۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
سانسور چیست؟ این سؤالی است که فرهنگ لغتها و کتابهای مختلف راجع به آن تعریفها و ویژگیهای متنوعی ارائه دادهاند. فرهنگ انگلیسی آکسفورد درباره کلمه سانسور دو تعریف ارئه کردهاست: | سانسور چیست؟ این سؤالی است که فرهنگ لغتها و کتابهای مختلف راجع به آن تعریفها و ویژگیهای متنوعی ارائه دادهاند. فرهنگ انگلیسی آکسفورد درباره کلمه سانسور دو تعریف ارئه کردهاست: | ||
# عنوان دو قاضی در رم، که مأمور تهیه و تنظیم ثبت نام یا سرشماری شهروندان بودند و همچنین مسئول نظارت بر اخلاق عمومی را به عهده داشتند. | # عنوان دو قاضی در رم، که مأمور تهیه و تنظیم ثبت نام یا سرشماری شهروندان بودند و همچنین مسئول نظارت بر اخلاق عمومی را به عهده داشتند. | ||
# مقامی رسمی در بعضی از کشورها که موظف است تمامی کتابها، روزنامهها و شبنامهها را پیش از انشار آن بازبینی کنند تا مطمئن شوند که مطالبی غیراخلاقی، ضد دینی، یا | # مقامی رسمی در بعضی از کشورها که موظف است تمامی کتابها، روزنامهها و شبنامهها را پیش از انشار آن بازبینی کنند تا مطمئن شوند که مطالبی غیراخلاقی، ضد دینی، یا لطمهزننده به دولت دربرندارد. | ||
فرهنگ عمومی علوم سیاسی فرانسه نیز درباره سانسور آوردهاست: | فرهنگ عمومی علوم سیاسی فرانسه نیز درباره سانسور آوردهاست:<blockquote>«سانسور مجموعه وسایلی است که مقامهای خارج از مطبوعات و معمولاً مقامهای دولتی، از طریق آنها به کنترل محتوای ارتباطات جمعی پیش از انتشار آن اقدام میکنند؛ و افراطیترین شکل سانسور، اجازه قبلی است که بر اساس آن هیچ شماره روزنامهای نمیتواند بدون اجازه صریح حکومت منتشر شود. بهطور عام سانسور شامل خواندن منظم مقالههای تهیه شده در هیئتهای تحریریه، به وسیله سانسورگران، به منظور حذف برخی قسمتها، کنار گذاشتن بعضی مقالهها، تغییر برخی عبارات یا تغییر طرز ارائه بعضی از وقایع است.»</blockquote>دائرةالمعارف بزرگ لاروس هم در تعریف سانسور گفتهاست:<blockquote>«سانسور به معنی بررسی حکومت در مورد آثار ادبی یا سینمایی پیش از اجازه دادن یا ممنوع ساختن انتشار یا نمایش آنها، به کار میرود.»</blockquote>همچنین در ایران فرهنگ معین، برای کلمه سانسور این تعریف را ارائه کردهاست:<blockquote>«تفتیش و مراقبت در مطالب کتب، جراید، فیلمها و نمایشنامهها به وسیله دولت و حذف مطالبی که ضد منافع دولت است.»</blockquote>در کمیسیون بینالمللی مطالعه در مسایل ارتباطات به ریاست شان مک براید که در سال ۱۹۸۰ به عنوان یک جهان و چندین صدا، ارتباطات و جهان و جامعه امروز و فردا، از سوی سازمان یونسکو منتشر شد، درباره ویژگیها و شیوههای سانسور، شرح نسبتاً جامعی ارائه شدهاست. گزارش مذکور در این مورد چنین نوشتهاست:<blockquote>«سانسور عملکرد بسیار رایجی است که گاهی به برخی زمینهها مانند عکسها، مطالب مخالف عفت، خشونت، مسائل مذهبی، نکات مورد اختلاف در عرصههای بینالمللی، مقامهای عالیرتبه خارجی، حمایت جوانان و غیره، محدود میشد. اما، اغلب اوقات، سانسور برای حمایت نخبگان رهبریکننده و شخصیتهای صاحب قدرت، به کار میرود. سانسور ممنوع کننده میتواند بر قوانین خاص و بیشتر بر قدرتهای خودسرانه یا فقط بر سوء استفاده از قدرت مبتنی باشد.»<ref name=":2">[http://3886.blogfa.com/post/243 نگاهی به سیر تاریخی قانون مطبوعات و سانسو در ایران]</ref></blockquote> | ||
دائرةالمعارف بزرگ لاروس هم در تعریف سانسور گفتهاست: | |||
همچنین در ایران فرهنگ معین، برای کلمه سانسور این تعریف را ارائه کردهاست: | |||
در کمیسیون بینالمللی مطالعه در مسایل ارتباطات به ریاست شان مک براید که در سال ۱۹۸۰ به عنوان یک جهان و چندین صدا، ارتباطات و جهان و جامعه امروز و فردا، از سوی سازمان یونسکو منتشر شد، درباره ویژگیها و شیوههای سانسور، شرح نسبتاً جامعی ارائه شدهاست. گزارش مذکور در این مورد چنین نوشتهاست: | |||
== پیشینه سانسور == | == پیشینه سانسور == | ||
بر اساس اسناد موجود سانسور پیشینهای کهن به اندازه تاریخ چاپ دارد. سانسور برای اولین بار به خاطر مقاصد مذهبی تأسیس شد. در اروپا از زمان انتشار آثار چاپی یعنی اواسط قرن پانزدهم نشرکتاب و نشریات دیگر با بازرسی مأموران کلیساهای کاتولیک اروپایی همراه بود. هر چند پیش از آن نیز مقامات مذهبی و غیر مذهبی اروپا، مقررات محدود کننده شدیدی علیه نوشتهها اعمال میکردند. | بر اساس اسناد موجود سانسور پیشینهای کهن به اندازه تاریخ چاپ دارد. سانسور برای اولین بار به خاطر مقاصد مذهبی تأسیس شد. در اروپا از زمان انتشار آثار چاپی یعنی اواسط قرن پانزدهم نشرکتاب و نشریات دیگر با بازرسی مأموران کلیساهای کاتولیک اروپایی همراه بود. هر چند پیش از آن نیز مقامات مذهبی و غیر مذهبی اروپا، مقررات محدود کننده شدیدی علیه نوشتهها اعمال میکردند. | ||
در حدود چهار دهه بعد از اختراع چاپ، | در حدود چهار دهه بعد از اختراع چاپ، همزمان با شروع تفتیش عقاید در سال ۱۴۸۰میلادی، محدودیتها برای ممیزی کتابها تشدید شد. به طوری که هنری هشتم پاشاه انگلستان در سال ۱۵۳۴میلادی، برای اطمینان بیشتر نسبت به بازرسی کتابها طی فرمانی کسب اجازه برای تمامی کتابها و نشریات را ضروری دانست و این اجازه به میل و اراده شخصی پادشاه صادر یا سلب میشد. | ||
در فرانسه هم نخستین مقررات مربوط به سانسور در مطبوعات به موجب فرمان ۱۱ دسامبر | در فرانسه هم نخستین مقررات مربوط به سانسور در مطبوعات به موجب فرمان ۱۱ دسامبر ۱۵۴۷میلادی، توسط هنری دوم پادشاه وقت این کشور برای جلوگیری از گسترش عقاید پروتستانها از طریق کتابهای مذهبی وضع شد. بر مبنای این مقررات مجازات متخلفان به دار آویختن یا خفه کردن بود. اما همزمان با انقلاب کبیر فرانسه قوانین مربوط به سانسور از بین رفت. | ||
در نیمه دوم قرن شانزدهم و دهه اول قرن | در نیمه دوم قرن شانزدهم و دهه اول قرن ۱۷ میلادی، روشهای کنترل و سانسور کتابها و مطبوعات در کشورهای اروپایی ادامه یافت، اما تنها در هلند به واسطه تحولات سیاسی این کشور شرایط مساعدی برای چاپ و صدور کتابها و نشریات دورهای فراهم شد.<ref>[http://nashr90.blogfa.com/post/15/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1 سانسور چیست؟]، مدیریت نشر در ایران</ref> | ||
== سانسور در ایران == | == سانسور در ایران == | ||
در ایران نیز مانند دیگر کشورهای اروپایی سانسور همراه با چاپ اولین کتابها و روزنامهها صورت گرفت. اما آغازگر سانسور در ایران شخصی به نام (ادوارد برجیس) انگلیسی بود. برجیس مباشر روزنامه وقایع الاتفاقیه بود و وظیفه ممیزی را نیز بر | در ایران نیز مانند دیگر کشورهای اروپایی سانسور همراه با چاپ اولین کتابها و روزنامهها صورت گرفت. اما آغازگر سانسور در ایران شخصی به نام (ادوارد برجیس) انگلیسی بود. برجیس مباشر روزنامه وقایع الاتفاقیه بود و وظیفه ممیزی را نیز بر عهده داشت. | ||
=== سانسور در عهد قاجار === | === سانسور در عهد قاجار === | ||
اولین مقررات رسمی برای سانسور در مطبوعات ایران نیز در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار وضع شد. در ربیعالثانی ۱۳۰۲ (۱۸۸۴ میلادی) به دستور ناصرالدین شاه، «اداره سانسور» با هدف نظارت مستقیم بر کتابهای فارسی چاپ داخل و منابع فارسی منتشر شده در خارج از کشور که به ایران ارسال میشد، زیر نظر وزارت انطباعات تأسیس شد. | اولین مقررات رسمی برای سانسور در مطبوعات ایران نیز در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار وضع شد. در ربیعالثانی ۱۳۰۲ (۱۸۸۴ میلادی) به دستور ناصرالدین شاه، «اداره سانسور» با هدف نظارت مستقیم بر کتابهای فارسی چاپ داخل و منابع فارسی منتشر شده در خارج از کشور که به ایران ارسال میشد، زیر نظر وزارت انطباعات تأسیس شد. | ||
فکر ایجاد اداره سانسور زمانی قوت گرفت که کتابی فارسی در بمبئی نزد شاه بردند و ناصرالدین شاه از مشاهده اهانتهائی که در آن نسبت به رجال، مقامات و علمای ایرانی شده بود، برآشفت. | فکر ایجاد اداره سانسور زمانی قوت گرفت که کتابی فارسی در بمبئی نزد شاه بردند و ناصرالدین شاه از مشاهده اهانتهائی که در آن نسبت به رجال، مقامات و علمای ایرانی شده بود، برآشفت. بنابراین با رهنمودهای محمدباقر صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) وزیر انطباعات و موافقت توأم با تأکید ناصرالدین شاه اداره سانسور با هدف زیر نظر گرفتن آثار مطبوعه به صورت ادارهای زیر مجموعه وزارت انطباعات تشکیل گردید. | ||
ناصر الدین شاه، با ایجاد این مرکز امور انتشار روزنامه رسمی (دولت علیه ایران) و سایر نشریات و همچنین چاپ و نشر کتاب را، که به طور متمرکز جزو وظایف وزارت علوم بود، در این اداره متمرکز ساخت. به عنوان نمونه در این دوران اولین شوکی را که در تاریخ بر مطبوعات ایران وارد شد، توقیف نشریه «میهن» که تنها یک روز از انتشار آن میگذشت توسط | ناصر الدین شاه، با ایجاد این مرکز امور انتشار روزنامه رسمی (دولت علیه ایران) و سایر نشریات و همچنین چاپ و نشر کتاب را، که به طور متمرکز جزو وظایف وزارت علوم بود، در این اداره متمرکز ساخت. به عنوان نمونه در این دوران اولین شوکی را که در تاریخ بر مطبوعات ایران وارد شد، توقیف نشریه «میهن» که تنها یک روز از انتشار آن میگذشت توسط [[ناصرالدین شاه]]، در روز ۹ محرم سال ۱۲۹۳ بود که در اولین و آخرین شمارهاش به دلیل آنکه منافی خواست و دیدگاه شاه بود نسخههای آن جمعآوری شد.<ref>[https://article.tebyan.net/289238/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D9%85%D8%B7%D8%A8%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 سانسور مطبوعات در ایران]</ref> | ||
اما در محرم سال ۱۲۸۸ هجری قمری، اداره مذکور منحل گردید و به جای آن اداره انطباعات ممالک محروسه | اما در محرم سال ۱۲۸۸ هجری قمری، اداره مذکور منحل گردید و به جای آن اداره انطباعات ممالک محروسه به وجود آمد. در طول دوره ۱۰ ساله نفوذ و قدرت میرزا حسین خان سپهسالار و بر اثر مخالفتهای او با دخالتهای صنیع الدوله در امور مطبوعات، روزنامههای منتشر شده توسط سپهسالار زیر نظر اداره انطباعات قرار نداشتند. تا اینکه در دوره پس از عزل سپهسالار در سال ۱۳۰۰هجری قمری، با تأسیس (وزارت انطباعات) و (دارالترجمه دولتی)، زیر نظر مستقیم صنیع الدوله، تمامی امور چاپ و نشر مطبوعات و کتابها، تحت اختیار او قرار گرفت. با کاهش نفوذ سپهسالار در حکومت و افزایش حکومت و افزایش قدرت جناج ضد ملی حاکم و همچنین جهت سرکوب بیشتر، و ممانعت از هرگونه اظهار نظر و نگارش آزاد، نخستین قانون ممیزی ایران توسط شخصی به نام (کنت دو منت فرت) ایتالیایی در سال ۱۲۹۶ ه.ق و به دستور ناصرالدین شاه به نام (کتابچه قانون جزای ۱۲۹۶) بوجود آمد. بدین ترتیب آییننامه جزایی کنت ایتالیایی، نخستین قانون رسمی ممیزی مطبوعات و بازرسی و سانسور قلم و بیان بهشمار میآید که توسط رژیم حاکم اعلام و به مورد اجرا گذاشته شد. | ||
این قانون که سعی در کنترل همه روزنامهها داشت وقیحانه دستور سرکوب میدهد. این قانون خود ساخته، با نگاهی به موقعیت پلیس و وظایف مردم در قبال | این قانون که سعی در کنترل همه روزنامهها داشت وقیحانه دستور سرکوب میدهد. این قانون خود ساخته، با نگاهی به موقعیت پلیس و وظایف مردم در قبال آنها، در امور مطبوعات به خط و نشان کشیدن میپردازد و با نویسندگان آزادیخواه و عموم مردم اتمام حجت میکند. با اجرای قانون ممیزی فعالیتهای روزنامهنگاری و ارتباط جمعی، راه تکامل اختناق ۱۶ سال آخر پادشاهی ناصر الدین شاه هموار شد. | ||
این وضعیت تا نهضت مشروطیت کم و بیش ادامه داشت و طی آن وزارت انطباعات نهایت سانسور، تفتیش و اختناق را در عرصه قلم و بیان علیه صاحبان وسائل ارتباط جمعی به کار میبرد. | این وضعیت تا نهضت مشروطیت کم و بیش ادامه داشت و طی آن وزارت انطباعات نهایت سانسور، تفتیش و اختناق را در عرصه قلم و بیان علیه صاحبان وسائل ارتباط جمعی به کار میبرد. | ||
پس از صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه (۱۴ مرداد ۱۲۸۵) قانون نویسان مشروطه که خود بعضاً از اصحاب مطبوعات بودند، اصل سیزدهم قانون اساسی را به مطبوعات و آزادی قلم و بیان اختصاص دادند. این اصل با تأکید بر اینکه | پس از صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه (۱۴ مرداد ۱۲۸۵) قانون نویسان مشروطه که خود بعضاً از اصحاب مطبوعات بودند، اصل سیزدهم قانون اساسی را به مطبوعات و آزادی قلم و بیان اختصاص دادند. این اصل با تأکید بر اینکه هیچ امری از امور در پرده و بر هیچکس مستور نماند، سانسور و ممیزی مطبوعات را رد کرد. | ||
درنتیجه ماده سیزدهم قانون اساسی به عنوان سند آزادی روزنامهنگاران تلقی گردید. از این رو نهضت مشروطیت، بهار مطبوعات را رقم زد و دهها نشریه مثل قارچ از بستر این نهضت روییدند. برخی از | درنتیجه ماده سیزدهم قانون اساسی به عنوان سند آزادی روزنامهنگاران تلقی گردید. از این رو نهضت مشروطیت، بهار مطبوعات را رقم زد و دهها نشریه مثل قارچ از بستر این نهضت روییدند. برخی از آنها تنها یک شماره چاپ شدند، برخی در حد نام باقی ماندند و البته بسیاری نیز در تهران، رشت، مشهد، تبریز و اصفهان منتشر شدند. این نشریات عامل اصلی اطلاعات عمومی مردم از نهضت مشروطه و ابزار پیشبرد نهضت شدند. | ||
علاوه بر این رشد | علاوه بر این رشد آگاهیهای اجتماعی و سیاسی مردم که زمینهساز نهضت مشروطه گردید نیز تا حدودی نتیجه فعالیت روزنامههایی است که در بیرون از مرزهای ایران منتشر میشدند و به صورت قاچاق و به دور از چشم مأموران اداره انطباعات به دست مردم میرسیدند. روزنامههایی چون اختر، قانون، حبل المتین و ثریا که در ابتدا در استانبول، مصر، بمبئی و لندن چاپ میشدند و از روزنههای فراوان مرز ایران به داخل کشور میآمدند از جمله مطبوعاتی هستند که زمینهساز بسیاری از تحولات سیاسی و اجتماعی شدند. | ||
پس از تدوین قانون اساسی و اختصاص اصل سیزدهم آن به موضوع آزادی قلم و بیان اولین قانون مطبوعات نیز که به | پس از تدوین قانون اساسی و اختصاص اصل سیزدهم آن به موضوع آزادی قلم و بیان اولین قانون مطبوعات نیز که به قانون انطباعات مشهور شد، در ۶ فصل و ۵۲ ماده بر لزوم آزادی کامل مطبوعات تأکید کرد. (۵ محرم ۱۳۲۶–۱۸ اسفند ۱۲۸۶) با این همه عمر آزادی قلم در عرصه مشروطه کم دوام و کوتاه بود. به قدرت رسیدن محمدعلیشاه قاجار و به توپ بستن مجلس و سپس قتل روزنامه نگاران آغازگر مجدد روزهای سخت مطبوعات بود. | ||
علاوه بر این نفوذ روسها در شمال و نفوذ انگلیسها در جنوب عامل دیگری بر اعمال فشار بر مطبوعات درشمال و جنوب کشور شد. قانون مطبوعات هم در کابینه علاءالسلطنه دچار تغییراتی شد و از آن پس عواملی چون هتک سلطنت، افشاء طرحهای نظامی، اختلال آسایش عمومی، دستاویزهائی برای تعطیل شدن مطبوعات و یا اعمال سانسور بر | علاوه بر این نفوذ روسها در شمال و نفوذ انگلیسها در جنوب عامل دیگری بر اعمال فشار بر مطبوعات درشمال و جنوب کشور شد. قانون مطبوعات هم در کابینه علاءالسلطنه دچار تغییراتی شد و از آن پس عواملی چون هتک سلطنت، افشاء طرحهای نظامی، اختلال آسایش عمومی، دستاویزهائی برای تعطیل شدن مطبوعات و یا اعمال سانسور بر آنها گردیدند. | ||
کابینههای دوران محمدعلی شاه به خاطر اعمال فشار بر مطبوعات و قلع و قمع نویسندگان به شدت مورد نفرت افکار عمومی قرار داشتند به همین دلیل بخش بزرگی از تلاش | کابینههای دوران محمدعلی شاه به خاطر اعمال فشار بر مطبوعات و قلع و قمع نویسندگان به شدت مورد نفرت افکار عمومی قرار داشتند به همین دلیل بخش بزرگی از تلاش آنها صرف یافتن راههای توجیه مقابله با آزادی قلم در جامعه شده بود. چند ماه پس از تصویب اولین قانون مطبوعات، واقعهای رخ داد که محمدعلی شاه حداکثر استفاده از آن را برای موجه جلوه داده تصمیم خود در مبارزه با آزادی مطبوعات به کار بست. | ||
انتشار یک مقاله ضداسلامی در روزنامهای به نام حبلالمتین و سپس توقیف آن و محاکمه پر سر و صدای مدیر مسئول این روزنامه که درتابستان ۱۲۸۷ خورشیدی به وقوع پیوست رویدادی بود که محمدعلی شاه با بهرهبرداریهای گسترده تبلیغاتی راجع به آن توانست علاقه خود به قلع و قمع مطبوعات مخالفت را در جامعه توجیه کند. | انتشار یک مقاله ضداسلامی در روزنامهای به نام حبلالمتین و سپس توقیف آن و محاکمه پر سر و صدای مدیر مسئول این روزنامه که درتابستان ۱۲۸۷ خورشیدی به وقوع پیوست رویدادی بود که محمدعلی شاه با بهرهبرداریهای گسترده تبلیغاتی راجع به آن توانست علاقه خود به قلع و قمع مطبوعات مخالفت را در جامعه توجیه کند. | ||
خط ۵۵: | خط ۴۹: | ||
روزنامه حبلالمتین به مدیر مسئولی سیدحسن کاشانی روز ۱۳ رجب ۱۳۲۷ در سالروز ولادت حضرت علی و در ششمین شماره خود مقالهای تحت عنوان «اذا فسد العالِم فسد العالَم» به چاپ رساند و در آن پیشینه تاریخی ایران قبل از اسلام را دوران افتخار و شکوه نامید و از شکست ساسانی که مقدمهای بر ورود و نفوذ اسلام به داخل کشور شد به عنوان «هجوم بادیه نشینها و عربهای وحشی سوسمار خوار جزیرهالعرب به ایران» یاد کرد و دوران پس از اسلام را دوران بدبختی ایران نامید. | روزنامه حبلالمتین به مدیر مسئولی سیدحسن کاشانی روز ۱۳ رجب ۱۳۲۷ در سالروز ولادت حضرت علی و در ششمین شماره خود مقالهای تحت عنوان «اذا فسد العالِم فسد العالَم» به چاپ رساند و در آن پیشینه تاریخی ایران قبل از اسلام را دوران افتخار و شکوه نامید و از شکست ساسانی که مقدمهای بر ورود و نفوذ اسلام به داخل کشور شد به عنوان «هجوم بادیه نشینها و عربهای وحشی سوسمار خوار جزیرهالعرب به ایران» یاد کرد و دوران پس از اسلام را دوران بدبختی ایران نامید. | ||
چاپ این مقاله وهنانگیز و ضداسلامی سبب شد کابینه سعدالدوله مبادرت به توقیف حبلالمتین و محاکمه و مجازات مدیر مسئول آن کرده به دفاع از محدودیتهای وضع شده از سوی حکومت علیه مطبوعات بپردازد. این محدودیتها کم و بیش تا پایان عصر قاجار ادامه یافت. | چاپ این مقاله وهنانگیز و ضداسلامی سبب شد کابینه سعدالدوله مبادرت به توقیف حبلالمتین و محاکمه و مجازات مدیر مسئول آن کرده به دفاع از محدودیتهای وضع شده از سوی حکومت علیه مطبوعات بپردازد. این محدودیتها کم و بیش تا پایان عصر قاجار ادامه یافت.<ref name=":2" /> | ||
=== سانسور در عهد رضاشاه === | === سانسور در عهد رضاشاه === | ||
خط ۶۶: | خط ۶۰: | ||
اما مدتی بعد و بر اثر گسترش مبارزات سیاسی و بهبود شرایط فعالیتهای مطبوعاتی، روزنامهها در برابر فشار هیئت حاکمه به پا خاستند و علیه علی سهیلی نخست وزیر سابق اعلام جرم کرده و او را به محاکمه کشاندند. | اما مدتی بعد و بر اثر گسترش مبارزات سیاسی و بهبود شرایط فعالیتهای مطبوعاتی، روزنامهها در برابر فشار هیئت حاکمه به پا خاستند و علیه علی سهیلی نخست وزیر سابق اعلام جرم کرده و او را به محاکمه کشاندند. | ||
سرانجام مجلس شورای ملی در نهم اسفند ۱۳۲۴ تحت فشار مدیران روزنامهها، تصمیم به محکومیت علی سهیلی گرفت و پرونده او را به دیوان محاسبات کشور ارجاع داد. اما در نبرد مطبوعات و هیئت حاکمه سرانجام قدرتطلبان ماجرای سوء قصد به شاه در سال ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران را دستآویز توقیف و تعطیل روزنامههای مخالف حکومت قرار دادند و اصلاحیه جدید قانون مطبوعات را در ۱۲ اسفند ۱۳۲۷ تصویب کردند. به موجب مصوبه جدید اختیارات بیشتری برای توقیف مطبوعات به مقامات حکومتی داده شد اما رسیدگی به جرایم مطبوعاتی به جای دادگاه جنایی و حضور هیئت منصفه | سرانجام مجلس شورای ملی در نهم اسفند ۱۳۲۴ تحت فشار مدیران روزنامهها، تصمیم به محکومیت علی سهیلی گرفت و پرونده او را به دیوان محاسبات کشور ارجاع داد. اما در نبرد مطبوعات و هیئت حاکمه سرانجام قدرتطلبان ماجرای سوء قصد به شاه در سال ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران را دستآویز توقیف و تعطیل روزنامههای مخالف حکومت قرار دادند و اصلاحیه جدید قانون مطبوعات را در ۱۲ اسفند ۱۳۲۷ تصویب کردند. به موجب مصوبه جدید اختیارات بیشتری برای توقیف مطبوعات به مقامات حکومتی داده شد اما رسیدگی به جرایم مطبوعاتی به جای دادگاه جنایی و حضور هیئت منصفه همچنان در صلاحیت دادگاه جنحه باقی ماند. | ||
به موجب این اصلاحیه و بر اساس بند (الف) آن، تشخیص شهربانی در اهانت و هتک حرمت روزنامهها کافی | به موجب این اصلاحیه و بر اساس بند (الف) آن، تشخیص شهربانی در اهانت و هتک حرمت روزنامهها کافی بود، در حالیکه در قوانین گذشته پس از مراجعه مدعی العموم یا مدعی خصوصی به ناظر شرعیات و تصدیق کتبی او مبنی بر مضر بودن اوراق چاپی و روزنامهها نسبت به جمعآوری آنها اقدام میشد. همچنین بر اساس بند (د) این قانون، اشخاصی که نشریه آنها توقیف میشد تا زمانی که تکلیف آنها مشخص نشده باشد نمیتوانند روزنامه یا نشریه جدیدی انتشار دهند و در صورت تخلف از ۵ هزار تا ۲۰ هزار ریال جریمه نقدی میشدند. | ||
بدین ترتیب بند (د) این قانون با اصول حقوق مغایرت پیدا کرد. چرا که تشخیص شهربانی که در این زمینه فاقد صلاحیت بودند نه تنها روزنامه منتشر نمیشد بلکه حق انتشار روزنامه و نشریات دیگر نیز از ناشران | بدین ترتیب بند (د) این قانون با اصول حقوق مغایرت پیدا کرد. چرا که تشخیص شهربانی که در این زمینه فاقد صلاحیت بودند نه تنها روزنامه منتشر نمیشد بلکه حق انتشار روزنامه و نشریات دیگر نیز از ناشران آنها سلب میشد. اما بر اثر مخالفتها و اعتراضات شدید مدیران روزنامهها و مطبوعات و همزمان اوجگرفتن مبارزات ملیشدن صنعت نفت و به موجب قانون مربوط به الغای مطبوعات به استثنای قانون پنجم محرم ۱۳۲۶ هجری قمری، مقررات قوانین مطبوعاتی ۱۳۲۱ و ۱۳۲۷ هجری شمسی لغو گردید. در لایحه قانون مطبوعات جدید که در بهمن ۱۳۳۱ و با اختیارات خاص دکتر مصدق نخست وزیر وقت تدوین شده بود در چند مورد مقرراتی برای توقیف و با تعطیل شدن روزنامهها پیشبینی شده بود. از جمله اینکه اگر روزنامه یا نشریات بدون اجازه وزارت کشور و همچنین در صورت عدم انتشار بعد از یک سال از دریافت مجوز و یا عدم درج نام و نام خانوادگی مؤسس و سردبیر و چاپخانه منتشر شود، روزنامه مذکور بدستور مأموران جمعآوری و ضبط میشد. | ||
با وجود قوانین محدود کننده مختلف، در سالهای بحرانی پس از شهریور ۱۳۲۰ دولتها تصویب لوایح گوناگونی را به مجلس پیشنهاد کردند که منظور آن محدودتر شدن مطبوعات و سختتر شدن فعالیت مطبوعاتی بود. | با وجود قوانین محدود کننده مختلف، در سالهای بحرانی پس از شهریور ۱۳۲۰ دولتها تصویب لوایح گوناگونی را به مجلس پیشنهاد کردند که منظور آن محدودتر شدن مطبوعات و سختتر شدن فعالیت مطبوعاتی بود. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۱: | ||
در واقع پایان زمامداری پهلوی اول آغاز آرایش سیاسی جدیدی در مطبوعات بود؛ به طوری که نیروهای سرکوب شده دو دهه پیش به صحنه سیاسی آمدند تا از راههای ممکن منافع خود را حفظ کنند و در مقام نمایندگی قشرها و گروههای اجتماعی در توزیع قدرت و تصمیمگیریهای سیاسی سهیم شوند. انتشار روزنامه و مجله از ابزار مؤثر در این حوزه بود و به همین دلیل افرادی با دیدگاههای متفاوت فعالیت سیاسی خود را از طریق مطبوعات آغاز کردند. | در واقع پایان زمامداری پهلوی اول آغاز آرایش سیاسی جدیدی در مطبوعات بود؛ به طوری که نیروهای سرکوب شده دو دهه پیش به صحنه سیاسی آمدند تا از راههای ممکن منافع خود را حفظ کنند و در مقام نمایندگی قشرها و گروههای اجتماعی در توزیع قدرت و تصمیمگیریهای سیاسی سهیم شوند. انتشار روزنامه و مجله از ابزار مؤثر در این حوزه بود و به همین دلیل افرادی با دیدگاههای متفاوت فعالیت سیاسی خود را از طریق مطبوعات آغاز کردند. | ||
یکی از ویژگیهای مطبوعات این دوره گسترش کمی و تنوع فکری، سیاسی و اجتماعی افراد فعال در عرصة مطبوعات است. شمار روزنامهها و مجلاتی که در این دوره منتشر میشد قابل مقایسه با گذشته نبود. مشخصة دیگر مطبوعات این دوره انتقادیتر شدن | یکی از ویژگیهای مطبوعات این دوره گسترش کمی و تنوع فکری، سیاسی و اجتماعی افراد فعال در عرصة مطبوعات است. شمار روزنامهها و مجلاتی که در این دوره منتشر میشد قابل مقایسه با گذشته نبود. مشخصة دیگر مطبوعات این دوره انتقادیتر شدن آنها است. بر خلاف سالهای حکومت رضاشاه که محتوای روزنامهها و مجلات را اغلب اخبار رسمی و مورد تأیید مقامات مسئول، آگهی و مطالب غیر سیاسی تشکیل میداد، فضای حاکم بر مطبوعات پس از شهریور ۱۳۲۰ فضای انتقاد و حتی مخالف بود. | ||
شکلگیری و گسترش نهادها و تشکلات مطبوعاتی را نیز باید نمود دیگری از رونق و پویایی مطبوعات ایران در دهة ۲۰ دانست. در این دوره دستاندرکاران مطبوعات کوشیدهاند با ایجاد نهادها و تشکلات مختلف، از حقوق متناسب با رسالت و جایگاه خود دفاع کنند. تا آنجا که در برخی موارد واکنش مطبوعات به تلاش دولت برای توقیف، حذف و مهار روزنامهها و نشریات به صورتی هماهنگ و در قالب تشکلات مطبوعاتی مختلف ملی و محلی درآمد. | شکلگیری و گسترش نهادها و تشکلات مطبوعاتی را نیز باید نمود دیگری از رونق و پویایی مطبوعات ایران در دهة ۲۰ دانست. در این دوره دستاندرکاران مطبوعات کوشیدهاند با ایجاد نهادها و تشکلات مختلف، از حقوق متناسب با رسالت و جایگاه خود دفاع کنند. تا آنجا که در برخی موارد واکنش مطبوعات به تلاش دولت برای توقیف، حذف و مهار روزنامهها و نشریات به صورتی هماهنگ و در قالب تشکلات مطبوعاتی مختلف ملی و محلی درآمد. | ||
خط ۸۳: | خط ۷۷: | ||
محتوای روزنامهها و نشریات گاهی چنان انتقادی وحتی تحریکآمیز بود که واکنشهای گسترده و گوناگون را به دنبال میآورد. نخستین واکنش جدی به فعالیت و عملکرد مطبوعات، واکنش سفارتخانههای انگلستان و شوروی بود که در سالهای آغازین دهه بیست با آلمان و متحدین در جنگ بودند. سفارت انگلستان توجه اولیای وزارت امور خارجه را به این موضوع متوجه میساخت که بعضی از روزنامههای محلی مستقیماً اخبار بیسیم را دریافت نموده و بدون سانسور در روزنامههای خود درج مینمایند. سفارت شوروی هم از محتوای برخی مطبوعات ناراضی بود. مثلاً کاریکاتور روزنامهای را اهانت نسبت به استالین میدانست. | محتوای روزنامهها و نشریات گاهی چنان انتقادی وحتی تحریکآمیز بود که واکنشهای گسترده و گوناگون را به دنبال میآورد. نخستین واکنش جدی به فعالیت و عملکرد مطبوعات، واکنش سفارتخانههای انگلستان و شوروی بود که در سالهای آغازین دهه بیست با آلمان و متحدین در جنگ بودند. سفارت انگلستان توجه اولیای وزارت امور خارجه را به این موضوع متوجه میساخت که بعضی از روزنامههای محلی مستقیماً اخبار بیسیم را دریافت نموده و بدون سانسور در روزنامههای خود درج مینمایند. سفارت شوروی هم از محتوای برخی مطبوعات ناراضی بود. مثلاً کاریکاتور روزنامهای را اهانت نسبت به استالین میدانست. | ||
سفارتخانههای انگلستان و شوروی همواره به بهانه این که مطبوعات ایران اسرار جنگی را فاش میکنند و مطالب ناروا و توهینآمیزی علیه | سفارتخانههای انگلستان و شوروی همواره به بهانه این که مطبوعات ایران اسرار جنگی را فاش میکنند و مطالب ناروا و توهینآمیزی علیه آنها به چاپ میرسانند، نسبت به عملکرد و محتوای مطبوعات معترض و خواهان اعمال نظارت و سانسور جدی بودند. گذشته از سفارتخانهها، دربار و اعضای خاندان سلطنت هم از مطالب برخی روزنامهها و نشریات بسیار ناراضی و خشمگین بودند. محتوای اسناد موجود، مستقیم و یا غیرمستقیم، به اعتراض دربار علیه مطالب مطبوعات و شکایت از مسئولان برخی روزنامهها و نشریات مربوط میشود. | ||
جامعة مطبوعات در برابر این اعتراضات گذشته از انتقادها به ابزار و شیوههای دیگری نیز متوسل میشد که تحصن، ایجاد تشکلات و جبهههای مختلف مطبوعاتی و توسل به تمهیداتی مانند انتشار روزنامه یا نشریهای به جای روزنامه یا نشریة توقیف شده از آن جمله بود. | جامعة مطبوعات در برابر این اعتراضات گذشته از انتقادها به ابزار و شیوههای دیگری نیز متوسل میشد که تحصن، ایجاد تشکلات و جبهههای مختلف مطبوعاتی و توسل به تمهیداتی مانند انتشار روزنامه یا نشریهای به جای روزنامه یا نشریة توقیف شده از آن جمله بود. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۰۵: | ||
==== دوره خاتمی و رفسنجانی ==== | ==== دوره خاتمی و رفسنجانی ==== | ||
این وضعیت تقریباً به یک شکل و روال تا خرداد ۱۳۷۶ ادامه یافت. از آن پس و طی هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی برخی از آثار که قبلاً اجازه انتشار نداشتند از بازار کتاب سر درآوردند. (البته در حوزههای سیاسی، برای کسانی که سابقه امنیتی نداشتند و مورد اعتماد به حساب میآمدند). در همین دوره عدهای از نویسندگان در ایران تلاش کردند با طرح پیشنویسی تغییراتی در قانون مطبوعات ایجاد کنند و وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را مجاب به حذف سانسور قبل از انتشار بکنند بطوریکه سرکوب رسمی به قوه قضاییه منتقل بشود تا به قول همین نویسندگان سانسور وقتگیرتر و محدودتر بشود. | این وضعیت تقریباً به یک شکل و روال تا خرداد ۱۳۷۶ ادامه یافت. از آن پس و طی هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی برخی از آثار که قبلاً اجازه انتشار نداشتند از بازار کتاب سر درآوردند. (البته در حوزههای سیاسی، برای کسانی که سابقه امنیتی نداشتند و مورد اعتماد به حساب میآمدند). در همین دوره عدهای از نویسندگان در ایران تلاش کردند با طرح پیشنویسی تغییراتی در قانون مطبوعات ایجاد کنند و وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را مجاب به حذف سانسور قبل از انتشار بکنند بطوریکه سرکوب رسمی به قوه قضاییه منتقل بشود تا به قول همین نویسندگان سانسور وقتگیرتر و محدودتر بشود. آنها در شرح اقدام خود آوردهاند: <blockquote>با این آگاهی که با وجود زور عریان در دست اوباش سپاه و بیت، نمیتوان حذف بعد از نشر را از میان برد اما این تصور نیز نادرست از آب درآمد چون قوه قضاییه نشریات را مثل برگ درخت در پاییز، فرو میانداخت. متن مصوب جلسات با نظر اکثریت شرکت کنندگان به هیئت دولت فرستاده شد، اما بلافاصله بایگانی شد؛ چون مصادف شد با قلع و قمع مطبوعات توسط قوه قضاییه، بمبگذاری در برخی نشریات، تهدید خیابانی روزنامهنگاران، قتلهای زنجیرهای، و بازداشت دهها تن از روزنامهنگاران. آنها به این نتیجه رسیدند: کسانی که بعد از بسته شدن فلهای مطبوعات در دوران خاتمی برای بیست سال هنوز امید به اصلاحات فرهنگی و رسانهای دارند، نمیتوانند میان توهم و واقعیت مرزهای روشنی پیدا کنند؛ چون حکومت با قاطعیت نشان دادهاست که «اصلاح مِصلاح سرش نمیشود». کسانی که در دهه هفتاد امید داشتند وضع جامعه و فرهنگ در ایران به سوی بهبود برود، بد نیست شکستهاشان را با دیگران سهیم شوند تا بنبست جمهوری اسلامی بیش از پیش برای همگان روشن شود.<ref>سانسور کتاب در جمهوری اسلامی قابل حذف [https://www.independentpersian.com/node/28361/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%8 نیست]</ref></blockquote> | ||
==== دوره احمدینژاد ==== | ==== دوره احمدینژاد ==== | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۰: | ||
کانون نویسندگان ایران در ۱۳۹۱ به مناسبت سیزدهم آذر، روز مبارزه با سانسور، خواستار آزادی بی قید و شرط اندیشه و بیان شدهاست؛ همچنین جمعی از نویسندگان ایرانی در بیانیهای به مناسبت این روز خواستار لغو روند صدور مجوز شدهاند. | کانون نویسندگان ایران در ۱۳۹۱ به مناسبت سیزدهم آذر، روز مبارزه با سانسور، خواستار آزادی بی قید و شرط اندیشه و بیان شدهاست؛ همچنین جمعی از نویسندگان ایرانی در بیانیهای به مناسبت این روز خواستار لغو روند صدور مجوز شدهاند. | ||
امضاکنندگان بیانیه کانون نویسندگان ایران با اشاره به آنچه آن را دستگاه فراگیر سانسور نامیده، نوشتهاند که این دستگاه درصدد است تا اندک اقبال باقی مانده مردم به آثار هنری و ادبی را از | امضاکنندگان بیانیه کانون نویسندگان ایران با اشاره به آنچه آن را دستگاه فراگیر سانسور نامیده، نوشتهاند که این دستگاه درصدد است تا اندک اقبال باقی مانده مردم به آثار هنری و ادبی را از آنها بگیرد و در عین حال بر فضای بیاعتمادی فعالان تولیدات هنر و ادبیات دامن میزند. کانون نویسندگان ایران به بازداشت فریبرز رئیس دانا و منیژه نجم عراقی، دو عضو این کانون، اشاره کرده که براساس این بیانیه به جرم عضویت در این تشکل ماههاست در زندان به سر میبرند. | ||
همچنین کانون نویسندگان ایران مرگ ستار بهشتی، کارگر وبلاگ نویس معترض را در دفاع از آزادی بیان دانستهاست. | همچنین کانون نویسندگان ایران مرگ ستار بهشتی، کارگر وبلاگ نویس معترض را در دفاع از آزادی بیان دانستهاست. | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۵۶: | ||
در بیانیه جمعی از نویسندگان ایرانی نیز با اشاره به شدیدتر شدن سانسور در چند سال گذشته، نسبت به کاهش تیراژ کتاب در نتیجه این امر، اظهار نگرانی شدهاست. | در بیانیه جمعی از نویسندگان ایرانی نیز با اشاره به شدیدتر شدن سانسور در چند سال گذشته، نسبت به کاهش تیراژ کتاب در نتیجه این امر، اظهار نگرانی شدهاست. | ||
همچنین در بیانیه این نویسندگان آمدهاست: «ایران از معدود کشورهایی است که در ابتدای قرن بیست و یکم هنوز هم نویسندگانش مجبورند برای نشر آثار خود، از دولت مجوز چاپ بگیرند. مجوزی که حتی در قانون اساسی حاکمیت نیز به آن اشارهای نشدهاست. در حقیقت این روش در حکم به گرو گرفتن آزادی بیان، خلاقیت و معاش نویسندگان از جانب دولت است تا بتواند دیدگاههای خود را بر آثار نویسندگان تحمیل کند؛ حربهای است برای اعمال تبعیض میان نویسندگان و سوق دادن | همچنین در بیانیه این نویسندگان آمدهاست: «ایران از معدود کشورهایی است که در ابتدای قرن بیست و یکم هنوز هم نویسندگانش مجبورند برای نشر آثار خود، از دولت مجوز چاپ بگیرند. مجوزی که حتی در قانون اساسی حاکمیت نیز به آن اشارهای نشدهاست. در حقیقت این روش در حکم به گرو گرفتن آزادی بیان، خلاقیت و معاش نویسندگان از جانب دولت است تا بتواند دیدگاههای خود را بر آثار نویسندگان تحمیل کند؛ حربهای است برای اعمال تبعیض میان نویسندگان و سوق دادن آنها به خودسانسوری؛ ابزاری است برای دخالت حاکمیت در عرصه ادبیات، هنر و اندیشه.» در ادامه این بیانیه نیز امضاکنندگان خواهان لغو فوری روند صدور مجوزچاپ کتاب و همه مقررات و قوانین مربوط به آن شدهاند.<ref name=":0" /> | ||
سازمان گزارشگران بدون مرز در سال ۲۰۰۹ ایران را صد و هفتاد و دومین کشور جهان در فهرست آزادی بیان اعلام کرد و تنها سه کشور ترکمنستان، کرهشمالی و اریتره در وضعیتی بدتر از ایران قرار داشتند. | سازمان گزارشگران بدون مرز در سال ۲۰۰۹ ایران را صد و هفتاد و دومین کشور جهان در فهرست آزادی بیان اعلام کرد و تنها سه کشور ترکمنستان، کرهشمالی و اریتره در وضعیتی بدتر از ایران قرار داشتند. | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۰: | ||
نمونه اعمال سانسور: در پی تظاهرات دانشجویی در تیر ۱۳۷۸ یک اکیپی از وزارت اطلاعات در ایرنا مستقر شد و ساختار خبرگزاری را تغییر داد. کامپیوترها را برده بودند در یک اتاق کوچک و یکی از وزارت اطلاعات از صبح به جای سردبیر کنترل اخبار را بر عهده داشت. آن مأمور اطلاعات گفت از شما هم میخواهیم فردا سر ساعت مقرر در شهر باشید و خبرها را اینطور مخابره کنید: حضور مردم در شهر، حضور خودجوش مردم!<ref name=":1" /> | نمونه اعمال سانسور: در پی تظاهرات دانشجویی در تیر ۱۳۷۸ یک اکیپی از وزارت اطلاعات در ایرنا مستقر شد و ساختار خبرگزاری را تغییر داد. کامپیوترها را برده بودند در یک اتاق کوچک و یکی از وزارت اطلاعات از صبح به جای سردبیر کنترل اخبار را بر عهده داشت. آن مأمور اطلاعات گفت از شما هم میخواهیم فردا سر ساعت مقرر در شهر باشید و خبرها را اینطور مخابره کنید: حضور مردم در شهر، حضور خودجوش مردم!<ref name=":1" /> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
ویرایش