رضاشاه پهلوی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
(بارگذاری عکس)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
| امضاء        =
| امضاء        =
}}
}}
'''رضاشاه پهلوی''' در سال ۱۲۵۶ خورشیدی در آلاشت مازندران به دنیا آمد، هیچ گاه پدرش را ندید و مادرش نوش‌آفرین آیرملو بعد از مرگ پدر رضاخان، به تهران آمد و در محله سنگلج زندگی جدیدی را در فقر و بدبختی تمام شروع کرد. مخارج زندگی آنان تا هفت سالگی رضا برعهده ابوالقاسم آیرم‌لو بود که در آن زمان به نام ابوالقاسم بیک، خیاط قزاقخانه بود.
'''رضاشاه پهلوی''' در سال ۱۲۵۶ خورشیدی در آلاشت مازندران به دنیا آمد. هیچ گاه پدرش را ندید و مادرش نوش‌آفرین آیرملو بعد از مرگ پدر رضاخان، به تهران آمد و در محله سنگلج زندگی جدیدی را در فقر و بدبختی تمام شروع کرد. مخارج زندگی آنان تا هفت سالگی رضا برعهده ابوالقاسم آیرم‌لو بود که در آن زمان به نام ابوالقاسم بیک، خیاط قزاقخانه بود.<ref name=":02">محمد جواد مشکور، اسماعیل دولتشاهی. محیط‌شناسی با تکیه بر تاریخ ایران</ref>


رضا در سن ۱۴ <ref name=":02">محمد جواد مشکور، اسماعیل دولتشاهی. محیط‌شناسی با تکیه بر تاریخ ایران</ref>سالگی توسط صمصام از نفرات علی‌اصغرخان امین‌السلطان صدراعظم به عنوان سرباز (تابین) وارد فوج(هنگ) سوادکوه شد، گفته شده به قدری کوچک بوده که دیگران وی را سوار اسب می‌کردند<ref name=":12">نجفقلی پسیان و خسرو معتضد، از سوادکوه تا ژوهانسبورگ: زندگی رضاشاه پهلوی</ref>، در سال ۱۲۷۵ که ناصرالدین‌شاه قاجار کشته می‌شود فوج سوادکوه برای حفاظت از مراکز دولتی و سفارت‌خانه‌ها به تهران فراخوانده می‌شود، که رضا‌خان مدتی‌ نگهبان سفارت آلمان و هلند در تهران بود و بعد به سرگروهبانی محافظین بانک استقراضی روسیه در مشهد منصوب می‌شود.
رضا در سن ۱۴ سالگی توسط صمصام از نفرات علی‌اصغرخان امین‌السلطان صدراعظم به عنوان سرباز (تابین) وارد فوج (هنگ) سوادکوه شد. گفته شده به قدری جثه کوچکی داشته که دیگران وی را سوار اسب می‌کردند. در سال ۱۲۷۵ که ناصرالدین‌شاه قاجار کشته شد، فوج سوادکوه برای حفاظت از مراکز دولتی و سفارت‌خانه‌ها به تهران فراخوانده شد، که رضا‌خان مدتی‌ نگهبان سفارت آلمان و هلند در تهران بود. وی سپس به سرگروهبانی محافظین بانک استقراضی روسیه در مشهد منصوب شد.<ref name=":12">نجفقلی پسیان و خسرو معتضد، از سوادکوه تا ژوهانسبورگ: زندگی رضاشاه پهلوی</ref>


 بعد از مدتی وکیل باشی گروهان شصت تیر منصوب می‌شود، در این دوره رضا‌خان به دلیل تسلط به استفاده از یک مسلسل به نام ماکسیم (همان شصت‌تیر) به رضا ماکسیم معروف شد.
رضاخان بعد از مدتی وکیل باشی گروهان شصت تیر منصوب می‌شود. در این دوره رضا‌خان به دلیل تسلط به استفاده از یک مسلسل به نام ماکسیم (همان شصت‌تیر) به رضا ماکسیم معروف شد.


رضا‌شاه در جنگ‌های مختلف علیه‌ انقلابیون شرکت کرد، و مدارج ترقی در نیروی قزاق را طی کرد، به درجه‌ی یاوری (ستوانی) رسید، و در سال ۱۲۹۷ شمسی به فرماندهی‌ آتریاد(تیپ) همدان منصوب شد.
رضا‌خان در جنگ‌های مختلف علیه‌ انقلابیون شرکت کرد. وی مدارج ترقی در نیروی قزاق را طی کرد و به درجه‌ی یاوری (ستوانی) رسید. رضاخان در سال ۱۲۹۷ شمسی به فرماندهی‌ آتریاد(تیپ) همدان منصوب شد.


در سال ۱۲۹۹ خورشیدی برای شرکت در سرکوب نهضت جنگل راهی گیلان شد، و با تمام قوا در سرکوب جنگل تلاش کرد. رضا‌خان به اسم «امنیت» نیروهای انقلابی دیگر را هم قلع و قمع کرد، از جمله قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان. به سبب شرکت فعال در این سرکوبگری‌ها از احمدشاه شمشیر مکلل به جواهر دریافت کرد.
در سال ۱۲۹۹ خورشیدی برای شرکت در سرکوب نهضت جنگل راهی گیلان شد، و با تمام قوا در سرکوب جنگل تلاش کرد. رضا‌خان به اسم «امنیت» نیروهای انقلابی دیگر را هم قلع و قمع کرد؛ از جمله قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان. به سبب شرکت فعال در این سرکوبگری‌ها از احمدشاه شمشیر مکلل به جواهر دریافت کرد.


رضاخان آدم بی سوادی بود، لااقل سواد کلاسیک نداشته است، محمدرضا پهلوی در تأیید بی‌سوادی پدرش می‌گوید:<blockquote>«...سختی و مشقت زندگی، از دست دادن پدر در دوران کودکی و نبودن وسیله باعث شد که رضاخان در ابتدای عمر به مدرسه نرود و خواندن و نوشتن را نیاموزد.»<ref>حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران . ج ۶ . ص ۱۶۲</ref>  </blockquote>تاج الملوک، که اولین ملکه ی دربار پهلوی بود نیز در سال ۱۳۴۷شمسی در مصاحبه با خبرنگار یکی از مجلات چاپ پاریس، به نام کنفیدانس، درباره‌ی بی سوادی رضا‌شاه گفت: <blockquote>« پدر و مادر او از رعایای معمولی بودند و خودش هم اصلاً سواد نداشت».<ref>فریدون هویدا . سقوط شاه . ص ۱۲۲</ref></blockquote>
رضاخان آدم بی سوادی بود، لااقل سواد کلاسیک نداشته است، محمدرضا پهلوی در تأیید بی‌سوادی پدرش می‌گوید:<blockquote>«...سختی و مشقت زندگی، از دست دادن پدر در دوران کودکی و نبودن وسیله باعث شد که رضاخان در ابتدای عمر به مدرسه نرود و خواندن و نوشتن را نیاموزد.»<ref>حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران . ج ۶ . ص ۱۶۲</ref>  </blockquote>تاج الملوک، که اولین ملکه‌ی دربار پهلوی بود نیز در سال ۱۳۴۷ خورشیدی در مصاحبه با خبرنگار یکی از مجلات چاپ پاریس، به نام کنفیدانس، درباره‌ی بی سوادی رضا‌شاه گفت: <blockquote>«پدر و مادر او از رعایای معمولی بودند و خودش هم اصلاً سواد نداشت».<ref>فریدون هویدا . سقوط شاه . ص ۱۲۲</ref></blockquote>
[[پرونده:شناسنامه رضا شاه.jpg|جایگزین=شناسنامه رضا شاه|بندانگشتی|شناسنامه رضا شاه]]
[[پرونده:شناسنامه رضا شاه.jpg|جایگزین=شناسنامه رضا شاه|بندانگشتی|شناسنامه رضا شاه]]
رضا‌خان در اسفند ۱۲۹۹ با همکاری سیدضیاالدین طباطبایی که یک مهره شناخته شده انگلیس بود، دست به کودتا زد، این کودتا باطراحی و پشتیبانی ژنرال انگلیسی، ادموند آیرونساید انجام شد.
رضا‌خان در اسفند ۱۲۹۹ با همکاری سیدضیاالدین طباطبایی که یک مهره شناخته شده انگلیس بود، دست به کودتا زد. این کودتا باطراحی و پشتیبانی ژنرال انگلیسی، ادموند آیرون‌ساید انجام شد.


احمدشاه به رضا خان لقب سردار سپه داد و بعد از مسعود کیهان او را به سمت وزیر جنگ منصوب کرد، رضا خان  بعداً در سال ۱۳۰۲ با فرمان احمدشاه به نخست وزیری منصوب شد،
احمدشاه به رضاخان لقب سردار سپه داد و بعد از مسعود کیهان او را به سمت وزیر جنگ منصوب کرد، رضاخان بعداً در سال ۱۳۰۲ با فرمان احمدشاه به نخست وزیری منصوب شد.


رضا‌شاه روز ۹ آبان ۱۳۰۴ مجلس پنجم شورای ملی را زیر فشار قرار داد تا این که ماده واحده‌ای را مطرح کردندکه به موجب آن احمد شاه از سلطنت خلع شد، و حکومت موقت به رضا‌شاه پهلوی سپرده شد، در ۲۴ آذر ۱۳۰۴ رضاخان در مجلس حاضر شد و با ادای سوگند به عنوان پایه گذار حکومت پهلوی بر تخت نشست ودر ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ تاجگذاری کرد.
رضا‌شاه روز ۹ آبان ۱۳۰۴ مجلس پنجم شورای ملی را زیر فشار قرار داد تا این که ماده واحده‌ای را مطرح کردند که به موجب آن احمدشاه از سلطنت خلع شد، و حکومت موقت به رضا‌شاه پهلوی سپرده شد. در ۲۴ آذر ۱۳۰۴ رضاخان در مجلس حاضر شد و با ادای سوگند به عنوان پایه گذار حکومت پهلوی بر تخت نشست و در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ تاجگذاری کرد.


رضا‌خان با به قدرت رسیدن زمین خواری را شروع کرد همزمان سرکوب و کشتن و زندانی کردن آزادیخواهان را هم در دستور کار خود قرار داد.
رضا‌خان با به قدرت رسیدن زمین‌خواری را شروع کرد. هم‌زمان سرکوب و کشتن و زندانی کردن آزادی‌خواهان را هم در دستور کار خود قرار داد. آزادی‌هایی که در جریان انقلاب مشروطه به دست آمده بود در دوره وی از بین رفت. بسیاری از رقبا و مخالفان وی زندانی و در زندان کشته شدند. در میان مقتولان چند نفر از وزیران وی مانند عبدالحسین تیمورتاش، سردار اسعد بختیاری و نصرت‌الدوله، برخی از روسای ایلات مانند صولت‌الدوله قشقایی، برخی از شعرا و ادیبان مانند میرزاده عشقی و محمد فرخی یزدی، نسیم شمال و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای ملی مانند سید حسن مدرس و کیخسرو شاهرخ را می‌توان دید. برخی از وزرا و نزدیکان وی نیز (مانند علی‌اکبر داور وزیر عدلیه) از ترس اتفاقات مشابه خودکشی کردند. علاوه بر این افراد، کشتارهای دست جمعی قوم لر(فیلی، کهگیلویه، ممسنی و بختیاری)در عملیات معروف «فتح لرستان» هم از کارهای رضاخان می‌باشد.<ref>سایت بانک اطلاعات رجال -رضا شاه پهلوی</ref>


آزادی‌هایی که در جریان انقلاب مشروطه به دست آمده بود در دوره وی  از بین رفت. بسیاری از رقبا و مخالفان وی زندانی و در زندان کشته شدند. در میان مقتولان چند نفر از وزیران وی مانند عبدالحسین تیمورتاش، سردار اسعد بختیاری و نصرت‌الدوله، برخی از روسای ایلات مانند صولت‌الدوله قشقایی، برخی از شعرا و ادیبان مانند میرزاده عشقی و محمد فرخی یزدی، نسیم شمال و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای ملی مانند سید حسن مدرس و کیخسرو شاهرخ را می‌توان دید. برخی از وزرا و نزدیکان وی نیز (مانند علی‌اکبر داور وزیر عدلیه) از ترس اتفاقات مشابه خودکشی کردند. علاوه بر این افراد، کشتارهای دست جمعی قوم لر(فیلی , کهگیلویه، ممسنی و بختیاری)در عملیات معروف "فتح لرستان " هم از کارهای رضا خان می‌باشد.<ref>سایت بانک اطلاعات رجال -رضا شاه پهلوی</ref>
رضاخان قزاق پس از نشستن به تخت سلطنت، حدود ۴۴ هزار سند از دست مردم گرفت و املاک و زمین‌های روستاییان گیلان و مازندران، تنکابن و نور و بسیاری جاهای دیگر را مالک شد.<ref>تاریخ ۲۰ساله حسین مکی ج ۶ ص ۱۳۵</ref>


رضا خان قزاق پس از نشستن به تخت سلطنت، حدود ۴۴هزار سند از دست مردم گرفت و املاک و زمین‌های روستاییان گیلان و مازندران، تنکابن و نور و بسیاری جاهای دیگر را مالک شد. <ref>تاریخ ۲۰ساله حسین مکی ج ۶ ص ۱۳۵</ref>
در زمان رضاشاه، بزرگ‌ترین ارباب خود او بود. رضاشاه هنگام ترک ایران، ۶۸میلیون تومان در حساب شخصی خود در بانک ملی داشت.<ref>حسین مکی تاریخ ۲۰ ساله ، جلد ۸ صفحه ۹۱  به نقل از وزیر دارایی وقت، دکتر سجادی</ref> این مبلغ برای ایران آن زمان پول بسیار هنگفتی به حساب می‌آمد.


در زمان رضاشاه، بزرگ‌ترین ارباب خود او بود. رضا شاه هنگام ترک ایران، ۶۸میلیون تومان در حساب شخصی خود در بانک ملی داشت».<ref>حسین مکی تاریخ ۲۰ ساله ، جلد ۸ صفحه ۹۱  به نقل از وزیر دارایی وقت، دکتر سجادی</ref> این مبلغ برای ایران آن زمان پول بسیار هنگفتی به حساب می‌آمد.
رضا‌شاه برای تضمین قدرت مطلق خود، روزنامه‌های مستقل را بست، و مصونیت پارلمانی را از نمایندگان گرفت و احزاب سیاسی را از بین برد. او با تبدیل مجلس به نهادی مطیع و تشریفاتی توانست وزرای دلخواه خود را تعیین کند. به علاوه وی با پشتیبانی دربار به مصادره زمین‌های حاصل‌خیز مازندران پرداخت و به زودی به ثروتمندترین مرد ایران تبدیل شد.<ref>آبراهامیان، یرواند، ''ایران بین دو انقلاب''، صص. ۱۷۱–۱۷۲</ref>


رضا‌شاه برای تضمین قدرت مطلق خود، روزنامه‌های مستقل را بست، مصونیت پارلمانی را از نمایندگان گرفت و احزاب سیاسی را از بین برد. او با تبدیل مجلس به نهادی مطیع و تشریفاتی توانست وزرای دلخواه خود را تعیین کند. به علاوه وی با پشتیبانی دربار به مصادره زمین‌های حاصل‌خیز مازندران پرداخت و به زودی به ثروتمندترین مرد ایران تبدیل شد.<ref>آبراهامیان، یرواند، ''ایران بین دو انقلاب''، صص. ۱۷۱–۱۷۲</ref>
سرانجام در سال ۱۳۲۰، پس از اشغال ایران به دست متفقین، با اولتیماتوم بریتانیا رضا‌شاه بدون کوچکترین مقاومت، مجبور به ترک ایران و واگذاری سلطنت به پسرش محمدرضا شد. سه سال بعد در ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی درگذشت. جسد رضا‌شاه در مسجد الرفاعی مصر به امانت گذاشته شد و در اردیبهشت ۱۳۲۹ در دوره‌ی نخست وزیری منصور جسد رضا‌شاه از مصر به ایران منتقل شد و در نزدیکی حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
 
سرانجام در سال ۱۳۲۰، پس از اشغال ایران به دست متفقین، با اولتیماتوم بریتانیا رضا‌شاه بدون کوچکترین مقاومت، مجبور به ترک ایران و واگذاری سلطنت به پسرش محمدرضا شد. سه سال بعد در ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی درگذشت.جسد رضا‌شاه در مسجد الرفاعی مصر به امانت گذاشته شد و در اردیبهشت ۱۳۲۹ در دوره‌ی نخست وزیری منصور جسد رضا‌شاه از مصر به ایران منتقل شد و در نزدیکی حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
==زندگی‌نامه رضا‌شاه==
==زندگی‌نامه رضا‌شاه==
===دوران کودکی و نوجوانی===
===دوران کودکی و نوجوانی===
[[پرونده:رضا شاه در حال نگهبانی در جلوی سفارت هلند.jpg|جایگزین=شناسنامه رضا شاه|بندانگشتی|رضا شا ه در حال نگهبانی جلوی سفارت هلند]]
[[پرونده:رضا شاه در حال نگهبانی در جلوی سفارت هلند.jpg|جایگزین=شناسنامه رضا شاه|بندانگشتی|رضا شا ه در حال نگهبانی جلوی سفارت هلند]]
رضا‌خان در روز ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ در روستای آلاشت در مازندران به دنیا‌ آمد. پدرش عباسعلی داداش بیگ در حرفه‌ی سپاهی‌گری و در فوج سوادکوه بود، رضا هیچ‌گاه پدرش را ندید، بعد از مرگ پدرش مادر رضا، نوش‌آفرین آیرملو به دلیل این که از مهاجران قفقاز بود و خانواده‌اش در تهران ساکن شده بودند، به تهران مهاجرت نمود. یکی دیگر از علل، این مهاجرت این بوده است که، مردم آلاشت با ازدواج غیر خودی مخالف بودند، بنابراین بعد از مرگ پدر رضا، سر ناسازگاری با مادر وی‌ گذاشتند که به ناچار به تهران مهاجرت کرد.
رضا‌خان در روز ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ در روستای آلاشت در مازندران به دنیا‌ آمد. پدرش عباسعلی داداش بیگ در حرفه‌ی سپاهی‌گری و در فوج سوادکوه بود. رضا هیچ‌گاه پدرش را ندید. بعد از مرگ پدرش، مادرِ رضا، نوش‌آفرین آیرملو به دلیل این که از مهاجران قفقاز بود و خانواده‌اش در تهران ساکن شده بودند، به تهران مهاجرت نمود. یکی دیگر از علل، این مهاجرت این بوده است که، مردم آلاشت با ازدواج غیر خودی مخالف بودند. بنابراین بعد از مرگ پدرِ رضا، سر ناسازگاری با مادر وی‌ گذاشتند که به ناچار به تهران مهاجرت کرد.


در راه این سفر نوزاد یعنی رضا به شدت بیمار شد و با رسیدن به گردنه و کاروانسرای گدوک، نوزاد یخ زد و سیاه شد، مادر و سایر همسفران فکرکردند که او مرده. بنابراین او را از مادر جدا نموده و برای دفن در روز بعد، او را در آخور چارپایان گذاشتند. گرمای محیط موجب شد تا کودک مجدداً جان بگیرد .این داستان را رضاشاه بارها در دوران پادشاهی برای اطرافیان از جمله محمدعلی فروغی و حسن اسفندیاری نقل کرده است.<ref>نجفقلی پسیان و خسرو معتضد، از سوادکوه تا ژوهانسبورگ: زندگی رضاشاه پهلوی</ref>
در راهِ این سفر نوزاد یعنی رضا به شدت بیمار شد و با رسیدن به گردنه و کاروانسرای گدوک، نوزاد یخ زد و سیاه شد، مادر و سایر هم‌سفران فکرکردند که او مرده است. بنابراین او را از مادر جدا نموده و برای دفن در روز بعد، او را در آخور چارپایان گذاشتند. گرمای محیط موجب شد تا کودک مجدداً جان بگیرد. این داستان را رضاشاه بارها در دوران پادشاهی برای اطرافیان از جمله محمدعلی فروغی و حسن اسفندیاری نقل کرده است.<ref>نجفقلی پسیان و خسرو معتضد، از سوادکوه تا ژوهانسبورگ: زندگی رضاشاه پهلوی</ref>


ابوالقاسم آیرملو که دایی رضا‌ بود سرپرستی او و مادرش را به عهده گرفت، اما ابوالقاسم آیرملو به لحاظ مالی آدم نسبتاً فقیری بود، و نمی‌توانست رسیدگی زیادی به رضا و مادرش بکند.
ابوالقاسم آیرملو که دایی رضا‌ بود سرپرستی او و مادرش را به عهده گرفت، اما ابوالقاسم آیرملو به لحاظ مالی آدم نسبتاً فقیری بود، و نمی‌توانست رسیدگی زیادی به رضا و مادرش بکند.


رضا ۷ ساله بود که مادرش هم از دنیا رفت، او بارها در زمان سلطنت گفته بود که هرگز محبت پدر و مادر را ندیده‌ام. بعد از ابوالقاسم آیرملو، سرتیپ نصرالله‌خان آیرم زندگی آنان را اداره می‌کرد.<ref>نجفقلی پسیان و خسرو معتضد، از سوادکوه تا ژوهانسبورگ: زندگی رضاشاه پهلوی</ref>
رضا ۷ ساله بود که مادرش هم از دنیا رفت، او بارها در زمان سلطنت گفته بود که هرگز محبت پدر و مادر را ندیده‌ام. بعد از ابوالقاسم آیرملو، سرتیپ نصرالله‌خان آیرم زندگی آنان را اداره می‌کرد.<ref>نجفقلی پسیان و خسرو معتضد، از سوادکوه تا ژوهانسبورگ: زندگی رضاشاه پهلوی</ref>
===ورود به قزاق‌خانه===
===ورود به قزاق‌خانه===
رضا‌شاه در سن ۱۴ سالگی توسط یکی از بستگانش وارد فوج سواد کوه شد، بعد از مرگ ناصرالدین‌شاه فوج سوادکوه برای مراقبت از سفارتخانه‌ها و مراکز دولتی به تهران فراخوانده شد، رضا‌شاه در لباس قزاق، کار نگهبانی از سفارت آلمان و هلند در تهران را انجام می‌داد، سپس به سرگروهبانی محافظین بانک استقراضی روسیه در مشهد منصوب شد. پس از چندی به وکیل‌باشی (گروهبان تا استوار)  گروهان شصت تیر منصوب شد. در این دوره رضا‌شاه به دلیل استفاده از یکی از معدود مسلسل‌های ماکسیم آن زمان، به «رضا ماکسیم» معروف شد.
رضا‌شاه در سن ۱۴ سالگی توسط یکی از بستگانش وارد فوج سواد کوه شد، بعد از مرگ ناصرالدین‌شاه فوج سوادکوه برای مراقبت از سفارت‌خانه‌ها و مراکز دولتی به تهران فراخوانده شد. رضا‌شاه در لباس قزاق، کار نگهبانی از سفارت آلمان و هلند در تهران را انجام می‌داد، سپس به سرگروهبانی محافظین بانک استقراضی روسیه در مشهد منصوب شد. پس از چندی به وکیل‌باشی (گروهبان تا استوار) گروهان شصت تیر منصوب شد. در این دوره رضا‌شاه به دلیل استفاده از یکی از معدود مسلسل‌های ماکسیم آن زمان، به «رضا ماکسیم» معروف شد.


رضا‌شاه با شرکت در جنگ‌های مختلف مدارج ترقی را در قزاق‌خانه طی کرد به طوری که در سال ۱۲۹۷ شمسی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان رسید.
رضا‌شاه با شرکت در جنگ‌های مختلف مدارج ترقی را در قزاق‌خانه طی کرد به طوری که در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان رسید.
[[پرونده:رضا شاه با لباس قزاق ها.jpg|جایگزین=ضا شاه با لباس قزاق ها|بندانگشتی|ضا شاه با لباس قزاق ها]]
[[پرونده:رضا شاه با لباس قزاق ها.jpg|جایگزین=ضا شاه با لباس قزاق ها|بندانگشتی|رضا شاه با لباس قزاق‌ها]]
رضا‌شاه در این سمت علیه فرمانده‌ بریگارد قزاق، سرهنگ کلرژه کودتایی انجام داد، این کودتا به فرماندهی استارسلسکی، اجرا شد ولی عامل اجرا رضا‌شاه بود. اجرای این کودتا با هماهنگی افسران انگلیسی و  توسط رضا‌شاه به کودتای اول رضا‌شاه نیز معروف است. در اثر این کودتا، کلرژه ( افسری که بلشویک‌ها پس از سقوط تزار به ایران فرستاده بودند) به روسیه بازگشت و معاونش استاروسلسکی فرمانده بریگاد قزاق در ایران شد.
رضا‌شاه در این سمت علیه فرمانده‌ بریگارد قزاق، سرهنگ کلرژه کودتایی انجام داد. این کودتا به فرماندهی استارسلسکی، اجرا شد ولی عامل اجرا، رضا‌شاه بود. اجرای این کودتا با هماهنگی افسران انگلیسی و  توسط رضا‌شاه به کودتای اول رضا‌شاه نیز معروف است. در اثر این کودتا، کلرژه ( افسری که بلشویک‌ها پس از سقوط تزار به ایران فرستاده بودند) به روسیه بازگشت و معاونش استاروسلسکی فرمانده بریگاد قزاق در ایران شد.
====نیروی قزاق====
====نیروی قزاق====
در تاریخ ایران از نیروی قزاق بسیار گفته شده است، اما این نیرو چه نیرویی بوده است؟ از چه کسی فرمان می‌گرفت و مأموریتش چه بود؟
در تاریخ ایران از نیروی قزاق بسیار گفته شده است، اما این نیرو چه نیرویی بوده است؟ از چه کسی فرمان می‌گرفت و مأموریتش چه بود؟


ناصرالدین‌شاه در سفر دوم خود به اروپا در سال ۱۸۷۸ تحت‌تاثیر رژه قزاق‌های روسی و ظاهر آراسته آنها از تزار خواست با فرستادن چند تن از افسران قزاق نیرویی شبیه به آنها در ایران تشکیل دهد. روس‌ها که همیشه درصدد افزایش نفوذ خود در ایران بودند از این مسئله استقبال و افرادی را به ایران برای آموزش اعزام کردند.<ref>کتاب ارتش و تشکیل حکومت پهلوی در ایران، نوشته‌ی استفانی کرونین، ترجمه غلامرضا بابایی، ص ۱۰۱</ref>
ناصرالدین‌شاه در سفر دوم خود به اروپا در سال ۱۸۷۸ تحت‌تاثیر رژه قزاق‌های روسی و ظاهر آراسته آن‌ها از تزار خواست با فرستادن چند تن از افسران قزاق نیرویی شبیه به آن‌ها در ایران تشکیل دهد. روس‌ها که همیشه درصدد افزایش نفوذ خود در ایران بودند از این مسئله استقبال و افرادی را به ایران برای آموزش اعزام کردند.<ref>کتاب ارتش و تشکیل حکومت پهلوی در ایران، نوشته‌ی استفانی کرونین، ترجمه غلامرضا بابایی، ص ۱۰۱</ref>


 هر چند بر اساس قانون، نیروی قزاق تحت نظر وزارت جنگ بوده و حقوق آنها به صورت منظم پرداخت می‌شد اما در عمل فرمانده بریگاد قزاق تصمیم‌های خود را پس از مشورت با سفارت روسیه در تهران و ستاد ارتش روسیه در قفقاز اجرا می‌کرد.  وظیفه‌ی اولیه‌ی قزاق‌ها در ابتدا برقراری نظم در پایتخت  و حفاظت از قصرهای سلطنتی بود اما پیوند با منافع روسیه موجب شد تا این نیرو ضامن تضمین قدرت قاجاریه(به دلیل سیاست روسیه در این زمینه) و عامل سرکوب مخالفین نیز باشد.<ref>دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، وحید سینایی، ص ۲۱۲</ref>
 هرچند بر اساس قانون، نیروی قزاق تحت نظر وزارت جنگ بوده و حقوق آن‌ها به صورت منظم پرداخت می‌شد اما در عمل فرمانده بریگاد قزاق تصمیم‌های خود را پس از مشورت با سفارت روسیه در تهران و ستاد ارتش روسیه در قفقاز اجرا می‌کرد.  وظیفه‌ی اولیه‌ی قزاق‌ها در ابتدا برقراری نظم در پایتخت و حفاظت از قصرهای سلطنتی بود اما پیوند با منافع روسیه موجب شد تا این نیرو ضامن تضمین قدرت قاجاریه (به دلیل سیاست روسیه در این زمینه) و عامل سرکوب مخالفین نیز باشد.<ref>دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، وحید سینایی، ص ۲۱۲</ref>


امین‌الدوله درخصوص وابستگی  قزاق‌ها به شاه ایران می‌‌گوید: «بریگارد قزاق که در زمان ناصرالدین‌شاه بودجه معینی داشته و برحسب ظاهر تحت امر وزارت جنگ بود در دوره مظفری نه به شاه اعتتایی دارد و نه از کسی  گوش شنوایی».<ref>دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، وحید سینایی، ص ۲۱۳</ref>
امین‌الدوله درخصوص وابستگی قزاق‌ها به شاه ایران می‌‌گوید: «بریگارد قزاق که در زمان ناصرالدین‌شاه بودجه معینی داشته و برحسب ظاهر تحت امر وزارت جنگ بود در دوره مظفری نه به شاه اعتتایی دارد و نه از کسی گوش شنوایی».<ref>دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، وحید سینایی، ص ۲۱۳</ref>


تیمسار عبدالله امیرطهماسبی، وزیر جنگ رضا‌شاه در این باره‌ می‌گوید:‌<blockquote>«(قزاق‌خانه) تشکیلات غریبی بود... یکی از مهم‌ترین عوامل بدبختی ملت ایران بود که در تحت سرپرستی اجانب با تمام معنی بر علیه حقوق ملت تجهیز کرده و... یکی از وقایعی است که ملت ایران هیچ‌وقت آن را فراموش نمی‌نماید».<ref>کتاب تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضاشاه پهلوی ص ۲۵</ref></blockquote>ارتشبد غلامعلی اویسی فرمانده‌ نیروی زمینی محمدرضا پهلوی در این خصوص می‌نویسد:<blockquote>«سال ۱۲۹۶ قمری با درخواست ناصرالدین شاه، قزاق‌های روسی برای تشکیل یک نیروی قزاق وارد تهران شدند... (این نیرو) گزارشات خود را... به ستاد قوای قزاق روسیه در قفقاز ارسال می‌داشت و از همان طریق نیز برای اداره قزاق‌خانه ایران دستور می‌گرفت!‌... همین نیروی قزاق بود که در قیام مشروطیت ایران به اشاره دولت روسیه تزاری، ندای آزادی را در حلقوم هزاران آزادیخواه ایرانی خفه کرد و چه بسیار مردم شریف و بی‌دفاع را فقط به جرم میهن‌پرستی از دم تیغ گذراند... آموزش، آیین‌ها و فرامین(نیروی قزاق) به زبان روسی بود.</blockquote><blockquote>حکم نظامی کل ارتش ایران وسیله ستاد قزاق‌خانه و توسط یک افسر روس امضا می‌شد! و بدون احتیاج به اظهارنظر و تأیید مقامات ایرانی، ابلاغ می‌گردید!‌».<ref>تاریخ ۵۰ساله نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران با مقدمه ارتشبد غلامعلی اویسی چاپ ۱۳۳۵</ref></blockquote>رضا‌خان در یک چنین نیرویی رشد و ترقی پیدا کرد.
تیمسار عبدالله امیرطهماسبی، وزیر جنگ رضا‌شاه در این باره‌ می‌گوید:‌<blockquote>«(قزاق‌خانه) تشکیلات غریبی بود... یکی از مهم‌ترین عوامل بدبختی ملت ایران بود که در تحت سرپرستی اجانب با تمام معنی بر علیه حقوق ملت تجهیز کرده و... یکی از وقایعی است که ملت ایران هیچ‌وقت آن را فراموش نمی‌نماید».<ref>کتاب تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضاشاه پهلوی ص ۲۵</ref></blockquote>ارتشبد غلامعلی اویسی فرمانده‌ نیروی زمینی محمدرضا پهلوی در این خصوص نوشته است:<blockquote>«سال ۱۲۹۶ قمری با درخواست ناصرالدین شاه، قزاق‌های روسی برای تشکیل یک نیروی قزاق وارد تهران شدند... (این نیرو) گزارشات خود را... به ستاد قوای قزاق روسیه در قفقاز ارسال می‌داشت و از همان طریق نیز برای اداره قزاق‌خانه ایران دستور می‌گرفت!‌... همین نیروی قزاق بود که در قیام مشروطیت ایران به اشاره دولت روسیه تزاری، ندای آزادی را در حلقوم هزاران آزادیخواه ایرانی خفه کرد و چه بسیار مردم شریف و بی‌دفاع را فقط به جرم میهن‌پرستی از دم تیغ گذراند... آموزش، آیین‌ها و فرامین(نیروی قزاق) به زبان روسی بود.</blockquote><blockquote>حکم نظامی کل ارتش ایران وسیله ستاد قزاق‌خانه و توسط یک افسر روس امضا می‌شد! و بدون احتیاج به اظهارنظر و تأیید مقامات ایرانی، ابلاغ می‌گردید!‌».<ref>تاریخ ۵۰ساله نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران با مقدمه ارتشبد غلامعلی اویسی چاپ ۱۳۳۵</ref></blockquote>رضا‌خان در یک چنین نیرویی رشد و ترقی پیدا کرد.
==تبدیل رضا‌خان به رضاشاه==
==تبدیل رضا‌خان به رضاشاه==
رضا‌شاه در دوره‌ی کارش در نیروی قزاق، مورد توجه دربار و فرماندهان روس قزاق قرار گرفت. به اسم ایجاد امنیت و سرکوب شورش!! نیروهای انقلابی را به شدت سرکوب می‌کرد، او در موضع فرمانده یک واحد از نیروهای قزاق با قوای ملیون و کلنل پسیان در همدان جنگیده‌ بود.
رضا‌شاه در دوره‌ی کارش در نیروی قزاق، مورد توجه دربار و فرماندهان روس قزاق قرار گرفت. به اسم ایجاد امنیت و سرکوب شورش!! نیروهای انقلابی را به شدت سرکوب می‌کرد، او در موضع فرمانده یک واحد از نیروهای قزاق با قوای ملیون و کلنل پسیان در همدان جنگیده‌ بود.
خط ۱۰۰: خط ۹۸:
او در آبان ۱۳۰۲ به نخست‌وزیری رسید در حالی‌که همزمان وزیر جنگ هم بود و به این ترتیب با بسیج کردن نیروهای وزارت جنگ، موجی از تلگراف‌های ساختگی توسط نظامیان وابسته به خودش  از شهرستانها روانه تهران کرد و بخشی از نظامیان تهران را هم در باغشاه متحصن کرده، یک حرکت تصنعی به‌راه‌انداخت که در غیاب روزنامه‌های آزاد و مخالف، یکه‌تاز میدان شده و نهایتاً در مجلس شورای ملی (مجلس پنجم) خواهان خلع‌ید از خاندان قاجار که پادشاهش احمدشاه در تعطیلات فرنگ بود، شد.
او در آبان ۱۳۰۲ به نخست‌وزیری رسید در حالی‌که همزمان وزیر جنگ هم بود و به این ترتیب با بسیج کردن نیروهای وزارت جنگ، موجی از تلگراف‌های ساختگی توسط نظامیان وابسته به خودش  از شهرستانها روانه تهران کرد و بخشی از نظامیان تهران را هم در باغشاه متحصن کرده، یک حرکت تصنعی به‌راه‌انداخت که در غیاب روزنامه‌های آزاد و مخالف، یکه‌تاز میدان شده و نهایتاً در مجلس شورای ملی (مجلس پنجم) خواهان خلع‌ید از خاندان قاجار که پادشاهش احمدشاه در تعطیلات فرنگ بود، شد.


بخشی از آن تلگراف‌ها را سپهبد عبدالله امیرطهماسبی گردآوری و منتشر کرده که اسم و امضای بسیاری از بزرک مالکان و آخوندهای همان دوره را پای آنها می‌توان دید.<ref>کتاب شاهنشاهی اعلیحضرت رضاشاه پهلوی، سپهبد عبدالله امیرطهماسبی</ref>
بخشی از آن تلگراف‌ها را سپهبد عبدالله امیرطهماسبی گردآوری و منتشر کرده که اسم و امضای بسیاری از بزرک مالکان و آخوندهای همان دوره را پای آن‌ها می‌توان دید.<ref>کتاب شاهنشاهی اعلیحضرت رضاشاه پهلوی، سپهبد عبدالله امیرطهماسبی</ref>


و به این ترتیب، کار خلع‌ید از قاجاریه و انتقال سلطنت به رضا‌شاه، صورتی جدی به خود گرفت.
و به این ترتیب، کار خلع‌ید از قاجاریه و انتقال سلطنت به رضا‌شاه، صورتی جدی به خود گرفت.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۰:
مجلس رسیدگی به ماده‌واحده را ۲ ساعت به ظهر روز ۹ آبان شروع کرد، پس از رأی‌گیری و شمارش آرا، از ۸۵نفر حاضر در جلسه، ۸۰نفر رأی مثبت به خلع قاجاریه و سلطنت موقت رضا‌شاه دادند.۲ساعت به غروب مانده فرمان حکومت از طرف مجلس شورای ملی به رضا‌شاه تصویب شد.<ref>کتاب عبدالله امیرطهماسبی ص ۲۷۳</ref>
مجلس رسیدگی به ماده‌واحده را ۲ ساعت به ظهر روز ۹ آبان شروع کرد، پس از رأی‌گیری و شمارش آرا، از ۸۵نفر حاضر در جلسه، ۸۰نفر رأی مثبت به خلع قاجاریه و سلطنت موقت رضا‌شاه دادند.۲ساعت به غروب مانده فرمان حکومت از طرف مجلس شورای ملی به رضا‌شاه تصویب شد.<ref>کتاب عبدالله امیرطهماسبی ص ۲۷۳</ref>


این عمل که ماده‌ واحده را به رأی علنی گذاشتند، برخلاف آیین‌نامه‌‌های مجلس بود، چون مخالفان آن مشخص می‌شدند و خیلی‌ها نمی‌خواستند با رضا‌شاه سر این موضوع درگیر شوند. در روز ۲۴ آذر ۱۳۰۴ رضا خان در مجلس حاضر شد و با ادای سوگند به عنوان پایه گذار حکومت پهلوی بر تخت نشست ودر ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ تاجگذاری کرد و پادشاه ایران شد.
این عمل که ماده‌ واحده را به رأی علنی گذاشتند، برخلاف آیین‌نامه‌‌های مجلس بود، چون مخالفان آن مشخص می‌شدند و خیلی‌ها نمی‌خواستند با رضا‌شاه سر این موضوع درگیر شوند. در روز ۲۴ آذر ۱۳۰۴ رضاخان در مجلس حاضر شد و با ادای سوگند به عنوان پایه گذار حکومت پهلوی بر تخت نشست ودر ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ تاجگذاری کرد و پادشاه ایران شد.
===رضا‌شاه به روایت پسرش!===
===رضا‌شاه به روایت پسرش!===
پسر رضا‌شاه، محمدرضا پهلوی، در باره‌ی روابط پدرش با انگلیس‌ها و ژنرال ادموند آیرون‌ساید توضیح داده است که پدرش را انگلیسی‌ها سرکار آوردند.<ref>کتاب پاسخ به تاریخ، محمدرضا پهلوی</ref>
پسر رضا‌شاه، محمدرضا پهلوی، در باره‌ی روابط پدرش با انگلیس‌ها و ژنرال ادموند آیرون‌ساید توضیح داده است که پدرش را انگلیسی‌ها سرکار آوردند.<ref>کتاب پاسخ به تاریخ، محمدرضا پهلوی</ref>
خط ۱۴۳: خط ۱۴۱:
در بحبوحه جنگ جهانی اول در حالی که نیروهای ملی با اشغالگر مبارزه می‌کردند، رضا‌شاه خودش را به ارتش اشغالگر روس معرفی کرده بود و تحت‌امر ژنرال مهاجم روسی، نیکلای باراتف، به سرکوب ملیون ایران پرداخته بود
در بحبوحه جنگ جهانی اول در حالی که نیروهای ملی با اشغالگر مبارزه می‌کردند، رضا‌شاه خودش را به ارتش اشغالگر روس معرفی کرده بود و تحت‌امر ژنرال مهاجم روسی، نیکلای باراتف، به سرکوب ملیون ایران پرداخته بود


محمدتقی بهار درباره جنگ رضا‌شاه علیه کلنل پسیان می‌نویسد:‌<blockquote> «در اوقات جنگ بین‌الملل و اوان مهاجرت، رضا‌شاه را در همدان جزء دسته‌ی تیراندازان همدان می‌بینیم، که مصلای همدان را در دست دارند، و با ماژور محمدتقی‌خان صاحب‌ منصب ژاندارم در ۱۴ محرم ۱۳۳۴ در جنگ است و از آنجا شکست خورده بمرکز می‌آید و در مرکز کودتایی می‌کند».<ref>کتاب تاریخ احزاب سیاسی ایران - محمدتقی بهار</ref></blockquote>درباره‌ی تخاصم و جنگ رضا‌شاه علیه مشروطه خواهان، نویسندگان کتاب «تاریخ نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران» نوشته‌اند:<blockquote>«همین نیروی قزاق بود که در قیام مشروطیت ایران، به اشاره دولت روسیه تزاری، ندای آزادی (را) در حلقوم هزاران آزادیخواه ایرانی خفه کرد و چه بسیار مردم شریف و بی دفاع را فقط به جرم میهن‌پرستی از دم تیغ گذراند، ولی پیشرفت آزادیخواهان و فداکاری و جانبازی مداوم آنها و سیل قربانی سبب گردید». <ref>کتاب تاریخ نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران با مقدمه تیمسار اویسی- صفحه ۳۸</ref></blockquote>احمدکسروی تاریخ‌نگار نامدار انقلاب مشروطه نیز به این واقعه تاریخی و حضور رضا‌شاه در حمله به آزادیخواهان تبریز و ستار خان سردار ملی انقلاب مشروطه  اشاره کرده و نوشته:<blockquote>«از آنسوی، دسته‌های قزاق چند شصت‌تیر«مسلسل» می‌داشتند که آنها را نیز از فرانسه خریده بودند و گویا نخست بار می بود که در ایران شصت‌تیر به کار می رفت. از چیزهای شنیدنی آن‌که فرمانده این شصت‌تیر‌ها، رضا‌شاه سوادکوهی می بود که سپس به پادشاهی ایران رسید و خاندان پهلوی را بنیاد گذاشت».<ref>کتاب انقلاب مشروطه - نوشته‌ی احمد کسروی - ص ۸۲۵</ref></blockquote>رضا‌شاه در سرکوب جنبش‌های مردمی قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان در خراسان را سرکوب کرد و خود وی را هم اعدام کرد. قیام جنگل را سرکوب کرد،‌
محمدتقی بهار درباره جنگ رضا‌شاه علیه کلنل پسیان می‌نویسد:‌<blockquote> «در اوقات جنگ بین‌الملل و اوان مهاجرت، رضا‌شاه را در همدان جزء دسته‌ی تیراندازان همدان می‌بینیم، که مصلای همدان را در دست دارند، و با ماژور محمدتقی‌خان صاحب‌ منصب ژاندارم در ۱۴ محرم ۱۳۳۴ در جنگ است و از آنجا شکست خورده بمرکز می‌آید و در مرکز کودتایی می‌کند».<ref>کتاب تاریخ احزاب سیاسی ایران - محمدتقی بهار</ref></blockquote>درباره‌ی تخاصم و جنگ رضا‌شاه علیه مشروطه خواهان، نویسندگان کتاب «تاریخ نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران» نوشته‌اند:<blockquote>«همین نیروی قزاق بود که در قیام مشروطیت ایران، به اشاره دولت روسیه تزاری، ندای آزادی (را) در حلقوم هزاران آزادیخواه ایرانی خفه کرد و چه بسیار مردم شریف و بی دفاع را فقط به جرم میهن‌پرستی از دم تیغ گذراند، ولی پیشرفت آزادیخواهان و فداکاری و جانبازی مداوم آن‌ها و سیل قربانی سبب گردید». <ref>کتاب تاریخ نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران با مقدمه تیمسار اویسی- صفحه ۳۸</ref></blockquote>احمدکسروی تاریخ‌نگار نامدار انقلاب مشروطه نیز به این واقعه تاریخی و حضور رضا‌شاه در حمله به آزادیخواهان تبریز و ستار خان سردار ملی انقلاب مشروطه  اشاره کرده و نوشته:<blockquote>«از آنسوی، دسته‌های قزاق چند شصت‌تیر«مسلسل» می‌داشتند که آن‌ها را نیز از فرانسه خریده بودند و گویا نخست بار می بود که در ایران شصت‌تیر به کار می رفت. از چیزهای شنیدنی آن‌که فرمانده این شصت‌تیر‌ها، رضا‌شاه سوادکوهی می بود که سپس به پادشاهی ایران رسید و خاندان پهلوی را بنیاد گذاشت».<ref>کتاب انقلاب مشروطه - نوشته‌ی احمد کسروی - ص ۸۲۵</ref></blockquote>رضا‌شاه در سرکوب جنبش‌های مردمی قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان در خراسان را سرکوب کرد و خود وی را هم اعدام کرد. قیام جنگل را سرکوب کرد،‌


قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، قیام و مقاومت میرزامحمد برازجانی و ناصردیوان کازرونی و چاکوتاهی‌ها در جنوب و بسیاری قیامهای کوچک‌تر محلی در مناطق دیگر ایران را سرکوب کرد و انقلابیون را از دم تیغ گذراند.
قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، قیام و مقاومت میرزامحمد برازجانی و ناصردیوان کازرونی و چاکوتاهی‌ها در جنوب و بسیاری قیامهای کوچک‌تر محلی در مناطق دیگر ایران را سرکوب کرد و انقلابیون را از دم تیغ گذراند.
خط ۱۷۳: خط ۱۷۱:
بسیاری از رقبا و مخالفان وی زندانی و در زندان کشته شدند. در میان مقتولان علاوه بر عبدالحسین تیمورتاش، سردار اسعد بختیاری و نصرت‌الدوله، برخی از روسای ایلات مانند صولت‌الدوله قشقایی،را می‌توان دید. برخی از وزرا و نزدیکان وی نیز (مانند علی‌اکبر داور وزیر عدلیه) از ترس اتفاقات مشابه خودکشی کردند
بسیاری از رقبا و مخالفان وی زندانی و در زندان کشته شدند. در میان مقتولان علاوه بر عبدالحسین تیمورتاش، سردار اسعد بختیاری و نصرت‌الدوله، برخی از روسای ایلات مانند صولت‌الدوله قشقایی،را می‌توان دید. برخی از وزرا و نزدیکان وی نیز (مانند علی‌اکبر داور وزیر عدلیه) از ترس اتفاقات مشابه خودکشی کردند


بعد از رضا‌شاه هم هیچ‌کدام از افراد گروهی که در زمان رضاشاه، دست به ترور می‌زدند، محکوم نشدند. و از آن بدتر این‌که محمدرضا شاه ترتیب عفو تمامی آنها را داد. شاه حتی به سرپاس مختاری آدمکش، پس از آزادی از زندان،‌ یک میلیون ریال هم پاداش داد.<ref>مجله خواندنی‌ها مورخ ۲۸فردر وین ۱۳۲۷</ref>
بعد از رضا‌شاه هم هیچ‌کدام از افراد گروهی که در زمان رضاشاه، دست به ترور می‌زدند، محکوم نشدند. و از آن بدتر این‌که محمدرضا شاه ترتیب عفو تمامی آن‌ها را داد. شاه حتی به سرپاس مختاری آدمکش، پس از آزادی از زندان،‌ یک میلیون ریال هم پاداش داد.<ref>مجله خواندنی‌ها مورخ ۲۸فردر وین ۱۳۲۷</ref>
===نسل‌کشی عشایر ایران به‌دست رضاشاه ===
===نسل‌کشی عشایر ایران به‌دست رضاشاه ===
از نظر ترور و خفقان،‌ وضعیت مردم عادی هم تفاوت چندانی با رجال نداشت، بسیاری عشایر میهن‌پرستی که مرزهای کشور را در برابر هجوم بیگانگان حفظ کرده بودند نیز به دست رضاشاه قلع و قمع شدند. «ویلیام داگلاس»، قاضی مشهور دیوان عالی آمریکا، که در سال‌های ۱۳۲۸‌ و ۱۳۲۹ از ایران و مناطق عشایری جنوب‌ بازدید کرده، یک گزارش مستند از جنایت‌های رضاشاه منتشر کرد که موردتوجه محافل جهانی قرار گرفت. 
از نظر ترور و خفقان،‌ وضعیت مردم عادی هم تفاوت چندانی با رجال نداشت، بسیاری عشایر میهن‌پرستی که مرزهای کشور را در برابر هجوم بیگانگان حفظ کرده بودند نیز به دست رضاشاه قلع و قمع شدند. «ویلیام داگلاس»، قاضی مشهور دیوان عالی آمریکا، که در سال‌های ۱۳۲۸‌ و ۱۳۲۹ از ایران و مناطق عشایری جنوب‌ بازدید کرده، یک گزارش مستند از جنایت‌های رضاشاه منتشر کرد که موردتوجه محافل جهانی قرار گرفت. 
خط ۱۷۹: خط ۱۷۷:
در زمان رضا‌شاه تمام دستاورد‌های انقلاب مشروطه توسط وی از بین رفت، آزادی‌خواهان و روشنفکران نابود شدند.
در زمان رضا‌شاه تمام دستاورد‌های انقلاب مشروطه توسط وی از بین رفت، آزادی‌خواهان و روشنفکران نابود شدند.


در صحن مجلس شورای ملی رضا‌شاه حتی به مخالفان سیاسی‌اش فیزیکی حمله می‌کرد و آنها را مورد ضرب و شتم قرار می‌داد.
در صحن مجلس شورای ملی رضا‌شاه حتی به مخالفان سیاسی‌اش فیزیکی حمله می‌کرد و آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار می‌داد.


کوچکترین مخالفت را با شدیدترین شیوه سرکوب می‌کرد، بیش از ۱۵۰۰ تن از مردم مشهد در مسجد گوهر شاد را قتل‌عام و مجروح ساخت، به این دلیل که به بخشنامه‌ی اجباری شدن کلاه‌فرنگی برای ایرانیان (کلاه‌شاپوی فرانسوی) و اقدامات رضاشاه علیه حجاب (شش ماه پیش از کشف حجاب رسمی)، معترض بودند.
کوچکترین مخالفت را با شدیدترین شیوه سرکوب می‌کرد، بیش از ۱۵۰۰ تن از مردم مشهد در مسجد گوهر شاد را قتل‌عام و مجروح ساخت، به این دلیل که به بخشنامه‌ی اجباری شدن کلاه‌فرنگی برای ایرانیان (کلاه‌شاپوی فرانسوی) و اقدامات رضاشاه علیه حجاب (شش ماه پیش از کشف حجاب رسمی)، معترض بودند.
خط ۲۱۰: خط ۲۰۸:
آمار و ارقام نشان می‌دهند که کشورهای استعمارگر، بیش از آن که برای خودشان راه‌آهن ایجاد کنند، سرگرم احداث راه‌آهن در مستعمرات‌شان بوده‌اند، تا بتوانند مسأله انتقال سریع و کلان منابع معدنی از مستعمره به متروپل و صدور کالا به بازارهای مستعمراتی و جابجایی‌های نظامی لازم در شرایط ضروری را به بهترین وجه حل کرده و صدور فولاد تولید شده مازاد را نیز تضمین نمایند. 
آمار و ارقام نشان می‌دهند که کشورهای استعمارگر، بیش از آن که برای خودشان راه‌آهن ایجاد کنند، سرگرم احداث راه‌آهن در مستعمرات‌شان بوده‌اند، تا بتوانند مسأله انتقال سریع و کلان منابع معدنی از مستعمره به متروپل و صدور کالا به بازارهای مستعمراتی و جابجایی‌های نظامی لازم در شرایط ضروری را به بهترین وجه حل کرده و صدور فولاد تولید شده مازاد را نیز تضمین نمایند. 
===اهمیت راه‌آهن در استراتژی نظامی قدرتهای استعماری===
===اهمیت راه‌آهن در استراتژی نظامی قدرتهای استعماری===
یک عامل دیگر در ساخت راه‌آهن توسط کشورهای متروپل، نیازهای نظامی استراتژیک آنها بود، مانند راه‌آهن قسطنطنیه ـ بغداد برای آلمانها یا راه‌آهن ایران برای بریتانیا.
یک عامل دیگر در ساخت راه‌آهن توسط کشورهای متروپل، نیازهای نظامی استراتژیک آن‌ها بود، مانند راه‌آهن قسطنطنیه ـ بغداد برای آلمانها یا راه‌آهن ایران برای بریتانیا.


در چنین دستگاهی بود که انگلیس‌ها تلاش می‌کردند از طریق راه‌آهنی که با پول مردم ایران ایجاد گردد، خودشان را یا از بنادر جنوبی ایران یا از طریق راه‌آهن بصره ـ بغداد ـ خانقین، به دریای خزر یعنی مرز‌ جنوبی رقیبشان روسیه برسانند.
در چنین دستگاهی بود که انگلیس‌ها تلاش می‌کردند از طریق راه‌آهنی که با پول مردم ایران ایجاد گردد، خودشان را یا از بنادر جنوبی ایران یا از طریق راه‌آهن بصره ـ بغداد ـ خانقین، به دریای خزر یعنی مرز‌ جنوبی رقیبشان روسیه برسانند.
خط ۲۱۶: خط ۲۱۴:
احمدشاه، با این طرح مخالفت کرد ولی رضاشاه اجرای آن را به عهده گرفت. حسین مکی در زندگینامه احمدشاه این را مفصل شرح داده است.<ref>حسین مکی،‌کتاب گذشته چراغ راه آینده ص ۲۵</ref>
احمدشاه، با این طرح مخالفت کرد ولی رضاشاه اجرای آن را به عهده گرفت. حسین مکی در زندگینامه احمدشاه این را مفصل شرح داده است.<ref>حسین مکی،‌کتاب گذشته چراغ راه آینده ص ۲۵</ref>
===سندی از وزارت‌خارجه بریتانیا ===
===سندی از وزارت‌خارجه بریتانیا ===
لرد کرزن (Lord Curzon) وزیرخارجه بریتانیا در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم در مورد نیاز بریتانیا به راه‌آهن در ایران، در همان زمان نوشته:<blockquote>«از سال‌های ۱۸۷۰ میلادی به بعد دولت انگلیس در فکر گسترش خط راه‌آهن در ایران بوده است».<ref>کتاب «ایران و قضیه ایران» نوشته‌ی لردکرزن وزیر خارجه‌ی بریتانیا</ref></blockquote>نیاز انگلستان به راه‌آهن برای دسترسی سریع آنها از بنادر خلیج‌فارس به سواحل دریای خزر و مرز‌های جنوبی روسیه، با وقوع انقلاب سوسیالیستی در روسیه، شدت بیشتری گرفت. بریتانیا به یک راه سهل و ارزان با امنیت بالا در این مسیر احتیاج داشت. طرح راه‌آهن شمالی‌جنوبی ایران، جوابگوی این نیاز استراتژیک انگلستان بود.
لرد کرزن (Lord Curzon) وزیرخارجه بریتانیا در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم در مورد نیاز بریتانیا به راه‌آهن در ایران، در همان زمان نوشته:<blockquote>«از سال‌های ۱۸۷۰ میلادی به بعد دولت انگلیس در فکر گسترش خط راه‌آهن در ایران بوده است».<ref>کتاب «ایران و قضیه ایران» نوشته‌ی لردکرزن وزیر خارجه‌ی بریتانیا</ref></blockquote>نیاز انگلستان به راه‌آهن برای دسترسی سریع آن‌ها از بنادر خلیج‌فارس به سواحل دریای خزر و مرز‌های جنوبی روسیه، با وقوع انقلاب سوسیالیستی در روسیه، شدت بیشتری گرفت. بریتانیا به یک راه سهل و ارزان با امنیت بالا در این مسیر احتیاج داشت. طرح راه‌آهن شمالی‌جنوبی ایران، جوابگوی این نیاز استراتژیک انگلستان بود.
===طراحان ساخت راه‌آهن ایران===
===طراحان ساخت راه‌آهن ایران===
ساختن راه‌آهن شمالی - جنوبی ایران، سال ۱۳۰۶ شروع شد و  ۱۲سال طول کشید. در حالی‌که نقشه آن راه‌آهن، سال‌ها پیش از ظهور رضاشاه، توسط انگلستان کشیده شده بود و حتی قبل از کودتای ۱۲۹۹ رضا‌شاه، طرح آن، همراه با نقشه‌مسیرش در کتابی به اسم «سیاست انگلیس در ایران» توسط یک دیپلمات هلندی ساکن ایران در سال ۱۹۱۷ یعنی سال ۱۲۹۶ خورشیدی در آمستردام منتشر شده بود.
ساختن راه‌آهن شمالی - جنوبی ایران، سال ۱۳۰۶ شروع شد و  ۱۲سال طول کشید. در حالی‌که نقشه آن راه‌آهن، سال‌ها پیش از ظهور رضاشاه، توسط انگلستان کشیده شده بود و حتی قبل از کودتای ۱۲۹۹ رضا‌شاه، طرح آن، همراه با نقشه‌مسیرش در کتابی به اسم «سیاست انگلیس در ایران» توسط یک دیپلمات هلندی ساکن ایران در سال ۱۹۱۷ یعنی سال ۱۲۹۶ خورشیدی در آمستردام منتشر شده بود.
خط ۲۳۲: خط ۲۳۰:
دکتر مصدق مجدداً سال ۱۳۲۴ و به‌ مناسبتی در مجلس، حرف‌های خود پیش از تأسیس راه‌آهن را یادآوری کرد و گفت:
دکتر مصدق مجدداً سال ۱۳۲۴ و به‌ مناسبتی در مجلس، حرف‌های خود پیش از تأسیس راه‌آهن را یادآوری کرد و گفت:


«همه آقایانی که در دوره پنجم و ششم بوده‌اند می‌دانند که من صحبت کرده‌ام. به‌خاطرشان می‌آید و ورقه کبود هم دادم! من گفتم این راه‌آهن... باید غرب ایران را به شرق ایران مربوط کند که ترانزیت هم داشته باشد و مال‌التجاره و مسافران اروپا دیگر نباید از بحر احمر و دریای هند بروند به بمبئی! بلکه از این راه، ۳روزه آنها را ببرند هندوستان. ولی... این عملی نشد و من می‌دانستم که این خرجی که می‌شود برخلاف مصالح مملکت است».<ref>کتاب سیاست موازنه منفی ج ۲ ص ۸۵ نطق مصدق در مجلس منبع:‌ کتاب گذشته چراغ راه آینده ص ۲۶ </ref>
«همه آقایانی که در دوره پنجم و ششم بوده‌اند می‌دانند که من صحبت کرده‌ام. به‌خاطرشان می‌آید و ورقه کبود هم دادم! من گفتم این راه‌آهن... باید غرب ایران را به شرق ایران مربوط کند که ترانزیت هم داشته باشد و مال‌التجاره و مسافران اروپا دیگر نباید از بحر احمر و دریای هند بروند به بمبئی! بلکه از این راه، ۳روزه آن‌ها را ببرند هندوستان. ولی... این عملی نشد و من می‌دانستم که این خرجی که می‌شود برخلاف مصالح مملکت است».<ref>کتاب سیاست موازنه منفی ج ۲ ص ۸۵ نطق مصدق در مجلس منبع:‌ کتاب گذشته چراغ راه آینده ص ۲۶ </ref>


حرف‌های مصدق توسط کارشناسان تأیید شد اما مصدق نتوانست جلوی اجرای این طرح پر خرج و مخارج را بگیرد.
حرف‌های مصدق توسط کارشناسان تأیید شد اما مصدق نتوانست جلوی اجرای این طرح پر خرج و مخارج را بگیرد.
خط ۲۵۶: خط ۲۵۴:
«سالی ۷۰ملیون تومان عواید املاک و مستغلات شاه سابق بود».<ref>گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۱</ref>
«سالی ۷۰ملیون تومان عواید املاک و مستغلات شاه سابق بود».<ref>گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۱</ref>


حسین مکی در تاریخ ۲۰ساله درباره میزان ثروت رضاشاه نوشته است:<blockquote>«رضا خان پس از نشستن به تخت سلطنت، حدود ۴۴هزار سند از دست مردم گرفت و املاک و زمین‌های روستاییان گیلان و مازندران، تنکابن و نور و بسیاری جاهای دیگر را مالک شد».<ref>حسین مکی در تاریخ ۲۰ساله ج ۶ص ۱۳۵</ref></blockquote>رضا‌شاه تمامی املاک غصبی را با شکنجه از صاحبان اصلی آنها می‌گرفت. تنها برخی از آن موارد بعداً افشا شد، میزان حقیقی هرگز روشن نشد.
حسین مکی در تاریخ ۲۰ساله درباره میزان ثروت رضاشاه نوشته است:<blockquote>«رضاخان پس از نشستن به تخت سلطنت، حدود ۴۴هزار سند از دست مردم گرفت و املاک و زمین‌های روستاییان گیلان و مازندران، تنکابن و نور و بسیاری جاهای دیگر را مالک شد».<ref>حسین مکی در تاریخ ۲۰ساله ج ۶ص ۱۳۵</ref></blockquote>رضا‌شاه تمامی املاک غصبی را با شکنجه از صاحبان اصلی آن‌ها می‌گرفت. تنها برخی از آن موارد بعداً افشا شد، میزان حقیقی هرگز روشن نشد.


روزنامه کوشش شماره ۴۷۷۲ مورخ ۱۴آذر ۱۳۲۰ در مورد املاک غصبی رضا‌شاه نوشت:<blockquote>«اغلب این بیچارگان کسانی هستند که به ضرب شلاق و شکنجه و بر اثر اقامت در زندان ناچار شده‌اند املاک و مزارع خود را در مقابل چند شاهی و احیانا بدون دریافت چند شاهی به رؤسای املاک دربار شاه واگذارکنند... زارع بدبخت و دهقان بیچاره مازندرانی را به روزی انداخته‌اند که نه کفش در پا و نه لباس در بر و نه برنج در خانه دارد و شب تا صبح نظیر انسانهای ماقبل تاریخ به‌واسطه نداشتن بنیه خرید دو سیر نفت، در تاریکی نشسته و می‌خوابد».<ref>گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۴</ref></blockquote>«موید احمدی» نماینده مجلس، در جلسه اول مهرماه ۱۳۲۰ مجلس شورای‌ ملی با اشاره به برداشت‌های غیرقانونی رضاشاه از عایدات نفتی کشور گفت: «ما الآن مقابل ۳۱میلیون لیره مخارجی هستیم که اصلاً نمی‌دانیم چطور خرج شده؟!».
روزنامه کوشش شماره ۴۷۷۲ مورخ ۱۴آذر ۱۳۲۰ در مورد املاک غصبی رضا‌شاه نوشت:<blockquote>«اغلب این بیچارگان کسانی هستند که به ضرب شلاق و شکنجه و بر اثر اقامت در زندان ناچار شده‌اند املاک و مزارع خود را در مقابل چند شاهی و احیانا بدون دریافت چند شاهی به رؤسای املاک دربار شاه واگذارکنند... زارع بدبخت و دهقان بیچاره مازندرانی را به روزی انداخته‌اند که نه کفش در پا و نه لباس در بر و نه برنج در خانه دارد و شب تا صبح نظیر انسانهای ماقبل تاریخ به‌واسطه نداشتن بنیه خرید دو سیر نفت، در تاریکی نشسته و می‌خوابد».<ref>گذشته چراغ راه آینده ص ۱۱۴</ref></blockquote>«موید احمدی» نماینده مجلس، در جلسه اول مهرماه ۱۳۲۰ مجلس شورای‌ ملی با اشاره به برداشت‌های غیرقانونی رضاشاه از عایدات نفتی کشور گفت: «ما الآن مقابل ۳۱میلیون لیره مخارجی هستیم که اصلاً نمی‌دانیم چطور خرج شده؟!».
۱٬۶۵۱

ویرایش

منوی ناوبری