وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
[[پرونده:نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی.JPG|جایگزین=نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی|بندانگشتی|نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی]]<blockquote>«مدت‌ها بود که حکم بازداشت و دستگیری پیروز دوانی را از قوه قضائیه درخواست نموده بودیم، برابر گزارش اداره کل اطلاعات مجامع فرهنگی وی فعالیت‌های تخریبی زیادی را در پوشش کانون نویسندگان و دیگر گروه‌های به ظاهر فرهنگی انجام میداد و ارتباط گسترده ای هم با رادیوها و عوامل ضدانقلاب خارج‌ از کشور داشت، منتها به دلیل حساسیت‌های رایج پیرامون این قبیل افراد و شرایط عمومی کشور با آن موافقت نمیشد. تا آنکه یک روز در دیداری که با حاج آقا محسنی اژه‌ای داشتم موضوع را شخصا با ایشان در میان گذاشتم و وی پیشنهاد کرد ‌خودتان عمل کنید و از وی مصاحبه تصویری بگیرید بعدا مستند به آن مصاحبه اعلام جرم کنید تا حکم بازداشتش صادر شود. قبول کردم و فردایش جریان این توافق را به سیدصادق که معاون عملیاتی ما بود گفتم. وی را بازداشت کردند. مدتی در یکی از خانه‌های امن حوزه مشاوران بود تا اینکه برای مصاحبه آماده شد. مصاحبه از ایشان که گرفته شد موضوع را به اطلاع حاج آقا دری رساندیم، ایشان گفت حکمش را که گرفتید تحویل اطلاعات نیروی انتظامی بدهیدش، بازداشتگاه خودمان نبریدش. موضوع گم شدن وی جنجال به پا کرده بود و علی الظاهر آقا هم کمی احتیاط می‌کرد. با حاج آقا محسنی آمدم تماس بگیرم نتوانستم پیدایش کنم، به تیم گفتم ایشان را آماده اعزام بکنند و بالاخره توانستم همان شب حاج آقا [محسن اژه‌ای] را در منزلشان ببینم، موضوع را به ایشان گفتم که گفتند لازم نیست تحویل نیروی انتظامی بدهید، حکم افسادش صادر شده، تمامش کنید! حتی واضحتر هم گفتند که با مسئولیت من بکشیدش. اینجا بود که بنده هم به سید صادق گفتم که به تیم بگویید. من خودم به واسطه مشکلی که در مقابل دفتر حفاظت منافع مصر اتفاق افتاده بود رفتم آنجا و تیم حکم را در همان ساختمان اجرا نموده بود آن شب . . . »(ص ۴۶۱ـ۴۶۲ از جلد ۱۷ بازجویی های سعید امامی)</blockquote>بعدها که از قضای روزگار من و مهرداد عالیخانی (وی به واسطه قتل‌های زنجیره‌ای و من به واسطه آن نوار افشاگری) به زندان افتادیم در بازداشتگاه ۶۶ سپاه برایم فاش ساخت که وی را در همانجا به قتل رسانده‌اند و در باغچه همان ساختمان دفنش کرده اند. از زندان که آزاد شدم یک بار در سخنرانی‌ای در دانشگاه علوم پزشکی تهران اعلام کردم که پیروز دوانی با حکم محسنی اژه‌ای به قتل رسیده است، چرا به این مسئله رسیدگی نمی‌شود؟ آقای محسنی اژه‌ای هم در مصاحبه با ایرنا موضوع را تکذیب کرد و اعلام کرد‌ که این مطلب هم از مطالب کذب فرشاد ابراهیمی است. ایشان را دعوت به مناظره کردم که البته هیچ پاسخی نیامد تا اینکه از سوی آقای علی ربیعی برایم پیغام آمد که بروم نزدش و وقتی رفتم دفتر ایشان گفتند که موضوع پیروز دوانی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و تو هم به اندازه کافی مشکل برای خودت داری، پایت را از این ماجرا بکش بیرون که خیلی خطر دارد! و من هم رهایش کردم تا به امروز که برخود فرض دانستم آن را فاش کنم.<ref>[https://www.tribunezamaneh.com/archives/108132 مصاحبه امیر فرشاد ابراهیمی با تریبون زمانه]</ref>
[[پرونده:نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی.JPG|جایگزین=نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی|بندانگشتی|نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی]]<blockquote>«مدت‌ها بود که حکم بازداشت و دستگیری پیروز دوانی را از قوه قضائیه درخواست نموده بودیم، برابر گزارش اداره کل اطلاعات مجامع فرهنگی وی فعالیت‌های تخریبی زیادی را در پوشش کانون نویسندگان و دیگر گروه‌های به ظاهر فرهنگی انجام میداد و ارتباط گسترده ای هم با رادیوها و عوامل ضدانقلاب خارج‌ از کشور داشت، منتها به دلیل حساسیت‌های رایج پیرامون این قبیل افراد و شرایط عمومی کشور با آن موافقت نمیشد. تا آنکه یک روز در دیداری که با حاج آقا محسنی اژه‌ای داشتم موضوع را شخصا با ایشان در میان گذاشتم و وی پیشنهاد کرد ‌خودتان عمل کنید و از وی مصاحبه تصویری بگیرید بعدا مستند به آن مصاحبه اعلام جرم کنید تا حکم بازداشتش صادر شود. قبول کردم و فردایش جریان این توافق را به سیدصادق که معاون عملیاتی ما بود گفتم. وی را بازداشت کردند. مدتی در یکی از خانه‌های امن حوزه مشاوران بود تا اینکه برای مصاحبه آماده شد. مصاحبه از ایشان که گرفته شد موضوع را به اطلاع حاج آقا دری رساندیم، ایشان گفت حکمش را که گرفتید تحویل اطلاعات نیروی انتظامی بدهیدش، بازداشتگاه خودمان نبریدش. موضوع گم شدن وی جنجال به پا کرده بود و علی الظاهر آقا هم کمی احتیاط می‌کرد. با حاج آقا محسنی آمدم تماس بگیرم نتوانستم پیدایش کنم، به تیم گفتم ایشان را آماده اعزام بکنند و بالاخره توانستم همان شب حاج آقا [محسن اژه‌ای] را در منزلشان ببینم، موضوع را به ایشان گفتم که گفتند لازم نیست تحویل نیروی انتظامی بدهید، حکم افسادش صادر شده، تمامش کنید! حتی واضحتر هم گفتند که با مسئولیت من بکشیدش. اینجا بود که بنده هم به سید صادق گفتم که به تیم بگویید. من خودم به واسطه مشکلی که در مقابل دفتر حفاظت منافع مصر اتفاق افتاده بود رفتم آنجا و تیم حکم را در همان ساختمان اجرا نموده بود آن شب . . . »(ص ۴۶۱ـ۴۶۲ از جلد ۱۷ بازجویی های سعید امامی)</blockquote>بعدها که از قضای روزگار من و مهرداد عالیخانی (وی به واسطه قتل‌های زنجیره‌ای و من به واسطه آن نوار افشاگری) به زندان افتادیم در بازداشتگاه ۶۶ سپاه برایم فاش ساخت که وی را در همانجا به قتل رسانده‌اند و در باغچه همان ساختمان دفنش کرده اند. از زندان که آزاد شدم یک بار در سخنرانی‌ای در دانشگاه علوم پزشکی تهران اعلام کردم که پیروز دوانی با حکم محسنی اژه‌ای به قتل رسیده است، چرا به این مسئله رسیدگی نمی‌شود؟ آقای محسنی اژه‌ای هم در مصاحبه با ایرنا موضوع را تکذیب کرد و اعلام کرد‌ که این مطلب هم از مطالب کذب فرشاد ابراهیمی است. ایشان را دعوت به مناظره کردم که البته هیچ پاسخی نیامد تا اینکه از سوی آقای علی ربیعی برایم پیغام آمد که بروم نزدش و وقتی رفتم دفتر ایشان گفتند که موضوع پیروز دوانی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و تو هم به اندازه کافی مشکل برای خودت داری، پایت را از این ماجرا بکش بیرون که خیلی خطر دارد! و من هم رهایش کردم تا به امروز که برخود فرض دانستم آن را فاش کنم.<ref>[https://www.tribunezamaneh.com/archives/108132 مصاحبه امیر فرشاد ابراهیمی با تریبون زمانه]</ref>


== برخی از ترورهای وزارت اطلاعات ==
== کارنامه‌ی وزارت اطلاعات ==
 
=== قتل‌های زنجیره‌ای ===
 
=== ترور‌های مخالفین ===
 
==== برخی از ترورهای وزارت اطلاعات ====
۲۹ شهریور ۱۳۶۹، عبدالله بیژن‌فر اهل مهاباد، حزب دموکرات، ترور در رانیه.
۲۹ شهریور ۱۳۶۹، عبدالله بیژن‌فر اهل مهاباد، حزب دموکرات، ترور در رانیه.


۸٬۶۷۳

ویرایش

منوی ناوبری