌اصطلاح، سینه به سینه بوده است. پدر نیز از صوتی بسیار خوش و دلنشین برخودار بود که بستگان و خود او نیز به‌‌شوخی آن را حاصل روضه­‌خوانی ­پدر دانسته و به این بهانه پدر بزرگ را نیز با دانش گسترده و تسلط بسیار او به علوم، معارف و شعر به طنزگویی درباره آخوندها ترغیب می­نمودند.
 
[[پرونده:ناهید همت آبادی در حال اجرای برنامه .jpg|جایگزین=ناهید همت آبادی در حال اجرای برنامه|بندانگشتی|ناهید همت آبادی در حال اجرای برنامه]]
علاقه وافر مادر به موسیقی او را اما سرانجام واداشت تا یگانه دختر خود را نیز در یازده سالگی و با خرید ساز ویلن به معلم خصوصی موسیقی بسپارد و گرچه گذشت زمان نیز شاهد هیچ پیشرفت چشمگیری در آموختن یا خوش­نوازی ساز فرزند نبود اما مادر بی­اندکی سرخوردگی و نومیدی چاره کار را تنها در انتخاب هنرآموزی جدید دانسته و موضوع را مصرانه پی گرفته به انجام رساند، البته هم‌چنان بدون نتیجه و بی‌آن که هنرجوی جوان حتی یکی از دستگاه­­های موسیقی ایرانی را به درستی فراگرفته یا به‌خوبی بنوازد.
علاقه وافر مادر به موسیقی او را اما سرانجام واداشت تا یگانه دختر خود را نیز در یازده سالگی و با خرید ساز ویلن به معلم خصوصی موسیقی بسپارد و گرچه گذشت زمان نیز شاهد هیچ پیشرفت چشمگیری در آموختن یا خوش­نوازی ساز فرزند نبود اما مادر بی­اندکی سرخوردگی و نومیدی چاره کار را تنها در انتخاب هنرآموزی جدید دانسته و موضوع را مصرانه پی گرفته به انجام رساند، البته هم‌چنان بدون نتیجه و بی‌آن که هنرجوی جوان حتی یکی از دستگاه­­های موسیقی ایرانی را به درستی فراگرفته یا به‌خوبی بنوازد.


۲۵۱

ویرایش