کاربر:Abbas/صفحه تمرین4: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
در سال ۴۱ بعد از تصویب قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی که حق رأی به زنان داده شده بود خمینی به آن اعتراض کرد. در ۱۶خرداد۴۲ و در پی یک سخنرانی تند علیه حکومت شاه خمینی بازداشت شد و به مدت دو ماه در زندان بود. در ۴ آبان ۱۳۴۳ در پی سخنرانی خمینی در اعتراض به قانون کاپیتولاسیون، او بلافاصله دستگیر و به ترکیه تبعید شد. پس از یک‌سال که در ترکیه بود او به نجف رفت و تا مهر ۱۳۵۷ در نجف بود. او در سال‌های تبعید اساسا سکوت اختیار کرد. در سال ۱۳۴۹ بعد از واقعه سیاهکل که تعدادی از رزمندگان فدایی به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کردند خمینی در واکنش به این واقعه در نامه‌‌ای به اتحادیه‌ی دانشجویان مسلمان خارج کشور نوشت: «از حادثه آفرینی استعمار در کشورهای اسلامی نظیرحادثه‌ی سیاهکل و حوادث ترکیه فریب نخورید و اغفال نشوید.»<ref>پابه پای آفتاب -جلد۳ ص۱۶۳- مصاحبه با حمید روحانی</ref>
در سال ۴۱ بعد از تصویب قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی که حق رأی به زنان داده شده بود خمینی به آن اعتراض کرد. در ۱۶خرداد۴۲ و در پی یک سخنرانی تند علیه حکومت شاه خمینی بازداشت شد و به مدت دو ماه در زندان بود. در ۴ آبان ۱۳۴۳ در پی سخنرانی خمینی در اعتراض به قانون کاپیتولاسیون، او بلافاصله دستگیر و به ترکیه تبعید شد. پس از یک‌سال که در ترکیه بود او به نجف رفت و تا مهر ۱۳۵۷ در نجف بود. او در سال‌های تبعید اساسا سکوت اختیار کرد. در سال ۱۳۴۹ بعد از واقعه سیاهکل که تعدادی از رزمندگان فدایی به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کردند خمینی در واکنش به این واقعه در نامه‌‌ای به اتحادیه‌ی دانشجویان مسلمان خارج کشور نوشت: «از حادثه آفرینی استعمار در کشورهای اسلامی نظیرحادثه‌ی سیاهکل و حوادث ترکیه فریب نخورید و اغفال نشوید.»<ref>پابه پای آفتاب -جلد۳ ص۱۶۳- مصاحبه با حمید روحانی</ref>


درسال‌های ۴۴ تا ۵۰ خمینی به درس در حوزه نجف مشغول بود و مباحث سلامی او که طرح او برای حکومت آینده است در این سال‌ها
درسال‌های ۴۴ تا ۵۰ خمینی به تدریس در حوزه نجف مشغول بود و مباحث حکومت اسلامی او که طرح او برای حکومت آینده است در این سال‌ها در جمع شاگردان محدود او تدریس شده است. در سال‌های بعد از ۱۳۵۰ با ظهور سازمان‌های انقلابی نظیر مجاهدین و فدا‌ئیان در مبارزه علیه حکومت پهلوی، و محبوبیت آنان نزد توده مردم، خمینی نیز از این فرصت استفاده کرد و در فاصله سال‌های ۵۰ تا ۵۷، یازده پیام‌ خطاب به  دانشجویان و جوانان صادر کرد. او در مقابل محبوبیت روز افزون مجاهدین در جامعه که باعث شده بود بسیاری از شاگردان و نزدیکان او هوادار مجاهدین شوند، تحت فشار بود. او هیچ گاه مجاهدین را تایید نکرد اما تحت فشار افکار عمومی جامعه برای واگذاری یک سوم از سهم امام به خانواده زندانیان سیاسی و نشر کتب اسلامی سیاسی فتوا صادر کرد.
 
در سال ۱۳۵۵ که کارتر با سیاست حقوق بشر در آمریکا روی کار آمد و در پی این سیاست رژیم شاه را مجبور کرد که شکنجه در زندان‌ها را کنار بگذارد خمینی که این فضا را خوب درک کرده بود، دوباره سکوت سالیان خود را شکست و از فرصت به‌دست آمده استفاده کرد. در آبان ۱۳۵۶ شاه از آمریکا بازگشت و بر سیاست جدید و استمرار فضای باز سیاسی تاکید کرد. خمینی دو ماه بعد در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش مصطفی آخوندها را به استفاده از فرصت به‌دست آمده فراخواند و گفت:
 
«امروز یک فرجه پیدا شده، من عرض می‌کنم به شما یک فرجه پیدا شده، اگر این فرجه پیدا نشده بود، این اوضاع امروز نمی‌شد در ایران. اگر الان          غنیمت بشمارند این را این فرصت است. این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند الان نویسنده‌های احزاب دارند می‌نویسند، امضا می‌کنند،    اشکال می‌کنند،... شما هم بنویسید... امروز روزی است که باید گفت و پیش می‌برید. و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود... خوب ما    دیدیم که چندین نفر اشکال کردند... امضا کردند و کسی هم کارشان نداشت.»<ref>صحیفه نور- جلد۱ - ص ۲۶۶</ref>
 
در طول مدت شروع اعتراضات علیه شاه از آبان ۱۳۵۶ تا پیروزی انقلاب ضد سلطنتی خمینی همیشه پشت مردم و تحولات حرکت می‌کرد و در وقایع مهم از قبیل تظاهرات خونین ۱۷ دی‌ماه ۵۶ در قم و هم‌چنین تظاهرات مردم تبریز در ۲۹ بهمن همان سال و بعد از واقعه خونین ۱۷ شهریور ۵۷، با ارزیابی سیر تحولات با چند روز تأخیر موضع گیری می‌کرد.
 
خمینی بعد از اطمینان یافتن از مواضع آمریکا در قبال حکومت شاه و تضعیف پایه‌های سلطنت شاه، به طور بی‌سابقه‌ای به سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های سیاسی خود افزود و برای به چنگ آوردن رهبری جنبش مردم و انقلاب ضد سلطنتی خیز برداشت. او برای رسیدن به این منظور عقاید واقعی خود را پنهان می‌کرد و حتی خلاف آن اظهار نظر میکرد. به عنوان نمونه در حالیکه در سال ۴۱ با حق رأی زنان مخالفت کرده بود در اردیبهشت ۱۳۵۷ در مصاحبه‌ای با روزنامه فرانسوی لوموند در نجف گفت: «در خصوص زنان، اسلام هیچ‌گاه مخالف آزادی آنها نبوده است... زن مساوی مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت‌های خود را انتخاب کند...»<ref>صحیفه نور - جلد ۲ - ص۴۴</ref> در همین مصاحبه او هر گونه قصد و تمایل خود برای قرار گرفتن در رأس قدرت را انکار کرد.
 
خمینی در ۱۳ مهر ۱۳۵۷ از طریق کویت به پاریس رفت. رفتن خمینی به پاریس او را در مرکز توجهات جهانی قرار داد. در روزهای پایانی رژیم پهلوی خمینی  و نمایندگانش در پاریس و تهران به طور دائم با نمایندگان ایالات متحده برای انتقال آرام قدرت و جلوگیری از انقلاب قهر آمیز مذاکره می‌کردند. در ۱۲ بهمن ۵۷ خمینی از پاریس به تهران آمد. در ۱۶ بهمن تشکیل دولت موقت به نخست وزیری مهندس بازرگان که حکم آن به امضای خمینی رسیده بود اعلام شد. خمینی دولت بازرگان را دولت امام زمان نامید، اما یک سال بعد خمینی بوسیله نیروهای موسوم به  «خط امام» سفارت آمریکا را اشغال کرد و دیپلمات‌‌های آن‌را به گروگان گرفت و دولت بازرگان مجبور به استعفا شد. در ۲۲ بهمن با اعلام بی‌ طرفی ارتش شاه، انقلاب ضد سلطنتی پیروز شد و خمینی زمام حکومت در ایران را به دست گرفت.<ref>خمینی دجال ضد بشر - ص ۳۹ تا ۲۳۴ - انتشارات سازما مجاهدین خلق ایران</ref> خمینی توسط عوامل خود قانون اساسی ولایت فقیه را به تصویب رساند. او تا سال ۱۳۶۸ به عنوان ولی فقیه در رأ‌س حکومت در ایران قرار داشت. خمینی در ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ بعد از دوره بیماری در بیمارستانی در تهران، مرد.


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۲٬۳۳۲

ویرایش

منوی ناوبری