سازمان مجاهدین خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
| رهبر            = [[مسعود رجوی]]
| رهبر            = [[مسعود رجوی]]
| رئیس            =
| رئیس            =
| رئیس‌جمهور        = [[مریم رجوی]]
| رئیس‌جمهور        = [[مریم رجوی]] رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت برای دوران انتقال
| دبیرکل        =
| دبیرکل        =
| سخنگوی          =
| سخنگوی          =
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


در این فعالیت‌ها، انگلستان نقشی تعیین‌کننده داشت و به رغم قضاوت دیوان داوری لاهه و مجمع عمومی ملل متحد به نفع ایران در دعوای نفت، به فعالیت و مخالفت علیه دولت مصدق ادامه می‌داد. از سال۱۳۳۱، دولت آمریکا نیز در این مخالفت‌ها به انگلستان پیوست.
در این فعالیت‌ها، انگلستان نقشی تعیین‌کننده داشت و به رغم قضاوت دیوان داوری لاهه و مجمع عمومی ملل متحد به نفع ایران در دعوای نفت، به فعالیت و مخالفت علیه دولت مصدق ادامه می‌داد. از سال۱۳۳۱، دولت آمریکا نیز در این مخالفت‌ها به انگلستان پیوست.
[[پرونده:احمد قندچی شریعت رضوی مصطفی بزرگ نیا.jpg|جایگزین=احمد قندچی شریعت رضوی مصطفی بزرگ نیا|بندانگشتی|احمد قندچی-شریعت رضوی-مصطفی بزرگ نیا]]
[[پرونده:احمد قندچی - شریعت رضوی - مصطفی بزرگ نیا.jpg|جایگزین=احمد قندچی - شریعت رضوی - مصطفی بزرگ نیا|بندانگشتی|احمد قندچی - شریعت رضوی - مصطفی بزرگ نیا]]
سرنگونی دولت مصدق به دلیل نقش مستقیم آمریکا در طراحی این کودتا، مردم ایران را به این نتیجه‌گیری رساند که اکنون این آمریکاست که بعد از انگلستان به نفع شاه و علیه دموکراسی و منافع ملی مردم ایران اقدام می‌کند. در آستانه سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲، دانشجویان در اعتراض به این سفر راهپیمایی اعتراضی انجام دادند، که پلیس با شلیک گلوله، سه تن از رهبران جنبش دانشجویی یعنی [[مصطفی بزرگ نیا،]] [[احمد قندچی]] و [[مهدی شریعت‌رضوی]] را به قتل رساند.
سرنگونی دولت مصدق به دلیل نقش مستقیم آمریکا در طراحی این کودتا، مردم ایران را به این نتیجه‌گیری رساند که اکنون این آمریکاست که بعد از انگلستان به نفع شاه و علیه دموکراسی و منافع ملی مردم ایران اقدام می‌کند. در آستانه سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲، دانشجویان در اعتراض به این سفر راهپیمایی اعتراضی انجام دادند، که پلیس با شلیک گلوله، سه تن از رهبران جنبش دانشجویی یعنی [[مصطفی بزرگ نیا،]] [[احمد قندچی]] و [[مهدی شریعت‌رضوی]] را به قتل رساند.


در گزارشی که به شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور، در سال ۱۳۳۲، ارائه گردیده، آمده‌است:<blockquote>در درازمدت، سلطنت که ارتش را به عنوان تنها منبع قدرت خود دارد، مؤثرترین وسیله برای ادامه جهت گیری ایران به سوی غرب می‌باشد. کمکهای نظامی آمریکا در خدمت بالا بردن روحیه ارتش است و این باعث تحکیم وفاداری ارتش به شاه می‌شود که در نتیجه، رژیم فعلی را مستحکم نموده و ادامه جهت گیری فعلی ایران به سوی غرب را تضمین می‌کند.</blockquote>در کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی» در مورد پیامدهای این قضیه آمده‌است:<blockquote>«کودتا عواقب وخیمی داشت. اولا، [[محمدرضا شاه|شاه]] مشروعیتش را از دست داد … از آن زمان، وی به عنوان آلت دست آمریکا شناخته می‌شد… و از همه مهمتر این که کودتای سازماندهی و اجراشده توسط خارجیان به غرور بسیار حساس بخشی از طبقه متوسط برخورد که خاندان سلطنت وشاه را آمریکایی می‌دیدند».<ref>کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی»</ref></blockquote>اما در سال ۱۳۳۹ انتخاب جان اف کندی به ریاست‌جمهوری آمریکا، این امید را به وجود آورد که دولت جدید آمریکا، دفاع از حقوق بشر ودموکراسی ر ا در دستور کار خود قرار خواهد داد و شاه در اعمال دیکتاتوری محدود خواهد شد. با این همه در اواخر ۱۳۴۱ [[محمدرضا شاه|شاه]] به آمریکا سفر کرد و بعد از آن فشارهای سیاسی بر دگراندیشان در داخل ایران افزایش یافت. ساواک و ارتش در ایجاد فشارها و دستگیرها فعالیت خود را اگسترش دادند و شلیک به تظاهر کنندگان و کشتن آنها در نیمه خرداد ۱۳۴۲ امید به تغییر شرایط سیاسی را بطور کامل از بین برد.
در گزارشی که به شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور، در سال ۱۳۳۲، ارائه گردیده، آمده‌است:<blockquote>در درازمدت، سلطنت که ارتش را به عنوان تنها منبع قدرت خود دارد، مؤثرترین وسیله برای ادامه جهت گیری ایران به سوی غرب می‌باشد. کمکهای نظامی آمریکا در خدمت بالا بردن روحیه ارتش است و این باعث تحکیم وفاداری ارتش به شاه می‌شود که در نتیجه، رژیم فعلی را مستحکم نموده و ادامه جهت گیری فعلی ایران به سوی غرب را تضمین می‌کند.</blockquote>در کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی» در مورد پیامدهای این قضیه آمده‌است:<blockquote>«کودتا عواقب وخیمی داشت. اولا، [[محمدرضا شاه|شاه]] مشروعیتش را از دست داد … از آن زمان، وی به عنوان آلت دست آمریکا شناخته می‌شد… و از همه مهمتر این که کودتای سازماندهی و اجراشده توسط خارجیان به غرور بسیار حساس بخشی از طبقه متوسط برخورد که خاندان سلطنت وشاه را آمریکایی می‌دیدند».<ref>کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی»</ref></blockquote>اما در سال ۱۳۳۹ انتخاب جان اف کندی به ریاست‌جمهوری آمریکا، این امید را به وجود آورد که دولت جدید آمریکا، دفاع از حقوق بشر ودموکراسی ر ا در دستور کار خود قرار خواهد داد و شاه در اعمال دیکتاتوری محدود خواهد شد. با این همه در اواخر ۱۳۴۱ [[محمدرضا شاه|شاه]] به آمریکا سفر کرد و بعد از آن فشارهای سیاسی بر دگراندیشان در داخل ایران افزایش یافت. ساواک و ارتش فعالیت خود را گسترش دادند و شلیک به تظاهر کنندگان و کشتن آنها در نیمه خرداد ۱۳۴۲ امید به تغییر شرایط سیاسی را به طور کامل از بین برد.


به گفته یک متخصص مسایل ایران، شائول بخاش، یکی از نتایج این تحولات، این بود که:<blockquote>«عناصر اپوزیسیون را به سمت رادیکالیزاسیون سوق داد و بسیاری از اعضای جوانتر اپوزیسیون آن زمان ایران را، قانع ساخت که شیوه مخالفت در کادر قانون اساسی، بی‌تأثیراست».<ref>شائول بخاش «حکومت آیت‌الله‌ها» صفحهٔ ۱۰</ref> </blockquote>محسن میلانی یک نویسنده دیگر، شرایط آن زمان و تأثیراتش را این‌طور توضیح می‌دهد:<blockquote>«قیام ژوئن (قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) یک تأثیر عمیق هم روی سیاست ایران به طور عام و هم روی جامعه علما داشت. در نوشته‌های اکثر گروه‌های مخالف شاه، قیام ژوئن (۱۵ خرداد)، پایان همزیستی مسالمت‌آمیز با [[محمدرضا شاه|شاه]] را سمبلیزه و شروع مبارزه مسلحانه را توجیه می‌کند».<ref>محسن میلانی «شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سلطنت تا جمهوری» صفحه ۹۶ و ۹۷</ref></blockquote>در سالهای بعد، شاه به کمک آمریکا، ساواک را که در سال۳۶ تأسیس شده بود، به سرعت تقویت کرد. ساواک به زودی به خاطر به‌کارگیری شیوه‌های خشونت‌آمیز در سرکوب و شکنجه‌های وحشیانه، بسیار مشهور شد. ن فساد در دربار، گسترش ساواک، اعدام صدها و شکنجه زندانیان سیاسی، ایجاد سیستم تک حزبی، سرکوب قهرآمیز هرگونه اعتراض و رویارویی علنی علیه فرهنگ و اعتقادات مذهبی مردم ایران، بخشی از بیلان حکومت [[محمدرضا شاه|شاه]] طی سال‌های ۴۲ تا ۵۷ است. طی این سالیان، آمریکا به حمایت تمام عیار خود از شاه ادامه داد و بذر احساسات ضدآمریکایی، که بعدها در جریان قیام ضدسلطنتی خود را نشان داد، کاشته شد. در این شرایط، جستجو برای یافتن راه حلی در میان نسل جدید آغاز شده بود.
به گفته یک متخصص مسایل ایران، شائول بخاش، یکی از نتایج این تحولات، این بود که:<blockquote>«عناصر اپوزیسیون را به سمت رادیکالیزاسیون سوق داد و بسیاری از اعضای جوانتر اپوزیسیون آن زمان ایران را، قانع ساخت که شیوه مخالفت در کادر قانون اساسی، بی‌تأثیراست».<ref>شائول بخاش «حکومت آیت‌الله‌ها» صفحهٔ ۱۰</ref> </blockquote>محسن میلانی یک نویسنده دیگر، شرایط آن زمان و تأثیراتش را این‌طور توضیح می‌دهد:<blockquote>«قیام ژوئن (قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) یک تأثیر عمیق هم روی سیاست ایران به طور عام و هم روی جامعه علما داشت. در نوشته‌های اکثر گروه‌های مخالف شاه، قیام ژوئن (۱۵ خرداد)، پایان همزیستی مسالمت‌آمیز با [[محمدرضا شاه|شاه]] را سمبلیزه و شروع مبارزه مسلحانه را توجیه می‌کند».<ref>محسن میلانی «شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سلطنت تا جمهوری» صفحه ۹۶ و ۹۷</ref></blockquote>در سالهای بعد، شاه به کمک آمریکا، ساواک را که در سال۳۶ تأسیس شده بود، به سرعت تقویت کرد. ساواک به زودی به خاطر به‌کارگیری شیوه‌های خشونت‌آمیز در سرکوب و شکنجه‌های وحشیانه، بسیار مشهور شد. فساد در دربار، گسترش ساواک، اعدام صدها و شکنجه زندانیان سیاسی، ایجاد سیستم تک حزبی، سرکوب قهرآمیز هرگونه اعتراض و رویارویی علنی علیه فرهنگ و اعتقادات مذهبی مردم ایران، بخشی از بیلان حکومت [[محمدرضا شاه|شاه]] طی سال‌های ۴۲ تا ۵۷ است. طی این سالیان، آمریکا به حمایت تمام عیار خود از شاه ادامه داد و بذر احساسات ضدآمریکایی، که بعدها در جریان قیام ضدسلطنتی خود را نشان داد، کاشته شد. در این شرایط، جستجو برای یافتن راه حلی در میان نسل جدید آغاز شده بود.


دهه ۶۰ میلادی، اوج جنبش‌های ضددیکتاتوری در جهان سوم بود. تئوری راهنمای عمل غالب این جنبش‌ها، [[مارکسیسم]] بود. حتی اروپا نیز از این موضوع متأثر بود و جنبش‌های متمایل به مارکسیسم، در حال افزایش بودند. تظاهرات و جنبش بزرگ دانشجویی، در قسمت‌های وسیعی از اروپا ازجمله در فرانسه و آلمان، به درگیری خونین کشیده شد. در ایران، شکست رهبران غیرمذهبی سنتی، شرایط را، برای جذب قشر روشنفکر به سوی مارکسیسم، به عنوان یک راه حل در مقابل رژیم [[محمدرضا شاه|شاه]]، فراهم کرده بود. در رابطه با رهبران مذهبی نیز، در قشر روشنفکر یک ناامیدی وجود داشت و اسلام سنتی که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] آن را نمایندگی می‌کرد، نمی‌توانست جوابگوی آنان باشد. اما از طرف دیگر، افزایش سرکوب برای حاکمیت مانند یک مسکن موقت عمل می‌کرد، و کارساز نبود، به این دلیل که پتانسیل انفجاری جامعه را پیوسته افزایش می‌داد. این شرایطی بود که سازمان مجاهدین خلق ایران در آن متولد شد.
دهه ۶۰ میلادی، اوج جنبش‌های ضددیکتاتوری در جهان سوم بود. تئوری راهنمای عمل غالب این جنبش‌ها، [[مارکسیسم]] بود. حتی اروپا نیز از این موضوع متأثر بود و جنبش‌های متمایل به مارکسیسم، در حال افزایش بودند. تظاهرات و جنبش بزرگ دانشجویی، در قسمت‌های وسیعی از اروپا ازجمله در فرانسه و آلمان، به درگیری خونین کشیده شد. در ایران، شکست رهبران غیرمذهبی سنتی، شرایط را، برای جذب قشر روشنفکر به سوی مارکسیسم، به عنوان یک راه حل در مقابل رژیم [[محمدرضا شاه|شاه]]، فراهم کرده بود. در رابطه با رهبران مذهبی نیز، در قشر روشنفکر یک ناامیدی وجود داشت و اسلام سنتی که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] آن را نمایندگی می‌کرد، نمی‌توانست جوابگوی آنان باشد. اما از طرف دیگر، افزایش سرکوب برای حاکمیت مانند یک مسکن موقت عمل می‌کرد، و کارساز نبود، به این دلیل که پتانسیل انفجاری جامعه را پیوسته افزایش می‌داد. این شرایطی بود که سازمان مجاهدین خلق ایران در آن متولد شد.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
در آن دوران جوانان مبارز، برای مبارزه معمولاً به مارکسیسم رو می‌آوردند، اما بینان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران اعتقاد داشتند که یک برداشت نو و صحیح از اسلام، می‌تواند دموکراسی را در ایران محقق کند، از این رو اسلام حقیقی را به عنوان مکتب راهنمای عمل خود انتخاب کردند. بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران به طور همزمان مطالعه سایر مکاتب را هم در دستور کار خودشان قرار دادند.
در آن دوران جوانان مبارز، برای مبارزه معمولاً به مارکسیسم رو می‌آوردند، اما بینان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران اعتقاد داشتند که یک برداشت نو و صحیح از اسلام، می‌تواند دموکراسی را در ایران محقق کند، از این رو اسلام حقیقی را به عنوان مکتب راهنمای عمل خود انتخاب کردند. بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران به طور همزمان مطالعه سایر مکاتب را هم در دستور کار خودشان قرار دادند.


آنها برداشت سطحی از اسلام را رد کردند، این نوع برداشت در انحصار آخوندها و روحانیون سنتی آن زمان بود، در نتیجه اولین تقابل آنها با آخوندهایی بود که اسلام را در انحصار خود می‌دیدند. آنها از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ به تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرهای خود بصورت مخفی پرداختند.
آنها برداشت سطحی از اسلام را رد کردند، این نوع برداشت در انحصار آخوندها و روحانیون سنتی آن زمان بود، در نتیجه اولین تقابل آنها با آخوندهایی بود که اسلام را در انحصار خود می‌دیدند. آنها از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ به تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرهای خود به صورت مخفی پرداختند.


=== ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران ===
=== ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران ===
سازمان مجاهدین خلق ایران در اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی تأسیس شد، این تاریخ از این جنبه اهمیت دارد که در آن دوران جوانانی که قصد مبارزه داشتند، معمولاً مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژی خود انتخاب می‌کردند، اما بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران با مطالعهٔ اسلام را به عنوان راهنمای عمل خود انتخاب کردند. آنها به این باور رسیدند که اسلام واقعی و نه اسلام سنتی، بردبار است و می‌توان در زیر سایهٔ آن آزادی و رفاه جامعه را تأمین کرد. بنابر این اسلام را که توسط آنان اسلام انقلابی نامیده شد به عنوان ایدئولوژی خود برگزیدند. بنابر این ایدئولوژی سازمان مجاهدین مبتنی بر یک اسلام دموکراتیک و ترقی‌خواه است.
سازمان مجاهدین خلق ایران در اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی تأسیس شد، این تاریخ از این جنبه اهمیت دارد که در آن دوران جوانانی که قصد مبارزه داشتند، معمولاً مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژی خود انتخاب می‌کردند، اما بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران اسلام را به عنوان راهنمای عمل خود انتخاب کردند. آنها به این باور رسیدند که اسلام واقعی و نه اسلام سنتی، بردبار است و می‌توان در زیر سایهٔ آن آزادی و رفاه جامعه را تأمین کرد. بنابر این اسلام را که توسط آنان اسلام انقلابی نامیده شد به عنوان ایدئولوژی خود برگزیدند. بنابر این ایدئولوژی سازمان مجاهدین مبتنی بر یک اسلام دموکراتیک و ترقی‌خواه است.


بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران آموزش‌های ایدئولوژیک را در نتایج زیر مدون کردند:
بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران آموزش‌های ایدئولوژیک را در نتایج زیر مدون کردند:
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
# بنیانگذاران مجاهدین اعلام کنند اسلام ضد مارکیست است
# بنیانگذاران مجاهدین اعلام کنند اسلام ضد مارکیست است
# بنیانگذاران مجاهدین اعلام کنند که مبارزه مسلحانه درست نیست.
# بنیانگذاران مجاهدین اعلام کنند که مبارزه مسلحانه درست نیست.
بنیانگذاران مجاهدین هیچ‌یک از این سه شرط را نپذیرفته و طبق گفته‌های اعضاء آنزمان مجاهدین، اعدام خود را لازمه و شرط استمرار بقاء سازمان مجاهدین می‌دانستند.
بنیانگذاران مجاهدین هیچ‌یک از این سه شرط را نپذیرفته و طبق گفته‌های اعضاء آن‌ زمانمجاهدین، اعدام خود را لازمه و شرط استمرار بقاء سازمان مجاهدین می‌دانستند.


بعد از این که بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران توسط ساواک در سال ۱۳۵۰ دستگیر شدند، در سال ۱۳۵۱ در آستانهٔ ورود نیکسون رئیس جمهور آمریکا به تهران، سه بنیان‌گذار و دو تن از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران توسط شاه اعدام و مابقی به زندان‌های طولانی مدت محکوم شدند. مسعود رجوی نیز از جمله کسانی بود که در ابتدا به اعدام محکوم شده بود. وی به دلیل فعالیت‌های بین‌المللی و گستردهٔ برادرش کاظم رجوی که از اساتید حقوق در دانشگاه‌های اروپا بود و فشارهایی که روی دولت شاه وارد آمد، با یک درجه تخفیف به همراه بسیاری دیگر از مجاهدین به حبس ابد محکوم شد.
بعد از این که بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران توسط ساواک در سال ۱۳۵۰ دستگیر شدند، در سال ۱۳۵۱ در آستانهٔ ورود نیکسون رئیس جمهور آمریکا به تهران، سه بنیان‌گذار و دو تن از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران توسط شاه اعدام و مابقی به زندان‌های طولانی مدت محکوم شدند. مسعود رجوی نیز از جمله کسانی بود که در ابتدا به اعدام محکوم شده بود. وی به دلیل فعالیت‌های بین‌المللی و گستردهٔ برادرش کاظم رجوی که از اساتید حقوق در دانشگاه‌های اروپا بود و فشارهایی که روی دولت شاه وارد آمد، با یک درجه تخفیف به همراه بسیاری دیگر از مجاهدین به حبس ابد محکوم شد.
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
این کودتا موجودیت تشکیلاتی، ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران را به خطر انداخت. این جریان از دو تن با نام‌های محمدتقی شهرام و بهرام آرام آغاز شد که طی بیانیه‌ای اعلام نمودند سازمان مجاهدین مارکسیست شده‌است. این درحالی بود که رهبری مجاهدین، صد در صد اعضای مرکزیت و نود درصد از اعضای این سازمان در زندان بودند. آنها با تغییر آرم سازمان مجاهدین و حذف آیهٔ آن اعلام کردند از آنجایی که چپ‌ترین ایدئولوژی (رادیکال‌ترین) همانا مارکسیست به‌شمار می‌رود،<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4917 ۴خرداد، شهادت بنیانگذاران و راز ماندگاری و راهگشایی تاریخی آنان]</ref> لاجرم مجاهدین مسلمان در پروسهٔ تکامل خود یا باید به سمت راست و یا به سمت چپ (مارکیسسم) حرکت کنند و نمی‌توانند مابین این دو باشند.
این کودتا موجودیت تشکیلاتی، ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران را به خطر انداخت. این جریان از دو تن با نام‌های محمدتقی شهرام و بهرام آرام آغاز شد که طی بیانیه‌ای اعلام نمودند سازمان مجاهدین مارکسیست شده‌است. این درحالی بود که رهبری مجاهدین، صد در صد اعضای مرکزیت و نود درصد از اعضای این سازمان در زندان بودند. آنها با تغییر آرم سازمان مجاهدین و حذف آیهٔ آن اعلام کردند از آنجایی که چپ‌ترین ایدئولوژی (رادیکال‌ترین) همانا مارکسیست به‌شمار می‌رود،<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4917 ۴خرداد، شهادت بنیانگذاران و راز ماندگاری و راهگشایی تاریخی آنان]</ref> لاجرم مجاهدین مسلمان در پروسهٔ تکامل خود یا باید به سمت راست و یا به سمت چپ (مارکیسسم) حرکت کنند و نمی‌توانند مابین این دو باشند.
[[پرونده:مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف.jpg|alt=از راست مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|از راست مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف]]
[[پرونده:مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف.jpg|alt=از راست مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|از راست مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف]]
آنها همچنین [[مجید شریف واقفی]] را که با اقدامات آنها مخالف بودند به قتل رساندند و [[مرتضی صمدیه لباف]] را مجروح کردند که در نتیجه توسط ساواک دستگیرشده زیر شکنجه رفت. پس از دستگیری اپورتونیستها با لو دادن اطلاعات وی، مرتضی صمدیه لباف در چهارم بهمن ۱۳۵۴ تیرباران شد. مجموعه اقدامات جریان اپورتونیستی ضربهٔ بزرگی بر پیکره تشکیلاتی و وجههٔ اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران وارد آورده و عملاً به نفع حکومت شاه تمام شد. بطوری که بازجویان ساواک با خوشحالی خبر آنرا به مجاهدین محبوس اعلام می‌کردند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/16اردیبهشت-سالگرد-شهادت-مجاهد-قهرمان-مجید-Ø´Ø±Û 16اردیبهشت سالگرد شهادت مجاهد قهرمان مجید شریف واقفی]</ref>
آنها همچنین [[مجید شریف واقفی]] را که با اقدامات آنها مخالف بودند به قتل رساندند و [[مرتضی صمدیه لباف]] را مجروح کردند که در نتیجه توسط ساواک دستگیرشده زیر شکنجه رفت. پس از دستگیری اپورتونیستها با لو دادن اطلاعات وی، مرتضی صمدیه لباف در چهارم بهمن ۱۳۵۴ تیرباران شد. مجموعه اقدامات جریان اپورتونیستی ضربهٔ بزرگی بر پیکره تشکیلاتی و وجههٔ اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران وارد آورده و عملاً به نفع حکومت شاه تمام شد. به طوری که بازجویان ساواک با خوشحالی خبر آنرا به مجاهدین محبوس اعلام می‌کردند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/16اردیبهشت-سالگرد-شهادت-مجاهد-قهرمان-مجید-Ø´Ø±Û 16اردیبهشت سالگرد شهادت مجاهد قهرمان مجید شریف واقفی]</ref>


همچنین این حادثه به سر برآوردن جریان راست ارتجاعی منجر شد.به این معنی که طیفی از آخوندها و حامیان آنها در زندان و خارج از آن،که تا پیش از این ضربه همگی تحت هژمونی مجاهدین بودند، مخالفت با مجاهدین و مارکسیست‌ها را علنی کرده و در این مسیر تا همکاری با ساواک برای ضربه زدن به آنها پیش رفتند.
همچنین این حادثه به سر برآوردن جریان راست ارتجاعی منجر شد.به این معنی که طیفی از آخوندها و حامیان آنها در زندان و خارج از آن،که تا پیش از این ضربه همگی تحت هژمونی مجاهدین بودند، مخالفت با مجاهدین و مارکسیست‌ها را علنی کرده و در این مسیر تا همکاری با ساواک برای ضربه زدن به آنها پیش رفتند.
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:
در این دوران مسعود رجوی که در زندان بسر می‌برد به مقابله با این جریان پرداخت.
در این دوران مسعود رجوی که در زندان بسر می‌برد به مقابله با این جریان پرداخت.


نقش [[مسعود رجوی]] به طور مشخص در این دروان بود که بسیار بارز شده و خود را در بازسازی مجدد سازمان مجاهدین نشان داد. او فرد به فرد با مباحثات و تداوین ایدئولوژیکی اش به عضوگیری مجدد اعضاء سازمان پرداخت. مسعود رجوی در یک بیانیه ۱۲ ماده ای در برابر جریان اپورتونیستی آنها را چپ‌نما توصیف کرد (اپورتونیستهای چپ‌نما). وی همچنین اعلام کرد اسلام در چپ مارکیست قرار دارد و در نتیجه میل کردن ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق به سمت چپ (یعنی مارکیسست) بی‌معنی است. وی همچنین اعلام کرد، جریان اپورتونیستی می‌تواند سازمان مارکسیستی خود را داشته باشد اما حق ندارد آرم و نام سازمان مجاهدین را بر خود بگذارد.
نقش [[مسعود رجوی]] به طور مشخص در این دروان بود که بسیار بارز شده و خود را در بازسازی مجدد سازمان مجاهدین نشان داد. او فرد به فرد به عضوگیری مجدد اعضاء سازمان پرداخت. مسعود رجوی در یک بیانیه ۱۲ ماده ای در برابر جریان اپورتونیستی آنها را چپ‌نما توصیف کرد (اپورتونیستهای چپ‌نما). وی همچنین اعلام کرد اسلام در چپ مارکیست قرار دارد و در نتیجه میل کردن ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق به سمت چپ (یعنی مارکیسست) بی‌معنی است. وی همچنین اعلام کرد، جریان اپورتونیستی می‌تواند سازمان مارکسیستی خود را داشته باشد اما حق ندارد آرم و نام سازمان مجاهدین را بر خود بگذارد.


تا آن زمان سازمان مجاهدین خلق ایران توانسته بود با برداشتی دموکراتیک از اسلام، رهبری مبارزه با رژیم شاه را در دست بگیرد و در موضوع اسلام، آخوندهای سنتی را کنار بزند.
تا آن زمان سازمان مجاهدین خلق ایران توانسته بود با برداشتی دموکراتیک از اسلام، رهبری مبارزه با رژیم شاه را در دست بگیرد و در موضوع اسلام، آخوندهای سنتی را کنار بزند.
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
==== بیانیهٔ سازمان مجاهدین در برابر جریان اپورتونیستی ====
==== بیانیهٔ سازمان مجاهدین در برابر جریان اپورتونیستی ====
[[پرونده:تقی شهرام و بهرام آرام.jpg|alt=تقی شهرام و بهرام آرام از جریان اپورتونیستی در سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|تقی شهرام و بهرام آرام از جریان اپورتونیستی]]
[[پرونده:تقی شهرام و بهرام آرام.jpg|alt=تقی شهرام و بهرام آرام از جریان اپورتونیستی در سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|تقی شهرام و بهرام آرام از جریان اپورتونیستی]]
بیانیهٔ مجاهدین خلق ایران در برابر جریان اپورتونیستی، اعلام می‌کند که ایدئولوژی مجاهدین همچنان ایدئولوژی اسلامی است و مجاهدین ادامه دهندگان راه حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان هستند. از طرفی اسلام چپ مارکسیسم است، یعنی از مارکسیسم مترقی تر است و نه عقب‌مانده‌تر، این جمله در واقع ردی بر کسانی بود که می‌گفتند ما با تغییر ایدئولوژی به مارکسیسم، ارتقا پیدا کرده‌ایم. همچنین مجاهدین تأکید داشتند که اسم و آرم سازمان مجاهدین را از دست کودتاگران خارج خواهند کرد، مجاهدین نحوهٔ برخورد خودشان با کودتا گران درون سازمان را نیز در این بیانیه اعلام کردند. در این رابطه در بیانیه آمده‌است «جریان اخیر (تغییر دادن ایدئولوژی سازمان)، یک جریان اپورتونیستی (انحرافی) چپ نماست، که سردمداران آن به سازمان مجاهدین خلق ایران، و در نتیجه به جنبش، خیانت کرده‌اند». همچنین مسعود رجوی دراین بیانیه تصریح می‌کند که تضاد اصلی برای آنها همچنان رژیم شاه است و این جریان تغییری در آن ایجاد نمی‌کند. در بخش دیگری ازین بیانیه آمده‌است:
بیانیهٔ مجاهدین خلق ایران در برابر جریان اپورتونیستی، اعلام می‌کند که ایدئولوژی مجاهدین همچنان ایدئولوژی اسلامی است و مجاهدین ادامه دهندگان راه حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان هستند. از طرفی اسلام چپ مارکسیسم است، یعنی از مارکسیسم مترقی‌تر است و نه عقب‌مانده‌تر، این جمله در واقع ردی بر کسانی بود که می‌گفتند ما با تغییر ایدئولوژی به مارکسیسم، ارتقا پیدا کرده‌ایم. همچنین مجاهدین تأکید داشتند که اسم و آرم سازمان مجاهدین را از دست کودتاگران خارج خواهند کرد، مجاهدین نحوهٔ برخورد خودشان با کودتا گران درون سازمان را نیز در این بیانیه اعلام کردند. در این رابطه در بیانیه آمده‌است «جریان اخیر (تغییر دادن ایدئولوژی سازمان)، یک جریان اپورتونیستی (انحرافی) چپ نماست، که سردمداران آن به سازمان مجاهدین خلق ایران، و در نتیجه به جنبش، خیانت کرده‌اند». همچنین مسعود رجوی دراین بیانیه تصریح می‌کند که تضاد اصلی برای آنها همچنان رژیم شاه است و این جریان تغییری در آن ایجاد نمی‌کند. در بخش دیگری از این بیانیه آمده‌است:


«این جریان اپورتونیستی چپ‌نما به هیچ وجه حق استفاده از نام «مجاهدین» را ندارد و ادامهٔ استفاده از آن به منزلهٔ استمرار خیانت است. نام «مجاهد» متعلق به سازمان مجاهدین خلق ایران است که بایستی بدون هیچ‌گونه تغییری، با همان آرم، و سال تأسیس، مورد استفاده قرار گیرد.»
«این جریان اپورتونیستی چپ‌نما به هیچ وجه حق استفاده از نام «مجاهدین» را ندارد و ادامهٔ استفاده از آن به منزلهٔ استمرار خیانت است. نام «مجاهد» متعلق به سازمان مجاهدین خلق ایران است که بایستی بدون هیچ‌گونه تغییری، با همان آرم، و سال تأسیس، مورد استفاده قرار گیرد.»
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
«مبارزهٔ ما یک مبارزهٔ سیاسی، با شیوه‌های افشاگرانه است، و هرگونه استفاده ار شیوه‌های ارتجاعی از قبیل: کشتن، لودادن، همکاری با پلیس و کمک گرفتن از امکانات رژیم را در این مبارزه، محکوم می‌کنیم»
«مبارزهٔ ما یک مبارزهٔ سیاسی، با شیوه‌های افشاگرانه است، و هرگونه استفاده ار شیوه‌های ارتجاعی از قبیل: کشتن، لودادن، همکاری با پلیس و کمک گرفتن از امکانات رژیم را در این مبارزه، محکوم می‌کنیم»


این بیانیه همچنین بین مارکسیتها و اپورتونیستها تفاوقت قائل شده و اعلام می‌کند: «ما، بین این اپورتونیست‌ها و سایر مارکسیست‌ها تفاون قائلیم، مگر این‌که آنها، این اپورتونیست‌ها را تأیید کنند.
این بیانیه همچنین بین مارکسیتها و اپورتونیستها تفاوت قائل شده و اعلام می‌کند: «ما، بین این اپورتونیست‌ها و سایر مارکسیست‌ها تفاوت قائلیم، مگر این‌که آنها، این اپورتونیست‌ها را تأیید کنند.


در بندهای دیگر این بیانیه همچنین ذکر شده‌است:
در بندهای دیگر این بیانیه همچنین ذکر شده‌است:
* برادران مجاهد ما در داخل زندان‌ها، نبایستی با این اپورتونیست‌ها رابطه‌ای، جز رابطهٔ انسانی، و حداقل صنفی برقرار کنند.
* برادران مجاهد ما در داخل زندان‌ها، نبایستی با این اپورتونیست‌ها رابطه‌ای، جز رابطهٔ انسانی، و حداقل صنفی برقرار کنند.
* این جریان اپورتونیستی چپ نما، موجب بروز زودرس یک جریان راست ارتجاعی شده‌است، که در مرحلهٔ کنونی، تهدید اصلی درونی مجموعهٔ نیروهایی است که تحت عنوان اسلام مبارزه می‌کنند، که ما با آن هم مبارزه می‌کنیم. جریان فوق، از ضدیت با نیروهای انقلابی بویژه مجاهدین شروع شده، و سپس در مسیر رشد خود، با نفی مشی مسلحانه، به سازشکاری و تسلیم‌طلبی، و سرانجام خروج از جبههٔ خلق و تغییر تضاد اصلی منجر می‌شود. این جریان اپورتونیستی، خطر بروز و رشد خصائص ارتجاعی را، در درون نیروهای مترقی مسلمان، پیش می‌آورد. در مورد ادامه‌دهندگان راه مجاهدین، گرایشات راست، از تجدید نظر در دیدگاه‌های بنیادی سازمان، آغاز می‌شود.
* این جریان اپورتونیستی چپ نما، موجب بروز زودرس یک جریان راست ارتجاعی شده‌است، که در مرحلهٔ کنونی، تهدید اصلی درونی مجموعهٔ نیروهایی است که تحت عنوان اسلام مبارزه می‌کنند، که ما با آن هم مبارزه می‌کنیم. جریان فوق، از ضدیت با نیروهای انقلابی بویژه مجاهدین شروع شده، و سپس در مسیر رشد خود، با نفی مشی مسلحانه، به سازشکاری و تسلیم‌طلبی، و سرانجام خروج از جبههٔ خلق و تغییر تضاد اصلی منجر می‌شود. این جریان اپورتونیستی، خطر بروز و رشد خصائص ارتجاعی را، در درون نیروهای مترقی مسلمان، پیش می‌آورد. در مورد ادامه‌دهندگان راه مجاهدین، گرایشات راست، از تجدید نظر در دیدگاه‌های بنیادی سازمان، آغاز می‌شود.
* سلطهٔ این جریان اپورتونیستی چپ‌نما بر سازمان، با اعمال شیوه‌های ضدانقلابی و استفادهٔ فرصت‌طلبانه از موارد زیر صورت گرفته‌است: الف: تکمیل نشدن کار ایدئولوژی سازمان، و پیاده نکردن تعلیمات ایدئولوژیک، در سطح وسیعی از کاردها بطور مکفی، به علت رشد کمی نامتناسب با کیفیت.<blockquote>ب: ضربهٔ شهریور ۵۰ و از دست دادن کادرهای ذی‌صلاح، و در نتیجه عمل‌زدگی و دنبال نکردن کار ایدئولوژیک.</blockquote><blockquote>ج: ترک تعلیمات ایدئولوژیک سازمان، که با توجه به نفوذ عملی و تئوریک مارکسیسم، در عصر ما، سلطهٔ این اپورتونیست‌ها را بر سازمان تسهیل کرده‌است.</blockquote>
* سلطهٔ این جریان اپورتونیستی چپ‌نما بر سازمان، با اعمال شیوه‌های ضدانقلابی و استفادهٔ فرصت‌طلبانه از موارد زیر صورت گرفته‌است: الف: تکمیل نشدن کار ایدئولوژی سازمان، و پیاده نکردن تعلیمات ایدئولوژیک، در سطح وسیعی از کاردها به طور مکفی، به علت رشد کمی نامتناسب با کیفیت.<blockquote>ب: ضربهٔ شهریور ۵۰ و از دست دادن کادرهای ذی‌صلاح، و در نتیجه عمل‌زدگی و دنبال نکردن کار ایدئولوژیک.</blockquote><blockquote>ج: ترک تعلیمات ایدئولوژیک سازمان، که با توجه به نفوذ عملی و تئوریک مارکسیسم، در عصر ما، سلطهٔ این اپورتونیست‌ها را بر سازمان تسهیل کرده‌است.</blockquote>
* . ایدئولوژی ما اسلام، مبتنی بر جهان بینی توحیدی است، که جامعه را با شیوه‌های انقلابی به سمت محو کامل استثمار، و استقرار نظام توحیدی (قسط) هدایت می‌کند، و لذا در هر شرایط تاریخی اساساً متکی بر محروم‌ترین و بالنده‌ترین نیروها و طبقات اجتماعی (مستضعفین) می‌باشد.
* . ایدئولوژی ما اسلام، مبتنی بر جهان بینی توحیدی است، که جامعه را با شیوه‌های انقلابی به سمت محو کامل استثمار، و استقرار نظام توحیدی (قسط) هدایت می‌کند، و لذا در هر شرایط تاریخی اساساً متکی بر محروم‌ترین و بالنده‌ترین نیروها و طبقات اجتماعی (مستضعفین) می‌باشد.


لازم است ذکر شود که ازین بیانیه که منجر به بازسازی و سرپا شدن سازمان مجاهدین خلق ایران پس از ضربه اپورتونیستی شد، در درون مجاهدین به عنوان یکی از اقدامات مهم مسعود رجوی یاد می‌کنند.
لازم است ذکر شود که از این بیانیه که منجر به بازسازی و سرپا شدن سازمان مجاهدین خلق ایران پس از ضربه اپورتونیستی شد، در درون مجاهدین به عنوان یکی از اقدامات مهم مسعود رجوی یاد می‌کنند.


== دوران فعالیت مسالمت آمیز سازمان مجاهدین خلق ایران پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی ==
== دوران فعالیت مسالمت آمیز مجاهدین خلق ایران ==
در سال ۱۳۵۷ رژیم شاه تحت فشارهای داخلی، تظاهرات مردمی و فشارهای بین‌المللی زندانیان سیاسی را آزاد کرد، آخرین دسته از زندانیان سیاسی که عمدهٔ مجاهدین را شامل می‌شد، یک هفته پس از فرار شاه از ایران و ۱۲روز قبل از ورود خمینی، در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان‌های شاه آزاد شدند.
در سال ۱۳۵۷ رژیم شاه تحت فشارهای داخلی، تظاهرات مردمی و فشارهای بین‌المللی زندانیان سیاسی را آزاد کرد، آخرین دسته از زندانیان سیاسی که عمدهٔ مجاهدین را شامل می‌شد، یک هفته پس از فرار شاه از ایران و ۱۲روز قبل از ورود خمینی، در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان‌های شاه آزاد شدند.


خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
* استقلال کامل دانشگاه‌ها و مدارس عالی و ادارهٔ آنها تحت نظر شورای دانشگاه با مشورت دانشجویان و کارمندان.
* استقلال کامل دانشگاه‌ها و مدارس عالی و ادارهٔ آنها تحت نظر شورای دانشگاه با مشورت دانشجویان و کارمندان.
* لغو کلیهٔ مقررات ضدکارگری و تدوین قانون جدید کار با نظر خود کارگران؛
* لغو کلیهٔ مقررات ضدکارگری و تدوین قانون جدید کار با نظر خود کارگران؛
* دهقانان محروم ایران بهیچ مرجع دولتی بدهکاری ندارند؛
* دهقانان محروم ایران به هیچ مرجع دولتی بدهکاری ندارند؛
* قطع هرگونه تحمیل دولتی و شهرداریها بهبازاریان و اصناف و کمک بهاحیای بازار و صنایع ملی؛
* قطع هرگونه تحمیل دولتی و شهرداریها بهبازاریان و اصناف و کمک بهاحیای بازار و صنایع ملی؛
* تأمین کامل معیشت، مسکن و تحصیلات کارمندان جزء دولتی و دوایر خصوصی و خانوادهٔ آنها به‌خصوص آموزگاران و دبیران و لغو تمام دُیون آنان به مراجع دولتی.
* تأمین کامل معیشت، مسکن و تحصیلات کارمندان جزء دولتی و دوایر خصوصی و خانوادهٔ آنها به‌خصوص آموزگاران و دبیران و لغو تمام دُیون آنان به مراجع دولتی.
خط ۲۲۹: خط ۲۲۹:
مسعود رجوی در این رابطه می‌گوید:
مسعود رجوی در این رابطه می‌گوید:


در همان حوالی ۲۲ بهمن ۵۷، خمینی یک شب پسرش احمد را که بسیار به مجاهدین ابراز ارادت و سمپاتی می‌کرد نزد من فرستاد. هنوز رژیم شاه بطور کامل سقوط نکرده بود و ما هم دو سه هفته بود که از زندان آزاد شده بودیم. ........ برجسته‌ترین حرفهایش … این بود که:
در همان حوالی ۲۲ بهمن ۵۷، خمینی یک شب پسرش احمد را که بسیار به مجاهدین ابراز ارادت و سمپاتی می‌کرد نزد من فرستاد. هنوز رژیم شاه به طور کامل سقوط نکرده بود و ما هم دو سه هفته بود که از زندان آزاد شده بودیم. ........ برجسته‌ترین حرفهایش … این بود که:


علیه کمونیستها موضع گیری کنید!
علیه کمونیستها موضع گیری کنید!
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
یک سال بعد در بهار۱۳۵۹، رجوی با رفسنجانی که در آن زمان عضو شورای انقلاب و وزیر کشور خمینی بود، در محل شورای انقلاب رژیم خمینی، ملاقات کرد و انبوه اسناد مربوط به تقلبات ایادی رژیم در انتخابات مجلس را به‌وی ارائه داد. رفسنجانی به او گفت «اینها را کنار بگذارید. شما سازمان دارید، توان اداره امور را دارید وخوشنام و خوش‌سابقه هستید، اگر امام و ولایت فقیه را قبول می‌کردید همه درها به‌رویتان باز می‌شد. شما ما را مجبور کرده‌اید رئیس‌جمهور و وزیر و وکیل از خارج بیاوریم». رجوی به او پاسخ داد: «شما انتظار نداشته باشید که ما هیچگاه چماقداری و انحصارطلبی را، آن‌هم تحت نام اسلام بپذیریم».<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۷</ref>
یک سال بعد در بهار۱۳۵۹، رجوی با رفسنجانی که در آن زمان عضو شورای انقلاب و وزیر کشور خمینی بود، در محل شورای انقلاب رژیم خمینی، ملاقات کرد و انبوه اسناد مربوط به تقلبات ایادی رژیم در انتخابات مجلس را به‌وی ارائه داد. رفسنجانی به او گفت «اینها را کنار بگذارید. شما سازمان دارید، توان اداره امور را دارید وخوشنام و خوش‌سابقه هستید، اگر امام و ولایت فقیه را قبول می‌کردید همه درها به‌رویتان باز می‌شد. شما ما را مجبور کرده‌اید رئیس‌جمهور و وزیر و وکیل از خارج بیاوریم». رجوی به او پاسخ داد: «شما انتظار نداشته باشید که ما هیچگاه چماقداری و انحصارطلبی را، آن‌هم تحت نام اسلام بپذیریم».<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۷</ref>


=== کاندیداتوری مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق برای ریاست جمهوری ===
=== کاندیداتوری مسعود رجوی برای ریاست جمهوری ===
در سال۵۸، مجاهدین، مسعود رجوی را به‌عنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کردند. این کاندیداتوری، مورد حمایت قشرها وسیع مردم به‌خصوص اقلیتهای مذهبی و قومی، جوانان، زنان و دانشگاهیان قرار گرفت<ref>دموکراسی خیانت شده</ref>
در سال۵۸، مجاهدین، مسعود رجوی را به‌عنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کردند. این کاندیداتوری، مورد حمایت قشرها وسیع مردم به‌خصوص اقلیتهای مذهبی و قومی، جوانان، زنان و دانشگاهیان قرار گرفت<ref>دموکراسی خیانت شده</ref>


خط ۲۴۴: خط ۲۴۴:
<blockquote>«ما بدون اینکه در فکر و خیال برد و باخت باشیم، یا کسب عنوان و مقام نظرمان را جلب کرده باشد… موفقیت نفس این تجربه را که همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی از این قبیل است آرزو می‌کنیم».</blockquote>اولین میتینگ انتخاباتی سازمان مجاهدین خلق ایران روز ۲۰ دی ۵۸ در دانشگاه تهران در میان هواداران و اعضای سازمان برگزار گردید. ابتدا موسی خیابانی در سخنانی گفت:<blockquote>«ما بر حسب مسئولیت‌ها و وظایفمان وارد این صحنه شده‌ایم و نه از روی جاه‌طلبی. اگر اهل جاه‌طلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود. ما همیشه رنج‌ها را تحمل می‌کنیم چون زندگی یک انقلابی یعنی تحمل همین رنج‌ها. کاندیدای منتخب سازمان مجاهدین خلق به خاطر گذراندن کوران مبارزاتی سال‌های گذشته، معنی حرف‌هایش را می‌فهمد، معنی این برنامه را می‌داند و به الزامات و مشکلات پیاده شدن آن واقف است.»</blockquote>خمینی که تهدید را جدی تشخیص داده بود ــ با وجود آن‌که متعهد شده بود در مورد کاندیداهای ریاست‌جمهوری اظهارنظر نکند ــ طی یک فتوای مذهبی، اعلام کرد که مسعود رجوی به‌دلیل رأی ندادن به ولایت‌فقیه و قانون اساسی مبتنی بر آن، نمی‌تواند کاندیدای ریاست‌جمهوری باشد و به این ترتیب از شرکت وی در انتخابات جلوگیری کرد.
<blockquote>«ما بدون اینکه در فکر و خیال برد و باخت باشیم، یا کسب عنوان و مقام نظرمان را جلب کرده باشد… موفقیت نفس این تجربه را که همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی از این قبیل است آرزو می‌کنیم».</blockquote>اولین میتینگ انتخاباتی سازمان مجاهدین خلق ایران روز ۲۰ دی ۵۸ در دانشگاه تهران در میان هواداران و اعضای سازمان برگزار گردید. ابتدا موسی خیابانی در سخنانی گفت:<blockquote>«ما بر حسب مسئولیت‌ها و وظایفمان وارد این صحنه شده‌ایم و نه از روی جاه‌طلبی. اگر اهل جاه‌طلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود. ما همیشه رنج‌ها را تحمل می‌کنیم چون زندگی یک انقلابی یعنی تحمل همین رنج‌ها. کاندیدای منتخب سازمان مجاهدین خلق به خاطر گذراندن کوران مبارزاتی سال‌های گذشته، معنی حرف‌هایش را می‌فهمد، معنی این برنامه را می‌داند و به الزامات و مشکلات پیاده شدن آن واقف است.»</blockquote>خمینی که تهدید را جدی تشخیص داده بود ــ با وجود آن‌که متعهد شده بود در مورد کاندیداهای ریاست‌جمهوری اظهارنظر نکند ــ طی یک فتوای مذهبی، اعلام کرد که مسعود رجوی به‌دلیل رأی ندادن به ولایت‌فقیه و قانون اساسی مبتنی بر آن، نمی‌تواند کاندیدای ریاست‌جمهوری باشد و به این ترتیب از شرکت وی در انتخابات جلوگیری کرد.


روز ۲۹ دی ماه ۱۳۵۸ یعنی همان روز که خمینی مانع کاندیداتوری رجوی سد، مسعود رجوی در پیامی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داده و اعلام کرد:
روز ۲۹ دی ماه ۱۳۵۸ یعنی همان روز که خمینی مانع کاندیداتوری رجوی شد، مسعود رجوی در پیامی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داده و اعلام کرد:
[[پرونده:پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند.jpg|alt=پیام مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند|بندانگشتی|357x357پیکسل|پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند]]
[[پرونده:پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند.jpg|alt=پیام مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند|بندانگشتی|357x357پیکسل|پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند]]
<blockquote>«بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه انتخاباتی بازنده ای داشته باشد، آن بازنده من نیستم».</blockquote>
<blockquote>«بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه انتخاباتی بازنده‌ای داشته باشد، آن بازنده من نیستم».</blockquote>


اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در این زمینه می‌نویسد:<blockquote> «کاندیداتوری رجوی نه‌تنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین… بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبههٌ دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی هم‌چنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت، از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجت‌الاسلام جلال گنجه‌ای، ۵۰ نویسندهٌ شناخته‌شدهٌ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخ‌نویس لاییک و البته خانوادهٌ شهیدان اولیهٌ مجاهدین… مجاهدین به‌صورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد»</blockquote>‌در دیماه ۵۸، وقتی خمینی طی یک فتوا، کاندیداتوری مسعود رجوی برای ریاست جمهوری را لغو کرد. همان زمان اریک رولو از روزنامه نگاران روزنامه لوموند<ref>روزنامه لوموند تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۸۰</ref>نوشت:<blockquote>«اگر امام خمینی نامزدی ریاست‌جمهوری رجوی را در ژانویه گذشته کنار نمی‌زد، به‌گفته شخصیتهای متفاوت، او میلیونها رأی را به‌خود اختصاص می‌داد. چرا که از حمایت اقلیتهای قومی و مذهبی برخوردار بود و از حقوق برابری و خودمختاری آنها حمایت می‌کرد، همچنین بخش مهمی از آرای زنان، که خواستار آزادی خود می‌باشند، و نیز جوانانی که خواهان حکومت روحانیت ارتجاعی نیستند، نصیب او می‌شد». </blockquote>
اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در این زمینه می‌نویسد:<blockquote> «کاندیداتوری رجوی نه‌تنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین… بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبههٌ دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیست‌های ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمن‌ها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی هم‌چنین از سوی شمار زیادی از شخصیت‌های برجسته مورد حمایت قرار گرفت، از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجت‌الاسلام جلال گنجه‌ای، ۵۰ نویسندهٌ شناخته‌شدهٌ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخ‌نویس لاییک و البته خانوادهٌ شهیدان اولیهٌ مجاهدین… مجاهدین به‌صورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد»</blockquote>‌در دیماه ۵۸، وقتی خمینی طی یک فتوا، کاندیداتوری مسعود رجوی برای ریاست جمهوری را لغو کرد. همان زمان اریک رولو از روزنامه نگاران روزنامه لوموند<ref>روزنامه لوموند تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۸۰</ref>نوشت:<blockquote>«اگر امام خمینی نامزدی ریاست‌جمهوری رجوی را در ژانویه گذشته کنار نمی‌زد، به‌گفته شخصیت‌های متفاوت، او میلیونها رأی را به‌خود اختصاص می‌داد. چرا که از حمایت اقلیتهای قومی و مذهبی برخوردار بود و از حقوق برابری و خودمختاری آنها حمایت می‌کرد، همچنین بخش مهمی از آرای زنان، که خواستار آزادی خود می‌باشند، و نیز جوانانی که خواهان حکومت روحانیت ارتجاعی نیستند، نصیب او می‌شد». </blockquote>


==== نظر سازمان مجاهدین خلق ایران در مورد قانون اساسی ====
==== نظر سازمان مجاهدین خلق ایران در مورد قانون اساسی ====
خط ۲۶۱: خط ۲۶۱:


=== انتخابات مجلس شورای ملی با شرکت سازمان مجاهدین خلق ایران ===
=== انتخابات مجلس شورای ملی با شرکت سازمان مجاهدین خلق ایران ===
انتخابات مجلس شورای ملی که بعداً به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد، صحنه دیگر مصاف نیروهای سیاسی در ایران بود، سازمان مجاهدین خلق ایران هم بطور فعال در این انتخابات شرکت کرد، اما هیچ‌یک از کاندیداهای او به مجلس راه پیدا نکردند. با وجودی که مسعود رجوی با ۵۳۰ هزار رأی به دور دوم راه پیدا کرد و بنابر آماری که وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران در رتبه دوم قرار گرفت، اما در دور دوم نیز هیچ فردی از مجاهدین نتوانست به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند.
انتخابات مجلس شورای ملی که بعداً به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد، صحنه دیگر مصاف نیروهای سیاسی در ایران بود، سازمان مجاهدین خلق ایران هم به طور فعال در این انتخابات شرکت کرد، اما هیچ‌یک از کاندیداهای او به مجلس راه پیدا نکردند. با وجودی که مسعود رجوی با ۵۳۰ هزار رأی به دور دوم راه پیدا کرد و بنابر آماری که وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران در رتبه دوم قرار گرفت، اما در دور دوم نیز هیچ فردی از مجاهدین نتوانست به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند.


در این باره محمد اقبال<ref>وبسایت بی‌بی‌سی [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin فارسی] ۳۰ خرداد ۱۳۹۰–۲۰ ژوئن ۲۰۱۱</ref> می‌گوید:<blockquote>«من آن موقع عضو انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات بودم، یکی از ۷ نفری که نظارت و برگزاری انتخابات مجلس را بر عهده داشت… شب همان روز انتخابات… به چند حوزه شمارش آرا سر زدیم… آرای متعلق به برادر مجاهد مسعود رجوی را خیلی ساده چیده بودند یک گوشه ای و یک حاج آقایی را هم گذاشته بودند آن بالا که می‌گفت این آرای منافقین است و نمی‌شمردند!... می‌گفت خیالتان جمع باشد، منافقین را کنار گذاشتیم».</blockquote>این حذف گسترده مجاهدین، شروع یک تخاصم آشکار از جانب حکومت علیه مجاهدین بود، مجاهدین تلاش داشتند با استفاده از آزادی‌های سیاسی و بکار گیری نیروها و هوادارانشان خمینی را مجبور کنند، همان قانون اساسی را که مجاهدین به آن رأی نداده بودند، اجرا کند، با اینهمه تلاش برای احتراز از یک تقابل و رویارویی جدی به نتیجه نمی‌رسید.
در این باره محمد اقبال<ref>وبسایت بی‌بی‌سی [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin فارسی] ۳۰ خرداد ۱۳۹۰–۲۰ ژوئن ۲۰۱۱</ref> می‌گوید:<blockquote>«من آن موقع عضو انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات بودم، یکی از ۷ نفری که نظارت و برگزاری انتخابات مجلس را بر عهده داشت… شب همان روز انتخابات… به چند حوزه شمارش آرا سر زدیم… آرای متعلق به برادر مجاهد مسعود رجوی را خیلی ساده چیده بودند یک گوشه ای و یک حاج آقایی را هم گذاشته بودند آن بالا که می‌گفت این آرای منافقین است و نمی‌شمردند!... می‌گفت خیالتان جمع باشد، منافقین را کنار گذاشتیم».</blockquote>این حذف گسترده مجاهدین، شروع یک تخاصم آشکار از جانب حکومت علیه مجاهدین بود، مجاهدین تلاش داشتند با استفاده از آزادی‌های سیاسی و بکارگیری نیروها و هوادارانشان خمینی را مجبور کنند، همان قانون اساسی را که مجاهدین به آن رأی نداده بودند، اجرا کند، با اینهمه تلاش برای احتراز از یک تقابل و رویارویی جدی به نتیجه نمی‌رسید.


=== کلاس‌های تبیین جهان مسعود رجوی ===
=== کلاس‌های تبیین جهان مسعود رجوی ===
خط ۲۷۲: خط ۲۷۲:
در بهار ۱۳۵۹ [[روح‌الله خمینی|خمینی]] با انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها را تعطیل کرد، که همین امر موجب تعطیلی کلاس‌های درس مسعود رجوی شد.
در بهار ۱۳۵۹ [[روح‌الله خمینی|خمینی]] با انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها را تعطیل کرد، که همین امر موجب تعطیلی کلاس‌های درس مسعود رجوی شد.


روزنامه فرانسوی لوموند دربارهٔ این کلاسها نوشت:<blockquote>«یکی از وقایع بسیار مهمی که نباید در تهران از دست داد، دروس فلسفه‌ای مقایسه‌ای است که آقای مسعود رجوی هر جمعه بعداز ظهر تدریس می‌کند، حدود ۱۰ هزار نفر با ارائهٔ کارت ورودی در زمین چمن دانشگاه شریف به مدت سه ساعت به سخنان رهبر مجاهدین خلق گوش فرا می‌دهند»<ref>روزنامهٔ فرانسوی لوموند-۱۱ اسفند ۱۳۵۸</ref></blockquote>لوموند در مورد این کلاس‌ها اضافه می‌کند:<blockquote>«آقای رجوی در جلسه‌های هفتگی در دانشگاه شریف، با کمک گرفتن از قرآن، متون تورات و انجیل و همچنین به کمک افلاطون، سقراط، سارتر، هگل و مارکس… ایدئولوژی مجاهدین را تشریح می‌کند و این دروس بر روی ویدئوکاست ضبط شده و در ۳۵ شهر و شهرستان پخش می‌گردد و همچنین بهصورت کتابهای جیبی به چاپ رسیده و از هر جلد صدها هزار نسخه به فروش می‌رسد».</blockquote>پیام سیاسی و ایدئولوژیکی کلاس‌های مسعود رجوی به گفته مجاهدین این بود: «آزادی جوهر تکامل و کلمه اصلی اسلام و انقلاب است»
روزنامه فرانسوی لوموند دربارهٔ این کلاسها نوشت:<blockquote>«یکی از وقایع بسیار مهمی که نباید در تهران از دست داد، دروس فلسفه‌ای مقایسه‌ای است که آقای مسعود رجوی هر جمعه بعداز ظهر تدریس می‌کند، حدود ۱۰ هزار نفر با ارائهٔ کارت ورودی در زمین چمن دانشگاه شریف به مدت سه ساعت به سخنان رهبر مجاهدین خلق گوش فرا می‌دهند»<ref>روزنامهٔ فرانسوی لوموند-۱۱ اسفند ۱۳۵۸</ref></blockquote>لوموند در مورد این کلاس‌ها اضافه می‌کند:<blockquote>«آقای رجوی در جلسه‌های هفتگی در دانشگاه شریف، با کمک گرفتن از قرآن، متون تورات و انجیل و همچنین به کمک افلاطون، سقراط، سارتر، هگل و مارکس… ایدئولوژی مجاهدین را تشریح می‌کند و این دروس بر روی ویدئوکاست ضبط شده و در ۳۵ شهر و شهرستان پخش می‌گردد و همچنین به صورت کتابهای جیبی به چاپ رسیده و از هر جلد صدها هزار نسخه به فروش می‌رسد».</blockquote>پیام سیاسی و ایدئولوژیکی کلاس‌های مسعود رجوی به گفته مجاهدین این بود: «آزادی جوهر تکامل و کلمه اصلی اسلام و انقلاب است»


=== گسترش هواداران سازمان مجاهدین خلق ===
=== گسترش هواداران سازمان مجاهدین خلق ===
خط ۲۷۸: خط ۲۷۸:
بعد از انقلاب ضد سلطنتی گام به گام آزادی‌های اجتماعی و سیاسی محدودتر می‌شد، شعار «یا روسری یا توسری» اولین برخورد تند با زنان بی‌حجاب بود، شاید بتوان از این شعار به عنوان اولین گام سرکوب یاد کرد. اما مجاهدین توانستند در این فضا گسترش داشته باشند، به گفته مقامات حکومت خمینی، مجاهدین ۵۰۰ هزار میلیشیا در سراسر کشور سازماندهی کرده بودند.
بعد از انقلاب ضد سلطنتی گام به گام آزادی‌های اجتماعی و سیاسی محدودتر می‌شد، شعار «یا روسری یا توسری» اولین برخورد تند با زنان بی‌حجاب بود، شاید بتوان از این شعار به عنوان اولین گام سرکوب یاد کرد. اما مجاهدین توانستند در این فضا گسترش داشته باشند، به گفته مقامات حکومت خمینی، مجاهدین ۵۰۰ هزار میلیشیا در سراسر کشور سازماندهی کرده بودند.


آقا محمدی رئیس ستاد نصر که مسئول امور عراق در دفتر خامنه‌ای و سپس معاون سیاسی رادیو و تلویزیون دولتی ایران بود گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران - ۲۵ اسفند ۱۳۷۸</ref> <blockquote>«در اوایل انقلاب شاید حدود ۵۰۰ هزار میلیشیا گروه‌های تروریستی در کشور سامان داده بودند».</blockquote>اکبر گنجی هم در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«گروه‌هایی بود که رهبری استثنایی و کاریزمایی امام خمینی را قبول کرده بودند. جبهه دوم متشکل از شخصیتها و گروه‌های سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسئله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا (شبه‌نظامیان) که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، می‌توانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند»<ref>روزنامه عصر آزادگان تاریخ ۱۴ دی ۱۳۷۸</ref></blockquote>تیراژ نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران را هم شاید بتوان شاخصی برای رشد این سازمان دانست، شمارگان این نشریه تا ۶۰۰ هزار نسخه هم رسید که برای جمعیت ۳۶ میلیون نفری آن زمان ایران عدد بزرگی محسوب می‌شود.
آقا محمدی رئیس ستاد نصر که مسئول امور عراق در دفتر خامنه‌ای و سپس معاون سیاسی رادیو و تلویزیون دولتی ایران بود گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران - ۲۵ اسفند ۱۳۷۸</ref> <blockquote>«در اوایل انقلاب شاید حدود ۵۰۰ هزار میلیشیا گروه‌های تروریستی در کشور سامان داده بودند».</blockquote>اکبر گنجی هم در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«گروه‌هایی بود که رهبری استثنایی و کاریزمایی امام خمینی را قبول کرده بودند. جبهه دوم متشکل از شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسئله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا (شبه‌نظامیان) که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، می‌توانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند»<ref>روزنامه عصر آزادگان تاریخ ۱۴ دی ۱۳۷۸</ref></blockquote>تیراژ نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران را هم شاید بتوان شاخصی برای رشد این سازمان دانست، شمارگان این نشریه تا ۶۰۰ هزار نسخه هم رسید که برای جمعیت ۳۶ میلیون نفری آن زمان ایران عدد بزرگی محسوب می‌شود.


== آغاز مبارزه مسلحانه ==
== آغاز مبارزه مسلحانه ==
خط ۲۹۸: خط ۲۹۸:
روزنامه لوموند در خرداد ۱۳۵۹ نوشت: «بنا به گفتهٔ ناظران، اوضاع در شرایط کنونی، انتخاب بین سازش یا جنگ داخلی است».
روزنامه لوموند در خرداد ۱۳۵۹ نوشت: «بنا به گفتهٔ ناظران، اوضاع در شرایط کنونی، انتخاب بین سازش یا جنگ داخلی است».


هر روز مجاهدین از فشارهای حکومت علیه هوادارنشان شکایت می‌کردند، اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در ۴ تیر ۱۳۵۹ در دیدار با «اعضای شوراهای اسلامی کارگران» گفت:<blockquote>«ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه می‌کنید، که از اول من مخالفت کردم… دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همین‌جا در مقابل چشم‌های ما، در همین تهران است… منافق‌ها بدتر از کفارند، ما سوره منافقین داریم سورهٔ کفار نداریم»</blockquote>[[روح‌الله خمینی|خمینی]] در همین سخنرانی در رابطه بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران هم گفته بود:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۱۳۳</ref><blockquote>«اگر یک دزدی را یک جایی کشتند و از طایفه شما بود آن وقت شما می‌شوید انقلابی؟»</blockquote>این صحبت‌ها از عمق اختلاف و دشمنی بین [[روح‌الله خمینی|خمینی]] و سازمان مجاهدین خلق ایران پرده برمی‌داشت.
هر روز مجاهدین از فشارهای حکومت علیه هوادارنشان شکایت می‌کردند، اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در ۴ تیر ۱۳۵۹ در دیدار با «اعضای شوراهای اسلامی کارگران» گفت:<blockquote>«ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه می‌کنید، که از اول من مخالفت کردم… دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همین‌جا در مقابل چشم‌های ما، در همین تهران است… منافق‌ها بدتر از کفارند، ما سوره منافقین داریم سورهٔ کفار نداریم»</blockquote>[[روح‌الله خمینی|خمینی]] در همین سخنرانی در رابطه با بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران هم گفته بود:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۱۳۳</ref><blockquote>«اگر یک دزدی را یک جایی کشتند و از طایفه شما بود آن وقت شما می‌شوید انقلابی؟»</blockquote>این صحبت‌ها از عمق اختلاف و دشمنی بین [[روح‌الله خمینی|خمینی]] و سازمان مجاهدین خلق ایران پرده برمی‌داشت.


بعد از این موضع‌گیری صریح [[روح‌الله خمینی|خمینی]]، سازمان مجاهدین خلق ایران تصمیم گرفت که دفاتر و ستادهای خودش را تعطیل کند، مهدی ابریشمچی از مسؤلین سازمان مجاهدین خلق ایران در این زمینه گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی</ref>[[پرونده:تظاهرات نیم میلیون نفری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰.jpg|alt=تظاهرات نیم میلیون نفری از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|بندانگشتی|تظاهرات نیم میلیون نفری مردم تهران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]<blockquote>«بعد از حمله آشکار خمینی، دو راه در مقابل ما وجود داشت، یکی این که، همان‌جا وارد درگیری با ارتجاع بشویم، دیگر این که، فرصت را برای یک دوران کار سیاسی که هنوز به انتها نرسیده بود، با شکل و فرم جدید، غنیمت بشماریم».</blockquote>سازمان مجاهدین با شعار «ستادها را به میان مردم منتقل کنیم» دفاتر و ستادهایش را تعطیل کرد.
بعد از این موضع‌گیری صریح [[روح‌الله خمینی|خمینی]]، سازمان مجاهدین خلق ایران تصمیم گرفت که دفاتر و ستادهای خودش را تعطیل کند، مهدی ابریشمچی از مسؤلین سازمان مجاهدین خلق ایران در این زمینه گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی</ref>[[پرونده:تظاهرات نیم میلیون نفری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰.jpg|alt=تظاهرات نیم میلیون نفری از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|بندانگشتی|تظاهرات نیم میلیون نفری مردم تهران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]<blockquote>«بعد از حمله آشکار خمینی، دو راه در مقابل ما وجود داشت، یکی این که، همان‌جا وارد درگیری با ارتجاع بشویم، دیگر این که، فرصت را برای یک دوران کار سیاسی که هنوز به انتها نرسیده بود، با شکل و فرم جدید، غنیمت بشماریم».</blockquote>سازمان مجاهدین با شعار «ستادها را به میان مردم منتقل کنیم» دفاتر و ستادهایش را تعطیل کرد.
خط ۳۱۴: خط ۳۱۴:


ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد می‌نویسد:<ref>ارواند آبراهامیان کتاب «مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸–۲۱۹</ref><blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات به‌طور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش می‌شد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب می‌شوند. حزب‌اللهی‌ها مسلح شده و با کامیون‌ها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰ کشته، ۲۰۰ زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخه‌های اعدام ۲۳ تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کرده‌اند. دوران ترور آغاز شده بود». </blockquote>در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تعدادی از دستگیرشدگان بدون احراز هویت اعدام شدند و دادستانی انقلاب با انتشار عکس آنها از والدینشان خواست که اجسادشان را تحویل بگیرد.
ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد می‌نویسد:<ref>ارواند آبراهامیان کتاب «مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸–۲۱۹</ref><blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات به‌طور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش می‌شد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب می‌شوند. حزب‌اللهی‌ها مسلح شده و با کامیون‌ها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰ کشته، ۲۰۰ زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخه‌های اعدام ۲۳ تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کرده‌اند. دوران ترور آغاز شده بود». </blockquote>در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تعدادی از دستگیرشدگان بدون احراز هویت اعدام شدند و دادستانی انقلاب با انتشار عکس آنها از والدینشان خواست که اجسادشان را تحویل بگیرد.
[[پرونده:سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه.mp3|جایگزین=بخشی از سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه|بندانگشتی|بخشی از سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه]]
 
به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران وارد یک رویارویی نظامی با حاکمیت [[روح‌الله خمینی|خمینی]] شد.
به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران وارد یک رویارویی نظامی با حاکمیت [[روح‌الله خمینی|خمینی]] شد.


=== اسامی برخی از جانباختگان مجاهدین در دوران فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز ===
=== اسامی برخی از جانباختگان مجاهدین در دوران فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز ===
روز جمعه ۲۸دی ۱۳۵۸ عباس عمانی، کارگر زحمتکشی که مشغول چسباندن پوسترهای تبلیغات انتخاباتی مجاهدین بود را با ضربه‌های چماق کشتند. در این ایام هر کتابفروشی و کیوسکی را که نشانی از مجاهدین داشت به آتش کشیدند. هیچ رحمی در کار نبود. در قائم‌شهر حتی به بیماران و بیمارستانها حمله کردند.
روز جمعه ۲۸دی ۱۳۵۸ عباس عمانی، کارگر زحمتکشی که مشغول چسباندن پوسترهای تبلیغات انتخاباتی مجاهدین بود را با ضربه‌های چماق کشتند. در این ایام هر کتاب‌فروشی و کیوسکی را که نشانی از مجاهدین داشت به آتش کشیدند. هیچ رحمی در کار نبود. در قائم‌شهر حتی به بیماران و بیمارستانها حمله کردند.


دوم اسفند ۵۸ کارکنان بیمارستان نوشتند: «ما کارکنان بیمارستان شیروخورشید قائمشهر به‌علت تجاوز پاسداران به حریم بیمارستان و انداختن گاز اشک‌آور به داخل بیمارستان و تیراندازیهای ممتد در اطراف نرده‌های بیمارستان که باعث ناراحتی بیماران بستری در بخشهای مختلف حتی بخش کودکان و نوزادان که نزدیک به خفه شدن عده‌یی از کودکان و نوزادان شده بود، تا رسیدگی کامل از طرف مسئولان شهری و تأمین مصونیت بیماران از وقایع فوق به کم‌کاری خود ادامه می‌‌دهیم».
دوم اسفند ۵۸ کارکنان بیمارستان نوشتند: «ما کارکنان بیمارستان شیروخورشید قائمشهر به‌علت تجاوز پاسداران به حریم بیمارستان و انداختن گاز اشک‌آور به داخل بیمارستان و تیراندازیهای ممتد در اطراف نرده‌های بیمارستان که باعث ناراحتی بیماران بستری در بخشهای مختلف حتی بخش کودکان و نوزادان که نزدیک به خفه شدن عده‌یی از کودکان و نوزادان شده بود، تا رسیدگی کامل از طرف مسئولان شهری و تأمین مصونیت بیماران از وقایع فوق به کم‌کاری خود ادامه می‌‌دهیم».
خط ۳۹۵: خط ۳۹۵:
* در سال ۱۳۷۲ شورای ملی مقاومت به اتفاق آراء مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور دوران انتقال برگزید.
* در سال ۱۳۷۲ شورای ملی مقاومت به اتفاق آراء مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور دوران انتقال برگزید.
* در سال ۱۳۸۱ شورا، طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی را اعلام کرد؛ و در چارچوب این جبهه آمادگی خود را برای همکاری با دیگر نیروهای سیاسی ابراز نمود.
* در سال ۱۳۸۱ شورا، طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی را اعلام کرد؛ و در چارچوب این جبهه آمادگی خود را برای همکاری با دیگر نیروهای سیاسی ابراز نمود.
جبهه همبستگی ملی، نیروهای جمهوری‌خواهی را که با التزام به نفی کامل نظام ولایت فقیه و همه جناحها و دسته بندیهای درونی آن، برای استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه می‌کنند، در برمیگیرد.
جبهه همبستگی ملی، نیروهای جمهوری‌خواهی را که با التزام به نفی کامل نظام ولایت فقیه و همه جناحها و دسته بندیهای درونی آن، برای استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه می‌کنند، در برمی‌گیرد.
* در سال ۱۳۸۴ رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت، اعلام کرد: «ما در ایران آزاد شده از ستم ملایان، از لغو حکم اعدام و از امحاء همة انواع و اشکال مجازاتهای وحشیانه، دفاع می‌کنیم و نسبت به آن متعهدیم.
* در سال ۱۳۸۴ رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت، اعلام کرد: «ما در ایران آزاد شده از ستم ملایان، از لغو حکم اعدام و از امحاء همة انواع و اشکال مجازاتهای وحشیانه، دفاع می‌کنیم و نسبت به آن متعهدیم.
* ما تعهد خود را به کنوانسیون منع شکنجه و قوانین بین‌المللی انساندوستانه و کنوانسیون رفع تبعیض از زنان، یکبار دیگر مورد تأکید قرار می‌دهیم».
* ما تعهد خود را به کنوانسیون منع شکنجه و قوانین بین‌المللی انساندوستانه و کنوانسیون رفع تبعیض از زنان، یکبار دیگر مورد تأکید قرار می‌دهیم».
خط ۴۰۱: خط ۴۰۱:
شورا در حکم یک پارلمان در تبعید و مجلس قانونگذاری عمل می‌کند. بیش از ۵۳۰ عضو دارد که. ۵۲٪ آنها را زنان تشکیل می‌دهند. ۲۵ کمیسیون دارد.
شورا در حکم یک پارلمان در تبعید و مجلس قانونگذاری عمل می‌کند. بیش از ۵۳۰ عضو دارد که. ۵۲٪ آنها را زنان تشکیل می‌دهند. ۲۵ کمیسیون دارد.


بر اساس آیین‌نامه داخلی شورا، جلسات شورا با نصف بعلاوه یک عضو تشکیل می‌شود و تصمیمات با رای نصف بعلاوه یک حاضران تصویب می‌شود. اما مطابق با گفته اعضای شورای ملی مقاومت، این شورا اساساً در تصمیم‌گیری‌ها بنا را بر اقناع کامل همه اعضا می‌گذارد.
بر اساس آیین‌نامه داخلی شورا، جلسات شورا با نصف به علاوهیک عضو تشکیل می‌شود و تصمیمات با رای نصف به علاوهیک حاضران تصویب می‌شود. اما مطابق با گفته اعضای شورای ملی مقاومت، این شورا اساساً در تصمیم‌گیری‌ها بنا را بر اقناع کامل همه اعضا می‌گذارد.


اعضای شورا از جمله شامل احزاب، هنرمندان و نویسندگان، پزشکان، تجار و بازاریان، استادان دانشگاه، نظامیان، ورزشکاران، سیاستمداران، کارشناسان، صاحبان صنایع می‌باشند.
اعضای شورا از جمله شامل احزاب، هنرمندان و نویسندگان، پزشکان، تجار و بازاریان، استادان دانشگاه، نظامیان، ورزشکاران، سیاستمداران، کارشناسان، صاحبان صنایع می‌باشند.
خط ۴۱۲: خط ۴۱۲:
* سازمان داد ایران
* سازمان داد ایران
* سازمان مجاهدین خلق ایران
* سازمان مجاهدین خلق ایران
طبق قوانین این شورا، سازمان مجاهدین خلق نیز به عنوان یک عضو تنها یک رای در شورای ملی مقاومت دارد. پیش ازین احزاب موجود در شورای ملی مقاومت دارای حق وتو بودند که این حق ملغی گردید.
طبق قوانین این شورا، سازمان مجاهدین خلق نیز به عنوان یک عضو تنها یک رای در شورای ملی مقاومت دارد. پیش از این احزاب موجود در شورای ملی مقاومت دارای حق وتو بودند که این حق ملغی گردید.


== [[انقلاب ایدئولوژیک]] درونی سازمان مجاهدین خلق ایران ==
== [[انقلاب ایدئولوژیک]] درونی سازمان مجاهدین خلق ایران ==
خط ۴۱۹: خط ۴۱۹:
مجاهدین تصمیم گرفتند این نابرابری در درون سازمان مجاهدین را رفع کنند. از نظر دفتر سیاسی و مرکزیت مجاهدین برای حل این مشکل در ابتدا باید در بالاترین سطح سازمان، یعنی در رأس به آن پرداخته می‌شد.
مجاهدین تصمیم گرفتند این نابرابری در درون سازمان مجاهدین را رفع کنند. از نظر دفتر سیاسی و مرکزیت مجاهدین برای حل این مشکل در ابتدا باید در بالاترین سطح سازمان، یعنی در رأس به آن پرداخته می‌شد.


در همین راستا بود که مریم رجوی، که از شاخصه‌های رشد در این سازمان به‌شمار می‌آمد وارد حلقه رهبری سازمان مجاهدین شد و مسعود رجوی (مسئول اول آنزمان مجاهدین) رهبری خودش را با یک زن به اشتراک گذاشت.
در همین راستا بود که مریم رجوی، که از شاخصه‌های رشد در این سازمان به‌شمار می‌آمد وارد حلقه رهبری سازمان مجاهدین شد و مسعود رجوی (مسئول اول آن‌ زمانمجاهدین) رهبری خودش را با یک زن به اشتراک گذاشت.
[[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|alt=مسعود و مریم رجوی رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران پس از انقلاب ایدئولوژیک|بندانگشتی|مسعود و مریم رجوی پس از انقلاب ایدئولوژیک]]
[[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|alt=مسعود و مریم رجوی رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران پس از انقلاب ایدئولوژیک|بندانگشتی|مسعود و مریم رجوی پس از انقلاب ایدئولوژیک]]
مسعود رجوی در روز ۷ بهمن۱۳۶۳، خانم مریم عضدانلو را به عنوان «همردیف مسئول اوّل سازمان مجاهدین خلق ایران» معرفی کرد و گفت:<blockquote>«... در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو پس از اشرف شهید، ذی‌صلاح‌ترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف و در پی ۱۴سال مبارزه و حیات رهایی‌بخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده‌است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال ۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران برای نخستین بار رسماً جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز می‌کند… این انتخاب و تصمیم ناظر بر آن که توسط دفتر سیاسی و کمیته‌های مرکزی سازمان ما اتخاذ شده‌است، یکی از عالی‌ترین دستاوردهای عقیدتی و تشکیلاتی جمعبندی جامع (سیاسی، نظامی و تشکیلاتی) چهارمین سال مقاومت انقلابی مسلحانه سراسری (پاییز ۱۳۶۳) در زمینهٔ تشکیلاتی است… بایستی تصریح کنم که بر حسب موازین عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین خلق ایران، ما هیچ‌گاه در جریان مبارزات انقلابی خود به تقسیم‌بندی و جداسازی تشکیلاتی زن و مرد از یکدیگر (چه از مواضع ارتجاعی خمینی و چه از مواضع زن‌گرایانه ابتذالی) معتقد نبوده و نیستیم و یقین داریم که در سازمان ما ـ به‌ویژه در رأس رهبری آن ـ زمینه‌ای برای این‌گونه دوگانگی‌ها و جداسازی‌ها وجود ندارد…».<ref>نشریهٔ «مجاهد»، شمارهٔ ۲۳۵–۷ بهمن ۱۳۶۳</ref></blockquote>روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیه‌ای تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. در این اطلاعیه آمده‌است:<blockquote>«این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری به‌منظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده می‌شود».</blockquote>در ادامه این تحول مریم رجوی گام بعدی را برمی‌دارد. او زندگی شخصی و خانواده خود را با مسؤلیت جدیدی که در آن قرار گرفته بود، در تعارض می‌دید، لذا از همسرش مهدی ابریشم‌چی جدا شد. مسعود رجوی مخالف این جدایی بود. اما آن دو با توافق خودشان تصمیم به جدایی گرفتند.
مسعود رجوی در روز ۷ بهمن۱۳۶۳، خانم مریم عضدانلو را به عنوان «همردیف مسئول اوّل سازمان مجاهدین خلق ایران» معرفی کرد و گفت:<blockquote>«... در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو پس از اشرف شهید، ذی‌صلاح‌ترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف و در پی ۱۴سال مبارزه و حیات رهایی‌بخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده‌است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال ۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران برای نخستین بار رسماً جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز می‌کند… این انتخاب و تصمیم ناظر بر آن که توسط دفتر سیاسی و کمیته‌های مرکزی سازمان ما اتخاذ شده‌است، یکی از عالی‌ترین دستاوردهای عقیدتی و تشکیلاتی جمعبندی جامع (سیاسی، نظامی و تشکیلاتی) چهارمین سال مقاومت انقلابی مسلحانه سراسری (پاییز ۱۳۶۳) در زمینهٔ تشکیلاتی است… بایستی تصریح کنم که بر حسب مواز این عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین خلق ایران، ما هیچ‌گاه در جریان مبارزات انقلابی خود به تقسیم‌بندی و جداسازی تشکیلاتی زن و مرد از یکدیگر (چه از مواضع ارتجاعی خمینی و چه از مواضع زن‌گرایانه ابتذالی) معتقد نبوده و نیستیم و یقین داریم که در سازمان ما ـ به‌ویژه در رأس رهبری آن ـ زمینه‌ای برای این‌گونه دوگانگی‌ها و جداسازی‌ها وجود ندارد…».<ref>نشریهٔ «مجاهد»، شمارهٔ ۲۳۵–۷ بهمن ۱۳۶۳</ref></blockquote>روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیه‌ای تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. در این اطلاعیه آمده‌است:<blockquote>«این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری به‌منظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده می‌شود».</blockquote>در ادامه این تحول مریم رجوی گام بعدی را برمی‌دارد. او زندگی شخصی و خانواده خود را با مسؤلیت جدیدی که در آن قرار گرفته بود، در تعارض می‌دید، لذا از همسرش مهدی ابریشم‌چی جدا شد. مسعود رجوی مخالف این جدایی بود. اما آن دو با توافق خودشان تصمیم به جدایی گرفتند.


در ادامه مریم رجوی در اقدام عجیب و متهورانهٔ دیگری به رغم اتهاماتی که می‌دانست نثار او خواهد شد، از مسعود رجوی تقاضای ازدواج کرد. هر چند ازدواج او یک ازدواج معمول نبود اما هدف از آن از دیدگاه وی شکستن ساختارها و سنت‌های ارتجاعی و مردسالارانه توصیف می‌شود. وی می‌خواهد استقلال هویتی یک زن را به نسل گسترده‌ای از زنان که برای اولین بار در تاریخ مبارزات ایران وارد سازمان مجاهدین شده‌اند اعلام کند. از دیدگاه او این نسل از زنان در ارتباط خود با مردان، یا باید مطیع قوانین حاکم بر جامعه باشند که وی آنرا مانع شکل‌گیری شخصیت مبارزاتی یک زن می‌داند و یا هویت مستقل در ارتباط با آرمان و هدف خود داشته باشند. او با درخواست ازدواج از مسعود رجوی به عنوان رهبری که آرمانها و اهداف سازمان مجاهدین را نمایندگی را می‌کرد، به خود و دیگران نشان داد که یک زن خود انتخاب می‌کند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را برگزیند. وی با این حرکت سنت‌شکنانه که منجر به واکنش‌های بسیاری علیه او شد به همه اعضاء مجاهدین نشان می‌دهد که سمت گیری آنها، در شرایط پیچیدهٔ مبارزه با جمهوری اسلامی، بجای یک زندگی معمول که بطور مشخص برای زنان متضمن قید و بندهای زندگی خانوداگی است، همچنان باید در جهت آرمان آزادیخواهانه و رهبری عقیدتی باشد. مریم رجوی بطور نمادین نشان می‌دهد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمت‌گیری مبارزاتی باشد، مانع عمل خواهد کرد. او معتقد است که برای استمرار مبارزه در شرایط جدید باید با آرمان خود پیوند برقرار نمود.
در ادامه مریم رجوی در اقدام عجیب و متهورانهٔ دیگری به رغم اتهاماتی که می‌دانست نثار او خواهد شد، از مسعود رجوی تقاضای ازدواج کرد. هر چند ازدواج او یک ازدواج معمول نبود اما هدف از آن از دیدگاه وی شکستن ساختارها و سنت‌های ارتجاعی و مردسالارانه توصیف می‌شود. وی می‌خواهد استقلال هویتی یک زن را به نسل گسترده‌ای از زنان که برای اولین بار در تاریخ مبارزات ایران وارد سازمان مجاهدین شده‌اند اعلام کند. از دیدگاه او این نسل از زنان در ارتباط خود با مردان، یا باید مطیع قوانین حاکم بر جامعه باشند که وی آنرا مانع شکل‌گیری شخصیت مبارزاتی یک زن می‌داند و یا هویت مستقل در ارتباط با آرمان و هدف خود داشته باشند. او با درخواست ازدواج از مسعود رجوی به عنوان رهبری که آرمان‌ها و اهداف سازمان مجاهدین را نمایندگی را می‌کرد، به خود و دیگران نشان داد که یک زن خود انتخاب می‌کند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را برگزیند. وی با این حرکت سنت‌شکنانه که منجر به واکنش‌های بسیاری علیه او شد به همه اعضاء مجاهدین نشان می‌دهد که سمت‌گیری آنها، در شرایط پیچیدهٔ مبارزه با جمهوری اسلامی، بجای یک زندگی معمول که به طور مشخص برای زنان متضمن قید و بندهای زندگی خانوادگی است، همچنان باید در جهت آرمان آزادیخواهانه و رهبری عقیدتی باشد. مریم رجوی به طور نمادین نشان می‌دهد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمت‌گیری مبارزاتی باشد، مانع عمل خواهد کرد. او معتقد است که برای استمرار مبارزه در شرایط جدید باید با آرمان خود پیوند برقرار نمود.


مریم رجوی که این حرکت را برای ادامه یافتن حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق ایران ضروری می‌داند، در مورد دشواری چنین اقدامی که می‌داند واکنش‌های بسیاری را برخواهد انگیخت می‌گوید: <blockquote>«این دوران کوتاه بر من سی سال گذشت!»</blockquote>نهایتاً با پیشنهاد مریم رجوی برای ازدواج با مسعود رجوی حلقهٔ آخر انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین کامل شد و در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ با مراسمی که در اورسواواز در شمال پاریس برگزار شد به اطلاع عموم رسید.
مریم رجوی که این حرکت را برای ادامه یافتن حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق ایران ضروری می‌داند، در مورد دشواری چنین اقدامی که می‌داند واکنش‌های بسیاری را برخواهد انگیخت می‌گوید: <blockquote>«این دوران کوتاه بر من سی سال گذشت!»</blockquote>نهایتاً با پیشنهاد مریم رجوی برای ازدواج با مسعود رجوی حلقهٔ آخر انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین کامل شد و در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ با مراسمی که در اورسواواز در شمال پاریس برگزار شد به اطلاع عموم رسید.


مریم رجوی در یکی از سخنرانی‌هایش در روز زن در مورد انقلاب ایدئولوژیک و هدف این انقلاب می‌گوید:<blockquote>«مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگربخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با نظام مردسالار و ارتجاعی مبارزه کنند یعنی با ایدئولوژی جنسیت. انقلاب ایدئولوژیک، نشأت گرفته از دیدگاه انسانشناسانه مجاهدین است که سراپا با دیدگاه ارتجاع خمینی متضاد است. در این دیدگاه، انسانها، مرد یا زن به دنیا می‌آیند و از نظرفیزیولوژیک متفاوتند، ولی از نظرانسانی برابر هستند. اما در ایدئولوژی جنسیت، اصالت با برتری جنس مرد برزن است؛ و این نظرگاهی است ساخته تاریخ و فرهنگ ستم و بهره‌کشی که عامل به بند کشیدن زن و مرد و کل جامعه است؛ بنابراین ایدئولوژی جنسیت، غریزه آدمی نیست، جنس و طبیعت زن ومرد نیست؛ بلکه رفتار، ذهنیت و فرهنگی است که ساخته ستم و بهره‌کشی است. در ایدئولوژی ارتجاعی خمینی، مردان از سرکوبگری وبه ویژه سلطه برزنان، هویت پیدا می‌کنند. این چیزی است که سمت دهنده آنهاست. یعنی شخصیت و هویت مرد وابسته به سرکوب وبهره کشی از زن است و بدون احساس برتری نسبت به زن، خود را تهی وفاقد اعتماد بنفس حقیقی می‌بیند. در این ایدئولوژی، همچنین زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبیعی می‌دانند. در نتیجه، زن خصلتی جدا از انسانیتش می‌یابد. خصلت شیئی که با فایده کالایی اش برای دیگران سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر، زن نیزدر اسارت همین نگرشی است که به خودش دارد. آن چنان‌که سیمون دوبوار گفته‌است: «زنان، زن زاده نمی‌شوند، بلکه به زن تبدیل می‌شوند». در حقیقت، رابطه زن ومرد از طبیعت انسانی آنها اکیداً فاصله می‌گیرد. یعنی، نه زن خود را انسانی برابرمی بیند، نه مرد زن را انسانی برابرمی داند. حاصل این نگرش، اصالت دادن به ویژگی‌های ژنتیک و موروثی انسان است. مانند جنس، شکل، ملیت، نژاد وزبان و این یعنی پذیرش یک سرنوشت کور. در حالی که در نظرگاه ما انسانیت و شخصیت انسان را، انتخاب و عمل خودش می‌سازد. هرگاه انسان قادر شود این ساخت اجتماعی و تاریخی را کنار بزند، آزادی به معنی حقیقی آن، برای همه، اعم از زن و مرد فراهم می‌شود. ما تشخیص دادیم که ایدئولوژی جنسیت، یعنی همان نظرگاه ارتجاعی آخوندی به انسان، مانع بارز شدن تواناییهای انسان است. وقتی که این مانع، در نتیجه یک مبارزه جمعی و طولانی در جنبش ما کنار زده شد، زنان به جای کنش پذیری و مسئولیت گریزی، مسئولیت پذیر شده و در سراسر جنبش، کلیدی‌ترین نقشها را برعهده گرفتند و بعد از آن مردان نیزتوانستند بینش و درک ارتجاعی از زن را از خود دور سازند و در عمل، مدافع آرمان برابری شوند. بله؛ این زنان هستند که باید ابتدا، قیمت آزادی ورهایی و باور به خود را بپردازند و بعد از این است که راه برای تغییرورهایی مردان باز می‌شود».<ref>سخنرانی مریم رجوی بمناسبت روز جهانی زن ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - وبسایت [https://www.mojahedin.org/links/books/920518_Enghlab.pdf سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> </blockquote>
مریم رجوی در یکی از سخنرانی‌هایش در روز زن در مورد انقلاب ایدئولوژیک و هدف این انقلاب می‌گوید:<blockquote>«مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگربخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با نظام مردسالار و ارتجاعی مبارزه کنند یعنی با ایدئولوژی جنسیت. انقلاب ایدئولوژیک، نشأت گرفته از دیدگاه انسانشناسانه مجاهدین است که سراپا با دیدگاه ارتجاع خمینی متضاد است. در این دیدگاه، انسانها، مرد یا زن به دنیا می‌آیند و از نظرفیزیولوژیک متفاوتند، ولی از نظرانسانی برابر هستند. اما در ایدئولوژی جنسیت، اصالت با برتری جنس مرد برزن است؛ و این نظرگاهی است ساخته تاریخ و فرهنگ ستم و بهره‌کشی که عامل به بند کشیدن زن و مرد و کل جامعه است؛ بنابراین ایدئولوژی جنسیت، غریزه آدمی نیست، جنس و طبیعت زن ومرد نیست؛ بلکه رفتار، ذهنیت و فرهنگی است که ساخته ستم و بهره‌کشی است. در ایدئولوژی ارتجاعی خمینی، مردان از سرکوبگری وبه ویژه سلطه برزنان، هویت پیدا می‌کنند. این چیزی است که سمت دهنده آنهاست. یعنی شخصیت و هویت مرد وابسته به سرکوب وبهره کشی از زن است و بدون احساس برتری نسبت به زن، خود را تهی وفاقد اعتماد بنفس حقیقی می‌بیند. در این ایدئولوژی، همچنین زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبیعی می‌دانند. در نتیجه، زن خصلتی جدا از انسانیتش می‌یابد. خصلت شیئی که با فایده کالایی اش برای دیگران سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر، زن نیزدر اسارت همین نگرشی است که به خودش دارد. آن چنان‌که سیمون دوبوار گفته‌است: «زنان، زن زاده نمی‌شوند، بلکه به زن تبدیل می‌شوند». در حقیقت، رابطه زن ومرد از طبیعت انسانی آنها اکیداً فاصله می‌گیرد. یعنی، نه زن خود را انسانی برابر می‌بیند، نه مرد زن را انسانی برابر می‌داند. حاصل این نگرش، اصالت دادن به ویژگی‌های ژنتیک و موروثی انسان است. مانند جنس، شکل، ملیت، نژاد وزبان و این یعنی پذیرش یک سرنوشت کور. در حالی که در نظرگاه ما انسانیت و شخصیت انسان را، انتخاب و عمل خودش می‌سازد. هرگاه انسان قادر شود این ساخت اجتماعی و تاریخی را کنار بزند، آزادی به معنی حقیقی آن، برای همه، اعم از زن و مرد فراهم می‌شود. ما تشخیص دادیم که ایدئولوژی جنسیت، یعنی همان نظرگاه ارتجاعی آخوندی به انسان، مانع بارز شدن توانایی‌های انسان است. وقتی که این مانع، در نتیجه یک مبارزه جمعی و طولانی در جنبش ما کنار زده شد، زنان به جای کنش پذیری و مسئولیت گریزی، مسئولیت پذیر شده و در سراسر جنبش، کلیدی‌ترین نقش‌ها را برعهده گرفتند و بعد از آن مردان نیزتوانستند بینش و درک ارتجاعی از زن را از خود دور سازند و در عمل، مدافع آرمان برابری شوند. بله؛ این زنان هستند که باید ابتدا، قیمت آزادی ورهایی و باور به خود را بپردازند و بعد از این است که راه برای تغییرورهایی مردان باز می‌شود».<ref>سخنرانی مریم رجوی بمناسبت روز جهانی زن ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - وبسایت [https://www.mojahedin.org/links/books/920518_Enghlab.pdf سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> </blockquote>


== رفتن سازمان مجاهدین خلق ایران به عراق ==
== رفتن سازمان مجاهدین خلق ایران به عراق ==
خط ۴۳۷: خط ۴۳۷:
رفسنجانی که آن زمان ریاست مجلس ایران را به عهده داشت در دیدار با کاردار فرانسه در تهران گفت: <blockquote>«اکنون فرانسه به شدت متهم است که از تروریست‌ها حمایت می‌کند، این عذر را که بگویید ما پناهندهٔ سیاسی می‌پذیریم، حرفی بیش نیست…»<ref>رادیو دولتی ایران - ۱۱ فروردین ۱۳۶۴</ref></blockquote>روزنامه القبس کویت دربارهٔ اقدامات دولت فرانسه در رابطه با مجاهدین نوشت:<ref>روزنامه کویتی القبس ۲۱ فروردین ۱۳۶۵</ref><blockquote>«مقامات فرانسوی اخیراً یک سلسله تدابیر جدید به منظور کاستن از دامنهٔ فعالیت‌های مخالفان رژیم ایران در آن کشور و یا پایان دادن به فعالیت‌های آنها اتخاذ کرده‌اند»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این زمینه نوشت:<ref>روزنامه فرانسوی لوموند ۲۲ فروردین ۱۳۶۵–۱۱ آوریل ۱۹۸۶</ref><blockquote>«... آقای پاندرو، قائم مقام وزیر امنیت فرانسه مانند نفر پیش از خود در این پست، نمی‌اندیشد و تحت نظر قرار دادن رهبر مقاومت ایران (مسعود رجوی) را مورد بررسی قرار داده‌است…»</blockquote>تلویزیون کانال ۳ فرانسه در روز اول خرداد ۱۳۶۵ اعلام کرد:<blockquote>«معاون نخست وزیر ایران با اشاره به مخالفین ایرانی پناهنده در فرانسه و مسعود رجوی و مجاهدین خلق خواهان استرداد آنها شد».</blockquote> خبرگزاری فرانسه در گزارشی از میهمانی «انجمن مطبوعات دیپلوماتیک»، به نقل از ژاک شیراک نخست وزیر وقت فرانسه گفت:<ref>خبرگزاری فرانسه ۱ خرداد ۱۳۶۵–۲۲ می ۱۹۸۶</ref><blockquote>«به زودی اقداماتی جهت جلوگیری از فعالیت‌های پناهندگان ایرانی در فرانسه علیه رژیم ایران، انجام خواهد شد. آقای شیراک به روشنی مجاهدین خلق آقای رجوی، پناهندگان مستقر در اورسوراوآز، را در اولویت قرارداد و گفت: فرانسه مراقبت خواهدکرد که از زیاده‌روی‌های برخی از پناهندگان ایرانی که بی‌طرفی را که هنگام درخواست پناهندگی از فرانسه به آن متعهد شده‌اند، رعایت نمی‌کنند، جلوگیری شود».</blockquote>در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۴، هفته‌نامه فرانسوی VSD در مقاله‌ای تحت‌عنوان «تهران خواسته‌هایش را افزایش می‌دهد، بهای هول‌انگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشته بود:<blockquote>«فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. به‌عنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا به‌حال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شده‌است، این‌خطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدون‌دفاع می‌ماند».</blockquote>
رفسنجانی که آن زمان ریاست مجلس ایران را به عهده داشت در دیدار با کاردار فرانسه در تهران گفت: <blockquote>«اکنون فرانسه به شدت متهم است که از تروریست‌ها حمایت می‌کند، این عذر را که بگویید ما پناهندهٔ سیاسی می‌پذیریم، حرفی بیش نیست…»<ref>رادیو دولتی ایران - ۱۱ فروردین ۱۳۶۴</ref></blockquote>روزنامه القبس کویت دربارهٔ اقدامات دولت فرانسه در رابطه با مجاهدین نوشت:<ref>روزنامه کویتی القبس ۲۱ فروردین ۱۳۶۵</ref><blockquote>«مقامات فرانسوی اخیراً یک سلسله تدابیر جدید به منظور کاستن از دامنهٔ فعالیت‌های مخالفان رژیم ایران در آن کشور و یا پایان دادن به فعالیت‌های آنها اتخاذ کرده‌اند»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این زمینه نوشت:<ref>روزنامه فرانسوی لوموند ۲۲ فروردین ۱۳۶۵–۱۱ آوریل ۱۹۸۶</ref><blockquote>«... آقای پاندرو، قائم مقام وزیر امنیت فرانسه مانند نفر پیش از خود در این پست، نمی‌اندیشد و تحت نظر قرار دادن رهبر مقاومت ایران (مسعود رجوی) را مورد بررسی قرار داده‌است…»</blockquote>تلویزیون کانال ۳ فرانسه در روز اول خرداد ۱۳۶۵ اعلام کرد:<blockquote>«معاون نخست وزیر ایران با اشاره به مخالفین ایرانی پناهنده در فرانسه و مسعود رجوی و مجاهدین خلق خواهان استرداد آنها شد».</blockquote> خبرگزاری فرانسه در گزارشی از میهمانی «انجمن مطبوعات دیپلوماتیک»، به نقل از ژاک شیراک نخست وزیر وقت فرانسه گفت:<ref>خبرگزاری فرانسه ۱ خرداد ۱۳۶۵–۲۲ می ۱۹۸۶</ref><blockquote>«به زودی اقداماتی جهت جلوگیری از فعالیت‌های پناهندگان ایرانی در فرانسه علیه رژیم ایران، انجام خواهد شد. آقای شیراک به روشنی مجاهدین خلق آقای رجوی، پناهندگان مستقر در اورسوراوآز، را در اولویت قرارداد و گفت: فرانسه مراقبت خواهدکرد که از زیاده‌روی‌های برخی از پناهندگان ایرانی که بی‌طرفی را که هنگام درخواست پناهندگی از فرانسه به آن متعهد شده‌اند، رعایت نمی‌کنند، جلوگیری شود».</blockquote>در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۴، هفته‌نامه فرانسوی VSD در مقاله‌ای تحت‌عنوان «تهران خواسته‌هایش را افزایش می‌دهد، بهای هول‌انگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشته بود:<blockquote>«فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. به‌عنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا به‌حال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شده‌است، این‌خطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدون‌دفاع می‌ماند».</blockquote>
[[پرونده:مسعود رجوی هنگام ورود به عراق.jpg|alt=مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران هنگام ورود به عراق|بندانگشتی|مسعود رجوی هنگام ورود به عراق]]
[[پرونده:مسعود رجوی هنگام ورود به عراق.jpg|alt=مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران هنگام ورود به عراق|بندانگشتی|مسعود رجوی هنگام ورود به عراق]]
در ۱۳ فروردین ۱۳۶۵، شب‌هنگام، بمبی در چند صدمتری اقامتگاه مسعود رجوی در اورسورواز، منفجر گردید. مجاهدین این‌انفجار را بک اخطار تلقی کردند.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۸۰</ref>
در ۱۳ فروردین ۱۳۶۵، شب‌هنگام، بمبی در چند صدمتری اقامتگاه مسعود رجوی در اورسورواز، منفجر گردید. مجاهدین این‌انفجار را یک اخطار تلقی کردند.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۸۰</ref>


رولان‌ژاکار، نویسنده فرانسوی، در کتابش به‌نام «قاتلان بدون‌مرز» از طرح‌های دیگری برای ازمیان‌برداشتن مسعودرجوی خبر داد.<ref>کتاب «قاتلان بدون‌مرز» نوشته رولان ژاکار</ref>
رولان‌ژاکار، نویسنده فرانسوی، در کتابش به‌نام «قاتلان بدون‌مرز» از طرح‌های دیگری برای ازمیان‌برداشتن مسعودرجوی خبر داد.<ref>کتاب «قاتلان بدون‌مرز» نوشته رولان ژاکار</ref>


به موازات فعالیتهای جمهوری اسلامی برای استرداد مسعود رجوی، حکومت ایران یک‌رشته طرحهای تروریستی علیه او را دنبال می‌کرد. این‌طرحها که تعداد آنها به۲۶مورد می‌رسید، در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۶۴ توسط شورای ملی مقاومت افشا شدند. در سال۲۰۰۰ هم یک‌کتاب پرفروش به‌نام '''«جاسوس خدا»''' در فرانسه که توسط «'''پاتریک‌راپیه'''»، نویسنده و سردبیر هفته‌نامه فرانسوی '''ژورنال‌دودیمانش'''، با همکاری دو مأمور سرویس ضدجاسوسی فرانسه (DST) نوشته شده بود، ماجرای دست‌داشتن جمهوری اسلامی و به‌طورمشخص، سفارت آن در پاریس را در چندعملیات تروریستی، کهبرای ترور مسعود رجوی طراحی شده بود، در ۴۲۰صفحه و با ذکر جزئیات بازگو کرد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/ وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
به موازات فعالیتهای جمهوری اسلامی برای استرداد مسعود رجوی، حکومت ایران یک‌رشته طرحهای تروریستی علیه او را دنبال می‌کرد. این‌طرحها که تعداد آنها به۲۶مورد می‌رسید، در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۶۴ توسط شورای ملی مقاومت افشا شدند. در سال۲۰۰۰ هم یک‌کتاب پرفروش به‌نام '''«جاسوس خدا»''' در فرانسه که توسط «'''پاتریک‌راپیه'''»، نویسنده و سردبیر هفته‌نامه فرانسوی '''ژورنال‌دودیمانش'''، با همکاری دو مأمور سرویس ضدجاسوسی فرانسه (DST) نوشته شده بود، ماجرای دست‌داشتن جمهوری اسلامی و به‌طورمشخص، سفارت آن در پاریس را در چندعملیات تروریستی، که برای ترور مسعود رجوی طراحی شده بود، در ۴۲۰صفحه و با ذکر جزئیات بازگو کرد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/ وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


در یک نگاه کلی می‌توان دید که نبرد سنگینی بین سازمان مجاهدین خلق ایران و دولت ایران برای حضور مجاهدین در خاک فرانسه درگرفته بود، میزبان فرانسوی هم تمایل چندانی برای حضور این میهمان از خودش نشان نمی‌داد، همچنین مسعود رجوی قصد داشت ارتش آزادیبخش را در عراق تأسیس و رزمندگانش را در مرزهای ایران مستقر بودند ساماندهی کند.
در یک نگاه کلی می‌توان دید که نبرد سنگینی بین سازمان مجاهدین خلق ایران و دولت ایران برای حضور مجاهدین در خاک فرانسه درگرفته بود، میزبان فرانسوی هم تمایل چندانی برای حضور این میهمان از خودش نشان نمی‌داد، همچنین مسعود رجوی قصد داشت ارتش آزادیبخش را در عراق تأسیس و رزمندگانش را در مرزهای ایران مستقر بودند ساماندهی کند.
خط ۴۶۰: خط ۴۶۰:
خمینی در نخستین سالگرد انقلاب ضد سلطنتی (۲۲ بهمن ۱۳۵۸) گفت:<ref>جلد ۱۲ صحیفه خمینی، از صفحه ۱۴۶ تا صفحه ۱۴۸ و سایت جامع [[روح‌الله خمینی|خمینی]] [http://emam.com/posts/view/2265]</ref><blockquote>«ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم»</blockquote>همچنین او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ در پیامی تلویزیونی به صدام اشاره کرد و گفت:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۰</ref><blockquote>«صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد باید، بداند که با این اعمال ضداسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود می‌کند.</blockquote><blockquote>ملت شریف عراق! شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند؛ بپا خیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید. ای عشایر فرات و دجله! همه با هم و با همهٔ ملت اتحاد کنید و این ریشهٔ فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شماست. ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنیدو به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده‌است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است».</blockquote>
خمینی در نخستین سالگرد انقلاب ضد سلطنتی (۲۲ بهمن ۱۳۵۸) گفت:<ref>جلد ۱۲ صحیفه خمینی، از صفحه ۱۴۶ تا صفحه ۱۴۸ و سایت جامع [[روح‌الله خمینی|خمینی]] [http://emam.com/posts/view/2265]</ref><blockquote>«ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم»</blockquote>همچنین او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ در پیامی تلویزیونی به صدام اشاره کرد و گفت:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۰</ref><blockquote>«صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد باید، بداند که با این اعمال ضداسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود می‌کند.</blockquote><blockquote>ملت شریف عراق! شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند؛ بپا خیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید. ای عشایر فرات و دجله! همه با هم و با همهٔ ملت اتحاد کنید و این ریشهٔ فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شماست. ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنیدو به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده‌است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است».</blockquote>
[[پرونده:خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد.jpg|جایگزین=خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد|بندانگشتی|خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد]]
[[پرونده:خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد.jpg|جایگزین=خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد|بندانگشتی|خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد]]
خمینی سپس در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۴</ref><blockquote>صاحب منصبهای خوب ما داریم در عراق. صاحب منصبهای صحیح و متدین هستند. خود آن‌ها کودتا کنند و این را از بین ببرند؛ و حرام است بر آن‌ها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند؛ و باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد.</blockquote>دولت عراق هم برخی علمای شیعه را عامل ایران می‌دانست بر این اساس محمدباقرصدر را اعدام کرد.
خمینی سپس در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۴</ref><blockquote>صاحب منصب‌های خوب ما داریم در عراق. صاحب منصب‌های صحیح و متدین هستند. خود آن‌ها کودتا کنند و این را از بین ببرند؛ و حرام است بر آن‌ها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند؛ و باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد.</blockquote>دولت عراق هم برخی علمای شیعه را عامل ایران می‌دانست بر این اساس محمدباقرصدر را اعدام کرد.


خمینی در پیامی به مناسبت کشته شدن محمد باقر صدر، با دیگر ارتش عراق را به قیام و کودتا علیه صدام فراخواند:
خمینی در پیامی به مناسبت کشته شدن محمد باقر صدر، با دیگر ارتش عراق را به قیام و کودتا علیه صدام فراخواند:
[[پرونده:یکی از سخنرانی های خمینی پیش از جنگ علیه دولت عراق.mp3|جایگزین=یکی از سخنرانی‌های خمینی پیش از جنگ علیه دولت عراق|بندانگشتی|یکی از سخنرانی‌های خمینی پیش از جنگ علیه دولت عراق]]
 
<blockquote>«عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه‌ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله ـ وارد می‌شود بی‌تفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجب‌تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند. من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه‌داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگانها و سربازخانه‌ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهٔ ننگ را از کشور عراق بزدایند».<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۵۶</ref> </blockquote>صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربین‌های تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و عملاً از آن خارج شد، این بار اختلافات مرزی با اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخته شده بود و صدام عصبانیت خود را اینطور بروز داد، چند روز بعد یعنی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرد.
<blockquote>«عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه‌ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله ـ وارد می‌شود بی‌تفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجب‌تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند. من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه‌داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگان‌ها و سربازخانه‌ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهٔ ننگ را از کشور عراق بزدایند».<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۵۶</ref> </blockquote>صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربین‌های تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و عملاً از آن خارج شد، این بار اختلافات مرزی با اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخته شده بود و صدام عصبانیت خود را اینطور بروز داد، چند روز بعد یعنی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرد.


=== عدم پذیرش پیشنهادات آتش‌بس توسط خمینی ===
=== عدم پذیرش پیشنهادات آتش‌بس توسط خمینی ===
خط ۴۸۰: خط ۴۸۰:
رفسنجانی در این رابطه می‌گوید:
رفسنجانی در این رابطه می‌گوید:


<blockquote>'''امام دنبال صلحند ما دنبال صلحیم تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چیه بعضیهاشو شما میدونید بعضیهاشم نمیدونید؛ و هنوزم نمیتونیم همه چیزو بگیم و یک عنصر نظامی این حقیقتو باید بپذیره که همیشه گفتن همه چیز برای جامعه مصحلت نیست. در زمان خودش گفته خواهد شد. الان مصحلت نیست توضیح بدیم به مردم…'''</blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرمانده‌هان بالای سپاه پاسداران سالها بعد راز آنرا اینچنین فاش می‌کند:<blockquote>دشمنان، توطئه‌های واقعاً گستردهای را طرح‌ریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت آمیز انجام داده بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین همچون نفر بر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>
<blockquote>'''امام دنبال صلحند ما دنبال صلحیم تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چیه بعضیهاشو شما میدونید بعضیهاشم نمی‌دونید؛ و هنوزم نمی‌تونیم همه چیزو بگیم و یک عنصر نظامی این حقیقتو باید بپذیره که همیشه گفتن همه چیز برای جامعه مصحلت نیست. در زمان خودش گفته خواهد شد. الان مصحلت نیست توضیح بدیم به مردم…'''</blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرمانده‌هان بالای سپاه پاسداران سالها بعد راز آنرا اینچنین فاش می‌کند:<blockquote>دشمنان، توطئه‌های واقعاً گستردهای را طرح‌ریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت آمیز انجام داده بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین همچون نفر بر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>


=== بیانیه صلح و طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران<ref>[[طرح صلح شورای ملی مقاومت]]</ref> ===
=== بیانیه صلح و طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران<ref>[[طرح صلح شورای ملی مقاومت]]</ref> ===
خط ۴۹۳: خط ۴۹۳:
# اعلان فوری آتش‌بس بین کلیهٔ نیروهای دو کشور در زمین، هوا و دریا.
# اعلان فوری آتش‌بس بین کلیهٔ نیروهای دو کشور در زمین، هوا و دریا.
# تشکیل کمیسیون نظارت بر آتش‌بس وعقب‌نشینی تحت نظر یک مرجع مرضی‌الطرفین یا دبیرکل ملل متحد.
# تشکیل کمیسیون نظارت بر آتش‌بس وعقب‌نشینی تحت نظر یک مرجع مرضی‌الطرفین یا دبیرکل ملل متحد.
# عقب‌نشینی نیروهای دو کشور تا پشت مرزهای مشخص‌شده در پروتکلهای راجع به علامت‌گذاری مجدد مرز زمینی ایران وعراق و پروتکل راجع به تعیین مرز رودخانه‌ای بین ایران و عراق و صورتجلسات نقشه‌ها و عکسبرداریهای هوایی ضمیمهٔ آن دو که به امضای دو طرف رسیده‌است. زمان لازم برای عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی مذکور به تشخیص کمیسیون نظارت بر آتش‌بس، قبل از اعلان آتش‌بس تعیین می‌شود.
# عقب‌نشینی نیروهای دو کشور تا پشت مرزهای مشخص‌شده در پروتکلهای راجع به علامت‌گذاری مجدد مرز زمینی ایران وعراق و پروتکل راجع به تعیین مرز رودخانه‌ای بین ایران و عراق و صورتجلسات نقشه‌ها و عکس‌برداریهای هوایی ضمیمهٔ آن دو که به امضای دو طرف رسیده‌است. زمان لازم برای عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی مذکور به تشخیص کمیسیون نظارت بر آتش‌بس، قبل از اعلان آتش‌بس تعیین می‌شود.
# مبادلهٔ کلیهٔ اسرای جنگی، حداکثر ظرف سه ماه پس از اعلان آتش‌بس با رعایت مقررات بین‌المللی، تحت نظر صلیب سرخ بین‌المللی.
# مبادلهٔ کلیهٔ اسرای جنگی، حداکثر ظرف سه ماه پس از اعلان آتش‌بس با رعایت مقررات بین‌المللی، تحت نظر صلیب سرخ بین‌المللی.
# ارجاع مسألهٔ تعیین خسارتهای ناشی از جنگ به دیوان بین‌المللی لاهه جهت تعیین خسارتهای ناشی از جنگ و نحوهٔ تأدیهٔ حقوق ایران. رأی دیوان در این مورد لازم‌الاجرا خواهد بود.
# ارجاع مسألهٔ تعیین خسارتهای ناشی از جنگ به دیوان بین‌المللی لاهه جهت تعیین خسارتهای ناشی از جنگ و نحوهٔ تأدیهٔ حقوق ایران. رأی دیوان در این مورد لازم‌الاجرا خواهد بود.
خط ۵۲۴: خط ۵۲۴:


=== عملیات مروارید سازمان مجاهدین خلق ایران ===
=== عملیات مروارید سازمان مجاهدین خلق ایران ===
عملیات مروارید سلسله درگیریهایی بود که بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی ایران در منطقه ارتفاعات مروارید انجام شد. دولت ایران قصد داشت در شرایطی که ایجاد شده بود، مجاهدین را و در صورت امکان دولت عراق از میان بردارد.
عملیات مروارید سلسله درگیری‌هایی بود که بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی ایران در منطقه ارتفاعات مروارید انجام شد. دولت ایران قصد داشت در شرایطی که ایجاد شده بود، مجاهدین را و در صورت امکان دولت عراق از میان بردارد.


دفتر سازمان مجاهدین طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد:<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله نوشته عبدالعلی معصومی- به نقل از اطلاعیه سازمان مجاهدین- ۱۸ اسفند ۱۳۶۹</ref><blockquote>«رژیم قرون وسطایی خمینی با فرصت طلبی تمام و با سوء استفاده از شرایط کنونی به دخالت گسترده در خاک عراق مبادرت کرده‌است، … رژیم خمینی با یک برنامه‌ریزی و طرح مشخص و بسیج تمام عیار سپاه پاسداران، در صدد اشغال خاک عراق و کسب حاکمیت این کشور می‌باشد. قرارگاه‌های رمضان، نجف، انصار، لشکر ۹ بدر، تیپ مقداد و … بویژه علیه پایگاه‌های ارتش آزادیبخش فعال شده‌اند… به قرار اطلاع به دستور شخص رفسنجانی قرارگاه رمضان جیره غذایی ۲۵ هزار نفر به مدت ده ماه را به منظور پیگیری عملیات در داخل خاک عراق دریافت نموده‌است.»</blockquote>از طرف دیگر خامنه‌ای در تلویزیون دولتی گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران ۲۷ اسفند ۱۳۶۹</ref><blockquote>«ما امیدواریم یک حکومت اسلامی در عراق بوجود بیاید».</blockquote>در این بین سازمان مجاهدین خلق اطلاعیه‌های زیادی صادر کرد و در آنها از تهدید حمله نظامی از سوی دولت ایران سخن گفت.<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله نوشته عبدالعلی معصومی، صفحات ۳۴۰–۳۴۱</ref> اما شرایط عراق طوری نبود که این اطلاعیه‌ها جدی گرفته شود.
دفتر سازمان مجاهدین طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد:<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله نوشته عبدالعلی معصومی- به نقل از اطلاعیه سازمان مجاهدین- ۱۸ اسفند ۱۳۶۹</ref><blockquote>«رژیم قرون وسطایی خمینی با فرصت طلبی تمام و با سوء استفاده از شرایط کنونی به دخالت گسترده در خاک عراق مبادرت کرده‌است، … رژیم خمینی با یک برنامه‌ریزی و طرح مشخص و بسیج تمام عیار سپاه پاسداران، در صدد اشغال خاک عراق و کسب حاکمیت این کشور می‌باشد. قرارگاه‌های رمضان، نجف، انصار، لشکر ۹ بدر، تیپ مقداد و … بویژه علیه پایگاه‌های ارتش آزادیبخش فعال شده‌اند… به قرار اطلاع به دستور شخص رفسنجانی قرارگاه رمضان جیره غذایی ۲۵ هزار نفر به مدت ده ماه را به منظور پیگیری عملیات در داخل خاک عراق دریافت نموده‌است.»</blockquote>از طرف دیگر خامنه‌ای در تلویزیون دولتی گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران ۲۷ اسفند ۱۳۶۹</ref><blockquote>«ما امیدواریم یک حکومت اسلامی در عراق بوجود بیاید».</blockquote>در این بین سازمان مجاهدین خلق اطلاعیه‌های زیادی صادر کرد و در آنها از تهدید حمله نظامی از سوی دولت ایران سخن گفت.<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله نوشته عبدالعلی معصومی، صفحات ۳۴۰–۳۴۱</ref> اما شرایط عراق طوری نبود که این اطلاعیه‌ها جدی گرفته شود.


درگیری بین نیروهای سازمان مجاهدین و سپاه پاسداران از اواخر اسفند ۱۳۶۹ شروع شد و تا ۱۵ فروردین ۱۳۷۰ به درازا کشید. در جریان این درگیریها سرانجام نیروهای جمهوری اسلامی که شامل بسیج و سپاه پاسداران بود به ایران عقب‌نشینی کردند.
درگیری بین نیروهای سازمان مجاهدین و سپاه پاسداران از اواخر اسفند ۱۳۶۹ شروع شد و تا ۱۵ فروردین ۱۳۷۰ به درازا کشید. در جریان این درگیری‌ها سرانجام نیروهای جمهوری اسلامی که شامل بسیج و سپاه پاسداران بود به ایران عقب‌نشینی کردند.


بعد از این عقب‌نشینی رفسنجانی روز ۲۳ فروردین ۱۳۷۰ گفت:<ref>رادیوی دولتی ایران- نماز جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref> <blockquote>«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان را با عراق حفظ کنیم… ممکن است بعضی‌ها از ایران بروند … آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند…»</blockquote>
بعد از این عقب‌نشینی رفسنجانی روز ۲۳ فروردین ۱۳۷۰ گفت:<ref>رادیوی دولتی ایران- نماز جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref> <blockquote>«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان را با عراق حفظ کنیم… ممکن است بعضی‌ها از ایران بروند … آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند…»</blockquote>
خط ۵۳۵: خط ۵۳۵:
درزمان ریاست جمهوری بیل کلینتون که همزمان با رئیس جمهورشدن محمد خاتمی درایران بود، وزارت خارجه آمریکا تصمیم گرفت مجاهدین را درلیست «سازمانهای تروریستی خارجی» بگذارد.
درزمان ریاست جمهوری بیل کلینتون که همزمان با رئیس جمهورشدن محمد خاتمی درایران بود، وزارت خارجه آمریکا تصمیم گرفت مجاهدین را درلیست «سازمانهای تروریستی خارجی» بگذارد.


در روز ۱۷ مهرماه ۱۳۷۶ (۹ اکتبر ۱۹۹۷) ـ یک روز پس از انتشار این لیست ـ یک مقام بالای دولت کلینتون گفت:<ref>روزنامه «لس‌آنجلس‌تایمز» ۹ اکتبر ۱۹۹۷- وبسایت [https://hambastegimeli.com/دیدگاه-ها/51878-سالگرد-کوتای-ضداستعماری همبستگی ملی]</ref><blockquote>«گنجاندن نام مجاهدین خلق در این لیست به عنوان یک علامت حسن نیت به تهران و محمد خاتمی، رئیس‌جمهور میانه‌رو آن، که به‌تازگی انتخاب شده، صورت گرفته‌است».</blockquote>در این باره مارتین ایندیک در سپتامبر ۲۰۰۲ مدیرکل وقت وزارت‌خارجه آمریکا به مجلهٔ نیوزویک گفت:<ref>مجله نیوزویک ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۲–۴ مهرماه ۱۳۸۱</ref><ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«... علاقه‌ای در کاخ سفید وجود داشت که باب گفتگو با دولت ایران باز شود. یکی از راه‌هایی که مقامات ارشد دولتی پیش روی خود یافتند، سرکوب مجاهدین بود. سازمانی که ایران بوضوح آن را به‌عنوان یک تهدید برای خود می‌پنداشت… نامگذاری تروریستی مجاهدین بخشی از سیاست نزدیکی کلینتون با تهران بود».</blockquote>مارتین ایندیک یک بار دیگر روز ۸ آذر ماه ۱۳۸۵ (۲۹ نوامبر ۲۰۰۶) گفت:<ref>روزنامه وال استریت ژورنال- ۲۹ نوامبر ۲۰۰۶- به نقل از وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«... در سال ۱۹۹۷وزارت امور خارجه آمریکا سازمان مجاهدین خلق ایران را به لیست سازمانهای تروریستی جهانی اضافه کرد تا «یک علامت» در رابطه با علاقهٔ آمریکا برای معامله با رفرمیست‌های تهران بفرستد… او می‌گوید که دولت محمد خاتمی این را به‌عنوان «یک دستاورد بسیار بزرگ» تلقی می‌کرد».</blockquote>به دنبال نامگذاری مجاهدین در لیست تروریستی، اتحادیه اروپا هم سازمان مجاهدین خلق ایران را در سال ۲۰۰۲ در لیست گروه‌های تروریستی قرار داد.
در روز ۱۷ مهرماه ۱۳۷۶ (۹ اکتبر ۱۹۹۷) ـ یک روز پس از انتشار این لیست ـ یک مقام بالای دولت کلینتون گفت:<ref>روزنامه «لس‌آنجلس‌تایمز» ۹ اکتبر ۱۹۹۷- وبسایت [https://hambastegimeli.com/دیدگاه-ها/51878-سالگرد-کوتای-ضداستعماری همبستگی ملی]</ref><blockquote>«گنجاندن نام مجاهدین خلق در این لیست به عنوان یک علامت حسن نیت به تهران و محمد خاتمی، رئیس‌جمهور میانه‌رو آن، که به‌تازگی انتخاب شده، صورت گرفته‌است».</blockquote>در این باره مارتین ایندیک در سپتامبر ۲۰۰۲ مدیرکل وقت وزارت‌خارجه آمریکا به مجلهٔ نیوزویک گفت:<ref>مجله نیوزویک ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۲–۴ مهرماه ۱۳۸۱</ref><ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«... علاقه‌ای در کاخ سفید وجود داشت که باب گفتگو با دولت ایران باز شود. یکی از راه‌هایی که مقامات ارشد دولتی پیش روی خود یافتند، سرکوب مجاهدین بود. سازمانی که ایران بوضوح آن را به‌عنوان یک تهدید برای خود می‌پنداشت… نام‌گذاری تروریستی مجاهدین بخشی از سیاست نزدیکی کلینتون با تهران بود».</blockquote>مارتین ایندیک یک بار دیگر روز ۸ آذر ماه ۱۳۸۵ (۲۹ نوامبر ۲۰۰۶) گفت:<ref>روزنامه وال استریت ژورنال- ۲۹ نوامبر ۲۰۰۶- به نقل از وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«... در سال ۱۹۹۷وزارت امور خارجه آمریکا سازمان مجاهدین خلق ایران را به لیست سازمانهای تروریستی جهانی اضافه کرد تا «یک علامت» در رابطه با علاقهٔ آمریکا برای معامله با رفرمیست‌های تهران بفرستد… او می‌گوید که دولت محمد خاتمی این را به‌عنوان «یک دستاورد بسیار بزرگ» تلقی می‌کرد».</blockquote>به دنبال نام‌گذاری مجاهدین در لیست تروریستی، اتحادیه اروپا هم سازمان مجاهدین خلق ایران را در سال ۲۰۰۲ در لیست گروه‌های تروریستی قرار داد.


سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت به این نامگذاری بارها و بارها اعتراض کرد، و یک کارزار گستردهٔ حقوقی به راه انداخت تا این که بتواند از لیست تروریستی خارج شود، مجاهدین دعوای حقوقی خودشان را ابتدا از اروپا آغاز کردند.
سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت به این نام‌گذاری بارها و بارها اعتراض کرد، و یک کارزار گستردهٔ حقوقی به راه انداخت تا این که بتواند از لیست تروریستی خارج شود، مجاهدین دعوای حقوقی خودشان را ابتدا از اروپا آغاز کردند.


روز ۴ تیر ۱۳۸۷ (۲۴ ژوئن ۲۰۰۸) پارلمان بریتانیا پس از صدور رأی یک دادگاه در این کشور، سازمان مجاهدین خلق ایران را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کرد.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
روز ۴ تیر ۱۳۸۷ (۲۴ ژوئن ۲۰۰۸) پارلمان بریتانیا پس از صدور رأی یک دادگاه در این کشور، سازمان مجاهدین خلق ایران را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کرد.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
خط ۵۴۳: خط ۵۴۳:
به دنبال آن و پس از رأی دادگاه‌های اروپایی در روز ۷ بهمن ۱۳۸۷، (۲۶ ژانویه ۲۰۰۹) اعضای اتحادیه اروپا در نشست خود در بروکسل به حذف نام سازمان مجاهدین خلق ایران از فهرست گروه‌های تروریستی رأی مثبت دادند.
به دنبال آن و پس از رأی دادگاه‌های اروپایی در روز ۷ بهمن ۱۳۸۷، (۲۶ ژانویه ۲۰۰۹) اعضای اتحادیه اروپا در نشست خود در بروکسل به حذف نام سازمان مجاهدین خلق ایران از فهرست گروه‌های تروریستی رأی مثبت دادند.


خاویر سولانا نماینده عالی سابق سیاست امنیتی و خارجی مشترک اتحادیه اروپا در این باره گفت:<ref>۷ بهمن ۱۳۷۸-وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2009/01/090126_ba-eu-mojahedin بی‌بی‌سی فارسی]</ref> <blockquote>«اتحادیه اروپا چاره ای بجز تبعیت از حکم دادگاه اروپایی نداشته‌است».</blockquote>بدنبال این موفقیت برای سازمان مجاهدین، این سازمان بر روی خارج شدن از لیست تروریستی در آمریکا متمرکز شد و دعوای حقوقی خودش در آمریکا را پی گرفت.
خاویر سولانا نماینده عالی سابق سیاست امنیتی و خارجی مشترک اتحادیه اروپا در این باره گفت:<ref>۷ بهمن ۱۳۷۸-وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2009/01/090126_ba-eu-mojahedin بی‌بی‌سی فارسی]</ref> <blockquote>«اتحادیه اروپا چاره‌ای بجز تبعیت از حکم دادگاه اروپایی نداشته‌است».</blockquote>بدنبال این موفقیت برای سازمان مجاهدین، این سازمان بر روی خارج شدن از لیست تروریستی در آمریکا متمرکز شد و دعوای حقوقی خودش در آمریکا را پی گرفت.


نهایتاً روز ۱۲ خرداد ۱۳۹۱ (اول ژوئن ۲۰۱۲)دادگاه استیناف فدرال آمریکا در واشینگتن با صدور حکمی، تأخیر وزیرخارجه در بازنگری را یک تأخیر فاحش توصیف کرد و به وزارت‌خارجه آمریکا چهار ماه فرصت داد تا در مورد بازنگری در لیست‌گذاری تصمیم بگیرد.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
نهایتاً روز ۱۲ خرداد ۱۳۹۱ (اول ژوئن ۲۰۱۲)دادگاه استیناف فدرال آمریکا در واشینگتن با صدور حکمی، تأخیر وزیرخارجه در بازنگری را یک تأخیر فاحش توصیف کرد و به وزارت‌خارجه آمریکا چهار ماه فرصت داد تا در مورد بازنگری در لیست‌گذاری تصمیم بگیرد.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
خط ۵۴۹: خط ۵۴۹:
سرانجام روز ۷ مهر ۱۳۹۱برابر با ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲هیلاری کلینتون، وزیرخارجه وقت آمریکا، با گردن نهادن به حکم دادگاه استیناف آمریکا نام سازمان مجاهدین خلق ایران، شورای ملی مقاومت و [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا حذف کرد.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
سرانجام روز ۷ مهر ۱۳۹۱برابر با ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲هیلاری کلینتون، وزیرخارجه وقت آمریکا، با گردن نهادن به حکم دادگاه استیناف آمریکا نام سازمان مجاهدین خلق ایران، شورای ملی مقاومت و [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا حذف کرد.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


وزارت خارجه آمریکا بیانیه‌ای در روز ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲ در این خصوص صادر کرد:<ref>وبسایت [https://www.state.gov/j/ct/rls/other/des/266607.htm وزارت خارجه ایالات متحده‌ی آمریکا]</ref><blockquote> «وزیر خارجه تصمیم گرفته‌است که تحت قانون مهاجرت و ملیت بر اساس قانون نامگذاری مجاهدین خلق (ام ای کی) و هم نام‌های آن به عنوان سازمان تروریستی خارجی را لغو کند و ام ای کی را به عنوان یک تروریست ویژه نامگذاری شده از لیست خارج کند. این اقدامات از امروز ۱۳۲۲۴جهانی تحت قانون اجرایی نافذ و قابل اجراست. اموال و منافع اموال در آمریکا یا در چارچوب دارایی یا کنترل افراد آمریکا دیگر بلوکه نخواهد بود و نهادهای آمریکایی می‌توانند بدون دریافت مجوز وارد تبادلات با مجاهدین خلق گردند. این اقدامات در ثبت فدرال رسماً منتشر خواهد شد…».</blockquote>
وزارت خارجه آمریکا بیانیه‌ای در روز ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲ در این خصوص صادر کرد:<ref>وبسایت [https://www.state.gov/j/ct/rls/other/des/266607.htm وزارت خارجه ایالات متحده‌ی آمریکا]</ref><blockquote> «وزیر خارجه تصمیم گرفته‌است که تحت قانون مهاجرت و ملیت بر اساس قانون نام‌گذاری مجاهدین خلق (ام ای کی) و هم نام‌های آن به عنوان سازمان تروریستی خارجی را لغو کند و ام ای کی را به عنوان یک تروریست ویژه نام‌گذاری شده از لیست خارج کند. این اقدامات از امروز ۱۳۲۲۴جهانی تحت قانون اجرایی نافذ و قابل اجراست. اموال و منافع اموال در آمریکا یا در چارچوب دارایی یا کنترل افراد آمریکا دیگر بلوکه نخواهد بود و نهادهای آمریکایی می‌توانند بدون دریافت مجوز وارد تبادلات با مجاهدین خلق گردند. این اقدامات در ثبت فدرال رسماً منتشر خواهد شد…».</blockquote>


== حمله ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۱ ==
== حمله ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۱ ==
خط ۵۶۲: خط ۵۶۲:
آمریکا و ائتلاف بین‌المللی نیاز داشتند که ایران را در اثناء عملیات نظامی خنثی نگه‌دارند، لذا بمباران‌های مقر جنگجویان ایرانی مستقر در عراق، هدیهٔ شیرینی برای ایران به حساب می‌آمد.
آمریکا و ائتلاف بین‌المللی نیاز داشتند که ایران را در اثناء عملیات نظامی خنثی نگه‌دارند، لذا بمباران‌های مقر جنگجویان ایرانی مستقر در عراق، هدیهٔ شیرینی برای ایران به حساب می‌آمد.


در کتاب داستان سفر پنجاه ساله آمده‌است:<blockquote>«یک مقام رسمی: کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا، و کالین پاول، وزیر امور خارجهٔ آمریکا، معتقد بودند که تهران می‌تواند در مقابل آمریکا که همسایهٔ بغل دستش را اشغال کرده‌است، بی‌طرف بماند، مخصوصاً اگر بداند که به مجاهدین حمله خواهد شد و از تهاجمات آنها به ایران در آینده جلوگیری خواهد شد. این پیغام توسط مأموران انگلیسی، قبل از شروع جنگ فرستاده شد. جک استرو، وزیر خارجه انگلیس، همردیف ایرانیش، کمال خرازی، را در ملاقاتی در لندن در ماه فوریه [۲۰۰۳]، مطلع ساخت. ریچارد دالتون، سفیر انگلیس در ایران، این پیام را در ماه مارس در یک ملاقات با حسن روحانی، آخوندی که رئیس شورای عالی امنیت ملی، ارگان سیاست خارجی است، تکرار کرد».<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۸۵</ref></blockquote>واشینگتن پست همر در این باره نوشت:<blockquote>«دو مقام ارشد آمریکایی در ژانویه [۲۰۰۳]، پنهانی، با مقام‌های ایرانی دیدار کردند. آمریکا، ازجمله، خواهان این شد که ایران مرزهایش را ببندد که مانع فرار مقام‌های عراقی بشود و پیشنهاد داد که آمریکا قرارگاه‌های سازمان مجاهدین خلق را که در عراق مستقر هستند، بمباران کند. امّا، یک تعهد قابل اتکاتر برای حمله به قرارگاه‌ها از طریق مقامهای انگلیسی به تهران منتقل شد»<ref>واشینگتن پست، ۱۸ آوریل ۲۰۰۳</ref></blockquote>مطبوعات ایران هم این موضوع یعنی قصد حمله نیروهای ائتلاف به نیروهای سازمان مجاهدین را منعکس کردند، در این راستا روزنامه خراسان نوشت:<blockquote>«مقامات بریتانیایی به نوعی به دولت ایران اطلاع دادند که آنها به اهداف سازمان منافقین و قرارگاه‌های آنها حمله خواهندکرد…»<ref>روزنامهٔ خراسان، ۱۹ فروردین ۱۳۸۲</ref></blockquote>ریچارد دالتون، سفیر وقت انگلیس در ایران، به روزنامهٔ فرانسوی لوموند گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی -صفحهٔ ۳۸۳</ref>
در کتاب داستان سفر پنجاه ساله آمده‌است:<blockquote>«یک مقام رسمی: کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا، و کالین پاول، وزیر امور خارجهٔ آمریکا، معتقد بودند که تهران می‌تواند در مقابل آمریکا که همسایهٔ بغل دستش را اشغال کرده‌است، بی‌طرف بماند، مخصوصاً اگر بداند که به مجاهدین حمله خواهد شد و از تهاجمات آنها به ایران در آینده جلوگیری خواهد شد. این پیغام توسط مأموران انگلیسی، قبل از شروع جنگ فرستاده شد. جک استرو، وزیر خارجه انگلیس، همردیف ایرانی‌اش، کمال خرازی، را در ملاقاتی در لندن در ماه فوریه [۲۰۰۳]، مطلع ساخت. ریچارد دالتون، سفیر انگلیس در ایران، این پیام را در ماه مارس در یک ملاقات با حسن روحانی، آخوندی که رئیس شورای عالی امنیت ملی، ارگان سیاست خارجی است، تکرار کرد».<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۸۵</ref></blockquote>واشینگتن پست همر در این باره نوشت:<blockquote>«دو مقام ارشد آمریکایی در ژانویه [۲۰۰۳]، پنهانی، با مقام‌های ایرانی دیدار کردند. آمریکا، ازجمله، خواهان این شد که ایران مرزهایش را ببندد که مانع فرار مقام‌های عراقی بشود و پیشنهاد داد که آمریکا قرارگاه‌های سازمان مجاهدین خلق را که در عراق مستقر هستند، بمباران کند. امّا، یک تعهد قابل اتکاتر برای حمله به قرارگاه‌ها از طریق مقامهای انگلیسی به تهران منتقل شد»<ref>واشینگتن پست، ۱۸ آوریل ۲۰۰۳</ref></blockquote>مطبوعات ایران هم این موضوع یعنی قصد حمله نیروهای ائتلاف به نیروهای سازمان مجاهدین را منعکس کردند، در این راستا روزنامه خراسان نوشت:<blockquote>«مقامات بریتانیایی به نوعی به دولت ایران اطلاع دادند که آنها به اهداف سازمان منافقین و قرارگاه‌های آنها حمله خواهندکرد…»<ref>روزنامهٔ خراسان، ۱۹ فروردین ۱۳۸۲</ref></blockquote>ریچارد دالتون، سفیر وقت انگلیس در ایران، به روزنامهٔ فرانسوی لوموند گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی -صفحهٔ ۳۸۳</ref>


«شخصاً، به رهبران ایران تضمین داده‌است که به مجاهدین خلق اجازه داده نخواهد شد در عراق بمانند. به نظر چند کارشناس، طرح ائتلاف از بین بردن این گروه است».
«شخصاً، به رهبران ایران تضمین داده‌است که به مجاهدین خلق اجازه داده نخواهد شد در عراق بمانند. به نظر چند کارشناس، طرح ائتلاف از بین بردن این گروه است».
خط ۵۶۸: خط ۵۶۸:
سخنگوی وقت سفارت انگلیس در تهران اظهار داشت که نیروهای ائتلاف پایگاه‌های مجاهدین خلق، اصلی‌ترین گروه اپوزیسیون مسلح ایران، را در عراق بمباران کرده‌اند. آندروگرین استاک، سخنگوی سفارت انگلیس در تهران، گفت: نیروهای متحدین بیش از یک نوبت به پایگاه‌های مجاهدین حمله کرده‌اند.<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۸۴</ref>
سخنگوی وقت سفارت انگلیس در تهران اظهار داشت که نیروهای ائتلاف پایگاه‌های مجاهدین خلق، اصلی‌ترین گروه اپوزیسیون مسلح ایران، را در عراق بمباران کرده‌اند. آندروگرین استاک، سخنگوی سفارت انگلیس در تهران، گفت: نیروهای متحدین بیش از یک نوبت به پایگاه‌های مجاهدین حمله کرده‌اند.<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۸۴</ref>


در واقع مطابق گفتهٔ مقام‌های آمریکا، یک توافق خصوصی با مقام‌های ایرانی قبل از شروع درگیری‌ها صورت گرفته بود که اگر ایران از جنگ عراق کنار بماند، نیروهای انگلیسی و آمریکایی گروه مزبور را هدف قراردهند… ازبین بردن پایگاه عملیاتی مجاهدین خلق در عراق… یک هدف عمدهٔ رژیم ایران بوده‌است… ژنرال نیروی هوایی، ریچارد مایرز، رئیس ستاد مشترک، تأیید کرد که آمریکا مجاهدین را بمبارا ن کرده‌است… این حمله تلفات به دنبال داشت…»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی صفحهٔ ۳۸۴</ref>
در واقع مطابق گفتهٔ مقام‌های آمریکا، یک توافق خصوصی با مقام‌های ایرانی قبل از شروع درگیری‌ها صورت گرفته بود که اگر ایران از جنگ عراق کنار بماند، نیروهای انگلیسی و آمریکایی گروه مزبور را هدف قراردهند… ازبین بردن پایگاه عملیاتی مجاهدین خلق در عراق… یک هدف عمدهٔ رژیم ایران بوده‌است… ژنرال نیروی هوایی، ریچارد مایرز، رئیس ستاد مشترک، تأیید کرد که آمریکا مجاهدین را بمباران کرده‌است… این حمله تلفات به دنبال داشت…»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی صفحهٔ ۳۸۴</ref>


به این ترتیب تمامی پایگاه‌های مجاهدین مورد حمله نیروهای ائتلاف قرار گرفت و نزدیک به ۵۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین در این حملات کشته شدند و ده‌ها تن مجروح شدند. اما علی‌رغم این حملات، سازمان مجاهدین با نیروهای ائتلاف درگیر نشد.
به این ترتیب تمامی پایگاه‌های مجاهدین مورد حمله نیروهای ائتلاف قرار گرفت و نزدیک به ۵۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین در این حملات کشته شدند و ده‌ها تن مجروح شدند. اما علی‌رغم این حملات، سازمان مجاهدین با نیروهای ائتلاف درگیر نشد.
خط ۵۷۸: خط ۵۷۸:
این توافق بمباران‌ها را متوقف کرد تلویزیون سی ان ان در این باره گفت:<ref>تلویزیون سی ان ان ۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«ژنرال بروکس، سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا، گفت: نیروهای ائتلاف در حالت آتش‌بس باگروهی که به نام مجاهدین شناخته می‌شود، هستند. ژنرال بروکس گفت: ما با آنها، بارها، روبه‌رو شده‌ایم… و در بعضی از عملیات ما، آنها هدف آتش کشنده بوده‌اند… در این نقطه آتش‌بس درجریان است… آنها تجهیزات خودشان را دارند، اما، آرایش نظامی ندارند…»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این مورد نوشت:<ref>روزنامه لوموند ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«روز ۱۵ آوریل (۲۷ فروردین ۱۳۸۲) فرماندهی مرکزی آمریکا که مسئول عملیات در عراق است، یک توافق با مجاهدین به امضا رساند که بر اساس آن، آنها مجاز بودند که تسلیحات خود را حفظ کنند به شرط این که در امور عراق مداخله نکنند و به کنترل مرزی با ایران کمک کنند. نظامیان آمریکایی، ازجمله می‌خواستند از این سازمانِ اپوزیسیون برای ایجاد مانع علیه نفوذ ایران و جلوگیری از این که تهران مواضعی را در رقابت سیاسی در عراق کسب کند، کمک بگیرند…»</blockquote>در دولت آمریکا بر سر این موضوع اختلاف بود و نهایتاً توافق‌هایی که بین سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی آمریکا بسته شده بود مورد مخالفت دولت قرار گرفت
این توافق بمباران‌ها را متوقف کرد تلویزیون سی ان ان در این باره گفت:<ref>تلویزیون سی ان ان ۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«ژنرال بروکس، سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا، گفت: نیروهای ائتلاف در حالت آتش‌بس باگروهی که به نام مجاهدین شناخته می‌شود، هستند. ژنرال بروکس گفت: ما با آنها، بارها، روبه‌رو شده‌ایم… و در بعضی از عملیات ما، آنها هدف آتش کشنده بوده‌اند… در این نقطه آتش‌بس درجریان است… آنها تجهیزات خودشان را دارند، اما، آرایش نظامی ندارند…»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این مورد نوشت:<ref>روزنامه لوموند ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«روز ۱۵ آوریل (۲۷ فروردین ۱۳۸۲) فرماندهی مرکزی آمریکا که مسئول عملیات در عراق است، یک توافق با مجاهدین به امضا رساند که بر اساس آن، آنها مجاز بودند که تسلیحات خود را حفظ کنند به شرط این که در امور عراق مداخله نکنند و به کنترل مرزی با ایران کمک کنند. نظامیان آمریکایی، ازجمله می‌خواستند از این سازمانِ اپوزیسیون برای ایجاد مانع علیه نفوذ ایران و جلوگیری از این که تهران مواضعی را در رقابت سیاسی در عراق کسب کند، کمک بگیرند…»</blockquote>در دولت آمریکا بر سر این موضوع اختلاف بود و نهایتاً توافق‌هایی که بین سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی آمریکا بسته شده بود مورد مخالفت دولت قرار گرفت


در کتاب «داستان سف پنجاه ساله» در این رابطه آمده‌است:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۹۷</ref><blockquote>«سیاستی که در قبال ایران باید پیش برود سوژه‌ای است که دولت جرج بوش بر سر آن اختلاف دارد. تصمیم خلع سلاح مجاهدین خلق، سازمان اپوزیسیون رژیم ایران که در عراق مستقر است، توسط آقای بوش چندروز پیش، بعد از بحث‌هایی در شورای امنیت ملی، که ازجمله کالین پاول، وزیر خارجه و دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع، در آن شرکت دارند، گرفته شد. حکمیت ریاست جمهوری موفقیتی برای آقای پاول بود که طی سه هفته با توافقی که بین نظامیان و مجاهدین بسته شده بود، مخالفت ورزیده بود»</blockquote>این شروع روندی بود که به گردآوری سلاح‌های مجاهدین ختم شد، نیویورک تایمز در این باره نوشت:<ref>روزنامه نیویورک تایمز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«فرماندهان نظامی آمریکا در عراق، بنا بر تصمیم جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متّحده، خلع سلاح یک گروه اپوزیسیون ایرانی را آغاز کرده‌اند که تعیین وضعیتش هفته‌ها موضوع بحث و بررسی در بالاترین سطوح دولت بوش بوده‌است. مقام‌های نظامی آمریکا در روزهای اخیر با رهبران مجاهدین خلق ملاقات کرده‌اند تا ترتیبات خلع سلاح و این‌که دیگر این گروه در عراق عملیات نظامی انجام ندهد، به انجام برسانند».</blockquote>
در کتاب «داستان سفر پنجاه ساله» در این رابطه آمده‌است:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۹۷</ref><blockquote>«سیاستی که در قبال ایران باید پیش برود سوژه‌ای است که دولت جرج بوش بر سر آن اختلاف دارد. تصمیم خلع سلاح مجاهدین خلق، سازمان اپوزیسیون رژیم ایران که در عراق مستقر است، توسط آقای بوش چندروز پیش، بعد از بحث‌هایی در شورای امنیت ملی، که ازجمله کالین پاول، وزیر خارجه و دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع، در آن شرکت دارند، گرفته شد. حکمیت ریاست جمهوری موفقیتی برای آقای پاول بود که طی سه هفته با توافقی که بین نظامیان و مجاهدین بسته شده بود، مخالفت ورزیده بود»</blockquote>این شروع روندی بود که به گردآوری سلاح‌های مجاهدین ختم شد، نیویورک تایمز در این باره نوشت:<ref>روزنامه نیویورک تایمز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«فرماندهان نظامی آمریکا در عراق، بنا بر تصمیم جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متّحده، خلع سلاح یک گروه اپوزیسیون ایرانی را آغاز کرده‌اند که تعیین وضعیتش هفته‌ها موضوع بحث و بررسی در بالاترین سطوح دولت بوش بوده‌است. مقام‌های نظامی آمریکا در روزهای اخیر با رهبران مجاهدین خلق ملاقات کرده‌اند تا ترتیبات خلع سلاح و این‌که دیگر این گروه در عراق عملیات نظامی انجام ندهد، به انجام برسانند».</blockquote>


==== مذاکرات بین ژنرال اودیرنو و مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران مژگان پارسایی ====
==== مذاکرات بین ژنرال اودیرنو و مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران مژگان پارسایی ====
خط ۵۸۴: خط ۵۸۴:
مذاکرات بین هیئت سازمان مجاهدین خلق ایران به سرپرستی مژگان پارسایی با هیئت ایالات متحدهٔ آمریکا به سرپرستی ژنرال ریموند اودیرنو برای دستیابی به یک چارچوب و جدول زمانی برای خلع سلاح سازمان مجاهدین خلق در فضای جنگی ساعت‌ها به طول انجامید.
مذاکرات بین هیئت سازمان مجاهدین خلق ایران به سرپرستی مژگان پارسایی با هیئت ایالات متحدهٔ آمریکا به سرپرستی ژنرال ریموند اودیرنو برای دستیابی به یک چارچوب و جدول زمانی برای خلع سلاح سازمان مجاهدین خلق در فضای جنگی ساعت‌ها به طول انجامید.


خبرگزاری آسوشیتدپرس در این باره نوشت:<blockquote>«جمعه شب (۱۹ اردیبهشت) نیروهای آمریکایی قرارگاه اپوزیسیون ایران در شرق عراق را محاصره کردند و لوله‌های تانک خود را به سمت پستهای دیدبانی آن نشانه رفتند. تانکهای آبرامز آمریکایی در اتوبان مجاور صف کشیده بودند. هلیکوپترها در ارتفاع پایین بر فراز قرارگاه اشرف به پرواز درآمدند و مقامهای آمریکایی گفتند هزاران رزمندهٔ مجاهدین در داخل قرارگاه هستند… نیروهای آمریکایی همچنین گفتند آمادهٔ درگیری تمام عیار می‌باشند اما، مذاکرات میان مقامهای آمریکایی و مجاهدین خلق در نیمه شب ادامه داشت و ظاهراً به نتیجه‌ای نرسیده بود».<ref>خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>به گفته شاهدان حاضر در مذاکرات، ژنرال اودیرنو خطاب به هیئت مجاهدین گفت: «ارتش ایالات متحده آمریکا این افتخار را به شما می‌دهد که خود را تسلیم ارتش آمریکا کنید»، مژگان پارسایی پاسخ داد:<blockquote>'''«شما می‌توانید سر تک‌تک مجاهدین را ببرید و در یک سینی طلایی تقدیم آخوندهای حاکم بر ایران بکنید، اما حرفی از تسلیم نزنید و مجاهدین هرگز آن را نخواهند پذیرفت»'''</blockquote>نهایتاً پس از چند روز مذاکره، توافق حاصل شد. براساس این توافق مجاهدین پذیرفتند در یکی از قرارگاه‌های مجاهدین تمرکز و سلاح‌های آنها نیز گردآوری شود.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در این باره نوشت:<blockquote>«جمعه شب (۱۹ اردیبهشت) نیروهای آمریکایی قرارگاه اپوزیسیون ایران در شرق عراق را محاصره کردند و لوله‌های تانک خود را به سمت پست‌های دیدبانی آن نشانه رفتند. تانکهای آبرامز آمریکایی در اتوبان مجاور صف کشیده بودند. هلیکوپترها در ارتفاع پایین بر فراز قرارگاه اشرف به پرواز درآمدند و مقامهای آمریکایی گفتند هزاران رزمندهٔ مجاهدین در داخل قرارگاه هستند… نیروهای آمریکایی همچنین گفتند آمادهٔ درگیری تمام عیار می‌باشند اما، مذاکرات میان مقامهای آمریکایی و مجاهدین خلق در نیمه شب ادامه داشت و ظاهراً به نتیجه‌ای نرسیده بود».<ref>خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>به گفته شاهدان حاضر در مذاکرات، ژنرال اودیرنو خطاب به هیئت مجاهدین گفت: «ارتش ایالات متحده آمریکا این افتخار را به شما می‌دهد که خود را تسلیم ارتش آمریکا کنید»، مژگان پارسایی پاسخ داد:<blockquote>'''«شما می‌توانید سر تک‌تک مجاهدین را ببرید و در یک سینی طلایی تقدیم آخوندهای حاکم بر ایران بکنید، اما حرفی از تسلیم نزنید و مجاهدین هرگز آن را نخواهند پذیرفت»'''</blockquote>نهایتاً پس از چند روز مذاکره، توافق حاصل شد. براساس این توافق مجاهدین پذیرفتند در یکی از قرارگاه‌های مجاهدین تمرکز و سلاح‌های آنها نیز گردآوری شود.


سپهبد ری اودیرنو، فرمانده آن زمان لشکر چهارم پیاده، بعد از اتمام ۲ روز مذاکره با مجاهدین دربارهٔ این توافق به خبرگزاری فرانسه گفت:<blockquote>«این یک تسلیم نیست؛ یک توافق برای سرجمع کردن تسلیحات و گردآوری رزمندگان است… برای من روشن است که آنها شیفتهٔ مبارزه‌شان هستند و به یک ایران دموکراتیک ایمان دارند. چه بسا که من وقتی روند مذاکرات را شروع کردم این را خوب درک نکرده بودم».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۱ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>
سپهبد ری اودیرنو، فرمانده آن زمان لشکر چهارم پیاده، بعد از اتمام ۲ روز مذاکره با مجاهدین دربارهٔ این توافق به خبرگزاری فرانسه گفت:<blockquote>«این یک تسلیم نیست؛ یک توافق برای سرجمع کردن تسلیحات و گردآوری رزمندگان است… برای من روشن است که آنها شیفتهٔ مبارزه‌شان هستند و به یک ایران دموکراتیک ایمان دارند. چه بسا که من وقتی روند مذاکرات را شروع کردم این را خوب درک نکرده بودم».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۱ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>
[[پرونده:مژگان پارسایی.jpg|alt=مژگان پارسایی مسئول اول پیشین سازمان مجاهدین خلق وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش|بندانگشتی|مژگان پارسایی مسئول اول پیشین وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش]]
[[پرونده:مژگان پارسایی.jpg|alt=مژگان پارسایی مسئول اول پیشین سازمان مجاهدین خلق وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش|بندانگشتی|مژگان پارسایی مسئول اول پیشین وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش]]
ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در فلوریدا با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد:<blockquote>«تمرکزِ داوطلبانه نیروهای مجاهدین مورد تأیید سپاه پنجم ارتش آمریکا، که در عراق مستقر است، قرارگرفته و وقتی این طرح به اجرا درآید، حل مسالمت‌آمیز این جریان بین مجاهدین خلق ایران و ائتلاف به نحو قابل ملاحظه‌ای شرایط ایجاد یک محیط با سلامت و امنیت را برای مردم عراق به‌وجود خواهد آورد… سپاه پنجم ارتش آمریکا از این پیشتر بر قرارداد آتش‌بس امضاشده بین مجاهدین خلق و نیروهای ویژه آمریکا نظارت داشت و نیروهای مجاهدین در اجرای این توافق از خود همکاری نشان دادند که اکنون هم ادامه دارد… ما اطمینان داریم که این روند، به‌راحتی، پیش خواهد رفت و ما این کار را به شیوه سنجیده‌ای انجام خواهیم داد تا احتمال هرگونه سوء تفاهم و تجدید خشونت را به حداقل برسانیم.<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۹۹</ref></blockquote>خبرگزاری فرانسه هم در مورد این توافق گزارش داد:<blockquote>«نیروهای آمریکایی روز شنبه به توافقی با مجاهدین خلق، گروه اصلی مسلح مخالف رژیم ایران، دست یافتند. این را یک فرمانده آمریکایی که دربارهٔ این توافق مذاکره کرده بود، به خبرگزاری فرانسه اعلام داشت… ژنرال اودیرنو اظهار عقیده کرد که باید در طبقه‌بندی سازمان مجاهدین خلق ایران توسط وزارت خارجهٔ آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی بازبینی صورت گیرد».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۰ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>به این ترتیب تمام تسلیحات و مهمات سازمان مجاهدین خلق ایران در چارچوب یک توافق با ایالات متحده آمریکا در مقابل حفاظت آمریکا گردآوری و در محلی در نزدیکی مقر این سازمان به نام اشرف گردآوری شد.
ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در فلوریدا با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد:<blockquote>«تمرکزِ داوطلبانه نیروهای مجاهدین مورد تأیید سپاه پنجم ارتش آمریکا، که در عراق مستقر است، قرارگرفته و وقتی این طرح به اجرا درآید، حل مسالمت‌آمیز این جریان بین مجاهدین خلق ایران و ائتلاف به نحو قابل ملاحظه‌ای شرایط ایجاد یک محیط با سلامت و امنیت را برای مردم عراق به‌وجود خواهد آورد… سپاه پنجم ارتش آمریکا از این پیشتر بر قرارداد آتش‌بس امضا شده بین مجاهدین خلق و نیروهای ویژه آمریکا نظارت داشت و نیروهای مجاهدین در اجرای این توافق از خود همکاری نشان دادند که اکنون هم ادامه دارد… ما اطمینان داریم که این روند، به‌راحتی، پیش خواهد رفت و ما این کار را به شیوه سنجیده‌ای انجام خواهیم داد تا احتمال هرگونه سوء تفاهم و تجدید خشونت را به حداقل برسانیم.<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۹۹</ref></blockquote>خبرگزاری فرانسه هم در مورد این توافق گزارش داد:<blockquote>«نیروهای آمریکایی روز شنبه به توافقی با مجاهدین خلق، گروه اصلی مسلح مخالف رژیم ایران، دست یافتند. این را یک فرمانده آمریکایی که دربارهٔ این توافق مذاکره کرده بود، به خبرگزاری فرانسه اعلام داشت… ژنرال اودیرنو اظهار عقیده کرد که باید در طبقه‌بندی سازمان مجاهدین خلق ایران توسط وزارت خارجهٔ آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی بازبینی صورت گیرد».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۰ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>به این ترتیب تمام تسلیحات و مهمات سازمان مجاهدین خلق ایران در چارچوب یک توافق با ایالات متحده آمریکا در مقابل حفاظت آمریکا گردآوری و در محلی در نزدیکی مقر این سازمان به نام اشرف گردآوری شد.


در ژوئیه ۲۰۰۴ نهایتاً پس از چند نوبت تحقیق و مصاحبه انفرادی با تک تک اعضای سازمان مجاهدین خلق پیرامون سوابق آنها توسط ۹ ارگان مختلف امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، که ۱۶ماه به‌طول انجامید، کارت «شخص حفاظت‌شده» توسط ارتش آمریکا برای ساکنان اشرف صادر شد و دولت آمریکا به موجب آن، متعهد به رعایت مفاد کنوانسیون۴ ژنو و اصل «نان‌رفولمان» (ممنوعیت جابه‌جایی اجباری) دربارهٔ ساکنان اشرف گردید. تعهدی که در سال۲۰۰۹ و احاله حفاظت ساکنان اشرف به دولت عراق آشکارا آن را نقض کرد.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
در ژوئیه ۲۰۰۴ نهایتاً پس از چند نوبت تحقیق و مصاحبه انفرادی با تک تک اعضای سازمان مجاهدین خلق پیرامون سوابق آنها توسط ۹ ارگان مختلف امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، که ۱۶ماه به‌طول انجامید، کارت «شخص حفاظت‌شده» توسط ارتش آمریکا برای ساکنان اشرف صادر شد و دولت آمریکا به موجب آن، متعهد به رعایت مفاد کنوانسیون۴ ژنو و اصل «نان‌رفولمان» (ممنوعیت جابه‌جایی اجباری) دربارهٔ ساکنان اشرف گردید. تعهدی که در سال۲۰۰۹ و احاله حفاظت ساکنان اشرف به دولت عراق آشکارا آن را نقض کرد.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
خط ۵۹۴: خط ۵۹۴:


== [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] ==
== [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] ==
بعد از خلع سلاح اعضای سازمان مجاهدین در عراق، پلیس فرانسه به بهانهٔ تروریسم بطور گسترده علیه پناهندگان و اعضای مقاومت ایران دست به حمله زد. روز [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ تعداد ۱۳۸۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در شمال پاریس بیش از ۱۶۵ نفر از پناهندگان ایرانی را دستگیر کردند. مریم رجوی، هم در بین دستگیرشدگان بود. این حمله کودتایی علیه شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران به‌شمار می‌رفت. دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در همین رابطه اطلاعیه‌ای منتشر کرد. در این اطلاعیه آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، این کار دولت فرانسه را یک عمل ننگین خواند و از ژاک شیراک رئیس‌جمهور وقت فرانسه خواهان رفع سریع هر گونه محدودیت از مریم رجوی شد. از نیمه شب همان روز به غیر از مریم رجوی و ۲۱ نفر دیگر، بقیه دستگیرشدگان به تدریج آزاد شدند.
بعد از خلع سلاح اعضای سازمان مجاهدین در عراق، پلیس فرانسه به بهانهٔ تروریسم به طور گسترده علیه پناهندگان و اعضای مقاومت ایران دست به حمله زد. روز [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ تعداد ۱۳۸۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در شمال پاریس بیش از ۱۶۵ نفر از پناهندگان ایرانی را دستگیر کردند. مریم رجوی، هم در بین دستگیرشدگان بود. این حمله کودتایی علیه شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران به‌شمار می‌رفت. دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در همین رابطه اطلاعیه‌ای منتشر کرد. در این اطلاعیه آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، این کار دولت فرانسه را یک عمل ننگین خواند و از ژاک شیراک رئیس‌جمهور وقت فرانسه خواهان رفع سریع هر گونه محدودیت از مریم رجوی شد. از نیمه شب همان روز به غیر از مریم رجوی و ۲۱ نفر دیگر، بقیه دستگیرشدگان به تدریج آزاد شدند.


مقامات فرانسوی صحبت از استرداد دستگیرشدگان کرده بودند، این موضوع باعث ایجاد موج نگرانی بین هوادران شورای ملی مقاومت و پناهندگان ایرانی شد، آنها به دلیل احتمال استرداد دستگیرشدگان، بخصوص مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت، دست به تظاهرات اعتراضی، اعتصاب و خودسوزی زدند.
مقامات فرانسوی صحبت از استرداد دستگیرشدگان کرده بودند، این موضوع باعث ایجاد موج نگرانی بین هوادران شورای ملی مقاومت و پناهندگان ایرانی شد، آنها به دلیل احتمال استرداد دستگیرشدگان، بخصوص مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت، دست به تظاهرات اعتراضی، اعتصاب و خودسوزی زدند.
خط ۶۱۹: خط ۶۱۹:
== حملات نظامی به اشرف مقر سازمان مجاهدین خلق ایران ==
== حملات نظامی به اشرف مقر سازمان مجاهدین خلق ایران ==
[[پرونده:موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی.jpg|جایگزین=موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی-موضع گیری علیه سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی- سال ۱۳۸۸]]
[[پرونده:موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی.jpg|جایگزین=موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی-موضع گیری علیه سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی- سال ۱۳۸۸]]
از زمانی که حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراق تحویل داده شد، جمهوری اسلامی از طریق وابستگاه خود در دولت عراق فشار را بر ساکنان افزایش داده و سرانجام حملات خود را علیه آنها آغاز نمود.
از زمانی که حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراق تحویل داده شد، جمهوری اسلامی از طریق وابستگان خود در دولت عراق فشار را بر ساکنان افزایش داده و سرانجام حملات خود را علیه آنها آغاز نمود.


موفق الربیعی مشاور امنیت ملی عراق در رابطه با مجاهدین گفت:<blockquote>«آنها استاتوی قانونی ندارد. نه پناهندهٔ سیاسی و نه پناهندهٔ انسانی هستند. یعنی آنها وضعیت قانونی ندارند … ما اقداماتی تصاعدی و تدریجی داریم ولی عجله نمی‌کنیم … با گامهایی تدریجی است. یعنی به تدریج حضور آنها در عراق را تحمل ناپذیر بکنیم، از این رو باید بفهمند که … چوب لای چرخی که برای حل این مشکل در حرکت است، فایده‌ای برای آنها ندارد … ما می‌خواهیم این پرونده را همین امروز ونه فردا ببندیم … می‌خواهیم این بساط را هر چه زودتر جمع کنیم. البته طبعاً محدودیت‌هایی هست که می‌کوشیم این محدودیت‌ها و مشکلات و معضلات را از سر راه برداریم … این سازمان در این محل سنگر گرفته … به تدریج نیروهای امنیتی عراق وارد قرارگاه می‌شوند و نقطه کنترلی برپا می‌دارند و گشت دایر می‌کنند و بازرسی می‌کنند و دست به حمله می‌زنند.»<ref>تلویزیون الفرات وابسته به مجلس اعلای اسلامی عراق – ۱۲ فروردین ۱۳۸۸</ref></blockquote>این اظهار نظر بوضوح نشان می‌داد که دولت عراق قصد دارد به اشرف حمله کند، بعدها در عمل هم این کار را انجام داد و چندین نوبت به اشرف حمله کرد.
موفق الربیعی مشاور امنیت ملی عراق در رابطه با مجاهدین گفت:<blockquote>«آنها استاتوی قانونی ندارد. نه پناهندهٔ سیاسی و نه پناهندهٔ انسانی هستند. یعنی آنها وضعیت قانونی ندارند … ما اقداماتی تصاعدی و تدریجی داریم ولی عجله نمی‌کنیم … با گامهایی تدریجی است. یعنی به تدریج حضور آنها در عراق را تحمل ناپذیر بکنیم، از این رو باید بفهمند که … چوب لای چرخی که برای حل این مشکل در حرکت است، فایده‌ای برای آنها ندارد … ما می‌خواهیم این پرونده را همین امروز ونه فردا ببندیم … می‌خواهیم این بساط را هر چه زودتر جمع کنیم. البته طبعاً محدودیت‌هایی هست که می‌کوشیم این محدودیت‌ها و مشکلات و معضلات را از سر راه برداریم … این سازمان در این محل سنگر گرفته … به تدریج نیروهای امنیتی عراق وارد قرارگاه می‌شوند و نقطه کنترلی برپا می‌دارند و گشت دایر می‌کنند و بازرسی می‌کنند و دست به حمله می‌زنند.»<ref>تلویزیون الفرات وابسته به مجلس اعلای اسلامی عراق – ۱۲ فروردین ۱۳۸۸</ref></blockquote>این اظهار نظر بوضوح نشان می‌داد که دولت عراق قصد دارد به اشرف حمله کند، بعدها در عمل هم این کار را انجام داد و چندین نوبت به اشرف حمله کرد.
خط ۶۲۷: خط ۶۲۷:


=== حمله ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ (۲۸ و ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۹) ===
=== حمله ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ (۲۸ و ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۹) ===
بعد از انتقال حفاظت قرارگاه اشرف به دولت عراق، سازمان مجاهدین بارها از نیت حملات دولت عراق به قرارگاه اشرف هشدار داد، اما دولت همچنان بر پایبندی خود حفظ حقوق بشر ساکنان اشرف تأکید می‌کرد.
بعد از انتقال حفاظت قرارگاه اشرف به دولت عراق، سازمان مجاهدین بارها از نیت حملات دولت عراق به قرارگاه اشرف هشدار داد، اما دولت همچنان بر پای‌بندی خود حفظ حقوق بشر ساکنان اشرف تأکید می‌کرد.


روز ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ (۲۴ آوریل ۲۰۰۹) پارلمان اروپا در اجلاس رسمی خود در استراسبورگ قطعنامه مهمی دربارهٔ تضمین حفاظت اشرف، ممنوعیت هرگونه جابجایی ساکنان اشرف و تضمین کلیه حقوق آنان طبق کنوانسیون چهارم ژنو و کنوانسیون پناهندگی ۱۹۵۱با ۲۸۴ رأی مثبت در برابر ۴۲ رأی منفی تصویب کرد.<ref>[http://www.europarl.europa.eu/sides/getDoc.do?type=MOTION&reference=B6-2009-0247&format=XML&language=EN European Parliament resolution on the humanitarian situation of Camp Ashraf residents]</ref><ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/41293 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
روز ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ (۲۴ آوریل ۲۰۰۹) پارلمان اروپا در اجلاس رسمی خود در استراسبورگ قطعنامه مهمی دربارهٔ تضمین حفاظت اشرف، ممنوعیت هرگونه جابجایی ساکنان اشرف و تضمین کلیه حقوق آنان طبق کنوانسیون چهارم ژنو و کنوانسیون پناهندگی ۱۹۵۱با ۲۸۴ رأی مثبت در برابر ۴۲ رأی منفی تصویب کرد.<ref>[http://www.europarl.europa.eu/sides/getDoc.do?type=MOTION&reference=B6-2009-0247&format=XML&language=EN European Parliament resolution on the humanitarian situation of Camp Ashraf residents]</ref><ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/41293 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
خط ۶۳۵: خط ۶۳۵:
وبسایت مجاهدین در این باره نوشت:<blockquote>«در روزهای ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸، گله‌های وحشی و جنایتکار دست‌آموز خامنه‌ای ـ مالکی با خودروهای هاموی، آب‌پاش، لودر، سلاح گرم، چماق، داس، تبر و میله آهنی و… به‌اشرف حمله کردند، تخریب کردند و مجاهدان بی‌سلاح و بی‌سپر را آماج شقاوت‌بارترین ضربات خود قرار دادند. آنها در این حملات وحشیانه، ۱۱ مجاهد خلق را شهید کردند، صدها نفر را مجروح و دچار نقص‌عضو و بیش از هزار نفر را به‌شدت مصدوم کردند و ۳۶مجاهد خلق مصدوم و مجروح را به‌گروگان گرفتند و بخشی از اموال را هم تخریب یا به‌سرقت بردند.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>
وبسایت مجاهدین در این باره نوشت:<blockquote>«در روزهای ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸، گله‌های وحشی و جنایتکار دست‌آموز خامنه‌ای ـ مالکی با خودروهای هاموی، آب‌پاش، لودر، سلاح گرم، چماق، داس، تبر و میله آهنی و… به‌اشرف حمله کردند، تخریب کردند و مجاهدان بی‌سلاح و بی‌سپر را آماج شقاوت‌بارترین ضربات خود قرار دادند. آنها در این حملات وحشیانه، ۱۱ مجاهد خلق را شهید کردند، صدها نفر را مجروح و دچار نقص‌عضو و بیش از هزار نفر را به‌شدت مصدوم کردند و ۳۶مجاهد خلق مصدوم و مجروح را به‌گروگان گرفتند و بخشی از اموال را هم تخریب یا به‌سرقت بردند.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>
[[پرونده:حمله ششم و هفتم مرداد -یک زن مجاهد زخمی.JPG|alt=حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی از سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی]]
[[پرونده:حمله ششم و هفتم مرداد -یک زن مجاهد زخمی.JPG|alt=حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی از سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی]]
طاهر بومدرا[رئیس دفتر حقوق بشر یونامی و مشاور نماینده ویژه دبیر کل در مسائل مربوط به کمپ اشرف از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲] می‌گوید:<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref><blockquote>«آنها (نیروهای عراقی) از هامویها و بلدوزرها برای خراب کردن حصارها و دیوارهای اطراف اشرف استفاده کرده، بی هیچ ملاحظه ایی در تمامی جهات با سرعت حرکت کرده و تجمع ساکنین را هدف قرار دادند. نیروهای امنیتی عراقی پیاده و مسلح به باتون که بعضاً میخ دار هم بود، میله آهنی، چوب بیسبال، زنجیر، داس، تبر، گاز اشک آور، نارنجک‌های صوتی و آب فشار قوی بازور بداخل کمپ وارد شده و به صدها نفر از ساکنین غیر مسلح که زنجیر انسانی تشکیل داده بودند حمله کردند. در بعضی نقاط نیروهای مسلح عراقی بر روی ساکنین آتش گشودند. بر اساس برآورد بعضی از شاهدان عینی از نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، حمله بسیار خشونت بار بوده و ساعتها بطول انجامیده‌است تا اینکه بعداز نیمه شب متوقف شد. در صبح روز بعد، ۲۹ ژوئیه، نیروهای مسلح عراقی حوالی ساعت ۱۰۱۵ بداخل کمپ برگشته و در میدان لاله نزدیک ایستگاه آب کمپ اتراق کردند. آنها به همان طریق و با همان سلاحهای روز قبل به ساکنین حمله کردند. در پایگاه قرارگاه عملیاتی گریزلی (قرارگاه عملیاتی گریزلی) واحد رزمی ۱۳۴ نیروهای آمریکایی در سکوت نظاره گر وقایع بود».</blockquote>بعد از این حمله نیروهای عراقی د یک محاصرهٔ سنگین شامل منع تردد، منع ارتباط با عراقیان، محاصره پزشکی، لجستکی و جنگ روانی بوسیله بلندگوهای منصوب دورتادور اشرف را بر ساکنان کمپ اشرف آغاز کردند. این محاصره تا سال‌های بعد ادامه پیدا کرد.
طاهر بومدرا[رئیس دفتر حقوق بشر یونامی و مشاور نماینده ویژه دبیر کل در مسائل مربوط به کمپ اشرف از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲] می‌گوید:<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref><blockquote>«آنها (نیروهای عراقی) از هاموی‌ها و بلدوزرها برای خراب کردن حصارها و دیوارهای اطراف اشرف استفاده کرده، بی هیچ ملاحظه‌ایی در تمامی جهات با سرعت حرکت کرده و تجمع ساکنین را هدف قرار دادند. نیروهای امنیتی عراقی پیاده و مسلح به باتون که بعضاً میخ دار هم بود، میله آهنی، چوب بیسبال، زنجیر، داس، تبر، گاز اشک آور، نارنجک‌های صوتی و آب فشار قوی بازور بداخل کمپ وارد شده و به صدها نفر از ساکنین غیر مسلح که زنجیر انسانی تشکیل داده بودند حمله کردند. در بعضی نقاط نیروهای مسلح عراقی بر روی ساکنین آتش گشودند. بر اساس برآورد بعضی از شاهدان عینی از نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، حمله بسیار خشونت بار بوده و ساعتها بطول انجامیده‌است تا اینکه بعداز نیمه شب متوقف شد. در صبح روز بعد، ۲۹ ژوئیه، نیروهای مسلح عراقی حوالی ساعت ۱۰۱۵ بداخل کمپ برگشته و در میدان لاله نزدیک ایستگاه آب کمپ اتراق کردند. آنها به همان طریق و با همان سلاحهای روز قبل به ساکنین حمله کردند. در پایگاه قرارگاه عملیاتی گریزلی (قرارگاه عملیاتی گریزلی) واحد رزمی ۱۳۴ نیروهای آمریکایی در سکوت نظاره گر وقایع بود».</blockquote>بعد از این حمله نیروهای عراقی د یک محاصرهٔ سنگین شامل منع تردد، منع ارتباط با عراقیان، محاصره پزشکی، لجستکی و جنگ روانی به وسیله بلندگوهای منصوب دورتادور اشرف را بر ساکنان کمپ اشرف آغاز کردند. این محاصره تا سال‌های بعد ادامه پیدا کرد.


طاهر بومدرا در کتاب خود در این زمینه می‌نویسد: <blockquote>«واحد رزمی ۱۳۴، نیروهای آمریکایی، (که من آنها را بخاطر وسایل تجسسی الکترونیکی کنترل از راه دور شان «برادر بزرگ» می‌نامیدم) گزارش کردند نیروهای مسلح عراقی از ورود دکترهای عراقی و افسران پزشکی نیروهای آمریکایی به صحنه برای تخلیه مجروحین جلوگیری کردند. نیروهای عراقی همچنین از بعضی تلاش رسانه‌های خبری برای نزدیک شدن به منطقه ممانعت بعمل آوردند. آمبولانس‌های کمپ اشرف در تلاش پزشکان اشرفی برای انتقال مجروحین به بیمارستان اشرف در خلال حمله بارها مورد شلیک قرار گرفتند. در خلال مأموریت حقیقت یابی، یونامی آمبولانس‌هایی را که با گلوله سوراخ سوراخ شده بود مورد بازدید قرار داد».<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref> </blockquote>۳۶ تن از نفرات کمپ اشرف که توسط نیروهای عراقی دستگیرشده بودند دست به اعتصاب غذا زدند، اعتصاب غذای آنها ۷۲ روز طول کشید، که ۷ روز آن اعتصاب خشک بود، اما نهایتاً دولت عراق تحت فشارهای بین‌المللی ناگزیر شد آنها را آزاد کرده، به قرارگاه اشرف بازگرداند.
طاهر بومدرا در کتاب خود در این زمینه می‌نویسد: <blockquote>«واحد رزمی ۱۳۴، نیروهای آمریکایی، (که من آنها را بخاطر وسایل تجسسی الکترونیکی کنترل از راه دورشان «برادر بزرگ» می‌نامیدم) گزارش کردند نیروهای مسلح عراقی از ورود دکترهای عراقی و افسران پزشکی نیروهای آمریکایی به صحنه برای تخلیه مجروحین جلوگیری کردند. نیروهای عراقی همچنین از بعضی تلاش رسانه‌های خبری برای نزدیک شدن به منطقه ممانعت به عمل آوردند. آمبولانس‌های کمپ اشرف در تلاش پزشکان اشرفی برای انتقال مجروحین به بیمارستان اشرف در خلال حمله بارها مورد شلیک قرار گرفتند. در خلال مأموریت حقیقت یابی، یونامی آمبولانس‌هایی را که با گلوله سوراخ سوراخ شده بود مورد بازدید قرار داد».<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref> </blockquote>۳۶ تن از نفرات کمپ اشرف که توسط نیروهای عراقی دستگیرشده بودند دست به اعتصاب غذا زدند، اعتصاب غذای آنها ۷۲ روز طول کشید، که ۷ روز آن اعتصاب خشک بود، اما نهایتاً دولت عراق تحت فشارهای بین‌المللی ناگزیر شد آنها را آزاد کرده، به قرارگاه اشرف بازگرداند.


در این خصوص نیویورک تایمز از قول سخنگوی دولت عراق نوشت:<blockquote>«یک گروه ۳۶نفره از اعضای اپوزیسیون ایرانی، بعد از نزدیک به سه ماه بازداشت در عراق، آزاد شده‌اند. علی الدباغ می‌گوید، این افراد روز چهارشنبه به اشرف در شمال عراق بازگردانده شدند. جایی که نزدیک به ۳هزارو ۵۰۰تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از زمان تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ در آن‌جا محصور بوده‌اند».<ref>نیویورک تایمز - ۱۵ مهر ۱۳۸۸–۷ اکتبر ۲۰۰۹</ref></blockquote>
در این خصوص نیویورک تایمز از قول سخنگوی دولت عراق نوشت:<blockquote>«یک گروه ۳۶نفره از اعضای اپوزیسیون ایرانی، بعد از نزدیک به سه ماه بازداشت در عراق، آزاد شده‌اند. علی الدباغ می‌گوید، این افراد روز چهارشنبه به اشرف در شمال عراق بازگردانده شدند. جایی که نزدیک به ۳هزارو ۵۰۰تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از زمان تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ در آن‌جا محصور بوده‌اند».<ref>نیویورک تایمز - ۱۵ مهر ۱۳۸۸–۷ اکتبر ۲۰۰۹</ref></blockquote>
خط ۶۵۳: خط ۶۵۳:
مسعود رجوی دراین پیام به کارهای دیگر این افراد اشاره کرد:
مسعود رجوی دراین پیام به کارهای دیگر این افراد اشاره کرد:


«یادتان هست که پارسال همین ایام در تهران مشتی را به در سفارت انگلیس برده بود که تحت عنوان خانواده مجاهدین تظاهرات کنند که چرا فرزندانشان از لیست تروریستی درآمده‌اند… واقعاً که چه خانواده‌های مهربانی داریم و خودمان خبر نداریم! واقعاً چه عواطف سرشاری دارند که هم از ریخته شدن خون ما سپاسگزارند و هم از این که از لیست تروریستی خارج شده‌ایم بشدت نگران هستند!!»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۴۶۳</ref>
«یادتان هست که پارسال همین ایام در تهران مشتی را به در سفارت انگلیس برده بود که تحت عنوان خانواده مجاهدین تظاهرات کنند که چرا فرزندانشان از لیست تروریستی درآمده‌اند… واقعاً که چه خانواده‌های مهربانی داریم و خودمان خبر نداریم! واقعاً چه عواطف سرشاری دارند که هم از ریخته شدن خون ما سپاس‌گزارند و هم از این که از لیست تروریستی خارج شده‌ایم بشدت نگران هستند!!»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۴۶۳</ref>


طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در این باره می‌گوید:
طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در این باره می‌گوید:


«دفتر نخست وزیر، در همکاری با سفارت ایران در بغداد، ترتیب آنچه «دیدارهای خانوادگی» برخی سازمانهای غیردولتی که توسط دولت ایران اداره می‌شدند (در اصطلاح فعالین حقوق بشر به آنها سازمانهای دولتی غیردولتی می‌گوئیم) را داد تا اشرف را بی‌ثبات کند. با کمک ارتش عراق آنها در درب شیر چادر زدند و ۹ بلندگو را به چارچوب آهنی دروازه نصب کردند تا پیام‌های تهاجمی برای ساکنان پخش کنند. طی دو سال، تعداد بلندگوها به ۳۰۰ دستگاه رسید که روز و شب تهدیدات و توهینها را بسوی ساکنان فریاد می‌کرد».<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۵۲</ref>
«دفتر نخست وزیر، در همکاری با سفارت ایران در بغداد، ترتیب آنچه «دیدارهای خانوادگی» برخی سازمانهای غیردولتی که توسط دولت ایران اداره می‌شدند (در اصطلاح فعالین حقوق بشر به آنها سازمانهای دولتی غیردولتی می‌گوئیم) را داد تا اشرف را بی‌ثبات کند. با کمک ارتش عراق آنها در درب شیر چادر زدند و ۹ بلندگو را به چارچوب آهنی دروازه نصب کردند تا پیام‌های تهاجمی برای ساکنان پخش کنند. طی دو سال، تعداد بلندگوها به ۳۰۰ دستگاه رسید که روز و شب تهدیدات و توهین‌ها را بسوی ساکنان فریاد می‌کرد».<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۵۲</ref>


=== حمله دوم ارتش عراق به قرارگاه اشرف، ۱۹ فروردین ۱۳۹۰–۸ آوریل ۲۰۱۱ ===
=== حمله دوم ارتش عراق به قرارگاه اشرف، ۱۹ فروردین ۱۳۹۰–۸ آوریل ۲۰۱۱ ===
مقدمهٔ حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ از روز ۱۴ فروردین با ورود نیروهای عراقی با زرهی و سلاح‌های سنگین به بخش شمالی قرارگاه اشرف شروع شد، نیروهای لشکر ۵ عراق با ۳۰ نفر بر زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند، ساکنین اشرف به این امر اعتراض کردند، و در مقابل زرهی‌های نیروهای عراقی ایستادند، اصطکاک بین ساکنین و نیروهای عراقی ادامه داشت ت پنج‌شنبه شب ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ نیروهای بیشتری از طرف دولت عراق در شمال اشرف مستقر شده و ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح جمعه ۱۹ فروردین حمله گسترده از طرف نیروهایعراقی آغاز شد که منجر به یک قتل‌عام شد. تصاویری که ازین حمله توسط مجاهدین به رسانه‌ها مخابره شد حاکی ازین است که مجاهدین با دست خالی جلوی زرهی‌های مقاومت می‌کردند. این درگیری ۶ ساعت ادامه پیدا کرد، در مجموع ۳۶ نفر از مجاهدین با ضرب گلوله یا با زیر گرفتن توسط خودروی هاموی جان باختند و ۳۵۰ نفر مجروح شدند، همچنین ۶ نفر توسط نیروهای عراقی دستگیر شدند.
مقدمهٔ حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ از روز ۱۴ فروردین با ورود نیروهای عراقی با زرهی و سلاح‌های سنگین به بخش شمالی قرارگاه اشرف شروع شد، نیروهای لشکر ۵ عراق با ۳۰ نفر بر زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند، ساکنین اشرف به این امر اعتراض کردند، و در مقابل زرهی‌های نیروهای عراقی ایستادند، اصطکاک بین ساکنین و نیروهای عراقی ادامه داشت ت پنج‌شنبه شب ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ نیروهای بیشتری از طرف دولت عراق در شمال اشرف مستقر شده و ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح جمعه ۱۹ فروردین حمله گسترده از طرف نیروهای‌ عراقی آغاز شد که منجر به یک قتل‌عام شد. تصاویری که از این حمله توسط مجاهدین به رسانه‌ها مخابره شد حاکی از این است که مجاهدین با دست خالی جلوی زرهی‌های مقاومت می‌کردند. این درگیری ۶ ساعت ادامه پیدا کرد، در مجموع ۳۶ نفر از مجاهدین با ضرب گلوله یا با زیر گرفتن توسط خودروی هاموی جان باختند و ۳۵۰ نفر مجروح شدند، همچنین ۶ نفر توسط نیروهای عراقی دستگیر شدند.
[[پرونده:حمله 19 فروردین به کمپ اشرف.JPG|alt=حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|430x430پیکسل|حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف]]
[[پرونده:حمله 19 فروردین به کمپ اشرف.JPG|alt=حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|430x430پیکسل|حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف]]
طاهر بومدرا در این زمینه می‌گوید:<blockquote>بعدازظهر ۷ آوریل، ستونهای نیروهای عراقی از جمله تعدادی خودروهای مهندسی به اشرف وارد شدند. همان شب به من اطلاعاتی رسید که نیروهای آمریکایی که از قرارگاه عملیاتی وارهورس به قرارگاه عملیاتی گریزلی برای مأموریت نظارت آمده بودند اشرف را ترک کرده و این همراه با جابجایی غیرمعمول ارتش عراق در اطراف کمپ و حضور تعدادی از افسران ارشد عراقی منجمله ژنرال علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، ژنرال طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی و افسر دیگری با نام ژنرال ضیا فرمانده لشکر ۵ همه در اشرف، باعث شده بود که ساکنان آژیر خطر را بصدا در بیاورند.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۲</ref></blockquote>روایت صحنه از زبان طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی <blockquote>در ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد جمعه ۸ آوریل (۱۹ فروردین ۱۳۹۰)، بهزاد دوباره روی خط آمد. این بار او بمن گفت حمله آغاز شده‌است. ارتش عراق به داخل کمپ وارد شده بود و از یکان پیاده مکانیزه، مهندسی، نیروهای واکنش سریع و نیروهای ضد شورش استفاده می‌کرد. چند دقیقه بعد، تلفن زنگ زد و خبر رسید که دو تن از ساکنان کشته شدهاند. تا ساعت ۵بامداد، تعداد تلفات به ۱۲ کشته و تعداد بی‌شماری مجروح رسیده بود. ساعت ۷ صبح گزارش شد که تعداد کشته‌ها به ۱۶ نفر رسیده‌است. از آنجایی که ملکرت نماینده ویژه دبیرکل در خارج عراق بود، به معاون وی اسکوراتس بعنوان افسر برگزیده برای پایان دادن به خشونت  تلفن زدم. توافق کردیم که قدم مهم این است به خانه مشاور امنیت ملی فالح فیاض برویم. تماس با مقامات عراقی در روزهای معمول یک چالش بود چه رسد به صبح جمعه. تا وقتی که به خانه او برسیم ساعت ۹ صبح شده بود و تعداد کشته‌ها به ۲۲ نفر رسیده بود. ما از او خواستیم که اگر می‌خواهد زندگی افراد و تصویر ارتش عراق و در حقیقت تصویر ارائه شده از کشور را نجات دهد حمله را فوراً متوقف نماید. حمله به افراد حفاظت شده غیر مسلح توسط گردانهای امنیتی عراق غیرقابل قبول بود. واکنش فالح فیاض این بود شما در معرض شایعات دروغین محض قرار گرفته‌اید. من تلفن همراه خود را بیرون آورده و از او خواستم تا خودش با افراد در صحنه صحبت کند و خودش بشنود چه اتفاقی دارد می‌افتد. در عوض او تلفن خودش را زد. من حدس زدم او به معاونان خود حقی و صادق زنگ زد. فالح فیاض سپس تأکید کرد هیچ اتفاقی نیافتاده است فقط چند حادثه کوچک بوده که در آن سه تن از ساکنان خودشان را زیر چند خودرو انداختهاند. این سه تن به بیمارستان بعقوبه برده شدهاند. من از او درخواست اجازه دیدار از اشرف در همان روز را کردم. مشاور امنیت ملی، فالح فیاض، درخواستم را با این بهانه به من برگرداند که دیدار هفتگی من روز چهارشنبه انجام شده و دیدار دیگری در همان هفته نیاز نیست.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۳</ref></blockquote><blockquote>دادگاه سراسری اسپانیا در حکم ۲۰ تیرماه (۱۱ ژوییه ۲۰۱۱) شکایت علیه آمران و عاملان قتل‌عام [https://www.mojahedin.org/ '''مجاهدان'''] اشرف در روز ۱۹ فروردین را، که ۳۶ شهید و ۳۵۰ مجروح بر جای گذاشت، پذیرفت. طبق این حکم، مالکی نخست وزیر عراق، به مجرد کنار رفتن از مقام نخست وزیری و سلب مصونیت قضایی، به طور اتوماتیک به دادگاه احضار می‌شود. سپهبد غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق؛ که به دستور مالکی فرماندهی عملیات قتل‌عام در اشرف را در روز ۱۹ فروردین بر عهده داشت، سرهنگ جنایتکار، عبداللطیف العنابی، فرمانده گردان سرکوبگر در اشرف؛ و نیز سرگرد جاسم التمیمی، برای روز ۱۱ مهر (۳ اکتبر ۲۰۱۱) به دادگاه احضار شده‌اند. طبق فیلم‌ها و اسناد موجود، تمیمی همان جنایتکاری است که در قتل‌عام ۱۹ فروردین شخصاً با تیراندازی مستقیم، شماری از ساکنان اشرف را هدف قرار داد و به قتل رساند. دادگاه همچنین از آقای اد ملکرت نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در عراق و آقای استراون استیونسون رئیس هیئت رابطه با عراق در پارلمان اروپا، دعوت کرد در دادگاه شهادت بدهند.<ref>[https://www.iranncr.org/سال-هزار-و-سیصد-و-نود/2634-حکم-دادگاه-اسپانیا-علیه-مالکی-و-احضار-سه-تن-از-جنایتکاران-به-خاطر-قتل-عام-۱۹فروردین-در-اشرف.html دبیرخانه شورای ملی مقاومت] ۲۳ تیر ۱۳۹۰ (۱۴ ژوییه۲۰۱۱)</ref><ref>وبسایت [https://www.maryam-rajavi.com/item/maryam-rajavi-spanish-court-ruling-2 مریم رجوی]</ref></blockquote>بعد از این حمله موجی از محکومیت‌های بین‌المللی به راه افتاد، از جمله روز ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۱ دبیر کل سازمان ملل در جلسه شورای امنیت از درگیری‌های خشونت‌آمیز اخیر در «اردوگاه اشرف» انتقاد کرد. بان کی‌مون خاطرنشان کرد که تحقیقات دربارهٔ درگیری‌های خونین ماه آوریل در «کمپ اشرف» پیشرفتی نداشته‌است.<ref>وبسایت [http://www.dw.com/fa-ir/دبیرکل-سازمان-ملل-خواهان-حل-مشکل-اردوگاه-اشرف-شد/a-15253836 دویچه وله فارسی]</ref>
طاهر بومدرا در این زمینه می‌گوید:<blockquote>بعدازظهر ۷ آوریل، ستونهای نیروهای عراقی از جمله تعدادی خودروهای مهندسی به اشرف وارد شدند. همان شب به من اطلاعاتی رسید که نیروهای آمریکایی که از قرارگاه عملیاتی وارهورس به قرارگاه عملیاتی گریزلی برای مأموریت نظارت آمده بودند اشرف را ترک کرده و این همراه با جابجایی غیرمعمول ارتش عراق در اطراف کمپ و حضور تعدادی از افسران ارشد عراقی منجمله ژنرال علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، ژنرال طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی و افسر دیگری با نام ژنرال ضیا فرمانده لشکر ۵ همه در اشرف، باعث شده بود که ساکنان آژیر خطر را به صدا در بیاورند.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۲</ref></blockquote>روایت صحنه از زبان طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی <blockquote>در ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد جمعه ۸ آوریل (۱۹ فروردین ۱۳۹۰)، بهزاد دوباره روی خط آمد. این بار او بمن گفت حمله آغاز شده‌است. ارتش عراق به داخل کمپ وارد شده بود و از یکان پیاده مکانیزه، مهندسی، نیروهای واکنش سریع و نیروهای ضد شورش استفاده می‌کرد. چند دقیقه بعد، تلفن زنگ زد و خبر رسید که دو تن از ساکنان کشته شده‌اند. تا ساعت ۵بامداد، تعداد تلفات به ۱۲ کشته و تعداد بی‌شماری مجروح رسیده بود. ساعت ۷ صبح گزارش شد که تعداد کشته‌ها به ۱۶ نفر رسیده‌است. از آنجایی که ملکرت نماینده ویژه دبیرکل در خارج عراق بود، به معاون وی اسکوراتس بعنوان افسر برگزیده برای پایان دادن به خشونت  تلفن زدم. توافق کردیم که قدم مهم این است به خانه مشاور امنیت ملی فالح فیاض برویم. تماس با مقامات عراقی در روزهای معمول یک چالش بود چه رسد به صبح جمعه. تا وقتی که به خانه او برسیم ساعت ۹ صبح شده بود و تعداد کشته‌ها به ۲۲ نفر رسیده بود. ما از او خواستیم که اگر می‌خواهد زندگی افراد و تصویر ارتش عراق و در حقیقت تصویر ارائه شده از کشور را نجات دهد حمله را فوراً متوقف نماید. حمله به افراد حفاظت شده غیر مسلح توسط گردانهای امنیتی عراق غیرقابل قبول بود. واکنش فالح فیاض این بود شما در معرض شایعات دروغین محض قرار گرفته‌اید. من تلفن همراه خود را بیرون آورده و از او خواستم تا خودش با افراد در صحنه صحبت کند و خودش بشنود چه اتفاقی دارد می‌افتد. در عوض او تلفن خودش را زد. من حدس زدم او به معاونان خود حقی و صادق زنگ زد. فالح فیاض سپس تأکید کرد هیچ اتفاقی نیافتاده است فقط چند حادثه کوچک بوده که در آن سه تن از ساکنان خودشان را زیر چند خودرو انداخته‌اند. این سه تن به بیمارستان بعقوبه برده شده‌اند. من از او درخواست اجازه دیدار از اشرف در همان روز را کردم. مشاور امنیت ملی، فالح فیاض، درخواستم را با این بهانه به من برگرداند که دیدار هفتگی من روز چهارشنبه انجام شده و دیدار دیگری در همان هفته نیاز نیست.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۳</ref></blockquote><blockquote>دادگاه سراسری اسپانیا در حکم ۲۰ تیرماه (۱۱ ژوییه ۲۰۱۱) شکایت علیه آمران و عاملان قتل‌عام [https://www.mojahedin.org/ '''مجاهدان'''] اشرف در روز ۱۹ فروردین را، که ۳۶ شهید و ۳۵۰ مجروح بر جای گذاشت، پذیرفت. طبق این حکم، مالکی نخست وزیر عراق، به مجرد کنار رفتن از مقام نخست وزیری و سلب مصونیت قضایی، به طور اتوماتیک به دادگاه احضار می‌شود. سپهبد غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق؛ که به دستور مالکی فرماندهی عملیات قتل‌عام در اشرف را در روز ۱۹ فروردین بر عهده داشت، سرهنگ جنایتکار، عبداللطیف العنابی، فرمانده گردان سرکوبگر در اشرف؛ و نیز سرگرد جاسم التمیمی، برای روز ۱۱ مهر (۳ اکتبر ۲۰۱۱) به دادگاه احضار شده‌اند. طبق فیلم‌ها و اسناد موجود، تمیمی همان جنایتکاری است که در قتل‌عام ۱۹ فروردین شخصاً با تیراندازی مستقیم، شماری از ساکنان اشرف را هدف قرار داد و به قتل رساند. دادگاه همچنین از آقای اد ملکرت نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در عراق و آقای استراون استیونسون رئیس هیئت رابطه با عراق در پارلمان اروپا، دعوت کرد در دادگاه شهادت بدهند.<ref>[https://www.iranncr.org/سال-هزار-و-سیصد-و-نود/2634-حکم-دادگاه-اسپانیا-علیه-مالکی-و-احضار-سه-تن-از-جنایتکاران-به-خاطر-قتل-عام-۱۹فروردین-در-اشرف.html دبیرخانه شورای ملی مقاومت] ۲۳ تیر ۱۳۹۰ (۱۴ ژوییه۲۰۱۱)</ref><ref>وبسایت [https://www.maryam-rajavi.com/item/maryam-rajavi-spanish-court-ruling-2 مریم رجوی]</ref></blockquote>بعد از این حمله موجی از محکومیت‌های بین‌المللی به راه افتاد، از جمله روز ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۱ دبیر کل سازمان ملل در جلسه شورای امنیت از درگیری‌های خشونت‌آمیز اخیر در «اردوگاه اشرف» انتقاد کرد. بان کی‌مون خاطرنشان کرد که تحقیقات دربارهٔ درگیری‌های خونین ماه آوریل در «کمپ اشرف» پیشرفتی نداشته‌است.<ref>وبسایت [http://www.dw.com/fa-ir/دبیرکل-سازمان-ملل-خواهان-حل-مشکل-اردوگاه-اشرف-شد/a-15253836 دویچه وله فارسی]</ref>


== انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به [[کمپ لیبرتی|لیبرتی]] ==
== انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به [[کمپ لیبرتی|لیبرتی]] ==
[[پرونده:جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف به لیبرتی.JPG|alt=جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به لیبرتی|بندانگشتی|جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف به لیبرتی]]
[[پرونده:جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف به لیبرتی.JPG|alt=جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به لیبرتی|بندانگشتی|جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف به لیبرتی]]
دولت عراق پس از آخرین حمله در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ (۸ آوریل ۲۰۱۱)، برای خروج اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف یک ضرب الأجل تا پایان سال میلادی تعیین و آنها را تهدید به حمله مجدد کرد. برای خروج از این بحران مارتین کوبلر رئیس یونامی [هیئت ویژه سازمان ملل برای همیاری در عراق] با دولت عراق یادداشت تفاهمی را فراهم کرد که بر اساس آن ساکنان قرارگاه اشرف به [[کمپ لیبرتی|قرارگاه لیبرتی]] منتقل شوند، این یاداداشت تفاهم (MoU) به امضای فالح الفیاض مشاور امنیتی دولت عراق و مارتین کوبلر رئیس یونامی رسید و سازمان ماجهدین خلق آنرا پذیرفت
دولت عراق پس از آخرین حمله در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ (۸ آوریل ۲۰۱۱)، برای خروج اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف یک ضرب الأجل تا پایان سال میلادی تعیین و آنها را تهدید به حمله مجدد کرد. برای خروج از این بحران مارتین کوبلر رئیس یونامی [هیئت ویژه سازمان ملل برای همیاری در عراق] با دولت عراق یادداشت تفاهمی را فراهم کرد که بر اساس آن ساکنان قرارگاه اشرف به [[کمپ لیبرتی|قرارگاه لیبرتی]] منتقل شوند، این یاداداشت تفاهم (MoU) به امضای فالح الفیاض مشاور امنیتی دولت عراق و مارتین کوبلر رئیس یونامی رسید و سازمان مجاهدین خلق آنرا پذیرفت


این پذیرش پس از آن صورت گرفت که هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا شرط تمکین دولت آمریکا به حکم دادگاه آمریکایی برای خروج از سازمان مجاهدین از لیست تروریستی را جابجایی اعضای این سازمان از محل زندگی سی ساله خود به لیبرتی اعلام کرد. [[کمپ لیبرتی]] یک پایگاه نظامی با وسعت تقریبی ۳۰ کیلومتر، متعلق به نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا در نزدیکی فرودگاه بغداد است که در سال ۲۰۱۲ بخش کوچکی از آن (درحدود ۲٫۵ کیلومتر مربع) توسط [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] مورد استفاده قرارگرفت.
این پذیرش پس از آن صورت گرفت که هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا شرط تمکین دولت آمریکا به حکم دادگاه آمریکایی برای خروج از سازمان مجاهدین از لیست تروریستی را جابجایی اعضای این سازمان از محل زندگی سی ساله خود به لیبرتی اعلام کرد. [[کمپ لیبرتی]] یک پایگاه نظامی با وسعت تقریبی ۳۰ کیلومتر، متعلق به نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا در نزدیکی فرودگاه بغداد است که در سال ۲۰۱۲ بخش کوچکی از آن (درحدود ۲٫۵ کیلومتر مربع) توسط [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] مورد استفاده قرارگرفت.


اگر چه مارتین کوبلر نسبت به رعایت حقوق بشر آنها در [[کمپ لیبرتی]] اطمینان داده بود، آنها در [[کمپ لیبرتی|لیبرتی]] نیز شرایطی مشابه اشرف داشته و کماکان حق خروج آزادانه از کمپ را نداشته و تحت محاصره لجستبکی، بزشکی و گاه غذایی … بودند.<ref>Camp Ashraf & [https://www.ncr-iran.org/en/about/camp-ashraf-liberty Liberty]</ref>
اگر چه مارتین کوبلر نسبت به رعایت حقوق بشر آنها در [[کمپ لیبرتی]] اطمینان داده بود، آنها در [[کمپ لیبرتی|لیبرتی]] نیز شرایطی مشابه اشرف داشته و کماکان حق خروج آزادانه از کمپ را نداشته و تحت محاصره لجستیکی، پزشکی و گاه غذایی … بودند.<ref>Camp Ashraf & [https://www.ncr-iran.org/en/about/camp-ashraf-liberty Liberty]</ref>


همچنین این کمپ به دفعات مورد حمله موشکی قرار گرفت که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از ساکنان شد.
همچنین این کمپ به دفعات مورد حمله موشکی قرار گرفت که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از ساکنان شد.
خط ۶۷۸: خط ۶۷۸:
هنگام جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به لیبرتی تحت فشار حکومت ایران از طرف دولت عراق به آنها اجازه انتقال یا فروش امواشان داده نشد. نهایتاً بر اساس یک یادداشت تفاهم ۱۰۰ نفر از ساکنان در قرارگاه اشرف برای حفاظت اموال ساکنان اشرف تا تعیین تکلیف نهایی در اشرف ماندند و یونامی و دولت عراق تعهد دادند که از آنها حفاظت نمایند.
هنگام جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به لیبرتی تحت فشار حکومت ایران از طرف دولت عراق به آنها اجازه انتقال یا فروش امواشان داده نشد. نهایتاً بر اساس یک یادداشت تفاهم ۱۰۰ نفر از ساکنان در قرارگاه اشرف برای حفاظت اموال ساکنان اشرف تا تعیین تکلیف نهایی در اشرف ماندند و یونامی و دولت عراق تعهد دادند که از آنها حفاظت نمایند.


با وجود تمامی تعهدات سحرگاه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اول سپتامبر ۲۰۱۳ تعداد زیادی نیروی عراقی با یونیفرم رسمی ارتش عراق با تجهیزات کامل و سلاح‌های مجهز به صدا خفه کن، از چند نقطه وارد اشرف شدند، و دریک اعدام فراقضایی ۵۲ از صد باقی مانده ساکنین در کمپ اشرف را کشته، اسیر کرده و سپس با دست بسته تیرخلاص زدند. آنها همچنین وارد بیمارستان اشرف شده و افرادی را بر روی تخت بیمارستان قتل‌عام نمودند. علاوه بر آن ۷ نفر از جمله ۶ زن را به گروگان گرفتند که هنوز از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. اسامی افراد کشته شده در حادثه ۱۰ شهریور اشرف عبارت است از زهره قائمی، گیتی گیوه چیان، میترا باقرزاده، ژیلا طلوع، فاطمه کامیاب، مریم حسینی، مهدی فتح‌الله‌نژاد، احمد بوستانی، محمدرضا وشاق، محمد گرجی، علی فیض شبگاهی، نبی سیف، علی اصغر قدیری، حمید باطبی، میرحسین مدنی، علیرضا پورمحمد، علیرضا خوشنویس، علی اصغر مکانیک، سیدعلی سید احمدی، مجید فردی شیویاری، شجاع‌الدین متولی جلالی، محمد جعفرزاده، محمودرضا صفوی، اردشیر شریفیان، کورش سعیدی، قباد سعیدپور، شاهرخ اوحدی، فریبرز شیخ‌الاسلام، ابراهیم اسدی، غلامعباس گرمابی، ناصر سرابی، بیژن میرزایی، رحمت بلوک نخجیری، ابوالقاسم رضوانی، سیدعلی اصغر عمادی چاشمی، محمدعلی محمودی، حسین سلطانی بابوکانی، حسین مام رسولی، عبدالحلیم (عظیم) نارویی، سعید نورسی، حمید صابری لیف شاگردی، شهرام یاسری، سیروس فتحی مغانجوقی، ناصر کرمانیان، امیرحسین افضل‌نیا، رحمان منانی، حسن غلامپور توبیجاری، حسن جباری، یاسر حاجیان، ناصر حبشی، امیرمسعود نظری، سعید اخوان هاشمی».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/136117/حماسه-۱۰شهریور-در-اشرف سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
با وجود تمامی تعهدات سحرگاه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اول سپتامبر ۲۰۱۳ تعداد زیادی نیروی عراقی با یونیفرم رسمی ارتش عراق با تجهیزات کامل و سلاح‌های مجهز به صدا خفه کن، از چند نقطه وارد اشرف شدند، و دریک اعدام فراقضایی ۵۲ نفر از صد نفر باقی مانده ساکنین در کمپ اشرف را کشته، اسیر کرده و سپس با دست بسته تیرخلاص زدند. آنها همچنین وارد بیمارستان اشرف شده و افرادی را بر روی تخت بیمارستان قتل‌عام نمودند. علاوه بر آن ۷ نفر از جمله ۶ زن را به گروگان گرفتند که هنوز از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. اسامی افراد کشته شده در حادثه ۱۰ شهریور اشرف عبارت است از زهره قائمی، گیتی گیوه چیان، میترا باقرزاده، ژیلا طلوع، فاطمه کامیاب، مریم حسینی، مهدی فتح‌الله‌نژاد، احمد بوستانی، محمدرضا وشاق، محمد گرجی، علی فیض شبگاهی، نبی سیف، علی اصغر قدیری، حمید باطبی، میرحسین مدنی، علیرضا پورمحمد، علیرضا خوشنویس، علی اصغر مکانیک، سیدعلی سید احمدی، مجید فردی شیویاری، شجاع‌الدین متولی جلالی، محمد جعفرزاده، محمودرضا صفوی، اردشیر شریفیان، کورش سعیدی، قباد سعیدپور، شاهرخ اوحدی، فریبرز شیخ‌الاسلام، ابراهیم اسدی، غلامعباس گرمابی، ناصر سرابی، بیژن میرزایی، رحمت بلوک نخجیری، ابوالقاسم رضوانی، سیدعلی اصغر عمادی چاشمی، محمدعلی محمودی، حسین سلطانی بابوکانی، حسین مام رسولی، عبدالحلیم (عظیم) نارویی، سعید نورسی، حمید صابری لیف شاگردی، شهرام یاسری، سیروس فتحی مغانجوقی، ناصر کرمانیان، امیرحسین افضل‌نیا، رحمان منانی، حسن غلامپور توبیجاری، حسن جباری، یاسر حاجیان، ناصر حبشی، امیرمسعود نظری، سعید اخوان هاشمی».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/136117/حماسه-۱۰شهریور-در-اشرف سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
[[پرونده:بیمارستان اشرف.JPG|alt=بیمارستان اشرف- قتل‌عام ده شهریور از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|بیمارستان اشرف- قتل‌عام ده شهریور]]
[[پرونده:بیمارستان اشرف.JPG|alt=بیمارستان اشرف- قتل‌عام ده شهریور از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|بیمارستان اشرف- قتل‌عام ده شهریور]]
۴۲ نفر دیگر که از این حمله جان سالم بدر برده بودند ۱۰ روز بعد به کمپ لیبرتی منتقل شدند.
۴۲ نفر دیگر که از این حمله جان سالم بدر برده بودند ۱۰ روز بعد به کمپ لیبرتی منتقل شدند.


این انتقال طبق طرح مشترک یونامی و سفارت آمریکا برای انتقال آخرین گروه از ساکنان ا شرف به لیبرتی به تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۳ دولت عراق کلیه اموال اشرف را حفاظت و ضمانت خواهد کرد و به ساکنان اجازه فروش اموالشان در هر زمانی را خواهد داد. روز بعد (۶ سپتامبر) خانم الیزابت جونز معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک در نامه به خانم رجوی نوشت در صورت موافقت ساکنان با طرح فوق سازمان ملل به فراهم کردن حفاظت از اموال در اشرف از طریق به‌کارگیری یک شرکت حفاظتی محلی مورد اعتماد کمک خواهد نمود. سفارت آمریکا تمامی‌توان خود را برای حمایت از این تلاشها به‌کار خواهد بست.<ref name=":0">ماده ۸۱ بیانیه سی و ششمین سالگرد تأسیس [https://www.hambastegimeli.com/70899- شورای ملی مقاومت ایران]</ref> البته در عمل تمامی اموال ساکنان اشرف، توسط نیروهای عراقی به سرقت رفت، شورای ملی مقاومت در این زمینه بارها و بارها با صدور اطلاعیه‌هایی نسبت به غارت اموال ساکنان اشرف اعتراض کرد.
این انتقال طبق طرح مشترک یونامی و سفارت آمریکا برای انتقال آخرین گروه از ساکنان ا شرف به لیبرتی به تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۳ دولت عراق کلیه اموال اشرف را حفاظت و ضمانت خواهد کرد و به ساکنان اجازه فروش اموالشان در هر زمانی را خواهد داد. روز بعد (۶ سپتامبر) خانم الیزابت جونز معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک در نامه به خانم رجوی نوشت در صورت موافقت ساکنان با طرح فوق سازمان ملل به فراهم کردن حفاظت از اموال در اشرف از طریق به‌کارگیری یک شرکت حفاظتی محلی مورد اعتماد کمک خواهد نمود. سفارت آمریکا تمامی‌توان خود را برای حمایت از این تلاش‌ها به‌کار خواهد بست.<ref name=":0">ماده ۸۱ بیانیه سی و ششمین سالگرد تأسیس [https://www.hambastegimeli.com/70899- شورای ملی مقاومت ایران]</ref> البته در عمل تمامی اموال ساکنان اشرف، توسط نیروهای عراقی به سرقت رفت، شورای ملی مقاومت در این زمینه بارها و بارها با صدور اطلاعیه‌هایی نسبت به غارت اموال ساکنان اشرف اعتراض کرد.


[https://www.mojahedin.org/sp/اسناد-قتل-عام-اشرف---10-شهریور-1392 اسناد قتل‌عام ده شهریور در اشرف]<ref>[https://www.mojahedin.org/sp/اسناد-قتل-عام-اشرف---10-شهریور-1392 اسناد قتل‌عام اشرف]</ref>
[https://www.mojahedin.org/sp/اسناد-قتل-عام-اشرف---10-شهریور-1392 اسناد قتل‌عام ده شهریور در اشرف]<ref>[https://www.mojahedin.org/sp/اسناد-قتل-عام-اشرف---10-شهریور-1392 اسناد قتل‌عام اشرف]</ref>


== انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از عراق به آلبانی ==
== انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از عراق به آلبانی ==
حملات به کمپ لیبرتی همانند کمپ اشرف علیرغم تضمین‌های دولت آمریکا ادامه یافت. همچنین کوبلر رئیس یونامی پیش ازین به ساکنین تضمین داده بود که کمپ لیبرتی یک محل ترانزیت موقت «TTL» خواهد بود و ساکنین از آنجا به کشورهای ثالث منتقل خواهند شد.
حملات به کمپ لیبرتی همانند کمپ اشرف علیرغم تضمین‌های دولت آمریکا ادامه یافت. همچنین کوبلر رئیس یونامی پیش از این به ساکنین تضمین داده بود که کمپ لیبرتی یک محل ترانزیت موقت «TTL» خواهد بود و ساکنین از آنجا به کشورهای ثالث منتقل خواهند شد.


در یکی از این حملات که در شبانگاه ۷ آبان ۱۳۹۴با استفاده از موشکهای ۲۴۰ میلیمتری تقویت شده با قدرت بالای انفجاری، موسوم به «فلق» لیبرتی که یک محل کوچک با بنگال‌های متراکم بود، مورد حمله قرار گرفت، در این حمله ۲۴ نفر از ساکنان لیبرتی جان باختند، و خسارات مادی فراوانی به اموال و محل سکونت ساکنان وارد شد، این حمله نشان داد که هیچ تضمین امنیتی وجود ندارد و دولت ایران قصد نابودی ساکنان لیبرتی را دارد.
در یکی از این حملات که در شبانگاه ۷ آبان ۱۳۹۴با استفاده از موشکهای ۲۴۰ میلیمتری تقویت شده با قدرت بالای انفجاری، موسوم به «فلق» لیبرتی که یک محل کوچک با بنگال‌های متراکم بود، مورد حمله قرار گرفت، در این حمله ۲۴ نفر از ساکنان لیبرتی جان باختند، و خسارات مادی فراوانی به اموال و محل سکونت ساکنان وارد شد، این حمله نشان داد که هیچ تضمین امنیتی وجود ندارد و دولت ایران قصد نابودی ساکنان لیبرتی را دارد.


در بیانیه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت در این باره آمده‌است:<blockquote>«هدف خامنه‌ای، نه خروج زنان و مردان مجاهد از عراق، بلکه منحصراً نابود کردن یا به تسلیم واداشتن آنهاست». به همین خاطر «مقاومت ایران در یک‌سال گذشته به‌طور گسترده و فشرده تلاشهای خود را در ارتباط با لیبرتی بر روی دو مؤلفه متمرکز کرده بود: انتقال مجاهدین از لیبرتی به خارج از عراق، و تأمین حفاظت آنها تا زمانی که در عراق هستند».<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم  شورای ملی مقاومت] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>نهایتاً پس از تلاش‌های بین‌المللی مریم رجوی و کار با کمیساریای عالی پناهندگان و دولت آمریکا، پس از ملاقاتی که بین رهبران مجاهدین با سالی بریشا نخست وزیر وقت آلبانی انجام شد، این کشور پذیرفت که ساکنین اشرف را به عنوان پناهنده بپذیرد
در بیانیه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت در این باره آمده‌است:<blockquote>«هدف خامنه‌ای، نه خروج زنان و مردان مجاهد از عراق، بلکه منحصراً نابود کردن یا به تسلیم واداشتن آنهاست». به همین خاطر «مقاومت ایران در یک‌سال گذشته به‌طور گسترده و فشرده تلاش‌های خود را در ارتباط با لیبرتی بر روی دو مؤلفه متمرکز کرده بود: انتقال مجاهدین از لیبرتی به خارج از عراق، و تأمین حفاظت آنها تا زمانی که در عراق هستند».<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم  شورای ملی مقاومت] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>نهایتاً پس از تلاش‌های بین‌المللی مریم رجوی و کار با کمیساریای عالی پناهندگان و دولت آمریکا، پس از ملاقاتی که بین رهبران مجاهدین با سالی بریشا نخست وزیر وقت آلبانی انجام شد، این کشور پذیرفت که ساکنین اشرف را به عنوان پناهنده بپذیرد


از نیمه بهمن ۱۳۹۴ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ طی تقریباً ۷ ماه ساکنان زندان لیبرتی طی ۵۳ نوبت پرواز به خارج عراق و عمدتاً به آلبانی منتقل شدند. این پیروزی بزرگی برای مجاهدین بود و این انتقال را «هجرت بزرگ»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/204889/انتقال-موفقیت-آمیز-مجاهدین-از-لیبرتی-به-آلبانی-(هجرت-بزرگ) سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> نامیدند.
از نیمه بهمن ۱۳۹۴ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ طی تقریباً ۷ ماه ساکنان زندان لیبرتی طی ۵۳ نوبت پرواز به خارج عراق و عمدتاً به آلبانی منتقل شدند. این پیروزی بزرگی برای مجاهدین بود و این انتقال را «هجرت بزرگ»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/204889/انتقال-موفقیت-آمیز-مجاهدین-از-لیبرتی-به-آلبانی-(هجرت-بزرگ) سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> نامیدند.
خط ۶۹۷: خط ۶۹۷:
دولت ایران نارضایتی خود را از خروج اعضای مجاهدین در عراق را بارها به اطلاع طرف عراقی رسانده بود،
دولت ایران نارضایتی خود را از خروج اعضای مجاهدین در عراق را بارها به اطلاع طرف عراقی رسانده بود،


کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت در این باره نوشت:<blockquote>«در جریان سفر مشاور امنیت ملی عراق به تهران در اوایل شهریور، پاسدار شمخانی دبیر شورایعالی امنیت آخوندها و همچنین سرکردگان اطلاعات و نیروی قدس در مورد بر باد رفتن سرمایه‌گذاری ۱۴ساله روی برگه‌های دستگیری انترپل و احکام ساختگی دستگیری با مُهر قضاییه عراق، به او هشدار دادند و از او به جدّ خواستند همکاریهای لازم را برای شلیک موشک به لیبرتی به‌عمل آورد و مهمتر از آن، جلوی خروج ۶۰نفر را بگیرد و آنها را دستگیر و به رژیم تحویل بدهد».<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>همچنین دولت ایران از این که برای خروج اعضای سازمان مجاهدین از عراق فشار آورده بود ابراز پشیمانی کرد.<blockquote>«یکی از سرکردگان رژیم در این باره خاطرنشان کرده‌است: سیاست اولیه ما استقبال از خروج منافقین از عراق بود اما حالا خیلی‌ها پشیمان هستند، چون سازمان توانست همه آنها را خارج کند و هیچ‌کدام از کارهای ما برای نابود کردن آنها در عراق و یا دستگیری سران آنها به جایی نرسید. آنها حتی همه مدارک شان را با خودشان بردند و نگذاشتند حتی یک برگ هم به‌دست ما بیفتد. ما وقتی دیدیم خروج منافقین از عراق متوقف نخواهد شد، از ایرج مسجدی (سفیر ایران در عراق) و تیم قدس در عراق خواستیم تا برنامه ترور کادر رهبری مجاهدین را در عراق در دستور کار قرار بدهند».<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>اما مجاهدین توانستند به سلامت و بدون هیچ حادثه یا خونریزی عراق را ترک کنند. مجاهدین این انتقال را «'''[https://www.mojahedin.org/news/204889/انتقال-موفقیت-آمیز-مجاهدین-از-لیبرتی-به-آلبانی-(هجرت-بزرگ) هجرت بزرگ]'''» و آغاز فاز تهاجم می‌نامند. آنها استراتژی خود را برای سرنگونی آخوندها هم اکنون استراتژی هزار اشرف و کانون‌های شورشی اعلام نموده‌اند.
کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت در این باره نوشت:<blockquote>«در جریان سفر مشاور امنیت ملی عراق به تهران در اوایل شهریور، پاسدار شمخانی دبیر شورایعالی امنیت آخوندها و همچنین سرکردگان اطلاعات و نیروی قدس در مورد بر باد رفتن سرمایه‌گذاری ۱۴ساله روی برگه‌های دستگیری انترپل و احکام ساختگی دستگیری با مُهر قضاییه عراق، به او هشدار دادند و از او به جدّ خواستند همکاریهای لازم را برای شلیک موشک به لیبرتی به‌عمل آورد و مهمتر از آن، جلوی خروج ۶۰نفر را بگیرد و آنها را دستگیر و به رژیم تحویل بدهد».<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>همچنین دولت ایران از این که برای خروج اعضای سازمان مجاهدین از عراق فشار آورده بود ابراز پشیمانی کرد.<blockquote>«یکی از سرکردگان رژیم در این باره خاطرنشان کرده‌است: سیاست اولیه ما استقبال از خروج منافقین از عراق بود اما حالا خیلی‌ها پشیمان هستند، چون سازمان توانست همه آنها را خارج کند و هیچ‌کدام از کارهای ما برای نابود کردن آنها در عراق و یا دستگیری سران آنها به جایی نرسید. آنها حتی همه مدارکشان را با خودشان بردند و نگذاشتند حتی یک برگ هم به‌دست ما بیفتد. ما وقتی دیدیم خروج منافقین از عراق متوقف نخواهد شد، از ایرج مسجدی (سفیر ایران در عراق) و تیم قدس در عراق خواستیم تا برنامه ترور کادر رهبری مجاهدین را در عراق در دستور کار قرار بدهند».<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>اما مجاهدین توانستند به سلامت و بدون هیچ حادثه یا خونریزی عراق را ترک کنند. مجاهدین این انتقال را «'''[https://www.mojahedin.org/news/204889/انتقال-موفقیت-آمیز-مجاهدین-از-لیبرتی-به-آلبانی-(هجرت-بزرگ) هجرت بزرگ]'''» و آغاز فاز تهاجم می‌نامند. آنها استراتژی خود را برای سرنگونی آخوندها هم اکنون استراتژی هزار اشرف و کانون‌های شورشی اعلام نموده‌اند.


در مراسم گردهمایی ایرانیان در روز شنبه ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶–۱ ژوئیه ۲۰۱۷- اعضای مجاهدین مستقر در آلبانی در این برنامه از طریق تل‌کنفرانس شرکت کردند، چند نفر از فرماندهان و مسؤلان بالای سازمان مجاهدین خلق ایران و فرماندهان ارتش آزادیبخش در این مراسم با ایرانیان شرکت کننده در گردهمایی پاریس سخن گفتند.
در مراسم گردهمایی ایرانیان در روز شنبه ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶–۱ ژوئیه ۲۰۱۷- اعضای مجاهدین مستقر در آلبانی در این برنامه از طریق تله کنفرانس شرکت کردند، چند نفر از فرماندهان و مسؤلان بالای سازمان مجاهدین خلق ایران و فرماندهان ارتش آزادیبخش در این مراسم با ایرانیان شرکت کننده در گردهمایی پاریس سخن گفتند.


صدیقه حسینی مسؤل اول پیشین سازمان مجاهدین خلق ایران گفت:<blockquote>«ما برای جان بدر بردن به این‌جا نیامده‌ایم، ما برای جنگ صدبرابر علیه نظام جهل و جور و آخوندی اینجا هستیم ما با پشتوانه مسیر طی شده، و با چشم‌اندازهای بسیار روشن، مصمم تر از همیشه پرتوان وپرتلاش برای تحقق آزادی مردم ایران دمی از پای نخواهیم نشست و به آن متعهد هستیم. دشمن ضد بشر و خونریز باید بداند که از نبرد بی‌امانمان برای سرنگونی خلاص نخواهد شد.»<ref>سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران - ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶</ref></blockquote>
صدیقه حسینی مسؤل اول پیشین سازمان مجاهدین خلق ایران گفت:<blockquote>«ما برای جان بدر بردن به این‌جا نیامده‌ایم، ما برای جنگ صدبرابر علیه نظام جهل و جور و آخوندی اینجا هستیم ما با پشتوانه مسیر طی شده، و با چشم‌اندازهای بسیار روشن، مصمم‌تر از همیشه پرتوان و پرتلاش برای تحقق آزادی مردم ایران دمی از پای نخواهیم نشست و به آن متعهد هستیم. دشمن ضد بشر و خونریز باید بداند که از نبرد بی‌امانمان برای سرنگونی خلاص نخواهد شد.»<ref>سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران - ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶</ref></blockquote>


== پانویس ==
== پانویس ==

منوی ناوبری