روح‌الله خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
== خمینی در دوران محمدرضا شاه ==
== خمینی در دوران محمدرضا شاه ==
=== اولین موضع گیری سیاسی روح‌الله خمینی ===
=== اولین موضع گیری سیاسی روح‌الله خمینی ===
اولین مخالفت علنی خمینی با شاه، مربوط به [[انجمنهای ایالتی و ولایتی]] است که دولت وقت به نخست‌وزیری [[اسدالله علم]] در تاریخ ۱۶مهر۱۳۴۱ تصویب کرد. علت اصلی برآشفتگی خمینی این بود که در مصوبه مزبور برای نخستین‌بار به زنان حق رأی داده شده بود. در این مصوبه همچنین قید اسلام از شرایط انتخاب‌شوندگان و انتخاب‌کنندگان برداشته شده بود و در مراسم سوگند به‌جای قرآن گفته شده بود کتاب آسمانی. این دو نکته نیز از موضوعات مورد اعتراض خمینی بود. او دراین رابطه گفته بود:<blockquote>«زنها را وارد کرده‌اید در ادارات، ببینید در هر اداره‌ای که وارد شدند آن اداره فلج شد. فعلاً محدود است. «علما» می‌گویند توسعه ندهید. به استانها نفرستید. زن اگر وارد هر دستگاهی شد، اوضاع را به هم می‌زند. می‌خواهید استقلالتان را زنها تأمین کنند؟»<ref>[http://www.dw.com/fa-ir/مخالفان-حق-رای-زنان-از-آیتالله-خمینی-تا-احزاب- دویچه وله فارسی- مخالفان حق رای زنان از آیت الله خمینی تا احزاب سیاسی]</ref></blockquote>
اولین مخالفت علنی خمینی با شاه، مربوط به انجمن‌های ایالتی و ولایتی است که دولت وقت به نخست‌وزیری [[اسدالله علم]] در تاریخ ۱۶مهر۱۳۴۱ تصویب کرد. علت اصلی برآشفتگی خمینی این بود که در مصوبه مزبور برای نخستین‌بار به زنان حق رأی داده شده بود. در این مصوبه همچنین قید اسلام از شرایط انتخاب‌شوندگان و انتخاب‌کنندگان برداشته شده بود و در مراسم سوگند به‌جای قرآن گفته شده بود کتاب آسمانی. این دو نکته نیز از موضوعات مورد اعتراض خمینی بود. او دراین رابطه گفته بود:<blockquote>«زن‌ها را وارد کرده‌اید در ادارات، ببینید در هر اداره‌ای که وارد شدند آن اداره فلج شد. فعلاً محدود است. علما می‌گویند توسعه ندهید. به استان‌ها نفرستید. زن اگر وارد هر دستگاهی شد، اوضاع را به هم می‌زند. می‌خواهید استقلالتان را زنها تأمین کنند؟»<ref>[http://www.dw.com/fa-ir/مخالفان-حق-رای-زنان-از-آیتالله-خمینی-تا-احزاب- دویچه وله فارسی- مخالفان حق رای زنان از آیت الله خمینی تا احزاب سیاسی]</ref></blockquote>


=== تلگرام‌های روح‌الله خمینی به شاه ===
=== تلگرام‌های روح‌الله خمینی به شاه ===
در تاریخ ۱۵ آبان ۴۱ خمینی تلگرام دیگری خطاب به شاه ارسال می‌کند و از علم نزد او شکایت می‌کند. آیت الله خمینی دراین تلگرام در عین ابراز شکایت ،[[اسدلله علم]] را خراب کننده چهره اعلیحضرت معرفی می‌کند. او همچنین کتب آسمانی غیر از قرآن را که در قانون کاپیتولاسیون، سوگند خوردن به آنها مجاز شمرده شده بود، ضاله معرفی می‌کند:<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر]</ref> <blockquote>«آقای علم تخلف خود از قانون اسلام و قانون اساسی اعلام و برملا نموده، آقای اسدالله علم گمان کرده با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به کتاب آسمانی ممکن است. قرآن کریم را از رسمیت انداخت و اوستا و انجیل و بعضی کتب ضاله را قرین آن یا به جای آن قرار داد. این جانب به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام اعلیحضرت را متوجه می‌کنم. به ای نکه اطمینان نفرمایید به عناصری که با چاپلوسی واظهار چاکری و خانه زادی می‌خواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن ملیت و سلطنت است با تصوی بنامه خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند.»<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/n3434/سرویس_های_اطلاع_رسانی/نگاه_روز/تلگرام_امام_ پرتال خمینی – تلگرام امام به شاه]</ref> </blockquote>یکی از پیروان خمینی در توضیح و توجیه لحن منعطف خمینی در نامه شاه می‌نویسد:
در تاریخ ۱۵ آبان ۴۱ خمینی تلگرام دیگری خطاب به شاه ارسال می‌کند و از علم نزد او شکایت می‌کند. آیت الله خمینی دراین تلگرام در عین ابراز شکایت، [[اسدلله علم]] را خراب کننده چهره اعلیحضرت معرفی می‌کند. او همچنین کتب آسمانی غیر از قرآن را که در قانون کاپیتولاسیون، سوگند خوردن به آنها مجاز شمرده شده بود، ضاله معرفی می‌کند:<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر]</ref> <blockquote>«آقای علم تخلف خود از قانون اسلام و قانون اساسی اعلام و برملا نموده، آقای اسدالله علم گمان کرده با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به کتاب آسمانی ممکن است. قرآن کریم را از رسمیت انداخت و اوستا و انجیل و بعضی کتب ضاله را قرین آن یا به جای آن قرار داد. این جانب به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام اعلیحضرت را متوجه می‌کنم. به این که اطمینان نفرمایید به عناصری که با چاپلوسی و اظهار چاکری و خانه زادی می‌خواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن ملیت و سلطنت است با تصوی بنامه خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند.»<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/n3434/سرویس_های_اطلاع_رسانی/نگاه_روز/تلگرام_امام_ پرتال خمینی – تلگرام امام به شاه]</ref> </blockquote>یکی از پیروان خمینی در توضیح و توجیه لحن منعطف خمینی در نامه شاه می‌نویسد:<blockquote>«در مورد خودداری از حمله و اعتراض مستقیم به شخص شاه باید گفت که این، در آن شرایط از ژرف‌نگری و دوراندیشی امام خمینی سرچشمه می‌گرفته‌است. زیرا درست است که کارگردان اصلی و طراح تمام تغییر و تحول ارتجاعی و استعماری در ایران
 
شخص شاه بود… و بقیه جز مهره‌های بی‌اراده و در دست شاه چیزی نیستند، ولی از آن‌جا که در آن اوضاع و شرایط امام خمینی هنوز قدرت مردمی کافی در اختیار نداشت… نمی‌توانست به میدان شاه برود و رسماً با او روبرو شود…»<ref>بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی»، ص 161</ref></blockquote>
«در مورد خودداری از حمله و اعتراض مستقیم به شخص شاه باید گفت که این، در آن شرایط از ژرفنگری و دوراندیشی امام خمینی سرچشمه می‌گرفته‌است. زیرا درست است که کارگردان اصلی و طراح تمام تغییر و تحول ارتجاعی و استعماری در ایران
شخص شاه بود… و بقیه جز مهر ه‌های بی‌اراده و در دست شاه چیزی نیستند، ولی از آ نجا که در آن اوضاع و شرایط امام خمینی هنوز قدرت مردمی کافی در اختیار نداشت… نمی‌توانست به میدان شاه برود و رسماً با او روبرو شود…<ref>بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی»، ص 161</ref>


=== مواضع سیاسی روح‌الله خمینی بین سالهای ۴۱ تا ۴۳ ===
=== مواضع سیاسی روح‌الله خمینی بین سالهای ۴۱ تا ۴۳ ===
پس از [[انقلاب سفید]]، خمینی به اظهار مخالفت با آن پرداخت. علت این مخالفت بیش از آن که سیاسی باشد به این دلیل بود که اصلاحات شاه مناسبات سرمایه داری وابسته را در جامعه برقرار می‌کرد در حالی که طبقه آخوندها در جامعه مدافع مناسبات مادون سرمایه داری و [[فئودالیزم]] بودند.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه]</ref>
پس از [[انقلاب سفید]]، خمینی به اظهار مخالفت با آن پرداخت. علت این مخالفت بیش از آن که سیاسی باشد به این دلیل بود که اصلاحات شاه مناسبات سرمایه داری وابسته را در جامعه برقرار می‌کرد در حالی که طبقه آخوندها در جامعه مدافع مناسبات مادون سرمایه داری و [[فئودالیزم]] بودند.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه]</ref>


پس از رفراندومی که شاه در ۶ بهمن ماه ۱۳۴۱ برگزار کرد، آیت الله خمینی، [[آیت الله گلپایگانی]] و عده دیگر از آخوندها اطلاعیه ای علیه انقلاب سفید صادر کردند. این اطلاعیه شش بند داشته که هر شش بند آن در مورد حق رای زنان بود. در این اطلاعیه تصریح شده‌است که «دخالت زنان در انتخابات یا اعطای حق زنها یا وارد نمودن نیمی از جمعیت ایران در جامعه و نظایر این تعبیرات فریبنده… جز بدبختی و فساد و فحشا چیز دیگری همراه ندارد.<ref>صحیفه نور- صفحه 29</ref>
پس از رفراندومی که شاه در ۶ بهمن ماه ۱۳۴۱ برگزار کرد، آیت الله خمینی، [[آیت الله گلپایگانی]] و عده دیگر از آخوندها اطلاعیه‌ای علیه انقلاب سفید صادر کردند. این اطلاعیه شش بند داشته که هر شش بند آن در مورد حق رای زنان بود. در این اطلاعیه تصریح شده‌است که دخالت زنان در انتخابات یا اعطای حق زن‌ها یا وارد نمودن نیمی از جمعیت ایران در جامعه و نظایر این تعبیرات فریبنده… جز بدبختی و فساد و فحشا چیز دیگری همراه ندارد.<ref>صحیفه نور- صفحه 29</ref>


عصر روز [[۱۵خرداد۱۳۴۲]] پس از قیام خونینی که مردم در آن روز برگزار نمودند خمینی یک سخنرانی شدید اللحن علیه انقلاب سفید، حق رای زنان و … داشت
عصر روز [[۱۵خرداد۱۳۴۲]] پس از قیام خونینی که مردم در آن روز برگزار نمودند خمینی یک سخنرانی شدید اللحن علیه انقلاب سفید، حق رای زنان و … داشت. او در این سخنرانی به مقابله جویی با حکومت پرداخته و از دستگاه حوزه و آخوندها در مقابل حکومت شاهنشاهی دفاع می‌کند.<blockquote>«امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را برده‌اند در سازمان امنیت و گفته‌اند شما سه چیز را کار نداشته باشید، دیگر هر چه می‌خواهید بگویید، یکی شاه را کار نداشته باشید، یکی هم اسرائیل را کار نداشته باشید، یکی هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را کار نداشته باشید، هر چه می‌خواهید بگویید. خوب اگر این سه تا امر را ما کنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتاری داریم ازاین سه تاست تمام گرفتاری ما… اینها نمی‌خواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد»<ref>[https://article.tebyan.net/67609/متن-کامل-سخنرانی-امام-در-سیزده-خرداد-1342 متن سخنرانی روح‌الله خمینی در 13خرداد 42- سایت تبیان]</ref> </blockquote>خمینی در این سخنرانی نیز حدود مقابله جویی خود را حفظ کرده و می‌گوید: <blockquote>«ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‌کنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند می‌کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند»<ref>[https://article.tebyan.net/67609/متن-کامل-سخنرانی-امام-در-سیزده-خرداد-1342 متن سخنرانی روح‌الله خمینی در 13خرداد 42- سایت تبیان]</ref> </blockquote>همین سخنرانی منجر به دستگیری خمینی می‌شود. او مدت دو ماه د زندان بسر می‌برد
او در این سخنرانی به مقابله جویی با حکومت پرداخته و از دستگاه حوزه و آخوندها در مقابل حکومت شاهنشاهی دفاع می‌کند.<blockquote>«امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را برده‌اند در سازمان امنیت و گفته‌اند شما سه چیز را کار نداشته باشید، دیگر هر چه می‌خواهید بگویید، یکی شاه را کار نداشته باشید، یکی هم اسرائیل را کار نداشته باشید، یکی هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را کار نداشته باشید، هر چه می‌خواهید بگویید. خوب اگر این سه تا امر را ما کنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتاری داریم ازاین سه تاست تمام گرفتاری ما… اینها نمی‌خواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد»<ref>[https://article.tebyan.net/67609/متن-کامل-سخنرانی-امام-در-سیزده-خرداد-1342 متن سخنرانی روح‌الله خمینی در 13خرداد 42- سایت تبیان]</ref> </blockquote>خمینی در این سخنرانی نیز حدود مقابله جویی خود را حفظ کرده و می‌گوید: <blockquote>«ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‌کنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند می‌کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند»<ref>[https://article.tebyan.net/67609/متن-کامل-سخنرانی-امام-در-سیزده-خرداد-1342 متن سخنرانی روح‌الله خمینی در 13خرداد 42- سایت تبیان]</ref> </blockquote>همین سخنرانی منجر به دستگیری خمینی می‌شود. او مدت دو ماه د زندان بسر می‌برد


=== تبعید به ترکیه و نجف ===
=== تبعید به ترکیه و نجف ===
[[پرونده:خانه روح‌الله خمینی در نجف.jpg|جایگزین=خانه روح‌الله خمینی در نجف|بندانگشتی|336x336px|خانه روح‌الله خمینی در نجف ]]
[[پرونده:خانه روح‌الله خمینی در نجف.jpg|جایگزین=خانه روح‌الله خمینی در نجف|بندانگشتی|336x336px|خانه روح‌الله خمینی در نجف ]]
در ۴ آبان ۴۳ وی در سخنانی که علیه قانون [[کاپیتولاسیون]] ایراد کرد، با تدریس معلمان زن در مدارس پسرانه و تدریس معلمان مرد در مدارس دخترانه مخالفت می‌کند: <blockquote>«اگر نفوذ روحانیون باشد، نمی‌گذارد دختران عفیف مردم در مدارس، زیر دست جوانها باشند زنها را به مدرسه پسرانه و مردها را به مدرسه دخترانه بفرستند و فساد به راه بیندازند.»<ref>صحیفه نور- صفحه 104</ref></blockquote>او همچنین علیه حق مصونیت اتباع آمریکایی اعتراض اینچنین اعتراض می‌کند: <blockquote>«استقلال ما را فروختند، … عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران پایکوب شد… اگر یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند زیرپا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد، دادگاه‌های ایران حق ندارد محاکمه کنند… باید برود آمریکا… اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست می‌کنند اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، … هیچ‌کس حق تعرض ندارد…»<ref>صحیفه نور- صفحه 102</ref></blockquote>پس از این سخنرانی خمینی به ترکیه تبعید و پس از مدت کوتاهی به نجف رفت. او در نجف اساساً فعالیت سیاسی نداشت. در این فرصت وی کتاب [[تحریر الوسیله]] را نوشت که از ضروریات برخورداری از رتبه مرجعیت بود. این کتاب البته در اصل حاشیه ای بر رساله ای به نام وسیله النجاه است که توسط [[سید ابوالحسن اصفهانی]] نوشته شده‌است.<ref>تحریر الوسیله- چاپ بیروت</ref>
در ۴ آبان ۴۳ وی در سخنانی که علیه قانون [[کاپیتولاسیون]] ایراد کرد، با تدریس معلمان زن در مدارس پسرانه و تدریس معلمان مرد در مدارس دخترانه مخالفت می‌کند: <blockquote>«اگر نفوذ روحانیون باشد، نمی‌گذارد دختران عفیف مردم در مدارس، زیر دست جوان‌ها باشند، زن‌ها را به مدرسه پسرانه و مردها را به مدرسه دخترانه بفرستند و فساد به راه بیندازند.»<ref>صحیفه نور- صفحه 104</ref></blockquote>او همچنین علیه حق مصونیت اتباع آمریکایی اعتراض اینچنین اعتراض می‌کند: <blockquote>«استقلال ما را فروختند، … عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران پایکوب شد… اگر یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند زیرپا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد، دادگاه‌های ایران حق ندارد محاکمه کنند… باید برود آمریکا… اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست می‌کنند اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، … هیچ‌کس حق تعرض ندارد…»<ref>صحیفه نور- صفحه 102</ref></blockquote>پس از این سخنرانی خمینی به ترکیه تبعید و پس از مدت کوتاهی به نجف رفت. او در نجف اساساً فعالیت سیاسی نداشت. در این فرصت وی کتاب تحریر الوسیله را نوشت که از ضروریات برخورداری از رتبه مرجعیت بود. این کتاب البته در اصل حاشیه‌ای بر رساله‌ای به نام وسیله النجاه است که توسط [[سید ابوالحسن اصفهانی]] نوشته شده‌است.<ref>تحریر الوسیله- چاپ بیروت</ref>


=== مواضع خمینی در سالهای ۵۰ تا ۵۷ ===
=== مواضع خمینی در سالهای ۵۰ تا ۵۷ ===
خمینی در سال ۱۳۵۰ یک سخنرانی علیه [[جشنهای ۲۵۰۰ ساله|جشن‌های ۲۵۰۰ ساله]] شاه داشت. همچنین سخنرانی دیگری که مربوط به ایران نبود. وی پس از آن به مدت شش سال خاموشی گزید و هیچ اظهار نظری از وی مشاهده نشد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر- صفحه 144]</ref> این سالها مقارن با اوجگیری مبارزه رادیکال سازمانهایی مثل [[مجاهدین]] و [[چریکهای فدایی]] با شاه بود، نقش خمینی را بسیار کمرنگ می‌کرد. وی همچنین حاضر به حمایت از آنها در برابر شاه نشد.
خمینی در سال ۱۳۵۰ یک سخنرانی علیه [[جشنهای ۲۵۰۰ ساله|جشن‌های ۲۵۰۰ ساله]] شاه داشت. همچنین سخنرانی دیگری که مربوط به ایران نبود. وی پس از آن به مدت شش سال خاموشی گزید و هیچ اظهار نظری از وی مشاهده نشد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر- صفحه 144]</ref> این سالها مقارن با اوج‌گیری مبارزه رادیکال سازمان‌هایی مثل [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|چریک‌های فدایی]] با شاه بود، نقش خمینی را بسیار کمرنگ می‌کرد. وی همچنین حاضر به حمایت از آنها در برابر شاه نشد.
[[حمید روحانی]] از اعضای دفتر خمینی در نجف در این باره می‌نویسد: <blockquote>«بسیاری از افراد را می‌شناسم که بر این اعتقاد بودند که دیگر نقش امام در مبارزه و در نهضت به پایان رسیده‌است و امام با عدم تأیید مجاهدین درواقع شکست خود را امضا کرده‌است. این افراد باور داشتند که امام از صحنه مبارزه کنار رفته‌اند.»<ref>[https://www.hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/62340-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C-%E2%80%8C-%C2%AB%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AA%C2%BB-%D8%AE%D9%85%DB%8 عبدالعلی معصومی- مبارزات خمینی در دوره تبعید]</ref></blockquote>خمینی همچنین در مهرماه ۵۶ یک سخنرانی برای طلاب نجف داشت که در آن برداشت‌های نوگرا و مشخصا [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] را به لحاظ تئوریک هدف قرار می‌داد. او در سخنرانی خود گفت: <blockquote>«حالا یک دسته‌یی پیدا شده که اصل تمام احکام اسلام را می‌گویند برای این است که یک عدالت اجتماعی پیدا بشود؛ طبقات از بین برود. اصلاً اسلام دیگر چیزی ندارد، توحیدش هم عبارت از توحید در این است که ملتها همه به طور عدالت و به طور تساوی با هم زندگی بکنند؛ یعنی، زندگی حیوانی علی السواء، یک علفی همه بخورند و علی السواء با هم زندگی کنند و به هم کار نداشته باشند؛ همه از یک آخوری بخورند… می‌گویند:اصلاً مطلبی نیست اسلام آمده‌ است که آدم بسازد یعنی یک آدمی که طبقه نداشته باشد دیگر؛ همین را بسازد؛ یعنی حیوان بسازد. اسلام آمده‌است که انسان بسازد، اما انسان بی طبقه…»<ref>کوثر- صفحه 268</ref> </blockquote>در دیماه ۱۳۵۵ جیمی کارتر با شعار حقوق بشر در آمریکا به ریاست جمهوری رسید. براساس جمعبندی [[کمیسیون سه جانبه]]، برژینسکی رئیس و تئوریسین کمیسیون مزبور به این نتیجه رسیده بود که تلاش مردم برای کسب حقوق خود، «اوضاعی انفجاری» پدیدآورده و بنابراین «کاری که ایالات متحده می‌تواند بکند، کوشش برای انداختن تحول از مسیر آشوب و هرج و مرج، به مسیر انتقال منظم است. محصول این تغییر باز شدن فضای سیاسی در ایران پس از بازگشت شاه از سفرش به آمریکا بود.
[[حمید روحانی]] از اعضای دفتر خمینی در نجف در این باره می‌نویسد: <blockquote>«بسیاری از افراد را می‌شناسم که بر این اعتقاد بودند که دیگر نقش امام در مبارزه و در نهضت به پایان رسیده‌است و امام با عدم تأیید مجاهدین درواقع شکست خود را امضا کرده‌است. این افراد باور داشتند که امام از صحنه مبارزه کنار رفته‌اند.»<ref>[https://www.hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/62340-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C-%E2%80%8C-%C2%AB%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AA%C2%BB-%D8%AE%D9%85%DB%8 عبدالعلی معصومی- مبارزات خمینی در دوره تبعید]</ref></blockquote>خمینی همچنین در مهرماه ۵۶ یک سخنرانی برای طلاب نجف داشت که در آن برداشت‌های نوگرا و مشخصا [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] را به لحاظ تئوریک هدف قرار می‌داد. او در سخنرانی خود گفت: <blockquote>«حالا یک دسته‌یی پیدا شده که اصل تمام احکام اسلام را می‌گویند برای این است که یک عدالت اجتماعی پیدا بشود؛ طبقات از بین برود. اصلاً اسلام دیگر چیزی ندارد، توحیدش هم عبارت از توحید در این است که ملت‌ها همه به طور عدالت و به طور تساوی با هم زندگی بکنند؛ یعنی، زندگی حیوانی علی السواء، یک علفی همه بخورند و علی السواء با هم زندگی کنند و به هم کار نداشته باشند؛ همه از یک آخوری بخورند… می‌گویند: اصلاً مطلبی نیست اسلام آمده‌ است که آدم بسازد یعنی یک آدمی که طبقه نداشته باشد دیگر؛ همین را بسازد؛ یعنی حیوان بسازد. اسلام آمده‌است که انسان بسازد، اما انسان بی طبقه…»<ref>کوثر- صفحه 268</ref> </blockquote>در دی‌ماه ۱۳۵۵ جیمی کارتر با شعار حقوق بشر در آمریکا به ریاست جمهوری رسید. براساس جمع‌بندی [[کمیسیون سه جانبه]]، برژینسکی رئیس و تئوریسین کمیسیون مزبور به این نتیجه رسیده بود که تلاش مردم برای کسب حقوق خود، اوضاعی انفجاری پدیدآورده و بنابراین کاری که ایالات متحده می‌تواند بکند، کوشش برای انداختن تحول از مسیر آشوب و هرج و مرج، به مسیر انتقال منظم است. محصول این تغییر باز شدن فضای سیاسی در ایران پس از بازگشت شاه از سفرش به آمریکا بود.
در همین دوران بود که خمینی در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش مصطفی آخوندها را به استفاده از فرجه ای که پیدا شده فراخواند:<blockquote>«امروز یک فرجه پیدا شده.من عرض می‌کنم به شما یک فرجه پیدا شده. اگر این فرجه پیدا نشده بود، این اوضاع امروز نمی‌شد در ایران. اگر الان غنیمت بشمارند این را این فرصت است. این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند الان نویسند ه‌های احزاب دارند می‌نویسند، امضا می‌کنند، اشکال می‌کنند، … شما هم بنویسید… امروز روزی است که باید گفت و پیش می‌برید؛ و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود… خوب ما دیدیم که چندین نفر اشکال کردند… امضا کردند و کسی هم کارشان نداشت…»<ref>صحیفه نور – صفحه 266</ref> </blockquote>
در همین دوران بود که خمینی در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش مصطفی آخوندها را به استفاده از فرجه‌ای که پیدا شده فراخواند:<blockquote>«امروز یک فرجه پیدا شده. من عرض می‌کنم به شما یک فرجه پیدا شده. اگر این فرجه پیدا نشده بود، این اوضاع امروز نمی‌شد در ایران. اگر الان غنیمت بشمارند این را این فرصت است. این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند الان نویسنده‌های احزاب دارند می‌نویسند، امضا می‌کنند، اشکال می‌کنند، … شما هم بنویسید… امروز روزی است که باید گفت و پیش می‌برید؛ و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود… خوب ما دیدیم که چندین نفر اشکال کردند… امضا کردند و کسی هم کارشان نداشت…»<ref>صحیفه نور – صفحه 266</ref> </blockquote>


=== التزام به قانون ===
=== التزام به قانون ===
خمینی پیوسته [[قانون اساسی]] رژیم را تأیید می‌کرد. در سالهای ۴۱ و ۴۲ بیشترین اعتراضش، از قضا به آن بود که چرا قانون اساسی و به خصوص اصل دوم متمم قانون اساسی که به آخوندها حق نظارت برمجلس را می‌دهد، اجرا نمی‌شود. از آن به بعد نیز پیوسته به همین قانون استناد می‌کرد. حتی در یک سخنرانی که در دهم خرداد ۵۷ در نجف داشت، می‌گفت:
خمینی پیوسته قانون اساسی رژیم را تأیید می‌کرد. در سال‌های ۴۱ و ۴۲ بیشترین اعتراضش، از قضا به آن بود که چرا قانون اساسی و به خصوص اصل دوم متمم قانون اساسی که به آخوندها حق نظارت برمجلس را می‌دهد، اجرا نمی‌شود. از آن به بعد نیز پیوسته به همین قانون استناد می‌کرد. حتی در یک سخنرانی که در دهم خرداد ۵۷ در نجف داشت، گفت:


«آیا اینها به قانون اساسی عمل می‌کنند؟ … انتخاباتشان روی موازین قانون است؟ وکلایشان شرایط قانونی دارند؟ …آزادی مال مردم است، … خدا آزادی داده به مردم، اسلام آزادی داده، قانون اساسی آزادی داده به مردم…»<ref>کوثر- صفحه 395</ref>
«آیا اینها به قانون اساسی عمل می‌کنند؟ … انتخاباتشان روی موازین قانون است؟ وکلایشان شرایط قانونی دارند؟ …آزادی مال مردم است، … خدا آزادی داده به مردم، اسلام آزادی داده، قانون اساسی آزادی داده به مردم…»<ref>کوثر- صفحه 395</ref>
خط ۱۴۸: خط ۱۴۵:
== سفر به پاریس ==
== سفر به پاریس ==
[[پرونده:خمینی در پاریس .jpg|بندانگشتی|خمینی در پاریس]]
[[پرونده:خمینی در پاریس .jpg|بندانگشتی|خمینی در پاریس]]
روح‌الله خمینی پس از سالها اقامت درنجف سرانجام تصمیم به خروج از عراق گرفت. وی در ابتدا قصد کویت کرد اما کویت او را نپذیرفت. وی سرانجام با مصلحت اطرافیان تصمیم به سفر به فرانسه گرفته و در روز ۱۴ مهر وارد پاریس شده و در [[وفل لوشاتو|نوفل لوشاتو]] (حومه پاریس) مستقر شد.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c504_2701/زندگی_نامه/دوران_مبارزات/هجرت_به_فرانسه پرتال خمینی- سایت امام خمینی]</ref>
روح‌الله خمینی پس از سال‌ها اقامت درنجف سرانجام تصمیم به خروج از عراق گرفت. وی در ابتدا قصد کویت کرد اما کویت او را نپذیرفت. وی سرانجام با مصلحت اطرافیان تصمیم به سفر به فرانسه گرفته و در روز ۱۴ مهر وارد پاریس شده و در [[وفل لوشاتو|نوفل لوشاتو]] (حومه پاریس) مستقر شد.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c504_2701/زندگی_نامه/دوران_مبارزات/هجرت_به_فرانسه پرتال خمینی- سایت امام خمینی]</ref>
سفر خمینی به فرانسه معمولاً با این دلیل ذکر شده‌است که به دلیل محدودیتهای اعمال شده از طرف شاه و مخالفت خمینی با سکوت سیاسی انجام شده‌است. با اینهمه به نظر می‌آید که این سفر چیزی نبود که شاه به آن متمایل باشد چرا که خمینی را در مرکز توجهات بین‌المللی قرار می‌داد. محمود دعایی از همراهان خمینی در عراق در این رابطه می‌گوید: <blockquote>«بعدها از گزارشها معلوم شد که در آن موقع، بین رژیم عراق و ایران دو تصمیم متناقض وجود داشته‌است. رژیم ایران اصرار داشت امام از عراق خارج نشوند؛ زیرا با خروج از عراق و رفتن ایشان به کشور دیگر، که ایران با آنها چنین تعهدی نداشت، کنترل و مراقبت امام بر ایشان مشکل می‌شد…»<ref>غرور و سقوط – صفحه 127</ref> </blockquote>در این رابطه ژیسکاردستن، رئیس جمهور وقت فرانسه نیز هنگامی که در شهریور سال ۱۳۷۷ به تهران سفر کرده بود، در مصاحبه با روزنامه توس تصریح کرد: <blockquote>«خمینی به محض ورود به فرانسه در فرودگاه تقاضای پناهندگی سیاسی کرد» و «شاه از من خواست به او روادید بدهم و مراتب امنیتی و حفاظتی در مورد آیت‌الله خمینی را از سوی دولت فرانسه تأمین کنیم… شاه برای من پیغام داد که کوچکترین مشکلی برای آیت‌الله خمینی به وجود نیاوریم و حتی به سفیر من گفت اگر دولت فرانسه مقدمات پذیرایی و آسایش او را فراهم نکند، او دولت فرانسه را هرگز نخواهد بخشید»<ref>روزنامه توس23 شهریور77</ref></blockquote>از جمله مواضع سیاسی او در پاریس می‌توان به مصاحبه وی با خبرنگار کیهان انجام داد:<blockquote>'''خبرنگار:''' حضر ت آیت‌الله، ممکن است خطوط اصلی حکومت اسلامی را در ز مینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیان بفرمایید؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اینها اموری نیست که بتوانم آن را برای شما تشریح کنم. اسلام هم آزادی خواهد داد و هم به اقتصاد توجه خواهد کرد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' منظورم این است که در حکومت اسلامی ملی شدن صنایع قطعی خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' آن هم باید مورد مطالعه قرار گیرد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' آیا فکر می‌کنید گروه‌های چپ و مارکسیستهایی که در ایران هستند آزادند؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری می‌شود و اگر نباشد، فقط اظهار عقیده باشد، مانعی ندارد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' نقش زنان در حکومت اسلامی چه خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' الان وقت این حرفها نیست.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' روزنامه مالکیت در حکومت اسلامی و به خصوص مالکیت ارضی چگونه خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اینها بعدها روشن خواهد شد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' بعضیها می‌گویند که ما از زیر چکمه استبداد به زیر نعلین استبداد یرویم.</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' آنها عمال شاه هستند… دیکتاتوری در اسلام اصلاً وجود ندارد<ref>روزنامه کیهان 3 بهمن 57</ref> </blockquote>همچنین خمینی در [[نوفل لوشاتو]] مذاکراتی با سران کشورهایی مثل آمریکا و فرانسه داشت. این مذاکرات با این هدف انجام می‌شد که سران این کشورها با بدست گرفتن حکومت توسط خمینی موافقت کنند. این مذاکرات و پیامرسانی‌ها معمولاً توسط قطب زاده انجام می‌شد. از جمله یک هفته قبل از [[کنفرانس گوادلوپ]] وزارت خارجه از قطب زاده سؤال می‌کند در صورتی که خمینی پیروز شود چه نوع سیاست‌هایی از جانب او اتخاذ خواهد شد.<ref>کتاب آخرین تلاشها در آخرین روزها- صفحه 97 و 98</ref>
سفر خمینی به فرانسه معمولاً با این دلیل ذکر شده‌است که به دلیل محدودیت‌های اعمال شده از طرف شاه و مخالفت خمینی با سکوت سیاسی انجام شده‌است. با این‌همه به نظر می‌آید که این سفر چیزی نبود که شاه به آن متمایل باشد چرا که خمینی را در مرکز توجهات بین‌المللی قرار می‌داد. محمود دعایی از همراهان خمینی در عراق در این رابطه می‌گوید: <blockquote>«بعدها از گزارش‌ها معلوم شد که در آن موقع، بین رژیم عراق و ایران دو تصمیم متناقض وجود داشته‌است. رژیم ایران اصرار داشت امام از عراق خارج نشوند؛ زیرا با خروج از عراق و رفتن ایشان به کشور دیگر، که ایران با آنها چنین تعهدی نداشت، کنترل و مراقبت امام بر ایشان مشکل می‌شد…»<ref>غرور و سقوط – صفحه 127</ref> </blockquote>در این رابطه ژیسکاردستن، رئیس جمهور وقت فرانسه نیز هنگامی که در شهریور سال ۱۳۷۷ به تهران سفر کرده بود، در مصاحبه با روزنامه توس تصریح کرد: <blockquote>«خمینی به محض ورود به فرانسه در فرودگاه تقاضای پناهندگی سیاسی کرد و شاه از من خواست به او روادید بدهم و مراتب امنیتی و حفاظتی در مورد آیت‌الله خمینی را از سوی دولت فرانسه تأمین کنیم… شاه برای من پیغام داد که کوچکترین مشکلی برای آیت‌الله خمینی به وجود نیاوریم و حتی به سفیر من گفت اگر دولت فرانسه مقدمات پذیرایی و آسایش او را فراهم نکند، او دولت فرانسه را هرگز نخواهد بخشید.»<ref>روزنامه توس23 شهریور77</ref></blockquote>از جمله مواضع سیاسی او در پاریس می‌توان به مصاحبه وی با خبرنگار کیهان انجام داد:<blockquote>'''خبرنگار:''' حضرت آیت‌الله، ممکن است خطوط اصلی حکومت اسلامی را در ز مینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیان بفرمایید؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اینها اموری نیست که بتوانم آن را برای شما تشریح کنم. اسلام هم آزادی خواهد داد و هم به اقتصاد توجه خواهد کرد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' منظورم این است که در حکومت اسلامی ملی شدن صنایع قطعی خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' آن هم باید مورد مطالعه قرار گیرد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' آیا فکر می‌کنید گروه‌های چپ و مارکسیست‌هایی که در ایران هستند آزادند؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری می‌شود و اگر نباشد، فقط اظهار عقیده باشد، مانعی ندارد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' نقش زنان در حکومت اسلامی چه خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' الان وقت این حرفها نیست.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' روزنامه مالکیت در حکومت اسلامی و به خصوص مالکیت ارضی چگونه خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اینها بعدها روشن خواهد شد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' بعضیها می‌گویند که ما از زیر چکمه استبداد به زیر نعلین استبداد یرویم.</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' آنها عمال شاه هستند… دیکتاتوری در اسلام اصلاً وجود ندارد<ref>روزنامه کیهان 3 بهمن 57</ref> </blockquote>همچنین خمینی در [[نوفل لوشاتو]] مذاکراتی با سران کشورهایی مثل آمریکا و فرانسه داشت. این مذاکرات با این هدف انجام می‌شد که سران این کشورها با بدست گرفتن حکومت توسط خمینی موافقت کنند. این مذاکرات و پیام‌رسانی‌ها معمولاً توسط [[صادق قطب‌زاده|صادق قطب زاده]] انجام می‌شد. از جمله یک هفته قبل از [[کنفرانس گوادلوپ]] وزارت خارجه از قطب زاده سؤال می‌کند در صورتی که خمینی پیروز شود چه نوع سیاست‌هایی از جانب او اتخاذ خواهد شد.<ref>کتاب آخرین تلاشها در آخرین روزها- صفحه 97 و 98</ref>
روز ۱۴ دی ماه زمامداران چهار کشور عمده غرب، یعنی آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان در جزیره‌ای به نام [[کنفرانس گوادلوپ|گوادلوپ]] در دریای کارائیب اجلاسی به منظور تعیین سیاست خود در قبال وضعیت بحرانی ایران تشکیل دادند.
روز ۱۴ دی ماه زمامداران چهار کشور عمده غرب، یعنی آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان در جزیره‌ای به نام [[کنفرانس گوادلوپ|گوادلوپ]] در دریای کارائیب اجلاسی به منظور تعیین سیاست خود در قبال وضعیت بحرانی ایران تشکیل دادند.


[[ابراهیم یزدی]] دومین وزیر خارجه خمینی در باره این مذاکرات در کتاب خود می‌نویسد: <blockquote>«ژیسکاردستن می‌گفت: اگر شاه بماند ایران دچار جنگ داخلی خواهد شد؛ و کمونیستها نفوذ فوق‌العاده زیادی به دست خواهند آورد… و این امر ممکن است زمینه دخالت روسها را فراهم سازد… آنچه اروپا احتیاج دارد نفت ایران و ثبات منطقه است. خمینی… هم خیلی غیر منطقی نیست. واشینگتن باید خود را با تغییرات سیاسی تطبیق دهد… ژیسکار تأکید داشت که کارتر باید با مخالفان تماس بگیرد.»<ref>کتاب آخرین تلاشها در آخرین روزها- صفحه 97 و 98</ref></blockquote>نتیجه اساسی این کنفرانس، دستیابی چهار کشور یاد شده به توافق بر سر باز کردن راه خمینی بود.
[[ابراهیم یزدی]] دومین وزیر خارجه خمینی در باره این مذاکرات در کتاب خود می‌نویسد: <blockquote>«ژیسکاردستن می‌گفت: اگر شاه بماند ایران دچار جنگ داخلی خواهد شد؛ و کمونیست‌ها نفوذ فوق‌العاده زیادی به دست خواهند آورد… و این امر ممکن است زمینه دخالت روس‌ها را فراهم سازد… آنچه اروپا احتیاج دارد نفت ایران و ثبات منطقه است. خمینی… هم خیلی غیر منطقی نیست. واشینگتن باید خود را با تغییرات سیاسی تطبیق دهد… ژیسکار تأکید داشت که کارتر باید با مخالفان تماس بگیرد.»<ref>کتاب آخرین تلاشها در آخرین روزها- صفحه 97 و 98</ref></blockquote>نتیجه اساسی این کنفرانس، دست‌یابی چهار کشور یاد شده به توافق بر سر باز کردن راه خمینی بود.


== تمایل آمریکا و سفیر او در ایران به خمینی ==
== تمایل آمریکا و سفیر او در ایران به خمینی ==
در فردای کنفرانس گوادلوپ، یعنی ۱۸ دی ماه ۵۷، دو نفر که نمایندگان رسمی رئیس جمهور فرانسه بودند، در نوفل لوشاتو با خمینی ملاقات کردند و گفتند که حامل پیامی از جانب کارتر هستند. درباره این ملاقات وزیر خارجه پیشین خمینی می‌نویسد: <blockquote>«این اولین باری بود که نمایندگان رسمی شخص رئیس جمهور به دیدار امام می‌آمدند و روشن بود که باید مسأله مهمی مطرح باشد… در این ملاقات…بعد از تعارفات معمولی، یکی از آنها،
در فردای کنفرانس گوادلوپ، یعنی ۱۸ دی ماه ۵۷، دو نفر که نمایندگان رسمی رئیس جمهور فرانسه بودند، در نوفل لوشاتو با خمینی ملاقات کردند و گفتند که حامل پیامی از جانب کارتر هستند. درباره این ملاقات وزیر خارجه پیشین خمینی می‌نویسد: <blockquote>«این اولین باری بود که نمایندگان رسمی شخص رئیس جمهور به دیدار امام می‌آمدند و روشن بود که باید مسأله مهمی مطرح باشد… در این ملاقات…بعد از تعارفات معمولی، یکی از آن‌ها، شروع به صحبت کرد و گفت: هدف از دیدار پیغامی است که برای آیت‌الله دارند. این پیغام از طرف پرزیدنت کارتر برای امام می‌باشد. وی در مکالمه از پرزیدنت ژیسکاردستن درخواست نموده‌است که این پیغام را به شما برسانیم… به نظر پرزیدنت کارتر، احتراز از هرگونه انفجاری در ایران به نفع همه خواهد بود. خروج [[محمدرضا پهلوی|شاه]] قطعی است و درآینده نزدیکی رخ خواهد داد. به نظر کارتر مناسب خواهد بود که وضعیت را تماماً زیر کنترل خود بگیرید تا آرامش باشد. آن‌چه لازم است بگویم این است که بدانید که خطر دخالت ارتش هست و وقوع این خطر اوضاع را بدتر خواهد کرد. پرزیدنت کارتر آرزو دارد که این پیغام کاملاً مخفی و محرمانه بماند. یک وسیله ارتباطی مستقیم با آیت‌الله باید فراهم گردد تا مرتب در جریان حوادث گذاشته شوید.»<ref>آخرین تلاشها در آخرین روزها- ابراهیم یزدی صفحه 91</ref> </blockquote>
شروع به صحبت کرد و گفت: هدف از دیدار پیغامی است که برای آیت‌الله دارند. این پیغام از طرف پرزیدنت کارتر برای امام می‌باشد. وی در مکالمه از پرزیدنت ژیسکاردستن درخواست نموده‌است که این پیغام را به شما برسانیم… به نظر پرزیدنت کارتر، احتراز از هرگونه انفجاری در ایران به نفع همه خواهد بود. خروج [[محمدرضا پهلوی|شاه]] قطعی است و درآینده نزدیکی رخ خواهد داد. به نظر کارتر مناسب خواهد بود که وضعیت را تماماً زیر کنترل خود بگیرید تا آرامش باشد. آنچه لازم است بگویم این است که بدانید که خطر دخالت ارتش هست و وقوع این خطر اوضاع را بدتر خواهد کرد. پرزیدنت کارتر آرزو دارد که این پیغام کاملاً مخفی و محرمانه بماند. یک وسیله ارتباطی مستقیم با آیت‌الله باید فراهم گردد تا مرتب در جریان حوادث گذاشته شوید.»<ref>آخرین تلاشها در آخرین روزها- ابراهیم یزدی صفحه 91</ref> </blockquote>


پاسخ خمینی به نمایندگان کارتر در کتاب کوثر که تأیید شده بازماندگان خمینی است آمده است اما بخشی ازین پاسخ به عمد حذف شده‌است که می‌توان در کتاب [[ابراهیم یزدی]] آن را یافت.<ref>خمینی دجال ضد بشر 178</ref>
پاسخ خمینی به نمایندگان کارتر در کتاب کوثر که تأیید شده بازماندگان خمینی است آمده است اما بخشی ازین پاسخ به عمد حذف شده‌است که می‌توان در کتاب [[ابراهیم یزدی]] آن را یافت.<ref>خمینی دجال ضد بشر 178</ref>
۱٬۶۵۱

ویرایش