۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
|عنوان = سید حسن مدرس | |عنوان = سید حسن مدرس | ||
|سرشناسی = | |سرشناسی = | ||
|تصویر = حسن مدرس.jpg| | |تصویر = حسن مدرس.jpg|300px | ||
|نام کامل = سید حسن طباطبایی زواره مشهور به مدرس | |نام کامل = سید حسن طباطبایی زواره مشهور به مدرس | ||
|نسب = | |نسب = | ||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=== انتخاب به عنوان تراز اول === | === انتخاب به عنوان تراز اول === | ||
پس از فتح تهران و پیروزی مشروطهخواهان، مقدمات تأسیس دوره دوم مجلس شورای ملی فراهم و انتخابات به صورت عمومی برگزار و مجلس تشکیل شد. بر اساس اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه، باید پنج نفر از مجتهدان در مجلس حضور داشته و بر مصوبات مجلس به منظور عدم مغایرت آنها با احکام شرع نظارت داشته باشند. به این منظور، مراجع نجف بیست نفر از مجتهدان از جمله مدرس را به مجلس شورای ملی معرفی کردند و مدرس هم بر اساس قرعه انتخاب شد.<ref>فعالیتهای سیاسی-اجتماعی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۴۵</ref> | پس از فتح تهران و پیروزی مشروطهخواهان، مقدمات تأسیس دوره دوم مجلس شورای ملی فراهم و انتخابات به صورت عمومی برگزار و مجلس تشکیل شد. بر اساس اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه، باید پنج نفر از مجتهدان در مجلس حضور داشته و بر مصوبات مجلس به منظور عدم مغایرت آنها با احکام شرع نظارت داشته باشند. به این منظور، مراجع نجف بیست نفر از مجتهدان از جمله مدرس را به مجلس شورای ملی معرفی کردند و مدرس هم بر اساس قرعه انتخاب شد.<ref>فعالیتهای سیاسی-اجتماعی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۴۵</ref> | ||
[[پرونده:جلسه کابینه مدرس.JPG|جایگزین=حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس|بندانگشتی|حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس]] | |||
=== مخالفت با اولتیماتوم روسیه === | === مخالفت با اولتیماتوم روسیه === | ||
| خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
هنگامی که مدرس پس از دو سال به ایران بازگشت، وضع تهران آشفته و دچار قطحی و ناامنی بود. در این زمان، مجلس شورای ملی تعطیل و دولت صمصمامالسلطنه بختیاری از اداره امور ناتوان گشته بود. حسن مدرس و گروهی از علما به منظور اعتراض به وضع موجود و ابراز مخالفت با صمصمامالسلطنه، در حرم عبدالعظیم متحصن شدند. سرانجام زیر فشار مخالفان و نارضایتی عمومی، کابینه صمصمامالسلطنه سقوط کرد و میرزا حسن وثوقالدوله به نخستوزیری رسید. | هنگامی که مدرس پس از دو سال به ایران بازگشت، وضع تهران آشفته و دچار قطحی و ناامنی بود. در این زمان، مجلس شورای ملی تعطیل و دولت صمصمامالسلطنه بختیاری از اداره امور ناتوان گشته بود. حسن مدرس و گروهی از علما به منظور اعتراض به وضع موجود و ابراز مخالفت با صمصمامالسلطنه، در حرم عبدالعظیم متحصن شدند. سرانجام زیر فشار مخالفان و نارضایتی عمومی، کابینه صمصمامالسلطنه سقوط کرد و میرزا حسن وثوقالدوله به نخستوزیری رسید. | ||
در دولت وثوقالدوله [[قرارداد ۱۹۱۹]] امضا شد. این امر اعتراض و مخالفت شخصیتهای بسیاری را برانگیخت که حسن مدرس یکی از آنان بود. طرفداران قرارداد، بارها با مدرس گفتگو کردند تا او را از مخالفت بازدارند. مدرس گفته بود:<blockquote>«هی می آمدند پیش من و گفتند این قرارداد کجایش بد است... آن چیزی که میفهمم بد است آن ماده اش است که میگوید ما استقلال ایران را (به رسمیت) میشناسیم. این مثل این است که یکی به من بگوید من سیادت تو را میشناسم...»<ref>مرد روزگاران، علی مدرسی، ج ۲، ص ۱۰۱</ref></blockquote>مخالفت حسن مدرس و دیگر شخصیتهای ملی با [[قرارداد ۱۹۱۹]] و مقاومت [[احمد شاه|احمد شاه قاجار]] در برابر قرارداد یاد شده، دولت انگلستان را به فکر یافتن یک جانشین مناسب برای [[احمد شاه|احمدشاه]] و سلسله قاجار انداخت. انگلیسی ها خیلی زود فرد موردنظر خود را در میان قزاقان یافتند. هنگامی که در پایان جنگ جهانی اول نیروهای انگلیسی از ایران خارج شدند، آیرونساید، فرماندهی نیروهای قزاق را به رضاخان سپرد و به تدریج او را برای کودتا آماده کردند.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/97398/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE مدرس در آینه تاریخ]</ref><ref>فعالیتهای سیاسی-اجتماعی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۵۱ و ۱۵۲</ref> | در دولت وثوقالدوله [[قرارداد ۱۹۱۹]] امضا شد. این امر اعتراض و مخالفت شخصیتهای بسیاری را برانگیخت که حسن مدرس یکی از آنان بود. طرفداران قرارداد، بارها با مدرس گفتگو کردند تا او را از مخالفت بازدارند. مدرس گفته بود:<blockquote>«هی می آمدند پیش من و گفتند این قرارداد کجایش بد است... آن چیزی که میفهمم بد است آن ماده اش است که میگوید ما استقلال ایران را (به رسمیت) میشناسیم. این مثل این است که یکی به من بگوید من سیادت تو را میشناسم...»<ref>مرد روزگاران، علی مدرسی، ج ۲، ص ۱۰۱</ref></blockquote> | ||
[[پرونده:00حسن مدرس.JPG|جایگزین=عکسی که آنتوان سوریوگین از مدرس انداخته است|بندانگشتی|280x280پیکسل|عکسی که آنتوان سوریوگین از مدرس انداخته است]] | |||
مخالفت حسن مدرس و دیگر شخصیتهای ملی با [[قرارداد ۱۹۱۹]] و مقاومت [[احمد شاه|احمد شاه قاجار]] در برابر قرارداد یاد شده، دولت انگلستان را به فکر یافتن یک جانشین مناسب برای [[احمد شاه|احمدشاه]] و سلسله قاجار انداخت. انگلیسی ها خیلی زود فرد موردنظر خود را در میان قزاقان یافتند. هنگامی که در پایان جنگ جهانی اول نیروهای انگلیسی از ایران خارج شدند، آیرونساید، فرماندهی نیروهای قزاق را به رضاخان سپرد و به تدریج او را برای کودتا آماده کردند.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/97398/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE مدرس در آینه تاریخ]</ref><ref>فعالیتهای سیاسی-اجتماعی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۵۱ و ۱۵۲</ref> | |||
=== مخالفت با جمهوری رضاخانی === | === مخالفت با جمهوری رضاخانی === | ||
[[پرونده:سند استیضاح رضاخان.jpg|جایگزین=متن استیضاح رضاشاه توسط حسن مدرس|بندانگشتی|344x344پیکسل|متن استیضاح رضاشاه توسط حسن مدرس]] | |||
شعار جمهوریخواهی از راههایی بود که رضاخان برای ساقط کردن حکومت قاجار و تصاحب کامل قدرت در پیش گرفته بود. ایده استقرار رژیم جمهوری در ایران درنیمه دوم اسفند ۱۳۰۲ مطرح شد و طرفداران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای تهیه زمینه اجرای این نقشه، تلگرافهای متعددی از سراسر کشور برای برقراری جمهوری در ایران به تهران فرستادند و با دامن زدن به تظاهرات روزمره، این طرح را به موج بزرگ اجتماعی-سیاسی تبدیل کردند. | شعار جمهوریخواهی از راههایی بود که رضاخان برای ساقط کردن حکومت قاجار و تصاحب کامل قدرت در پیش گرفته بود. ایده استقرار رژیم جمهوری در ایران درنیمه دوم اسفند ۱۳۰۲ مطرح شد و طرفداران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای تهیه زمینه اجرای این نقشه، تلگرافهای متعددی از سراسر کشور برای برقراری جمهوری در ایران به تهران فرستادند و با دامن زدن به تظاهرات روزمره، این طرح را به موج بزرگ اجتماعی-سیاسی تبدیل کردند. | ||
| خط ۶۰: | خط ۶۴: | ||
=== سوقصد به جان حسن مدرس === | === سوقصد به جان حسن مدرس === | ||
صبح روز هفتم آبان ۱۳۰۵، هنگامی که حسن مدرس برای تدریس به مدرسه سپهسالار میرفت، در کوچهای مورد هدف گلوله قرار گرفت که بر اثر آن از ناحیه کتف و ساعد زخمی شد. وی در بیمارستان به رضاخان در پیامی گفت:<blockquote>«به کوری چشم بدخواهان، من هنوز زندهام.»<ref>فعالیتهای اجتماعی-سیاسی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۶۵</ref></blockquote> | صبح روز هفتم آبان ۱۳۰۵، هنگامی که حسن مدرس برای تدریس به مدرسه سپهسالار میرفت، در کوچهای مورد هدف گلوله قرار گرفت که بر اثر آن از ناحیه کتف و ساعد زخمی شد. وی در بیمارستان به رضاخان در پیامی گفت: | ||
[[پرونده:مدرس ترور.jpg|جایگزین=مدرس در بیمارستان پس از ترور نافرجام|بندانگشتی|مدرس در بیمارستان پس از ترور نافرجام]] | |||
<blockquote>«به کوری چشم بدخواهان، من هنوز زندهام.»<ref>فعالیتهای اجتماعی-سیاسی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۶۵</ref></blockquote> | |||
=== جلوگیری از ورود مدرس به مجلس هفتم === | === جلوگیری از ورود مدرس به مجلس هفتم === | ||
| خط ۶۶: | خط ۷۲: | ||
== تبعید و قتل حسن مدرس == | == تبعید و قتل حسن مدرس == | ||
[[پرونده:مقبره مدرس.JPG|جایگزین=مقبره حسن مدرس در کاشمر|بندانگشتی|225x225پیکسل|مقبره حسن مدرس در کاشمر]] | |||
در شامگاه ۱۶ مهر ۱۳۰۷، سرتیپ درگاهی، رئیس شهربانی تهران و همراهانش به منزل مدرس هجوم آورده و وی را دستگیر کردند و او را به خواف تبعید کردند. مدرس نه سال و اندی در خواف و در تبعید به سر برد. سپس او را به کاشمر منتقل و در دهم آذر ۱۳۱۶، بر اثر سمی کردن چای، مدرس را به قتل رساندند. وی در شهر کاشمر به خاک سپرده شد.<ref>فعالیتهای اجتماعی-سیاسی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۶۸</ref> | در شامگاه ۱۶ مهر ۱۳۰۷، سرتیپ درگاهی، رئیس شهربانی تهران و همراهانش به منزل مدرس هجوم آورده و وی را دستگیر کردند و او را به خواف تبعید کردند. مدرس نه سال و اندی در خواف و در تبعید به سر برد. سپس او را به کاشمر منتقل و در دهم آذر ۱۳۱۶، بر اثر سمی کردن چای، مدرس را به قتل رساندند. وی در شهر کاشمر به خاک سپرده شد.<ref>فعالیتهای اجتماعی-سیاسی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۶۸</ref> | ||
ویرایش