کاربر:Javad/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:
من اول مختصري در مورد بازداشتم و بازجوئي‌هاي اوليه و اصالتش به طور خلاصه صحبت مي‌كنم:  
من اول مختصري در مورد بازداشتم و بازجوئي‌هاي اوليه و اصالتش به طور خلاصه صحبت مي‌كنم:  


من به هيچ وجه مطابق حكم دادستاني بازداشت نشدم كه قبلا هم اين روشن شد. من را به خانه‌ي امن پشت سفارت آمريكا بردند و توسط افراد مستقر در سفارت آمريكا تحت سرپرستي حاج ماشاءالله شكنجه شدم و بازجوئي‌هاي اوليه من در آن خانه صورت گرفت. من استنباطي كه از دستگير كنندگان داشتم در آن شرايط با توجه به تمام قرائن و شواهدي كه نشان مي‌داد اين بود كه اينها افراد سيا و ساواك هستند و لذا بازجوئي‌هاي اوليه‌ي من هم تحت آن شرايط روحي، به اضافه‌ي اعمال فشار و شكنجه‌ي جسماني صورت گرفته. آن بازجوئي‌ها براي انحراف آنها از دسترسي به اطلاعاتي از درون سازمان يا مسائل جنبش چاره‌اي جز پيش گرفتن چنين شيوه‌اي نداشتم كه مسائلی مطرح بكنم. حالا اين دادگاه بيشترين استناد را بر آن مسائل مي‌كند من در اينجا فقط به اين اشاره مي‌كنم كه اگر مي‌دانستم تحت اسارت افراد كميته هستم با توجه به اين كه مي‌دانستم بعدا در اختيار مقامات دادسرا و مقامات رسمي قرار مي‌گيرم هيچ وقت به آن صورت خودم را يك فرد معمولي كه تازه در رابطه با سازمان قرار گرفته معرفي نمي‌كردم چرا كه بعداً دروغ بودن آن روشن مي‌شد و  آن وقت مي‌بايستي جوابگو باشم كه چرا اين گونه گفتم. بنابراين مشخص مي‌كندكه من در چه شرايطي بازجوئي اوليه را پس دادم.  
من به هيچ وجه مطابق حكم دادستانی بازداشت نشدم كه قبلا هم اين روشن شد. من را به خانه‌ي امن پشت سفارت آمريكا بردند و توسط افراد مستقر در سفارت آمريكا تحت سرپرستی حاج ماشاءالله شكنجه شدم و بازجوئي‌های اوليه من در آن خانه صورت گرفت. من استنباطي كه از دستگير كنندگان داشتم در آن شرايط با توجه به تمام قرائن و شواهدي كه نشان مي‌داد اين بود كه اينها افراد سيا و ساواك هستند و لذا بازجوئي‌هاي اوليه‌ي من هم تحت آن شرايط روحي، به اضافه‌ي اعمال فشار و شكنجه‌ي جسماني صورت گرفته. آن بازجوئي‌ها براي انحراف آنها از دسترسي به اطلاعاتي از درون سازمان يا مسائل جنبش چاره‌اي جز پيش گرفتن چنين شيوه‌اي نداشتم كه مسائلی مطرح بكنم. حالا اين دادگاه بيشترين استناد را بر آن مسائل مي‌كند من در اينجا فقط به اين اشاره مي‌كنم كه اگر مي‌دانستم تحت اسارت افراد كميته هستم با توجه به اين كه مي‌دانستم بعدا در اختيار مقامات دادسرا و مقامات رسمي قرار مي‌گيرم هيچ وقت به آن صورت خودم را يك فرد معمولي كه تازه در رابطه با سازمان قرار گرفته معرفي نمي‌كردم چرا كه بعداً دروغ بودن آن روشن مي‌شد و  آن وقت مي‌بايستي جوابگو باشم كه چرا اين گونه گفتم. بنابراين مشخص مي‌كندكه من در چه شرايطي بازجوئي اوليه را پس دادم.  


بعد از 5 روز من را تحويل دادستاني مي‌دهند و در آنجا تحقيقات دوم صورت مي‌گيرد و آن بازپرسي كه تحقيقات دوم را انجام مي‌داد زياد اصرار مي‌كرد، علاقه داشت كه تناقضي با اوراق اوليه نداشته باشد يا پرونده به سوي حل و آزادي من برود و مساله‌ي پيچيده‌اي ايجاد نشود و بنابراين يك سري مسائل منجمله همين كه من چند مرتبه فلاني را ملاقات كردم يا اين كه در كجا ابتدا آن را ملاقات كردم علي‌رغم اين كه من ابتدا حتي كتبي هم نوشتم و خود آقاي بازپرس هم خواند، كه اگر اينجا بود الان شهادت مي‌داد ولي باز پاره شد. و بنا شد كه تناقضي نباشد كه من به اين صورت نوشتم، اين كه مطرح كردم من چوب ساده‌انديشي را مي‌خوردم به اين استتنباطي است كه مطرح شده بلكه من اين فكر را نمي‌كردم. كه اين پرونده به مسيري كشيده بشود كه حتي روي كلمات وروي فواصل كلمات من حساسيت و دقت نشان داده بشود.  
بعد از 5 روز من را تحويل دادستاني مي‌دهند و در آنجا تحقيقات دوم صورت مي‌گيرد و آن بازپرسي كه تحقيقات دوم را انجام مي‌داد زياد اصرار مي‌كرد، علاقه داشت كه تناقضي با اوراق اوليه نداشته باشد يا پرونده به سوي حل و آزادي من برود و مساله‌ي پيچيده‌اي ايجاد نشود و بنابراين يك سري مسائل منجمله همين كه من چند مرتبه فلاني را ملاقات كردم يا اين كه در كجا ابتدا آن را ملاقات كردم علي‌رغم اين كه من ابتدا حتي كتبي هم نوشتم و خود آقاي بازپرس هم خواند، كه اگر اينجا بود الان شهادت مي‌داد ولي باز پاره شد. و بنا شد كه تناقضي نباشد كه من به اين صورت نوشتم، اين كه مطرح كردم من چوب ساده‌انديشي را مي‌خوردم به اين استتنباطي است كه مطرح شده بلكه من اين فكر را نمي‌كردم. كه اين پرونده به مسيري كشيده بشود كه حتي روي كلمات وروي فواصل كلمات من حساسيت و دقت نشان داده بشود.  
۱٬۶۶۴

ویرایش