۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== خانواده و تحصیلات == | == خانواده و تحصیلات == | ||
دکتر حسین فاطمی درسال ۱۲۹۶ در خانوادهای مذهبی در نایین بدنیا آمد. به روایت دیگر تاریخ تولدش ۱۲ مهر ۱۲۹۸ ذکرشده است. پدرش سید علی محمد فاطمی ملقب به سیفالعلماء از علمای طراز اول نایین؛ و مادرش سیده طوبی دختر حجتالاسلام خادمالعلوم بود. برادرانش سیف پور، نصرالله و معصومی نام داشتند. در بین خانواده حسین در همه عرصهها یک استثنا بود.<ref>[http://www.asriran.com/fa/news/365071/دو-نکته-کمتر-گفته-شده-درباره-دکتر-فاطمی دو نکته کمتر گفته شده درباره دکتر فاطمی] - عصر ایران</ref>در سال | دکتر حسین فاطمی درسال ۱۲۹۶ در خانوادهای مذهبی در نایین بدنیا آمد. به روایت دیگر تاریخ تولدش ۱۲ مهر ۱۲۹۸ ذکرشده است. پدرش سید علی محمد فاطمی ملقب به سیفالعلماء از علمای طراز اول نایین؛ و مادرش سیده طوبی دختر حجتالاسلام خادمالعلوم بود. برادرانش سیف پور، نصرالله و معصومی نام داشتند. در بین خانواده حسین در همه عرصهها یک استثنا بود.<ref>[http://www.asriran.com/fa/news/365071/دو-نکته-کمتر-گفته-شده-درباره-دکتر-فاطمی دو نکته کمتر گفته شده درباره دکتر فاطمی] - عصر ایران</ref>در سال ۱۳۱۶، پس از پایان تحصیلات دبیرستانی، روانه تهران شد. از نخستین روزهای ورود، سردبیری و مدیریت داخلی روزنامه «[[روزنامه ستاره|ستاره]]» را، که مدیر مسئولش احمد ملکی بود، به عهده گرفت و چند سالی با این روزنامه همکاری داشت. | ||
== سردبیری روزنامه باختر == | == سردبیری روزنامه باختر == | ||
پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ و به وجودآمدن فضای مساعد برای فعالیت سیاسی، سردبیر روزنامه | پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ و به وجودآمدن فضای مساعد برای فعالیت سیاسی، سردبیر روزنامه باختر شد. سرمقالههای او در این روزنامه در مدت کوتاهی نام او را بر سر زبانها انداخت. | ||
در دوره نخست وزیری | در دوره نخست وزیری دولت وقت علی سهیلی، برای اِعمال نفوذ هرچه بیشتر در انتخابات مجلس چهاردهم، لایحه تحدید مطبوعات را به مجلس سیزدهم -که آخرین روزهای عمر خود را میگذراند- برد و فشار بر مطبوعات را آغاز کرد، فاطمی در سرمقاله ۱۶خرداد ۱۳۲۱ روزنامه باختر، زیر عنوان «مبارزه باید کرد»، خطاب به دولت سهیلی نوشت: <blockquote>«ملت ایران تمام حسابش با شماست که موجِد بدبختی دیروز و مسببِ هرج و مرج امروز و پدیدآورنده فساد و تباهی هستید. ما روزهای اول مبارزه را طی میکنیم، زحمت و مرارت بسیار را در پیش داریم ولی بدون تردید، سرانجام موفقیت با ماست».<ref>[https://www.mojahedin.org/pages/inpicdetails.aspx?imgid=4503 دکتر حسین فاطمی، آموزگار وفا و پایمردی]</ref> </blockquote>در روز ۲۱خرداد، وقتی سهیلی در مجلس مسئله توقیف روزنامه مرد امروز و دستگیری مدیر آن، محمد مسعود، همکار و همرزم و دوست بسیار صمیمی فاطمی را به میان کشید و از سانسور مطبوعات دفاع کرد، فاطمی در همان روز در سرمقاله باختر او را «عنصر ارتجاعی و مستبد» خواند و ابراز انزجار خود را نسبت به وی اعلام کرد. | ||
[[پرونده:یا مرگ یا آزادی حسین فاطمی.jpg|جایگزین=یامرگ یاآزادی - روزنامه باختر|بندانگشتی|روزنامه باختر - دکتر حسین فاطمی]] | [[پرونده:یا مرگ یا آزادی حسین فاطمی.jpg|جایگزین=یامرگ یاآزادی - روزنامه باختر|بندانگشتی|روزنامه باختر - دکتر حسین فاطمی]] | ||
فردای آن روز نیز در سرمقاله «دزدها هنوز هم مال مردم را | فردای آن روز نیز در سرمقاله «دزدها هنوز هم مال مردم را میبرند»، نوشت: <blockquote>«آنهایی که بر ضد مطبوعات رَجَز میخوانند… و تقاضای تعقیب و توقیف جراید را میکنند… اطمینان قطعی داشته باشند که دیر یا زود جواب زبان درازی خود را خواهند شنید… ما تا دقیقه آخر مبارزه میکنیم… و با مشت، جواب توپِ پنبهیی ابلهان را میدهیم».<ref name=":0">[https://www.hambastegimeli.com/صفحات-ويژه/طبله-عطار/71956-دکتر-حسین-فاطمی دکتر حسین فاطمی] - همبستگی ملی</ref></blockquote>او در سرمقاله ۲۵خرداد ۱۳۲۲، سهیلی را «وجود آلوده و ناپاکی» نامید که میخواهد برای پنهان کردن فضایح خویش اصل مسلم قانون اساسی را پایمال کند و گفت که باید مغز او را با مشت قانون کوبید. | ||
فردای آن روز تندترین سرمقاله فاطمی علیه دولت وقت، با عنوان «این دو راهی است که امروز ملت ایران باید انتخاب کند: یا مرگ یا زندگی» به چاپ رسید. او خطاب به «دولت بیکفایت سهیلی» نوشت: «شما دزدها که از روزنامه میترسید، بدانید با تصویب این لایحه یک انقلاب خونین در ایران ایجاد خواهد شد و دنباله این انقلاب سر شماها را بالای تیرهای برق به جای دار تحویل خواهیم داد!». | فردای آن روز تندترین سرمقاله فاطمی علیه دولت وقت، با عنوان «این دو راهی است که امروز ملت ایران باید انتخاب کند: یا مرگ یا زندگی» به چاپ رسید. او خطاب به «دولت بیکفایت سهیلی» نوشت:<blockquote>«شما دزدها که از روزنامه میترسید، بدانید با تصویب این لایحه یک انقلاب خونین در ایران ایجاد خواهد شد و دنباله این انقلاب سر شماها را بالای تیرهای برق به جای دار تحویل خواهیم داد!».</blockquote>این شماره روزنامه باختر چنان مورد استقبال مردم قرار گرفت که چندبار محرمانه تجدید چاپ شد. | ||
سرانجام مبارزات قلمی دکتر فاطمی و یار همدردش محمد مسعود و همراهی اقلیت مجلس با آنها، باعث شد که لایحه تحدید مطبوعات به تصویب مجلس نرسید.<ref name=":0" /> | |||
انتشار روزنامه باختر تا تابستان ۱۳۲۴، که فاطمی برای گذراندن دوره دکترا روانه پاریس شد، ادامه یافت و پس از سفر او به فرانسه تعطیل گردید. | |||
انتشار روزنامه | |||
== انتشار باختر امروز == | == انتشار باختر امروز == | ||
وقتی دکتر فاطمی، پس از گذراندن دوره دکترا، در شهریور ۱۳۲۷ به ایران برگشت، امتیاز روزنامه «باختر امروز» را گرفت. | وقتی دکتر فاطمی، پس از گذراندن دوره دکترا، در شهریور ۱۳۲۷ به ایران برگشت، امتیاز روزنامه «باختر امروز» را گرفت. | ||
[[پرونده:روزنامه باختر امروز.jpg|جایگزین=باختر امروز|بندانگشتی|روزنامه باختر امروز]] | [[پرونده:روزنامه باختر امروز.jpg|جایگزین=باختر امروز|بندانگشتی|روزنامه باختر امروز]] | ||
نخستین شماره | نخستین شماره باختر امروز در ۸ مرداد ۱۳۲۸ منتشر شد. فاطمی در سرمقاله آن، این روزنامه را ادامهدهنده راه باختر معرفی کرد و نوشت: <blockquote>«روزنامه آن روز ـ سال۱۳۲۴ـ سخت سرگرم مبارزه بود… تنها و یکه، در زیر چکمه ارتش بیگانه که ایران را هنوز زیر اشغال خود داشت، فریاد میزد… و با یک رشادت و تهوری که به جنون و خودکشی شبیه بود… دینی را که به ملت و مردم داشت، ادا میکرد… باختر امروز با همان تهور دیروزِ باختر… از مصالح علفخورها، پابرهنهها و گرسنهها… دفاع خواهد کرد… شعار ما این است: یا مرگ یا آزادی».</blockquote>باختر امروز تا ۴شماره منتشر شد، ولی دولت ساعد نتوانست آن را تحمل کند و روزنامه را توقیف کرد. | ||
بعد از توقیف باختر امروز، فاطمی همان راه را در روزنامه سرگذشت، که صاحب امتیاز آن یکی از بستگانش بود، ادامه داد. در سرمقالههای این روزنامه در ۱۲مرداد ۱۳۲۸ ـ باید به آقای ساعد نازشست داد ـ و ۱۳مرداد ـ برای اصلاح ایران باید قربانی داد ـ به شدت به دولت ساعد تاخت. | |||
فاطمی از ۱۵مرداد ۲۸ باردیگر روزنامه باختر را منتشر کرد و در سرمقاله همان روز آن نوشت:<blockquote>«معنی چهل سال مشروطیت این بود که ما در خانه خودمان جرات نفس کشیدن نداریم و هر وقت صدایی بلند کنیم، با تُخماقِ (= کُلوخکوب) حکومت مغزمان متلاشی میشود!».</blockquote>در سرمقاله ۲۶مرداد باختر، که باعث توقیف آن شد، دکتر فاطمی نوشت:<blockquote>«طبقه زمامدار ایران از قلم پاک، که به خدمت نامشروع او کمر نمیبندد و جیره خوار او نمیشود، وحشت دارد… در این قبرستان کسی حق زندگی دارد که با کفن دزدها شریک باشد، استخوان مردهها را بسوزاند… و با لاشخورها دَمخور بشود».</blockquote>دکتر فاطمی از ۱۲شهریور ۲۸, دوباره روزنامه باختر امروز را منتشر کرد که باز هم رنگ تند سیاسی و انتقادی داشت. سرمقالهها را باز هم خود دکتر فاطمی مینوشت. چند نمونه از عنوانهای این سرمقالهها: | |||
* فقط زور و پول به این جهنم حکومت میکند (۱۲شهریور). | |||
* در راه آزادی باید از جان گذشت (۱۳شهریور). | |||
* تا کجا این بیدادگری را ادامه میدهند؟ (۱۴شهریور). | |||
* قانون در ایران بازیچة زورمند است (۱۵شهریور). | |||
== همراهی با مصدق == | == همراهی با مصدق == | ||
در ۱۲مهر | در ۱۲مهر ۱۳۲۸، فاطمی در سرمقاله «این انتخابات رسوا مردم را به ستوه آوردهاست»، به انتخابات فرمایشیِ دوره شانزدهم مجلس، که زیر کنترل و فشار دربار برگزار شده بود، به شدت انتقاد کرد. | ||
اشتراک در افشای | اشتراک در افشای ماهیت این انتخابات، نقطه پیوند [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] و دکتر فاطمی شد که تا پایان زندگیِ آن دو ادامه یافت. | ||
دکتر مصدق در این باره نوشت:<blockquote>«در انتخابات دوره شانزدهم تقنینیّه، که باز دولت در همه جا دخالت مینمود، شادروان دکتر حسین فاطمی با من مذاکره نمود که برای آزادی انتخابات فکری بکنیم و… من روی این اصل که آزادی انتخابات برای مملکت امری است حیاتی، وارد مبارزه شدم و چون احزاب و تشکیلات | دکتر مصدق در این باره نوشت:<blockquote>«در انتخابات دوره شانزدهم تقنینیّه، که باز دولت در همه جا دخالت مینمود، شادروان دکتر حسین فاطمی با من مذاکره نمود که برای آزادی انتخابات فکری بکنیم و… من روی این اصل که آزادی انتخابات برای مملکت امری است حیاتی، وارد مبارزه شدم و چون احزاب و تشکیلات مؤثری نبود که از آنها استعانت کنم، شادروان دکتر فاطمی با چند نفر از مدیران جرایدِ موافق با نظر ما مذاکره نمود، همگی موافقت نمودند که جرایدِ خود را در اختیار مردم بگذارند».<ref>[https://www.goodreads.com/book/show/1521667._ خاطرات و تألمات دکتر مصدق] - چاپ دوم ص ۲۵۴</ref></blockquote>دکتر مصدق در ادامه مطلب از تحصّن مدیران جراید و سپس چگونگی ایجاد جبهه ملی یاد میکند که پس از ترور هژیر، وزیر دربار و عامل اجرای انتخابات فرمایشی، و تبعید دکتر مصدق به ده احمدآباد، صورت پذیرفت. | ||
=== تشکیل جبهه ملی === | === تشکیل جبهه ملی === | ||
در جلسهای که بنا به دعوت دکتر مصدق، در روز اول آبان ۱۳۲۸, از افرادی که در تحصّن شرکت داشتند، در احمدآباد برگزارشد، بنا به پیشنهاد دکتر حسین فاطمی | در جلسهای که بنا به دعوت دکتر مصدق، در روز اول آبان ۱۳۲۸, از افرادی که در تحصّن شرکت داشتند، در احمدآباد برگزارشد، بنا به پیشنهاد دکتر حسین فاطمی جبهه ملی به وجود آمد<ref>«تاریخچه جبهه ملی»، نوشته احمد ملکی، ص۵۶.</ref> و دکتر فاطمی مسئولیّت «کمیسیون تبلیغات» آن را به عهده گرفت. | ||
[[پرونده:دستخط مصدق و عکس فاطمی ملی شدن نفت.jpg|بندانگشتی|دستخط مصدق ـ پیشنهاد ملی شدن نفت توسط فاطمی]] | [[پرونده:دستخط مصدق و عکس فاطمی ملی شدن نفت.jpg|بندانگشتی|دستخط مصدق ـ پیشنهاد ملی شدن نفت توسط فاطمی]] | ||
در روز ۷ آبان۲۸, دکتر مصدق انتخابات تهران را، به علت دخالت مأموران دولتی، باطل اعلام کرد. این انتخابات در روز ۱۹ آبان، به علت استقبال مردم از پیشنهاد مصدق، متوقّف شد. | در روز ۷ آبان۲۸, دکتر مصدق انتخابات تهران را، به علت دخالت مأموران دولتی، باطل اعلام کرد. این انتخابات در روز ۱۹ آبان، به علت استقبال مردم از پیشنهاد مصدق، متوقّف شد. | ||
خط ۸۳: | خط ۷۷: | ||
=== باختر امروز و جنبش ملی شدن نفت === | === باختر امروز و جنبش ملی شدن نفت === | ||
روزنامه | روزنامه باختر امروز، همزمان با اوجگیری جنبش برای ملی کردن صنعت نفت، مؤثّرترین وسیله تبلیغ برای فعالیتهای دکتر مصدق در مجلس بود. «شلّاقهای مؤثّر و سوزانی که باختر امروز، هر روز عصر بر پیکر دیکتاتوری و دیکتاتورتراشان مینواخت، شور و هیجان بیسابقه یی در دل مردم ایران به پا کرده بود»<ref>باختر امروز، ۸ مرداد ۱۳۳۰</ref> | ||
سرمقاله روز ۲۸آذر ۱۳۲۹ این روزنامه علیه شرکت نفت ایران و انگلیس، ضربه کوبندهیی بر دولت [[حاجعلی رزمآرا|رزمآرا]] نواخت. | سرمقاله روز ۲۸آذر ۱۳۲۹ این روزنامه علیه شرکت نفت ایران و انگلیس، ضربه کوبندهیی بر دولت [[حاجعلی رزمآرا|رزمآرا]] نواخت. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۳: | ||
دکتر فاطمی در این سرمقاله نوشت:<blockquote>«جنگ نفت شدیدترین مراحل خود را طی میکند و ملت ایران در این نبرد، سرسختی و ایستادگی… نشان میدهد… تردید ندارم که پیروزی نهایی آز آنِ کسانی است که حقّ و حقیقت، مؤیّدِ منطق و دلیل ایشان است و دزدانی که به لباس صاحب مال درآمدهاند… رسوا و مفتضح… از این جنگ خارج خواهند شد… این درد فقر و پریشانی ما علاج پذیر نخواهد بود مگر آن که ریشه کمپانی سابق از بیخ و بن کنده شود و ایرانی پس از پنجاه سال، که صدها میلیون هستی و ذخایر او را سهامداران لندن نشین بردهاند، سرنوشت خویش را در کف فرزندان وطن بسپارد».</blockquote>آنچه رزمآرا، نخست وزیر وقت، را سراسیمه کرد و دستور توقیف روزنامه را داد، قسمت آخر سرمقاله بود:<blockquote>«... گلولهای که به قلب ماهرپاشا نشست برای اولین بار جواب خیانت و فساد را در کشوری که قرنها در معرض تهاجم کشورهای مختلف استعماری بوده، به مرگ و جزای مسلّم و قطعی داد… تردید نیست که اگر هیئت حاکمه ایران راه تسلیم و اطاعت و نوکری را تغییر ندهد، ملت ما نیز همان رویّه را در پیش خواهد گرفت که مصریها پیموده و نتیجه گرفتهاند».</blockquote>فردای انتشار این سرمقاله (روز ۲۹ آذر۲۹) به دستور رزمآرا، شهربانی تهران، دکتر فاطمی را بازداشت و روزنامه باختر امروز را توقیف کرد. امّا، فشار افکار عمومی باعث شد که این بازداشت و توقیف سه روز بیشتر دوام نیاورد. | دکتر فاطمی در این سرمقاله نوشت:<blockquote>«جنگ نفت شدیدترین مراحل خود را طی میکند و ملت ایران در این نبرد، سرسختی و ایستادگی… نشان میدهد… تردید ندارم که پیروزی نهایی آز آنِ کسانی است که حقّ و حقیقت، مؤیّدِ منطق و دلیل ایشان است و دزدانی که به لباس صاحب مال درآمدهاند… رسوا و مفتضح… از این جنگ خارج خواهند شد… این درد فقر و پریشانی ما علاج پذیر نخواهد بود مگر آن که ریشه کمپانی سابق از بیخ و بن کنده شود و ایرانی پس از پنجاه سال، که صدها میلیون هستی و ذخایر او را سهامداران لندن نشین بردهاند، سرنوشت خویش را در کف فرزندان وطن بسپارد».</blockquote>آنچه رزمآرا، نخست وزیر وقت، را سراسیمه کرد و دستور توقیف روزنامه را داد، قسمت آخر سرمقاله بود:<blockquote>«... گلولهای که به قلب ماهرپاشا نشست برای اولین بار جواب خیانت و فساد را در کشوری که قرنها در معرض تهاجم کشورهای مختلف استعماری بوده، به مرگ و جزای مسلّم و قطعی داد… تردید نیست که اگر هیئت حاکمه ایران راه تسلیم و اطاعت و نوکری را تغییر ندهد، ملت ما نیز همان رویّه را در پیش خواهد گرفت که مصریها پیموده و نتیجه گرفتهاند».</blockquote>فردای انتشار این سرمقاله (روز ۲۹ آذر۲۹) به دستور رزمآرا، شهربانی تهران، دکتر فاطمی را بازداشت و روزنامه باختر امروز را توقیف کرد. امّا، فشار افکار عمومی باعث شد که این بازداشت و توقیف سه روز بیشتر دوام نیاورد. | ||
دکتر فاطمی پس از آزادی،نظراتش را با شدت بیشتری اعلام کرد و در نخستین سرمقاله روزنامه | دکتر فاطمی پس از آزادی،نظراتش را با شدت بیشتری اعلام کرد و در نخستین سرمقاله روزنامه باختر امروز نوشت: <blockquote>«هنوز ایران آن قبرستانی نیست که شرکت نفت آرزو میکند… نفت ایران تعلّق به جامعه ایرانی دارد… نباید اجازه داد که یک شرکت غاصب و غارتگر شیره جان برهنهها و… علفخوارها را ببرد و برای ما نخستوزیر و رئیس و امیر درست کند. اگر این حرف را حکومت رزمآرا جرم میشمارد، من به تکرار این حقیقت مباهات میکنم. نه تنها با زندان و زجر و عذاب روحی ایمان خود را نخواهم شکست، بلکه، بالای چوبه دار هم این دفاع وجدانی را از یاد نخواهم برد… هیچکس امروز قدرت ندارد حرفی غیر از ملی شدن صنعت نفت بر زبان بیاورد… رزم آرا، بخواهد یا نخواهد، باختر امروز از صدا نخواهد افتاد، زیرا این قلم فقط برای نجات ایران از چنگال هیئت غافل و منفعتپرست به حرکت آمده و تا خون در عروق من جاری است، جز این طریق راه دیگری نخواهم رفت».</blockquote>دو ماه و نیم بعد، رزمآرا ترور شد. یک هفته پس از آن، قانون ملی شدن صنفت نفت به تصویب [[مجلس شورای ملی|مجلس شورا]] و سپس [[مجلس سنا|سنا]] رسید. | ||
=== دولت مصدق === | === دولت مصدق === | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۰۵: | ||
== ترور نافرجام دکتر فاطمی == | == ترور نافرجام دکتر فاطمی == | ||
در ۲۶ بهمن ۱۳۳۰ فاطمی که نماینده مردم تهران نیز بود در حین سخنرانی بر مزار محمد مسعود توسط [[محمدمهدی عبدخدایی]] نوجوان ۱۵ ساله و عضو [[جمعیت فدائیان اسلام]] ترور شد که نافرجام ماند و گلوله به قلب او آسیبی نرساند،<ref>[http://sharghdaily.ir/News/74957 محمدمهدی عبدخدایی از ترور فاطمی میگوید] - روزنامه شرق</ref> دستور ترور از سوی [[نواب صفوی]] که زیر بال و پر کاشانی قرار داشتند<ref>[http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=1231 فدائیان اسلام زیر بال مرحوم آیتالله کاشانی قرار دارند] - گفتگو با خامنهای درباره نواب صفوی</ref> ابلاغ شده بود.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2512758/عبد-خدایی-اگر-دوباره-به-گذشته-برگردم-حسین-فاطمی-را-ترور-می-کنم اگر دوباره به گذشته برگردم حسین فاطمی را ترور میکنم] - گفتگوی عبدخدایی در برنامه شناسنامه</ref>دکتر فاطمی درآن روز، با همکارانش در | در ۲۶ بهمن ۱۳۳۰ فاطمی که نماینده مردم تهران نیز بود در حین سخنرانی بر مزار محمد مسعود توسط [[محمدمهدی عبدخدایی]] نوجوان ۱۵ ساله و عضو [[جمعیت فدائیان اسلام]] ترور شد که نافرجام ماند و گلوله به قلب او آسیبی نرساند،<ref>[http://sharghdaily.ir/News/74957 محمدمهدی عبدخدایی از ترور فاطمی میگوید] - روزنامه شرق</ref> دستور ترور از سوی [[نواب صفوی]] که زیر بال و پر کاشانی قرار داشتند<ref>[http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=1231 فدائیان اسلام زیر بال مرحوم آیتالله کاشانی قرار دارند] - گفتگو با خامنهای درباره نواب صفوی</ref> ابلاغ شده بود.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2512758/عبد-خدایی-اگر-دوباره-به-گذشته-برگردم-حسین-فاطمی-را-ترور-می-کنم اگر دوباره به گذشته برگردم حسین فاطمی را ترور میکنم] - گفتگوی عبدخدایی در برنامه شناسنامه</ref>دکتر فاطمی درآن روز، با همکارانش در باختر امروز بر سر مزار محمد مسعود حاضر شد و در حالی که از شدّت تأثّر میلرزید، دربارهٔ دوست همدل و دیرینهاش گفت:<blockquote>«... مسعود یکی از پیشروان بزرگ آزادی بود. او به آنچه میگفت ایمان داشت؛ با قُلدری و دیکتاتوری سرسختانه مبارزه میکرد؛ با عوامل بیگانه و نوکران اجنبی بیرحمانه دست و پنجه نرم مینمود؛ با تهدید و تطمیع از میدان درنمیرفت و جان خود را در راه هدف مقدّسی که داشت بسیار حقیر میشمرد… آنها که مسعود را کشتند، گمان میکردند با ازبین رفتن او، فکر او میمیرد و نهال آزادی خشک میشود… ولی آنها سخت در اشتباه بودند. مکتب مسعود هزاران هزار تماشاگر وفادار شیفته آزادی، دشمن قلدری، خصم جاسوسی و اجنبیپرستی تربیت کرده بود… وقتی مسعود ازپادرآمد، آنها از پای ننشستند و راهی را که او نشان داده بود، پیش گرفتند و آن قدر مبارزه کردند تا موفّق شدند فصل نو و دوره جدیدی در تاریخ کشور ما بگشایند… در همه نهضتهای بزرگ سینه پرچمداران، اولین هدف گلوله دشمنان بودهاست. آنها جان خود را قربان میکنند برای این که ملتی خوشبخت و سعادتمند باشد؛ خون خود را نثار میکنند، برای این که نهال آرزوهای قومی جان بگیرد و بارور گردد… در راه چنین هدف مقدّسی جان چه بهایی دارد…»<ref>باختر امروز، ۲۴ بهمن ۱۳۳۰</ref> </blockquote>در لحظه گفتن آخرین جمله، تیر به شکمش اصابت کرد و او را از پا انداخت. | ||
فاطمی از زخم این گلوله جان به دربرد و پس از چندماه بستری شدن در بیمارستان نجمیّة تهران، در شهریور ۱۳۳۱, از بیمارستان بیرون آمد. | فاطمی از زخم این گلوله جان به دربرد و پس از چندماه بستری شدن در بیمارستان نجمیّة تهران، در شهریور ۱۳۳۱, از بیمارستان بیرون آمد. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۲: | ||
روز ۲۵مرداد فاطمی به دستور دکتر مصدق کاخ مرمر و سعدآباد را مهروموم کرد و به سفیر ایران در بغداد تلگرامی برای بازداشت شاه فرستاد. | روز ۲۵مرداد فاطمی به دستور دکتر مصدق کاخ مرمر و سعدآباد را مهروموم کرد و به سفیر ایران در بغداد تلگرامی برای بازداشت شاه فرستاد. | ||
عصر همان روز ۲۵مرداد، در میتینگی که در [[میدان بهارستان]] تشکیل شد، دکتر فاطمی در سخنرانیاش، که از رادیو ایران هم پخش شد، خواستار لغو نظام سلطنتی شد و در سرمقاله | عصر همان روز ۲۵مرداد، در میتینگی که در [[میدان بهارستان]] تشکیل شد، دکتر فاطمی در سخنرانیاش، که از رادیو ایران هم پخش شد، خواستار لغو نظام سلطنتی شد و در سرمقاله باختر امروز، در عصر همان روز، نوشت:<blockquote>«دربار در تمام طول ده سال اخیر قبله گاه هرچه دزد… هرچه واخورده اجتماع بوده… و از همه بدتر، تنها تکیه گاه خارجیان و نقطة اتّکای سفارت انگلیس، این دربار گند و کثیف بودهاست. دیگر باید به دوازده سال توطئه… دوازده سال اَغراض و شهوات اجنبی خاتمه داد… بی اعتنایی به سرنوشت میلیونها مردم تا همینجا کافی است».</blockquote> | ||
[[پرونده:BakhtarEmroozNewspaper.jpg|جایگزین=روزنامه باختر امروز شماره پس از کودتای ۲۵ مرداد|بندانگشتی| | [[پرونده:BakhtarEmroozNewspaper.jpg|جایگزین=روزنامه باختر امروز شماره پس از کودتای ۲۵ مرداد|بندانگشتی| | ||
روزنامه باختر امروز شماره پس از کودتای ۲۵ مرداد | روزنامه باختر امروز شماره پس از کودتای ۲۵ مرداد |
ویرایش