عملیات فروغ جاویدان: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶۳: خط ۲۶۳:
بلافاصله بعد از شروع عملیات فروغ جاویدان توسط مجاهدین، رژیم ایران تلاش می‌کرد تا اعلام کند، عملیات فروغ جاویدان حمله عراق است. اما متوجه شد که این تبلیغات اثری ندارد و همه می‌دانستند که در طول ۸ سال جنگ ایران و عراق هیچ‌کدام از نیروهای عراق و رژیم ایران به عمق ۱۵۰کیلومتری خاک یکدیگر نرسیدند. به همین دلیل رژیم ایران در اطلاعیه ای عنوان کرد که این حمله را بیش از ۲۰ تیپ مشترک از مجاهدین و نیروهای عراقی انجام دادند.
بلافاصله بعد از شروع عملیات فروغ جاویدان توسط مجاهدین، رژیم ایران تلاش می‌کرد تا اعلام کند، عملیات فروغ جاویدان حمله عراق است. اما متوجه شد که این تبلیغات اثری ندارد و همه می‌دانستند که در طول ۸ سال جنگ ایران و عراق هیچ‌کدام از نیروهای عراق و رژیم ایران به عمق ۱۵۰کیلومتری خاک یکدیگر نرسیدند. به همین دلیل رژیم ایران در اطلاعیه ای عنوان کرد که این حمله را بیش از ۲۰ تیپ مشترک از مجاهدین و نیروهای عراقی انجام دادند.


در قدم بعدی، رژیم ایران خود را به‌صرف «پشتیبانی توپخانهٔ عراق از منافقین کوردل» راضی نمود (اطلاعیهٔ ستاد فرماندهی کل قوا، ۷ مرداد). اما از آن‌جا که در عمق ۱۰۰ و ۱۵۰کیلومتری اصولاً هیچ‌نوع پشتیبانی توپخانه امکان‌پذیر نیست، سرانجام مقامات و ارگانهای رژیم بازهم عقب نشستند و گفتند: «به‌نظر می‌رسد که نیروهای پیادهٔ عراقی در ابتدا (مجاهدین را) همراهی کرده باشند، ولی پس از آن به‌مواضع خودشان بازگشتند» (مصاحبهٔ استاندار خمینی در کرمانشاه). تا این‌که بالاخره نقش عراق و «حملهٔ عراق» به‌کلی رنگ باخت و مقامات رژیم تصریح نمودند که نیروهای ارتش آزادیبخش و مجاهدین «در ۳۰تیپ سازماندهی گردیده بودند» (شمخانی، معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوا، ۱۰مرداد).
در ادامه، رژیم ایران اعلام کرد و در اطلاعیه‌ای گفت در این عملیات، مجاهدین با پشتیبانی توپخانه‌ عراق حمله کردند<ref>اطلاعیهٔ ستاد فرماندهی کل قوا، ۷ مرداد</ref>. اما از آن‌جا که در عمق ۱۰۰ و ۱۵۰کیلومتری اصولاً هیچ‌نوع پشتیبانی توپخانه امکان‌پذیر نیست، سرانجام مقامات و ارگانهای رژیم ایران در اطلاعیه‌ای گفتند: «به‌نظر می‌رسد که نیروهای پیادهٔ عراقی در ابتدا منافقین را همراهی کرده باشند، ولی پس از آن به‌مواضع خودشان بازگشتند»<ref>مصاحبهٔ استاندار کرمانشاه</ref>. اما درنهایت مقامات رژیم ایران تصریح کردند که نیروهای مجاهدین «در ۳۰تیپ سازماندهی گردیده بودند»<ref>شمخانی، معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوا، ۱۰مرداد</ref>. در همین رابطه حجتی کرمانی در ۸ مرداد همان سال درباره مجاهدین خلق گفت مجاهدین به مراتب بدتر و خطرناک‌تر از صدام هستند. تحلیل‌گران رژیم ایران در این‌باره گفتند که مجاهدین می‌خواستند کاری را که عراق «طی چندسال تجاوز به‌خاک ایران نتوانست به آن دست یازد؛ بلکه بیشتر… (می‌خواستند) حتی به تسخیر تهران نیز نایل آیند»<ref>روزنامه کیهان ۱۲ مرداد۶۷</ref>.
 
سخنگویان رژیم هم‌چنین آشکارا اعلام کردند که «مسئله‌ی» رژیم، مجاهدین هستند و خلاصه اینها (یعنی مجاهدین) به‌مراتب خطرناک‌تر و «بدتر از صدام» هستند (حجتی‌کرمانی، ۸ مرداد).
 
دست آخر نیز تحلیلگران رژیم خمینی تصریح کردند که اصولاً مجاهدین می‌خواستند کاری کنند که عراق «طی چندسال تجاوز به‌خاک ایران نتوانست به آن دست یازد؛ بلکه بیشتر… (می‌خواستند) حتی به تسخیر تهران نیز نایل آیند» (کیهان، ۱۲ مرداد).


درمورد دعاوی رژیم خمینی راجع به شهدای ارتش آزادیبخش نیز با وضعیت مشابهی مواجهیم. ابتدا رژیم مدعی شد که مجاهدین و ارتش آزادیبخش را به‌کلی ازبین برده‌است. سپس از نابود کردن سه‌چهارم (یعنی ۷۵درصد) آن دم زد. در قدم بعد معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوای رژیم خمینی مدعی شد ۷۰۰۰نفر بودند که «در مدت ۴۸ساعت ۴۸۰۰» تن از آنها را ـیعنی حدود ۷۰درصد راـ نابود کردیم (شمخانی، معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوای رژیم خمینی، ۱۰مرداد۶۷). متعاقباً موسوی‌اردبیلی به «خمس» یعنی انهدام ۲۰درصد از قوای ارتش آزادیبخش رضایت داد و بعد نوبت به فرمانده سپاه چهارم موسوم به بعثت رسید که در ۱۷مردادماه کشته‌های مجاهدین را ۱۷۳۴تن ذکر کرد (شعبانی، فرمانده سپاه چهارم پاسداران موسوم به بعثت در کرمانشاه، ۱۷مرداد۶۷). نهایتاً هم وزیر کشور خمینی، با یادآوری بحث مفصل در شورای امنیت کشور، هشدار داد که خطر هم‌چنان باقی است و قضیه «خاتمه‌یافته نیست» و افزود: «ما مسألهٔ منافقین را تمام‌شده تلقی نمی‌کنیم، چرا که بسیاری از عناصر اینها موفق شدند… فرار کنند و تعدادیشان هم عقب‌نشینی کردند و به داخل خاک عراق رفتند»!
درمورد دعاوی رژیم خمینی راجع به شهدای ارتش آزادیبخش نیز با وضعیت مشابهی مواجهیم. ابتدا رژیم مدعی شد که مجاهدین و ارتش آزادیبخش را به‌کلی ازبین برده‌است. سپس از نابود کردن سه‌چهارم (یعنی ۷۵درصد) آن دم زد. در قدم بعد معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوای رژیم خمینی مدعی شد ۷۰۰۰نفر بودند که «در مدت ۴۸ساعت ۴۸۰۰» تن از آنها را ـیعنی حدود ۷۰درصد راـ نابود کردیم (شمخانی، معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوای رژیم خمینی، ۱۰مرداد۶۷). متعاقباً موسوی‌اردبیلی به «خمس» یعنی انهدام ۲۰درصد از قوای ارتش آزادیبخش رضایت داد و بعد نوبت به فرمانده سپاه چهارم موسوم به بعثت رسید که در ۱۷مردادماه کشته‌های مجاهدین را ۱۷۳۴تن ذکر کرد (شعبانی، فرمانده سپاه چهارم پاسداران موسوم به بعثت در کرمانشاه، ۱۷مرداد۶۷). نهایتاً هم وزیر کشور خمینی، با یادآوری بحث مفصل در شورای امنیت کشور، هشدار داد که خطر هم‌چنان باقی است و قضیه «خاتمه‌یافته نیست» و افزود: «ما مسألهٔ منافقین را تمام‌شده تلقی نمی‌کنیم، چرا که بسیاری از عناصر اینها موفق شدند… فرار کنند و تعدادیشان هم عقب‌نشینی کردند و به داخل خاک عراق رفتند»!
۱٬۶۶۴

ویرایش

منوی ناوبری