۲٬۳۹۹
ویرایش
| بدون خلاصۀ ویرایش | بدون خلاصۀ ویرایش | ||
| خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
| === زن ستیزی === | === زن ستیزی === | ||
| زن ستیزی اساسیترین ویژگی ولایت فقیه است و ساختار آن بر حذف زن بنا شده است.<ref name=":5">اسلام دموکراتیک پاسخ بنیادگرایی خمینی - سخنرانی مریم رجوی در آبان ۱۳۷۴ درنروژ- ص۱۵</ref> | |||
| در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی زیر تیتر «زن در قانون اساسی» آمده است: «خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینهساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است، زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت (شیئی بودن) یا (ابزار کار بودن) در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیشآهنگ و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات میباشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.»<ref name=":6" /> | |||
| به این ترتیب بالاترین نقشی که برای زن در قانون اساسی ولایت فقیه مشخص شده وظیفه مادری و کار در خانه است. | |||
| حکومت ولایت فقیه درخصوصیترین امور زندگی مردم، به ویژه زنان دخالت میکند. قانون حجاب اجباری برای زنان و ممنوعیت ورود زنان به استادیومهای ورزشی از این جملهاند. شانس زنان برای اشتغال ۱۰ درصد مردان هم نیست. در مدیریت جامعه به خصوص در رهبری سیاسی، هیچ زنی وجود ندارد و در قانون اساسی زنان از قضاوت و ریاست جمهوری و رهبری به طور مطلق و به صراحت منع شدهاند. | |||
| اعدام زنان و حتی تیرباران زنان باردار و انجام شکنجههای مخصوص زنان با تشکیل واحدهای ویژه مانند «واحد مسکونی» در زندانها، از نمونههای بارز زن ستیزی در نظام ولایت فقیه است.<ref name=":5" /> | |||
| در  کتاب خاطرات حسینعلی منتظری که در دسامبر ۲۰۰۰ منتشر شد، منتظری اذعان می کند که تجاوز به دختران در زندانهای ایران یک امر رایج و سیستماتیک بوده است. او نوشته است: «بسیاری از آنان که در ارتباط با سازمان مجاهدین دستگیر شده بودند، دختر بودند و آنها را به جرم محاربه اعدام می کردند…. من به مقامات قضائیه و زندان اوین و سایرین به نقل از امام گفتم که نباید دختران مجاهد را اعدام کرد و به قاضی ها گفتم که برای دختران فرمان اعدام ننویسید. این چیزی است که من گفتم ولی آنها صحبتهای مرا تحریف کردند و از قول من گفتند: «دختران را اعدام نکنید. اول یک شب با آنها ازدواج کنید و بعد آنها را اعدام کنید.»<ref>[http://women.ncr-iran.org/fa/1394/07/20/%d9%82%d8%a8%d9%84-%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d8%b9%d8%af%d8%a7%d9%85-%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d8%a7%da%a9%d8%b1%d9%87-%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d8%a2%d9%86%d9%87%d8%a7/ قبل از اعدام دختران باکره باید به آنها تجاوز شود تا به بهشت نروند]- سایت زنان نیروی تغییر</ref> | |||
| === انحصار طلبی === | === انحصار طلبی === | ||
| انحصار طلبی یکی از ویژگیهای حکومت بنیادگرای ولایت فقیه در ایران است. زیرا نظریه ولایت فقیه بر پایه حاکمیت و سیطره ولی فقیه بر تمام امور اجتماعی و سیاسی جامعه و حتی زندگی خصوصی مردم بنا شده است. سیر وقایع و تحولات از ابتدای روی کار آمدن ولایت فقیه در ایران نیز گواه این مسأله است. حرکت از چند پایهگی به سمت یک پایهگی و تنگتر شدن هر چه بیشتر دامنه حکومتی، روال شناخته شده رژیم ایران بوده است. خمینی زمانی که در پاریس بود برای اطمینان دادن به طرفهای خارجی و به خصوص آمریکا و مصالح حکومت خود به نهضت آزادی نزدیک شد و بازرگان را مأمور تشکیل کابینه کرد. اما در اولین فرصت با به راه انداختن معرکه گروگانگیری در سفارت آمریکا خود را از شر آن خلاص کرد. در مرحله بعد درانتخابات ریاست جمهوری، از ترس انتخاب شدن کاندید مجاهدین یعنی مسعود رجوی در انتخابات، بر خلاف قول خود مبنی در دخالت نکردن در انتخابات، با صدور حکمی مسعود رجوی را از لیست کاندیداها حذف کرد. بعد از انتخاب بنی صدر به ریاست جمهوری از همان ابتدا اختلافات بین او و بنی صدر شروع به رشد کرد که در نهایت در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ بار رأی مجلس بنی صدر از ریاست جمهور عزل شد و حکومت ولایت فقیه در آن مقطع خود را یکپارچه کرد. ماجرای انقلاب فرهنگی نیز در راستای سیاست انحصار طلبی جمهوری اسلامی بود. حکومت میخواست دانشگاه را از چنگ گروههای سیاسی به خصوص مجاهدین در بیاورد و در انحصار خود بگیرد. به همین خاطر در سال ۱۳۵۹ با دستههای چماقدار به دانشگاها حمله کرد و دانشگاهها به مدت ۳ سال بسته شدند. | انحصار طلبی یکی از ویژگیهای حکومت بنیادگرای ولایت فقیه در ایران است. زیرا نظریه ولایت فقیه بر پایه حاکمیت و سیطره ولی فقیه بر تمام امور اجتماعی و سیاسی جامعه و حتی زندگی خصوصی مردم بنا شده است. سیر وقایع و تحولات از ابتدای روی کار آمدن ولایت فقیه در ایران نیز گواه این مسأله است. حرکت از چند پایهگی به سمت یک پایهگی و تنگتر شدن هر چه بیشتر دامنه حکومتی، روال شناخته شده رژیم ایران بوده است. خمینی زمانی که در پاریس بود برای اطمینان دادن به طرفهای خارجی و به خصوص آمریکا و مصالح حکومت خود به نهضت آزادی نزدیک شد و بازرگان را مأمور تشکیل کابینه کرد. اما در اولین فرصت با به راه انداختن معرکه گروگانگیری در سفارت آمریکا خود را از شر آن خلاص کرد. در مرحله بعد درانتخابات ریاست جمهوری، از ترس انتخاب شدن کاندید مجاهدین یعنی مسعود رجوی در انتخابات، بر خلاف قول خود مبنی در دخالت نکردن در انتخابات، با صدور حکمی مسعود رجوی را از لیست کاندیداها حذف کرد. بعد از انتخاب بنی صدر به ریاست جمهوری از همان ابتدا اختلافات بین او و بنی صدر شروع به رشد کرد که در نهایت در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ بار رأی مجلس بنی صدر از ریاست جمهور عزل شد و حکومت ولایت فقیه در آن مقطع خود را یکپارچه کرد. ماجرای انقلاب فرهنگی نیز در راستای سیاست انحصار طلبی جمهوری اسلامی بود. حکومت میخواست دانشگاه را از چنگ گروههای سیاسی به خصوص مجاهدین در بیاورد و در انحصار خود بگیرد. به همین خاطر در سال ۱۳۵۹ با دستههای چماقدار به دانشگاها حمله کرد و دانشگاهها به مدت ۳ سال بسته شدند.<ref name=":7">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | ||
| ==== نمایش دموکراسی و کثرت گرایی در نظام ولایت فقیه ==== | ==== نمایش دموکراسی و کثرت گرایی در نظام ولایت فقیه ==== | ||
| حکومت ولایت فقیه در ظاهر دارای مجلس و احزاب و جناههایی است که در مسائل متعددی با هم اختلاف نیز دارند.  این موضوع باعث شده که افرادی در غرب این رژیم را یک حکومت دارای درجاتی از دموکراسی تلقی کنند. این اختلافات در واقع ناشی از تضاد منافع باندهای حاکم است که میخواهند همدیگر را کنار بزنند. این خصوصیت در واقع ویژگی خاصی نیز به سرکوب در رژیم ولایت فقیه میدهد. جناههای حاکم در رژیم ولایت فقیه درمورد سرکوب مخالفان هیچ تردیدی به خود راه نمیدهند و در این موضوع کاملا به هم توافق دارند. درزمان خمینی که دعواها بین جناحهای حاکم آنقدر شدید نبود نهضت آزادی از یک آزادی نسبی برخوردار بود ولی بعدها علرغم اختلافات بسیار بین جناههای حاکمیت، همین نهضت آزادی کاملا ممنوع شد.   | حکومت ولایت فقیه در ظاهر دارای مجلس و احزاب و جناههایی است که در مسائل متعددی با هم اختلاف نیز دارند.  این موضوع باعث شده که افرادی در غرب این رژیم را یک حکومت دارای درجاتی از دموکراسی تلقی کنند. این اختلافات در واقع ناشی از تضاد منافع باندهای حاکم است که میخواهند همدیگر را کنار بزنند. این خصوصیت در واقع ویژگی خاصی نیز به سرکوب در رژیم ولایت فقیه میدهد. جناههای حاکم در رژیم ولایت فقیه درمورد سرکوب مخالفان هیچ تردیدی به خود راه نمیدهند و در این موضوع کاملا به هم توافق دارند. درزمان خمینی که دعواها بین جناحهای حاکم آنقدر شدید نبود نهضت آزادی از یک آزادی نسبی برخوردار بود ولی بعدها علرغم اختلافات بسیار بین جناههای حاکمیت، همین نهضت آزادی کاملا ممنوع شد.<ref name=":7" />  | ||
| == پایههای حکومت ولایت فقیه == | == پایههای حکومت ولایت فقیه == | ||
| خط ۱۴۴: | خط ۱۵۵: | ||
| (آنچه به ماهیت رژیم برمیگردد و اینکه رژیم نیاز به این دارد و عدم توانایی به پاسخگویی به نیازهای جامعه) | (آنچه به ماهیت رژیم برمیگردد و اینکه رژیم نیاز به این دارد و عدم توانایی به پاسخگویی به نیازهای جامعه) | ||
| درمقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی در زیر تیتر ارتش مکتبی آمده است، درتشکیل و تجهیز نیروهای دفاعی کشور توجه برآن است که ایمان و مکتب اساس و ضابط باشد، بدین جهت ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب در انطباق با هدف فوق شکل داده میشوند و نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه با رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت  قانون خدا در جهان را نیز عهدهدار خواهند بود (و اعدوالهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم).<ref>[https://fa.wikisource.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرا]ن -مقدمه - ویکی نبشته</ref> | درمقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی در زیر تیتر ارتش مکتبی آمده است، درتشکیل و تجهیز نیروهای دفاعی کشور توجه برآن است که ایمان و مکتب اساس و ضابط باشد، بدین جهت ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب در انطباق با هدف فوق شکل داده میشوند و نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه با رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت  قانون خدا در جهان را نیز عهدهدار خواهند بود (و اعدوالهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم).<ref name=":6">[https://fa.wikisource.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرا]ن -مقدمه - ویکی نبشته</ref> | ||
| در چند جای دیگر درمیان اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز تصریح شده که حمایت و تلاش برای گسترش حاکمیت جهانی اسلام از اهداف و وظائف جمهوری اسلامی است. در کتاب حکومت اسلامی خمینی مکرر بر این تصریح شده که مرزها از نظرش اسلامی است و نه جغرافیایی. احمد خمینی فرزند خمینی در تاریخ ۱۰دی ماه ۱۳۷۰، گفت: «انقلاب اسلامی موجب بیداری همهی بلاد اسلامی شده است. از صدور انقلاب و ایجاد هستههای مقاومت درتشکیلات اسلامی انقلابیون نباید قدمی کوتاه بیاییم، اسلام مرز ندارد و برای برپایی حکومتهای اسلامی و اجرای حدودالله ما سر از پا نمیشناسیم و هدف جمهوری اسلامی و مسئولین آن چیزی جز برقراری حکومت جهانی اسلام نیست. روشها و منشهای سیاسی با هم فرق میکند ولی هدف را هیچ مسلمان انقلابی بیرو خط امام فراموش نمیکند.» | در چند جای دیگر درمیان اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز تصریح شده که حمایت و تلاش برای گسترش حاکمیت جهانی اسلام از اهداف و وظائف جمهوری اسلامی است. در کتاب حکومت اسلامی خمینی مکرر بر این تصریح شده که مرزها از نظرش اسلامی است و نه جغرافیایی. احمد خمینی فرزند خمینی در تاریخ ۱۰دی ماه ۱۳۷۰، گفت: «انقلاب اسلامی موجب بیداری همهی بلاد اسلامی شده است. از صدور انقلاب و ایجاد هستههای مقاومت درتشکیلات اسلامی انقلابیون نباید قدمی کوتاه بیاییم، اسلام مرز ندارد و برای برپایی حکومتهای اسلامی و اجرای حدودالله ما سر از پا نمیشناسیم و هدف جمهوری اسلامی و مسئولین آن چیزی جز برقراری حکومت جهانی اسلام نیست. روشها و منشهای سیاسی با هم فرق میکند ولی هدف را هیچ مسلمان انقلابی بیرو خط امام فراموش نمیکند.» | ||
ویرایش