کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:


== پیشینه قتل عام ۶۷ ==
== پیشینه قتل عام ۶۷ ==
[[پرونده:حمله به هواداران مجاهدین توسط چماقداران.JPG|جایگزین=حمله به هواداران مجاهدین توسط چماقداران|بندانگشتی|حمله به هواداران مجاهدین توسط چماقداران - زمینه های قتل عام ۶۷]]
۱۰روز قبل از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، خمینی در گورستان بهشت زهرا گفت: «… دلخوش نباشید که فقط مسکن و آب و برق را مجانی می‌کنیم… ما علاوه بر این‌که زندگی مادی شما را مرفه می‌کنیم، زندگی معنوی شما را هم مرفه می‌کنیم…»، بعد هم با اشاره به شهدای ۱۷ شهریور گفت: «[شاه] ممکلت ما را خراب کرد و قبرستانهای ما را آباد…». او که از مجلس مؤسسان و حکومت مردم حرف می‌زد می‌گفت روحانیت کاری به سیاست ندارد… اما، روز ۱۷ اسفند گفت: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد». هنوز چند هفته از انقلاب ضدسلطنتی نگذشته بود که دسته‌های حزب‌اللهی شعار «یا روسری یا توسری» را در خیابانها سر دادند و حمله به تجمعات زنان شروع شد. یک تظاهرات در آن ایام بر علیه حجاب اجباری ترتیب داده شد. وعده مجلس مؤسسان عملی نشد و به جایش نهادی مثل شورای نگهبان و مجلس خبرگان جایگزین شد. آیةالله طالقانی در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ در بهشت زهرا در اعتراض به فضای سرکوب ایجاد شده گفت: «... بگذارید مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردم هستند که کشته دادند. این‌هایی که این‌جا خوابیده‌اند، از همین توده‌های جنوب شهر بودند… استبداد زیر پرده دین را کنار بگذارید و بیایید با مردم، با دردمندها، با محروم‌ها همصدا باشیم». در انتخابات ریاست جمهوری مسعود رجوی کاندیدای مجاهدین با دخالت خمینی علیرغم وعده‌ای که داده بود که وارد سازوکار انتخابات نمی‌شود حذف شد. خمینی فتوا داد کسی که به قانون اساسی رای نداده نمی‌تواند کاندیدای ریاست جمهوری بشود. مجاهدین این حذف را ناشی از گسترش حمایت توده‌ای از مجاهدین و امکان برنده شدن در انتخابات می‌دانند و از جمله به حرفهای پاسدار سعید قاسمی که در تاریخ ۱۸ یهمن ۸۸ از تلویزیون رژیم پخش شد استناد می‌کنند<ref>به نقل از قتل‌عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ [https://www.mojahedin.org/i/قتل-عام-سال-۶۷-خاوران خاوران]</ref>مجاهدین می‌گویند که در برابر همه اقدامات سرکوبگرانه آن عصر آنها تلاش کردند که همچنان جو آرامش را حفظ کنند. از جمله در اسفند ۱۳۵۸ در انتخابات مجلس شورا شرکت کردند اما علیرغم اینکه در روزهای اول پس از انتخابات، هنگام اعلام نتایج انتخابات در اخبار سراسری رادیو تلویزیون، نام مسعود رجوی در بالای لیست کاندیداهای تهران بود و بعد از آن هم سایر کاندیداهای مجاهدین قرار داشتند بعد از سه روز به‌ناگاه مجاهدین به انتهای لیست رفتند و در قدم بعد با طرح دو مرحله‌ای کردن انتخابات حتی یک مجاهد هم به مجلس راه پیدا نکرد.
۱۰روز قبل از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، خمینی در گورستان بهشت زهرا گفت: «… دلخوش نباشید که فقط مسکن و آب و برق را مجانی می‌کنیم… ما علاوه بر این‌که زندگی مادی شما را مرفه می‌کنیم، زندگی معنوی شما را هم مرفه می‌کنیم…»، بعد هم با اشاره به شهدای ۱۷ شهریور گفت: «[شاه] ممکلت ما را خراب کرد و قبرستانهای ما را آباد…». او که از مجلس مؤسسان و حکومت مردم حرف می‌زد می‌گفت روحانیت کاری به سیاست ندارد… اما، روز ۱۷ اسفند گفت: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد». هنوز چند هفته از انقلاب ضدسلطنتی نگذشته بود که دسته‌های حزب‌اللهی شعار «یا روسری یا توسری» را در خیابانها سر دادند و حمله به تجمعات زنان شروع شد. یک تظاهرات در آن ایام بر علیه حجاب اجباری ترتیب داده شد. وعده مجلس مؤسسان عملی نشد و به جایش نهادی مثل شورای نگهبان و مجلس خبرگان جایگزین شد. آیةالله طالقانی در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ در بهشت زهرا در اعتراض به فضای سرکوب ایجاد شده گفت: «... بگذارید مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردم هستند که کشته دادند. این‌هایی که این‌جا خوابیده‌اند، از همین توده‌های جنوب شهر بودند… استبداد زیر پرده دین را کنار بگذارید و بیایید با مردم، با دردمندها، با محروم‌ها همصدا باشیم». در انتخابات ریاست جمهوری مسعود رجوی کاندیدای مجاهدین با دخالت خمینی علیرغم وعده‌ای که داده بود که وارد سازوکار انتخابات نمی‌شود حذف شد. خمینی فتوا داد کسی که به قانون اساسی رای نداده نمی‌تواند کاندیدای ریاست جمهوری بشود. مجاهدین این حذف را ناشی از گسترش حمایت توده‌ای از مجاهدین و امکان برنده شدن در انتخابات می‌دانند و از جمله به حرفهای پاسدار سعید قاسمی که در تاریخ ۱۸ یهمن ۸۸ از تلویزیون رژیم پخش شد استناد می‌کنند<ref>به نقل از قتل‌عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ [https://www.mojahedin.org/i/قتل-عام-سال-۶۷-خاوران خاوران]</ref>مجاهدین می‌گویند که در برابر همه اقدامات سرکوبگرانه آن عصر آنها تلاش کردند که همچنان جو آرامش را حفظ کنند. از جمله در اسفند ۱۳۵۸ در انتخابات مجلس شورا شرکت کردند اما علیرغم اینکه در روزهای اول پس از انتخابات، هنگام اعلام نتایج انتخابات در اخبار سراسری رادیو تلویزیون، نام مسعود رجوی در بالای لیست کاندیداهای تهران بود و بعد از آن هم سایر کاندیداهای مجاهدین قرار داشتند بعد از سه روز به‌ناگاه مجاهدین به انتهای لیست رفتند و در قدم بعد با طرح دو مرحله‌ای کردن انتخابات حتی یک مجاهد هم به مجلس راه پیدا نکرد.


بر طبق اخبار رسانه‌ها در این دوره اقدامات سرکوبگرانه زیادی در سطح شهر نیز بخصوص علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و هوادارانش انجام شد که شمه‌ای از آن بعنوان نمونه از این قرار است:
بر طبق اخبار رسانه‌ها در این دوره اقدامات سرکوبگرانه زیادی در سطح شهر نیز بخصوص علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و هوادارانش انجام شد که شمه‌ای از آن بعنوان نمونه از این قرار است:
 
[[پرونده:عباس عمانی.JPG|جایگزین=عباس عمانی|بندانگشتی|200x200پیکسل|عباس عمانی در حین نصب پوستر‌های مجاهدین به قتل رسید]]
در 25 فروردین 58 ماجرای توقیف و آزادی فرزندان آیت الله طالقانی در روزنامه‌ها درج شد. آیت الله طالقانی در اعتراض به این دستگیری که آن را نمونه‌ای از استبداد زیر پرده دین می‌دانست برای مدتی تهران را به مقصد نامعلومی ترک کرد.<ref>ماجرا توقیف و آزادی فزندان آیت‌الله طالقانی [https://mashruteh.org/wiki/index.php?title=%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87_%DB%B2%DB%B5_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D9%85%D8%A7%D9%87_%DB%B1%]</ref>مردم طی تظاهراتی خواهان بازگرداندن آیت‌الله طالقانی به تهران شدند.<ref>درخواستهای مردم برای بازگرداندن آیت‌الله طالقانی به [https://mashruteh.org/wiki/index.php?title=%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%AF%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87_%DB%B2%DB%B7_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D9%85%D8%A7%D تهران]</ref>این تظاهرات تا چند روز ادامه داشت.
در 25 فروردین 58 ماجرای توقیف و آزادی فرزندان آیت الله طالقانی در روزنامه‌ها درج شد. آیت الله طالقانی در اعتراض به این دستگیری که آن را نمونه‌ای از استبداد زیر پرده دین می‌دانست برای مدتی تهران را به مقصد نامعلومی ترک کرد.<ref>ماجرا توقیف و آزادی فزندان آیت‌الله طالقانی [https://mashruteh.org/wiki/index.php?title=%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87_%DB%B2%DB%B5_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D9%85%D8%A7%D9%87_%DB%B1%]</ref>مردم طی تظاهراتی خواهان بازگرداندن آیت‌الله طالقانی به تهران شدند.<ref>درخواستهای مردم برای بازگرداندن آیت‌الله طالقانی به [https://mashruteh.org/wiki/index.php?title=%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%AF%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87_%DB%B2%DB%B7_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D9%85%D8%A7%D تهران]</ref>این تظاهرات تا چند روز ادامه داشت.


خط ۴۹: خط ۵۰:


حمله سراسری به مراکز و اجتماعات مجاهدین در روزهای دوم و سوم اسفند ۱۳۵۸ با یک کشته، ده‌ها تن مورد اصابت گلوله و هزاران مجروح و مضروب.<ref>(نشریه مجاهد-اطلاعیه مجاهدین خلق دربارهٔ یورش‌های ارتجاعی اخیر- سه‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۵۸- شماره ۲۵)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00025-01.pdf]</ref>
حمله سراسری به مراکز و اجتماعات مجاهدین در روزهای دوم و سوم اسفند ۱۳۵۸ با یک کشته، ده‌ها تن مورد اصابت گلوله و هزاران مجروح و مضروب.<ref>(نشریه مجاهد-اطلاعیه مجاهدین خلق دربارهٔ یورش‌های ارتجاعی اخیر- سه‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۵۸- شماره ۲۵)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00025-01.pdf]</ref>
 
[[پرونده:عین الله پور علی.JPG|جایگزین=عین الله پور علی از هواداران مجاهدین که در حمله چماقداران کشته شد.|بندانگشتی|200x200پیکسل|عین الله پور علی از هواداران مجاهدین که در حمله چماقداران کشته شد.]]
حمله به مجاهدین خلق در قائمشهر که منجر به کشته شدن یک هوادار مجاهدین به نام عین‌الله پورعلی معلم فرح‌آباد از روستای مشک آباد و مضروب و مصدوم شدن تعدادی از هواداران سازمان مجاهدین شد.<ref>(نشریه مجاهد-اسناد و مدارک سخن می‌گویند- سه‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۵۸- شماره ۲۵)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00025-02.pdf]</ref>
حمله به مجاهدین خلق در قائمشهر که منجر به کشته شدن یک هوادار مجاهدین به نام عین‌الله پورعلی معلم فرح‌آباد از روستای مشک آباد و مضروب و مصدوم شدن تعدادی از هواداران سازمان مجاهدین شد.<ref>(نشریه مجاهد-اسناد و مدارک سخن می‌گویند- سه‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۵۸- شماره ۲۵)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00025-02.pdf]</ref>


خط ۵۸: خط ۵۹:
به قتل رسیدن فعال‌ترین هوادار مجاهدین خلق در شهر خمین بنام رضا حامدی در روز ۲۳ فروردین ۱۳۵۹ توسط رگبار مسلسل چند موتور سوار.<ref>(نشریه مجاهد- دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹- شماره ۴۶)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00046.pdf]</ref>
به قتل رسیدن فعال‌ترین هوادار مجاهدین خلق در شهر خمین بنام رضا حامدی در روز ۲۳ فروردین ۱۳۵۹ توسط رگبار مسلسل چند موتور سوار.<ref>(نشریه مجاهد- دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹- شماره ۴۶)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00046.pdf]</ref>


حمله آنچه که مجاهدین به آن «یورش وحشیانه چماقداران» به مرکز مجاهدین خلق- شاخه خراسان، عنوان کردند.<ref>(نشریه مجاهد- دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹- شماره ۴۶)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00046.pdf]</ref>
حمله آنچه که مجاهدین به آن «یورش وحشیانه چماقداران» به مرکز مجاهدین خلق- شاخه خراسان، عنوان کردند.<ref>(نشریه مجاهد- دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹- شماره ۴۶)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00046.pdf]</ref>
 
[[پرونده:از راست بالا نسرین رستمی - شکرالله مشکین فام جلیل مرادپور و سیاوش شمس.jpg|جایگزین=از راست بالا نسرین رستمی - شکرالله مشکین فام جلیل مرادپور و سیاوش شمس|بندانگشتی|از راست بالا نسرین رستمی - شکرالله مشکین فام جلیل مرادپور و سیاوش شمس]]
به قتل رسیدن یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام شکرالله مشکین‌فام در حمله به مرکز مجاهدین خلق- شاخه خراسان.<ref>(نشریه مجاهد- سه شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۵۹- شماره ۴۷)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00047.pdf]</ref>
به قتل رسیدن یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام شکرالله مشکین‌فام در حمله به مرکز مجاهدین خلق- شاخه خراسان.<ref>(نشریه مجاهد- سه شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۵۹- شماره ۴۷)[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine-khalgh-mojahed-00047.pdf]</ref>


خط ۱۰۲: خط ۱۰۳:


===  واجب القتل بودن مخالفین ===
===  واجب القتل بودن مخالفین ===
[[پرونده:از راست اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی نژاد.jpg|جایگزین=از راست اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی نژاد|بندانگشتی|از راست اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی نژاد که در روز ۶ فروردین حین فعالیت‌های تبلیغاتی توسط چماقداران کشته شدند.]]
خمینی همچنین طی فرمانی در سال 59 چنین گفت: «اگر کسی شعارهای باطل خواست بدهد، با قوت او را بکوبید و نگذارید یک شعارهای باطل بدهد. خود مردم مأمورند!...». ناظران  سیاسی این گفته را یک نوع «آتش به اختیار» محسوب می‌کنند. بعد از این فرمان، حمله و هجوم به مقرات و میتینگهای نیروهای سیاسی افزایش یافت. در پی همین فرمان در ۱۱ آبان ۵۹ انتشار نشریه و کتاب مجاهدین '''ممنوع''' شد. به گفته مجاهدین در همین سال هزاران نفر از هواداران آنها مجروح و دهها جوان و دانش‌آموز توسط پاسداران و چماقداران کشته شدند. سیما صباغ دانش‌آموز ۱۵ ساله از جمله از آخرین هواداران مجاهدین بود که در لاهیجان کشته شد.
خمینی همچنین طی فرمانی در سال 59 چنین گفت: «اگر کسی شعارهای باطل خواست بدهد، با قوت او را بکوبید و نگذارید یک شعارهای باطل بدهد. خود مردم مأمورند!...». ناظران  سیاسی این گفته را یک نوع «آتش به اختیار» محسوب می‌کنند. بعد از این فرمان، حمله و هجوم به مقرات و میتینگهای نیروهای سیاسی افزایش یافت. در پی همین فرمان در ۱۱ آبان ۵۹ انتشار نشریه و کتاب مجاهدین '''ممنوع''' شد. به گفته مجاهدین در همین سال هزاران نفر از هواداران آنها مجروح و دهها جوان و دانش‌آموز توسط پاسداران و چماقداران کشته شدند. سیما صباغ دانش‌آموز ۱۵ ساله از جمله از آخرین هواداران مجاهدین بود که در لاهیجان کشته شد.


در ادامه سرکوب سال 59 در سال 60 نیز علیرغم اینکه از جانب جمهوری اسلامی سال قانون نامگذاری شده بود سرکوب ادامه پیدا کرد. در ۶ فروردین همین سال اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی در قزوین، بندعباس و رامسر با گلوله پاسداران کشته شدند. در اولین روزهای اردیبهشت دو هوادار مجاهدین در قائم‌شهر به نام‌های فاطمه رحیمی و سمیه نقره خواجا و چندین دانش‌آموز و کارگر در شهرهای مختلف توسط چماقداران کشته شدند. مجاهدین مدعی‌اند علیرغم شکایتهای مکررشان به ارگانهای قضایی با درخواست شناسایی و توقف حملات توسط چماقداران هیچ اقدامی برای جلوگیری از هجوم آنان صورت نگرفت بلکه تلویحا از آنها حمایت هم شد.
در ادامه سرکوب سال 59 در سال 60 نیز علیرغم اینکه از جانب جمهوری اسلامی سال قانون نامگذاری شده بود سرکوب ادامه پیدا کرد. در ۶ فروردین همین سال اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی در قزوین، بندرعباس و رامسر با گلوله پاسداران کشته شدند. در اولین روزهای اردیبهشت دو هوادار مجاهدین در قائم‌شهر به نام‌های فاطمه رحیمی و سمیه نقره خواجا و چندین دانش‌آموز و کارگر در شهرهای مختلف توسط چماقداران کشته شدند. مجاهدین مدعی‌اند علیرغم شکایتهای مکررشان به ارگانهای قضایی با درخواست شناسایی و توقف حملات توسط چماقداران هیچ اقدامی برای جلوگیری از هجوم آنان صورت نگرفت بلکه تلویحا از آنها حمایت هم شد.


در هفتم اردیبهشت همین سال تظاهرات مسالمت‌آمیزی که به گفته مجاهدین ۲۰۰هزار نفر در آن شرکت داشتند و به دلیل شرکت گسترده مادران به تظاهرات مادران مشهور شده است در اعتراض به چماقداری انجام شد. این اولین تظاهرات مسالمت‌آمیز با این تعداد جمعیت بود. در پایان همین راهپیمایی دو میلیشیای مجاهدین به‌نام‌های ودود پیراهنی (دانش‌آموز) و خلیل اجاقی (کارگر) با آتش پاسداران کشته شدند.
در هفتم اردیبهشت همین سال تظاهرات مسالمت‌آمیزی که به گفته مجاهدین ۲۰۰هزار نفر در آن شرکت داشتند و به دلیل شرکت گسترده مادران به تظاهرات مادران مشهور شده است در اعتراض به چماقداری انجام شد. این اولین تظاهرات مسالمت‌آمیز با این تعداد جمعیت بود. در پایان همین راهپیمایی دو میلیشیای مجاهدین به‌نام‌های ودود پیراهنی (دانش‌آموز) و خلیل اجاقی (کارگر) با آتش پاسداران کشته شدند.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۵:
در خرداد ماه جو سرکوب بسیار افزایش یافت. بنی‌صدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی به دلیل نزدیکی به مجاهدین بشدت مورد غضب خمینی قرار گرفت و بعدا بصورت رسمی از مقامش عزل شد. یک تظاهرات جبهه ملی بشدت سرکوب شد و تعدادی دستگیر شدند. اعتصاب بازار با سرکوب مواجه شد و تعداد زیادی دستگیر شدند. در 30 خرداد مجاهدین توانستند که یک تظاهرات مسالمت‌آمیز ترتیب بدهند که به گفته خودشان بیش از 500 هزار نفر در آن شرکت داشتند. این تظاهرات که از چهار راه ولی‌عصر طالقانی شروع شده بود وقتی به میدان فردوسی رسید به فرمان خمینی و توسط پاسداران سرکوب شد. پاسداران با شلیک مستقیم گلوله تعدادی (به گفته مجاهدین بیش از 50 نفر) را به قتل رساندند، بسیاری مجروح شدند و تعداد زیادی نیز دستگیر شدند که بعدها اعدام شدند. عکسی از اعدام شدگان در تاریخ 3 تیر 1360 در روزنامه اطلاعات منتشر شده است که دادستانی انقلاب از اولیای دستگیر شدگان درخواست می‌کند خانواده این زندانیان که بدون احراز هویت اعدام شده بودند با در دست داشتن شناسنامه عکس‌دار به دفتر مرکزی زندان اوین مراجعه و جسد فرزندشان را تحویل بگیرند.  
در خرداد ماه جو سرکوب بسیار افزایش یافت. بنی‌صدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی به دلیل نزدیکی به مجاهدین بشدت مورد غضب خمینی قرار گرفت و بعدا بصورت رسمی از مقامش عزل شد. یک تظاهرات جبهه ملی بشدت سرکوب شد و تعدادی دستگیر شدند. اعتصاب بازار با سرکوب مواجه شد و تعداد زیادی دستگیر شدند. در 30 خرداد مجاهدین توانستند که یک تظاهرات مسالمت‌آمیز ترتیب بدهند که به گفته خودشان بیش از 500 هزار نفر در آن شرکت داشتند. این تظاهرات که از چهار راه ولی‌عصر طالقانی شروع شده بود وقتی به میدان فردوسی رسید به فرمان خمینی و توسط پاسداران سرکوب شد. پاسداران با شلیک مستقیم گلوله تعدادی (به گفته مجاهدین بیش از 50 نفر) را به قتل رساندند، بسیاری مجروح شدند و تعداد زیادی نیز دستگیر شدند که بعدها اعدام شدند. عکسی از اعدام شدگان در تاریخ 3 تیر 1360 در روزنامه اطلاعات منتشر شده است که دادستانی انقلاب از اولیای دستگیر شدگان درخواست می‌کند خانواده این زندانیان که بدون احراز هویت اعدام شده بودند با در دست داشتن شناسنامه عکس‌دار به دفتر مرکزی زندان اوین مراجعه و جسد فرزندشان را تحویل بگیرند.  


مجاهدین این سرکوب گسترده را پایان فضای مسالمت‌آمیز اعلام کرده و عدم واکنش و سکوت بیش از آن را خیانت تلقی کرده‌ و مسئولیت آنرا به عهده حکومت می‌دانند.<ref group="پاورقی"> در پاسخ به این سوال که چه کسی مسئول به‌وجود آوردن این وضعیت بود؟ و چه کسی این شرایط را پیش آورد؟ به سخنان مهدی خزعلی که سال‌ها پیش مسئول مرکز مطالعات ریاست‌جمهوری بود، استناد می‌کنند که در سال ۱۳۹۵ به صراحت گفت: «در شورای مرکزی حزب جمهوری تصویب شد که کاری کنیم که مجاهدین خلق دست به سلاح ببرند تا سرکوبشان کنیم! …»
مجاهدین این سرکوب گسترده را پایان فضای مسالمت‌آمیز اعلام کرده و عدم واکنش و سکوت بیش از آن را خیانت تلقی کرده‌ و مسئولیت آنرا به عهده حکومت می‌دانند.<ref group="پاورقی">در پاسخ به این سوال که چه کسی مسئول به‌وجود آوردن این وضعیت بود؟ و چه کسی این شرایط را پیش آورد؟ به سخنان مهدی خزعلی که سال‌ها پیش مسئول مرکز مطالعات ریاست‌جمهوری بود، استناد می‌کنند که در سال ۱۳۹۵ به صراحت گفت: «در شورای مرکزی حزب جمهوری تصویب شد که کاری کنیم که مجاهدین خلق دست به سلاح ببرند تا سرکوبشان کنیم! …»


محمد کچویی، رئیس زندان اوین نیز گفته بود: «ما دو بار برای مجاهدین خلق دام گذاشتیم تا دست به‌عمل مسلحانه بزنند و بتوانیم آنها را سرکوب کنیم، هر دو بار از دام جستند. اما این بار موفق شدیم».
محمد کچویی، رئیس زندان اوین نیز گفته بود: «ما دو بار برای مجاهدین خلق دام گذاشتیم تا دست به‌عمل مسلحانه بزنند و بتوانیم آنها را سرکوب کنیم، هر دو بار از دام جستند. اما این بار موفق شدیم».
خط ۷۳۹: خط ۷۴۱:
«دستگاه قضایی کشور شما زیر سؤال بردید. چندین سال، شخص آقای نیری، این قاضی اون قاضی، تو این شهر تو اون شهر، یکی رو محکوم کرده به ۵سال یکی رو محکوم کرده به ۶سال، یکی رو محکوم کرده به ده سال، و یکی را محکوم کرده به پانزده سال. خوب این‌که حالا ما بیاییم بدون این‌که فعالیتی تازه باشه بگیریم اعدام کنیم، این معنی‌اش این است که همه ما... خوردیم، همه دستگاه ما، قضایی ما، غلط بود، این معنی‌اش این نیست؟»
«دستگاه قضایی کشور شما زیر سؤال بردید. چندین سال، شخص آقای نیری، این قاضی اون قاضی، تو این شهر تو اون شهر، یکی رو محکوم کرده به ۵سال یکی رو محکوم کرده به ۶سال، یکی رو محکوم کرده به ده سال، و یکی را محکوم کرده به پانزده سال. خوب این‌که حالا ما بیاییم بدون این‌که فعالیتی تازه باشه بگیریم اعدام کنیم، این معنی‌اش این است که همه ما... خوردیم، همه دستگاه ما، قضایی ما، غلط بود، این معنی‌اش این نیست؟»


منتظری '''نقش وزارت اطلاعات''' را در قتل‌عام پررنگ می‌بیند: «به نظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایه‌گذاری کرد».<ref>شاهدان زندانی گزارش کرده‌اند که عناصر وزارت اطلاعات قسم خورده بودند احدی را زنده باقی نگذارند. آنها برای نمونه به اعدام کاوه نصاری که بیماری حاد صرع داشت و فلج شده بود، و بخشی از حافظه‌اش هم کار نمی‌کرد اشاره می‌کنند که با اصرار اطلاعات کرج حلق‌آویز شد.</r <ref  <ref group="پاورقی">در استانهای غربی کشور از آذربایجان تا شهرهای کردستان و کرمانشاه و لرستان و جنوب، همه امورات زندان دست وزارت اطلاعات بود. و گورهای جمعی زیادی در شهرهای اهواز ،دزفول، ماهشهر و شهرهای استان کردستان کشف شده است.</ref>«آقای پورمحمدی درست است که حالا مسئول است و تو اطلاعات است اما قبل از این‌که مسئول اطلاعات باشه آخونده. جنبه آخوندیش بر اطلاعاتیش می‌افزاید. به‌نظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایه‌گذاری کرد».<ref>مصطفی پورمحمدی در مورد نقشش در قتل عام گفته است: «من در این زمینه آرام هستم و در طول تمام این سالها یک شب هم بی‌خوابی نکشیده‌ام زیرا طبق قانون و شرع اسلام عمل کرده‌ام».</ref>
منتظری '''نقش وزارت اطلاعات''' را در قتل‌عام پررنگ می‌بیند: «به نظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایه‌گذاری کرد».<ref>شاهدان زندانی گزارش کرده‌اند که عناصر وزارت اطلاعات قسم خورده بودند احدی را زنده باقی نگذارند. آنها برای نمونه به اعدام کاوه نصاری که بیماری حاد صرع داشت و فلج شده بود، و بخشی از حافظه‌اش هم کار نمی‌کرد اشاره می‌کنند که با اصرار اطلاعات کرج حلق‌آویز شد.</r <nowiki><ref  <ref group="پاورقی">در استانهای غربی کشور از آذربایجان تا شهرهای کردستان و کرمانشاه و لرستان و جنوب، همه امورات زندان دست وزارت اطلاعات بود. و گورهای جمعی زیادی در شهرهای اهواز ،دزفول، ماهشهر و شهرهای استان کردستان کشف شده است.</nowiki></ref>«آقای پورمحمدی درست است که حالا مسئول است و تو اطلاعات است اما قبل از این‌که مسئول اطلاعات باشه آخونده. جنبه آخوندیش بر اطلاعاتیش می‌افزاید. به‌نظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایه‌گذاری کرد».<ref>مصطفی پورمحمدی در مورد نقشش در قتل عام گفته است: «من در این زمینه آرام هستم و در طول تمام این سالها یک شب هم بی‌خوابی نکشیده‌ام زیرا طبق قانون و شرع اسلام عمل کرده‌ام».</ref>


یکی از اعضای هیأت مرگ بعد از صحبتهای منتظری می‌گوید:
یکی از اعضای هیأت مرگ بعد از صحبتهای منتظری می‌گوید:
خط ۸۰۴: خط ۸۰۶:


== پاورقی ==
== پاورقی ==
<references group="پاورقی"/>
<references group="پاورقی" />


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}

منوی ناوبری