انقلاب ضد سلطنتی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
|نتیجه=بیروزی انقلاب ضد سلطنتی در۲۲ بهمن ۱۳۵۷ -سرنگونی نظام سلطنتی پهلوی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران
|نتیجه=بیروزی انقلاب ضد سلطنتی در۲۲ بهمن ۱۳۵۷ -سرنگونی نظام سلطنتی پهلوی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران
}}
}}
'''انقلاب ۱۳۵۷ ایران''' یا انقلاب ضد سلطنتی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی ( ۱۱فوریه ۱۹۷۹) با قیام مردم ایران بر ضد حکومت پهلوی به پیروزی رسید و طی آن نظام شاهنشاهی پهلوی سرنگون و نظام جمهوری اسلامی جایگزین آن شد. این انقلاب یک اتفاق خلق‌الساعه نبود بلکه محصول مبارزات ضد دیکتاتوری مردم ایران طی سالیان دراز از زمان مشروطه برای رسیدن به دموکراسی و آزادی بود. در واقع انقلاب مشروطه حرکتی بارز در تمام منطقه‌ی خاورمیانه بود. جنبشی با رهبری بورژوازی ملی بر علیه دربار فئودال قاجار که البته همیشه بر اثر دخالت قدرتهای خارجی و دخالت عناصر وابسته به آنها ناکام مانده بود و نتوانسته بود اهداف خود را محقق کند. در نهایت نیز با کودتای رضاخان و حمایت انگلستان، نظام سلطنت پهلوی بر ایران حاکم شد عملا نظام مشروطه ناکام ماند. در دوران رضاخان و فرزندش محمدرضا شاه بورژوازی ملی ایران به کلی نابود شد و فرصت رشد پیدا نکرد، چرا که ماهیت حکومت پهلوی اجازه هیچ گونه استقلال را به کسی نمی‌داد. نظام دیکتاتوری تمامی رجال استخوان‌دار ایران را از بین برد.  
'''انقلاب ۱۳۵۷ ایران''' یا انقلاب ضد سلطنتی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی ( ۱۱فوریه ۱۹۷۹) با قیام مردم ایران بر ضد حکومت پهلوی به پیروزی رسید و طی آن نظام شاهنشاهی پهلوی سرنگون و نظام جمهوری اسلامی جایگزین آن شد. این انقلاب یک اتفاق خلق‌الساعه نبود بلکه محصول مبارزات ضد دیکتاتوری مردم ایران طی سالیان دراز از زمان مشروطه برای رسیدن به دموکراسی و آزادی بود. در واقع انقلاب مشروطه حرکتی بارز در تمام منطقه‌ی خاورمیانه بود. جنبشی با رهبری بورژوازی ملی بر علیه دربار فئودال قاجار که البته همیشه بر اثر دخالت قدرتهای خارجی و دخالت عناصر وابسته به آنها ناکام مانده بود و نتوانسته بود اهداف خود را محقق کند. در نهایت نیز با کودتای رضاخان و حمایت انگلستان، نظام سلطنت پهلوی بر ایران حاکم شد و عملا نظام مشروطه ناکام ماند. در دوران رضاخان و فرزندش محمدرضا شاه بورژوازی ملی ایران به کلی نابود شد و فرصت رشد پیدا نکرد، چرا که ماهیت حکومت پهلوی اجازه هیچ گونه استقلال را به کسی نمی‌داد. نظام دیکتاتوری سلطنتی تمامی سیاستمداران مشهور ایران را از میان برداشت.  


در یک مقطع تاریخی بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ فرجه‌ای پیش آمد تا مردم ایران طعم آزادی را بچشند و احزاب مستقل و ملی بوجود آمدند و تنها حکومت مردمی دوران پهلوی به نخست وزیری دکتر مصدق بر سر کار آمد و طی آن مردم ایران حول مسئله‌ی نفت متحد شدند و صنعت نفت ایران به رهبری دکتر محمد مصدق ملی شد. ایران می‌رفت که به کشوری دموکراتیک تبدیل شود ولی بازهم به خاطر همان ضعف نیروهای ملی که بویژه در دوران دیکتاتوری رضاخان نابود شده بودند، نیرویی برای مقابله با توطئه‌ها و دیکتاتوری وجود نداشت و در نهایت دولت ملی مصدق سقوظ کرد و به مدت ۲۵ سال یک دیکتاتوری بر ایران حاکم شد.  
در یک مقطع تاریخی بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ فرجه‌ای پیش آمد تا مردم ایران طعم آزادی را بچشند و احزاب مستقل و ملی بوجود آمدند و تنها حکومت مردمی دوران پهلوی به نخست وزیری دکتر مصدق بر سر کار آمد و طی آن مردم ایران حول مسئله‌ی نفت متحد شدند و صنعت نفت ایران به رهبری دکتر محمد مصدق ملی شد. ایران می‌رفت که به کشوری دموکراتیک تبدیل شود ولی بازهم به خاطر همان ضعف نیروهای ملی که بویژه در دوران دیکتاتوری رضاخان نابود شده بودند، نیرویی برای مقابله با توطئه‌ها و دیکتاتوری سلطنتی وجود نداشت و در نهایت دولت ملی مصدق سقوظ کرد و به مدت ۲۵ سال یک دیکتاتوری بر ایران حاکم شد.  


در نهایت بر اثر سالیان مبارزه مردم ایران و به خصوص بعد از سال ۱۳۵۰ و طی ۶ سال مبارزه‌ی سازمانها و نیروهای انقلابی که بن بست مبارزه با دیکتاتوری شاه را با تشکیل سازمانهای انقلابی و تعیین مشی مبارزه قهر آمیز شکستند، و برای اولین بار در تاریخ ایران مبارزه حرفه‌ای سرلوحه کار این سازمانها قرار گرفت و با تعریف مبارزه به عنوان یک علم، راه‌گشایی بزرگی در جامعه ایران ایجاد شد. به این ترتیب طلسم اختناق شاهنشاهی شکست و موج میلیونی توده مردم به خیابانها آمد و درنهایت در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ حکومت شاهنشاهی سرنگون شد.   
در نهایت بر اثر سالیان مبارزه مردم ایران و به خصوص بعد از سال ۱۳۵۰ و طی ۶ سال مبارزه‌ی سازمانها و نیروهای انقلابی که بن بست مبارزه با دیکتاتوری شاه را با تشکیل سازمانهای انقلابی و تعیین مشی مبارزه قهر آمیز شکستند؛ و برای اولین بار در تاریخ ایران مبارزه حرفه‌ای سرلوحه کار این سازمانها قرار گرفت و با تعریف مبارزه به عنوان یک علم، راه‌گشایی بزرگی در جامعه ایران ایجاد شد. به این ترتیب طلسم اختناق شاهنشاهی شکست و موج میلیونی توده مردم به خیابانها آمد و درنهایت در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ حکومت شاهنشاهی سرنگون شد.   


== پیشینه تاریخی انقلاب ضدسلطنتی ==
== پیشینه تاریخی انقلاب ضدسلطنتی ==
خط ۲۱: خط ۲۱:
=== جنبش ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ===
=== جنبش ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ===
[[پرونده:اراذل و اوباش در کودتای ۲۸ مرداد.JPG|بندانگشتی|اراذل و اوباش به سرکردگی شعبان بی‌مخ در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]]
[[پرونده:اراذل و اوباش در کودتای ۲۸ مرداد.JPG|بندانگشتی|اراذل و اوباش به سرکردگی شعبان بی‌مخ در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]]
در دوران بعد از جنگ جهانی دوم و خلع رضا شاه از سلطنت از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ یک فضای باز سیاسی در ایران پدید آمد که راه را برای بسیاری جنبشهای سیاسی و اجتماعی در ایران باز کرد، که در رأس آنها جنپش ملی شدن صنعت نفت ایران قرار داشت. این جنپش به رهبری دکتر محمد مصدق که خود نماینده مجلس شورای ملی و رییس کمیسیون نفت مجلس بود پیروز شد، زمرمه‌های این جنپش از سال ۱۳۲۸ شروع شد. دکتر حسین فاطمی از مؤسسین جبهه ملی ایران وقتی مذاکرات مربوط به لایحه نفت در مجلس به بن پست رسید، پیشنهادملی کردن نفت را به مصدق داد و مبارزه برای محقق کردن آن شروع شد. خود مصدق در این رابطه گفت: «اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول این را پیشنهاد کرد، سپاسگزاری نمود و آن کس شهید راه وطن، دکتر حسین فاطمی است».<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>
در دوران بعد از جنگ جهانی دوم و خلع رضا شاه از سلطنت از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ یک فضای باز سیاسی در ایران پدید آمد که راه را برای بسیاری جنبشهای سیاسی و اجتماعی در ایران باز کرد، که در رأس آنها جنپش ملی شدن صنعت نفت ایران قرار داشت. این جنپش به رهبری دکتر محمد مصدق که خود نماینده مجلس شورای ملی و رییس کمیسیون نفت مجلس بود پیروز شد، زمرمه‌های این جنپش از سال ۱۳۲۸ شروع شد. دکتر حسین فاطمی از مؤسسین جبهه ملی ایران وقتی مذاکرات مربوط به لایحه نفت در مجلس به بن پست رسید، پیشنهادملی کردن نفت را به مصدق داد و مبارزه برای محقق کردن آن شروع شد. خود مصدق در این رابطه گفت: «اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول این را پیشنهاد کرد، سپاسگزاری نمود و آن کس، شهید راه وطن، دکتر حسین فاطمی است».<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>


مصدق سرانجام در تاریخ ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ قانون ملی‌شدن نفت را از تصویب مجلس گذراند و در کمتر از ۴۰ روز بعد، قانون خلع ید از شرکت انگلیسی را نیز به‌تصویب رساند. مصدق اقدامات خود را با حمایت توده‌های مردم و تظاهرات و اعتصابات گسترده نفتگران خوزستان به‌پیش می‌برد. چنین بود که در اردیبهشت ۱۳۳۰ نخست‌وزیری مصدق به‌مجلس و رژیم شاه تحمیل شد. اما اقدامات ملی و مردمی دکتر مصدق به‌مذاق دربار و استعمار انگلیس خوش نیامد، از همین رو شروع به ‌توطئه علیه دکترمصدق کردند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>
مصدق سرانجام در تاریخ ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ قانون ملی‌شدن نفت را از تصویب مجلس گذراند و در کمتر از ۴۰ روز بعد، قانون خلع ید از شرکت انگلیسی را نیز به‌ تصویب رساند. مصدق اقدامات خود را با حمایت توده‌های مردم و تظاهرات و اعتصابات گسترده نفتگران خوزستان به‌پیش می‌برد. چنین بود که در اردیبهشت ۱۳۳۰ نخست‌وزیری مصدق به‌مجلس و رژیم شاه تحمیل شد. اما اقدامات ملی و مردمی دکتر مصدق به‌مذاق دربار و استعمار انگلیس خوش نیامد، از همین رو شروع به ‌توطئه علیه دکترمصدق کردند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>


دولت انگلیس کشتیهای جنگی برای جلوگیری از صادرات نفت ایران اعزام کرد<ref>همه مردان شاه ـ صفحه ۷۱</ref> و دولت مصدق را تحت مضیقه شدید مالی قرار داد و از طرف دیگر از دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرد، که دکتر مصدق شخصا در دادگاه حضور پیدا کرد و دادگاه را فاقد صلاحیت برای رسیدگی به این دعوا دانست و در نهایت در این دعوای حقوقی پیروز شد. این یک ضربه‌ی مهلک به سیاست انگلیس بود. از طرفی مصدق برای کوتاه کردن دست شاه و دربار و خنثی‌ساختن توطئه‌های استعمار از یکسو و پیش بردن اصلاحات اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر، خواستار آن شد که پست وزارت جنگ را که تا آن زمان در دست شاه بود و همواره از آن به‌عنوان ابزار اعمال فشار و اجرای توطئه‌ علیه جنبش ضداستعماری مردم استفاده می‌کرد بر عهده بگیرد و اعلام کرد که در صورت تن‌ندادن شاه به‌ این شرط، از نخست‌وزیری استعفا خواهد داد. شاه که  سلطنت خود را در خطر می‌دید، شدیداً با سپردن وزارت جنگ به‌مصدق مخالفت کرد. دکتر مصدق در روز ۲۵تیر ۱۳۳۱، از نخست‌وزیری استعفا داد. با استعفای مصدق، شاه فرصت را غنیمت شمرده و قوام‌السلطنه'''،''' کهنه‌کارترین مهره‌ی ‌‌‌‌‌‌‌رژیم فئودالی و دربار استعماری را به‌نخست‌وزیری برگزید. قوام طی اعلامیه‌ای هرگونه مخالفت با دولت را ممنوع و مردم را تهدید به سرکوب کرد و ارتش و شهربانی را در خیابانها مستقر کرد. ٰاین گونه اقدامات و تهدیدات قوام نتیجه‌بخش نبود. موج اعتراضات توده‌ای علیه انتصاب قوام به‌ نخست‌وزیری از تهران و سایر نقاط کشور برخاست. سرانجام صبح روز سی‌ام تیرماه سال۱۳۳۱، مردم تهران به خیابانها ریختند. انبوه مردم با فریادها و شعارهای "یا مرگ یا مصدق"، "مصدق پیروز است"، "مرگ بر قوام"، با نیروهای ارتش و شهربانی به‌ مقابله برخاستند. قیام مردمی با شدت و حدت ادامه پیدا کرد و سرانجام پس از کشته و مجروح‌ شدن قریب به ۸۰۰ نفر از مردم تهران، شاه فرمان نخست‌وزیری قوام را لغو کرد و به‌خواستهای دکتر مصدق گردن گذاشت.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>  
دولت انگلیس کشتیهای جنگی برای جلوگیری از صادرات نفت ایران اعزام کرد<ref>همه مردان شاه ـ صفحه ۷۱</ref> و دولت مصدق را تحت مضیقه شدید مالی قرار داد و از طرف دیگر از دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرد، که دکتر مصدق شخصا در دادگاه حضور پیدا کرد و دادگاه را فاقد صلاحیت برای رسیدگی به این دعوا دانست و در نهایت در این دعوای حقوقی پیروز شد. این یک ضربه‌ به سیاست انگلیس بود. از طرفی مصدق برای کوتاه کردن دست شاه و دربار و خنثی‌ساختن توطئه‌های استعمار از یکسو و پیش بردن اصلاحات اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر، خواستار آن شد که پست وزارت جنگ را که تا آن زمان در دست شاه بود و همواره از آن به‌عنوان ابزار اعمال فشار علیه جنبش ضداستعماری مردم استفاده می‌کرد بر عهده بگیرد و اعلام کرد که در صورت تن‌ندادن شاه به‌ این شرط، از نخست‌وزیری استعفا خواهد داد. شاه که  سلطنت خود را در خطر می‌دید، شدیداً با سپردن وزارت جنگ به‌مصدق مخالفت کرد. دکتر مصدق در روز ۲۵تیر ۱۳۳۱، از نخست‌وزیری استعفا داد. با استعفای مصدق، شاه فرصت را غنیمت شمرده و قوام‌السلطنه'''،''' کهنه‌کارترین مهره‌ی ‌‌‌‌‌‌‌رژیم فئودالی و دربار استعماری را به‌نخست‌وزیری برگزید. قوام طی اعلامیه‌ای هرگونه مخالفت با دولت را ممنوع و مردم را تهدید به سرکوب کرد و ارتش و شهربانی را در خیابانها مستقر کرد. ٰاین گونه اقدامات و تهدیدات قوام نتیجه‌بخش نبود. موج اعتراضات توده‌ای علیه انتصاب قوام به‌ نخست‌وزیری از تهران و سایر نقاط کشور برخاست. سرانجام صبح روز سی‌ام تیرماه سال۱۳۳۱، مردم تهران به خیابانها ریختند. انبوه مردم با فریادها و شعارهای "یا مرگ یا مصدق"، "مصدق پیروز است"، "مرگ بر قوام"، با نیروهای ارتش و شهربانی به‌ مقابله برخاستند. قیام مردمی با شدت و حدت ادامه پیدا کرد و سرانجام پس از کشته و مجروح‌ شدن قریب به ۸۰۰ نفر از مردم تهران، شاه فرمان نخست‌وزیری قوام را لغو کرد و به‌خواستهای دکتر مصدق گردن گذاشت.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>  


درنهایت انگلیسیها به این نتیجه رسیدند که باید دولت مصدق را ساقط کنند و در این راه آمریکا را نیز با این استدلال که ادامه حکومت مصدق ایران را در آغوش کمونیسم قرار خواهد داد با خود همراه کردند. فرماندهی عملیات کودتا به عهده کرمیت روزولت مدیر بخش خاورمیانه سیا بود ابتدا در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ اقدام به کودتا کردند که با  لو رفتن کودتا ناکام ماند ولی در نهایت در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با هدایت سازمان سیا و اینتلیجنس سرویس و مشارکت ایادی دربار به خصوص اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه و نظامیان وابسته به شاه و در رأس آنها سرلشگر فضل الله زاهدی  و روحانیون از جمله کاشانی و اراذل و اوباشی مانند شعبان جعفری معروف به «شعبان بی‌مخ» کودتا انجام شد و دولت مصدق سرنگون گردید.<ref>همه مردان شاه</ref>  
درنهایت انگلیسیها به این نتیجه رسیدند که باید دولت مصدق را ساقط کنند و در این راه آمریکا را نیز با این استدلال که ادامه حکومت مصدق ایران را در آغوش کمونیسم قرار خواهد داد با خود همراه کردند. فرماندهی عملیات کودتا به عهده کرمیت روزولت مدیر بخش خاورمیانه سیا بود ابتدا در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ اقدام به کودتا کردند که با  لو رفتن کودتا ناکام ماند ولی در نهایت در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با هدایت سازمان سیا و اینتلیجنس سرویس و مشارکت ایادی دربار به خصوص اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه و نظامیان وابسته به شاه و در رأس آنها سرلشگر فضل الله زاهدی  و روحانیون از جمله کاشانی و اراذل و اوباشی مانند شعبان جعفری معروف به «شعبان بی‌مخ» کودتا انجام شد و دولت مصدق سرنگون گردید.<ref>همه مردان شاه</ref>  
خط ۳۷: خط ۳۷:
شاه برای اجرای برنامه‌های بلند پروازانه خود و هزینه‌های نظامی، ایران را زیر بار کمرشکن وامهای هنگفت خارجی برد که باعث ایجاد بحران اقتصادی شد که این بحران در سال ۱۳۳۹به اوج خود رسید. به علت وامهای سنگین اندوخته‌های خارجی کشور خالی شد و ایران محتاج دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول و آمریکا گشت. دولت آمریکا به ریاست جمهوری کندی که سیاستش برای مهار انقلابات احتماعی وارد کردن اصلاحات لیبرالی در حکومتهای دیکتاتوری بود شرط کمک خود را وارد کردن لیبرالها در ساختار حکومت ایران قرار داد. مجموع این عوامل رژیم را بی‌ثبات کرد. اعتصابات و اعتراضات گسترده‌ای شروع شد که بعضا به درگیریهای خونینی انجامید.<ref>ایران بین دو انقلاب ـ یرواند آبراهامیان</ref>
شاه برای اجرای برنامه‌های بلند پروازانه خود و هزینه‌های نظامی، ایران را زیر بار کمرشکن وامهای هنگفت خارجی برد که باعث ایجاد بحران اقتصادی شد که این بحران در سال ۱۳۳۹به اوج خود رسید. به علت وامهای سنگین اندوخته‌های خارجی کشور خالی شد و ایران محتاج دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول و آمریکا گشت. دولت آمریکا به ریاست جمهوری کندی که سیاستش برای مهار انقلابات احتماعی وارد کردن اصلاحات لیبرالی در حکومتهای دیکتاتوری بود شرط کمک خود را وارد کردن لیبرالها در ساختار حکومت ایران قرار داد. مجموع این عوامل رژیم را بی‌ثبات کرد. اعتصابات و اعتراضات گسترده‌ای شروع شد که بعضا به درگیریهای خونینی انجامید.<ref>ایران بین دو انقلاب ـ یرواند آبراهامیان</ref>


شاه تحت این شرایط و فشار از طرف آمریکا امینی را به نخست وزیری برگزید. که امینی اصلاحات مد نظر آمریکا را که اصلاحات ارضی در راس آن بود در دستور کار خود قرار داد. در این بین شاه که بیم آن داشت اصلاحات سیاسی و اقتصادی موقعیت او را تحت تاثیر قرار دهد، آمریکاییها را قانع کرد که اصلاحات را خود بدست بگیرد و دولت امینی بعد ا‌ز چهارده ماه برکنار و علم جای او را گرفت و نهایتا برنامه اصلاحات ارضی به اجرا درآمد. ابتدا در ۱۹ دی ۱۳۴۱کنگره ملی کشاورزان تشکیل میشود و شاه برنامه اصلاحات ارضی خود را در آنجا اعلام می‌کند. در۶بهمن ۱۳۴۱ شاه برای مشروعیت بخشیدن به برنامه خود آنرا با نام انقلاب سفید با ۶ اصل به رفراندوم گذاشت. در واقع شاه  رهبری دوران گذار از حکومتی نیمه فئودالی به حکومت بوزژوازی کمپرادور را خود به دست می‌گیرد و با این کار با یک پایه کردن حکومت، خود هر چه بیشتر پایه‌های دیکتاتوری سلطنتی خود را محکمتر می‌کند.
شاه تحت این شرایط و فشار از طرف آمریکا امینی را به نخست وزیری برگزید. که امینی اصلاحات مد نظر آمریکا را که اصلاحات ارضی در راس آن بود در دستور کار خود قرار داد. در این بین شاه که بیم آن داشت اصلاحات سیاسی و اقتصادی موقعیت او را تحت تاثیر قرار دهد، آمریکاییها را قانع کرد که اصلاحات را خود بدست بگیرد و دولت امینی بعد ا‌ز چهارده ماه برکنار و علم جای او را گرفت و نهایتا برنامه اصلاحات ارضی به اجرا درآمد. ابتدا در ۱۹ دی ۱۳۴۱کنگره ملی کشاورزان تشکیل شد و شاه برنامه اصلاحات ارضی خود را در آنجا اعلام کرد. در۶بهمن ۱۳۴۱ شاه برای مشروعیت بخشیدن به برنامه خود آنرا با نام انقلاب سفید با ۶ اصل به رفراندوم گذاشت. در واقع شاه  رهبری دوران گذار از حکومتی نیمه فئودالی به حکومت بوزژوازی کمپرادور را خود به دست گرفت و با این کار با یک پایه کردن حکومت، خود هر چه بیشتر پایه‌های دیکتاتوری سلطنتی خود را محکمتر کرد.


بیهودگی این تلاشها در خرداد سال ۴۲ آشکار شد وقتی که توده‌ی مردم به خیابانها ریختند و دست به اعتراض زدند.  
بیهودگی این تلاشها در خرداد سال ۴۲ آشکار شد وقتی که توده‌ی مردم به خیابانها ریختند و دست به اعتراض زدند.  
خط ۴۵: خط ۴۵:
مخالفان اصلی برنامه‌های شاه دو گروه اصلی قدرتمند بودند، یکی جبهه ملی و دیگری طبقه‌ی مذهبی و متحدانشان در بازار، جبهه ملی طی اعلامیه‌ای انقلاب سفید را «بازگشت به استبداد» دانست. علما نیز مخالف افزایش قدرت شاه، اصلاحات اراضی و اعطای حقوق مدنی به زنان بودند. در نیمه ۱۵ خرداد با فراخوان جبهه ملی و تشکلهای اصناف و بازاریان مردم به خیابانها ریختند. قیام خرداد ۴۲ سه روز به طول انجامید و نه تنها تهران و قم بلکه اصفهان و شیراز و مشهد و تبریز را نیز در بر گرفت. در نهایت شاه این قیام را در ۱۵ خرداد با وارد کردن نیروی نظامی به طرز خونینی سرکوب کرد که صدها و شاید هزاران کشته و مجروح بر جای گذاشت.
مخالفان اصلی برنامه‌های شاه دو گروه اصلی قدرتمند بودند، یکی جبهه ملی و دیگری طبقه‌ی مذهبی و متحدانشان در بازار، جبهه ملی طی اعلامیه‌ای انقلاب سفید را «بازگشت به استبداد» دانست. علما نیز مخالف افزایش قدرت شاه، اصلاحات اراضی و اعطای حقوق مدنی به زنان بودند. در نیمه ۱۵ خرداد با فراخوان جبهه ملی و تشکلهای اصناف و بازاریان مردم به خیابانها ریختند. قیام خرداد ۴۲ سه روز به طول انجامید و نه تنها تهران و قم بلکه اصفهان و شیراز و مشهد و تبریز را نیز در بر گرفت. در نهایت شاه این قیام را در ۱۵ خرداد با وارد کردن نیروی نظامی به طرز خونینی سرکوب کرد که صدها و شاید هزاران کشته و مجروح بر جای گذاشت.


طی وقایع مربوط به این اعتراضات بود که خمینی که در آن زمان شصت و جهار ساله بود و هیچ سابقه مبارزاتی نداشت، ظاهر شد و سخنرانیهای را در اعتراض به انقلاب سفید ایراد کرد. به قول آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» خمینی در آن سالها به هیچ وجه به دنبال از بین رفتی سلطنت نبود و در واقع شاه را نصیحت می‌کرد.  
طی وقایع مربوط به این اعتراضات بود که خمینی که در آن زمان شصت و جهار ساله بود و هیچ سابقه مبارزاتی نداشت، ظاهر شد و سخنرانیهای را در اعتراض به انقلاب سفید ایراد کرد. به قول آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» خمینی در آن سالها به هیچ وجه به دنبال از بین رفتن سلطنت نبود و در واقع شاه را برای امکان باقی ماندن در قدرت نصیحت می‌کرد.  


پس از این واقعه که قیام ۱۵خرداد نام گرفت، رهبران جبههٔ ملی دستگیر، نهضت آزادی منحل و خمینی به ترکیه تبعید شد که پس از چندی از آنجا به عراق رفت. در واقع بعد از این واقعه‌ سرفصلی در تاریخ مبازرات مردم ایران رقم خورد و هرگونه امید به اصلاحات در نظام سلطنتی از بین رفت. به همین خاطر شیوه‌های احزاب سنتی مخالف شاه که در صدد اصلاح این نظام بودند نیز به گور سپرده شد و در واقع این سرفصل به گورستان رفرمیسم معروف شد.
پس از این واقعه که قیام ۱۵خرداد نام گرفت، رهبران جبههٔ ملی دستگیر، نهضت آزادی منحل و خمینی به ترکیه تبعید شد که پس از چندی از آنجا به عراق رفت. در واقع بعد از این واقعه‌ سرفصلی در تاریخ مبازرات مردم ایران رقم خورد و هرگونه امید به اصلاحات در نظام سلطنتی از بین رفت. به همین خاطر شیوه‌های احزاب سنتی مخالف شاه که در صدد اصلاح این نظام بودند نیز به گور سپرده شد و در واقع این سرفصل به گورستان رفرمیسم معروف شد.
خط ۵۲: خط ۵۲:
بعد از سال ۱۳۴۲ و مشخصا سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد، دیگر شیوه‌های اصلاح طلبانه برای تغییر در ساختار نظام دیکتاتوری سلطنتی جوابگو نبود و به تبع آن احزابی هم که با این خط مشی تأسیس شده بودند کارایی نداشتند. شاه عملا حکومت خودکامه‌ی خود را تثبیت کرده بود و اجازه فعالیت به هیچ جریان سیاسی مخالفی را نمی‌داد.
بعد از سال ۱۳۴۲ و مشخصا سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد، دیگر شیوه‌های اصلاح طلبانه برای تغییر در ساختار نظام دیکتاتوری سلطنتی جوابگو نبود و به تبع آن احزابی هم که با این خط مشی تأسیس شده بودند کارایی نداشتند. شاه عملا حکومت خودکامه‌ی خود را تثبیت کرده بود و اجازه فعالیت به هیچ جریان سیاسی مخالفی را نمی‌داد.


در این شرایط بود که تعدادی از جوانان دست به مطالعاتی در تاریخ ایران و تاریخ انقلابات زدند که در نهایت منجر به تشکیل سازمانهای انقلابی شد که اصلی‌ترین آنها سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بودند. این گروهها راه مبارزه با دیکتاتوری شاه را مبارزه‌ی مسلحانه و قهر آمیز دانسته و به مبارزه‌ی حرفه‌ای روی می‌آورند. بنیانگذاران سازمان مجاهدین ایران محمد حنیف نژاد و سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان بودند که قبل از تشکیل سازمان مجاهدین در نهضت آزادی فعالیت داشتند. حنیف نژاد و یارانش در شهریور ۱۳۴۴ سازمان مجاهدین را تشکیل دادند. این سازمان طی مدت ۶ سال فعالیت مخفی که تا آن‌موقع در ایران بی سابقه بود به جذب نیرو و مطالعه و تربیت کادرها و تدوین ایدئولوژی و استراتژی و آماده سازی خود برای آغاز مبازره‌ی مسلحانه پرداخت. در شهریور ۱۳۵۰ ضربه گسترده ساواک به سازمان مجاهدین باعث دستگیری تقریبا تمامی اعضای سازمان شد و در سالهای بعد بنیانگذاران سازمان و اکثر مرکزیت سازمان مجاهدین اعدام شدند. در نهایت اعضای باقی مانده‌ی سازمان ازجمله رهبر آنان مسعود رجوی در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ از زندان آزاد می‌شوند.  
در این شرایط بود که تعدادی از جوانان دست به مطالعاتی در تاریخ ایران و تاریخ انقلابات زدند که در نهایت منجر به تشکیل سازمانهای انقلابی شد که اصلی‌ترین آنها سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بودند. این گروهها راه مبارزه با دیکتاتوری شاه را مبارزه‌ی مسلحانه و قهر آمیز دانسته و به مبارزه‌ی حرفه‌ای روی می‌آورند. بنیانگذاران سازمان مجاهدین ایران محمد حنیف نژاد و سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان بودند که قبل از تشکیل سازمان مجاهدین در نهضت آزادی فعالیت داشتند. حنیف نژاد و یارانش در شهریور ۱۳۴۴ سازمان مجاهدین را تشکیل دادند. این سازمان طی مدت ۶ سال فعالیت مخفی که تا آن‌موقع در ایران بی سابقه بود به جذب نیرو و مطالعه و تربیت کادرها و تدوین ایدئولوژی و استراتژی و آماده سازی خود برای آغاز مبازره‌ی مسلحانه پرداخت. در شهریور ۱۳۵۰ ضربه گسترده ساواک به سازمان مجاهدین باعث دستگیری تمامی کادرمرکزی و عمده اعضای سازمان شد و در سالهای بعد بنیانگذاران سازمان و اکثر مرکزیت سازمان مجاهدین اعدام شدند. در نهایت اعضای باقی مانده‌ی سازمان ازجمله رهبر آنان مسعود رجوی در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ از زندان آزاد می‌شوند.  


گروه دیگر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نام داشت که از ترکیب دو گروه یکی به رهبری بیژن جزنی و دیگری به رهبری مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان تشکیل شد. چریکهای فدایی خلق با حمله به پاسگاه ‌ژاندارمری سیاهکل در بهمن ۱۳۴۹ در شمال ایران اعلام موجودیت کردند که در واقع این عملیات سرآغاز جنگ چریکی در تاریخ انقلاب ایران است.
گروه دیگر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نام داشت که از ترکیب دو گروه یکی به رهبری بیژن جزنی و دیگری به رهبری مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان تشکیل شد. چریکهای فدایی خلق با حمله به پاسگاه ‌ژاندارمری سیاهکل در بهمن ۱۳۴۹ در شمال ایران اعلام موجودیت کردند که در واقع این عملیات سرآغاز جنگ چریکی در تاریخ انقلاب ایران است.
خط ۶۴: خط ۶۴:
=== وقایع سال ۱۳۵۷و سرنگونی نظام شاهنشاهی ===
=== وقایع سال ۱۳۵۷و سرنگونی نظام شاهنشاهی ===
[[پرونده:سنگربندی توسط مردم و نیروهای انقلابی.JPG|بندانگشتی|سنگر بندی در خیابان توسط مردم و نیروهای انقلابی در آخرین روزهای حکومت پهلوی]]
[[پرونده:سنگربندی توسط مردم و نیروهای انقلابی.JPG|بندانگشتی|سنگر بندی در خیابان توسط مردم و نیروهای انقلابی در آخرین روزهای حکومت پهلوی]]
بعد از روی کار آمدن کارتر در آمریکا و سیاست حقوق بشر او که در واقع برای مهار جنبشهای اجتماعی در کشورهای جهان سوم بود، تحت فشار آمریکا شاه مجبور شد که فشار سرکوب به خصوص در زندانها را کم کند، همینطور رژیم شاه از طرف سازمانهای حقوق بشری مانند عفو بین‌‌الملل و یا کمیسیون بین‌المللی قضات در ژنو و کمیسیون بین‌المللی حقوق بشر سازمان ملل متحد تحت فشار بود و همین باعث ایجاد یک فصای باز برای فعالیتهای سیاسی شد. در این دوران یکی از عوامل مؤثر در نارضایتی مردم عامل اقتصادی بود چرا که اقتصاد ایران در این سالها دچار تورم شدیدی شد که در نتیجه سیاستهای غلط اقتصادی شاه و فساد اقتصادیی و اداری فزاینده بود، اما شاه برای مهار این بحران به سرکوب تجار و بازاریان و فروشندگان خرده پا روی آورد. این اوضاع و احوال بحرانی تنها به یک جرقه نیاز داشت که آنهم طی سلسله رخدادهایی در آبان ۵۶ فراهم شد. در سال ۱۳۵۶سلسله تظاهراتی در سراسر ایران شکل گرفت که ابتدا در قم بود که نیروهای شاه آنرا سرکوب و به خاک و خون کشیدند. در ادامه در روز چهلم بزرگداشت کشته‌شدگان قم مردم در تبریز به خیابانها ریختند و همینطور این تظاهرات ادامه داشت و هر بار چهلم کشته شدگان به تظاهرات بر علیه حکومت شاه تبدیل می‌شد. در سال ۱۳۵۷ هم این تظاهرات ادامه داشت تا اینکه در ۱۷ شهریور تظاهرات مردم تهران در میدان ژاله به خاک و خون کشیده شد و حکومت نظامی به اجرا در آمد. در ادامه با تشدید بحران، روزبه روز اعتراضات گسترش می‌یافت. شاه در ۹ دی ۱۳۵۷ بختیار را به نخست وزیری برگزید و خود در ۲۶دی کشور را ترک کرد. خمینی که در ماههای قبل از عراق به پاریس رفته بود و در پاریس مشغول مذاکره با قدرتهای غربی برای انتقال قدرت بود، در ۱۲ بهمن به ایران آمد و در نهایت در ۲۲ بهمن با تلاش مردم و نیروهای انقلابی مانند مجاهدین و فداییها و آزاد کردن تمامی مراکز سرکوب و زندانها و پادگانها و مراکز کلانتری و رادیو تلویزیون حکومتی و اعلام بیطرفی ازتش در دعوای دولت بختیار و مردم، انقلاب ایران بیروز شد.  
بعد از روی کار آمدن کارتر در آمریکا و سیاست حقوق بشر او که در واقع برای مهار جنبشهای اجتماعی در کشورهای جهان سوم بود، تحت فشار آمریکا شاه مجبور شد که فشار سرکوب به خصوص در زندانها را کم کند، همینطور رژیم شاه از طرف سازمانهای حقوق بشری مانند عفو بین‌‌الملل و یا کمیسیون بین‌المللی قضات در ژنو و کمیسیون بین‌المللی حقوق بشر سازمان ملل متحد تحت فشار بود و همین باعث ایجاد یک فضای باز برای فعالیتهای سیاسی شد. در این دوران یکی از عوامل مؤثر در نارضایتی مردم عامل اقتصادی بود چرا که اقتصاد ایران در این سالها دچار تورم شدیدی شد که در نتیجه سیاستهای غلط اقتصادی شاه و فساد اقتصادیی و اداری فزاینده بود، اما شاه برای مهار این بحران به سرکوب تجار و بازاریان و فروشندگان خرده پا روی آورد. این اوضاع و احوال بحرانی تنها به یک جرقه نیاز داشت که آنهم طی سلسله رخدادهایی در آبان ۵۶ فراهم شد. در سال ۱۳۵۶سلسله تظاهراتی در سراسر ایران شکل گرفت که ابتدا در قم بود که نیروهای شاه آنرا سرکوب و به خاک و خون کشیدند. در ادامه در روز چهلم بزرگداشت کشته‌شدگان قم مردم در تبریز به خیابانها ریختند و همینطور این تظاهرات ادامه داشت و هر بار چهلم کشته شدگان به تظاهرات بر علیه حکومت شاه تبدیل می‌شد. در سال ۱۳۵۷ هم این تظاهرات ادامه داشت تا اینکه در ۱۷ شهریور تظاهرات مردم تهران در میدان ژاله به خاک و خون کشیده شد و حکومت نظامی به اجرا در آمد. در ادامه با تشدید بحران، روزبه روز اعتراضات گسترش می‌یافت. شاه در ۹ دی ۱۳۵۷ بختیار را به نخست وزیری برگزید و خود در ۲۶دی کشور را ترک کرد. خمینی که در ماههای قبل از عراق به پاریس رفته بود و در پاریس مشغول مذاکره با قدرتهای غربی برای انتقال قدرت بود، در ۱۲ بهمن به ایران آمد و در نهایت در ۲۲ بهمن با تلاش مردم و نیروهای انقلابی مانند مجاهدین و فداییها و آزاد کردن تمامی مراکز سرکوب و زندانها و پادگانها و مراکز کلانتری و رادیو تلویزیون حکومتی و اعلام بیطرفی ازتش در دعوای دولت بختیار و مردم، انقلاب ایران بیروز شد.  


== وقایع مهم در جریان انقلاب ۵۷ (گاه‌شمار انقلاب) ==
== وقایع مهم در جریان انقلاب ۵۷ (گاه‌شمار انقلاب) ==
خط ۷۱: خط ۷۱:
با توجه با اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران یعنی وجود فساد اقتصادی گسترده در دستگاه حاکم و همجنین تورم فزاینده و اینکه شاه بعد از سال ۴۲ یک دیکتاتوری تمام عیار را بر جامعه‌ی ایران حاکم کرده بود و تمام راههای ارتباطی بین طبقه‌ی حاکم و مردم را بست، اوضاع اجتماعی در ایران به خصوص در سالهای بعد از ۱۳۵۰ روز به روز به سمت بحران حرکت می‌کرد و همانطور که مشخص شد، فشارهای بیرونی بر حکومت شاه برای رعایت حقوق بشر و فشار روز افزون اقشار اجتماعی مختلف برای کسب آزادیهای سیاسی و اجتماعی، ایران را به انبار باروتی بدل کرده بود که برای انفجار نیازمند یک جرقه بود.
با توجه با اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران یعنی وجود فساد اقتصادی گسترده در دستگاه حاکم و همجنین تورم فزاینده و اینکه شاه بعد از سال ۴۲ یک دیکتاتوری تمام عیار را بر جامعه‌ی ایران حاکم کرده بود و تمام راههای ارتباطی بین طبقه‌ی حاکم و مردم را بست، اوضاع اجتماعی در ایران به خصوص در سالهای بعد از ۱۳۵۰ روز به روز به سمت بحران حرکت می‌کرد و همانطور که مشخص شد، فشارهای بیرونی بر حکومت شاه برای رعایت حقوق بشر و فشار روز افزون اقشار اجتماعی مختلف برای کسب آزادیهای سیاسی و اجتماعی، ایران را به انبار باروتی بدل کرده بود که برای انفجار نیازمند یک جرقه بود.


این جرقه در پی جند اتفاق در پاییز و زمستان  ۱۳۵۶ زده شد. ابتدا در ۲۸ آبان ۵۶ پس از برگزاری ۹جلسه شب شعر آرام کانون نویسندگان در باشگاه انجمن ایران و آلمان و دانشگاه آریامهر(شریف) پلیس جلسه‌ی دهم را که ۱۰۰۰۰ دانشجو در آن حضور داشتند بر هم زد. به دنبال این اتفاق جمعیت خشمگین به خیابانها ریختند و شعارهای ضد رژیم سر دادند، که در اثر درگیری تعدادی کشته و زخمی و تعدادی نیز دستگیر شدند. در ده روز بعد از این واقعه نیز تهران شاهد برگزاری تظاهرات وسیعتر دانشجویی و تعطیلی دانشگاههای اصلی شهر بود. همجنین در طول هفته بعد به مناسبت روز ۱۶ آذز ( روز دانشجو)، دانشجویان دانشگاههای مهم کشور دست به اعتصاب زدند . همچنین دستگیر شدگان نا آرامی‌های قبلی بعد از محاکمه‌های کوتاه در دادگاههای مدنی آزاد شدند که این نشانه طلسم شکستگی دیکتاتوری رژیم شاه بود.<ref>ایران بین دو انقلاب ص ۶۲۳ - یرواند آبراهامیان</ref>
این جرقه در پی چند اتفاق در پاییز و زمستان  ۱۳۵۶ زده شد. ابتدا در ۲۸ آبان ۵۶ پس از برگزاری ۹جلسه شب شعر آرام کانون نویسندگان در باشگاه انجمن ایران و آلمان و دانشگاه آریامهر(شریف) پلیس جلسه‌ی دهم را که ۱۰۰۰۰ دانشجو در آن حضور داشتند بر هم زد. به دنبال این اتفاق جمعیت خشمگین به خیابانها ریختند و شعارهای ضد رژیم سر دادند، که در اثر درگیری تعدادی کشته و زخمی و تعدادی نیز دستگیر شدند. در ده روز بعد از این واقعه نیز تهران شاهد برگزاری تظاهرات وسیعتر دانشجویی و تعطیلی دانشگاههای اصلی شهر بود. همجنین در طول هفته بعد به مناسبت روز ۱۶ آذز ( روز دانشجو)، دانشجویان دانشگاههای مهم کشور دست به اعتصاب زدند . همچنین دستگیر شدگان نا آرامی‌های قبلی بعد از محاکمه‌های کوتاه در دادگاههای مدنی آزاد شدند که این نشانه طلسم شکستگی دیکتاتوری رژیم شاه بود.<ref>ایران بین دو انقلاب ص ۶۲۳ - یرواند آبراهامیان</ref>
[[پرونده:کلیشه مقاله احمد رشیدی مطلق در اطلاعات.JPG|بندانگشتی|کلیشه مقاله ایران و استعمار سرخ و سیاه در روزنامه اطلاعات به قلم احمد رشیدی مطلق]]
[[پرونده:کلیشه مقاله احمد رشیدی مطلق در اطلاعات.JPG|بندانگشتی|کلیشه مقاله ایران و استعمار سرخ و سیاه در روزنامه اطلاعات به قلم احمد رشیدی مطلق]]
واقعه‌ی بعدی انتشار مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات ۱۷دی ۱۳۵۶ بود که در آن به روحانیون ضد رژیم با نام «مرتجعین سیاه» توهین شده بود و آنان را به همکاری با کمونیستهای بین‌المللی برای از بین بردن دستاوردهای انقلاب سفید متهم کرده بود. همچنین در این مقاله به شخص خمینی نیز توهین شده بود. در پی انتشار این مقاله مردم قم به خصوص طلاب به خیابان ریختند و بازار و حوزه‌‌ی علمیه تعطیل شد. این تظاهرات به درگیری با پلیس انجامید و در اثر آن تعدادی کشته و مجروح شدند. چهلمین روز کشتار مردم قم ۲۹ بهمن ۵۶ بود که طی آن در شهرهای اصلی و بزرگ تظاهرات آرام برگزار شد ولی در تبریز تظاهران به خشونت کشیده شد و مردم با حمله به مراکز سرکوب بیشتر نقاط شهر را در دست گرفتند. قیام تبریز ۲ روز طول کشید تا اینکه حکومت با توسل به نیروهای کمکی ارتش و تانک و هلیکوپتر جنگی آنرا سرکوب کرد. رهبران مذهبی و جبهه ملی از مردم خواستند چهلم شهدای تبریز را گرامی بدارند. دهم فروردین ۵۷ چهلم شهدای تبریز بود که طی آن و دو روز پس از آن اکثر بازارها و دانشگاهها تعطیل شد و مراسم باشکوهی در ۵۵ شهر برگزار گردید. تظاهرات در تهران،‌ یزد، اصفهان، بابل و جهرم به خشونت کشید و به خصوص در یزد شدیدترین درگیریها روی داد. پلیس مردم را گلوله باران کرد و تعداد زیادی از مردم کشته شدند. در سومین روز ناآرامی‌ها شاه مانور نیروی دریایی را نیمه تمام گذاشت و خود شخصا فرماندهی پلیس ضد شورش را به عهده گرفت. مراسم چهلم بعدی نوزدهم اردیبهشت ۵۷ بود که در بسیار از شهرها مراسم یادبود برگزار شد که این بار در تعداد شهرهای بیشتری حدود ۲۴ شهر به خشونت کشید. در تهران شاه به ۲۰۰۰ نیروی مسلح دستود داد بازار را محاصره کرده و برای بر هم زدن گردهمایی از گاز اشک آور استفاده کنند. درگیریها در قم ۱۰ ساعت طول کشید و وقتی مردم به خانه آیت‌الله شریعتمداری پناه بردند نیروهای مسلح داخل خانه شده ۲ طلبه را کشتند. در ظاهر این تظاهرات سرکوب شد ولی واضح بود که در پیکره‌ی رژیم پهلوی شکافی عمیق پدیدار گشته است.<ref>ایران بین دو انقلاب ص ۶۲۳ تا ۶۲۷-یرواند آبراهامیان</ref>
واقعه‌ی بعدی انتشار مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات ۱۷دی ۱۳۵۶ بود که در آن به روحانیون ضد رژیم با نام «مرتجعین سیاه» توهین شده بود و آنان را به همکاری با کمونیستهای بین‌المللی برای از بین بردن دستاوردهای انقلاب سفید متهم کرده بود. همچنین در این مقاله به شخص خمینی نیز توهین شده بود. در پی انتشار این مقاله مردم قم به خصوص طلاب به خیابان ریختند و بازار و حوزه‌‌ی علمیه تعطیل شد. این تظاهرات به درگیری با پلیس انجامید و در اثر آن تعدادی کشته و مجروح شدند. چهلمین روز کشتار مردم قم ۲۹ بهمن ۵۶ بود که طی آن در شهرهای اصلی و بزرگ تظاهرات آرام برگزار شد ولی در تبریز تظاهران به خشونت کشیده شد و مردم با حمله به مراکز سرکوب بیشتر نقاط شهر را در دست گرفتند. قیام تبریز ۲ روز طول کشید تا اینکه حکومت با توسل به نیروهای کمکی ارتش و تانک و هلیکوپتر جنگی آنرا سرکوب کرد. رهبران مذهبی و جبهه ملی از مردم خواستند چهلم شهدای تبریز را گرامی بدارند. دهم فروردین ۵۷ چهلم شهدای تبریز بود که طی آن و دو روز پس از آن اکثر بازارها و دانشگاهها تعطیل شد و مراسم باشکوهی در ۵۵ شهر برگزار گردید. تظاهرات در تهران،‌ یزد، اصفهان، بابل و جهرم به خشونت کشید و به خصوص در یزد شدیدترین درگیریها روی داد. پلیس مردم را گلوله باران کرد و تعداد زیادی از مردم کشته شدند. در سومین روز ناآرامی‌ها شاه مانور نیروی دریایی را نیمه تمام گذاشت و خود شخصا فرماندهی پلیس ضد شورش را به عهده گرفت. مراسم چهلم بعدی نوزدهم اردیبهشت ۵۷ بود که در بسیار از شهرها مراسم یادبود برگزار شد که این بار در تعداد شهرهای بیشتری حدود ۲۴ شهر به خشونت کشید. در تهران شاه به ۲۰۰۰ نیروی مسلح دستود داد بازار را محاصره کرده و برای بر هم زدن گردهمایی از گاز اشک آور استفاده کنند. درگیریها در قم ۱۰ ساعت طول کشید و وقتی مردم به خانه آیت‌الله شریعتمداری پناه بردند نیروهای مسلح داخل خانه شده ۲ طلبه را کشتند. در ظاهر این تظاهرات سرکوب شد ولی واضح بود که در پیکره‌ی رژیم پهلوی شکافی عمیق پدیدار گشته است.<ref>ایران بین دو انقلاب ص ۶۲۳ تا ۶۲۷-یرواند آبراهامیان</ref>
خط ۸۲: خط ۸۲:


=== تظاهرات ۱۷ شهریور ۵۷ (جمعه سیاه) ===
=== تظاهرات ۱۷ شهریور ۵۷ (جمعه سیاه) ===
بعد از تظاهرات سلسله‌وار و برگزاری یادبودهای چهلم پی در پی، رژیم به اقداماتی برای مهار اوضاع بحرانی کشور دست زد. در واقع می‌خواست با دست زدن به اصلاحاتی ناآرامیها را فرو بنشاند، ازجمله تعدیل سیاستهای بلند پروازانه اقتصادی که باعث تورم شده بود و یا بعضی آزادی‌های اجتماعی و سیاسی درمطبوعات و همچنین از سخت گیری بر بازاریان و فروشنده‌های خرده‌پا کم کرد به این امید که اوضاع جامعه جوشان انقلابی ایران را آرام کند که البته به صورت مقطعی هم موفق بود، به طوری که در دو ماه نخست تابستان ۵۷ ناآرامی عمده‌ای روی نداد و حتی چهلم کشتارهای ۲۲-۲۰ اردیبهشت  آرام و بدون خونریزی برگزار شد و آموزگار نخست وزیر وقت با اطمینان گفت که «بحران پایان یافته است». اما در واقع این تنها آغاز بحران و آرامش تابستان آن سال، آرامش قبل از طوفان بود.<ref>ایران بین دو انقلاب- یرواند آبراهامیان</ref>
بعد از تظاهرات سلسله‌وار و برگزاری یادبودهای چهلم پی در پی، رژیم به اقداماتی برای مهار اوضاع بحرانی کشور دست زد. در واقع می‌خواست با دست زدن به اصلاحاتی ناآرامیها را فرو بنشاند، ازجمله تعدیل سیاستهای بلند پروازانه اقتصادی که باعث تورم شده بود و یا قائل شدن بعضی آزادی‌های اجتماعی و سیاسی درمطبوعات، همچنین از سخت گیری بر بازاریان و فروشنده‌های خرده‌پا کم کرد به این امید که اوضاع جامعه جوشان انقلابی ایران را آرام کند که البته به صورت مقطعی هم موفق بود، به طوری که در دو ماه نخست تابستان ۵۷ ناآرامی عمده‌ای روی نداد و حتی چهلم کشتارهای ۲۲-۲۰ اردیبهشت  آرام و بدون خونریزی برگزار شد و آموزگار نخست وزیر وقت با اطمینان گفت که «بحران پایان یافته است». اما در واقع این تنها آغاز بحران و آرامش تابستان آن سال، آرامش قبل از طوفان بود.<ref>ایران بین دو انقلاب- یرواند آبراهامیان</ref>


در بهار ٥٧ ، بروز يك ركود نسبی در وضعيت جنبش، آخرين فرصت را براي يك رفرم جدی در اختيار شاه گذاشت. اما او حاضر به دادن هيچ امتياز جدی نشد. شاه حتی در نطق ٢٥ ارديبهشت خود عليه دولتهای دموكراتيك غربی صحبت كرد . برخی از ناظران سياسی، اما، در آيينه حوادث ايران، يك انفجار عظيم توده‌ایی را پيش بينی می‌كردند، چيزی كه شاه در آنموقع هرگز آن را نمی‌ديد. در ۳۰ اردیبهشت ۵۷ بازرگان در نامه‌ای به شاه که برای معینیان رییس دفترمخصوص او فرستاد، نوشت: «چنانچه صاحب نظران مخالف را احضار فرمایید ...اینجانب آمادگی و اشتیاق و درخواست خود را برای چنین مصاحبه تلویزیونی...اعلام می‌دارم و فکر می‌کنم شایسته مقام شاهنشاهی نیز چنین باشد که یک بار با معترضان خود به جای چماق و مسلسل و تانک با سلاح منطق و قانون روبرو شود.» <ref>انقلاب طلوع یا غروب </ref>
در بهار ٥٧ ، بروز يك ركود نسبی در وضعيت جنبش، آخرين فرصت را براي يك رفرم جدی در اختيار شاه گذاشت. اما او حاضر به دادن هيچ امتياز جدی نشد. شاه حتی در نطق ٢٥ ارديبهشت خود عليه دولتهای دموكراتيك غربی صحبت كرد . برخی از ناظران سياسی، اما، در آيينه حوادث ايران، يك انفجار عظيم توده‌ایی را پيش بينی می‌كردند، چيزی كه شاه در آنموقع هرگز آن را نمی‌ديد. در ۳۰ اردیبهشت ۵۷ بازرگان در نامه‌ای به شاه که برای معینیان رییس دفترمخصوص او فرستاد، نوشت: «چنانچه صاحب نظران مخالف را احضار فرمایید ...اینجانب آمادگی و اشتیاق و درخواست خود را برای چنین مصاحبه تلویزیونی...اعلام می‌دارم و فکر می‌کنم شایسته مقام شاهنشاهی نیز چنین باشد که یک بار با معترضان خود به جای چماق و مسلسل و تانک با سلاح منطق و قانون روبرو شود.» <ref>انقلاب طلوع یا غروب </ref>
[[پرونده:به گلوله بستن معترضان در ۱۷ شهریور.JPG|بندانگشتی|شلیک به تظاهر کنندگان در روز۱۷شهریور۵۷ (جمعه سیاه)]]
[[پرونده:به گلوله بستن معترضان در ۱۷ شهریور.JPG|بندانگشتی|شلیک به تظاهر کنندگان در روز۱۷شهریور۵۷ (جمعه سیاه)]]
بر اثر سیاستهای اقتصادی دولت و رکود اقتصادی، دستمزد کارگران نیز افت کرده و باعث بروز اعتصابات در بخشهای صنعتی و کارگری شده بود و کارگران نیز به صف معترضین پیوسته بودند. کارگران علاوه بر اعتصاب، تظاهرات هم می‌کردند. نخستین تظاهرات پرشمار از این دست روز ۳۱ تیر در مشهد بود که به درگیری انجامید و طبق آمارهای محافظه کارانه ۴۰ تن کشته شدند. در هفتمین روز کشتار مشهد در اکثر شهرهای بزرگ مراسم یادبود برگزار شد که در تهران، قم، تبریز، اصفهان و شیراز به درگیری خیابانی انجامید. در چند روز نخست ماه رمضان که از ۱۴ مرداد شروع شده بود تظاهرات خشونت باری در تبریز، مشهد، اهواز، بهبهان، شیراز و اصفهان برپا شد که خونین‌ترین آنها در اصفهان بود که تظاهر کنندگان بیشتر قسمتهای شهر را تصرف کردند. این درگیری دو روز به طول انجامید که رژیم با وارد کردن ارتش و کشتن حدود ۱۰۰ تن توانست کنترل شهر را بدست بگیرد و حکومت نظامی اعلام کرد.<ref>ایران بین دو انقلاب - یرواند آبراهامیان</ref> تظاهرات ۱۹مرداد اصفهان، لرزه بر اندام رژيم انداخت. رشته های شاه درباره آزادی و دموكراسی پنبه شد و رژيم برای اولين بار در اصفهان به مدت يك ماه حكومت نظامی اعلام كرد.<ref>انقلاب طلوع یا غروب</ref> روز ۲۸ مرداد۵۷ آتش سوزی سینما رکس آبادان ایران را تکان داد. دولت و مخالفان هر کدام یکدیگر را متهم به ایجاد این آتش سوزی می‌کردند. فردای آنروز در تشیع کشته شدگان ۱۰۰۰۰ تن از مردم شرکت کردند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند خبرنگار واشنگتن پست نوشت: « مانند تظاهراتهای نه ماه پیش تظاهرات آبادان هم یک پیام ساده داشت «شاه باید برود»
بر اثر سیاستهای اقتصادی دولت و رکود اقتصادی، دستمزد کارگران نیز افت کرده و باعث بروز اعتصابات در بخشهای صنعتی و کارگری شده بود و کارگران نیز به صف معترضین پیوسته بودند. کارگران علاوه بر اعتصاب، تظاهرات هم می‌کردند. نخستین تظاهرات پرشمار از این دست روز ۳۱ تیر در مشهد بود که به درگیری انجامید و طبق آمارهای محافظه کارانه ۴۰ تن کشته شدند. در هفتمین روز کشتار مشهد در اکثر شهرهای بزرگ مراسم یادبود برگزار شد که در تهران، قم، تبریز، اصفهان و شیراز به درگیری خیابانی انجامید. در چند روز نخست ماه رمضان که از ۱۴ مرداد شروع شده بود تظاهرات خشونت باری در تبریز، مشهد، اهواز، بهبهان، شیراز و اصفهان برپا شد که خونین‌ترین آنها در اصفهان بود که تظاهر کنندگان بیشتر قسمتهای شهر را تصرف کردند. این درگیری دو روز به طول انجامید که رژیم با وارد کردن ارتش و کشتن حدود ۱۰۰ تن توانست کنترل شهر را بدست بگیرد و حکومت نظامی اعلام کرد.<ref>ایران بین دو انقلاب - یرواند آبراهامیان</ref> تظاهرات ۱۹مرداد اصفهان، لرزه بر اندام رژيم انداخت. رشته های شاه درباره آزادی و دموكراسی پنبه شد و رژيم برای اولين بار در اصفهان به مدت يك ماه حكومت نظامی اعلام كرد.<ref>انقلاب طلوع یا غروب</ref> روز ۲۸ مرداد۵۷ آتش سوزی سینما رکس آبادان ایران را تکان داد. دولت و مخالفان هر کدام یکدیگر را متهم به ایجاد این آتش سوزی می‌کردند. فردای آنروز در تشییع کشته شدگان ۱۰۰۰۰ تن از مردم شرکت کردند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند خبرنگار واشینگتن پست نوشت: « مانند تظاهراتهای نه ماه پیش تظاهرات آبادان هم یک پیام ساده داشت «شاه باید برود»


روز ۵ شهریور شاه شریف امامی را به جای آموزگار به نخست وزیری انتخاب کرد و نام دولت او را دولت آشتی ملی گذاشت. شریف امامی به سه کار برای آرام کردن اوضاع دست زد. تعطيل كردن كازينوها و قمارخانه‌ها، تغيير سال شمار شاهنشاهی و حذف پست وزير مشاور در امور زنان.<ref>انقلاب طلوع یا غروب</ref> او همچنین به اقدامات دیگری نیز دست زد از جمله بیشتر روحانیون عالی رتبه که از ۱۳۵۴ در زندان بودند را آزاد کرد. کمکهای دولتی به حزب رستاخیز را قطع کرد. از اعضای فاسدتر خاندان پهلوی خواست تا برای مدت زیادی از کشور خارج شوند. هویدا از پست وزارت دربار برکنار شد. هژبر یزدانی سرمایه‌دار معروف دستگیر شد. دو نظامی عالی رتبه، پزشک مخصوص شاه و مدیر عامل هواپیمایی ملی ایران برکنار شدند.<ref>ایران بین دو انقلاب</ref> اما این ترفندها  فایده‌ای نداشت و مردم ایران به چیزی کمتر از سرنگونی شاه راضی نبودند. شریف امامی با رهبران مخالفان به توافق رسید و مجوز راهپیمایی عید فطر را صادر کرد. مراسم عید فطر برگزار شد. طی آن مردم قرار تظاهرات بعدی را در ۱۵ شهریور گذاشتند که دولت مقررات منع تجمعات را پیش کشید، اما در ۱۶ شهریور تظاهرات عظیمی شکل گرفت که بیش از نیم میلیون از مردم تهران در آن شرکت کردند. این بزرگترین گردهمایی در ایران بود. قرار بعدی تطاهرات دهان به دهان بین مردم می‌چرخید: فردا صبح ۸ صبح میدان ژاله.
روز ۵ شهریور شاه شریف امامی را به جای آموزگار به نخست وزیری انتخاب کرد و نام دولت او را دولت آشتی ملی گذاشت. شریف امامی به سه کار برای آرام کردن اوضاع دست زد. تعطيل كردن كازينوها و قمارخانه‌ها، تغيير سال شمار شاهنشاهی و حذف پست وزير مشاور در امور زنان.<ref>انقلاب طلوع یا غروب</ref> او همچنین به اقدامات دیگری نیز دست زد از جمله بیشتر روحانیون عالی رتبه که از ۱۳۵۴ در زندان بودند را آزاد کرد. کمکهای دولتی به حزب رستاخیز را قطع کرد. از اعضای فاسدتر خاندان پهلوی خواست تا برای مدت زیادی از کشور خارج شوند. هویدا از پست وزارت دربار برکنار شد. هژبر یزدانی سرمایه‌دار معروف دستگیر شد. دو نظامی عالی رتبه، پزشک مخصوص شاه و مدیر عامل هواپیمایی ملی ایران برکنار شدند.<ref>ایران بین دو انقلاب</ref> اما این ترفندها  فایده‌ای نداشت و مردم ایران به چیزی کمتر از سرنگونی شاه راضی نبودند. شریف امامی با رهبران مخالفان به توافق رسید و مجوز راهپیمایی عید فطر را صادر کرد. مراسم عید فطر برگزار شد. طی آن مردم قرار تظاهرات بعدی را در ۱۵ شهریور گذاشتند که دولت مقررات منع تجمعات را پیش کشید، اما در ۱۶ شهریور تظاهرات عظیمی شکل گرفت که بیش از نیم میلیون از مردم تهران در آن شرکت کردند. این بزرگترین گردهمایی در ایران بود. قرار بعدی تظاهرات دهان به دهان بین مردم می‌چرخید: فردا صبح ۸ صبح میدان ژاله.


راهپيمايي عظيم ١٦ شهريور در دل حكومت هراس انداخت. شاه با پی بردن به اینکه مهار اوضاع را از دست می‌دهد، در شامگاه ۱۶ شهریور کابینه را وادار کرد در تهران و یازده شهر دیگر حکومت نظامی اعلام کند، به این ترتیب بعد از سال ۴۲ برای اولین بار در تهران حکومت نظامی برقرار شد. به این منظور شاه فرماندهی نظامی تهران را به ارتشبد اویسی که در جریان قیان سال ۴۲ به «قصاب ایران» معروف بود سپرد.<ref>ایران بین دو انقلاب</ref>  اولين اعلاميه فرمانداری نظامی تهران با امضای ارتشبد اويسی، مقررات حكومت نظامی را از ساعت ٦ صبح روز جمعه ۱۷شهريور، به مدت ٦ماه اعلام كرد. اين اعلاميه مرتب از راديو پخش شد. درگیریها در صبح روز ۱۷ شهریور عمدتاْ در محله‌های جنوب تهران و مرکز درگیریها در میدان ژاله در شرق تهران بود. نیروهای ارتش برای مقابله با تظاهرکنندگان از هلیکوپترهای جنگی استفاده کردند. در میدان ژاله تانکها و کماندوها به طرف مردم شلیک کردند و تعداد زیادی را به خاک و خون کشیدند.
راهپيمايي عظيم ١٦ شهريور در دل حكومت هراس انداخت. شاه با پی بردن به اینکه مهار اوضاع را از دست می‌دهد، در شامگاه ۱۶ شهریور کابینه را وادار کرد در تهران و یازده شهر دیگر حکومت نظامی اعلام کند، به این ترتیب بعد از سال ۴۲ برای اولین بار در تهران حکومت نظامی برقرار شد. به این منظور شاه فرماندهی نظامی تهران را به ارتشبد اویسی که در جریان قیان سال ۴۲ به «قصاب ایران» معروف بود سپرد.<ref>ایران بین دو انقلاب</ref>  اولين اعلاميه فرمانداری نظامی تهران با امضای ارتشبد اويسی، مقررات حكومت نظامی را از ساعت ٦ صبح روز جمعه ۱۷شهريور، به مدت ٦ماه اعلام كرد. اين اعلاميه مرتب از راديو پخش شد. درگیریها در صبح روز ۱۷ شهریور عمدتاْ در محله‌های جنوب تهران و مرکز درگیریها در میدان ژاله در شرق تهران بود. نیروهای ارتش برای مقابله با تظاهرکنندگان از هلیکوپترهای جنگی استفاده کردند. در میدان ژاله تانکها و کماندوها به طرف مردم شلیک کردند و تعداد زیادی را به خاک و خون کشیدند.
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
=== وقایع بعداز ۱۷ شهریور تا نخست وزیری بختیار ===
=== وقایع بعداز ۱۷ شهریور تا نخست وزیری بختیار ===
[[پرونده:راهپیمایی عاشورای ۵۷.JPG|بندانگشتی|راهپیمایی میلیونی مردم تهران در عاشورای سال ۱۳۵۷]]
[[پرونده:راهپیمایی عاشورای ۵۷.JPG|بندانگشتی|راهپیمایی میلیونی مردم تهران در عاشورای سال ۱۳۵۷]]
بعد از ۱۷ شهریور حوادث شتاب روز افزونی پیدا کرد. اعتصابات گسترده‌ای تمام بخشهای جامعه‌ی ایران را به حالت تعطیل درآورد و نفس رژیم را گرفت. روز ۱۱مهر حزب رستاخیر از هم پاشید. دو روز قبل از آن جواد سعید دبیر کل حزب استعفا داده بود. روز ۱۴مهر خمینی با ویزای رسمی از عراق وارد فرانسه شد. سولیوان سفیر آمریکا در ایران نامه‌ای برای کارتر فرستاد و در آن نوشت: «ديگر ترديدی وجود نداشت كه شاه از حمايت افكار عمومي برخوردار نيست … در شرايط جديد می‌بايست موضوع روابط احتمالی آينده بين نظاميان و رهبران مذهبی را مورد توجه قرار دهيم. خطوط اصلی پيشنهادی من اين بود كه براي پايان بخشيدن به بحران فعلی … بين نيروهای انقلابی و نيروهای مسلح سازش به وجود آيد … حصول توافق … به اين صورت امكان پذير است كه آيت الله خمينی شخص معتدلی مانند بازرگان يا ميناچی را به نخست وزيری انتخاب كند و بدين وسيله از روی كار آمدن حكومتی از نوع ناصر  قذافی جلوگيری به عمل آيد. حدس من اين بود كه رهبران مذهبی و شخص آيت الله خمينی چنين راه حلی را خواهند پذيرفت، زيرا هدف اصلی آنها كه حذف شاه بود، در چارچوب چنين توافقی عملی می‌شد...» به این ترتیب کارتر به این نتیجه رسید که ممکن است حفظ شاه در قدرت امکان پذیر نباشد.<ref>انقلاب طلوع یا غروب</ref>
بعد از ۱۷ شهریور حوادث شتاب روز افزونی پیدا کرد. اعتصابات گسترده‌ای تمام بخشهای جامعه‌ی ایران را به حالت تعطیل درآورد و نفس رژیم را گرفت. روز ۱۱مهر حزب رستاخیز از هم پاشید. دو روز قبل از آن جواد سعید دبیر کل حزب استعفا داده بود. روز ۱۴مهر خمینی با ویزای رسمی از عراق وارد فرانسه شد. سولیوان سفیر آمریکا در ایران نامه‌ای برای کارتر فرستاد و در آن نوشت: «ديگر ترديدی وجود نداشت كه شاه از حمايت افكار عمومي برخوردار نيست … در شرايط جديد می‌بايست موضوع روابط احتمالی آينده بين نظاميان و رهبران مذهبی را مورد توجه قرار دهيم. خطوط اصلی پيشنهادی من اين بود كه براي پايان بخشيدن به بحران فعلی … بين نيروهای انقلابی و نيروهای مسلح سازش به وجود آيد … حصول توافق … به اين صورت امكان پذير است كه آيت الله خمينی شخص معتدلی مانند بازرگان يا ميناچی را به نخست وزيری انتخاب كند و بدين وسيله از روی كار آمدن حكومتی از نوع ناصر  قذافی جلوگيری به عمل آيد. حدس من اين بود كه رهبران مذهبی و شخص آيت الله خمينی چنين راه حلی را خواهند پذيرفت، زيرا هدف اصلی آنها كه حذف شاه بود، در چارچوب چنين توافقی عملی می‌شد...» به این ترتیب کارتر به این نتیجه رسید که ممکن است حفظ شاه در قدرت امکان پذیر نباشد.<ref>انقلاب طلوع یا غروب</ref>


٦آذر كارمندان اعتصابی بانك مركزی ايران، سندی را منتشر كردند كه نشان می‌داد ١٧٨ تن از وابستگان رژيم در دو ماه، شهريور و مهر، دو ميليارد و چهارصد هزار دلار را از ايران به بانكهای خارج كشور انتقال داده‌اند. انتشار اين ليست، به نفرت مردم از رژيم شاه هرچه بيشتر دامن زد.
٦آذر كارمندان اعتصابی بانك مركزی ايران، سندی را منتشر كردند كه نشان می‌داد ١٧٨ تن از وابستگان رژيم در دو ماه، شهريور و مهر، دو ميليارد و چهارصد هزار دلار را از ايران به بانكهای خارج كشور انتقال داده‌اند. انتشار اين ليست، به نفرت مردم از رژيم شاه هرچه بيشتر دامن زد.
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:


=== خروج شاه از ایران ===
=== خروج شاه از ایران ===
بختیار بعد از قبول نخست وزیری به اقداماتی دست زد تا مخالفان را راضی کند. اعلام کرد که شاه به زودی کشور را ترک خواهد کرد و حکومت نظامی لغو خواهد شد و انتخابات آزاد برگزار خواهد کرد. همچنین تعدادی از وزرای پیشین را دستگیر کرد و زندانیان سیاسی بیشتری را آزاد کرد و قول داد که ساواک را منحل کند. دارایی‌های بنیاد پهلوی را ضبط کرد و گفت که خمینی می‌تواند به ایران بازگردد. همینطور شورای سلطنت را تشکلیل داد تا وظایف قانونی شاه را انجام دهد. از طرفی هشدار می‌داد که اگر مخالفان در برابر کوششهای او برای برقراری حکومت مشروطه مانع ایجاد کنند ارتش دیکتاتوری نظامی خشنی را بوجود خواهد آورد. هیچکدام از این اقدامات کارگر نیفتاد و در ۱۵دی صدها هزار نفر در شهرهای بزرگ راهپیمایی کردند و خواستار برکناری بختیار شدند. در ۱۸دی توده‌های پرشماری از جمله نیم میلیون نفر در مشهد در گرامیداشت کشته شدگان ماه گذشته سوگواری و تظاهرات برگزار کردند. در ۲۳دی نیز حدود ۲ میلیون نفر در سی شهر راهپیمایی کردند و خواهان بازگشت خمینی، برکناری شاه و استعفای بختیار شدند. <ref>ایران بین دو انقلاب</ref>
بختیار بعد از قبول نخست وزیری به اقداماتی دست زد تا مخالفان را راضی کند. اعلام کرد که شاه به زودی کشور را ترک خواهد کرد و حکومت نظامی لغو خواهد شد و انتخابات آزاد برگزار خواهد کرد. همچنین تعدادی از وزرای پیشین را دستگیر کرد و زندانیان سیاسی بیشتری را آزاد کرد و قول داد که ساواک را منحل کند. دارایی‌های بنیاد پهلوی را ضبط کرد و گفت که خمینی می‌تواند به ایران بازگردد. همینطور شورای سلطنت را تشکیل داد تا وظایف قانونی شاه را انجام دهد. از طرفی هشدار می‌داد که اگر مخالفان در برابر کوششهای او برای برقراری حکومت مشروطه مانع ایجاد کنند ارتش دیکتاتوری نظامی خشنی را بوجود خواهد آورد. هیچکدام از این اقدامات کارگر نیفتاد و در ۱۵دی صدها هزار نفر در شهرهای بزرگ راهپیمایی کردند و خواستار برکناری بختیار شدند. در ۱۸دی توده‌های پرشماری از جمله نیم میلیون نفر در مشهد در گرامیداشت کشته شدگان ماه گذشته سوگواری و تظاهرات برگزار کردند. در ۲۳دی نیز حدود ۲ میلیون نفر در سی شهر راهپیمایی کردند و خواهان بازگشت خمینی، برکناری شاه و استعفای بختیار شدند. <ref>ایران بین دو انقلاب</ref>
[[پرونده:۲۶دی روز خروج شاه از ایران.JPG|بندانگشتی|روز ۲۶ دی ۱۳۵۷، فرودگاه مهرآباد، شاه همراه فرح از ایران خارج می‌شود]]
[[پرونده:۲۶دی روز خروج شاه از ایران.JPG|بندانگشتی|روز ۲۶ دی ۱۳۵۷، فرودگاه مهرآباد، شاه همراه فرح از ایران خارج می‌شود]]
ازطرفی بعد از کنفرانس گوادلوپ که نتیجه آن رضایت کارتر به خروج شاه از ایران بود سیاست دولت آمریکا در مورد ایران اعلام شد که: «دولت آمریکا هرگونه امیدی را برای حفظ کامل شاه از دست داده است و در عوض بر حمایت خود از یک دولت غیر نظامی تاکید می‌کند.»  
ازطرفی بعد از کنفرانس گوادلوپ که نتیجه آن رضایت کارتر به خروج شاه از ایران بود سیاست دولت آمریکا در مورد ایران اعلام شد که: «دولت آمریکا هرگونه امیدی را برای حفظ کامل شاه از دست داده است و در عوض بر حمایت خود از یک دولت غیر نظامی تاکید می‌کند.»  
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
=== آزادی آخرین دسته زندانیان سیاسی ===
=== آزادی آخرین دسته زندانیان سیاسی ===
[[پرونده:مسعودرجوی در بالکن زندان قصر روز ۳۰ دی.JPG|بندانگشتی|مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق در روز ۳۰دی ۵۷ لحظاتی قبل از آزادی از زندان در بالکن زندان قصر]]
[[پرونده:مسعودرجوی در بالکن زندان قصر روز ۳۰ دی.JPG|بندانگشتی|مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق در روز ۳۰دی ۵۷ لحظاتی قبل از آزادی از زندان در بالکن زندان قصر]]
روز ۳۰ دی پس از چندین روز تجمع مردم در مقابل سردر اصلی زندان قصر و شعارها مبنی بر آزادی زندانی سیاسی و همچنین بعد از تحصن خانواده‌های زندانیان در کاخ دادگستری رژیم شاه مجبور به آزادی آخرین دسته زندانیان سیاسی که ۱۲۶ نفر بودند شد. قبل از آزادی زندانیان، مقامات زندان مسعود رجوی برجسته‌ترین زندانی سیاسی ایران و رهبر مجاهدین خلق را به بالکن بالای سردر زندان آوردند که به مردم اطمینان بدهند که آنها آزاد خواهند شد تا مردم براکنده شوند، چرا که ساعت منع عبور و مرور نزدیک بود. بنا به گزارش شاهدان صحنه وقتی مسعود رجوی روی بالکن آمد یکی از وابستگان به حکومت اعلام کرد که تمام زندانیان مورد عفو قرار گرفته‌اند و آزاد خواهند شد که در همین حین  مسعود رجوی میکروفون را از دست او گرفت و خطاب به مردم گفت: «ما همه این آزادی را مدیون شما ملت هستیم نه شخص دیگری یا گروهی خاص، عفوی در کار نیست. اینجا کسی جرمی مرتکب نشده است که عفو و بخشش بطلبد. اگر کسی در این میان باید عفو و بخشودگی بدهد؛ این ما هستیم.»
روز ۳۰ دی پس از چندین روز تجمع مردم در مقابل سردر اصلی زندان قصر و شعارها مبنی بر آزادی زندانی سیاسی و همچنین بعد از تحصن خانواده‌های زندانیان در کاخ دادگستری، رژیم مجبور به آزادی آخرین دسته زندانیان سیاسی که ۱۲۶ نفر بودند شد. قبل از آزادی زندانیان، مقامات زندان مسعود رجوی برجسته‌ترین زندانی سیاسی ایران و رهبر مجاهدین خلق را به بالکن بالای سردر زندان آوردند که به مردم اطمینان بدهند که آنها آزاد خواهند شد تا مردم براکنده شوند، چرا که ساعت منع عبور و مرور نزدیک بود. بنا به گزارش شاهدان صحنه وقتی مسعود رجوی روی بالکن آمد یکی از وابستگان به حکومت اعلام کرد که تمام زندانیان مورد عفو قرار گرفته‌اند و آزاد خواهند شد که در همین حین  مسعود رجوی میکروفون را از دست او گرفت و خطاب به مردم گفت: «ما همه این آزادی را مدیون شما ملت هستیم نه شخص دیگری یا گروهی خاص، عفوی در کار نیست. اینجا کسی جرمی مرتکب نشده است که عفو و بخشش بطلبد. اگر کسی در این میان باید عفو و بخشودگی بدهد؛ این ما هستیم.»


=== آمدن خمینی از پاریس به ایران ===
=== آمدن خمینی از پاریس به ایران ===
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
[[پرونده:تسخیر مراکز نظامی توسط مردم.JPG|بندانگشتی|تسخیر مراکز نظامی در آخرین روزها قبل از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی]]
[[پرونده:تسخیر مراکز نظامی توسط مردم.JPG|بندانگشتی|تسخیر مراکز نظامی در آخرین روزها قبل از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی]]


== سقوط نظام شاهنشاهی و استقرار نظام جدید ==
== سقوط نظام شاهنشاهی ==
۱۴ بهمن صدها همافر با لباس رسمی به دیدار خمینی رفتند. انتشار عکس این دیدار در روزنامه کیهان ۱۹ بهمن در میان نیروهای نظامی غلغله به پا کرد. ۱۵ بهمن خميني بازرگان را به نخست وزيری منصوب كرد و گفت «مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است. قیام برضد خداست و کفر است.»
۱۴ بهمن صدها همافر با لباس رسمی به دیدار خمینی رفتند. انتشار عکس این دیدار در روزنامه کیهان ۱۹ بهمن در میان نیروهای نظامی غلغله به پا کرد. ۱۵ بهمن خميني بازرگان را به نخست وزيری منصوب كرد و گفت «مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است. قیام برضد خداست و کفر است.»


۲٬۳۲۰

ویرایش

منوی ناوبری