۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
| religion = اسلام (شیعه) | | religion = اسلام (شیعه) | ||
| signature = mohammad mossadegh Signature.svg | | signature = mohammad mossadegh Signature.svg | ||
}}'''دکترمحمد مصدق''' در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ | }}'''دکترمحمد مصدق''' در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ خورشیدی، مصادف با ۲۹ رجب ۱۲۹۹ قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) در محله سنگلج تهران متولد شد. پدرش میرزا هدایت الله از رجال متجدد و از اطرافیان میرزا تقیخان امیرکبیر بود. پدر دکتر محمد مصدق وزیردفتر و عموزاده میرزا یوسفخان مستوفی الممالک، صدراعظم پیشین ایران و مادرش، ملکتاج خانم، نجمالسلطنه، نوه عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه قاجار و خواهر عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود. | ||
دکتر محمد مصدق در چنین خانوادهای، با افکار متجدد آن زمان آشنا گشت. دکتر محمد مصدق، در ۱۹ سالگی با خانم ضیاء السلطنه، دختر حاج سید زینالعابدین، ازدواج کرد که حاصل آن پنج فرزند بود. | دکتر محمد مصدق در چنین خانوادهای، با افکار متجدد آن زمان آشنا گشت. دکتر محمد مصدق، در ۱۹ سالگی با خانم ضیاء السلطنه، دختر حاج سید زینالعابدین، ازدواج کرد که حاصل آن پنج فرزند بود. | ||
دکتر محمد مصدق جوان، در انقلاب مشروطه به جمع | دکتر محمد مصدق جوان، در انقلاب مشروطه به جمع آزادیخواهان پیوست و پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، مدتی مخفی شد. در انتخابات مجلس اول به نمایندگی از اصفهان برگزیده شد، اما چون سنش به حد نصاب ۳۰ سال نرسید، اعتبار نامهاش در شعبه رسیدگی مورد مخالفت قرار گرفت و قبل از اینکه گزارش کمیسیون در مجلس مطرح شود، از نمایندگی صرفنظر کرد. | ||
دکتر محمد مصدق برای تحصیل در سال ۱۹۰۹( | دکتر محمد مصدق برای تحصیل در سال ۱۹۰۹(۱۲۸۸خورشیدی) به اروپا رفت. ابتدا در پاریس در مدرسه علوم سیاسی به تحصیل پرداخت و در نهایت، در رشته دکترای حقوق، از مدرسه عالی نوشاتل، در سوییس فارغالتحصیل شد. او اولین ایرانی دارای دکترای حقوق است. | ||
دکتر محمد مصدق پس از فارغ التحصیلی، مدتی در کارهای دولتی مشغول گشت، از جمله معاونت وزارت مالیه، رئیس کل محاسبات و همچنین ولایت فارس، مدتی بر عهدهی او بود. | دکتر محمد مصدق پس از فارغ التحصیلی، مدتی در کارهای دولتی مشغول گشت، از جمله معاونت وزارت مالیه، رئیس کل محاسبات و همچنین ولایت فارس، مدتی بر عهدهی او بود. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در زمان ولایت فارس، کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ اتفاق افتاد و رضاخان با کمک سید ضیاءالدین طباطبایی و همراهی ژنرال آیرونساید انگلیسی و استفاده از نیروهای قزاق خود، سلطنت قاجاریه که با فشار متجددین و مشروطهخواهان بسیار ضعیف شده بود را سرنگون کرد. دکتر محمد مصدق با این کودتا و نخست وزیری سید ضیاء مخالفت کرد. او در کابینه دوم مشیرالدوله، مدت کوتاهی از خرداد تا مهر ۱۳۰۲ وزیر خارجه بود. | در زمان ولایت فارس، کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ اتفاق افتاد و رضاخان با کمک سید ضیاءالدین طباطبایی و همراهی ژنرال آیرونساید انگلیسی و استفاده از نیروهای قزاق خود، سلطنت قاجاریه که با فشار متجددین و مشروطهخواهان بسیار ضعیف شده بود را سرنگون کرد. دکتر محمد مصدق با این کودتا و نخست وزیری سید ضیاء مخالفت کرد. او در کابینه دوم مشیرالدوله، مدت کوتاهی از خرداد تا مهر ۱۳۰۲ وزیر خارجه بود. | ||
دکتر محمد مصدق در دوره پنجم مجلس از تهران به عنوان نماینده انتخاب شد. او از جمله نمایندگانی بود که در مجلس پنجم با ماده واحدهی تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی مخالفت کرد و نطقی نیز در این رابطه در مجلس ایراد کرد و قبل از رای گیری در اینباره مجلس را ترک کرد. در مجلس ششم نیز دکتر محمد مصدق به نمایندگی از تهران انتخاب شد و به رغم محکم شدن پایههای حکومت رضاخان، پایهگذاری سلطنت پهلوی را زیر سوال برد. در مجلس هفتم اما با دخالت دولت در انتخابات هیچ یک از مخالفان رژیم از جمله دکتر محمد مصدق، به مجلس راه نیافتند. پیامد آن، دکتر محمد مصدق توسط رضا خان خانه نشین شد. از سال ۱۳۰۷ تا پایان سلطنت | دکتر محمد مصدق در دوره پنجم مجلس از تهران به عنوان نماینده انتخاب شد. او از جمله نمایندگانی بود که در مجلس پنجم با ماده واحدهی تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی مخالفت کرد و نطقی نیز در این رابطه در مجلس ایراد کرد و قبل از رای گیری در اینباره مجلس را ترک کرد. در مجلس ششم نیز دکتر محمد مصدق به نمایندگی از تهران انتخاب شد و به رغم محکم شدن پایههای حکومت رضاخان، پایهگذاری سلطنت پهلوی را زیر سوال برد. در مجلس هفتم اما با دخالت دولت در انتخابات هیچ یک از مخالفان رژیم از جمله دکتر محمد مصدق، به مجلس راه نیافتند. پیامد آن، دکتر محمد مصدق توسط رضا خان خانه نشین شد. از سال ۱۳۰۷ تا پایان سلطنت رضاشاه در ۱۳۲۰ دکتر محمد مصدق خانه نشین و تحت نظر بود. دکتر محمد مصدق در ۲۰ شهریور ۱۳۲۰ آزاد گردید و در انتخابات دوره چهاردهم مجلس به عنوان نماینده اول تهران، انتخاب شد و فعالیت سیاسی را از سرگرفت. در سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰، به دلیل کنار رفتن رضاخان و ضعف دولتهای غربی که هنوز درگیر تبعات جنگ جهانی بودند، یک فضای باز سیاسی در ایران شکل گرفت. در این دوران دکتر محمد مصدق رهبری نیروهای ملی ایران را برعهده داشت. در سال ۱۳۲۸ جبهه ملی به رهبری دکتر محمد مصدق و مشارکت نیروها و احزاب ملی شکل گرفت. در مجلس دوره شانزدهم دکتر محمد مصدق موفق شد، قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را از تصویب مجلس بگذراند. در اردیبهشت سال ۱۳۳۰ دکتر محمد مصدق به نخست وزیری انتخاب شد و قانون خلع ید از شرکت نفت انگلستان را به تصویب رساند. دکتر محمد مصدق در پی شکایت دولت انگلستان از دولت ایران به دیوان بینالمللی لاهه، در مورد خلع ید از شرکت انگلیسی، خود شخصا در دادگاه حاضر شد و از حق ایران در این دعوای حقوقی، دفاعی تاریخی کرد و پیروز شد. پیروزی دکتر محمد مصدق و دفاع تاریخی او در دادگاه لاهه، الهام بخش بسیاری از کشورهایی شد که با استعمار در جنگ بودند. از جمله، ملی کردن کانال سوئز توسط جمال عبدالناصر با الهام از دکتر محمد مصدق انجام گرفت. | ||
درتیرماه ۱۳۳۱ در پی تن ندادن محمدرضا شاه به شروط دکتر محمد مصدق، او از نخست وزیری کناره گیری کرد و شاه قوام را به نخست وزیری برگزید. ولی دولت قوام دیری نپایید، زیرا در سی تیر۱۳۳۱ مردم در تهران و بسیاری از شهرها به خیابانها ریختند و با شعار «یامرگ یا مصدق» خواهان بازگشت دکتر محمد مصدق به نخست وزیری شدند. در نهایت، دکتر محمد مصدق برای بار دوم نخست وزیر شد. این بار دولت انگلستان شروع به توطئه بر علیه دکتر محمد مصدق کرد. در ۹ اسفند ۱۳۳۱ یک کودتا علیه او خنثی شد، اما توطئهها باز هم ادامه یافت. در نهایت با همکاری سازمان سیا و سازمان امنیت بریتانیا و عوامل داخلیشان و عوامل دربار، چون شعبان جعفری معروف به «شعبان بیمخ» و روحانیونی همچون آیت الله کاشانی، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در پی یک کودتا، دولت دکتر محمد مصدق سقوط کرد. دکتر محمد مصدق، دستگیر و در دادگاه نظامی به زندان و تبعید محکوم شد. او پس از تحمل ۳سال زندان به احمد آباد، روستایی در نزدیکی کرج که خانهاش در آنجا قرار داشت، تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا به سر برد. دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۴۵ دراثر بیماری در بیمارستان نجمیه تهران که بانی آن مادر خودش بود درگذشت. | درتیرماه ۱۳۳۱ در پی تن ندادن محمدرضا شاه به شروط دکتر محمد مصدق، او از نخست وزیری کناره گیری کرد و شاه قوام را به نخست وزیری برگزید. ولی دولت قوام دیری نپایید، زیرا در سی تیر۱۳۳۱ مردم در تهران و بسیاری از شهرها به خیابانها ریختند و با شعار «یامرگ یا مصدق» خواهان بازگشت دکتر محمد مصدق به نخست وزیری شدند. در نهایت، دکتر محمد مصدق برای بار دوم نخست وزیر شد. این بار دولت انگلستان شروع به توطئه بر علیه دکتر محمد مصدق کرد. در ۹ اسفند ۱۳۳۱ یک کودتا علیه او خنثی شد، اما توطئهها باز هم ادامه یافت. در نهایت با همکاری سازمان سیا و سازمان امنیت بریتانیا و عوامل داخلیشان و عوامل دربار، چون شعبان جعفری معروف به «شعبان بیمخ» و روحانیونی همچون آیت الله کاشانی، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در پی یک کودتا، دولت دکتر محمد مصدق سقوط کرد. دکتر محمد مصدق، دستگیر و در دادگاه نظامی به زندان و تبعید محکوم شد. او پس از تحمل ۳سال زندان به احمد آباد، روستایی در نزدیکی کرج که خانهاش در آنجا قرار داشت، تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا به سر برد. دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۴۵ دراثر بیماری در بیمارستان نجمیه تهران که بانی آن مادر خودش بود درگذشت. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
== آغاز زندگی و جوانی مصدق == | == آغاز زندگی و جوانی مصدق == | ||
[[پرونده:مصدق در دوران کودکی.JPG|بندانگشتی|263x263پیکسل|مصدق در دوران کودکی]] | [[پرونده:مصدق در دوران کودکی.JPG|بندانگشتی|263x263پیکسل|مصدق در دوران کودکی]] | ||
دکتر محمد مصدق | دکتر محمد مصدق در۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ خورشیدی، مصادف با ۲۹رجب ۱۲۹۹ قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) درتهران متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. در ۹ سالگی پدرش از ناصرالدین شاه درخواست کرد که پسرش محمد در ردیف مستوفیان زیر دست قرار بگیرد که ناصرالدین شاه پذیرفت. بعد از فوت پدرش، که محمد بیش از ۱۲سال نداشت ناصرالدین شاه لقب «مصدق السلطنه» به او داد. مدتی پس از ترور ناصرالدین شاه مستوفی خراسان شد. پس از تشکیل مدرسه علوم سیاسی در تهران، به خاطر علاقهای که به کسب علوم جدید داشت، از کار مستوفیگری کناره گیری کرد تا در آن مدرسه تحصیل کند، اما چون تحصیل برای کسانیکه قبلا در استخدام دولت بودند، ممنوع بود، الزامات آن را در خانه محیا کرد و با کمک استادانی از آن مدرسه، به تحصیل علوم سیاسی پرداخت. دکتر محمد مصدق در ۱۹ سالگی با خانم ضیاءالسلطنه (دختر حاج سید زینالعابدین امام جمعه تهران) ازدواج کرد که حاصل آن ۴ پسر و ۳ دختر بودند. ۲ پسر او به نامهای محمود و یحیی در کودکی فوت کردند. دیگر فرزندان او احمد، غلامحسین، منصوره، ضیاءاشرف و خدیجه نام داشتند. | ||
==دکتر محمد مصدق در دوران انقلاب مشروطه== | ==دکتر محمد مصدق در دوران انقلاب مشروطه== | ||
دکتر محمد مصدق، در دوران انقلاب مشروطه به جرگهی آزادیخواهان پیوست. بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، دکتر محمد مصدق نیز مدتی مخفی بود. در انتخابات مجلس اول، به نمایندگی مردم اصفهان برگزیده شد، اما چون سن او به سی سال که حد نصاب برای انتخاب شدن بود، نرسیده بود، اعتبار نامهاش در شعبه رسیدگی مورد اعتراض قرار گرفت، که او نیز از تمایندگی صرفنظر کرد. مدتی عضو انجمن مترقی، «جامع آدمیت» بود، چون گفته میشد این انجمن با فراماسونری ارتباطهایی دارد، از آن کناره گرفت. و به «جامع انسانیت» که علی اکبر دهخدا، عضو فعال آن بود پیوست، مدتی بعد از آن جمعیت نیز کناره گیری کرد. | دکتر محمد مصدق، در دوران انقلاب مشروطه به جرگهی آزادیخواهان پیوست. بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، دکتر محمد مصدق نیز مدتی مخفی بود. در انتخابات مجلس اول، به نمایندگی مردم اصفهان برگزیده شد، اما چون سن او به سی سال که حد نصاب برای انتخاب شدن بود، نرسیده بود، اعتبار نامهاش در شعبه رسیدگی مورد اعتراض قرار گرفت، که او نیز از تمایندگی صرفنظر کرد. مدتی عضو انجمن مترقی، «جامع آدمیت» بود، چون گفته میشد این انجمن با فراماسونری ارتباطهایی دارد، از آن کناره گرفت. و به «جامع انسانیت» که علی اکبر دهخدا، عضو فعال آن بود پیوست، مدتی بعد از آن جمعیت نیز کناره گیری کرد. | ||
==تحصیل در خارج و بازگشت به ایران== | ==تحصیل در خارج و بازگشت به ایران== | ||
[[پرونده:مصدق در دوران دانشجویی.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|دکتر محمد مصدق در دوران دانشجویی|جایگزین=دکتر محمد مصدق در دوران دانشجویی]] | [[پرونده:مصدق در دوران دانشجویی.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|دکتر محمد مصدق در دوران دانشجویی|جایگزین=دکتر محمد مصدق در دوران دانشجویی]] | ||
دکتر محمد مصدق در اوایل سال ۱۹۰۹میلادی ( | دکتر محمد مصدق در اوایل سال ۱۹۰۹میلادی (۱۲۸۸ خورشیدی) برای ادامه تحصیلات، عازم اروپا شد و در مدرسه علوم سیاسی پاریس ثبت نام کرد، ولی پس از چند ماه تحصیل به علت بیماری، به توصیه پزشکان از ادامه تحصیل دست کشید و به ایران بازگشت. در اوایل ۱۲۹۰ پس از بهبود کامل، بار دیگر به همراه خانواده به اروپا بازگشت. دکتر محمد مصدق، فرزندانش را برای تحصیل در مدارس نوشاتل سوییس نامنویسی کرد و خود در صدد برآمد امتحانات دور قبلی را به پایان ببرد. او پس از موفقیت به نوشاتل بازگشت و تا اواخر ژوییه ۱۹۱۳ دوره لیسانس و دکترای خود را در رشته حقوق به پایان رسانید. مدتی در دفتر حقوقی یکی از وکلای همان شهر به کارآموزی پرداخت و همزمان رساله دکترای خود را با عنوان « وصیت در فقه اسلام» تدوین نمود. رسالهاش پس از طی مراحل مربوطه، در شورای دانشکده به تصویب رسید و چاپ شد. دکتر محمد مصدق بعد از اخذ درجه دکترا، فرزندانش را برای ادامه تحصیل، در سوییس گذاشت و خود، درست یک روز قبل از آغاز جنگ جهانی اول به ایران بازگشت. دکتر محمد مصدق اولین ایرانی دارای دکترای حقوق بود. | ||
دکتر محمد مصدق در اواسط سال۱۲۹۳ به دعوت دکتر ولیالله خان نصر، رییس مدرسه علوم سیاسی تهران، با سمت استادی در آن مدرسه تدریس کرد و کتاب «دستور در محاکم حقوقی» را نوشت. | دکتر محمد مصدق در اواسط سال۱۲۹۳ به دعوت دکتر ولیالله خان نصر، رییس مدرسه علوم سیاسی تهران، با سمت استادی در آن مدرسه تدریس کرد و کتاب «دستور در محاکم حقوقی» را نوشت. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
در دوره هفتم که پایههای حکومت رضاخان کاملا مستحکم شده بود و انتخابات کاملا در کنترل حکومت بود، مصدق حتی یک رأی هم نیاورد. او در این دوره خانه نشین شد. در اواخر حکومت رضاخان به زندان افتاد و بعد از مدتی آزاد شد. بعد از سقوط رضاخان و ایجاد فضای باز سیاسی در مجلس چهاردهم، نماینده اول تهران شد و از این فضا به نفع جنبش ملی مردم ایران استفاده کرد. انتخابات دوره پانزدهم مصادف بود با نخست وزیری قوام که حزب دولتی دموکرات را پایه گذاری کرده بود و با دخالت در انتخابات و کنترل آن به نفع خود اکثریت مجلس را به خود اختصاص دادند و حتی از انتخاب دکتر مصدق نماینده اول تهران در دوره پیشین جلوگیری کردند. در انتخابات مجلس شانزدهم مصدق بار دیگر به نمایندگی انتخاب شد و در این مجلس بود که رهبری نهضت ملی شدن نفت را به عهده گرفت و به پیش برد. | در دوره هفتم که پایههای حکومت رضاخان کاملا مستحکم شده بود و انتخابات کاملا در کنترل حکومت بود، مصدق حتی یک رأی هم نیاورد. او در این دوره خانه نشین شد. در اواخر حکومت رضاخان به زندان افتاد و بعد از مدتی آزاد شد. بعد از سقوط رضاخان و ایجاد فضای باز سیاسی در مجلس چهاردهم، نماینده اول تهران شد و از این فضا به نفع جنبش ملی مردم ایران استفاده کرد. انتخابات دوره پانزدهم مصادف بود با نخست وزیری قوام که حزب دولتی دموکرات را پایه گذاری کرده بود و با دخالت در انتخابات و کنترل آن به نفع خود اکثریت مجلس را به خود اختصاص دادند و حتی از انتخاب دکتر مصدق نماینده اول تهران در دوره پیشین جلوگیری کردند. در انتخابات مجلس شانزدهم مصدق بار دیگر به نمایندگی انتخاب شد و در این مجلس بود که رهبری نهضت ملی شدن نفت را به عهده گرفت و به پیش برد. | ||
== مصدق در دوران | == مصدق در دوران رضاشاه == | ||
رضاخان در ۶آبان ۱۳۰۲ با حکم احمدشاه به نخست وزیری انتخاب شد. روز ۲۲بهمن ۱۳۲۰ مجلس شورای ملی که مصدق در آن نماینده مردم تهران بود گشایش یافت. در انتخابات این دوره مجلس کار انتخابات در ایالات به دست فرماندهان لشگر و وزارت جنگ افتاد و نطفه خلع قاجاریه در همین مجلس بسته شد. رضاخان ابتدا موضوع تغییر رژیم سلطنت به جمهوری را مطرح کرد. این موضوع با مخالفت شدید مردم و تظاهرات وسیع همراه با درگیری مواجه شد و منتفی شد. | رضاخان در ۶آبان ۱۳۰۲ با حکم احمدشاه به نخست وزیری انتخاب شد. روز ۲۲بهمن ۱۳۲۰ مجلس شورای ملی که مصدق در آن نماینده مردم تهران بود گشایش یافت. در انتخابات این دوره مجلس کار انتخابات در ایالات به دست فرماندهان لشگر و وزارت جنگ افتاد و نطفه خلع قاجاریه در همین مجلس بسته شد. رضاخان ابتدا موضوع تغییر رژیم سلطنت به جمهوری را مطرح کرد. این موضوع با مخالفت شدید مردم و تظاهرات وسیع همراه با درگیری مواجه شد و منتفی شد. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
== جنبش ملی شدن نفت == | == جنبش ملی شدن نفت == | ||
روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای متفقین به ایران حمله کردند و بخشهای وسیعی از خاک ایران اشغال شد. چند روز بعد رضاشاه امور سلطنت را به ولیعهد واگذار کرد و خود ایران را ترک کرد. سقوط | روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای متفقین به ایران حمله کردند و بخشهای وسیعی از خاک ایران اشغال شد. چند روز بعد رضاشاه امور سلطنت را به ولیعهد واگذار کرد و خود ایران را ترک کرد. سقوط رضاشاه باعث ایجاد فضای باز سیاسی، برای تجدید فعالیت رجال سیاسی و احزاب مختلف شد. دکتر مصدق نیز در ۲۰ شهریور آزاد گردید و بار دیگر به عنوان نماینده اول تهران در دوره چهاردهم مجلس، فعالیت سیاسی را آغاز کرد. | ||
مشی سیاسی مصدق در تمام دوران زندگی سیاسیاش بر دو محور اصلی استوار بود: | مشی سیاسی مصدق در تمام دوران زندگی سیاسیاش بر دو محور اصلی استوار بود: |
ویرایش