کاربر:Javad/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۸: خط ۷۸:
انگیزهٔ من همان‌طور که در اعلامیهٔ سازمان چه آنهائی که الان داده شده و چه آنهائی که از همان ابتدا و آغاز این ماجرا مطرح شد و چه توضیحاتی که همان ابتدا سازمان به شورای انقلاب داد روشن و مشخص است که تنها و تنها به خاطر کشف رد یا، شبکه‌ها، عوامل، شیوه‌ها و نحوهٔ توطئه‌های سیا و بقایای ساواک در ایران علیه انقلاب و مردم بود و هیچ انگیزهٔ خاص دیگری مطرح نبوده.
انگیزهٔ من همان‌طور که در اعلامیهٔ سازمان چه آنهائی که الان داده شده و چه آنهائی که از همان ابتدا و آغاز این ماجرا مطرح شد و چه توضیحاتی که همان ابتدا سازمان به شورای انقلاب داد روشن و مشخص است که تنها و تنها به خاطر کشف رد یا، شبکه‌ها، عوامل، شیوه‌ها و نحوهٔ توطئه‌های سیا و بقایای ساواک در ایران علیه انقلاب و مردم بود و هیچ انگیزهٔ خاص دیگری مطرح نبوده.


تاریخچهٔ سازمان در این مدت روشن ومشخص است همین‌طور که بعد از دستگیری من نمونه‌هائی از فعالیت و تلاش سازمان، و خبرهائی را که به طور رسمی ومشخص به عرض دفتر امام یا شورای انقلاب یا ا خیرا به ریاست جمهوری رسانده‌اند. اینها روشن و مشخص است. فعالیت من هم نهایتاً چیزی غیر از رسیدن به چنین اطلاعاتی نبوده، اطلاعاتی که در نهایت عملکردی جز بقای جمهوری اسلامی نداشته و فعالیت‌های سازمان هم از این به بعد نخواهد داشت. آقای موسوی نبریزی می‌گویند ممکن است مدارک آن نزد ایشان باشد که اگر نبود من گوشه‌هائی از این فعالیت را بعداً به عرض هم‌میهنان و دادگاه محترم می‌رسانم.
تاریخچهٔ سازمان در این مدت روشن ومشخص است همین‌طور که بعد از دستگیری من نمونه‌هائی از فعالیت و تلاش سازمان، و خبرهائی را که به طور رسمی ومشخص به عرض دفتر امام یا شورای انقلاب یا ا خیرا به ریاست جمهوری رسانده‌اند. اینها روشن و مشخص است. فعالیت من هم نهایتاً چیزی غیر از رسیدن به چنین اطلاعاتی نبوده، اطلاعاتی که در نهایت عملکردی جز بقای جمهوری اسلامی نداشته و فعالیت‌های سازمان هم از این به بعد نخواهد داشت. آقای موسوی تبریزی می‌گویند ممکن است مدارک آن نزد ایشان باشد که اگر نبود من گوشه‌هائی از این فعالیت را بعداً به عرض هم‌میهنان و دادگاه می‌رسانم.


'''من صحبتی هم با مردم میهنمان دارم'''.[[پرونده:Zimg 033 31.jpg|جایگزین=دادگاه محمد رضا سعادتی به ریاست موسوی تبریزی|بندانگشتی|دادگاه محمد رضا سعادتی به ریاست موسوی تبریزی|307x307پیکسل]]می‌خواهم بگویم فکر نکنند که من طی این مدتی که به این دادگاه آورده شدم به دور از مسائل و دردهای آنها بودم، دادگاه را هم من تشکیل ندادم و وقتش را خود دادگاه و دادسرا انتخاب کرده.
'''من صحبتی هم با مردم میهنمان دارم'''.[[پرونده:Zimg 033 31.jpg|جایگزین=دادگاه محمد رضا سعادتی به ریاست موسوی تبریزی|بندانگشتی|دادگاه محمد رضا سعادتی به ریاست موسوی تبریزی|307x307پیکسل]]می‌خواهم بگویم فکر نکنند که من طی این مدتی که به این دادگاه آورده شدم به دور از مسائل و دردهای آنها بودم، دادگاه را هم من تشکیل ندادم و وقتش را خود دادگاه و دادسرا انتخاب کرده.


من می‌دانم که بسیارزی از هم‌میهنان عزیزم الان و در این ماه عزیز بر مزار شهدای خودشان نشسته‌اند.
من می‌دانم که بسیاری از هم‌میهنان عزیزم الان و در این ماه عزیز بر مزار شهدای خودشان نشسته‌اند.


بسیاری از هم‌میهنان عزیزانشان درجبهه‌اند و به فکر آنها هستند.
بسیاری از هم‌میهنان، عزیزانشان درجبهه‌اند و به فکر آنها هستند.


بسیاری از هم‌میهنان در زیر یورش ارتش عراق خانه و کاشانهٔ خودشان را از دست داده و از شهر و دیار خودشان آواره شده‌اند تمام مردم ایران آنهائی که به این میهن، به این وطن، به این انقلاب و به سرنوشت آن عشق می‌ورزند در زیر ضربات ناشی از توطئه‌های امپریالیست‌ها زندگی می‌کنند. مطمئن باشید من جدای از دردها و سرنوشت شما هم‌میهنان عزیز نیستم و اگر اینجا آمدم و مسائلی مطرح کردم، صحبت‌هائی کردم و صحبت‌ها و مسائلی را هم مطرح نکردم این هم باز در همین رابطه بوده که چیزی جز سرنوشت شما مردم و عشق به خدا و مکتبی که به خاطر آن زندان رفتم، شکنجه دیدم و فکر می‌کنم و اساساً زندگی می‌کنم چیزی به جز اینها نیست.
بسیاری از هم‌میهنان، در زیر یورش ارتش عراق خانه و کاشانهٔ خودشان را از دست داده و از شهر و دیار خودشان آواره شده‌اند. تمام مردم ایران آنهائی که به این میهن، به این وطن، به این انقلاب و به سرنوشت آن عشق می‌ورزند در زیر ضربات ناشی از توطئه‌های امپریالیست‌ها زندگی می‌کنند. مطمئن باشید من جدای از دردها و سرنوشت شما هم‌میهنان عزیز نیستم و اگر اینجا آمدم و مسائلی مطرح کردم، صحبت‌هائی کردم و صحبت‌ها و مسائلی را هم مطرح نکردم این هم باز در همین رابطه بوده که چیزی جز سرنوشت شما مردم و عشق به خدا و مکتبی که به خاطر آن زندان رفتم، شکنجه دیدم و فکر می‌کنم و اساساً زندگی می‌کنم چیزی به جز اینها نیست.


در اینجا آقای دادستانی سعی کرد و کلا تلاش کردند که من را به ابتذال بکشانند یعنی شیوه‌ای را پیش کشیدند و به اصطلاح طوری برخورد کردند که نوعی تنفر و نفرت علیه شخص من و بالطبع علیه سازمان ایجاد بشود.
در اینجا آقای دادستان سعی کرد و کلا تلاش کردند که من را به ابتذال بکشانند یعنی شیوه‌ای را پیش کشیدند و به اصطلاح طوری برخورد کردند که نوعی تنفر و نفرت علیه شخص من و بالطبع علیه سازمان ایجاد بشود.


ولی خوب من برخورد متقابل نمی‌کنم و کلا قضاوت را به عهدهٔ آنهائی که من را می‌شناسند می‌گذارم و همان‌ها هستند که حقیقت را بالاخره اگر اثبات شدنی است اثبات می‌کنند.
ولی خب من برخورد متقابل نمی‌کنم و کلا قضاوت را به عهدهٔ آنهائی که من را می‌شناسند می‌گذارم و همان‌ها هستند که حقیقت را بالاخره اگر اثبات شدنی است اثبات می‌کنند.


حتماً در جریان بودید که من در اینجا، در دادگاه به نوعی ناراحت شدم و این حتماً از چهره و برخورد و قیافهٔ من هم روشن و مشخص بود من اگر در بیدادگاه آریامهری محاکمه می‌شدم و انواع و اقسام تهمت‌ها و شیوه‌های غیرانسانی به کار برده می‌شد ناراحت نمی‌شدم و حتی به آن شیوه‌ها می‌خندیدم چون مسئله روشن بود.
حتماً در جریان بودید که من در اینجا، در دادگاه به نوعی ناراحت شدم و این حتماً از چهره و برخورد و قیافهٔ من هم روشن و مشخص بود. من اگر در بیدادگاه آریامهری محاکمه می‌شدم و انواع و اقسام تهمت‌ها و شیوه‌های غیرانسانی به کار برده می‌شد ناراحت نمی‌شدم و حتی به آن شیوه‌ها می‌خندیدم چون مسئله روشن بود.


این که من در این دادگاه ناراحت شدم علتش تنها این بود که من چنین انتظاری را نداشتم و هنوز هم ندارم و برای من همان‌طور که قبلاً هم مطرح کردم سنگین بود که با چنین شیوه‌ها و با چنین برخوردهائی روبرو شوم
این که من در این دادگاه ناراحت شدم علتش تنها این بود که من چنین انتظاری را نداشتم و هنوز هم ندارم و برای من همان‌طور که قبلاً هم مطرح کردم سنگین بود که با چنین شیوه‌ها و با چنین برخوردهائی روبرو شوم.


اگر عده‌ای فکر می‌کنند که با این شیوه‌ها افراد را با سازمان را با هواداران سازمان را به ابتذال می‌کشانند و از این طریق سازمانی را و یک جریانی را از میدان سیاسی، از صحنهٔ سیاسی خارج کنند یا دور می‌کنند. من اینجا صریحاً می‌گویم که این شیوه‌ها به آنجاها نمی‌انجامد و موفق نخواهد شد.
اگر عده‌ای فکر می‌کنند که با این شیوه‌ها افراد را با سازمان را با هواداران سازمان را به ابتذال می‌کشانند، و از این طریق سازمانی را و یک جریانی را از میدان سیاسی، از صحنهٔ سیاسی خارج یا دور می‌کنند. من اینجا صریحاً می‌گویم که این شیوه‌ها به آنجاها نمی‌انجامد و موفق نخواهد شد.


اگر در اینجا من به اعدام هم محکوم بشوم و چه بسا که زمان زیادی هم به پایان زندگی من باقی نمانده باشد به مردم خودم قول می‌دهم که مطمئن باشید من باز هم با احساس تنفر نسبت به دشمنان این مردم و دشمنان شما به میدان اعدام می‌روم و مطمئن باشید که هیچ کینه و نفرت خصوصی و شخصی حتی نسبت به آن برادر پاسداری هم که به من تیراندازی می‌کند در من وجود ندارد و فکر می‌کنم در مدتی که من در زندان بودم این برای خوشان هم روشن شده باشد که یک مجاهد هیچ کینه و نفرتی به لحاظ شخصی یا در برخوردهائی که با او می‌شود پیدا نمی‌کند ممکن است در لحظاتی عکس العمل عاطفی نشان بدهد ولی در نهایت و در جوهر وجودش چیزی جز عشق به خدا و علاقه به مردمش و سرنوشت مردمش ندارد و به خاطر همین هم زندگی می‌کند؛ و به خاطر همین هم مرگ را انتخاب می‌کند. من اگر به اعدام هم محکوم شوم باز هم با عشق به خدا و با علاقهٔ عمیق نسبت به مردم و سرنوشت توده‌های محروم و قهرمان خلق مان و با نفرت و کینه نسبت به دشمنان شناخته شده و جنایتکار مردم مان می‌روم و گلوله را می‌پذیرم
اگر در اینجا من به اعدام هم محکوم بشوم و چه بسا که زمان زیادی هم به پایان زندگی من باقی نمانده باشد به مردم خودم قول می‌دهم که مطمئن باشید من باز هم با احساس تنفر نسبت به دشمنان این مردم و دشمنان شما به میدان اعدام می‌روم. و مطمئن باشید که هیچ کینه و نفرت خصوصی و شخصی حتی نسبت به آن برادر پاسداری هم که به من تیراندازی می‌کند در من وجود ندارد. و فکر می‌کنم در مدتی که من در زندان بودم این برای خوشان هم روشن شده باشد که یک مجاهد هیچ کینه و نفرتی به لحاظ شخصی یا در برخوردهائی که با او می‌شود پیدا نمی‌کند. ممکن است در لحظاتی عکس العمل عاطفی نشان بدهد، ولی در نهایت و در جوهر وجودش چیزی جز عشق به خدا و علاقه به مردمش و سرنوشت مردمش ندارد و به خاطر همین هم زندگی می‌کند؛ و به خاطر همین هم مرگ را انتخاب می‌کند. من اگر به اعدام هم محکوم شوم باز هم با عشق به خدا و با علاقهٔ عمیق نسبت به مردم و سرنوشت توده‌های محروم و قهرمان خلق مان و با نفرت و کینه نسبت به دشمنان شناخته شده و جنایتکار مردم مان می‌روم و گلوله را می‌پذیرم


آخرین صحبت من هم اینست که آنچه در مورد خودم گفتم، اگر من ارزشی دارم و اگر ارزشی برای من، در ذهن کسی وجود دارد، این ارزش نه متعلق به شخص من است و نه به لحاظ مهارت‌ها یا تخصص من است بلکه این ارزش تنها و تنها به خاطر ارزش خون‌های زیادی است که ریخته شده، خون‌های عزیزانی که بعضاً بسیاری از آنها در آخرین لحظات ما را به آغوش گرفتند و ما آنها را در آغوش گرفتیم و یکدیگر را به خدا سپردیم. این ارزش‌ها به خاطر ریخته شدن چنین خون‌هائی است؛ و من تا آخرین لحظات حیاتم هیچ‌گاه خون مهدی رضائی و ارزشی را که آن خون با آن مقاومت و آن حماسه به من هدیه کرده فراموش نخواهم کرد.
آخرین صحبت من هم اینست که آنچه در مورد خودم گفتم، اگر من ارزشی دارم و اگر ارزشی برای من، در ذهن کسی وجود دارد، این ارزش نه متعلق به شخص من است و نه به لحاظ مهارت‌ها یا تخصص من است بلکه این ارزش تنها و تنها به خاطر ارزش خون‌های زیادی است که ریخته شده، خون‌های عزیزانی که بعضاً بسیاری از آنها در آخرین لحظات ما را به آغوش گرفتند و ما آنها را در آغوش گرفتیم و یکدیگر را به خدا سپردیم. این ارزش‌ها به خاطر ریخته شدن چنین خون‌هائی است؛ و من تا آخرین لحظات حیاتم هیچ‌گاه خون مهدی رضائی و ارزشی را که آن خون با آن مقاومت و آن حماسه به من هدیه کرده فراموش نخواهم کرد.
۱٬۶۶۴

ویرایش

منوی ناوبری