۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:B9809BA2-69C0-482B-ADD1-CBA10598A609.jpeg|جایگزین=محمد رضا سعادتی|بندانگشتی|محمد رضا سعادتی ]] | [[پرونده:B9809BA2-69C0-482B-ADD1-CBA10598A609.jpeg|جایگزین=محمد رضا سعادتی|بندانگشتی|محمد رضا سعادتی |300x300پیکسل]] | ||
'''محمد رضا سعادتی''' (زاده ۱۳۲۳شیرازـ تیرباران ۱۳۶۰تهران) محمدرضا سعادتی همرزم مهدی رضایی و از اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق ایران بود. او در سال ۱۳۵۱در جریان دستگیری مهدی رضایی دستگیر و زندانی شد و پس از گذراندن ۶ سال زندان، همراه با آخرین گروه از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد اما هنوز سه ماه از آزادیش نگذشته بود که در روز ۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ و به دستور خمینی، توسط ماشاءالله قصاب از مأموران دسته حزبالله دوباره دستگیر و به زندان بازگردانده شد. اتهام او پس از انقلاب، جاسوسی به نفع شوروی بود. اتهامی که تعجب همگان را برانگیخت. لازم به یادآوری است که هیچ سندی علیه سعادتی وجود نداشت، و در پاییز سال ۱۳۵۹، او را محکوم به ۱۰سال زندان کرد. اما پس از پرونده سازیهای مختلف و مرتبط کردن قتل کچویی در زندان، به او در زندان و تشکیل دادگاه به ریاست موسوی تبریزی و تلاشهای مستمر اسدالله لاجوردی، دادستان وقت، علیرغم مخالفتهای بسیار، سرانجام بعد از ۳۰خرداد، لاجوردی به دستور خمینی، سعادتی را بدون توضیح و بدون مجوز قانونی در ۴ مرداد ۱۳۶۰ در شکنجهگاه اوین تیرباران کرد. چند وقت بعد وصیت نامه ای جعل شده به نام او نوشتند و منتشر کردند که آن وصیت نامه برای بسیاری که محمد رضا سعادتی را میشناختند و از ارتباط اعدام او با دشمنی و اختلافی که از طرف خمینی و لاجوردی نسبت به سازمان مجاهدین وجود داشت مطلع بودند، جعل بودن آن را محرز کرده بود<ref>[https://library.besoyepirozi.com/resistance-events/41583-2018-08-05-14-09-54 محمد رضا سعادتی زندانی ۲ نظام سایت بسوی پیروزی]</ref><ref>[http://wwwbahayazadi.blogspot.com/2016/07/blog-post_71.html شهادت محمد رضا سعادتی وبسایت بهای آزادی]</ref><ref>[http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=171 محمد رضا سعادتی و وصیت نامه اش وبسایت همنشین بهار]</ref>! | '''محمد رضا سعادتی''' (زاده ۱۳۲۳شیرازـ تیرباران ۱۳۶۰تهران) محمدرضا سعادتی همرزم مهدی رضایی و از اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق ایران بود. او در سال ۱۳۵۱در جریان دستگیری مهدی رضایی دستگیر و زندانی شد و پس از گذراندن ۶ سال زندان، همراه با آخرین گروه از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد اما هنوز سه ماه از آزادیش نگذشته بود که در روز ۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ و به دستور خمینی، توسط ماشاءالله قصاب از مأموران دسته حزبالله دوباره دستگیر و به زندان بازگردانده شد. اتهام او پس از انقلاب، جاسوسی به نفع شوروی بود. اتهامی که تعجب همگان را برانگیخت. لازم به یادآوری است که هیچ سندی علیه سعادتی وجود نداشت، و در پاییز سال ۱۳۵۹، او را محکوم به ۱۰سال زندان کرد. اما پس از پرونده سازیهای مختلف و مرتبط کردن قتل کچویی در زندان، به او در زندان و تشکیل دادگاه به ریاست موسوی تبریزی و تلاشهای مستمر اسدالله لاجوردی، دادستان وقت، علیرغم مخالفتهای بسیار، سرانجام بعد از ۳۰خرداد، لاجوردی به دستور خمینی، سعادتی را بدون توضیح و بدون مجوز قانونی در ۴ مرداد ۱۳۶۰ در شکنجهگاه اوین تیرباران کرد. چند وقت بعد وصیت نامه ای جعل شده به نام او نوشتند و منتشر کردند که آن وصیت نامه برای بسیاری که محمد رضا سعادتی را میشناختند و از ارتباط اعدام او با دشمنی و اختلافی که از طرف خمینی و لاجوردی نسبت به سازمان مجاهدین وجود داشت مطلع بودند، جعل بودن آن را محرز کرده بود<ref>[https://library.besoyepirozi.com/resistance-events/41583-2018-08-05-14-09-54 محمد رضا سعادتی زندانی ۲ نظام سایت بسوی پیروزی]</ref><ref>[http://wwwbahayazadi.blogspot.com/2016/07/blog-post_71.html شهادت محمد رضا سعادتی وبسایت بهای آزادی]</ref><ref>[http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=171 محمد رضا سعادتی و وصیت نامه اش وبسایت همنشین بهار]</ref>! | ||
== زندگی محمد رضا سعادتی == | == زندگی محمد رضا سعادتی == | ||
[[پرونده:عکس جدیدی از محمد رضا سعادتی.jpg|جایگزین=دوران جوانی محمد رضا سعادتی|بندانگشتی|دوران جوانی محمد رضا سعادتی]] | [[پرونده:عکس جدیدی از محمد رضا سعادتی.jpg|جایگزین=دوران جوانی محمد رضا سعادتی|بندانگشتی|دوران جوانی محمد رضا سعادتی|274x274پیکسل]] | ||
سعادتی اهل شیراز بود و مهندسی برق را از دانشکده فنی دانشگاه تهران گرفت و یکی از دوستان ناصر صادق از اعضای مرکزیت مجاهدین بود. سعادتی توسط مهدی رضایی به عضویت سازمان مجاهدین درآمد. دوستانش، اسماعیل معین عراقی و محمد هادی فاضلی که در گروه سیاهکل بودند توسط رژیم شاه تیرباران شدند و روی روحیه او تأثیر گذاشته و باعث شدند او مبارزه با رژیم شاه را انتخاب و به عضویت مجاهدین در بیاید. ساواک در ضربه اول به سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۰ موفق به دستگیری سعادتی نشد اما در پی دستگیری مهدی رضایی در اردیبهشت ۱۳۵۱ دستگیر شد و سپس به حبس ابد محکوم شد و تا سال ۱۳۵۷ همراه با آخرین دسته از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد.<ref>[http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=171 پرونده محمد رضا سعادتی]</ref> | سعادتی اهل شیراز بود و مهندسی برق را از دانشکده فنی دانشگاه تهران گرفت و یکی از دوستان ناصر صادق از اعضای مرکزیت مجاهدین بود. سعادتی توسط مهدی رضایی به عضویت سازمان مجاهدین درآمد. دوستانش، اسماعیل معین عراقی و محمد هادی فاضلی که در گروه سیاهکل بودند توسط رژیم شاه تیرباران شدند و روی روحیه او تأثیر گذاشته و باعث شدند او مبارزه با رژیم شاه را انتخاب و به عضویت مجاهدین در بیاید. ساواک در ضربه اول به سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۰ موفق به دستگیری سعادتی نشد اما در پی دستگیری مهدی رضایی در اردیبهشت ۱۳۵۱ دستگیر شد و سپس به حبس ابد محکوم شد و تا سال ۱۳۵۷ همراه با آخرین دسته از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد.<ref>[http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=171 پرونده محمد رضا سعادتی]</ref> | ||
== دستگیری مجدد سعادتی == | == دستگیری مجدد سعادتی == | ||
هنوز ۳ ماه از آزادی محمد رضا سعادتی و انقلاب ۵۷ نگذشته بود وی به اتهام جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی روانه زندان شد. دستگیری سعادتی درست در شبی صورت گرفت، که مسعود رجوی و موسی خیابانی و دیگر مسئولان مجاهدین در قم با خمینی ملاقات داشتند.<ref>[https://library.besoyepirozi.com/resistance-events/41583-2018-08-05-14-09-54 محمد رضا سعادتی زندانی دو نظام سایت بسوی پیروزی]</ref> محمد رضا سعادتی اولین زندانی سیاسی پس از انقلاب بود که در روز ۱۱ اردیبهشت ۵۸ توسط کمیته مستقر در سفارت آمریکا به سرکردگی ماشاءالله قصاب دستگیر و روانه زندان اوین شد. بدین ترتیب اولین کسی که به اتهام جاسوسی در جمهوری اسلامی ایران بازداشت و اعدام شد سید محمدرضا سعادتی از چهرههای شاخص سازمان مجاهدین خلق بود.<ref>[[نشریه مجاهد درباره محمد رضا سعادتی|نشریه مجاهد ویژه محمد رضا سعادتی]]</ref> | هنوز ۳ ماه از آزادی محمد رضا سعادتی و انقلاب ۵۷ نگذشته بود وی به اتهام جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی روانه زندان شد. دستگیری سعادتی درست در شبی صورت گرفت، که مسعود رجوی و موسی خیابانی و دیگر مسئولان مجاهدین در قم با خمینی ملاقات داشتند.<ref>[https://library.besoyepirozi.com/resistance-events/41583-2018-08-05-14-09-54 محمد رضا سعادتی زندانی دو نظام سایت بسوی پیروزی]</ref> محمد رضا سعادتی اولین زندانی سیاسی پس از انقلاب بود که در روز ۱۱ اردیبهشت ۵۸ توسط کمیته مستقر در سفارت آمریکا به سرکردگی ماشاءالله قصاب دستگیر و روانه زندان اوین شد. بدین ترتیب اولین کسی که به اتهام جاسوسی در جمهوری اسلامی ایران بازداشت و اعدام شد سید محمدرضا سعادتی از چهرههای شاخص سازمان مجاهدین خلق بود.<ref>[[نشریه مجاهد درباره محمد رضا سعادتی|نشریه مجاهد ویژه محمد رضا سعادتی]]</ref> | ||
در ۶ تیر ۱۳۵۸ جمعی از مادران و خانوادههای سازمان مجاهدین خلق تحصن خود را برای آزادی سعادتی آغاز کردند و همزمان محمد رضا سعادتی نیز در زندان دست به اعتصاب غذا زد که ۴۰ روز ادامه داشت و در این مدت نیز ۱۲۰ سازمان و انجمن و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و تشکلهای مختلف خواستار آزادی محمدرضا سعادتی شدند. آیت الله طالقانی گفت: «جریان سعادتی اصلاً جاسوسی نیست. نمیدانم چرا در ایران همیشه جاسوسهای روسیه را میگیرند نه جاسوسهای آمریکا را» در همین حین کمیتههای مختلفی در کشورهای جهان تشکیل شد و سازمانهای مدافع حقوق بشر و شخصیتهای سیاسی و پارلمانی برای دفاع از سعادتی بیانیه دادند. در پی این فعالیتها حکومت مجبور شد به پزشکی قانونی اجازه معاینه سعادتی را داد و پزشکی قانونی نیز اعمال شکنجه بر سعادتی را تأیید کرد و سعادتی سرانجام پس از ۴۵ روز اعتصاب غذا و سه ماه بیخبری و تنهایی مطلق و بیصحبتی با دخالت آیت الله طالقانی به اعتصاب غذای خود پایان داد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/142 محمد رضا سعادتی، سایت مجاهد]</ref><ref>[https://www.radiozamaneh.com/233359 از قزل قلعه تا اوین، سایت رادیو زمانه]</ref> | در ۶ تیر ۱۳۵۸ جمعی از مادران و خانوادههای سازمان مجاهدین خلق تحصن خود را برای آزادی سعادتی آغاز کردند و همزمان محمد رضا سعادتی نیز در زندان دست به اعتصاب غذا زد که ۴۰ روز ادامه داشت و در این مدت نیز ۱۲۰ سازمان و انجمن و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و تشکلهای مختلف خواستار آزادی محمدرضا سعادتی شدند. آیت الله طالقانی گفت: «جریان سعادتی اصلاً جاسوسی نیست. نمیدانم چرا در ایران همیشه جاسوسهای روسیه را میگیرند نه جاسوسهای آمریکا را» در همین حین کمیتههای مختلفی در کشورهای جهان تشکیل شد و سازمانهای مدافع حقوق بشر و شخصیتهای سیاسی و پارلمانی برای دفاع از سعادتی بیانیه دادند. در پی این فعالیتها حکومت مجبور شد به پزشکی قانونی اجازه معاینه سعادتی را داد و پزشکی قانونی نیز اعمال شکنجه بر سعادتی را تأیید کرد و سعادتی سرانجام پس از ۴۵ روز اعتصاب غذا و سه ماه بیخبری و تنهایی مطلق و بیصحبتی با دخالت آیت الله طالقانی به اعتصاب غذای خود پایان داد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/142 محمد رضا سعادتی، سایت مجاهد]</ref><ref>[https://www.radiozamaneh.com/233359 از قزل قلعه تا اوین، سایت رادیو زمانه]</ref> | ||
=== ماجرای دستگیری سعادتی از قول وکیل مدافع عبدالکریم لاهیجی === | === ماجرای دستگیری سعادتی از قول وکیل مدافع عبدالکریم لاهیجی === | ||
[[پرونده:محمد رضا سعادتی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران.jpeg|جایگزین=محمد رضا سعادتی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|محمد رضا سعادتی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران|270x270پیکسل]] | |||
<blockquote>«من در آن روزها برای شرکت در کنفرانسی که جمعیت بینالمللی حقوقدانان دموکرات دربارهٔ ناپدید شدگان در آرژانتین و شیلی در یکی از سالنهای سنای فرانسه ترتیب داده بود، در پاریس به سر میبردم. خبر بازداشت سعادتی را در روزنامهها خواندم. پس از بازگشت به تهران، با خبر شدم که سازمان مجاهدین خلق طی نامهای از من خواستهاند که وکالت سعادتی را بپذیرم و در غیاب من از منزل آقای طالقانی هم چند بار تلفن کردهاند که با ایشان تماس بگیرم.</blockquote><blockquote>آقای طالقانی در جریان دیداری که داشتیم میگفت که دربارهٔ سعادتی با هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی صحبت کرده و آنان آزادی او را مشروط به پذیرش دو شرط زیر از سوی سازمان مجاهدین کردهاند:</blockquote><blockquote>۱- مجاهدین اسلحهها و پولهایی را که در جریان تصرف مراکز نظامی و دولتی از جمله بنیاد پهلوی به دست آوردهاند، مسترد کنند.</blockquote><blockquote>۲- مجاهدین به صورت علنی و رسمی حاکمیت جمهوری اسلامی و شورای انقلاب را بپذیرند.</blockquote><blockquote>آقای طالقانی میپنداشت که دخالت من در این پرونده ممکن است به نوعی میانجیگری بینجامد و قضیه فیصله یابد».<ref>[https://www.radiozamaneh.com/233359 از قزل قلعه تا اوین، سایت رادیو زمانه]</ref></blockquote>بار اول که عبد الکریم لاهیجی به عنوان وکیل مدافع محمد رضا سعادتی، به زندان اوین برای ملاقات رفته بود اجازه ملاقات با سعادتی را ندادند و او نیز موضوع را به روزنامهها کشاند که فردای آن روز آذری قمی دادستان کل با او تماس گرفت و گفت نگهبان، تو را نشناخته به همین دلیل فردا برای ملاقات به زندان اوین برو که لاهیجی فردای همان روز موفق به دیدار سعادتی در زندان شد. | <blockquote>«من در آن روزها برای شرکت در کنفرانسی که جمعیت بینالمللی حقوقدانان دموکرات دربارهٔ ناپدید شدگان در آرژانتین و شیلی در یکی از سالنهای سنای فرانسه ترتیب داده بود، در پاریس به سر میبردم. خبر بازداشت سعادتی را در روزنامهها خواندم. پس از بازگشت به تهران، با خبر شدم که سازمان مجاهدین خلق طی نامهای از من خواستهاند که وکالت سعادتی را بپذیرم و در غیاب من از منزل آقای طالقانی هم چند بار تلفن کردهاند که با ایشان تماس بگیرم.</blockquote><blockquote>آقای طالقانی در جریان دیداری که داشتیم میگفت که دربارهٔ سعادتی با هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی صحبت کرده و آنان آزادی او را مشروط به پذیرش دو شرط زیر از سوی سازمان مجاهدین کردهاند:</blockquote><blockquote>۱- مجاهدین اسلحهها و پولهایی را که در جریان تصرف مراکز نظامی و دولتی از جمله بنیاد پهلوی به دست آوردهاند، مسترد کنند.</blockquote><blockquote>۲- مجاهدین به صورت علنی و رسمی حاکمیت جمهوری اسلامی و شورای انقلاب را بپذیرند.</blockquote><blockquote>آقای طالقانی میپنداشت که دخالت من در این پرونده ممکن است به نوعی میانجیگری بینجامد و قضیه فیصله یابد».<ref>[https://www.radiozamaneh.com/233359 از قزل قلعه تا اوین، سایت رادیو زمانه]</ref></blockquote>بار اول که عبد الکریم لاهیجی به عنوان وکیل مدافع محمد رضا سعادتی، به زندان اوین برای ملاقات رفته بود اجازه ملاقات با سعادتی را ندادند و او نیز موضوع را به روزنامهها کشاند که فردای آن روز آذری قمی دادستان کل با او تماس گرفت و گفت نگهبان، تو را نشناخته به همین دلیل فردا برای ملاقات به زندان اوین برو که لاهیجی فردای همان روز موفق به دیدار سعادتی در زندان شد. | ||
'''واکنشها به دستگیری''' | '''واکنشها به دستگیری'''[[پرونده:سعادتی در حال نشان دادن آثار شکنجه در دادگاه.JPG|جایگزین=سعادتی در حال نشان دادن آثار شکنجه در دادگاه|بندانگشتی|'''سعادتی در حال نشان دادن آثار شکنجه در دادگاه'''|300x300پیکسل]]از ۲۵ خرداد ۵۸ تا ۹ تیرماه آن سال سازمان مجاهدین بیش از ۷ اطلاعیه در حمایت از وی صادر نمود و نوشت که محمدرضا سعادتی تحت شکنجه است. | ||
خانوادههای هوادار مجاهدین به سرپرستی خانواده رضایی و بدیع زادگان تحصنی را در مقابل وزارت دادگستری ترتیب دادند و خواستار آزادی سعادتی شدند. این تحصن تنها زمانی خاتمه یافت که آیتالله سید محمود علایی طالقانی اطمینان داد سعادتی بزودی آزاد خواهد شد. | |||
در تیرماه ۵۸ اطلاعیهای با امضای ۴۲ تن از شاعران و نویسندگان چپگرا از جمله احمد شاملو، سیمین بهبهانی، گلی ترقی و… منتشر شد و سعادتی را «گروگان آزادی در چنبر تهمتها و افتراهای مرموز» خواندند و خواهان آزادی او شدند. | در تیرماه ۵۸ اطلاعیهای با امضای ۴۲ تن از شاعران و نویسندگان چپگرا از جمله احمد شاملو، سیمین بهبهانی، گلی ترقی و… منتشر شد و سعادتی را «گروگان آزادی در چنبر تهمتها و افتراهای مرموز» خواندند و خواهان آزادی او شدند. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۴: | ||
من به هیچ وجه مطابق حکم دادستانی بازداشت نشدم که قبلاً هم این روشن شد. من را به خانهٔ امن پشت سفارت آمریکا بردند و توسط افراد مستقر در سفارت آمریکا تحت سرپرستی حاج ماشاءالله شکنجه شدم و بازجوئیهای اولیه من در آن خانه صورت گرفت. من استنباطی که از دستگیر کنندگان داشتم در آن شرایط با توجه به تمام قرائن و شواهدی که نشان میداد این بود که اینها افراد سیا و ساواک هستند و لذا بازجوئیهای اولیهٔ من هم تحت آن شرایط روحی، به اضافهٔ اعمال فشار و شکنجهٔ جسمانی صورت گرفته. آن بازجوئیها برای انحراف آنها از دسترسی به اطلاعاتی از درون سازمان یا مسائل جنبش چارهای جز پیش گرفتن چنین شیوهای نداشتم که مسائلی مطرح بکنم. حالا این دادگاه بیشترین استناد را بر آن مسائل میکند من در اینجا فقط به این اشاره میکنم که اگر میدانستم تحت اسارت افراد کمیته هستم با توجه به این که میدانستم بعداً در اختیار مقامات دادسرا و مقامات رسمی قرار میگیرم هیچ وقت به آن صورت خودم را یک فرد معمولی که تازه در رابطه با سازمان قرار گرفته معرفی نمیکردم چرا که بعداً دروغ بودن آن روشن میشد و آن وقت میبایستی جوابگو باشم که چرا اینگونه گفتم؛ بنابراین مشخص میکندکه من در چه شرایطی بازجوئی اولیه را پس دادم. | من به هیچ وجه مطابق حکم دادستانی بازداشت نشدم که قبلاً هم این روشن شد. من را به خانهٔ امن پشت سفارت آمریکا بردند و توسط افراد مستقر در سفارت آمریکا تحت سرپرستی حاج ماشاءالله شکنجه شدم و بازجوئیهای اولیه من در آن خانه صورت گرفت. من استنباطی که از دستگیر کنندگان داشتم در آن شرایط با توجه به تمام قرائن و شواهدی که نشان میداد این بود که اینها افراد سیا و ساواک هستند و لذا بازجوئیهای اولیهٔ من هم تحت آن شرایط روحی، به اضافهٔ اعمال فشار و شکنجهٔ جسمانی صورت گرفته. آن بازجوئیها برای انحراف آنها از دسترسی به اطلاعاتی از درون سازمان یا مسائل جنبش چارهای جز پیش گرفتن چنین شیوهای نداشتم که مسائلی مطرح بکنم. حالا این دادگاه بیشترین استناد را بر آن مسائل میکند من در اینجا فقط به این اشاره میکنم که اگر میدانستم تحت اسارت افراد کمیته هستم با توجه به این که میدانستم بعداً در اختیار مقامات دادسرا و مقامات رسمی قرار میگیرم هیچ وقت به آن صورت خودم را یک فرد معمولی که تازه در رابطه با سازمان قرار گرفته معرفی نمیکردم چرا که بعداً دروغ بودن آن روشن میشد و آن وقت میبایستی جوابگو باشم که چرا اینگونه گفتم؛ بنابراین مشخص میکندکه من در چه شرایطی بازجوئی اولیه را پس دادم. | ||
[[پرونده:سعادتی در دادگاه.JPG|جایگزین=محاکمه محمد رضا سعادتی در دادگاه|بندانگشتی|جلسه محاکمه محمد رضا سعادتی]] | [[پرونده:سعادتی در دادگاه.JPG|جایگزین=محاکمه محمد رضا سعادتی در دادگاه|بندانگشتی|جلسه محاکمه محمد رضا سعادتی|300x300پیکسل]] | ||
بعد از ۵ روز من را تحویل دادستانی میدهند و در آنجا تحقیقات دوم صورت میگیرد و آن بازپرسی که تحقیقات دوم را انجام میداد زیاد اصرار میکرد، علاقه داشت که تناقضی با اوراق اولیه نداشته باشد یا پرونده به سوی حل و آزادی من برود و مسألهٔ پیچیدهای ایجاد نشود و بنابراین یک سری مسائل منجمله همین که من چند مرتبه فلانی را ملاقات کردم یا این که در کجا ابتدا آن را ملاقات کردم علیرغم این که من ابتدا حتی کتبی هم نوشتم و خود آقای بازپرس هم خواند، که اگر اینجا بود الان شهادت میداد ولی باز پاره شد؛ و بنا شد که تناقضی نباشد که من به این صورت نوشتم، این که مطرح کردم من چوب سادهاندیشی را میخوردم به این استتنباطی است که مطرح شده بلکه من این فکر را نمیکردم؛ که این پرونده به مسیری کشیده بشود که حتی روی کلمات وروی فواصل کلمات من حساسیت و دقت نشان داده بشود. | بعد از ۵ روز من را تحویل دادستانی میدهند و در آنجا تحقیقات دوم صورت میگیرد و آن بازپرسی که تحقیقات دوم را انجام میداد زیاد اصرار میکرد، علاقه داشت که تناقضی با اوراق اولیه نداشته باشد یا پرونده به سوی حل و آزادی من برود و مسألهٔ پیچیدهای ایجاد نشود و بنابراین یک سری مسائل منجمله همین که من چند مرتبه فلانی را ملاقات کردم یا این که در کجا ابتدا آن را ملاقات کردم علیرغم این که من ابتدا حتی کتبی هم نوشتم و خود آقای بازپرس هم خواند، که اگر اینجا بود الان شهادت میداد ولی باز پاره شد؛ و بنا شد که تناقضی نباشد که من به این صورت نوشتم، این که مطرح کردم من چوب سادهاندیشی را میخوردم به این استتنباطی است که مطرح شده بلکه من این فکر را نمیکردم؛ که این پرونده به مسیری کشیده بشود که حتی روی کلمات وروی فواصل کلمات من حساسیت و دقت نشان داده بشود. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
تاریخچهٔ سازمان در این مدت روشن ومشخص است همینطور که بعد از دستگیری من نمونههائی از فعالیت و تلاش سازمان، و خبرهائی را که به طور رسمی ومشخص به عرض دفتر امام یا شورای انقلاب یا ا خیرا به ریاست جمهوری رساندهاند. اینها روشن و مشخص است. فعالیت من هم نهایتاً چیزی غیر از رسیدن به چنین اطلاعاتی نبوده، اطلاعاتی که در نهایت عملکردی جز بقای جمهوری اسلامی نداشته و فعالیتهای سازمان هم از این به بعد نخواهد داشت. آقای موسوی نبریزی میگویند ممکن است مدارک آن نزد ایشان باشد که اگر نبود من گوشههائی از این فعالیت را بعداً به عرض هممیهنان و دادگاه محترم میرسانم. | تاریخچهٔ سازمان در این مدت روشن ومشخص است همینطور که بعد از دستگیری من نمونههائی از فعالیت و تلاش سازمان، و خبرهائی را که به طور رسمی ومشخص به عرض دفتر امام یا شورای انقلاب یا ا خیرا به ریاست جمهوری رساندهاند. اینها روشن و مشخص است. فعالیت من هم نهایتاً چیزی غیر از رسیدن به چنین اطلاعاتی نبوده، اطلاعاتی که در نهایت عملکردی جز بقای جمهوری اسلامی نداشته و فعالیتهای سازمان هم از این به بعد نخواهد داشت. آقای موسوی نبریزی میگویند ممکن است مدارک آن نزد ایشان باشد که اگر نبود من گوشههائی از این فعالیت را بعداً به عرض هممیهنان و دادگاه محترم میرسانم. | ||
'''من صحبتی هم با مردم میهنمان دارم'''.[[پرونده:Zimg 033 31.jpg|جایگزین=دادگاه محمد رضا سعادتی به ریاست موسوی تبریزی|بندانگشتی|دادگاه محمد رضا سعادتی به ریاست موسوی تبریزی]]میخواهم بگویم فکر نکنند که من طی این مدتی که به این دادگاه آورده شدم به دور از مسائل و دردهای آنها بودم، دادگاه را هم من تشکیل ندادم و وقتش را خود دادگاه و دادسرا انتخاب کرده. | '''من صحبتی هم با مردم میهنمان دارم'''.[[پرونده:Zimg 033 31.jpg|جایگزین=دادگاه محمد رضا سعادتی به ریاست موسوی تبریزی|بندانگشتی|دادگاه محمد رضا سعادتی به ریاست موسوی تبریزی|307x307پیکسل]]میخواهم بگویم فکر نکنند که من طی این مدتی که به این دادگاه آورده شدم به دور از مسائل و دردهای آنها بودم، دادگاه را هم من تشکیل ندادم و وقتش را خود دادگاه و دادسرا انتخاب کرده. | ||
من میدانم که بسیارزی از هممیهنان عزیزم الان و در این ماه عزیز بر مزار شهدای خودشان نشستهاند. | من میدانم که بسیارزی از هممیهنان عزیزم الان و در این ماه عزیز بر مزار شهدای خودشان نشستهاند. |
ویرایش