چه گوارا: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۷۶۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ دسامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:


== کانون شورشی از نظر چه‌گوارا ==
== کانون شورشی از نظر چه‌گوارا ==
کانون انقلابی یعنی چه؟
ارنستو چه‌گوار در یکی از کتاب‌هایش به نام «تجارب جنگ چریکی در کوبا» اصول آن را مدون کرد.


وقتی در سال ۱۹۵۹ انقلاب کوبا پیروز شد یک نام فراتر از انقلاب کوبا و رهبر آن «فیدل کاسترو» بر سر زبان‌ها افتاد:«ارنستو چه‌گوار» «چه‌گوارا» درواقع نفر دوم «انقلاب کوبا» بود. یک آرژانتینی «جهان‌وطن» که دست‌اندرکار انقلاب برای آزادی، عدالت اجتماعی، برابری و پیشرفت برای همه به‌ویژه زحمتکشان بود. او در جریان عمل و مبارزه در چند کشور ازجمله گواتمالا، کوبا، کنگو و بولیوی نقش داشت. او در جریان مبارزات خود در کوبا به تجاربی رسیده بود که آن‌ها را در یکی از کتاب‌هایش به نام «تجارب جنگ چریکی در کوبا» مدون کرد.
او این اصول را در سه نکته خلاصه کرد.


«چه‌گوارا» در آن کتاب درس‌های خود در مورد انقلاب کوبا را در سه نکته خلاصه کرد.
دو محور از آن در تعریف «کانون شورشی» به این شرح بود:


دو محور از آن سه محور مربوط به تعریف «کانون شورشی» به این شرح بود:
یکم: یک نیروی نامنظم با همه کوچکی‌اش می‌تواند در یک نبرد نابرابر، بر ارتشی منظم پیروز شود.


یکم: یک نیروی نامنظم با همه کوچکی‌اش می‌تواند در یک نبرد نابرابر، بر ارتشی منظم پیروز شود
دوم: ما نباید به انتظار پیش آمدن موقعیتی انقلابی بنشینیم چنین موقعیتی را خود می‌توانیم به‌وسیله یک «کانون انقلابی» پدید آوریم.


دوم: ما نباید به انتظار پیش آمدن موقعیتی انقلابی بنشینیم چنین موقعیتی را خود می‌توانیم به‌وسیله یک «کانون انقلابی» پدید آوریم
یک«کانون شورشی کوچک» (متشکل از تعداد کمی رزمنده که بر نظم موجود شورش کرده‌اند) می‌تواند به‌عنوان یک«موتور کوچک» «موتور بزرگ» یعنی «جامعه» را به حرکت در بیاورد.<blockquote>چه‌گوارا می‌گفت:</blockquote><blockquote>«وظیفه‌ی هر انقلابی‌ست که در تدارک انقلاب بکوشد.» محتوای حرف چه‌گوارا در حقیقت این بود که مردم محکوم نیستند مدت نامشخصی ظلم و استثمار را تحمل کنند تا (بر اساس نظریه‌ئی که تازه معلوم نیست چه‌قدر درست باشد و اصلاً محقق شود یا نه؟!) به فلان مرحله از تکامل اجتماعی رسیده آن‌گاه گام در راه انقلاب و آزادی بگذارند! تحول را به‌رغم حاکمیت هر وضعیتی باید ما خودمان به وجود بیاوریم.»</blockquote><blockquote>«با هر تعداد رزمنده‌ئی که به‌ضرورت تغییر ایمان آورده‌اند می‌توان شروع کرد. همین‌گروه معدود، باید یک کانون شورشی تشکیل داده و به نحو مقتضی شروع به خلق کانون یا کانون‌های بعدی کنند.</blockquote>این کانون‌ها می‌توانند به نقطه‌ی امید مردم در برابر حاکمیت ضدمردمی تبدیل شده و با به حرکت درآوردن جامعه زمینه‌ی انقلاب و دگرگونی را، خود به وجود آورند.»


این تئوری می‌گفت:
چه‌گوارا و یارانش نه می‌خواستند اراده خود را به واقعیت موجود تحمیل کرده، و نه می‌خواستند خارج از ظرفیت‌های جامعه  زودتر از رسیدن سیب انقلاب! آن را از درخت بچینند! آن‌ها فقط می‌خواستند طلسم حاکمیت دیکتاتوری بر جامعه و بن‌بست روشنفکران بی‌عمل را و حجره‌نشین را بشکنند.


یک«کانون شورشی کوچک» (متشکل از تعداد کمی رزمنده که بر نظم موجود شورش کرده‌اند) می‌تواند به‌عنوان یک«موتور کوچک» «موتور بزرگ» یعنی «جامعه» را به حرکت در بیاورد. تئوری «کانون» های انقلابی چه‌گوارا درواقع راهگشای حرکت و انقلاب در جوامعی بود که بر اساس تئوری‌های رایج در آن‌زمان باید صبر می‌کردند تا به مدار معینی از رشد اقتصادی برسند آن‌گاه وارد مبارزه برای تحول و تغییر شوند.
تئوری کانون‌های شورشی چه‌گوارا مانند هر نظریه‌ی جدیدی باید راهی طولانی می‌پیمود تا آب‌دیده شده و کامل گردد.
 
چه‌گوارا می‌گفت:
 
«وظیفه‌ی هر انقلابی‌ست که در تدارک انقلاب بکوشد.» محتوای حرف چه‌گوارا در حقیقت این بود که مردم محکوم نیستند مدت نامشخصی ظلم و استثمار را تحمل کنند تا (بر اساس نظریه‌ئی که تازه معلوم نیست چه‌قدر درست باشد و اصلاً محقق شود یا نه؟!) به فلان مرحله از تکامل اجتماعی رسیده آن‌گاه گام در راه انقلاب و آزادی بگذارند! تحول را به‌رغم حاکمیت هر وضعیتی باید ما خودمان به وجود بیاوریم.»
 
اما چگونه؟ و با چه کسانی؟
 
جواب او ساده و روشن بود:
 
«با هر تعداد رزمنده‌ئی که به‌ضرورت تغییر ایمان آورده‌اند می‌توان شروع کرد. همین‌گروه معدود، باید یک کانون شورشی تشکیل داده و به نحو مقتضی شروع به خلق کانون یا کانون‌های بعدی کنند.
 
این کانون‌ها می‌توانند به نقطه‌ی امید مردم در برابر حاکمیت ضدمردمی تبدیل شده و با به حرکت درآوردن جامعه زمینه‌ی انقلاب و دگرگونی را، خود به وجود آورند.»
 
چه‌گوارا و یارانش نه می‌خواستند اراده خود را به واقعیت موجود تحمیل کرده، و نه می‌خواستند خارج از ظرفیت‌های جامعه و با به‌اصطلاح چپ‌روی زودتر از رسیدن سیب انقلاب! آن را از درخت بچینند! آن‌ها تنها و تنها می‌خواستند طلسم حاکمیت دیکتاتوری بر جامعه و بن‌بست روشنفکران بی‌عمل را و حجره‌نشین را بشکنند.
 
تئوری کانون‌های شورشی چه‌گوارا مانند هر نظریه‌ی جدیدی باید راهی طولانی می‌پیمود تا آب‌دیده شده و کامل گردد طلای ناب حقیقت را تنها آنانی می‌یابند که در پی آن، کوره‌راه‌های پرخطر و بی‌شمار را درنوردند از شکست خوردن نهراسند و به ‌ضرورت حیاتی آزادی و عدالت اجتماعی برای انسان و جامعه عمیقاً باور داشته باشند.


== سخنانی از چه گوارا ==
== سخنانی از چه گوارا ==
۸٬۶۷۶

ویرایش

منوی ناوبری