دکتر محمد مصدق: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ مارس ۲۰۱۹
خط ۷۶: خط ۷۶:
[[پرونده:مصدق در دوران کودکی.JPG|بندانگشتی|263x263پیکسل|مصدق در دوران کودکی]]
[[پرونده:مصدق در دوران کودکی.JPG|بندانگشتی|263x263پیکسل|مصدق در دوران کودکی]]
دکتر محمد مصدق در۲۹اردیبهشت ۱۲۶۱هجری شمسی، مصادف با ۲۹رجب ۱۲۹۹هجری قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) درتهران متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. در۹ سالگی پدرش از ناصرالدین شاه درخواست کرد که پسرش محمد در ردیف مستوفیان زیر دست قرار بگیرد که ناصرالدین شاه پذیرفت. بعد از فوت پدرش، که محمد بیش از ۱۲سال نداشت ناصرالدین شاه لقب «مصدق السلطنه» به او داد. مدتی پس از ترور ناصرالدین شاه مستوفی خراسان شد. پس از تشکیل مدرسه علوم سیاسی در تهران، به خاطر علاقه‌ای که به کسب علوم جدید داشت، از کار مستوفی‌گری کناره گیری کرد تا در آن مدرسه تحصیل کند، اما چون تحصیل برای کسانی‌که قبلا در استخدام دولت بودند، ممنوع بود، الزامات آن‌ را در خانه محیا کرد و با کمک استادانی از آن مدرسه، به تحصیل علوم سیاسی پرداخت. دکتر محمد مصدق در ۱۹ سالگی با خانم ضیاءالسلطنه (دختر حاج سید زین‌العابدین امام جمعه تهران) ازدواج کرد که حاصل آن ۴ پسر و ۳ دختر بودند. ۲ پسر او به نامهای محمود و یحیی در کودکی فوت کردند. دیگر فرزندان او احمد، غلامحسین، منصوره، ضیاءاشرف و خدیجه نام داشتند.
دکتر محمد مصدق در۲۹اردیبهشت ۱۲۶۱هجری شمسی، مصادف با ۲۹رجب ۱۲۹۹هجری قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) درتهران متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. در۹ سالگی پدرش از ناصرالدین شاه درخواست کرد که پسرش محمد در ردیف مستوفیان زیر دست قرار بگیرد که ناصرالدین شاه پذیرفت. بعد از فوت پدرش، که محمد بیش از ۱۲سال نداشت ناصرالدین شاه لقب «مصدق السلطنه» به او داد. مدتی پس از ترور ناصرالدین شاه مستوفی خراسان شد. پس از تشکیل مدرسه علوم سیاسی در تهران، به خاطر علاقه‌ای که به کسب علوم جدید داشت، از کار مستوفی‌گری کناره گیری کرد تا در آن مدرسه تحصیل کند، اما چون تحصیل برای کسانی‌که قبلا در استخدام دولت بودند، ممنوع بود، الزامات آن‌ را در خانه محیا کرد و با کمک استادانی از آن مدرسه، به تحصیل علوم سیاسی پرداخت. دکتر محمد مصدق در ۱۹ سالگی با خانم ضیاءالسلطنه (دختر حاج سید زین‌العابدین امام جمعه تهران) ازدواج کرد که حاصل آن ۴ پسر و ۳ دختر بودند. ۲ پسر او به نامهای محمود و یحیی در کودکی فوت کردند. دیگر فرزندان او احمد، غلامحسین، منصوره، ضیاءاشرف و خدیجه نام داشتند.
==مصدق در دوران انقلاب مشروطه==
==دکتر محمد مصدق در دوران انقلاب مشروطه==
دکتر محمد مصدق، در دوران انقلاب مشروطه به جرگه‌ی آزادیخواهان پیوست. بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی‌ شاه، دکتر محمد مصدق نیز مدتی مخفی بود. در انتخابات مجلس اول، به نمایندگی مردم اصفهان برگزیده شد، اما چون سن او به سی سال که حد نصاب برای انتخاب شدن بود، نرسیده بود، اعتبار نامه‌اش در شعبه رسیدگی مورد اعتراض قرار گرفت، که او نیز از تمایندگی صرفنظر کرد. مدتی عضو انجمن مترقی، «جامع آدمیت»‌ بود، چون گفته می‌شد این انجمن با فراماسونری ارتباطهایی دارد، از آن کناره گرفت. و به «جامع انسانیت» که علی اکبر دهخدا، عضو فعال آن بود پیوست، مدتی بعد از آن جمعیت نیز کناره‌ گیری کرد.
دکتر محمد مصدق، در دوران انقلاب مشروطه به جرگه‌ی آزادیخواهان پیوست. بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی‌ شاه، دکتر محمد مصدق نیز مدتی مخفی بود. در انتخابات مجلس اول، به نمایندگی مردم اصفهان برگزیده شد، اما چون سن او به سی سال که حد نصاب برای انتخاب شدن بود، نرسیده بود، اعتبار نامه‌اش در شعبه رسیدگی مورد اعتراض قرار گرفت، که او نیز از تمایندگی صرفنظر کرد. مدتی عضو انجمن مترقی، «جامع آدمیت»‌ بود، چون گفته می‌شد این انجمن با فراماسونری ارتباطهایی دارد، از آن کناره گرفت. و به «جامع انسانیت» که علی اکبر دهخدا، عضو فعال آن بود پیوست، مدتی بعد از آن جمعیت نیز کناره‌ گیری کرد.
==تحصیل در خارج و بازگشت به ایران==
==تحصیل در خارج و بازگشت به ایران==
خط ۸۶: خط ۸۶:
== والی‌گری و وزارت ==
== والی‌گری و وزارت ==
[[پرونده:دکتر مصدق در زمان ولایت فارس.JPG|بندانگشتی|372x372پیکسل|دکتر محمد مصدق در زمان والی‌گری فارس|جایگزین=دکتر محمد مصدق در زمان والی‌گری فارس]]
[[پرونده:دکتر مصدق در زمان ولایت فارس.JPG|بندانگشتی|372x372پیکسل|دکتر محمد مصدق در زمان والی‌گری فارس|جایگزین=دکتر محمد مصدق در زمان والی‌گری فارس]]
دکتر محمد مصدق هنگام تشکیل کابینه‌ی دوم وثوق‌الدوله به اروپا رفت. اندکی بعد مشیرالدوله که به جای وثوق‌الدوله نخست وزیر شد او را برای تصدی وزارت عدلیه «دادگستری» به ایران دعوت کرد. دکتر محمد مصدق از راه بندر بوشهر به ایران بازگشت. در فارس به درخواست عده‌ای از محترمین و طبقات و اقشار مختلف مردم که از نا امنیها و فشارهای حاکمان و والیان گذشته ناراضی بودند و طی تلگراف‌های متعدد از مشیرالدوله خواهان انتصاب وی به والی‌گری فارس بودند، از طرف نخست وزیر به ولایت فارس انتخاب شد. مصدق مدت شش‌ ماه در آن سمت باقی ماند. مصدق اولین شخصیت سیاسی بود که با کودتای سید ضیاء و رضاخان مخالفت کرد و آن‌را نپذیرفت. او اعلامیه‌های رژیم کودتا را در فارش منتشر نکرد. تلاشهایش برای تشویق احمد شاه برای مقاومت در برابر کودتا نتیجه نداد و از والی‌گری فارس استعفا داد. بعد از قبول استعفایش از طرف شاه عازم تهران شد. در نزدیکی اصفهان، حاکم اصفهان به او اطلاع داد که می‌خواهند او را دستگیر کنند و به او توصیه کرد که به چهارمحال و بختیاری برود. او به آنجا رفت که پس از مدتی کابینه سید ضیاء سقوط کرد و قوام السلطنه نخست وزیر شد و مصدق را به عنوان وزیر مالیه به شاه معرفی کرد. مصدق پس از آمدن به تهران به علت وجود «‌آرمیتاژ اسمیت » مستشار انگلیسی مالیه از قبول وزارت امتناع کرد. با رفتن اسمیت در آبان ۱۳۰۰ با گرفتن امتیازاتی از مجلس برای اصلاح آن وزارتخانه، قبول خدمت کرد. پس از سقوط کابینه قوام در سوم بهمن ۱۳۰۰ مشیر الدوله مأمور تشکیل دولت شد. نخست وزیر از مصدق خواست که حکومت آذربایجان را که در آن زمان اوضاع مساعدی نداشت بپذیرد. مصدق این شغل را به شرطی که ارتش در آنجا تحت امر او باشد پذیرفت. مصدق از بهمن ۱۳۰۰ تا تیر ۱۳۰۱ در آن سمت باقی ماند اما به خاطر دخالتهای فرمانده قشون آذربایجان در امور اداری آنجا که به دستور وزیر جنگ یعنی رضاخان صورت می‌گرفت کناره‌گیری کرد. مصدق در کابینه دوم مشیرالدوله پیرنیا از خرداد ۱۳۰۲ تا مهر۱۳۰۲ به وزارت خارجه منصوب شد. وی در این دوران کوتاه در مقابل ادعا و فشار مداوم انگلستان ایستادگی کرد و مانع دستیابی آن به برخی جزایر خلیج فارس از جمله ابوموسی و شیخ شعیب گردید.
دکتر محمد مصدق هنگام تشکیل کابینه‌ی دوم وثوق‌الدوله به اروپا رفت. اندکی بعد مشیرالدوله که به جای وثوق‌الدوله نخست وزیر شد او را برای تصدی وزارت عدلیه «دادگستری» به ایران دعوت کرد. مصدق از راه بندر بوشهر به ایران بازگشت. در فارس به درخواست عده‌ای از محترمین و طبقات و اقشار مختلف مردم که از نا امنیها و فشارهای حاکمان و والیان گذشته ناراضی بودند و طی تلگراف‌های متعدد از مشیرالدوله خواهان انتصاب وی به والی‌گری فارس بودند، از طرف نخست وزیر به ولایت فارس انتخاب شد. مصدق مدت شش‌ ماه در آن سمت باقی ماند. مصدق اولین شخصیت سیاسی بود که با کودتای سید ضیاء و رضاخان مخالفت کرد و آن‌را نپذیرفت. او اعلامیه‌های رژیم کودتا را در فارش منتشر نکرد. تلاشهایش برای تشویق احمد شاه برای مقاومت در برابر کودتا نتیجه نداد و از والی‌گری فارس استعفا داد. بعد از قبول استعفایش از طرف شاه عازم تهران شد. در نزدیکی اصفهان، حاکم اصفهان به او اطلاع داد که می‌خواهند او را دستگیر کنند و به او توصیه کرد که به چهارمحال و بختیاری برود. او به آنجا رفت که پس از مدتی کابینه سید ضیاء سقوط کرد و قوام السلطنه نخست وزیر شد و مصدق را به عنوان وزیر مالیه به شاه معرفی کرد. مصدق پس از آمدن به تهران به علت وجود «‌آرمیتاژ اسمیت » مستشار انگلیسی مالیه از قبول وزارت امتناع کرد. با رفتن اسمیت در آبان ۱۳۰۰ با گرفتن امتیازاتی از مجلس برای اصلاح آن وزارتخانه، قبول خدمت کرد. پس از سقوط کابینه قوام در سوم بهمن ۱۳۰۰ مشیر الدوله مأمور تشکیل دولت شد. نخست وزیر از مصدق خواست که حکومت آذربایجان را که در آن زمان اوضاع مساعدی نداشت بپذیرد. مصدق این شغل را به شرطی که ارتش در آنجا تحت امر او باشد پذیرفت. مصدق از بهمن ۱۳۰۰ تا تیر ۱۳۰۱ در آن سمت باقی ماند اما به خاطر دخالتهای فرمانده قشون آذربایجان در امور اداری آنجا که به دستور وزیر جنگ یعنی رضاخان صورت می‌گرفت کناره‌گیری کرد. مصدق در کابینه دوم مشیرالدوله پیرنیا از خرداد ۱۳۰۲ تا مهر۱۳۰۲ به وزارت خارجه منصوب شد. وی در این دوران کوتاه در مقابل ادعا و فشار مداوم انگلستان ایستادگی کرد و مانع دستیابی آن به برخی جزایر خلیج فارس از جمله ابوموسی و شیخ شعیب گردید.


== نمایندگی مجلس شورای ملی ==
== نمایندگی مجلس شورای ملی ==
۲٬۳۲۰

ویرایش

منوی ناوبری