۸٬۸۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴۷: | خط ۳۴۷: | ||
===قصائد=== | ===قصائد=== | ||
به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی شیرازی در این زمینه نیز مهارت ویژهای داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید از نظر محتوایی در دو حوزه قرار دارد. یکی تأملات و تفکرات و دیگری مدح امرا و سلاطین معاصر. دومی، اغلب ملایم و به دور از اغراق است؛ و غالباً امرا و سلاطین را پند و اندرز میدهد؛ و صفات نیکی را در آنان میستاید که خود به شیوهی غیرمستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است.<ref name=":7" /> | به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی شیرازی در این زمینه نیز مهارت ویژهای داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید از نظر محتوایی در دو حوزه قرار دارد. یکی تأملات و تفکرات و دیگری مدح امرا و سلاطین معاصر. دومی، اغلب ملایم و به دور از اغراق است؛ و غالباً امرا و سلاطین را پند و اندرز میدهد؛ و صفات نیکی را در آنان میستاید که خود به شیوهی غیرمستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است.<ref name=":7" /> | ||
[[پرونده:غزلیات س.JPG|بندانگشتی|غزلیات سعدی شیرازی|جایگزین=|280x280پیکسل]] | |||
===غزلیات=== | ===غزلیات=== | ||
سعدی شیرازی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده است که میتوان گفت غزل سرایان پس از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب نماندهاند. زبان شعر او روان و ساده و عاشقانه است. آرایههای ادبی را بسیار استادانه و طبیعی بهکار گرفته است. از حشو و اغراق پرهیز کرده و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را به اوج خود رسانده است. سعدی بدین ترتیب ترنمی زیبا و گوشنواز را در غزلیات خود جاودانه کرد.<ref name=":7" /> | سعدی شیرازی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده است که میتوان گفت غزل سرایان پس از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب نماندهاند. زبان شعر او روان و ساده و عاشقانه است. آرایههای ادبی را بسیار استادانه و طبیعی بهکار گرفته است. از حشو و اغراق پرهیز کرده و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را به اوج خود رسانده است. سعدی بدین ترتیب ترنمی زیبا و گوشنواز را در غزلیات خود جاودانه کرد.<ref name=":7" /> | ||
خط ۶۶۳: | خط ۶۶۳: | ||
«پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و پارسا به تقرّب پادشاهان در دوزخ.»<ref name=":13" /> | «پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و پارسا به تقرّب پادشاهان در دوزخ.»<ref name=":13" /> | ||
===سماع از نظر سعدی=== | ===سماع از نظر سعدی=== | ||
[[پرونده:سماع س.JPG|بندانگشتی|251x251پیکسل|سماع عرفانی]] | |||
از دیدگاه سعدی شیرازی، رسوم صوفیانه نیز برای جداسازی سره از ناسره، به دو دسته تقسیم میشوند. مثلاً سماع از نظر او، یکی را از خاک جدا و بر آسمان معنا بالا میبرد؛ و دیگری را در غریزههای حیوانی غرقه میسازد. سعدی دست از دنیا کشیدن و به آخرت افشاندن را تنها جواز حلال بودن سماع میداند: | از دیدگاه سعدی شیرازی، رسوم صوفیانه نیز برای جداسازی سره از ناسره، به دو دسته تقسیم میشوند. مثلاً سماع از نظر او، یکی را از خاک جدا و بر آسمان معنا بالا میبرد؛ و دیگری را در غریزههای حیوانی غرقه میسازد. سعدی دست از دنیا کشیدن و به آخرت افشاندن را تنها جواز حلال بودن سماع میداند: | ||
رقص حلال بایدت، سنّتِ اهل معرفت | رقص حلال بایدت، سنّتِ اهل معرفت دنیا زیر پای نِه، دست به آخرت فشان | ||
و در رابطه با شرط سماع نیز میگوید: | و در رابطه با شرط سماع نیز میگوید: | ||
خط ۹۴۷: | خط ۹۴۸: | ||
البته مقصود از كلمه پيامبر در اينگونه تعبيرات معنی خاص نبوت كه ختم به رسول اكرم شده است نيست؛ و اگر گفتهاند كه از سخن مولانا و سعدی و حافظ و نظامی و امثال اين بزرگان زنگ نبوت به گوش میرسد، مقصود اين است كه آنان خبر بزرگ خدا و قيامت، و پيروی از عمل صالح را كه محور اصلی دعوت انبياء و معیار سعادت دنيا و رستگاری آخرت است، در پردهی تعبيرات شاعرانه بهٔگوش جهانيان رسانيدهاند؛ و بهحقيقت چون دنبالهرو و سخنگوی پيام انبياء هستند، مجازاً از آنان بهپيامآور و لسانالغيب و آئينهی غيب و صاحب كتاب و غيره ياد شده است.<ref name=":15" /> | البته مقصود از كلمه پيامبر در اينگونه تعبيرات معنی خاص نبوت كه ختم به رسول اكرم شده است نيست؛ و اگر گفتهاند كه از سخن مولانا و سعدی و حافظ و نظامی و امثال اين بزرگان زنگ نبوت به گوش میرسد، مقصود اين است كه آنان خبر بزرگ خدا و قيامت، و پيروی از عمل صالح را كه محور اصلی دعوت انبياء و معیار سعادت دنيا و رستگاری آخرت است، در پردهی تعبيرات شاعرانه بهٔگوش جهانيان رسانيدهاند؛ و بهحقيقت چون دنبالهرو و سخنگوی پيام انبياء هستند، مجازاً از آنان بهپيامآور و لسانالغيب و آئينهی غيب و صاحب كتاب و غيره ياد شده است.<ref name=":15" /> | ||
در سالهایی که سعدی آخرین دوران حیات خود را در شیراز سپری میکرد، شاعر شهیر سیفالدین محمد فرغانی، در آقسرا از بلاد کوچک آسیای صغیر، چنان شیفتهی غزلهای دلانگیز و سخنان شیوای سعدی شیرازی شده بود که علاوه بر جواب گفتن تعداد زیادی از غزلها و قصاید سعدی و تکرار نام وی به احترام در بسیاری از آنها، خود نیز چند قصیدهی غرّا به ستایش آن استاد سخن اختصاص داد. سیفالدین محمد فرغانی از استادانی است که در قرن هفتم هنوز شیوهی سخنگویی استادان بزرگ خراسان را در قرن پنجم و ششم رها نکرده بود؛ و سخنان فصیح او که همه جا همراه با وعظ و اندرز و تحقیق و حکمت است نشان از علوّ مقامش در شعر و عرفان میدهد. سیفالدین فرغانی در یکی از قصائد خود که از سعدی استقبال کرده است، به میزان شهرت آن استاد اشاره نموده است و چند قصیده هم در مدح او ساخته به مطلعهای ذیل: | |||
در سالهایی که سعدی آخرین دوران حیات خود را در شیراز سپری میکرد، شاعر شهیر سیفالدین محمد فرغانی، در آقسرا از بلاد | |||
نمیدانم که چون باشد به معدن زر فرستادن | نمیدانم که چون باشد به معدن زر فرستادن | ||
خط ۱٬۰۵۱: | خط ۱٬۰۵۰: | ||
گدایی را اجازت کن به شعر تر فرستادن | گدایی را اجازت کن به شعر تر فرستادن | ||
سیفالدین محمد فرغانی در همین قصاید است که سعدی را عنوان سلطان سخن داده و شعر جهانگیر او را به منزلهی آب حیات شمرده و گفته است که هیچکس در شاعری جای او را نخواهد گرفت.<ref name=":1" /> | سیفالدین محمد فرغانی در همین قصاید است که سعدی را عنوان سلطان سخن داده و شعر جهانگیر او را به منزلهی آب حیات شمرده و گفته است که هیچکس در شاعری جای او را نخواهد گرفت.<ref name=":1" /> | ||
ادوین آرنلد شاعر انگلیسى باور دارد که سعدى متعلق به جهان قدیم و جدید است. او در مقدمه ترجمهی گزیدهای از گلستان، سعدی را دوست و مشاور همگان در روزگار ما دانسته و اذعان کرده است که هیچکس در پیروى از سعدى شرمسار یا بیمناک نخواهد بود.<ref name=":8" /> | |||
بنی آدم اعضای یک پیکرند | بنی آدم اعضای یک پیکرند |
ویرایش