شکنجه: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۷۸۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''شکنجه''' در «جامعه‌ی بین‌المللی پزشکی» در نشست سال۱۹۷۳ در توکیو این‌گونه تعریف شده است: «شکنجه: اعمال رنجی جسمی و یا روانی‌ست که توجیه‌ناپذیر، به عمد و به‌طور منظم، سیستماتیک و خودسرانه از طرف افراد یا به دستور مأموران دولتی انجام گیرد تا فردی را مجبور به دادن اطلاعات، اعتراف‌کردن یا هر عمل دیگر کنند». شکنجه از نگاه حقوق بین الملل و بر اساس ماده (۱) کنوانسیون منع شکنجه ی سازمان ملل متحد (۱۹۸۴) چنین تعریف شده است: هر عملی که به واسطه‌ی آن و به طور عمدی درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعتراف گیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیض‌آمیز از هر نوع [شکنجه محسوب می شود]، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا برگرفته از احکام قانونی یا ذاتی این احکام و یا بخشی از آن ها باشد، نیست.<ref>مطالب این قسمت بطور عمده از مقاله رضا کاظم زاده روانشناس ایرانی مقیم بلژٰیک برداشت شده است</ref> شکنجه به دلیل شدت درد و رنجی که در بردارد و نیز نیاز به یک عنصر هدفمند از دیگر اشکال سوءرفتار متمایز می شود.
'''شکنجه''' در «جامعه‌ی بین‌المللی پزشکی» در نشست سال۱۹۷۳ در توکیو این‌گونه تعریف شده است: «شکنجه: اعمال رنجی جسمی و یا روانی‌ست که توجیه‌ناپذیر، به عمد و به‌طور منظم، سیستماتیک و خودسرانه از طرف افراد یا به دستور مأموران دولتی انجام گیرد تا فردی را مجبور به دادن اطلاعات، اعتراف‌کردن یا هر عمل دیگر کنند». شکنجه سیستماتیک و حکومتی همواره در ایران چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، به ویژه در مورد زندانیان سیاسی رواج داشته است. از شکنجه‌های مرسوم در زندان‌های ایران می‌توان از شلاق،کتک ، اتاق فوتبال، سوزاندن، فروبردن اجسام تیز در بدن، فروبردن فلزات سرخ شده در بدن، کشیدن ناخن، تجاوز جنسی، آپولو، موی یال اسب، بریدن اعضاء، اتاق قد قامت الصلاة و ... نام برد. در جمهوری اسلامی بیش از ۴۵ نوع شکنجه علیه زندانیان سیاسی از زبان افراد رها شده ثبت شده است.


== تاریخچه شکنجه ==
== تاریخچه شکنجه ==
شکنجه از نگاه حقوق بین الملل و بر اساس ماده (۱) کنوانسیون منع شکنجه ی سازمان ملل متحد (۱۹۸۴) چنین تعریف شده است: هر عملی که به واسطه‌ی آن و به طور عمدی درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعتراف گیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیض‌آمیز از هر نوع [شکنجه محسوب می شود]، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا برگرفته از احکام قانونی یا ذاتی این احکام و یا بخشی از آن ها باشد، نیست.<ref>مطالب این قسمت بطور عمده از مقاله رضا کاظم زاده روانشناس ایرانی مقیم بلژٰیک برداشت شده است</ref> شکنجه به دلیل شدت درد و رنجی که در بردارد و نیز نیاز به یک عنصر هدفمند از دیگر اشکال سوءرفتار متمایز می شود.
هر چند تاریخ شکنجه را باید به قدمت تاریخ بشر دانست اما به طور خاص در دوران روم باستان و بعدها در قرون وسطی بکارگیری سیستماتیک شکنجه وجود داشته است. نمونه هایی از تکنیک‌های به‌کار گرفته شده در قرون وسطی با نام‌هایی همچون «وان»، «گاو برنجی»، چهارمیل کردن، چنگال دو سر، خردکننده‌ی انگشتان، شکنجه با موش، الاغ اسپانیایی و... را می‌توان در منابع مختلف مورد مطالعه قرار داد.<ref>این قسمت با اندکی دخل و تصرف از جزوه یی به نام «گفتاری در باره شکنجه و زندان از مجاهدین خلق ایران بهمن 1350» گرفته شده است.</ref> مصریان باستان به وحشتناک‌ترین شیوه‌ها، مخالفان‌شان را شکنجه می‌دادند و آنها را می‌کشتند؛ مثلا آنها را درون رود نیل می‌گذاشتند، روی صورت‌شان شیر و عسل می‌ریختند تا حشرات آنها را بخورند و همه بدن قربانیان عفونت کند.
هر چند تاریخ شکنجه را باید به قدمت تاریخ بشر دانست اما به طور خاص در دوران روم باستان و بعدها در قرون وسطی بکارگیری سیستماتیک شکنجه وجود داشته است. نمونه هایی از تکنیک‌های به‌کار گرفته شده در قرون وسطی با نام‌هایی همچون «وان»، «گاو برنجی»، چهارمیل کردن، چنگال دو سر، خردکننده‌ی انگشتان، شکنجه با موش، الاغ اسپانیایی و... را می‌توان در منابع مختلف مورد مطالعه قرار داد.<ref>این قسمت با اندکی دخل و تصرف از جزوه یی به نام «گفتاری در باره شکنجه و زندان از مجاهدین خلق ایران بهمن 1350» گرفته شده است.</ref> مصریان باستان به وحشتناک‌ترین شیوه‌ها، مخالفان‌شان را شکنجه می‌دادند و آنها را می‌کشتند؛ مثلا آنها را درون رود نیل می‌گذاشتند، روی صورت‌شان شیر و عسل می‌ریختند تا حشرات آنها را بخورند و همه بدن قربانیان عفونت کند.
[[پرونده:نمایش شکنجه تحت کشش قرار گرفتن بین دو تخت دو طبقه.jpg|جایگزین=نمایش شکنجه تحت کشش |بندانگشتی|نمایش شکنجه تحت کشش قرار گرفتن بین دو تخت دو طبقه]]
[[پرونده:نمایش شکنجه تحت کشش قرار گرفتن بین دو تخت دو طبقه.jpg|جایگزین=نمایش شکنجه تحت کشش |بندانگشتی|نمایش شکنجه تحت کشش قرار گرفتن بین دو تخت دو طبقه]]
از قربانیان شکنجه می‌توان گالیله و جردانو را نام برد، در تاریخ مذاهب نیز  می‌توان به شکنجه‌ی عیسی مسیح و مریم مجدلیه در تاریخ مسیحیت، عمار و سمیه و بلال حبشی در تاریخ اسلام اشاره کرد. شمع آجین کردن عین‌القضات همدانی و یا سوزاندن کریم‌پور شیرازی در آتش در حالی که زنده بود و همچنین شکنجه‌ی فاطمه امینی، مهدی رضایی، بهروز دهقانی و علیرضا نابدل از جمله شکنجه‌هایی است که در تاریخ معاصر ایران اعمال شده است.
از قربانیان شکنجه می‌توان گالیله و جردانو را نام برد، در تاریخ مذاهب نیز  می‌توان به شکنجه‌ی عیسی مسیح و مریم مجدلیه در تاریخ مسیحیت، عمار و سمیه و بلال حبشی در تاریخ اسلام اشاره کرد. شمع آجین کردن عین‌القضات همدانی و یا سوزاندن کریم‌پور شیرازی در آتش در حالی که زنده بود و همچنین شکنجه‌ی فاطمه امینی، مهدی رضایی، بهروز دهقانی و علیرضا نابدل از جمله شکنجه‌هایی است که در تاریخ معاصر ایران اعمال شده است.


=== شکنجه در ایران باستان: ===
=== شکنجه در ایران باستان ===
در تاریخ ساسانیان به نقل از فردوسی شاعر نامدار ایران آورده شده است که مانی را پس از یک دادگاه تفتیش عقاید پوست کندند و پوست او را از کاه انباشتند و از دروازه شهر آویختند. مانویان به فرمان موبد کرتیر -پیشوای زرتشتیان و بنیانگذار دین زرتشتی- قتل‌عام شدند. مزدک و ۱۰۰٫۰۰۰ نفر از مزدکیان را نیز به فرمان انوشیروان عادل زنده‌به‌گور کردند. علاوه بر شکنجه‌های اشاره شده، فردوسی نمونه‌های دیگری از شکنجه‌ها را در شاهنامه آورده است. این شکنجه‌ها عبارتند از: بریدن دست و پا (به فرمان خسرو پرویز)، بریدن دست و پا و گوش و بینی و گذاشتن سنگ داغ بر روی زخم (به فرمان بیژن طرخان)، بستن به دم اسب و کشیدن بر روی زمین (به فرمان پوراندخت)، جدا کردن کتف و به آتش کشیدن بدن (به فرمان شاپور ذوالاکتاف)، کندن پوست (به فرمان بهرام یکم)، سوراخ کردن گوش و بینی و گذراندن افسار از آنها (به فرمان شاپور ذوالاکتاف)، خون‌آشامی و خوردن خون دشمن (توسط گودرز)، به بند و زنجیر کشیدن در زندان و غار (به فرمان تعدادی از پادشاهان)، زهر خوراندن (به فرمان هرمزد و چند تن دیگر)، و بسیاری نمونه‌های دیگر.  
در تاریخ ساسانیان به نقل از فردوسی شاعر نامدار ایران آورده شده است که مانی را پس از یک دادگاه تفتیش عقاید پوست کندند و پوست او را از کاه انباشتند و از دروازه شهر آویختند. مانویان به فرمان موبد کرتیر -پیشوای زرتشتیان و بنیانگذار دین زرتشتی- قتل‌عام شدند. مزدک و ۱۰۰٫۰۰۰ نفر از مزدکیان را نیز به فرمان انوشیروان عادل زنده‌به‌گور کردند. علاوه بر شکنجه‌های اشاره شده، فردوسی نمونه‌های دیگری از شکنجه‌ها را در شاهنامه آورده است. این شکنجه‌ها عبارتند از: بریدن دست و پا (به فرمان خسرو پرویز)، بریدن دست و پا و گوش و بینی و گذاشتن سنگ داغ بر روی زخم (به فرمان بیژن طرخان)، بستن به دم اسب و کشیدن بر روی زمین (به فرمان پوراندخت)، جدا کردن کتف و به آتش کشیدن بدن (به فرمان شاپور ذوالاکتاف)، کندن پوست (به فرمان بهرام یکم)، سوراخ کردن گوش و بینی و گذراندن افسار از آنها (به فرمان شاپور ذوالاکتاف)، خون‌آشامی و خوردن خون دشمن (توسط گودرز)، به بند و زنجیر کشیدن در زندان و غار (به فرمان تعدادی از پادشاهان)، زهر خوراندن (به فرمان هرمزد و چند تن دیگر)، و بسیاری نمونه‌های دیگر.  


خط ۵۵: خط ۵۶:
از نظر خود شکنجه‌گران مهمترین و دردناک‌ترین انواع شکنجه‌ها همان شلاق زدن به کف پاست .معمولا از ترکه های نازک درختانی مانند بید، انار و گلابی یا ترکه های بافته شده از ساقه های گندم و جو و کتان و لیف خرما و کنف و نخ های بافته به هم از لیف و کتان و ابریشم و چرم و پوست تا سیم های نازک مسی و سربی تا کابل برق چند لایه و تاب داده یا افشان استفاده می‌شد. برای دردناک‌تر شدن، سر شلاق ها را سرب می بستند که در اثر برخورد با کمر زخم‌های عمیقی ایجاد کند.
از نظر خود شکنجه‌گران مهمترین و دردناک‌ترین انواع شکنجه‌ها همان شلاق زدن به کف پاست .معمولا از ترکه های نازک درختانی مانند بید، انار و گلابی یا ترکه های بافته شده از ساقه های گندم و جو و کتان و لیف خرما و کنف و نخ های بافته به هم از لیف و کتان و ابریشم و چرم و پوست تا سیم های نازک مسی و سربی تا کابل برق چند لایه و تاب داده یا افشان استفاده می‌شد. برای دردناک‌تر شدن، سر شلاق ها را سرب می بستند که در اثر برخورد با کمر زخم‌های عمیقی ایجاد کند.


این شکنجه بدین‌سان است که زندانی را به‌روی تخت‌خواب آهنی مخصوص درازکش محکم می‌بندند بطوریکه فقط دوکف پای اسیر از میان کند تخت بیرون است شلاق کابل برق است که سایزهای مختلف در قطر و طول دارد. شکنجه‌گر در فرود آوردن کابل به‌کف پای زندانی تخصص دارد ، شلاق زدن آغاز می‌شود. تعداد ضربات نامعلوم است و نامعلوم تر از آن تعداد دفعاتی است که زندانی باید شلاق بخورد.
این شکنجه بدین‌سان است که زندانی را به‌روی تخت‌خواب آهنی مخصوص درازکش محکم می‌بندند بطوریکه فقط دوکف پای اسیر از میان کند تخت بیرون است شلاق کابل برق است که سایزهای مختلف در قطر و طول دارد. شکنجه‌گر در فرود آوردن کابل به‌کف پای زندانی تخصص دارد ، شلاق زدن آغاز می‌شود. تعداد ضربات نامعلوم است و نامعلوم تر از آن تعداد دفعاتی است که زندانی باید شلاق بخورد.


در عوض همه‌ی این‌ها وضع کف پا معلوم است. زخم‌ها شکفته می‌شوند، خون‌مردگی‌های شدید به‌وجود می‌آید، ورم می‌کند. راه رفتن بدترین عذاب است و باید راه رفت ، چاره‌ای نیست. چریک‌هایی بوده‌اند که کف پای‌شان در اثر این شکنجه بیش از ده سانت ورم کرد و زخم‌های آن شکافت، مانند اصغر بدیع‌زادگان از « مجاهدین خلق ». چریک‌هایی بوده‌اند که تمامی پوست و گوشت کف پای‌شان ریخت و استخوان‌های کف پای‌شان به‌وضوح آشکار شد، مانند همایون کتیرایی از سازمان «چریک‌های آرمان خلق ». علاوه بر آن پیوسته کند و زنجیر به دست و پایش بسته بودند و حتی هنگام حرکت دادن او همانند دوران ناصرالدین شاهی طوقهای آهنین به مچ پا و دستش می‌انداختند و با زنجیرآنها را به‌هم می‌بستند به‌طوری که نه می‌توانست گام‌های بلند بردارد و نه دست‌هایش را که از پشت به‌پایش بسته بودند تکانی دهد، افزون بر این‌ها طوقی نیز بر گردنش می‌انداختند که به زنجیری وصل بود این زنجیر را مأمور حرکت دادن او از پشت به‌دست می‌گرفت.
در عوض همه‌ی این‌ها وضع کف پا معلوم است. زخم‌ها شکفته می‌شوند، خون‌مردگی‌های شدید به‌وجود می‌آید، ورم می‌کند. راه رفتن بدترین عذاب است و باید راه رفت ، چاره‌ای نیست. چریک‌هایی بوده‌اند که کف پای‌شان در اثر این شکنجه بیش از ده سانت ورم کرد و زخم‌های آن شکافت، مانند اصغر بدیع‌زادگان از « مجاهدین خلق ». چریک‌هایی بوده‌اند که تمامی پوست و گوشت کف پای‌شان ریخت و استخوان‌های کف پای‌شان به‌وضوح آشکار شد، مانند همایون کتیرایی از سازمان «چریک‌های آرمان خلق ». علاوه بر آن پیوسته کند و زنجیر به دست و پایش بسته بودند و حتی هنگام حرکت دادن او همانند دوران ناصرالدین شاهی طوقهای آهنین به مچ پا و دستش می‌انداختند و با زنجیرآنها را به‌هم می‌بستند به‌طوری که نه می‌توانست گام‌های بلند بردارد و نه دست‌هایش را که از پشت به‌پایش بسته بودند تکانی دهد، افزون بر این‌ها طوقی نیز بر گردنش می‌انداختند که به زنجیری وصل بود این زنجیر را مأمور حرکت دادن او از پشت به‌دست می‌گرفت.
خط ۸۸: خط ۸۹:
اما نظام شکنجه در زمان خمینی تنها با این دو مؤلفه شکل نگرفت. در نخست وزیری نیز نهادی از کارکشته‌ترین عناصر اطلاعاتی به وجود آمد که علی ربیعی (عماد)، خسرو قنبری (تهرانی)، بهزاد نبوی (پدرخوانده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) و سعید حجاریان (معاونت گزینش وزارت اطلاعات در زمان آخوند ری‌شهری و بازجو و شکنجه‌گر) گردانندگان اصلی آن بودند و بعدها در تشکیل و سازمان دادن وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نقش تعیین‌کننده ایفا کردند.
اما نظام شکنجه در زمان خمینی تنها با این دو مؤلفه شکل نگرفت. در نخست وزیری نیز نهادی از کارکشته‌ترین عناصر اطلاعاتی به وجود آمد که علی ربیعی (عماد)، خسرو قنبری (تهرانی)، بهزاد نبوی (پدرخوانده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) و سعید حجاریان (معاونت گزینش وزارت اطلاعات در زمان آخوند ری‌شهری و بازجو و شکنجه‌گر) گردانندگان اصلی آن بودند و بعدها در تشکیل و سازمان دادن وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نقش تعیین‌کننده ایفا کردند.


شناخت این سه رشته (جریان مؤتلفه (لاجوردی)، جریان مجاهدین انقلاب اسلامی در زندان اوین بند ۲۰۹ و نهاد اطلاعاتی جمهوری اسلامی در نخست وزیری) برای شناخت نظام شکنجه در جمهوری اسلامی ضروری است. این سه جریان تا سال۶۷ گرداننده‌ی اصلی سازمان شکنجه این حکومت بودند.
شناخت این سه رشته (جریان مؤتلفه (لاجوردی)، جریان مجاهدین انقلاب اسلامی در زندان اوین بند ۲۰۹ و نهاد اطلاعاتی جمهوری اسلامی در نخست وزیری) برای شناخت نظام شکنجه در جمهوری اسلامی ضروری است. این سه جریان تا سال۶۷ گرداننده‌ی اصلی سازمان شکنجه حکومت بودند.


==== وزارت اطلاعات ارگان اصلی شکنجه ====
==== وزارت اطلاعات ارگان اصلی شکنجه ====

منوی ناوبری