۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[پرونده:عکس یادگاری هوشنگ منتظر الظهور.JPG|جایگزین=عکس یادگاری هوشنگ منتظر الظهور|بندانگشتی|عکس یادگاری هوشنگ منتظر الظهور]]هوشنگ منتظر الظهور پس از سرنگونی شاه، به عنوان مربی ورزش در دانشگاه اصفهان مشغول به کار شد. به دلیل محبوبیتی که بین دانشجویان داشت و صلاحیتهایی که از خود نشان داد، به عنوان مدیر کل تربیت بدنی دانشگاه اصفهان انتخاب شد. | [[پرونده:عکس یادگاری هوشنگ منتظر الظهور.JPG|جایگزین=عکس یادگاری هوشنگ منتظر الظهور|بندانگشتی|عکس یادگاری هوشنگ منتظر الظهور]]هوشنگ منتظر الظهور پس از سرنگونی شاه، به عنوان مربی ورزش در دانشگاه اصفهان مشغول به کار شد. به دلیل محبوبیتی که بین دانشجویان داشت و صلاحیتهایی که از خود نشان داد، به عنوان مدیر کل تربیت بدنی دانشگاه اصفهان انتخاب شد. | ||
یکی از قهرمانان کشتی ایران و از یاران منتظر الظهور، در این باره میگوید:<blockquote>«یک روز تیم فوتبال دانشگاه اصفهان در زمین فوتبال دانشگاه مشغول تمرین بود. در دورانی که در اصفهان به بهانه انقلاب فرهنگی، دانشگاه را تعطیل کرده بودند و آنجا را در اختیار بسیج جنگ ضدمیهنی قرار داده بودند، زهرایی، معاون وقت دانشگاه اصفهان، تعدادی از زنان پاسدار و خانوادههای آنها را به سالن غذاخوری دانشگاه آورده بودند تا برای جبهههای جنگ بافندگی و خیاطی کنند. او به محض دیدن تمرین فوتبالیستها، به زمین فوتبال میآید و خطاب به بازیکنان شروع به فحاشی میکند. ورزشکاران که به شدت از برخوردهای او ناراحت شده بودند، او را گرفته و به محل تربیت بدنی دانشگاه، نزد منتظرالظهور میآورند و به او میگویند «اگر راست میگویی الان فحش بده! زهرایی مزدور، با بیشرمی شروع به فحش دادن به فوتبالیستها میکند. هوشنگ که وقاحت معاون دانشگاه را میبیند، بدون توجه به خطرات جانی و شغلی که این کار برایش داشت، با مشت به دهان آن مزدور میکوبد و وی را نقش بر زمین میکند. بعد از آن بود که هوشنگ به مدت یک ماه و نیم منتظر خدمت شد»<ref>[http://azadifada.blogspot.com/2018/10/blog-post_58.html یادی از هوشنگ منتظر الظهور-وبلاگ آزادی فدا]</ref>.</blockquote>در همین زمان بود که به دلیل فعالیتهای سیاسیاش مورد تعقیب سپاه پاسداران قرار گرفت و سرانجام در نیمه شب ۲۴ مرداد سال ۶۰، پاسداران به خانه او ریختند و او را به زندان سپاه اصفهان، که محل سابق ساواک شاه در خیابان کمال الدین اسماعیل بود، منتقل کردند. وی پس از تحمل۵۰ روز شکنجه، سرانجام در سحرگاه ۱۱ مهر سال ۱۳۶۰، تیرباران شد. | یکی از قهرمانان کشتی ایران و از یاران منتظر الظهور، در این باره میگوید:<blockquote>«یک روز تیم فوتبال دانشگاه اصفهان در زمین فوتبال دانشگاه مشغول تمرین بود. در دورانی که در اصفهان به بهانه انقلاب فرهنگی، دانشگاه را تعطیل کرده بودند و آنجا را در اختیار بسیج جنگ ضدمیهنی قرار داده بودند، زهرایی، معاون وقت دانشگاه اصفهان، تعدادی از زنان پاسدار و خانوادههای آنها را به سالن غذاخوری دانشگاه آورده بودند تا برای جبهههای جنگ بافندگی و خیاطی کنند. او به محض دیدن تمرین فوتبالیستها، به زمین فوتبال میآید و خطاب به بازیکنان شروع به فحاشی میکند. ورزشکاران که به شدت از برخوردهای او ناراحت شده بودند، او را گرفته و به محل تربیت بدنی دانشگاه، نزد منتظرالظهور میآورند و به او میگویند «اگر راست میگویی الان فحش بده! زهرایی مزدور، با بیشرمی شروع به فحش دادن به فوتبالیستها میکند. هوشنگ که وقاحت معاون دانشگاه را میبیند، بدون توجه به خطرات جانی و شغلی که این کار برایش داشت، با مشت به دهان آن مزدور میکوبد و وی را نقش بر زمین میکند. بعد از آن بود که هوشنگ به مدت یک ماه و نیم منتظر خدمت شد»<ref>[http://azadifada.blogspot.com/2018/10/blog-post_58.html یادی از هوشنگ منتظر الظهور-وبلاگ آزادی فدا]</ref>.</blockquote> | ||
==== دستگیری و اعدام ==== | |||
در همین زمان بود که به دلیل فعالیتهای سیاسیاش مورد تعقیب سپاه پاسداران قرار گرفت و سرانجام در نیمه شب ۲۴ مرداد سال ۶۰، پاسداران به خانه او ریختند و او را به زندان سپاه اصفهان، که محل سابق ساواک شاه در خیابان کمال الدین اسماعیل بود، منتقل کردند. وی پس از تحمل۵۰ روز شکنجه، سرانجام در سحرگاه ۱۱ مهر سال ۱۳۶۰، تیرباران شد. | |||
زندانبانان که از توان جسمی هوشنگ و دوستش، احمد شاطرزاده، که قهرمان کشتی آموزشگاههای اصفهان بود. مطلع بودند، بر خلاف معمول که زندانیان سیاسی را برای تیرباران به باغ ابریشم میبردند، هوشنگ و احمد را در داخل زندان اصفهان اعدام کردند. | زندانبانان که از توان جسمی هوشنگ و دوستش، احمد شاطرزاده، که قهرمان کشتی آموزشگاههای اصفهان بود. مطلع بودند، بر خلاف معمول که زندانیان سیاسی را برای تیرباران به باغ ابریشم میبردند، هوشنگ و احمد را در داخل زندان اصفهان اعدام کردند. |
ویرایش