کاربر:Khosro/صفحه تمرین مونا محمودنژاد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''مونا محمودنژاد''' ، (زاده‌ی ۱۸ شهریور ۱۳۴۴، شیراز – درگذشته‌ی ۲۸ خرداد ۱۳۶...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
پدرم چون مسلمان بود و خودش به دین بهائی ایمان آورده بود از نظر مسئولان و احکام شرعی آن‌ها حکمش اعدام بود. در عین حال می‌گفتند او اعتقادات بهائی را تبلیغ می‌کند. پدرم عضو محفل بود و به‌همین دلیل اتهام زدند. این توضیح را بدهم که هرسال، ما ۹ نفر را به‌صورت انتخابی و با رأی گیری انتخاب می‌کردیم که کا‌رهای جامعه ما را انجام دهند. پدرم هم یکی از این ۹ نفر بود که انتخاب شده بود. متأسفانه چون مسئولان شناختی از مسائل جامعه ما نداشتند، نفس کلمه محفل یا تشکیلات برایشان مسأله بود و فکر می‌کردند تشکیلاتی هست و کار سیاسی می‌کند... نمی‌دانیم جنازه پدرم را دفن کردند یا نکردند. برخی می‌گفتند که برای تشریح داده‌اند به دانشگاه پزشکی شیراز؛ نمی‌دانیم...
پدرم چون مسلمان بود و خودش به دین بهائی ایمان آورده بود از نظر مسئولان و احکام شرعی آن‌ها حکمش اعدام بود. در عین حال می‌گفتند او اعتقادات بهائی را تبلیغ می‌کند. پدرم عضو محفل بود و به‌همین دلیل اتهام زدند. این توضیح را بدهم که هرسال، ما ۹ نفر را به‌صورت انتخابی و با رأی گیری انتخاب می‌کردیم که کا‌رهای جامعه ما را انجام دهند. پدرم هم یکی از این ۹ نفر بود که انتخاب شده بود. متأسفانه چون مسئولان شناختی از مسائل جامعه ما نداشتند، نفس کلمه محفل یا تشکیلات برایشان مسأله بود و فکر می‌کردند تشکیلاتی هست و کار سیاسی می‌کند... نمی‌دانیم جنازه پدرم را دفن کردند یا نکردند. برخی می‌گفتند که برای تشریح داده‌اند به دانشگاه پزشکی شیراز؛ نمی‌دانیم...


بچه‌های ما به‌خاطر اعتقادشان به صلح و وحدت عالم انسانی رفتند. آنان می‌توانستند یک کلمه بگویند که مسلمان هستند و زنده بمانند؛ اما از اعتقاد خود برنگشتند. آن‌ها هیچ کاری نکرده بودند، نه سیاسی بودند نه از خانه‌شان اسلحه یا مواد مخدر یا چیز دیگری پیدا کرده بودند. آنان را اعدام کردند و آرزوی من این است که مسئولان با وجود این‌که می‌دانم که می‌دانند که اشتباه کرده‌اند، این شهامت را داشته باشند و بگویند که اشتباه کردند. خودشان هم می‌دانند اگر اجازه دهند افراد بهائی به این مملکت خدمت می‌کنند؛ بدون هیچ چشمداشتی، آرزوی ما پیشرفت این مملکت است. امیدوارم هم‌وطنان از ما فاصله نگیرند؛ ما نه از آسمان افتاده‌ایم، نه از زمین، بلکه هم‌وطن آن‌ها هستیم. شادی‌هایمان، غم‌ها و دردهایمان مثل هم است و دغدغه‌مان آبادی این مملکت است. ما می‌خواهیم در کشور خودمان راحت زندگی کنیم. چیز زیادی نمی‌خواهیم.» «سایت ملیون»
بچه‌های ما به‌خاطر اعتقادشان به صلح و وحدت عالم انسانی رفتند. آنان می‌توانستند یک کلمه بگویند که مسلمان هستند و زنده بمانند؛ اما از اعتقاد خود برنگشتند. آن‌ها هیچ کاری نکرده بودند، نه سیاسی بودند نه از خانه‌شان اسلحه یا مواد مخدر یا چیز دیگری پیدا کرده بودند. آنان را اعدام کردند و آرزوی من این است که مسئولان با وجود این‌که می‌دانم که می‌دانند که اشتباه کرده‌اند، این شهامت را داشته باشند و بگویند که اشتباه کردند. خودشان هم می‌دانند اگر اجازه دهند افراد بهائی به این مملکت خدمت می‌کنند؛ بدون هیچ چشمداشتی، آرزوی ما پیشرفت این مملکت است. امیدوارم هم‌وطنان از ما فاصله نگیرند؛ ما نه از آسمان افتاده‌ایم، نه از زمین، بلکه هم‌وطن آن‌ها هستیم. شادی‌هایمان، غم‌ها و دردهایمان مثل هم است و دغدغه‌مان آبادی این مملکت است. ما می‌خواهیم در کشور خودمان راحت زندگی کنیم. چیز زیادی نمی‌خواهیم.»<ref>[https://melliun.org/iran/3896 مصاحبه با خانواده مونا محمودنژاد - سایت ملّیون]</ref>


== دست‌گیری ==
== دست‌گیری ==
مونا محمودنژاد و پدرش، غروب روز اول آبان سال ۱۳۶۱، به‌حکم دادستان انقلاب در منزلشان بازداشت؛ و به زندان سپاه پاسداران منتقل شدند. در همان آن روز، ۴۵ شهروند بهائی دیگر نیز در شیراز دست‌گیر شده بودند. مونا محمودنژاد به‌هنگام دست‌گیری، نوجوانی ۱۶ ساله بود. در آغاز تصور بر این بود که مونا محمودنژاد به زودی آزاد خواهد شد؛ زیرا تنها جرمی که او به زعم مسئولان وقت دادگاه انقلاب شیراز مرتکب شده بود؛ آموزش اصول و احکام دیانت بهائی به چند کودک هم‌دین خود بود. ولی پس از مدت کوتاهی معلوم شد که اتهام وی و سایر بازداشت شدگان، عقیدتی است و جرم تمامی آن‌ها، پیروی از آئین بهائی است. به آنان گفته بودند در صورتی که هرکدام از بهائیت برگردند و مسلمان شوند؛ بلافاصله رفع اتهام شده و آزاد خواهند شد. در زندان مرکزی سپاه به مونا محمودنژاد اجازه تماس با خانواده‌اش نمی‌دادند؛ اما سرانجام مادرش (فرخنده) موفق ‌شد با مونا در روز ۲۹ آبان ملاقات ‌کند. مونا محمودنژاد را پس از چند هفته، از زندان سپاه پاسداران به زندان عادل‏آباد شیراز منتقل کردند. «سایت ایران وایر»
مونا محمودنژاد و پدرش، غروب روز اول آبان سال ۱۳۶۱، به‌حکم دادستان انقلاب در منزلشان بازداشت؛ و به زندان سپاه پاسداران منتقل شدند. در همان آن روز، ۴۵ شهروند بهائی دیگر نیز در شیراز دست‌گیر شده بودند. مونا محمودنژاد به‌هنگام دست‌گیری، نوجوانی ۱۶ ساله بود. در آغاز تصور بر این بود که مونا محمودنژاد به زودی آزاد خواهد شد؛ زیرا تنها جرمی که او به زعم مسئولان وقت دادگاه انقلاب شیراز مرتکب شده بود؛ آموزش اصول و احکام دیانت بهائی به چند کودک هم‌دین خود بود. ولی پس از مدت کوتاهی معلوم شد که اتهام وی و سایر بازداشت شدگان، عقیدتی است و جرم تمامی آن‌ها، پیروی از آئین بهائی است. به آنان گفته بودند در صورتی که هرکدام از بهائیت برگردند و مسلمان شوند؛ بلافاصله رفع اتهام شده و آزاد خواهند شد. در زندان مرکزی سپاه به مونا محمودنژاد اجازه تماس با خانواده‌اش نمی‌دادند؛ اما سرانجام مادرش (فرخنده) موفق ‌شد با مونا در روز ۲۹ آبان ملاقات ‌کند. مونا محمودنژاد را پس از چند هفته، از زندان سپاه پاسداران به زندان عادل‏آباد شیراز منتقل کردند. «سایت ایران وایر»


به‌نقل از نمایندگان جامعه بهائی، اعتقادات دینی دلیل اصلی بازداشت و دادگاهی شدن بهائیان است. اطلاعاتی که نمایندگان جامعه بهائی در مورد هم‌کیشان خود کسب کرده‌اند حاکی از این است که معمولاً درخواست متهمان برای دسترسی به پرونده‌اشان پذ یرفته نمی‌شود. اگرچه قانوناً مجازند که از وکیل مدافع استفاده کنند اما از اواسط دهه هفتاد، وکلای دادگستری تحت فشار قرار گرفته‌اند تا مؤکل بهائی نپذیرند. «سایت بنیاد برومند»
به‌نقل از نمایندگان جامعه بهائی، اعتقادات دینی دلیل اصلی بازداشت و دادگاهی شدن بهائیان است. اطلاعاتی که نمایندگان جامعه بهائی در مورد هم‌کیشان خود کسب کرده‌اند حاکی از این است که معمولاً درخواست متهمان برای دسترسی به پرونده‌اشان پذ یرفته نمی‌شود. اگرچه قانوناً مجازند که از وکیل مدافع استفاده کنند اما از اواسط دهه هفتاد، وکلای دادگستری تحت فشار قرار گرفته‌اند تا مؤکل بهائی نپذیرند.<ref name=":0">[https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-2990/mona-mahmudnizhad مونا محمودنژآد - سایت بنیاد برومند]</ref>


== اتهامات و حکم دادگاه ==
== اتهامات و حکم دادگاه ==
طی مصاحبه‌ای با آخوندی به نام حجت‌السلام قضایی که حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب شیراز بود؛ معلوم شد که اعدام بهائیان در شیراز، فقط به خاطر اعتقادات و باورهای مذهبی آنان بوده است. او در پاسخ به سؤالی درباره‌ی اتهام و حکم بهائیان دست‌گیر شده در این مصاحبه گفته بود:‎
طی مصاحبه‌ای با آخوندی به نام حجت‌السلام قضایی که حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب شیراز بود؛ معلوم شد که اعدام بهائیان در شیراز، فقط به خاطر اعتقادات و باورهای مذهبی آنان بوده است. او در پاسخ به سؤالی درباره‌ی اتهام و حکم بهائیان دست‌گیر شده در این مصاحبه گفته بود:‎<blockquote>«در پاسخ به این سوال باید بگویم که به امید خداوند بزرگ، ملت مسلمان ایران... نمی تواند بهائیان منحرف و بازیچه‌ی شیطان و شیطان نماها و ابرقدرت ها و عمّال آن‏ها را تحمل نماید. این مسأله مسلم است که در جمهوری اسلامی ایران برای بهائیت و بهائیان کوچک‏ترین جایی نیست. اینان می‌گویند که ما در هیچ کدام از راه پیمایی‌ها علیه طاغوت شرکت نکردیم، در هیچ کدام از رای گیری‌های جمهوری اسلامی و مجلس خبرگان و... شرکت نکردیم چرا که این‏ها سیاست است و ما از نظر مذهبی، دخالت در سیاست را محکوم می‌کنیم... تذکر می‌دهم... که تا دیر نشده، از بهائیت که عقلاً و منطقاً محکوم است، تبری جویند والا روزی نه چندان دور خواهد رسید که ملت ایران با بهائیان... به تکلیف شرعی خود عمل خواهد کرد. بهائیان بدانند از منافقین نیرومندتر نبوده و امت حزب‌الله در ریشه‌کنی آنان عاجز نخواهد بود.»<ref name=":1">روزنامه خبر جنوب، شماره ۷۶۲، سوم اسفند ۱۳۶۱</ref> </blockquote>منافقین واژه‌ای است که مقامات ایرانی برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که گروهی مسلمان و مخالف است، به‌کار می‌برند. این سازمان در سال ۱۳۶۰ مورد سرکوب شدید قرار گرفت و هزاران تن از اعضا و هوادارانش طی سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ از میان رفتند.<ref name=":0" />


«در پاسخ به این سوال باید بگویم که به امید خداوند بزرگ، ملت مسلمان ایران... نمی تواند بهائیان منحرف و بازیچه‌ی شیطان و شیطان نماها و ابرقدرت ها و عمّال آن‏ها را تحمل نماید. این مسأله مسلم است که در جمهوری اسلامی ایران برای بهائیت و بهائیان کوچک‏ترین جایی نیست. اینان می‌گویند که ما در هیچ کدام از راه پیمایی‌ها علیه طاغوت شرکت نکردیم، در هیچ کدام از رای گیری‌های جمهوری اسلامی و مجلس خبرگان و... شرکت نکردیم چرا که این‏ها سیاست است و ما از نظر مذهبی، دخالت در سیاست را محکوم می‌کنیم... تذکر می‌دهم... که تا دیر نشده، از بهائیت که عقلاً و منطقاً محکوم است، تبری جویند والا روزی نه چندان دور خواهد رسید که ملت ایران با بهائیان... به تکلیف شرعی خود عمل خواهد کرد. بهائیان بدانند از منافقین نیرومندتر نبوده و امت حزب‌الله در ریشه‌کنی آنان عاجز نخواهد بود.» (روزنامه خبر جنوب، شماره ۷۶۲، سوم اسفند ۱۳۶۱)
حاکم شرع درباره اتهامات و جنایات منتسب به متهمان استدلال می‌کند که آن‌ها به این خاطر دست‌گیر شده‌اند که اعضای فعال تشکیلات بهائی بوده‌اند و هم‌چنین بخاطر رابطه‌ی مستقیم یا غیرمستقیمشان با "بیت العدل" مستقر در اسرائیل که از دولت اسرائیل پیروی می‌کند. حاکم شرع درباره کسانی که دست‌گیر شده‌اند تأکید می‌کند که فعالیت‌های مذهبی متهمان  جنایت‌کارانه می‌باشد؛ و طبق اصل سیزدهم قانون اساسی هرگونه فعالیت برای بهائیان خلاف قانون اساسی است و تشکیل محفل و لجنه و ضیافت و امثال این‌ها همه جرم است. از نظر حاکم شرع به‌دلیل این‌که  تشکیلات بهائیان جدا و مستقل از تشکیلات اسلام است، خود مدرک خیانت و گناه پیروان این کیش محسوب می شود و می‌گوید:<blockquote>" کاملاً شاهدیم که این جرثومه‌های فساد و فرزندان شیطان و ایادی مزدور بیت العدل اسرائیل، تشکیلات و حکومتی هرچند مسخره در برابر حکومت و تشکیلات اسلام به‌وجود آورده‌اند. خنده‌آور این‌که می‌گویند ما تابع حکومتیم و هرآن‌چه حکومت بگوید ما تابع حکومتیم و هر آن‌چه حکومت بگوید ما مطیع هستیم. لاکن این محملی است که حرکات جدای از ملت را پرده پوشی کنند."</blockquote>مقامات رژیم ایران متن حکم را با خانواده‌ی مونا محمودنژاد درمیان نگذاشتند. اما حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب اسلامی شیراز، در توجیه حکم بهائیانی که در ماه بهمن دست‌گیر شده بودند، در همان مصاحبه‌ای که با روزنامه‌ی خبر جنوب داشت، گفت:<blockquote>«این مسأله مسلم است که در  نظام جمهوری اسلامی ایران برای بهائیت و بهائیان کوچک‌ترین جایی نیست.»</blockquote>او از افرادی که به مرگ محکوم شده بودند به عنوان "کفار حربی" یاد کرد. کفار حربی منتسب به بی‌دینانی است که در خارج از محدوده حکومت جمهوری اسلامی زندگی می‌کنند و هیچ حقی ندارند، حتی حق زندگی.


منافقین واژه‌ای است که مقامات ایرانی برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که گروهی مسلمان و مخالف است، به‌کار می‌برند. این سازمان در سال ۱۳۶۰ مورد سرکوب شدید قرار گرفت و هزاران تن از اعضا و هوادارانش طی سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ از میان رفتند. «سایت بنیاد برومند»
او می‌افراید: « این افراد که محکوم به اعدام شده‌اند از اعضای فعال بهائیت بودند که از شر آن‌ها افراد ساده لوح امان نداشتند و وابستگیشان به شیاطین داخل و خارج محرز و عنادشان نسبت به اسلام و مسلمین در حد زیادی آشکار بود.»<ref name=":1" />


حاکم شرع درباره اتهامات و جنایات منتسب به متهمان استدلال می‌کند که آن‌ها به این خاطر دست‌گیر شده‌اند که اعضای فعال تشکیلات بهائی بوده‌اند و هم‌چنین بخاطر رابطه‌ی مستقیم یا غیرمستقیمشان با "بیت العدل" مستقر در اسرائیل که از دولت اسرائیل پیروی می‌کند. حاکم شرع درباره کسانی که دست‌گیر شده‌اند تأکید می‌کند که فعالیت‌های مذهبی متهمان  جنایت‌کارانه می‌باشد؛ و طبق اصل سیزدهم قانون اساسی هرگونه فعالیت برای بهائیان خلاف قانون اساسی است و تشکیل محفل و لجنه و ضیافت و امثال این‌ها همه جرم است. از نظر حاکم شرع به‌دلیل این‌که  تشکیلات بهائیان جدا و مستقل از تشکیلات اسلام است، خود مدرک خیانت و گناه پیروان این کیش محسوب می شود و می‌گوید:
چاپ این مصاحبه باعث شد که خانواده‌های زندانیان به دیدار امام جمعه و استاندار فارس و مقامات در پایتخت بروند تا از صحت خبر مطمئن شوند. هم‌زمان تلاش‌های بین‌المللی برای نجات بهائیان زندانی آغاز شد؛ اما این تلاش‌ها ناموفق ماند و به‌جایی نرسید. دادگاه انقلاب شیراز متهمین را به مرگ محکوم کرد و دیوان عالی کشور این حکم را تایید کرد.


" کاملاً شاهدیم که این جرثومه‌های فساد و فرزندان شیطان و ایادی مزدور بیت العدل اسرائیل، تشکیلات و حکومتی هرچند مسخره در برابر حکومت و تشکیلات اسلام به‌وجود آورده‌اند. خنده‌آور این‌که می‌گویند ما تابع حکومتیم و هرآن‌چه حکومت بگوید ما تابع حکومتیم و هر آن‌چه حکومت بگوید ما مطیع هستیم. لاکن این محملی است که حرکات جدای از ملت را پرده پوشی کنند."
نمایندگان جامعه بهائیان اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضدانقلابی یا جاسوسی را که همیشه در دادگاه‌ها به بهائیان وارد می‌کنند، تکذیب کرده‌اند و یادآوری می‌کنند که اصول اساسی دین بهائیان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌ن‌ها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌نماید. هم‌چنین جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی است بی‌اساس که مبنای آن استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است. در حالی‌که این مرکز سال‌ها قبل از تأسیس دولت اسرائیل دراواخر قرن نوزدهم میلادی در آن‌جا دایر شده است. در گزارش اعدام مونا محمودنژاد نیز، نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم و ارتباطش با اسرائیل نیست.<ref name=":0" />
 
مقامات رژیم ایران متن حکم را با خانواده‌ی مونا محمودنژاد درمیان نگذاشتند. اما حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب اسلامی شیراز، در توجیه حکم بهائیانی که در ماه بهمن دست‌گیر شده بودند، در همان مصاحبه‌ای که با روزنامه‌ی خبر جنوب داشت، گفت:
 
«این مسأله مسلم است که در  نظام جمهوری اسلامی ایران برای بهائیت و بهائیان کوچک‌ترین جایی نیست.»
 
او از افرادی که به مرگ محکوم شده بودند به عنوان "کفار حربی" یاد کرد. کفار حربی منتسب به بی‌دینانی است که در خارج از محدوده حکومت جمهوری اسلامی زندگی می‌کنند و هیچ حقی ندارند، حتی حق زندگی.
 
او می‌افراید: « این افراد که محکوم به اعدام شده‌اند از اعضای فعال بهائیت بودند که از شر آن‌ها افراد ساده لوح امان نداشتند و وابستگیشان به شیاطین داخل و خارج محرز و عنادشان نسبت به اسلام و مسلمین در حد زیادی آشکار بود.» (روزنامه خبر جنوب، شماره ۷۶۲، سوم اسفند ۱۳۶۱)
 
چاپ این مصاحبه باعث شد که خانواده‌های زندانیان به دیدار امام جمعه و استاندار فارس و مقامات در پایتخت بروند تا از صحت خبر مطمئن شوند. هم‌زمان تلاش‌های بین‌المللی برای نجات بهائیان زندانی آغاز شد؛ اما این تلاش‌ها ناموفق ماند و به‌جایی نرسید. دادگاه انقلاب شیراز متهمین را به مرگ محکوم کرد و دیوان عالی کشور این حکم را تایید کرد. «سایت بنیاد برومند»
 
نمایندگان جامعه بهائیان اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضدانقلابی یا جاسوسی را که همیشه در دادگاه‌ها به بهائیان وارد می‌کنند، تکذیب کرده‌اند و یادآوری می‌کنند که اصول اساسی دین بهائیان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌ن‌ها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌نماید. هم‌چنین جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی است بی‌اساس که مبنای آن استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است. در حالی‌که این مرکز سال‌ها قبل از تأسیس دولت اسرائیل دراواخر قرن نوزدهم میلادی در آن‌جا دایر شده است.  
 
در گزارش اعدام مونا محمودنژاد نیز، نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم و ارتباطش با اسرائیل نیست. «سایت بنیاد برومند»


== شکنجه و اذیت و آزار ==
== شکنجه و اذیت و آزار ==
مسئولان زندان به‌دلیل اعتقادات مذهبی مونا محمودنژاد، او را کافر و درنتیجه ناپاک تلقی کرده و همانند زندانیان سیاسی که به‌خدا معتقد نبودند، با او رفتاری تحقیرآمیز داشتند. «سایت برومند»
مسئولان زندان به‌دلیل اعتقادات مذهبی مونا محمودنژاد، او را کافر و درنتیجه ناپاک تلقی کرده و همانند زندانیان سیاسی که به‌خدا معتقد نبودند، با او رفتاری تحقیرآمیز داشتند.<ref name=":0" />


در زندان عادل‌آباد شیراز، بهائیان برای انکار دین خود، تحت سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار می‌گرفتند.
در زندان عادل‌آباد شیراز، بهائیان برای انکار دین خود، تحت سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار می‌گرفتند.


‎ یکی از زندانیان بهائی در آن سال‌ها به نام حبیب‌الله حکیمی، در خاطرات خود می نویسد:  
‎ یکی از زندانیان بهائی در آن سال‌ها به نام حبیب‌الله حکیمی، در خاطرات خود می نویسد: <blockquote>«زندانی را بر روی تخت می‌خواباندند، مچ‌های دست و پا را به تخت، و دو شصت پا را به‌هم می‌بستند و بر کف پا می‌نواختند... دژخیمانی که همگی "عبدالله" نامیده می‌شدند و می‌بایست با سرعت کار خود را تمام کنند، با همان شلاق‌های آلوده، به جان دیگری می‌افتادند و باعث جراحات شدید و عوارض بسیار می شدند... ابتدا بازجویی‌ها با ضرب و جرح و تهدید و ارعاب بودند تا متهم را با اجبار، به اسراییل مرتبط کنند. اگر یکی از متهمان درسدد ارائه دلیل و برهان و مدرک و    بیان حقیقت برمی‌آمد، او را به اتاق تعزیر می‌بردند و بیرحمانه با کابل یا شلاق، به‌جانش می‌افتادند... به‌‎پاسداران وقتی که به زندانی بهائی چشم‌بند می‌زدند و می‌خواستند برای بازجویی ‏ببرند، یک روزنامه لوله شده به دست زندانی داده و سر دیگر روزنامه را در دست خودشان می گرفتند تا مبادا بر اثر تماس، نجس شوند. زندانیان بهائی حتی بشقاب مخصوص داشتند.»<ref name=":2">[https://iranwire.com/fa/features/26526?ref=specials روایت یک اعدام، مونا ۱۷ ساله - سایت ایران وایر]</ref> </blockquote>
 
«زندانی را بر روی تخت می‌خواباندند، مچ‌های دست و پا را به تخت، و دو شصت پا را به‌هم می‌بستند و بر کف پا می‌نواختند... دژخیمانی که همگی "عبدالله" نامیده می‌شدند و می‌بایست با سرعت کار خود را تمام کنند، با همان شلاق‌های آلوده، به جان دیگری می‌افتادند و باعث جراحات شدید و عوارض بسیار می شدند... ابتدا بازجویی‌ها با ضرب و جرح و تهدید و ارعاب بودند تا متهم را با اجبار، به اسراییل مرتبط کنند. اگر یکی از متهمان درسدد ارائه دلیل و برهان و مدرک و    بیان حقیقت برمی‌آمد، او را به اتاق تعزیر می‌بردند و بیرحمانه با کابل یا شلاق، به‌جانش می‌افتادند... به‌‎پاسداران وقتی که به زندانی بهائی چشم‌بند می‌زدند و می‌خواستند برای بازجویی ‏ببرند، یک روزنامه لوله شده به دست زندانی داده و سر دیگر روزنامه را در دست خودشان می گرفتند تا مبادا بر اثر تماس، نجس شوند. زندانیان بهائی حتی بشقاب مخصوص داشتند.» «سایت ایران وایر»


== دادگاه ==
== دادگاه ==
هیچ گونه اطلاعی از تشکیل دادگاه مونا محمودنژاد دردست نیست؛ و رژیم ایران درباره‌ی جلسه دادگاه او هیچ‌گونه اطلاعاتی در اختیارخانواده‌اش قرار ندادند. در کتاب  ''داستان علیا'' به نقل از یکی از هم‏سلولی‌هایش، حکم آزادی مونا احمدنژاد دختر ۱۶ ساله، ۲ بار با قرار وثیقه پانصد هزار تومانی صادر شده بود؛ اما وقتی که مادرش برای پرداخت این مبلغ به دادستانی مراجعه می کند، او را نیز به اتهام عضویت در تشکیلات بهائی، دست‌گیر و به مدت ۵ ماه زندانی کردند. (کتاب داستان علیا، نوشته علیا روحی‌زادگان، ص ۱۳۳)
هیچ گونه اطلاعی از تشکیل دادگاه مونا محمودنژاد دردست نیست؛ و رژیم ایران درباره‌ی جلسه دادگاه او هیچ‌گونه اطلاعاتی در اختیارخانواده‌اش قرار ندادند. در کتاب  ''داستان علیا'' به نقل از یکی از هم‏سلولی‌هایش، حکم آزادی مونا احمدنژاد دختر ۱۶ ساله، ۲ بار با قرار وثیقه پانصد هزار تومانی صادر شده بود؛ اما وقتی که مادرش برای پرداخت این مبلغ به دادستانی مراجعه می کند، او را نیز به اتهام عضویت در تشکیلات بهائی، دست‌گیر و به مدت ۵ ماه زندانی کردند.<ref>کتاب داستان علیا، نوشته‌ی علیا روحی‌زادگان، صفحه ۱۳۳</ref><ref name=":0" />
 
«سایت بنیاد برومند»


== اعدام و خاک‌سپاری ==
== اعدام و خاک‌سپاری ==
خط ۶۳: خط ۴۵:
در گزارشی از جامعه جهانی بهائی آمده است که طی بازجویی‌های طولانی و توهین آمیز، به مونا محممودنژاد و۹ زن بهائی دیگر، چهار بار مهلت داده‌ بودند تا دین بهائی را انکار کنند و به‌اصطلاح به‌دامان اسلام پناه بیاورند. بار چهارم که هیچ یک از آنان ورقه‌های انکار بهائیت را امضا نکرده بودند؛ حکم اعدامشان از طرف حاکم شرع شیراز به جرم جاسوسی برای اسرائیل صادر شد.
در گزارشی از جامعه جهانی بهائی آمده است که طی بازجویی‌های طولانی و توهین آمیز، به مونا محممودنژاد و۹ زن بهائی دیگر، چهار بار مهلت داده‌ بودند تا دین بهائی را انکار کنند و به‌اصطلاح به‌دامان اسلام پناه بیاورند. بار چهارم که هیچ یک از آنان ورقه‌های انکار بهائیت را امضا نکرده بودند؛ حکم اعدامشان از طرف حاکم شرع شیراز به جرم جاسوسی برای اسرائیل صادر شد.


طبق یک گزارش، مونا محمودنژاد به‌خاطر این‌که کم سن و سال بود، او را آخرین نفر اعدام می‌کنند تا شاید با دیدن حلق‌آویز شدن ۹ زن دیگر، از اعتقادش برگردد؛ اما وقتی که نوبت مونا می‌رسد، برای آخرین بار به او مهلت داده می‌شود تا از دین خود برگردد. اما مونا محمودنژاد نمی‌پذیرد و او را نیز حلق‌آویز می کنند. «سایت ایران وایر»
طبق یک گزارش، مونا محمودنژاد به‌خاطر این‌که کم سن و سال بود، او را آخرین نفر اعدام می‌کنند تا شاید با دیدن حلق‌آویز شدن ۹ زن دیگر، از اعتقادش برگردد؛ اما وقتی که نوبت مونا می‌رسد، برای آخرین بار به او مهلت داده می‌شود تا از دین خود برگردد. اما مونا محمودنژاد نمی‌پذیرد و او را نیز حلق‌آویز می کنند.<ref name=":2" />


اسامی اعدام شدگان عبارت بودند از:
اسامی اعدام شدگان عبارت بودند از:
خط ۸۵: خط ۶۷:
رویا اشراقی، ۲۳ ساله، که همراه با مادرش اعدام شد.  
رویا اشراقی، ۲۳ ساله، که همراه با مادرش اعدام شد.  


مونا محمودنژاد، به‌هنگام اعدام ۱۷ سال سن داشت و پدر او، یدالله محمودنژاد، سه ماه پیش اعدام شده بود. «سایت ایران وایر»
مونا محمودنژاد، به‌هنگام اعدام ۱۷ سال سن داشت و پدر او، یدالله محمودنژاد، سه ماه پیش اعدام شده بود.<ref name=":2" />
 
مونا چند روز پیش از دست‌گیریش انشایی تحت عنوان ''اسلام درختی است که ثمره‌اش آزادی است''، نوشته بود که منجر به اعتراض مسئولان دبیرستان شد؛ و از وی خواسته بودند که اعتقاداتش را تغییر بدهد. مونا در واقع، اذیت و آزار و ظلمی که بر هم‌کیشانش می‌رفت، بیان کرده بود. او در قسمتی از این انشاء نوشته بود:
 
«چرا در کشور من هم‌کیشانم از خانه‌هایشان ربوده می‌شوند؟ شبانه و با لباس خواب به مساجد برده می‌شوند و شلاق می‌خورند؟ همان‌گونه که اخیراً در شیراز دیده‌ایم. خانه‌هایشان غارت و آتش زده می‌شوند؟ صدها نفر با ترس خانه‌هایشان را ترک می‌کنند. چرا؟ به‌‌دلیل نعمت آزادی‌ای که اسلام آورده است؟ چرا من آزاد نیستم تا عقایدم را در این جامعه بیان کنم؟ چرا آزادی بیان نداشته‌ام به‌طوری که در نشریات بنویسم و در رادیو و تلویزیون درباره عقایدم حرف بزنم؟...»«سایت توانا»


مونا محمودنژاد، دانش آموز دبیرستان و معلم کلاس درس اخلاق برای کودکان بهائی، یکی از ٢٠۶ نفری است که نامش در گزارش سال ١٩٩٩ جامعه جهانی بهائی منتشر شده است. این گزارش تحت عنوان طرح مخفیانه رژیم ایران برای نابودی یک جامعه مذهبی که در مورد آزار اعضای جامعه بهائیان ایران در جمهوری اسلامی است، لیستی از بهائیانی که پس از انقلاب ضدسلطنتی از سال ١٣۵٧ کشته شده اند را در بر دارد. «سایت بنیاد برومند»
مونا چند روز پیش از دست‌گیریش انشایی تحت عنوان ''اسلام درختی است که ثمره‌اش آزادی است''، نوشته بود که منجر به اعتراض مسئولان دبیرستان شد؛ و از وی خواسته بودند که اعتقاداتش را تغییر بدهد. مونا در واقع، اذیت و آزار و ظلمی که بر هم‌کیشانش می‌رفت، بیان کرده بود. او در قسمتی از این انشاء نوشته بود:<blockquote>«چرا در کشور من هم‌کیشانم از خانه‌هایشان ربوده می‌شوند؟ شبانه و با لباس خواب به مساجد برده می‌شوند و شلاق می‌خورند؟ همان‌گونه که اخیراً در شیراز دیده‌ایم. خانه‌هایشان غارت و آتش زده می‌شوند؟ صدها نفر با ترس خانه‌هایشان را ترک می‌کنند. چرا؟ به‌‌دلیل نعمت آزادی‌ای که اسلام آورده است؟ چرا من آزاد نیستم تا عقایدم را در این جامعه بیان کنم؟ چرا آزادی بیان نداشته‌ام به‌طوری که در نشریات بنویسم و در رادیو و تلویزیون درباره عقایدم حرف بزنم؟...»<ref name=":3">[[مونا محمودنژاد، معلمی که در سن ۱۷ سالگی اعدام شد - سایت توانا]]</ref></blockquote>مونا محمودنژاد، دانش آموز دبیرستان و معلم کلاس درس اخلاق برای کودکان بهائی، یکی از ٢٠۶ نفری است که نامش در گزارش سال ١٩٩٩ جامعه جهانی بهائی منتشر شده است. این گزارش تحت عنوان طرح مخفیانه رژیم ایران برای نابودی یک جامعه مذهبی که در مورد آزار اعضای جامعه بهائیان ایران در جمهوری اسلامی است، لیستی از بهائیانی که پس از انقلاب ضدسلطنتی از سال ١٣۵٧ کشته شده اند را در بر دارد. مقامات رژیم ایران خبر اعدام مونا محمودنژاد را به خانواده‌اش ندادند. خانواده‌ی مونا اتفاقاً از اعدام او مطلع شدند و نتوانستند جسدش را خودشان خاک‌سپاری کنند. مسئولان نظام جمهوری اسلامی مونا محمودنژاد و سایر بهائیان اعدام شده را به قبرستان بهائیان شیراز برده و بدون شستن و رعایت هرگونه آئین و مراسم خاک‌سپاری، دفن کردند.<ref name=":0" />


مقامات رژیم ایران خبر اعدام مونا محمودنژاد را به خانواده‌اش ندادند. خانواده‌ی مونا اتفاقاً از اعدام او مطلع شدند و نتوانستند جسدش را خودشان خاک‌سپاری کنند. مسئولان نظام جمهوری اسلامی مونا محمودنژاد و سایر بهائیان اعدام شده را به قبرستان بهائیان شیراز برده و بدون شستن و رعایت هرگونه آئین و مراسم خاک‌سپاری، دفن کردند. «سایت بنیاد برومند»
قبرستان بهائیان در شیراز، در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ توسط سپاه پاسداران تخریب شده است. این قبرستان تنها یادمانی است که از اعدام‌شدگان بهائی در آن سال‌ها به‌جای مانده بود و گفته می‌شود که نزدیک به ۹ هزار نفر از کشته‌شدگان و اعضای این اقلیت مذهبی در آن‌جا به‌خاک سپرده شده‌اند.


قبرستان بهائیان در شیراز، در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ توسط سپاه پاسداران تخریب شده است. این قبرستان تنها یادمانی است که از اعدام‌شدگان بهائی در آن سال‌ها به‌جای مانده بود و گفته می‌شود که نزدیک به ۹ هزار نفر از کشته‌شدگان و اعضای این اقلیت مذهبی در آن‌جا به‌خاک سپرده شده‌اند. «سایت شهروند»
مونا محمودنژاد در وصیت‌نامه‌ای که از خود به جای گذاشته است، از باورش به مشیت الهی و سرنوشت گفته است. اعدام او که در سنین نوجوانی واقعه‌ای تکان‌دهنده برای خانواده و دوستان و جمعیت بهائیان بود، امروزه به یکی از نماد‌های مظلومیت این اقلیت مذهبی تبدیل شده است.<ref>[https://shahrvand.com/archives/81762 مونا محمودنژاد - سایت شهروند]</ref>
 
مونا محمودنژاد در وصیت‌نامه‌ای که از خود به جای گذاشته است، از باورش به مشیت الهی و سرنوشت گفته است. اعدام او که در سنین نوجوانی واقعه‌ای تکان‌دهنده برای خانواده و دوستان و جمعیت بهائیان بود، امروزه به یکی از نماد‌های مظلومیت این اقلیت مذهبی تبدیل شده است. «سایت شهروند»


== وصیت نامه مونا محمودنژاد ==
== وصیت نامه مونا محمودنژاد ==
مادر عزیزتر از جانم و خواهر مهربانم، چه بگویم چه بنویسم از فضل حق که بسیار است و در جمیع احوال شامل حال بندگانش می‌شود. حتی بنده‌ی عاجز و ناتوانی چون من که لایق و سزاوار بندگی درگاهش را ندارم. عزیزان، از دل و جان برایمان دعا بخوانید که درهر صورت راضی به رضای الهی باشیم؛ دل به‌قضا دربندیم و چشم از غیر دوست در پوشیم و تا جای امکان از عهده شکر الطافش برآییم. فدایتان شوم، فراموش نکنید که آن‌چه کند او کند، ما چه توانیم کرد. پس باید سر تسلیم در برابر حق فرود آوریم و توکل بر رب رحیم نماییم. پس رجا داریم که غم و حزن را به‌خود راه ندهید و برایمان دعا کنید که محتاج دعائیم.
مادر عزیزتر از جانم و خواهر مهربانم، چه بگویم چه بنویسم از فضل حق که بسیار است و در جمیع احوال شامل حال بندگانش می‌شود. حتی بنده‌ی عاجز و ناتوانی چون من که لایق و سزاوار بندگی درگاهش را ندارم. عزیزان، از دل و جان برایمان دعا بخوانید که درهر صورت راضی به رضای الهی باشیم؛ دل به‌قضا دربندیم و چشم از غیر دوست در پوشیم و تا جای امکان از عهده شکر الطافش برآییم. فدایتان شوم، فراموش نکنید که آن‌چه کند او کند، ما چه توانیم کرد. پس باید سر تسلیم در برابر حق فرود آوریم و توکل بر رب رحیم نماییم. پس رجا داریم که غم و حزن را به‌خود راه ندهید و برایمان دعا کنید که محتاج دعائیم.


مونا محمودنژاد«سایت توانا»«سایت ایرانیان»
مونا محمودنژاد<ref>[https://iranian.com/2011/11/15/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D9%86%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D9%88%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AF/ مادر مونا محمودنژٰاد فوت کرد - سایت ایرانیان]</ref><ref name=":3" />


== بهائیان در نظام جمهوری اسلامی ==
== بهائیان در نظام جمهوری اسلامی ==
خط ۱۲۳: خط ۹۹:
به‌دلیل اعتراضات شدید بین‌المللی به آزار و سرکوب این اقلیت مذهبی غیرسیاسی و آرام ، مقامات رژیم ایران در بیشتر اوقات علت اصلی فشار و سرکوب و اعدام بهائیان را پنهان کرده و مدعی هستند که اینان به اتهاماتی مانند: فعالیت‌های ضدانقلابی، حمایت از رژیم سابق، جاسوسی برای صهیونیسم و فحشا، زنا و فساد اخلاقی محکوم و مجازات می‌شوند. «سایت بنیاد برومند»
به‌دلیل اعتراضات شدید بین‌المللی به آزار و سرکوب این اقلیت مذهبی غیرسیاسی و آرام ، مقامات رژیم ایران در بیشتر اوقات علت اصلی فشار و سرکوب و اعدام بهائیان را پنهان کرده و مدعی هستند که اینان به اتهاماتی مانند: فعالیت‌های ضدانقلابی، حمایت از رژیم سابق، جاسوسی برای صهیونیسم و فحشا، زنا و فساد اخلاقی محکوم و مجازات می‌شوند. «سایت بنیاد برومند»


روایت یک اعدام؛ مونا ۱۷ ساله «سایت ایران وایر»
== منابع: ==
 
<nowiki>https://iranwire.com/fa/features/26526?ref=specials</nowiki>
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
مدارک و شواهد
 
مونا محمودی نژاد «سایت بنیاد برومند»
 
<nowiki>https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-2990/mona-mahmudnizhad</nowiki>
 
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
مصاحبه با خانواده مونا محمودی نژاد «سایت ملیون»
 
<nowiki>https://melliun.org/iran/3896</nowiki>
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
مونا محمودنژاد «سایت شهروند»
 
<nowiki>https://shahrvand.com/archives/81762</nowiki>
 
ــــــــــــــــــــــــــــــ
 
مادر مونا محمودنژاد فوت کرد «سایت ایرانیان»
 
<nowiki>https://iranian.com/2011/11/15/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D9%86%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D9%88%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AF/</nowiki>
 
ــــــــــــــــــــــــــــــ
 
مونا محمودنژاد؛ معلم بهائی که در ۱۷‌‌سالگی اعدام شد «سایت توانا»
 
<nowiki>https://tavaana.org/fa/content/%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%88%D9%86%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF%D8%8C-%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%85-%DB%B1%DB%B7%E2%80%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C</nowiki>
 
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
۸٬۸۴۴

ویرایش