۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
من به هیچ وجه مطابق حکم دادستانی بازداشت نشدم که قبلاً هم این روشن شد. من را به خانهٔ امن پشت سفارت آمریکا بردند و توسط افراد مستقر در سفارت آمریکا تحت سرپرستی حاج ماشاءالله شکنجه شدم و بازجوئیهای اولیه من در آن خانه صورت گرفت. من استنباطی که از دستگیر کنندگان داشتم در آن شرایط با توجه به تمام قرائن و شواهدی که نشان میداد این بود که اینها افراد سیا و ساواک هستند و لذا بازجوئیهای اولیهٔ من هم تحت آن شرایط روحی، به اضافهٔ اعمال فشار و شکنجهٔ جسمانی صورت گرفته. آن بازجوئیها برای انحراف آنها از دسترسی به اطلاعاتی از درون سازمان یا مسائل جنبش چارهای جز پیش گرفتن چنین شیوهای نداشتم که مسائلی مطرح بکنم. حالا این دادگاه بیشترین استناد را بر آن مسائل میکند من در اینجا فقط به این اشاره میکنم که اگر میدانستم تحت اسارت افراد کمیته هستم با توجه به این که میدانستم بعداً در اختیار مقامات دادسرا و مقامات رسمی قرار میگیرم هیچ وقت به آن صورت خودم را یک فرد معمولی که تازه در رابطه با سازمان قرار گرفته معرفی نمیکردم چرا که بعداً دروغ بودن آن روشن میشد و آن وقت میبایستی جوابگو باشم که چرا اینگونه گفتم؛ بنابراین مشخص میکندکه من در چه شرایطی بازجوئی اولیه را پس دادم. | من به هیچ وجه مطابق حکم دادستانی بازداشت نشدم که قبلاً هم این روشن شد. من را به خانهٔ امن پشت سفارت آمریکا بردند و توسط افراد مستقر در سفارت آمریکا تحت سرپرستی حاج ماشاءالله شکنجه شدم و بازجوئیهای اولیه من در آن خانه صورت گرفت. من استنباطی که از دستگیر کنندگان داشتم در آن شرایط با توجه به تمام قرائن و شواهدی که نشان میداد این بود که اینها افراد سیا و ساواک هستند و لذا بازجوئیهای اولیهٔ من هم تحت آن شرایط روحی، به اضافهٔ اعمال فشار و شکنجهٔ جسمانی صورت گرفته. آن بازجوئیها برای انحراف آنها از دسترسی به اطلاعاتی از درون سازمان یا مسائل جنبش چارهای جز پیش گرفتن چنین شیوهای نداشتم که مسائلی مطرح بکنم. حالا این دادگاه بیشترین استناد را بر آن مسائل میکند من در اینجا فقط به این اشاره میکنم که اگر میدانستم تحت اسارت افراد کمیته هستم با توجه به این که میدانستم بعداً در اختیار مقامات دادسرا و مقامات رسمی قرار میگیرم هیچ وقت به آن صورت خودم را یک فرد معمولی که تازه در رابطه با سازمان قرار گرفته معرفی نمیکردم چرا که بعداً دروغ بودن آن روشن میشد و آن وقت میبایستی جوابگو باشم که چرا اینگونه گفتم؛ بنابراین مشخص میکندکه من در چه شرایطی بازجوئی اولیه را پس دادم. | ||
[[پرونده:سعادتی در دادگاه.JPG|جایگزین=محاکمه محمد رضا سعادتی در دادگاه|بندانگشتی|جلسه محاکمه محمد رضا سعادتی]] | |||
بعد از ۵ روز من را تحویل دادستانی میدهند و در آنجا تحقیقات دوم صورت میگیرد و آن بازپرسی که تحقیقات دوم را انجام میداد زیاد اصرار میکرد، علاقه داشت که تناقضی با اوراق اولیه نداشته باشد یا پرونده به سوی حل و آزادی من برود و مسألهٔ پیچیدهای ایجاد نشود و بنابراین یک سری مسائل منجمله همین که من چند مرتبه فلانی را ملاقات کردم یا این که در کجا ابتدا آن را ملاقات کردم علیرغم این که من ابتدا حتی کتبی هم نوشتم و خود آقای بازپرس هم خواند، که اگر اینجا بود الان شهادت میداد ولی باز پاره شد؛ و بنا شد که تناقضی نباشد که من به این صورت نوشتم، این که مطرح کردم من چوب سادهاندیشی را میخوردم به این استتنباطی است که مطرح شده بلکه من این فکر را نمیکردم؛ که این پرونده به مسیری کشیده بشود که حتی روی کلمات وروی فواصل کلمات من حساسیت و دقت نشان داده بشود. | بعد از ۵ روز من را تحویل دادستانی میدهند و در آنجا تحقیقات دوم صورت میگیرد و آن بازپرسی که تحقیقات دوم را انجام میداد زیاد اصرار میکرد، علاقه داشت که تناقضی با اوراق اولیه نداشته باشد یا پرونده به سوی حل و آزادی من برود و مسألهٔ پیچیدهای ایجاد نشود و بنابراین یک سری مسائل منجمله همین که من چند مرتبه فلانی را ملاقات کردم یا این که در کجا ابتدا آن را ملاقات کردم علیرغم این که من ابتدا حتی کتبی هم نوشتم و خود آقای بازپرس هم خواند، که اگر اینجا بود الان شهادت میداد ولی باز پاره شد؛ و بنا شد که تناقضی نباشد که من به این صورت نوشتم، این که مطرح کردم من چوب سادهاندیشی را میخوردم به این استتنباطی است که مطرح شده بلکه من این فکر را نمیکردم؛ که این پرونده به مسیری کشیده بشود که حتی روی کلمات وروی فواصل کلمات من حساسیت و دقت نشان داده بشود. | ||
ویرایش